اهمیت استراتژیک خلیج فارس
خلیج فارس در اسناد تاریخی اهمیت اقتصادی،سیاسی و نظامی منطقهء خلیج فارس
پرتغالیها، اوّلین استعمارگرانی بودند که پای در خلیج فارس نهادند. پادشاه پرتغالبه دنبال نتایج تحقیقاتی که هیأت پرتغالی از مصر، خلیج فارس و هندوستان به دست آورد،ناوگان بزرگی به فرماندهی «واسکو دو گاما[. ۱.VascodoGama. ] را در سال ۸۷۸ / ۱۴۹۷ به خلیج فارس اعزامکرد. این ناوگان، راه را برای سلطهء پرتغال بر خلیج فارس، فراهم کرد. نیروهایی که پس ازآن اعزام شدند، با قتل، غارت و تجاوز و نابودسازی کشتیها و بندرها، سلطهء خود را برمنطقه تثبیت کردند. این در حالی بود که آنها از اسپانیا، رقیب اصلی خود نگران نبودند،زیرا بر اساس بیانیه پاپ (فرمان تقسیم[ - وی فاتح و یا کاشف خلیج فارس شمرده میشود. ] در ۸۷۲ / ۱۴۹۳ تمام آمریکای شمالی و مرکزیو قسمت عمده آمریکای جنوبی به اسپانیا و سایر سرزمینهای شرقی و آفریقا به پرتغالواگذار شده بود[ . سرگذشت استعمار، جواد سجادیه، ص ۹۰ - ۹۱.] دولت پرتغال در ۸۸۵ / ۱۵۰۶ ناوگان بزرگی به فرماندهی «آلبر کرک[. ۲.Alborguergue ] به اقیانوس هندفرستاد. وی بعد از غلبه بر حاکمان ایرانی عمان و مسقط، شیخ هرمز را مجبور به پذیرشو امضای قرارداد ننگینی کرد که حاصل آن: صفحۀ ۵۰- انفکاک جزیره هرمز از تابعیت و حیطه اقتدار ایران؛ - تضعیف شدید قدرت نظامی و اقتصادی کشور ما؛ - تسلط پرتغالیها بر تنگه هرمز و تجارت منطقه؛ - گسسته شدن سیستم تجاری بین آسیای جنوبی با خاورمیانه و خاور نزدیک و وارد شدنخسارت به تاجران ایرانی و عرب بود. بعد از آن، پرتغال بیشتر مناطق دیگر خلیج فارسرا به اشغال در آورد. ولی با بروز عواملی چون ورود رقیبان جدید و نیز قدرت گرفتن دولتمرکزی ایران، پرتغالیها در ۹۸۱ / ۱۶۰۲ از بحرین و در ۹۳۶ / ۱۶۲۰ از جزیره قشم و...بیرون رانده شدند[ . سرگذشت استعمار، جواد سجادیه، ص ۹۰ - ۹۱.] هلندیها در ۹۸۶ / ۱۶۰۷ به خلیج فارس وارد شدند. به دنبال آن، رقابت بینانگلیس که بعد از آن کشور وارد منطقه شده بود با هلند بر سر تأسیس تجارتخانه هلنددر بندر عباس در ۱۰۰۴ / ۱۶۲۵ شدت گرفت که سرانجام به ادامه برتری هلندیها ختمگردید. با افزایش نفوذ انگلیس و هلند با انعقاد یک معاهده، سیادت دریایی آن کشور درخلیج فارس (۱۰۳۳ / ۱۶۵۴) را پذیرفت. با این وصف در ۱۰۴۲ / ۱۶۶۳ انگلیس و فرانسهعلیه هلند وارد جنگ شدند، ولی هلند در این جنگ به پیروزی رسید و تا سال ۱۱۰۱ /۱۷۲۲ توانست نفوذ تجاری و بازرگانی خود را حفظ کند[ . همان.] در سال ۱۰۴۴ / ۱۶۶۵ هیأتی از کمپانی هند شرقی فرانسه به حضور شاه عباس دوّمرسید و شاه هم برای مقابله با نفوذ هلند و انگلیس، حضور فرانسه را به عنوان یک قدرتو نیروی سوّم[ . مراد از نیروی سوم یا قدرت سوم وارد کردن یک کشور دیگر در صحنه سیاسی ایران به منظور کاهشفشار دو دولت قدرتمند حاکم در ایران یعنی روس و انگلیس بود.] غنیمت شمرد. به دنبال آن، یعنی در ۱۰۴۸ / ۱۶۶۹ سه کشتی فرانسویوارد خلیج فارس شده و فعالیتهای تجاری خود را آغاز کردند. شکست فرانسه درجنگهای هفت سالهاش با انگلیس، موجب شد که قدرت رقابت خود در خلیج فارسصفحۀ ۵۱را از دست بدهد، گر چه اتحادش با روسیه در اواخر قرن سیزدهم شمسی و دهه آخرقرن نوزدهم میلادی، باعث افزایش نفوذ آن کشور در منطقه شد[ . نگاهی به تاریخ جهان، جواهر لعل نهرو، ترجمهء محمود تفضّلی، ج ۱، ص ۴۷۸؛ خلیج فارس و مسائل آن، همایون الهی، ص ۹۸ - ۹۹؛ تاریخ سیاسی خلیج فارس، صادق نشأت، ص ۱ - ۶۵ .] انگلیسیها در آغاز قرن دهم شمسی (هفدهم میلادی) وارد خلیج فارس شدند، وبا وجود رقابت شدیدِ پرتغالیها و هلندیها، موقعیت تجاری خود را تثبیت کردند. آنهابه تدریج به فعالیتهای سیاسی و نظامی نیز پرداختند و در این راستا، طی سالهای۱۲۱۷ / ۱۸۳۸ تا ۱۲۲۱ / ۱۸۴۲ جزیرهء خارک را اشغال و از آن به عنوان پایگاهی علیهمواضع ایران در خوزستان و عثمانی در بصره استفاده کردند. سلطهء انگلیسیها در دوره«لرد کُرزون[. ۱.Curzon. ] (نایب السلطنه انگلیس در هند) در ۱۲۷۷ / ۱۸۹۸ شدّت یافت. وی نقشویژهای در تحمیل برتری انگلیس بر خلیج فارس و کشورهای اطراف آن داشت. جنگجهانی اوّل با تصرف جنوب ایران و سپس روی کار آمدن رضاخان و افزایش نفوذ انگلیسدر ایران، همراه بود. ولی در پی جنگ جهانی دوّم و خسارت ناشی از آن، انگلیسیهامجبور شدند که به نفوذ سنتی خود در خلیج فارس در ۱۳۵۰ / ۱۹۷۱ به نفع آمریکاییهاخاتمه دهند. البته این بدان معنا نبود که انگلیس نفوذ خود را به کلی در کشورهای حاشیهجنوبی خلیج فارس از دست داده باشد[ . همان.] آمریکا که قبل از جنگ جهانی اوّل، موقعیت تجاری خود را در منطقه خلیج فارستثبیت کرده بود، بعد از آن نیز، با مسائلی چون انحصار نفت عربستان سعودی، به تثبیتبیشتر آن پرداخت. شرایط بعد از جنگ جهانی دوّم، مانند پیروزی آمریکا در این جنگ،کمک زیادی به برتری بین المللی آن کشور کرد. آمریکا برای بسط نفوذ سیاسی و نظامیخود، سیاست دوستونی را برگزید که طی آن، ایران و عربستان سعودی به عنوان دو ستوننظامی و مالی، از امنیت منطقه و منافع آمریکا و غرب پاسداری میکردند. پیروزی انقلاباسلامی و تجاوز شوروی به افغانستان، موجب شد تا آمریکاییها به حضور مستقیم نظامیصفحۀ ۵۲در خلیج فارس روی آورند. این سیاست با اقدامات گسترده علیه ایران و تسلیح کشورهایهم پیمان آمریکا در منطقه همراه بود. البته حمله عراق به کویت، زمینه حضور بیشترآمریکا را دامن زد[ . همان.] نگاه دولتمردان آمریکایی به خلیج فارس، حاکی از اهمیت فوق العاده آن در سیاستجهانی و خاورمیانهای آن کشور است. «دیوید نیوسام»، معاون سیاسی اسبق وزرات امور خارجه آمریکا، در یک مصاحبهمطبوعاتی اعلام کرد: «اگر جهان دایرهای باشد که بخواهیم مرکز آن را بیابیم، به خوبیمیتوان توجیه کرد که این مرکز، خلیج فارس است.[ . مجموعه مقالات سمینار بررسی مسائل خلیج فارس، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، ج ۱، ص ۷۴.] «آیزنهاور»، رئیس جمهور سابقآمریکا در ۱۳۳۰ / ۱۹۵۱ گفت: «خلیج فارس از نظر استراتژیک، مهمترین منطقه جهاناست.[ . همان.] «ویلیام راجرز»، وزیر امور خارجه سابق آمریکا، نیز در ۱۳۵۰ / ۱۹۷۱ گفته است:«شبه جزیره عربستان، عراق و ایران در حدود دو سوّم از ذخایر شناخته شده نفت جهان رادارا میباشند. استفاده از این نفت، در شرایط مناسب سیاسی و اقتصادی برای کشورهایمتحد ما در اتحادیه آتلانتیک و سایر کشورهای اروپای غربی و ژاپن دارای اهمیت است.[ . همان، ص ۲۳.]همچنین، «جیمی کارتر» رئیس جمهور اسبق آمریکا در ۱۳۵۹ / ۱۹۸۰ اظهار داشت:«بگذارید موضع خود را کاملاً روشن کنیم: هرگونه کوشش به وسیلهء هر قدرت خارجیبه منظور تحت کنترل درآوردن منطقه خلیج فارس، به منزله حمله بر منافع حیاتی ایالاتمتحده آمریکا محسوب شده و چنین حملهای با استفاده از وسایل لازم، از جمله نیروهاینظامی رفع خواهد شد.[ . همان، ص ۲۴۱.] «دیک چینی» وزیر جنگ آمریکا در سال ۱۳۶۹ / ۱۹۹۰ نیزگفت: «برای ما آل صباح مطرح نیست، ما نفت را میخواهیم.[ . مجموعه مقالات چهارمین سمینار خلیج فارس، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، ص ۳۵۹.]صفحۀ ۵۳۵ - ۲ - شرایط فعلی خلیج فارس ۱ - ۱ - ۲ - ایرانیان و نام خلیج فارس تاریخ بهکارگیری دو واژهء دریای پارس و خلیج فارس به زمان هخامنشیان[ . هخامنشیان یکی از قدرتمندترین سلسلههای پادشاهی ایران به شمار میروند. با سقوط داریوشسوّم، اشکانیان جایگزین سلسله هخامنشیان میشوند.] که از ۵۵[ . عربستان سعودی نامی است که با به قدرت رسیدن خاندان سعودی در ۱۳۱۱ / ۱۹۳۲ بر آن منطقه نهادهشد. این کشور قبل از آن، حجاز خوانده میشد.][ . پرتغال اوّلین کشور استعمارگر غربی بود که با اشغال تنگهء هرمز در ۸۸۶ / ۱۵۰۷ به اعمال نفوذ و سلطهدر خلیج فارس پرداخت.]صفحۀ ۳۲تا ۳۲۰ قبل از میلاد میزیستهاند، میرسد. کشف کتیبهای از داریوش اوّل، پادشاه مقتدرهخامنشی به هنگام حفر کانال سوئ[ . با حفر این کانال در ۱۲۴۵ / ۱۸۶۶ دریای سرخ (بحر احمر) به دریای مدیترانه متصل شد.] که عبارت «دریایی که از پارس سر میگیرد.» بر آننوشته شده، مؤید قدمت کهن استعمال دو واژهء مذکور است. واژهء دریای پارس در دورهء۴۲۶ ساله حکومت ساسانیان[ . ساسانیان از ۲۲۶ - ۶۵۲ میلادی در ایران حکومت کردند. این سلسله با شکست یزدگرد سوّم بهدست مسلمانان منقرض گردید.] و بعد از آنان نیز به ثبت رسیده است[ . مجموعه مقالات سمینار بررسی مسائل خلیج فارس، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، ج ۱، ص ۶۰۹ ] در کتابهای جغرافیایی سدههای بعد نیز، واژهء دریای پارس دیده میشود. بهطورمثال در قرن سوّم هجری، یک جغرافیدان ایرانی به نام «سهراب» در کتاب «عجائب الاقالیمالسبعة الی نهایة العمارة[ . اکثر کتابهای قدیمی ایرانیانِ مسلمان، به زبان علمی روز یعنی عربی نوشته میشد.]، عبارت «دریای پارس دریای بزرگی در جنوب است» را به کاربرده است در همین قرن، احمد بن خرداد مشهور به خراسانی[ . اسم کامل وی، ابوالقاسم عبیدالله بن عبدالله بن احمد خرداد معروف به خراسانی است. ] در کتاب «المسالک والممالک» محل ریزش و پیوند رودخانههای منطقه را دریای فارس دانسته است[ . خلیج فارس، احمد اقتداری، ص ۲. ] یکقرن بعد، محمد الفارسی الاصطخری[ . اسم کاملِ الکرخی، ابواسحق ابراهیم بن محمد الفارسی الاصطخری است. ] معروف به الکرخی در کتاب مسالک الممالک،دریای پارس را بزرگترین و از نظر پهنا عظیمترین دریا دانسته و سپس به شرح دریایپارس و تعیین حدود آن پرداخته و آن را تنها معدن مروارید جهان معرفی کرده است.در همین قرن، مؤلف کتاب[ . مؤلف این کتاب ناشناخته است .] «حدود العالم من المشرق الی المغرب»، خلیج فارس رادریایی که حدود آن از سرزمین پارس آغاز و با پهنای اندک به حدود سند میرسد، تبیین[ . فصلنامه سیاست خارجی (خرداد ۱۳۶۸) ص ۹۰.]کرده است. «ابوریحان بیرونی»، دانشمند بزرگ ایرانی قرن پنجم هجری در کتاب «القانون المسعودی»[ . با حفر این کانال در ۱۲۴۵ / ۱۸۶۶ دریای سرخ (بحر احمر) به دریای مدیترانه متصل شد.]صفحۀ ۳۳و همچنین، در کتاب «التفهیم لاوایل صناعة التنجیم» و در نقشه جهانی که از وی بر جایمانده، نام دریای پارس، خلیج فارس و بحر فارس را آورده است. علاوه بر او، «ابن بلخی»در کتاب «فارسنامه»، از دریای جنوب ایران به نام بحر فارس و دریای فارس نام بردهاست[ . همان، ص ۹۱ و ۹۳.]۲ - ۱ - ۲ - نام خلیج فارس در دنیای عرب جغرافیدانان عرب، همواره از نام خلیج فارس استفاده کردهاند. آنان شاید به تأسی ازدو امپراتوری روم و ایران، دو دریای مجاور خود را به نام دریای روم و پارس نامیدهاند.«ابن فقیه» در مختصر کتاب البلدان (قرن سوّم) ادعا کرده است که دو دریای مورد اشارهدر آیات ۱۹ و ۲۰ سورهء الرحمن[ . این آیات عبارتند از: مَرَجَ اَلْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ، بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لَّایَبْغِیَانِ.]، دو دریای روم و فارس است. علاوه بر آن، ابوحوقلبغدادی در «صورة الارض» (قرن چهارم)، شریف ادریسی در «نزهة المشتاق» (قرنششم)، شمسالدین دمشقی در «نخبة الدهر» (قرن هشتم)، جرجی زیدان در تاریخ تمدناسلامی (قرن چهارم) و نیز اَلْمنجد به عنوان یکی از معتبرترین دایرة المعارفهای عربیاز واژههای «الخلیج الفارسی، بحر عجم، بحر فارس، البحرالفارسی و خلیج العجم»استفاده کردهاند[ . کشورها و مرزها در منطقه ژئوپلیتیک خلیج فارس، پیروز مجتهد زاده، ترجمهء حمیدرضا ملک محمّدی نوری، ص ۱۹ - ۲۷؛ مجموعهء مقالات سمینار بررسی مسائل خلیج فارس، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، ص ۱۳ - ۲۳.] امّا برای نخستین بار در سال ۱۳۳۷ / ۱۹۵۸ عبدالکریم قاسم[ . با کودتای قاسم، حکومت جمهوری در عراق بر پا شد. وی تا کودتای عبدالسلام عارف پنج سال درعراق حکومت کرد.] که در پی یک کودتایخونین در عراق به قدرت رسید، عبارت خلیج عربی را به جای نام اصلی خلیج فارسبه کار برد تا راهش برای در دست گرفتن رهبری جهان عرب هموار شود. پس از اوصفحۀ ۳۴جمال عبدالناص[ . جمال عبدالناصر از ۱۳۳۳ / ۱۹۵۴ به مدت ۱۶ سال رئیس جمهور مصر بود.] نیز نام خلیج عربی را مورد استفاده قرار دارد، ولی خود او قبل از آن،در تبیین حدود جغرافیایی دنیای عرب، به نام خلیج فارس اشاره کرده بود. همچنین، در۱۳۵۹ / ۱۹۸۰ منیرالبعلبکی در «موسوعة المورد»، از خلیج عربی به عنوان بخشی ازدریای عرب که بین ایران و شبه جزیرهء عربستان واقع است، یاد کرد، در صورتی که درطول تاریخ، خلیج عربی نام دریای سرخ بوده است[ . هرودوت مورخ معروف یونانی، در پنج قرن قبل از میلاد، از دریای سرخ به خلیج عرب یاد میکند.] در دنیای عرب، نه تنها کاربرد واژه خلیج عربی به جای خلیج فارس با استقبال مواجهنشده، بلکه با آن نیز مخالفت شده است. به عنوان مثال، محمّد عبدالکریم صبحی در کتاب«الموسعة العربیة المیسّره» (چاپ ۱۳۴۴) و علی حُمَیدان در کتاب «سلاطینِ طلای سیاه»(چاپ ۱۳۴۷) از واژهء خلیج فارس استفاده کردهاند. یک نشریه تونسی (چاپ ۱۳۴۷)پس از مقایسه دو عبارت خلیج فارس و خلیج عربی، اوّلی را درست و معتبر میداند،همچنین، دکتر سید محمد نوفل، معاون وقت دبیر کل اتحادیه عرب و نماینده دولتمصر در کنفرانسحقوق بشر تهران (منعقده در ۱۳۴۷)، تلاش برای تغییر نام خلیج فارسرا به تمسخر میگیرد[ . فصلنامه سیاست خارجی (خرداد ۱۳۶۸) ص ۹۶ - ۹۹.]۳ - ۱ - ۲ - غرب و واژه خلیج فارس واژه دریای پارس، اولین بار توسط یونانیان به کار رفت. این امرمرهون پیشگامی آناندر مطالعه علمی جغرافیای جهان است. آنها دریاهای جهان را به چهار دریا تقسیم کردند کهدر آن خلیج فارس بعد از خلیج روم، دریای خزر و خلیج عربی قرار داشت. جغرافیدانانمشهور یونانی همانند طالس ملطی[. ۱.ThalesOfMelitus. ]، آناکسی ماند[.۲.AnaxiMender ]، هکاتوس[.۳.Hecataus ]، و به ویژه استراب[.۴.Strabo ]، که..[ . جمال عبدالناصر از ۱۳۳۳ / ۱۹۵۴ به مدت ۱۶ سال رئیس جمهور مصر بود.]صفحۀ ۳۵مقارن با حضرت مسیح میزیست و به پدر جغرافی معروف است، بر این تقسیمبندیباقی ماندند[ . کشورها و مرزها در منطقه ژئو پلیتیک خلیج فارس، پیروز مجتهدزاده، ترجمه حمیدرضا ملکمحمدی نوری، ص ۲۱.] در آثار جغرافیدانان و تاریخ نویسان بعدی یونانی و رومی نیز کاربرد واژهء خلیج فارسبه چشم میخورد. مثلاً روفوس[. ۱.Rufus. ] مورخ رومی قرن اوّل میلادی در کتاب «تاریخ تحقیقاتجامع اسکندر»، خلیج مزبور را به نام «آکواروم پرسیکو[. ۲.AquarumPersico. ] به معنی آبگیر پارس به کار بردهاست. آریانوس[. ۳.Arrianus. ] مورخ یونانی قرن دوّم میلادی نیز در کتاب «تاریخ سفرهای جنگیاسکندر»، از واژهء «پرسیکون کا ای تاس[. ۴.PersikonKaiTas. ] به معنای خلیج فارس استفاده کرده است. یونانیدیگر به نام بطلمیوس[. ۵.Btolemaeus. ] در کتاب جغرافیایی خود از «پرسیکوس سینوس[.۶.SinusPersicus ] به معنی خلیج.فارس سخن گفته است[ . مجموعهء مقالات سمینار بررسی مسائل خلیج فارس، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، ص ۱۲.] اصطلاح پرسیکوس سینوس یا سینوس پرسیکوس که بطلمیوس به عنوان معادل لاتینیخلیج فارس به کار برد، بعدها به زبانهای زنده جهان چون فرانسوی (euqisrePefloG) ،انگلیسی (fluGnaisreP) ، آلمانی (floGrehcsisreP) ، ایتالیایی (ocisrePefloG) ، روسی (vilaziK sdisreP) و ژاپنی (naWahsureP) ترجمه شد که در همهء آنها، از این دریا به نامخلیج فارس یاد شده است. همچنین «در کتابهای جغرافیایی لاتین، خلیج فارس را مارهپرسیکوم[. ۷.MarePersicum. ]... یعنی دریای پارس... نوشتهاند.» جان رتلمیو در کتاب «ماجراهای اکتشافات آسیا»در ۱۳۲۷ / ۱۹۴۸ و فلیپ حتّیََ در کتاب «تاریخ عرب» در ۱۳۴۶ / ۱۹۶صفحۀ ۳۶به ترتیب از بحر فارس و خلیج فارس استفاده کردهاند. روزنامهء تایمز لندن در ۱۳۴۷ /۱۹۶۸ بر خلاف سال ۱۳۴۱ / ۱۹۶۲ از نویسندگان عرب خواست که از تلاش برایتغییر نام خلیجفارس خودداری کنند[ . محاکمه خلیج فارس نویسان، احمد مدنی، ص ۲۴. لغت نامهء دهخدا، ج ۲۱، ص ۷۰۹؛ کشورها و مرزها در منطقه ژئوپلیتیک خلیج فارس، پیروز مجتهدزاده، ترجمه حمیدرضا ملکمحمدینوری، ص ۱۹ و ۲۷.]۴ - ۱ - ۲ - استعمال واژهء خلیج فارس در قراردادها در ۸۸۵ / ۱۵۰۶ جزیرهء هرم[ . جزیرهء هرمز در ۱۸ کیلومتری بندر عباس قرار دارد و دارای ۹ کیلومتر طول و ۸ کیلومتر عرض است.] برای اوّلین بار به اشغال یک دولت غربی یعنیپرتغال در آمد. از آن پس، خلیج فارس تحت سلطه و نفوذ استعمارگران باقی ماند. با اینوصف، در هیچیک از قراردادهای منعقده بین ایران، شیوخ عرب و کشورهای خارجی ازنام خلیج عربی استفاده نشده است. به عنوان مثال، طی سالهای ۸۸۴ تا ۹۳۹ / ۱۵۰۷تا ۱۵۶۰ در کلیهء موافقتنامههای ایران با دولتهای غربی نام خلیج فارس به کار رفتهاست[ . فصلنامه سیاست خارجی (خرداد ۶۸) ص ۹۹.] علاوه بر آن، در سال ۱۱۹۲ / ۱۸۲۰ اوّلین موافقت نامهء چند جانبه و مهم بین یازدهنفر از شیوخ و رؤسای قبایل عربِ سواحل جنوبی خلیج فارس با ژنرال کایر انگلیسی[ . وی نمایندهء دولت انگلیس در منطقهء خلیج فارس بود.]به امضاء رسید. در متن این قرارداد که با عنوان «قرارداد کلی با قبایل عرب در خلیجفارس» آغاز شده، بارها نام خلیج فارس تکرار شده است. بعد از این قرارداد، در متنکلیه موافقت نامههای میان اعراب و انگلستان، واژهء عربی «الخلیج الفارسی» و واژهء لاتین« flunaisreP » دیده میشود[ . فصلنامه سیاست خارجی (خرداد ۱۳۶۸) ص ۱۰۰.] نامهء امیر کویت به نمایندهء دولت انگلیس در ۱۳۴۰ / ۱۹۶۱ نمونهء دیگر از کاربرد واژهءخلیج فارس در اسناد رسمی و حقوقی است. عبداللََّه السالم الصباح امیر وقت کویت ایننامه را با جمله جناب نماینده سیاسی ملکه انگلستان مقیم در خلیج فارس آغاز میکندصفحۀ ۳۷۵ - ۱ - ۲ - برخورد سازمان ملل متحد با واژهء خلیج فارس رویهء عمومی سازمان ملل متحد، به کارگیری نام خلیج فارس در مکاتبات و اسنادمربوط به این سازمان است. امّا هرگاه سازمان ملل متحد از این رویهء عمومی، عدول کردهو از نامی مجعول و ناقص به جای خلیج فارس بهره گرفته، با تذکرات و اعتراضات ایرانروبرو شده است. دو نمونه ذیل از این موارد است[ . همان، ص ۱۰۱.] ۱ - دبیرخانهء سازمان ملل متحد در پاسخ به یادداشت ۲۳ فوریه ۱۹۷۱ / ۴ اسفند۱۳۵۰ ایران، نوشت: ... عرف جاری در دبیرخانه سازمان ملل متحد بر این است که در اسناد و نقشههای جغرافیاییمنطقه آبی ایران از سمت شمال و شرق و تعدادی از کشورهای عربی از سمت جنوب و غرببه نام خلیج فارس نامیده شود... و این عملِ دبیرخانهء سازمان ملل متحد موافق و مطابق با یکعرف قدیمی انتشار اطلسها و فرهنگهای جغرافیایی میباشد... [ . همان.] ۲ - همچنین، در پاسخ ۱۰ اوت ۱۹۸۴ / ۱۹ مرداد ۱۳۶۳ دبیرخانهء سازمان ملل متحدبه مکاتبات دولت جمهوری اسلامی ایران، آمده است: دبیرخانه مایل به تکرار و تأیید این موضوع است که رویهء متعارف این بوده که در اسناد وانتشارات دبیرخانه از اصطلاح خلیج فارس استفاده شود؛ به این ترتیب، دبیرخانه این کاربردرا که از دیر باز معمول بوده رعایت کرده است، و چون لازم است که در اسناد سازمان ملل دراشاره به موضوعات جغرافیایی نوعی هماهنگی و یکنواختی وجود داشته باشد، لذا دبیرخانهمعتقد بوده است که باید اصطلاح خلیج فارس در اسناد، نقشهها و... که توسط این دبیرخانهو با مسئولیت آن تهیه میشود، بهکار رود... [ . همان.]صفحۀ ۳۸بنابراین به کارگیری واژههای دریای پارس و خلیج فارس[ . بهکارگیری واژهء خلیج فارس از قرن ششم هجری به بعد رایجتر شد ] در موافقتنامههای مستندو مدارک رسمی، نشان از نام اصلی این دریا دارد و از سوی دیگر به کارگیری واژهء خلیجعربی بیشتر جنبهء سیاسی داشته است؛ زیرا اولاً، کتب جغرافیایی معتبر یونان باستان،ایران قدیم و جدید، دنیای غرب و عرب، مملو از واژهء خلیج فارس است و همین منابع،نام خلیج عربی را برای دریای سرخ به کار بردهاند. ثانیاً، اوّلین به کار گیرندگان نام مجعولخلیج عربی در دنیای غرب، «سر چارلز بلگریو[ . وی از ۱۲۹۵ تا ۱۳۲۶ / ۱۹۱۶ تا ۱۹۴۷ کارگزار دولت انگلیس در خلیج فارس بود ] سیاستمدار و کارگزار انگلیس در خلیجفارس، و در دنیای عرب رهبران عراق و مصر بودهاند که همواره با طرح مسائل جنجالیسعی در تصاحب جایگاه رهبری جهان عرب داشتهاند[ . خلیج فارس و مسائل آن، همایون الهی، ص ۱۰؛ گزیدهء اسناد خلیج فارس، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، ج ۱، ص ۲۱ ]۱ - ۲ - ۲ - اهمیت اقتصادی خلیج فارس اهمیت اقتصادی خلیج فارس به برخورداری آن از منابع غنی نفت، گاز و دیگر منابعمعدنی و غذایی برمیگردد که به شرح آنها میپردازیم: الف - نفت و گاز: با توجه به نیاز روز افزون غرب به نفت، فراوانی، سهولت بهرهبرداری،هزینهء پایین تولید، کیفیت بالای نفت خلیج فارس، فقدان انرژی جایگزین برای نفت واستخراج مواد اوّلیهء فراوان از آن، بر ارزش اقتصادی این ماده افزوده است[ . خلیج فارس و مسائل آن، همایون الهی، ص ۱۱۲ ][ . وی از ۱۲۹۵ تا ۱۳۲۶ / ۱۹۱۶ تا ۱۹۴۷ کارگزار دولت انگلیس در خلیج فارس بود ]صفحۀ ۳۹منطقهء خلیج فارس با دارا بودن بالغ بر ۶۰۰ میلیارد بشکه ذخیرهء نفت و ۷/۳۰ تریلیونمترمکعب گاز طبیعی به ترتیب حدود ۶۰٪ و ۵/۲۸٪ از کل ذخایر نفت و گاز جهان را بهخود اختصاص داده است. از اینرو، بررسی جداگانهء ذخیرهء نفت و گاز کشورهای حاشیهءخلیج فارس، درک درستی از توانایی اقتصادی کشورهای منطقه را به دست میدهد[ . همان.] عربستان سعودی با ذخیرهء ۱۶۹ میلیارد بشکه نفت، به تنهایی ۱۴ ذخایر شناخته شدهنفت جهان را دارد. این کشور، یکی از بزرگترین صادر کنندگان نفت جهان است، و بههمین جهت، ثروتمندترین کشور منطقه به شمار میرود. بیشتر منابع نفتی و تأسیساتپالایش و صادرات عربستان سعودی در سواحل خلیج فارس قرار دارد. ذخایر گاز طبیعیسعودیها تا ۱۳۶۶ / ۱۹۸۷ بالغ بر ۷/۴۱۳۵ میلیارد مترمکعب بود که ۷/۳٪ ذخایرجهانی را تشکیل میدهد[ . سیاست انرژی کشورهای عربی خلیج فارس، توماس سی. بارگر، ترجمهء بیژن اسدی، ص ۱۹؛ روزنامهء جمهوری اسلامی (۲۱ فروردین ۱۳۶۵) ص ۸.] ذخیرهء نفت عراق، به حدود ۱۰۰ میلیارد بشکه و ذخیرهء گاز آن به یک تریلیون مترمکعب میرسد. عراق در حمل و نقل نفت و صادرات آن، با مشکل جدی مواجه است. بههمین جهت، در ایجاد و تأسیس خطوط انتقال و صادرات نفت، از طریق خاک کشورهایعربستان سعودی، ترکیه، سوریه و اردن تلاشهای زیادی کرده است. بیشتر حوزههاینفتی عراق، در شمال و جنوب آن کشور قرار دارد که همواره در معرض تهدید معارضینکرد، نیروهای دولتی ترکیه، شیعیان جنوب، آمریکا و متحدان آن است[ . تاریخ سیاسی و اقتصادی عراق، علی بیگدلی، ص ۱۲۶ - ۱۳۱.] امارات متحده عربی، دارای بیش از ۹۸ میلیارد بشکه ذخیره نفت و بالغ بر ۵ تریلیونمتر مکعب گاز است. بیشترین تولید این کشور، از طریق امیرنشین ابوظبی است و به همیندلیل، سیاست نفتی این کشور، توسط ابوظبی تعیین میشود. پروژهء عظیم پالایشگاه نفتو کارخانهء تولید گاز مایع نیز، در ابوظبی به مرحلهء اجرا گذاشته شده است[ . خلیج فارس و مسائل آن، همایون الهی، ص ۱۸۴ - ۱۹۰.]صفحۀ ۴۰ذخایر نفتی کویت، در حدود ۹۴ میلیارد بشکه و ذخایر گاز این کشور، بیش از یکتریلیون مترمکعب است. کویت در صورتی که تولید روزانهء خود را در حدود یک میلیونبشکه حفظ کند، تا ۲۵۰ سال آینده، نفت خواهد داشت. قطر به ترتیب از ذخیرهء نفت و گاز ۵/۴ میلیارد بشکه و چهار تریلیون متر مکعب برخورداراست، البته این کشور هنوز از منابع گازی خود بهرهبرداری نکرده است. همچنین، کشورعمان، حدود چهار میلیارد بشکه نفت و ۲۶۹ میلیارد متر مکعب گاز دارد. سهم دولت اینکشور از شرکت توسعهء نفت عمان که استخراج قریب ۹۶٪ نفت خام را بر عهده دارد،۶۰٪ است. امّا بحرین که از حدود ۱۴۱ میلیون بشکه ذخیره نفتی و ۱۹۵ میلیارد متر مکعبگاز بهرهمند است، کمترین وابستگی را در بین کشورهای حاشیهء خلیج فارس به درآمدهاینفتی دارد. علاوه بر آن، این کشور بیشترین صادرات نفتی خود را به صورت فراوردههاینفتی صادر میکند نه به صورت نفت خام[ . همان، ص ۲۱۰ - ۲۱۷. خلیج فارس و نقش استراتژیک تنگهء هرمز، محمدرضا حافظنیا، ص ۲۵۴ - ۲۵۶.] ب - منابع معدنی: خلیج فارس و کشورهای حاشیهء آن، از نظر منابع معدنی نیز غنیهستند. منابع معدنی این منطقه عبارتند از: ۱ - آهن: این منبع مهم اقتصادی، در کشورهای عراق، عربستان سعودی، و به ویژهدر ایران دیده میشود. به علاوه، آهن در بیشتر جزایر خلیج فارس، مانند لارک، فارور،هنگام و هرمز وجود دارد. بر اساس بعضی از گزارشهای کارشناسی، جزیرهء فارور بهتنهایی دارای ۵۰۰ هزار تن ذخیرهء سنگ آهن است[ . مجموعهء مقالات دوّمین سمینار بررسی مسائل خلیج فارس، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، ص ۲۱۹.] ۲ - گوگرد: بندر بُسْتانه با ذخیرهء تخمینی ۲۰۰ هزار تن، مهمترین معدن گوگرد خلیجفارس است. همچنین، بنادر چارک، جاسک، لنگه و جزایر لارک، کیش و هرمز دارایگوگرد فراوان هستند. صفحۀ ۴۱۳ - مس: این ماده اقتصادی ارزشمند، به میزان زیادی در اعماق خلیج فارس و درسواحل برخی از کشورها و جزایر و نیز، در کشورهای عمان، عربستان سعودی، عراق،امارات متحده عربی و به خصوص در کشور ایران (معدن سرچشمهء کرمان) وجود دارد[ . خلیج فارس، احمد اقتداری، ص ۲۳۲.] ۴ - خاک سرخ: مصارف صنعتی خاک سرخ، در صنعت رنگسازی زیاد است. جزایرهنگام، سیری، ابوموسی و هرمز دارای خاک سرخ هستند. همچنین، خاک سرخ از صادراتمهم بندر طاهری (سیراف) است[ . نشریهء بندر و دریا، شماره ۲۴، ص ۳۱.] ۵ - نمک: بیشتر معادن نمک، در کشورهای عراق، عربستان سعودی، و در بنادر وجزایر چارک، بُسْتانه، جاسک، چاهبهار، بندر عباس، قشم، لارک، هنگام و به خصوص درجزیرهء هرمز قرار دارد. نمک این مناطق، از مزیتهایی چون شفافیت، ارزانی و نزدیکیبه مراکز حمل و نقل برخوردارند[ ۳ . گیتاشناسی کشورها، محمود محجوب و فرامرز یاوری، ص ۲۰۵.] افزون بر آن، منطقه خلیج فارس از معادن سرب،کرومیت، ذغال سنگ، سیلیس، طلا، نقره، منگنز، قلع، پوکه معدنی، خاک نسوز، گچ،فسفات، کلر، زاج، و از مروارید و... بهرهمند است[ . همان.] ج - منابع غذایی: منطقه خلیج فارس دارای منابع غذایی فراوان است که برخی از آنهاعبارتند از: ۱ - ماهی: خلیج فارس، انواع ماهیها را در خود دارد. ولی ماهی شوریده، ماهی لذیذحلوای سیاه، شیرماهی که به صورت خشک شده صادر میشود، ماهی بمبک و میگو کهسرشار از پروتئین و فسفر است، از اهمیت بیشتری برخوردارند[ . مجموعهء مقالات دوّمین سمینار بررسی مسائل خلیج فارس،دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی،ص۲۱۹.] ۲ - صدف: صدفها به دو گونهء خوراکی و مروارید تقسیم میشوند. صدف خوراکیدارای گوشتی لذیذ است، از این رو، اروپائیان خیلی آن را دوست دارند. این نوع صدف،عمدتاً در ساحل صدف (بندر لنگه) یافت میشود[ . همان؛ فرهنگ فارسی عمید، حسن عمید، ج ۲، ص ۱۳۵۶.]صفحۀ ۴۲۳ - خرما: خرما که دارای ارزش غذایی زیادی است، از مهمترین اقلام صادراتی عراقبه شمار میرود. علاوه بر آن، سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس، در زمینهء کشت و تولیدخرما، فعالیت قابل توجهی دارند. به عنوان مثال، ۲۳ زمینهای کشاورزی بحرین به کشتخرما اختصاص دارد[ . همان.]۲ - ۲ - ۲ - اهمیت سیاسی خلیج فارس مسائل سیاسی، به اموری گفته میشوند که موجب کاهش و یا افزایش قدرت کشورهامیشوند. بر این اساس، عناصر بسیاری را میتوان در منطقه خلیج فارس مشاهده کرد کهبهگونهای در ارتقأ و تنزل قدرت کشورهای منطقه و خارج از آن اثر میگذارد. به عنوان مثالمیتوان به موارد زیر اشاره کرد: الف - بنیادگرایی: به اعتقاد بسیاری از کشورها، ایران از ۱۳۵۷ / ۱۹۷۸ با تأکید برانقلاب اسلامی، ارزشهای انقلابی و مخالفت با سلطهگری دولتهای مستکبر، و عراقپس از امضای قرارداد کمپ دیدید (۱۳۵۷ / ۱۹۹۷) و کاهش وجهه مصر به عنوان مدعیرهبری جهان عرب، به ترتیب داعیه رهبری جهان اسلام و جهان عرب را دارند. بنابراین،رها کردن آنها، موجب بسط و گسترش عقاید آنان در حوزهء خلیج فارس خواهد شد. بهعبارت دیگر، گسترش ایدههای آرمانی دو کشور ایران و عراق، با سیاستهای منطقهایفرانسویها، انگلیسیها و آمریکاییه[ . کشورهای قدرتمند جهان هم به نحوی دارای اندیشههای انترناسیونالیستی (فرا ملّی) هستند. در واقع،تلاش آنان در صحنهء سیاست جهانی برای پیاده کردن همین اندیشههاست. به عنوان مثال، وارن کریستوفر وزیر امور خارجه اسبق آمریکا میگوید: «مهم نیست مردم منطقه چه میخواهند... مهم این است که ماچه سر نوشتی را برای آنها تشخیص دهیم...» ر.ک: هفتهنامه صبح (۱۸ مهر ۱۳۷۴) ص آخر ] که به نحو فزایندهای در کشورهای منطقه و سیاستخارجی آنان نفوذ دارند، در تضاد و تعارض است. علاوه بر آن، افزایش قدرت ایران و عراق، موازنهء قدرت منطقهای را به ضرر اسرائیلبر هم میزند. این در حالی است که اکثر کشورهای منطقه و خارج از آن، خواهان امنیت صفحۀ ۴۳موجودیّت اسرائیل هستند. «فرانسوا میتران»، رئیس جمهور اسبق فرانسه در ۲۳ شهریور۱۳۶۹ / ۱۵ سپتامبر ۱۹۹۰ در این مورد گفته است: ایران در شدیدترین مرحله بنیادگرایی خود قرار داشت و اگر عراق از نظر نظامی شکستمیخورد، نیروهای ایران در رابطه با دنیای عرب و اسرائیل در کجا متوقف میشدند؟ باریهمین استدلال در مورد عراق صادق است[ . فرانسه و مجامع بین المللی در برابر بحران خلیج فارس، علی آهنی، ص ۶۴ .] ب - ساختار سیاسی منطقه: کشورهای فرا منطقهای، به ویژه دولتهایی که به نحویدر منطقهء خلیج فارس برای خود منافعی قائل هستند، ساختار سیاسی خاصی را برایکشورهای حاشیه خلیج فارس میپسندند. حکومت کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارسنیز، به علت فقدان مشروعیت داخلی، ناگزیرند که بقا و حیات خود را با اتکای به قدرتهایخارجی حفظ نمایند. حکومت عربستان سعودی، پادشاهی مطلقه است. بر اساس قانوناساسی آن کشور،شاه علاوه بر منصب پادشاهی، ریاست قوهء مجریه را در اختیار دارد. این کشور از یکمجلس ۴۵ نفره برخوردار است، که صرفاً جنبهء مشورتی دارد و اعضای آن از سویپادشاه انتخاب میشوند. در عربستان، هیچ حزب سیاسی وجود ندارد. در کویت که مردمآن از رشد سیاسی و سطح علمی بهتری برخوردارند، ۵۰ نفر از اعضای مجلس ملّی اینکشور، با رأی مردم انتخاب میشوند و مابقی نیز از میان وزرای دولت انتخاب میگردند.ریاست قوهء مجریه بر عهدهء نخست وزیر که ولیعهد نیز هست، میباشد. در این کشور نیز،هیچ حزب سیاسی فعالیت ندارد[ . عربستان سعودی، رقیهسادات عظیمی، ص ۹۲ - ۹۴.] در عُمان همه چیز در شخص سلطان خلاصه میشود، و این کشور از تفکیک قوا وقانون اساسی بی بهره است. در سال ۱۳۶۰ / ۱۹۸۱ مجلس این کشور تشکیل شد کهدارای ۵۵ عضو است و همگی از طرف سلطان انتخاب میگردند. با این حال، تمام قوانینصفحۀ ۴۴این کشور طی حکمی از سوی سلطان ابلاغ میشود. امارات متحده عربی در همسایگیعمان هم از ساختار مشابه آن برخوردار است. این کشور به هفت امیر نشین تقسیممیشود که عالیترین مرجع قدرتِ در آن، شورای عالی فدرال است. رئیس شورا که ازمیان اعضا، به مدت پنج سال برگزیده میگردد، امیر امارات متحده عربی خواهد بود، ومجلس مشورتی ۴۰ نفره، او را در اداره کشور یاری میدهد[ . عمان، عباس یگانه، ص ۶۵ - ۷۰.] سیستم حکومتی بحرین سلطنتی است، و امیر به عنوان حاکم مطلق، کشور را بدونمجلس قانون گذاری اداره میکند. تنها مجلسِ بحرین، در ۱۳۵۲ / ۱۹۷۳ تشکیل و در۱۳۵۴ / ۱۹۷۵ به فرمان امیر منحل شد. سعودیها نفوذ فراوانی بر هیأت حاکمه بحریندارند. همچنین، این کشور رابطهء نزدیکی با آمریکا و انگلیس دارد. حکومت در قطرنیز همانند سایر کشورهای حاشیهء جنوبی خلیج فارس، پادشاهی موروثی است. در قطریک مجلس مشورتی وجود دارد که اعضای آن، انتصابی هستند و وزیران کابینهء دولتنیز در آن عضویت دارند. قطر بر اساس آیین وهابیت اداره میشود. از این رو، متأثر ازخط مشیهای عربستان سعودی است. علاوه بر آن، رابطهء دوستانهای با آمریکا و انگلیسدارد[ . بحرین، معصومه سیف افجهای، ص ۱۴۴ - ۱۵۶؛ قطر، حسن علوی، ص ۶۶ - ۷۳.]۱ - ۳ - ۲ - ترتیبات امنیتی خلیج فارس ترتیبات امنیتی گوناگونی که طیدههء گذشته بر خلیج فارس حاکم و یا پیشنهاد شدهاست، نیز، اهمیّت نظامی خلیج فارس را هویدا میسازد. آمریکا پس از خروج انگلستاناز شرق کانال سوئز و منطقه خلیج فارس (۱۳۵۰ / ۱۹۷۱)، سیاست بومی کردن یادکترین دوستونی نیکسون - کیسینج[ . دکترین دوستونی به معنای به خدمت گرفتن ایران به عنوان ستون نظامی و عربستان سعودی به عنوانستون مالی برای تأمین امنیت خلیج فارس بود.] (ایران و عربستان سعودی) را در پیش گرفت. ایناستراتژی که از تجربهء تلخ رویارویی آمریکا با ویتنام ناشی میشد، تا ۱۳۵۸ / ۱۹۷۹ برمنطقه حاکم بود، و منافع آمریکاییها را بدون حضور فیزیکی و صرف هزینه تأمینمیکرد. با پیروزی انقلاب اسلامی و حملهء نظامیشوروی به افغانستان، استراتژی نیرویواکنش سریع جایگزین سیاست دوستونی شد. نیروی واکنش سریع آمریکا شاملنیروهای زمینی، هوایی و تفنگداران دریایی است که برای دخالت نظامی سریع درکشورهای خاورمیانه به ویژه ایران، تشکیل شده است. جزیره دیگو گارسیا در اقیانوسهند و پایگاه مُصیره در عمان، از پایگاههای نیروی واکنش سریع آمریکا به شمارمیروند[ . نیروهای واکنش سریع، شروود کوردییر، ترجمهء همایون الهی، ص ۵ - ۶ .] اقدام دیگری که برای پرکردن خلأ امنیتی در خلیج فارس، پس از انقلاب اسلامی انجامشد، تشکیل شورای همکاری خلیج فارس بود. گر چه زمینههای تشکیل این شورا بهسالهای قبل از وقوع انقلاب اسلامی بر میگردد، ولی انقلاب اسلامی از مهمترین دلایلشکلگیری آن محسوب میشود. همچنین، لزوم کمک به عراق در جنگ با ایران، مقابلهصفحۀ ۴۷با به خطر افتادن منابع منطقهای قدرتهای بزرگ، ضرورت حفظ امنیت خلیج فارسو سیاست جدید آمریکا مبنی بر حضور مستقیم، از دیگر دلایل شکلگیری شورایهمکاری خلیج فارس بودند. البته شورا در دستیابی به اساسیترین هدف خود، یعنیحفظ امنیت منطقه با تکیه بر تواناییهای داخلی ناموفق بوده است. حملهء عراق به کویتدر ۱۳۶۹ / ۱۹۹۰ و مداخلهء قدرتهای خارجی برای باز پسگیری کویت، مصداق بارزیدر این باره است[ . مبانی رفتاری شورای همکاری خلیج فارس در قبال جمهوری اسلامی ایران، بهمن نعیمی ارفع، ص ۷۷ و ۹۱.]۲ - ۳ - ۲ - تنگهء استراتژیک هرمز تنگهء هرمز اهمیت فراوان نظامی دارد. به اعتقاد یک کارشناس غربی، تسلط بر سهتنگهء استراتژیک هرمز، مالاکا وعدن، به تسلط بر دنیا میانجامد. به علاوه، تجارت نفتو وجود نیمی از ذخایر نفتی جهان در مناطق اطراف تنگهء هرمز، اهمیّت این تنگه را افزایشداده است. از اینرو، شریان حیاتی کشورهای وارد و صادر کنندهء نفت خلیج فارس، تنگهءهرمز است. البته نباید سهم تنگهء هرمز در تجارت دریایی منطقه و تأثیر آن در اقتصاد تکمحصولی کشورهای منطقه را نیز از یاد بُرد. توانایی جمهوری اسلامی ایران به عنوانکشوری که طولانیترین ساحل دریایی را در اختیار دارد، در مسدود کردن تنگهء هرمز وجلوگیری از ترددهایی که معارض حاکمیت ملّی و تمامیت ارضی ایران است که برموقعیت و اهمیّت نظامی خلیج فارس میافزاید[ . تنگهء هرمز از دیدگاه حقوق بینالملل دریاها، مرتضی نجفی، ص ۴۲؛ فصلنامه سیاست خارجی، سال دوّم، شمارهء۱ (اسفند ۱۳۶۶) ص ۷۳.] تنگهء هرمز از نظر ژئواستراتژیکی[ . ژئو استراتژیکی یعنی تأثیر جغرافیا بر استراتژی.] هم حائز اهمیّت است؛ زیرا: ۱ - به دلیل عبور حجم زیادی از نیازهای نفتی غرب از آن، این تنگه به عنوان یک نقطهکنترل و اعمال فشار بر جهان غرب به شمار میرود، و مسدود شدن و قطع صدور نفت ازآن، بحران شدیدی را پدید میآورد. صفحۀ ۴۸۲ - تنگهء هرمز جایگاه ویژهای در ایجاد اتحاد و پیوستگی نیروهای دریایی مستقر درخلیج فارس و اقیانوس هند بر عهده دارد، و نیز در مواقع اضطراری و بحرانی، کشورهایمنطقه از این طریق قادرند نیازمندیهای خود را به وسیلهء ناوگان دریایی تأمین نماید. ۳ - یکی از بهترین راههای تسلط بر شبه جزیرهء عربستان، عبور از تنگهء هرمز و تصرفشمال شرق این کشور است. همچنین، اشغال مناطق شمالی این تنگه چون بندر عباس،نزدیکترین راه نفوذ به داخل ایران را در دسترس متجاوزان قرار میدهد[ . خلیج فارس و نقش استراتژیک تنگهء هرمز، محمدرضا حافظنیا، ص ۴۵۰.]۳ - ۳ - ۲ - تسلیحات و جزایر استراتژیک صادرات فراوان تسلیحات کشورهای قدرتمند به دولتهای خلیج فارس، نشان دیگریاز اهمیت نظامی منطقه است. کشورهای قدرتمند با ایجاد بحرانهای ساختگی، ترساندنکشورها از دشمنان واهی، با به راه انداختن جنگهای واقعی، به ناامنی در منطقه دامنمیزنند و فضای مناسب برای فروش تسلیحات خود را ایجاد میکنند. کشورهای آمریکا،انگلیس، فرانسه، روسیه و چین (اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد)،بزرگترین صادر کنندهء تسلیحات به کشورهای حوزهء خلیجفارساند. هدف این کشورها،سود سرشار و سلطه بر کشورهای منطقه است. به عنوان مثال، عربستان سعودی در۱۳۶۰ / ۱۹۸۱ از نظر بودجه و خریدهای نظامی، در مقام ششم جهان قرار داشت. دراین سال، سعودیها ۴ فروند آواکس، ۲۰۵ جنگنده، سه اسکادران اف ۱۵ در اختیارداشتند[ . روزنامه کیهان (۲۸ شهریور ۱۳۶۳) ص ۲۰ و (۸ خرداد ۱۳۶۵) ص ۱۶.] خلیج فارس دارای جزایر متعددی است که آنها نیز به اهمیت نظامی این دریا افزودهاند.در بخش جنوبی تنگه هرمز و در انتهای شبه جزیره رئوس الجبال، جزایر مسندم، سلامه،بناقها، قوئین کوچک و بزرگ و ام الفیارین وجود دارند که اغلب صخرهای، سنگی، دارایشیب تند، غیر قابل زیست و فاقد امکانات بندر گاهی هستند. این جزایر که از نظر نظامیحائز اهمیتاند، در حاکمیت عمان قرار دارند و وسیلهای برای کنترل و نظارت بر ترددصفحۀ ۴۹کشتیها در تنگه هرمز میباشند. در بخش مرکزی و شمالی تنگه نیز، جزایر ایرانی هرمز،لارک، قشم، هنگام، تنب کوچک و بزرگ و ابو موسی قرار دارند که اهمیت آنها به کنترلتنگه هرمز، دفاع از کرانهء جنوبی ایران، به ویژه محور استراتژیک بندر عباس، سیرجان وتنگه هرمز برمیگردد. جزیره قشم وسیعترین و پرجمعیتترین جزیره خلیج فارس و ۵/۲برابر خاک بحرین وسعت دارد. این جزیره با برخورداری از آب شیرین و موقعیت ویژهدر هدایت عملیات نظامی و کنترل کشتیها، دارای اهمیت زیادی میباشد[ . کشورها و مرزها در منطقه استراتژیک خلیج فارس، پیروز مجتهدزاده، ترجمهء حمیدرضا ملکمحمدی نوری، ص ۹۰ - ۸۷ .]۱ - ۵ - ۲ - نقش بیهمتای ایران ایران نقش بی همتایی در منطقه خلیج فارس دارد که هیچ کشور منطقه را یاری هماوردیبا آن نیست. نقش ویژه منطقهای ایران به امکاناتی است که در اختیار دارد. از جمله: ۱ - افزایش شبکه جادهای و راه آهن، و توسعهء حمل و نقل در ایران پس از انقلاباسلامی، جای هیچ تردیدی دربارهء توانایی ایران برای ترانزیت کالا و اتصال آسان کشورهایدو حوزه مهم دریای خزر و خلیج فارس را باقی نگذاشته است. به عنوان مثال، احداث وراهاندازی راهآهن بندر عباس - بافق و مشهد - سرخس و تجن، خدمات ترابری وسیعی رادر اختیار کشورهای آسیای مرکزی گذاشته است. ۲ - دوست و دشمن اذعان دارند که ایران کوتاهترین و اقتصادیترین راه برای صدورنفت و گاز کشورهای آسیای مرکزی به بازارهای جهانی است. به همین جهت، جمهوریآذربایجان که تحت فشار دولت آمریکا، ۵ درصد سهم واگذاری به ایران در کنسرسیومصفحۀ ۵۴۲ - ۵ - ۲ - نظام امنیتی در خلیج فارس تأسیس یک اتحادیه منطقهای امنیتی با شرکت ایران و کشورهای اطراف آن، یک ایدهصفحۀ ۵۵جدید نیست و دست کم سابقهء آن به پیمان سعدآباد میرسد. این پیمان که برای مقابله باکمونیسم و حراست از امنیت کشورهای ایران، افغانستان و ترکیه منعقد شد و سپس بهپیمان بغداد و سنتو تغییر نام داد، تحت هدایت و نظارت آشکار و پنهان انگلیس و سپسآمریکا قرار داشت. البته از ۱۳۵۰ / ۱۹۷۱ به بعد فکر تأسیس یک اتحادیه نظامی برایپر کردن خلأ امنیتی ناشی از خروج انگلیس از خلیج فارس جدیتر شد، و با پیروزیانقلاب اسلامی، تجاوز شوروی به افغانستان و آغاز جنگ تحمیلی، تشکیل شورایهمکاری خلیج فارس به ثمر نشست. ناتوانی شورای همکاری خلیج فارس در تأمین امنیت منطقه که اوج آن در بحران کویتآشکار شد، ایده تشکیل یک نظام امنیتی جدید را شدت بخشید. در این باره پیشنهاداتزیر مطرح شده است. ۱ - تقویت شورای همکاری خلیجفارس، معروف به نظام امنیتی ۶ کشور فعلی شورا؛ ۲ - شورای همکاری خلیج فارس +ایران، معروف به نظام امنیتی ۱ +۶ ؛ ۳ - شورای همکاری خلیج فارس +عراق، معروف به نظام امنیتی ۱ +۶ ؛ ۴ - شورای همکاری خلیج فارس +سوریه و مصر، معروف به نظام امنیتی ۲ +۶ ؛ ۵ - شورای همکاری خلیج فارس +ایران و عراق، معروف به نظام امنیتی ۲ +۶ ؛ ۶ - هشت کشور حاشیه خلیج فارس +مصر و سوریه، معروف به نظام امنیتی ۲ +۸ ؛ ۷ - امضای پیمانهای امنیتی و حُسن همجواری دو یا چند جانبه به جای اتحادیه منطقهایو فرا منطقهای[ . همان.] پیشنهاد ۲ +۶ (شورای همکاری خلیج فارس +سوریه و مصر) به دلیلحمایت آمریکا از آن جدیتر از سایر پیشنهادات، مطرح شد. در این طرح، ایران و عراقبه دلیل آنکه منبع ناامنی در خلیج فارس معرفی شده بودند، کنار گذاشته شدند، و اعرابخلیج فارس در صدد بودند پای مصریها و سوریها را به منطقه بکشانند. این طرح ازجهات گوناگون زیر ناقص و نارسا بود[ . همان.]صفحۀ ۵۶۱ - در طول تاریخ، ایران هیچگاه امنیت کشورهای عرب منطقه را مورد تهدید قرارنداده است. بلکه اعراب برای ایران منبع ناامنی بودهاند. در سدهء اخیر، و پس از حل مسألهبحرین، هیچگاه ادعای ارضی از سوی ایران نسبت به همسایگانش مطرح نشده است.شعار صدور انقلاب اسلامی نیز متضمن ادعاهای ارضی و تهدید نظامی نیست، بلکه بهمعنای فراخوانی مسلمانان به یکپارچگی است[ . همان.] ۲ - عراق پس از شکست سنگین از ایران و ائتلاف ضد عراق، در صورتی میتواندمنبع خطر باشد که به وضعیت و توان نظامی قبل از آغاز بحران کویت دست پیدا نکند،امری که تا آینده مبهمی امکان تحقق ندارد. ۳ - نظام امنیتی ۲ +۶ برآمده از نیاز استراتژیک منطقه نیست، بلکه تلاش برای انحرافو دور کردن اعراب به ویژه دو کشور قدرتمند مصر و سوریه از اسرائیل به شمار میرود.به علاوه، مصر و سوریه دو قدرت منطقهای بیگانه در منطقه خلیج فارساند، و حتی ازمصرف کنندگان عمده نفت و گاز شمرده نمیشوند. ۴ - حضور مصر و سوریه در یک اتحادیه امنیتی در خلیج فارس، رقابتهای بین آن دوکشور و عربستان سعودی و عراق را تشدید و وحدت عربی و پان عربیسم را تضعیفمیکند، و عملاً بر توانایی نظامی چنین اتحادیهای برای برقراری صلح و آرامش منطقهایلطمه میزند. ۵ - در دراز مدت، عربستان سعودی، حضور دو کشور سوریه و مصر را در شبه جزیرهعربستان و اطراف آن یعنی در منطقه نفوذ خود تحمل نمیکند؛ زیرا امنیت و یا فقدانامنیتِ کشورهای کوچک خلیج فارس با امنیت عربستان سعودی ارتباط دارد و طبیعیاست. سقوط هر یک از آنها خطر جدی علیه امنیت عربستان خواهد بود. دور نگاه داشتن ایران از نظام امنیتی منطقهای، به دور از منطق، و منافع حیاتی کشورهایمنطقه است. زیرا اوّلاً، ایران بر امنیت صدور نفت و واردات کالا به منطقه که شیخ نشینهابه آن وابستهاند، تأثیر گذار است. ثانیاً، عدم مشارکت ایران در یک سیستم امنیت منطقهایصفحۀ ۵۷۳ - ۵ - ۲ - واگرایی و همگرایی در خلیج فارس عوامل مختلفی کشورهای منطقه را از هم دور و یا به هم پیوند میدهد؛ البتّه عواملسیاسی، نظامی، جغرافیایی و مذهبی که به واگرایی میانجامد، بیش از عواملی است کهبه همگرایی ختم میشود. از نظر فرهنگی، تمایزات فراوان به چشم میخورد. از جمله سه تمدن ایرانی، بینالنهرینیو شبه جزیرهای در آن دیده میشود. مردم به زبان فارسی، ترکی، کردی و بلوچی در شمالخلیج فارس و عربی در جنوب آن تکلم میکنند. در ایران اغلب شیعیان و در سایر کشورها،اهل سنّت زندگی میکنند. بیشتر جمعیت منطقه شیعهاند و حدود یک سوّم از جمعیت۱۰۰ میلیونی آن سنیاند. اغلب فارسیها و بخش قابل توجهی از غیر عربها شیعه و اکثرعربها سنیاند. شیعیان در ایران، عراق و بحرین اکثریت دارند، ولی تنها در ایران صاحبقدرت سیاسیاند. از لحاظ سیاسی نیز تفاوت آشکاری در بین کشورهای منطقه وجود دارد. در عراقجمهوری غیر دموکراتیک بعثی سوسیالیستی حاکم است که یک دیکتاتوری نظامیبه شمار میآید. در ایران، جمهوری اسلامی متّکی بر آرای عمومی و بر پایه حاکمیّتولی فقیه مستقر است. بقیه کشورها از یک نظام قبیلهای سلطنتی (عربستان سعودی) یاامیر نشینی موروثی برخوردارند. امارات متحده عربی به ظاهر از یک سیستم فدرالیپیروی میکند، ولی در واقع هیچ تفاوتی با امیر نشینان دیگر ندارد. حکومت در ایران وعمان از قدرت تاریخی و در عراق، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت، قطصفحۀ ۵۸و بحرین جدید التأسیس و با عمر متوسط ۲۵ الی ۳۵ سالهاند. ایران هیچگاه مستعمرهنشده و از یک نظام چند حزبی برخوردار است. کشورهای منطقه به استثنای ایران، یامستعمره انگلیس و یا عامل آمریکا و شوروی سابق بودهاند. ایران از نظر نیروی نظامی در مقام اوّل و عراق و عربستان سعودی در مقامهای بعدیو از جهت قدرت خرید تسلیحات، عربستان سعودی و سپس ایران و عراق قرار دارند. وضعیت نظامی ایران بهتر از عراقیها و سعودیهاست، ولی دوستان و متحدین نظامیعربستان سعودی بیش از ایران و عراقاند. هزینهء دفاعی سه کشور عربستان سعودی،عراق و ایران در ۱۳۷۴ / ۱۹۹۵ به ترتیب ۳۱۰۰، ۲۷۰۰، ۲۵۰۰ میلیون دلار بود. البتهایران در بین کشورهای منطقه، میزان کمتری از تولید ناخالص ملّی را به امور دفاعیاختصاص داده است. به استثنای ایران، سایر کشورها در یک مسابقه تسلیحاتی گرفتارآمدهاند، بهگونهای که در دههء ۱۳۷۰ / ۱۹۹۰ هزینه نظامی خلیج فارس بیش از هر نقطهءدیگر جهان بود. اختلافات ارضی از دیگر زمینههای واگرایی منطقهای است. به نحوی که ایران با کویتبر سر مرز دریایی، با امارات متحده عربی بر سر مرز دریایی و جزایر ابوموسی و تنبکوچک و بزرگ اختلاف دارد، اگرچه بارها ایران، بر ایرانی بودن جزایر تأکید ورزیدهاست. عراق با کویت بر سر مرز دریایی، جزایر وربه، بوبیان، امالقصر و اساساً موجودیتکویت اختلاف ارضی دارد. عربستان سعودی با کویت دربارهء مرز دریایی، جزایر امالمرادمو کارو (قاروه) و با قطر بر سر مرز دریایی در خورالعویه و خلیج سلوا نزاع دارند. اماراتمتحده عربی با قطر بر سر مرزدریایی فلات قارّه و دربارهء منطقهء دیبا در کرانهء شرق مسندمو قطر و بحرین نیز بر سر مرز دریائی و جزیره حالول و با عمان بر سرمرز دریایی و جزایرحوار و نوار زباره و پایابهای جراده و دیبال، ادعای مرزی دارند. اگرچه کشورهای منطقه از اختلافات مرزی و نیز اختلافات بر سر برخی منافع منابعرنج میبرند، ولی بهرهگیری از برخی عوامل میتواند به کاهش تنش و ایجاد همگراییبیشتر کمک کند. به عنوان مثال، مسأله امنیت یک مسأله جمعی است، بهگونهای که بهخطر افتادن امنیت یک کشور، امنیت کشورهای دیگر را نیز به خطر میاندازد؛ درآمدهایصفحۀ ۵۹نفتی هم نقش اساسی در ادارهء کشورهای نفت خیز دارد و همکاری در این زمینه به سودهمه کشورها خواهد بود. کمبود آب و آلودگی دریایی، آینده حیات در خلیج فارس را تهدید میکند، امّا همکاریکشورهای این حوزه دریایی، میتواند به کاهش و یا حل این دو مشکل مدد رساند. البتهآلودگی دریایی یک مسأله فرا منطقهای نیز به شمار میرود، زیرا خریداران غربی نفتنیز در آلودگی دریا سهیماند. بنابراین، کاهش و یا رفع آلودگی، کمک آنان را نیز میطلبد؛امّا از آن جا که این کشورها چندان علاقهای برای حفظ اکو سیستم دریایی خلیج فارسندارند، باید کشورهای منطقه همکاری دریایی نزدیکتری با همدیگر به عمل آورند. صفحۀ ۶۱