روابط بین الملل ــ دیپلماتیک ــ ( قادر توکلی کردلر)

مطالعه مسائل مختلف سیاست در سطوح داخلی و بین المللی و ارائه آن به علاقه مندان دانش سیاست و باز تاب آن از زوایای زیرین انسانی به دنیای واقعی نظام بین الملل که درحال تغییر و تحول است.

روابط بین الملل ــ دیپلماتیک ــ ( قادر توکلی کردلر)

مطالعه مسائل مختلف سیاست در سطوح داخلی و بین المللی و ارائه آن به علاقه مندان دانش سیاست و باز تاب آن از زوایای زیرین انسانی به دنیای واقعی نظام بین الملل که درحال تغییر و تحول است.

روابط ایران - آمریکا در زمان کندی

      


روابط ایران - آمریکا در دوران کندی



              کندی و تغییر سیاست خارجی آمریکا در ایران تا زمانی که انگلستان بر ایران نفوذ داشت، تغییر و تحوّلات داخلی آن کشور که منجربه روی کار آمدن حزب کارگر یا محافظه کار در صحنه سیاسی می‏شد، بر روابط دوکشور نیز اثر می‏گذاشت. پس از این که سلطه آمریکا در ایران گسترش پیدا کرد وجانشین نفوذ سیاسی انگلستان شد، این بار حوادث داخلی ایران بیش از گذشته تحت‏الشعاع جریانهای داخلی آن کشور قرار گرفت؛ زیرا تفاوت سیاستهای داخلی و خارجی‏«حزب دموکرات» و «جمهوریخواه» آمریکا بیشتر از احزاب کارگر و محافظه کارانگلستان بود. در نتیجه، در صورت پیروزی هر یک از این حزبهای سیاسی در آمریکا،سیاست خارجی آنها نیز نسبت به ایران دچار تحوّل می‏شد. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ هـ. ش و تا زمانی که «ژنرال آیزنهاور» به عنوان رئیس‏جمهور در رأس قدرت سیاسی آمریکا بود، شاه مشکل خاصی در روابط خود با آمریکانداشت و توانسته بود خود را باسیاستها و منافع آمریکا به خوبی تطبیق دهد، و حتّی‏موفق به امضای یک موافقتنامه دفاعی دوجانبه با آن کشور نیز شده بود؛ زیرا کودتا درایران در آغاز ریاست جمهوری «آیزنهاور» و با پشتیبانی و حمایت کامل او صورت گرفته‏بود و تا زمانی که او زمام امور کشورش را به عهده داشت، از رژیم کودتا در ایران حمایت‏می‏کرد.[ - سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، هوشنگ مهدوی، ص‏۲۷۵ ]امّا همین که «جان فیتز جرالد کندی» در سال ۱۳۳۹ هـ. ش / ۱۹۶۰ م از حزب‏صفحۀ ۱۹۸دموکرات به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد، سیاست خارجی آن کشور نسبت به‏ایران نیز دچار تغییر شد. چون کندی در زمان مبارزات انتخاباتی به مردم آمریکا قول‏داده بود که تغییرات اساسی در سیاستهای داخلی و خارجی به وجود خواهد آورد. ازاین رو پس از کسب قدرت طرح جدید «اتحاد برای پیشرفت» و سیاست «مرزهای نو» رامطرح کرد. هدف از این سیاستهای جدید آمریکا، گسترش مرزهای آسودگی و آزادی به‏کشورهای دیگر، برای جلوگیری از قیام مردم در کشورهای جهان سوم علیه آمریکا بود.بر اساس این طرحها، کندی به شاه ایران فشار آورد که اصلاحات اجتماعی در ایران‏ضروری است و برای این منظور و انجام اصلاحات و رفرمهای ظاهری، «علی امینی»سفیرسابق ایران در آمریکا رابرای نخست وزیری پیشنهاد کرد و شاه به رغم میل باطنی‏خود او را به نخست وزیری منصوب کرد.[- سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، هوشنگ مهدوی، ص ۲۷۶-۲۷۵؛ عقاب و شیر، بیل، ص ۲۳۰-۲۱۵؛ جنگ قدرتها در ایران، باری روبین، ترجمه محمود مشرقی، ص ۹۲-۹۱ ] امینی در مدت کوتاهی که در این مقام مشغول کار بود، اقدامهای جزئی همراه با سروصدای زیادی انجام داد. از جمله اقدامهای مهمّ او در زمان نخست وزیری، انحلال‏مجلس، بیستم زندانی کردن سپهبد «حسین آزموده» دادستان نظامی بعد از کودتا،برکناری تیمور بختیار[ - برکناری تیمور بختیار با پیشنهاد امینی و توسط شاه صورت گرفت ]از ریاست سازمان امنیت(ساواک)، برکناری تعدادی از مقامهای‏بلندپایه ایران که مشهور به فساد و طرفداری از انگلستان بودند. علاوه بر اینها، امینی یک‏وام دراز مدت از آمریکا درخواست نمود، لیکن آمریکا پرداخت هر گونه وام به دولت‏ایران را مشروط به اجرای اصلاحات مورد نظر خود کرد[ - سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، ص ۲۷۷ ]سفر شاه به آمریکا ونتایج آن شاه که از روز اوّل با نخست وزیری امینی موافق نبود منتظر فرصت مناسب بود تا اورا برکنار و فرد مطیع و مورد نظر خود را به این مقام منصوب کند. عدم توفیق امینی درجهت اجرای اصلاحات مورد نظر آمریکا از یک سو و قطع کمکهای بلاعوض مالی صفحۀ ۱۹۹عدم پرداخت اقساط وام قبلی دولت امینی وهمچنین ردّ درخواست وام جدید از آمریکااز سوی دیگر، همه دست به دست هم داد تا دولت وی نتواند کاری از پیش ببرد. درنتیجه، امینی در بن بست قرار گرفت و حتّی آمریکا که حامی و مشوق او جهت انجام‏اصلاحات ارضی واجتماعی بود، دیگر از او حمایت نکرد و به همین دلیل موقعیت‏امینی روز به روز متزلزل تر و به لبه پرتگاه سقوط نزدیکتر می‏شد[ - سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، هوشنگ مهدوی، ص ۲۷۸-۲۷۹؛ عقاب و شیر، بیل، ص ۲۲۸ ] شاه که متوجّه موقعیت متزلزل داخلی و خارجی امینی شده بود و در واقع خود او ودرباریان و اطرافیان فاسدش و دولت انگلستان به دلیل تماسهای امینی با روحانیت قم درتضعیف او نقش اصلی و اساسی داشتند، تصمیم گرفت خود نقش امینی را برای‏آمریکاییها بازی کرده، او را از صحنه خارج کند. هر چند امینی خود وابسته و متکی به‏سیاست آمریکا بودو به دلیل نقش او در قرارداد کنسرسیوم و تأمین منافع آن کشور، نزدآمریکاییها مشهور شده بود، ولی ارتباط جزئی او با علما و آزادی نسبی در زمان نخست‏وزیری او و برکناری عدهء معدودی از افراد فاسد وابسته به دربارو انگلستان باعث‏سوءظن بیشتر شاه و انگلستان نسبت به او شده، در نتیجه مغضوب آنها واقع گردید. شاه‏برای این که رضایت آمریکاییها را برای برکناری امینی جلب کند، نیاز به یک مسافرت به‏واشنگتُن داشت تا بطور حضوری برای انجام اصلاحات در ایران به آمریکاییها تعهدبسپارد. به همین دلیل در فروردین سال ۱۳۴۱ هـ. ش عازم آمریکا شد؛ ولی قبل از رفتن‏به آمریکا در لندن بامقامهای انگلیسی که همانند او خواهان برکناری امینی بودند، به‏مشورت پرداخت تا راههای جلب رضایت آمریکا را جهت برکناری امینی بررسی کند[ - از سید ضیاء تا بختیار، بهنود، ص ۴۶۵-۴۵۹ ؛سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، هوشنگ مهدوی، ص ۲۷۹؛ تاریخ سیاسی معاصر ایران، مدنی، ج ۱، ص ۳۵۳-۳۵۲ ] مسافرت شاه به آمریکا چند روز به طول انجامید. کندی ابتدا از پذیرفتن شاه‏خودداری کرد، امّا سرانجام با اصرار و پافشاری سرمایه داران و یهودیان آمریکایی به‏سردی با او ملاقات کرد. در این دیدار، کندی نسخه ای از اصلاحات را که برای تمام‏کشورهای جهان سوم تهیه کرده بود،به شاه ارائه داد تا در ایران به اجرا درآورد. صفحۀ ۲۰۰دیدار شاه از آمریکا و ملاقات با کندی دموکرات، نتایجی را به همراه داشت که ازجمله مهمترین آنها عبارتند از : برکناری علی امینی از نخست وزیری و انتصاب «اسدالله عَلَم» وزیر دربار شاه به این‏مقام، اعلام اصلاحات ارضی و سپس «انقلاب سفید» با اصول ششگانهء آن، انجام همه‏پرسی. جهت تأیید انقلاب شاه، سرکوبی آزادیخواهان، کمکهای مالی و اقتصادی بیشترآمریکا به شاه و حمایت سیاسی از او، کاهش قدرت و نفوذ نخست وزیران و تشریفاتی‏بودن آنها و مهمتر از همه، دیکتاتوری، خفقان، اختناق و سرکوب تا آغاز شعله های‏انقلاب اسلامی[ - سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، هوشنگ مهدوی، ص ۲۲۸-۲۷۹؛ از سید ضیاء تا بختیار، بهنود، ص ۴۷۳-۴۶۷ ]کاپیتولاسیون، قیام مردم و تبعید امام (ره) دولتمردان سیاسی ایران در طول دویست سال اخیر، چندین بار تن به قضیه شرم‏آورکاپیتولاسیون دادند و از این طریق باعث خسارات جبران ناپذیری به جان،مال، ناموس وحیثیت سیاسی مردم ایران شدند که اوّلین آن مربوط به افراد روسیه در قراردادترکمنچای و آخرین آن مربوط به افراد آمریکایی در سال ۱۳۴۳ هـ. ش بود[ - ر.ک: تاریخ سیاسی معاصر ایران، مدنی، ج ۱، ص ۴۵-۳۹؛ تاریخ بیست و پنج ساله ایران، نجاتی، ص ۳۰۳ ] دولت آمریکا که تا این زمان نفوذ همه جانبه‏ای در ابعاد سیاسی، نظامی واجتماعی‏ایران پیدا کرده بود و افراد زیادی از اتباع آن کشور در ایران تحت عناوین گوناگون بویژه‏هیأتهای مختلف نظامی در ایران مشغول کار بودند، تصمیم گرفت که مصونیت قضایی وکنسولی را که مخصوص اعضای کادر دیپلماتیک و هیأتهای سیاسی است، به آنها نیزتسرّی دهد. به همین دلیل به دولت ایران فشار آورد که هر چه زودتر مجوز معافیت‏قضایی و کنسولی را برای این گونه افراد و اعضای خانواده و سایر همراهان آنها و حتّی‏محل زندگی آنها از طریق قانونی صادر کند. ابتدا دولت عَلَم در زمان فترت مجلس و پس‏از پشت سرگذاشتن وقایع پانزده خرداد آن را تصویب کرد. امّا پس از این که انتخابات مجلس‏دوره‏۲۱ برگزار شد و «حسنعلی منصور» به نخست وزیری رسید،در سوم مرداد۱۳۴۳ هـ.شصفحۀ ۲۰۱آن را به صورت لایحه تقدیم مجلس سنا کرد که با فوریت به تصویب رسید. پس از تصویب مجلس سنا، مجلس شورای ملی، با اکثریت ضعیفی یعنی با ۷۴ رأی‏موافق در برابر ۶۱ رأی مخالف آن را به تصویب رساند و بدین ترتیب یکبار دیگر،استقلال سیاسی و قضایی ایران به دست عده ای از افراد فاسد و بیگانه پرست، زیر پای‏آمریکاییها قربانی شد[ - ر.ک: سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، هوشنگ مهدوی، ص ۳۱۷-۳۰۷؛ نهضت امام خمینی، حمید روحانی،ج‏۱، ص ۷۰۸-۷۰۶ ] امام خمینی (ره) که از آغاز اصلاحات ارضی و انقلاب سفید آمریکایی شاه در مقابل‏آن شجاعانه قد عَلَم کرده بود وخطر نفوذ و سیطرهء همه جانبهء آمریکا را گوشزد نموده وبه زندان نیز افتاده بود، این بار هم نمی توانست در مقابل این خیانت آشکار رژیم شاه‏ساکت بنشیند، از این رو، پس از اطلاع از تصویب چنین لایحهء شرم آور وخفّت باری‏تصمیم به افشا و مبارزهء همه جانبه علیه رژیم آمریکایی شاه گرفت. مردم مسلمان ایران‏که همواره در لحظه‏های حساس و خطرناک در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی‏دست به به دامن عُلما و رهبران مذهبی خود می‏شدند، یکبار دیگر به گِرد رهبر ومقتدای مذهبی و سازش ناپذیر خود حلقه زده، از او استمداد طلبیدند. اوج این مبارزه‏در روز چهارم آبان ۱۳۴۳ هـ. ش که روز میلاد حضرت فاطمه زهرا(ص) و فرزندصالحش حضرت امام خمینی (ره) بود در جلو منزل امام در قم به نمایش درآمد و آن‏مرجع عظیم الشأن در مقابل هزاران نفر از مریدان خود سخنان شدید اللحن و افشاگرانه‏ای را علیه رژیم شاه و اربابش آمریکا ایراد کرد. امام (ره) علاوه بر سخنرانی‏مهمّ خود، اعلامیه ای نیز علیه دولت ایران و آمریکا و منتشر کرد که باعث شور و هیجان‏مردم گردید. دولت ایران که تحمل انتقادهای تند و سریع معظم‏له را نداشت در روزسیزده آبان همان سال ایشان را دستگیر و به ترکیه تبعید نمود.[- نهضت امام خمینی، روحانی، ج ۱، ص ۷۴۱-۷۰۹؛ جنگ قدرتها در ایران، روبین، ص ۹۷-۹۶ ] تبعید امام خمینی (ره) بازتاب و نتایج مهمّ داخلی و خارجی داشت که از جملهء آنهاسرازیر شدن نامه ها و تلگرافهای زیادی به دولتهای ایران و ترکیه، نامهء کمیسیون حقوقصفحۀ ۲۰۲بشر به دبیر کل سازمان ملل جهت پایان تبعید امام (ره)، قتل حسنعلی منصور به دست‏محمد بخارایی در ششم بهمن ۱۳۴۳ هـ. ش و سوء قصد نافرجام به جان شاه درفروردین ۱۳۴۴ هـ. ش را می‏توان نام برد[ - نهضت امام خمینی، روحانی، ص ۸۲۸-۷۵۱ ؛ تاریخ سیاسی معاصر ایران، مدنی، ج‏۱، ص ۱۰۶-۹۸ ]جانسون و روابط جدید او با شاه شاه که فکر قدرت برتر منطقه ای را در سر می‏پروراند، بعلاوه برای سرکوب‏نیروهای مخالف سیاسی، نیاز به یک ارتش قوی و مجهز به سلاحهای پیشرفته غرب‏داشت. از این رو از سیاستهای «کندی» ناراضی بود. با قتل «کندی» در اوّل آذر۱۳۴۲ هـ. ش ۱۹۶۳/ م، و روی کار آمدن معاون ا[ - بر اساس قانون اساسی آمریکا، پس از مرگ رئیس جمهور، معاون او تا پایان دورهء ریاست جمهوری جانشین او می‏شود. ]،«لیندون جانسون»، روابط ایران و آمریکا وارد مرحله جدیدی شد، زیرا جانسون‏محدودیتهای ایجاد شده در زمان «کندی» در مورد ایران را از بین برد و یک وام جدیددویست میلیون دلاری برای خرید جنگ افزارهای نظامی در اختیار شاه قرارداد[ - همان، ص ۳۴۲؛ تاریخ بیست و پنج ساله ایران، نجاتی، ص ۳۳۷؛ عقاب و شیر، بیل، ص ۲۹۰-۲۷۴ ] علت تغییر جدید سیاست خارجی آمریکا، از سوی جانسون - با آن که او و کندی هردو از حزب دموکرات آمریکا بودند دو عامل عمده زیر بود؛ اوّل این که به نظر رئیس‏جمهور جدید آمریکا و مشاورانش، شاه مدافع منافع آمریکا در خاور میانه و بویژه درمنطقه حساس خلیج فارس بود واز این جهت شایسته حمایت و پشتیبانی کامل آمریکابود. دوم این که آمریکا در تمام دورهء پنج ساله[ - جانسون یک سال به جای کندی و سپس در دورهء بعد هم انتخاب شد و در مجموع پنج سال رئیس جمهور آمریکا بود. ]ریاست جمهوری «جانسون» درگیرجنگ در ویتنام بود ومورد نفرت شدید مردم دنیا و حتّی خود آمریکاییها قرار داشت بهصفحۀ ۲۰۳همین جهت از نظر سیاسی و تدارکاتی به ایران در منطقه نیاز داشت تا بهتر از نیروهای‏خود در جنگ ویتنام حمایت کند. همچنین سرگرمی آمریکا در آن جنگ مانع از آن‏می‏شد که آمریکا فشار لازم را جهت اجرای برنامه های اصلاحات اجتماعی بر شاه‏اعمال کند. به همین دلیل در طی این مدت شاه به حال خود رها شده و از فشارهای‏دوران «کندی» در امان مانده بود[ - سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، هوشنگ مهدوی، ص ۳۴۳-۳۴۲؛ جنگ قدرتها در ایران، روبین، ص ۹۹ ] موضع جدید آمریکا این فرصت را به شاه داد که افکار قدرت طلبی و میلیتاریستی‏خود را در منطقه دنبال کند و زمامداران آمریکارا کم کم به نقشهء خود مبنی بر «تبدیل‏ایران به قدرت برتر نظامی منطقه» راضی و تجهیزات و تسلیحات نظامیِ پیشرفته‏تر از آن‏کشور دریافت نماید. شاه در جهت این سیاست و به منظور دریافت کمکهای بیشتر وسلاحهای پیشرفته تر، در خرداد ۱۳۴۷ هـ. ش، یک سفر خصوصی به آمریکا انجام داد ودر پی آن هواپیماهای پیشرفته «فانتوم» به ایران تحویل داده شد.[- همان، ص ۳۴۵-۳۴۳ ]افزایش نقش منطقه‏ای ایران از آغاز دوران جنگ سرد بین ابرقدرت شرق و غرب و اتخاذ سیاست «دفاع ازپیرامون» یا «سد نفوذ» از سوی آمریکا و کشورهای هم‏پیمان او در پیمانهای «ناتو»،«سنتو» و «سیتو»، ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتکی، جایگاه ویژه‏ای درروابط خارجی کشورهای بلوک غرب، بویژه آمریکا پیدا کرد، زیرا این کشور از یک سومرز مشترک و طولانی با رهبر بلوک شرق یعنی شوروی داشت و از سوی دیگر، مشرف‏به منطقه حساس خلیج فارس و دریای عمان و یکی از اعضای مهمّ پیمان منطقه‏ای‏«سنتو» بود که این پیمان هم به لحاظ ارتباط پیمانهای سیتو و ناتو به همدیگر، خود نیزبرای بلوک غرب دارای اهمیّت استراتژیک بود. در نیمهء دوم دههء ۱۳۴۰ هـ. ش دو عامل یا حادثه دیگر باعث افزایش نقش منطقه ای‏ایران در سیاست خارجی کشورهای غربی، بخصوص آمریکا و دوستان نزدیک او شد صفحۀ ۲۰۴اوّل اعلام خروج نیروهای انگلیسی از خاور دور و شرق کانال سوئز در ۲۶ دی‏ماه‏۱۳۴۶هش (شانزده ژانویه ۱۹۶۸ م)، توسط «هارولد ویلسون» رهبر حزب کارگر ونخست وزیر انگلستان[ - سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، هوشنگ مهدوی، ص ۳۵۳ ]، دوم انتخاب «ریچارد نیکسون» دوست قدیمی شاه از حزب‏جمهوریخواه آمریکا به ریاست جمهوری آن کشور در اواخر همین سال میلادی.[- همان، ص ۳۴۵؛ جنگ قدرتها در ایران، روبین، ص ۱۰۲؛خلیج فارس و مسائل آن، همایون الهی، ص ۱۰۳-۱۰۲ ] شاه ایران از چندین سال پیش خواهان ایفای نقش بیشتری در ترتیبات امنیتی منطقه‏بود تا از این طریق بتواند تسلیحات وکمکهای بیشتری از غرب دریافت کند و به یک قدرت‏منطقه‏ای تبدیل شود. امّا تا این زمان نتوانسته بود آمریکا را بطور کامل به چنین امری راضی‏کند؛ لیکن با اعلام خروج نیروهای انگلیسی از منطقه، زمینه لازم برای تحقق امیال شاه فراهم‏شد، زیرا آمریکا از یک سو درگیر جنگ ویرانگر و نفرت انگیز و پرهزینه ویتنام بود و این‏جنگ، تجربهء تلخی برای زمامداران آمریکا در دخالت مستقیم در امور کشورهای دیگر بودو از سوی دیگر، بر اساس دکترین «آیزنهاور» که تا این زمان اساس روابط خارجی آن کشوررا تشکیل می‏داد، دفاع از امنیت هر منطقه به کشورهای خود آن منطقه واگذار شده بود. به‏همین دلیل، دو کشور آمریکا و انگلیس تصمیم گرفتند خلأ ناشی از خروج نیروهای انگلیسی‏از منطقهء خلیج فارس، توسط کشورهای همان منطقه پُر شود.[- جنگ قدرتها در ایران، روبین، ص ۱۰۳-۱۰۲؛ سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، هوشنگ مهدوی، ص ۳۵۴ ] شاه که از قبل آماده پذیرفتن چنین نقش حساسی بود، داوطلبانه و با کمال میل آن راپذیرفت. نتیجهء قبول تأمین امنیت منطقه خلیج فارس که بیشترین انرژی کشورهای‏صنعتی غرب را تأمین می‏کرد، تقویت نیروهای نظامی و دفاعی ایران بود که از این تاریخ‏به بعد سیل ارسال تجهیزات نظامی پیشرفته از کشورهای غرب بخصوص آمریکا به‏سوی ایران سرازیر شد.دولت ایران، برای این که بتواند هزینهء سنگین سلاحهای‏خریداری شده و افزایش نیروها و تأسیسات نظامی را بپردازد، با فشار، کنسرسیوم نفت‏ایران را وادار به افزایش تولید کرد[ - همان ؛ سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، هوشنگ مهدوی، ص ۳۵۴. ]صفحۀ ۲۰۵ پس از کودتای ۲۸ مرداد و تا زمانی که آیزنهاور در رأس قدرت آمریکا بود، شاه مشکل خاصی درروابط خود با آن کشور نداشت امّا همین که «کندی» به ریاست جمهوری انتخاب شد، به شاه جهت‏انجام اصلاحات اجتماعی فشار آورد و علی امینی را مأمور این کار کرد و شاه به رغم میل باطنی خود اورا به نخست وزیری منصوب نمود. امینی ابتدا اصلاحات جزئی و پُر سر و صدایی انجام داد، امّا به علت کارشکنیهای شاه، دربار وعوامل انگلیس نتوانست کاری از پیش ببرد. محمدرضا که منتظر فرصت بود، تصمیم گرفت که خودنقش امینی را برای دولت آمریکا بازی کند. و به همین دلیل مسافرتی به آن کشور انجام داد که ازنتایج مهمّ آن سفر، برکناری امینی، اصلاحات ارضی و سپس انقلاب سفید بود. پس از این که روابط شاه و آمریکا بطور گسترده‏ای افزایش یافت وافراد زیادی از اتباع آن کشوردر ایران مشغول کار شدند، دولت امپریالیست آمریکا تصمیم گرفت که مصونیت قضایی را که‏مخصوص اعضای کادر دیپلماتیک بود، به مستشاران آن کشور نیز تسرّی دهد که این امر در زمان‏نخست وزیری «حسنعلی منصور»تحقق پیدا کرد و باعث واکنش سریع امام خمینی (ره) و دستگیری‏و تبعید ایشان شد. تبعید امام (ره) بازتاب داخلی و خارجی نیز به همراه داشت. با قتل کندی و روی کارآمدن جانسون در آمریکا، روابط دو کشور نیز دچار دگرگونی شد، زیرا رئیس جمهور جدید،محدودیتهای اِعمال شده در زمان کندی در روابط آمریکا با ایران را لغو کرد. در اواخر دهه ۱۳۴۰ هـ. ش دو حادثه دیگر باعث افزایش نقش منطقه‏ای ایران شد: اوّل اعلام‏خروج نیروهای انگلیسی از خلیج فارس و شرق کانال سوئز، دوم انتخاب نیکسون دوست قدیمی شاه‏به ریاست جمهوری آمریکا.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.