روابط بین الملل ــ دیپلماتیک ــ ( قادر توکلی کردلر)

مطالعه مسائل مختلف سیاست در سطوح داخلی و بین المللی و ارائه آن به علاقه مندان دانش سیاست و باز تاب آن از زوایای زیرین انسانی به دنیای واقعی نظام بین الملل که درحال تغییر و تحول است.

روابط بین الملل ــ دیپلماتیک ــ ( قادر توکلی کردلر)

مطالعه مسائل مختلف سیاست در سطوح داخلی و بین المللی و ارائه آن به علاقه مندان دانش سیاست و باز تاب آن از زوایای زیرین انسانی به دنیای واقعی نظام بین الملل که درحال تغییر و تحول است.

انگلیس و تجزیه ایران

تلاش انگلیس برای تجزیه ایران



زمانی «سر ادوارد گری»1 وزیر خارجه اسبق انگلستان راجع به سیاست خارجی ایران در اواخر دوران قاجار گفته بود:
«ایران خوش نداشت تفاهمی بین بریتانیا و روسیه برقرار باشد. درگذشته وجود خصومت میان دو دولت قدرتمند را کلید رمز مصون ماندن خویش یافته بود و عادت کرده بود که یکی را به جان دیگری بیندازد و از این راه برای خود فرصت تنفس دست و پا کند...» 2
این اظهارات بیانگر وضعیتی بود که دو قدرت روسیه و انگلستان برای ایران در سالهای حاکمیت قاجار بوجود آورده بودند. دولتمردان ایرانی با این رویکرد توانسته بودند حیات و بقای خود را در کنار دو قدرت استعماری مذکور حفظ کنند. حضور این دو کشور در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، مالی، نظامی و سایر شئون ایران، آسیب‌های فراوانی را متوجه حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران ساخته بود. این آسیب‌ها به ویژه در مواقعی که میان دو دولت مذکور نوعی اتحاد و تبانی حاصل می‌شود، خرد کننده‌تر بود.
یکی از قراردادهائی که این دو کشور در دوره اتحاد خود بر سر ایران به امضاء رساندند، معاهده‌ای بود که در تاریخ 31 اوت 1907 به امضای سرآرتور نیکلسون سفیر انگلیس در روسیه و الکساندرایزولسکی وزیر امور خارجه روسیه رسید و آشکارا ایران را به حوزه نفوذ دو کشور تقسیم نمود.
تقسیم ایران از‌آرزوهای دیرینه انگلستان بوده و مقامات بریتانیائی همواره به ‌آن به عنوان راهی برای تضمین امنیت دروازه‌های غربی هند، می‌نگریستند. طرح تقسیم ایران اولین بار 20 سال قبل از انعقاد قرارداد 1907 از سوی «سرهنری دروموند ولف) وزیر مختار انگلیس در تهران به دولت آن کشور پیشنهاد شد و پس از آن سایر بلندپایگان انگلیسی در جهت اجرا و تحقق آن تلاش کردند.
قرارداد 1907 اصولاً یک پیمان انگلیسی بود. نویسنده کتاب «روس و انگلیس در ایران» راجع به نظر «سرادوارد گری» وزیر خارجه انگلستان درباره قرارداد 1907 و سودی که آن کشور از قرارداد می‌برد، می‌نویسد:
«... سرادوارد گری سالها صرف دفاع از قراردادی کرد که خود او همراه با نیکلسون ـ از بانیان عمده آن بودند...» 3
سرپرسی سایکس کارگزار سیاسی انگلیس در ایران در کتاب خود تحت عنوان تاریخ ایران، تصریح کرده که «قرارداد 1907 بدون مراجعه و مشاوره با ایران تنظیم شده بود... با امضای این قرارداد انگلستان از موقعیت و مقامی که در ایران داشت افتاد و او را از آن پس به دیده سوءظن می‌نگریستند.»4
روسیه و انگلیس پس از امضای قرارداد، تلاش کردند تا اقدام خود را تحت پوشش ایجاد یک جبهه واحد علیه آلمان توجیه کنند. در آن زمان ترس و وحشت از قدرت روزافزون امپراتوری آلمان که به تدریج به صورت یک خطر جدی برای دول استعمارگر در می‌آمد و بخصوص نفوذ آن کشور در بالکان و عثمانی باعث شد که رقبای آن دولت یعنی انگلستان، روسیه و فرانسه اختلافات دیرینه‌ی خود را برطرف و زمینه‌ی اتفاق مثلت و ایجاد جبهه‌ی مشترک علیه آلمان را فراهم کنند. دولت فرانسه در این راه پیشقدم شد و در ژانویه 1894 پیمان دوستی و اتحاد با روسیه تزاری منعقد کرد. در ماه مه 1904 نیز یک قرارداد دوستی بین فرانسه و انگلستان منعقد شد و دو دولت اختلافات خود را در شمال افریقا حل کرده و قاره‌ی سیاه را به مناطق نفوذ تقسیم کردند.
اما برطرف کردن اختلافات روسیه و انگلستان در قاره‌ی آسیا از همه مشکلتر بود. دولت فرانسه در نزدیک کردن روسیه و انگلستان کوشش زیادی به کار برد و سرانجام با میانجیگری آن دولت در 31 اوت 1907 سه قرارداد بین ایزولسکی وزیر خارجه روسیه و نیکلسون سفیر انگلستان در سن پترزبورگ به امضا رسید. به موجب قرارداد اول افغانستان در منطقه‌ی نفوذ انگلستان قرار گرفت. طبق قرارداد دوم تبت جزء منطقه‌ی نفوذ روسیه شناخته شد و طبق قرارداد سوم ایران به سه قسمت تقسیم گردید. قسمت شمالی از خط فرضی بین قصر شیرین، اصفهان، یزد، خواف و مرز افغانستان منطقه‌ی نفوذ روسیه شناخته شد؛ قسمت جنوبی از خط فرضی بین بندرعباس، کرمان، بیرجند، ‌زابل و سرحد افغانستان که دارای ارزش استراتژیکی برای دفاع از هند بود،‌ منطقه‌ی نفوذ انگلستان و قسمت سوم که شامل کویر و بیابانهای بی‌آب و علف و فاقد اهمیت بود منطقه‌ی بی‌طرف متعلق به دولت ایران شناخته شد. 5 آن هم بدین منظور بود که دو دولت تا حدودی با هم فاصله بگیرند و از برخوردهای احتمالی و اختلافاتشان در این منطقه جلوگیری شود.
قرارداد 1907 در شرائطی به امضای لندن و مسکو رسید که در ایران ارکان حکومت مشروطه به خاطر مبارزات مردمی شکل گرفته بود. فرمان برقراری حکومت مشروطه در مرداد 1285 صادر شده بود، اولین مجلس شورا در تاریخ ایران در مهر همان سال تشکیل شده بود، اولین قانون اساسی ایران در دی ماه همان سال تنظیم و تدوین شده بود. از این رو وقتی مظفرالدین شاه متعاقب این تحولات درگذشت، دولتهای روسیه و انگلیس اولین گامهای خود را برای رویاروئی با وضعیت جدید برداشتند.
در 16 سپتامبر 1907 ـ 16 روز پس از امضای قرارداد ـ سفرای روسیه و انگلستان رسماً دولت ایران را از انعقاد قرارداد تقسیم ایران مطلع نمودند. این امر باعث هیجان و ناراحتی شدیدی بین مردم و نمایندگان مجلس گردید و تظاهراتی علیه سیاست دو دولت متجاوز در تهران و شهرستانها صورت گرفت و روزنامه‌های مقالات شدیدی علیه ‌آن منتشر کردند. با اینکه مارلینگ وزیر مختار انگلیس به دولت ایران اطمینان داد که استقلال و تمامیت ارضی ایران محفوظ خواهد ماند و قرارداد بین دو دولت فقط به منظور جلوگیری از دخالتهای یک دولت ثالث (یعنی آلمان) در امورداخلی ایران می‌باشد، ولی ایرانیان قانع نشدند و وقتی مشیرالدوله‌‌ی پیرنیا وزیر امور خارجه این اظهار نظر را در 24 سپتامبر به اطلاع مجلس شورای ملی رسانید، نمایندگان ملت به اتفاق آراء قرارداد منعقده‌ی بین دو دولت خارجی در مورد ایران را مردود و بی‌اعتبار دانستند. در این مورد محمد‌علی شاه نیز از نظر مجلس پشتیبانی کرد و در نتیجه دولت ایران طی یادداشت دوم نوامبر 1907 به دولتین روسیه و انگلستان اعلام نمود که چون قرارداد مزبور مابین آن دو دولت انعقاد یافته لذا مواد آن فقط مربوط به خود دولتین مذکور می‌باشد و دولت ایران نظر به استقلال تامه‌ای که دارد تمام حقوق و آزادی عمل خود را محفوظ می‌دارد و خود را از هر نفوذ و اثری که قرارداد می‌تواند درباره‌ی ایران داشته باشد مطلقاً مصون و آزاد می‌داند.
اما در این موقع دولت ایران بسیار ضعیف‌تر از آن بود که بتواند مانع از اجرای قرارداد بین دو  دولت متعرض گردد. به این جهت دو دولت به تدریج شروع به اجرای مفاد قرارداد و اشغال مناطق نفوذ خود نمودند و به اعتراضات ایران وقعی ننهادند. نتیجه‌ی مستقیم این قرارداد این بود که انگلیسی‌ها که با پشتیبانی از انقلاب مشروطیت وجهه و اعتباری کسب نموده بودند به سرعت آن را از دست داده و از این تاریخ مانند روسهای تزاری منفور و مبغوض افکار عمومی ایران گردیدند.
قرارداد 1907 در شرائط اقتدار انگلیس،‌ شکست روسیه از ژاپن در جنگ 1905 و نیاز روسها به کنار آمدن با انگلیس جهت جلوگیری از فروپاشی خود، و بالاخره روند نهضت مشروطه در ایران همراه با ضعف شدید اقتصادی و سیاسی کشور به امضا رسید. این قرارداد همانگونه که گفته شد حاوی عقب‌نشینی روسیه تزاری در برابر طرح‌های انگلیس راجع به افغانستان و ایران بود.
پس از انعقاد قرارداد 1907 مطبوعات ایران، انگلستان،‌ روسیه و سایر کشورهای اروپائی و همچنین مقامات این کشورها به صراحت به پیروزی انگلیس در این قرارداد اشاره کردند. علاوه بر آن همه این منابع در گزارش‌ها و تحلیل‌های خود به تجزیه خاک ایران که ماهیت اصلی قرارداد بود، اشاره کردند.


پی‌نویس‌ها:
1ـ Sir Edward Gry وزیر خارجه انگلستان از 1284 تا 1295 ش / 1905 تا 1916 .
2ـ اسنادی درباره هجوم انگلیس و روس به ایران، محمد ترکمان،‌ دفتر مطالعات سیاسی و بین‌‌المللی.
3ـ اسنادی درباره هجوم انگلیس و روس به ایران، محمد ترکمان،‌ دفتر مطالعات سیاسی و بین‌‌المللی.
4ـ تاریخ ایران،‌ ژنرال سرپرسی سایکس / سید‌محمد‌تقی فخر داعی گیلانی، دنیای کتاب، ص 585.
5ـ تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ دوم جهانی،‌عبدالرضا هوشنگ مهدوی،‌ انتشارات امیرکبیر

نظرات 2 + ارسال نظر
www.iramit.net/irabest یکشنبه 13 مرداد 1392 ساعت 08:45 ب.ظ http://www.iramit.net/irabest

جشنواره انتخاب وبلاگ برتر

http://www.iramit.net/irabest

جای شما در بین سایتها و وبلاگهای برتر خالیست

از لطف و ارزشیابی جنابعالی بی نهایت سپاسگذارم

خواب گو یکشنبه 13 مرداد 1392 ساعت 07:04 ب.ظ http://www.khabgoo.com

سلام دوست من
وبلاگ جالبی دارید. برای شما آرزوی موفقیت دارم.

از روشنفکری جنابعالی نسبت به وبلاگ تشکر می نمایم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.