روابط بین الملل ــ دیپلماتیک ــ ( قادر توکلی کردلر)

مطالعه مسائل مختلف سیاست در سطوح داخلی و بین المللی و ارائه آن به علاقه مندان دانش سیاست و باز تاب آن از زوایای زیرین انسانی به دنیای واقعی نظام بین الملل که درحال تغییر و تحول است.

روابط بین الملل ــ دیپلماتیک ــ ( قادر توکلی کردلر)

مطالعه مسائل مختلف سیاست در سطوح داخلی و بین المللی و ارائه آن به علاقه مندان دانش سیاست و باز تاب آن از زوایای زیرین انسانی به دنیای واقعی نظام بین الملل که درحال تغییر و تحول است.

تشکیلاتی بنام ساواک


تشکیلات ساواک


بصورت خلاصه



          تشکیلات ساواک پس از انجام موفقیت‏آمیز کودتای ۲۸ مرداد، ایالات متحدهء آمریکا جهت تثبیت وتحکیم نفوذ خود در سال ۱۳۳۶ هـ . ش سازمان جهنّمی ساواک را تشکیل داد. نقش اوّلیه‏و استمرار همکاری سازمان سیا با ساواک به جایی رسید که مرکز فرماندهی سیا درخاور میانه از نیکوزیا به تهران منتقل شد و در پی آن «ریچارد هلمز» رئیس سابق سیا به‏عنوان سفیر آمریکا در ایران منصوب شد[ - تاریخ سیاسی معاصر، مدنی، ج ۲، ص ۱۵۸ ] سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)جزئی از تشکیلات نخست‏وزیری محسوب می‏شد که رئیس آن یکی از معاونین‏نخست‏وزیر به شمار می‏آمد، ولی انتخاب آن به عهدهء شاه بود[ - ساواک، کریستین دلاتوآ، ترجمهء عبدالحسین نیک گوهر، ص ۷۱ ]صفحۀ ۱۹۸براساس تشکیلات در نظر گرفته شده، این سازمان از نُه ادارهء کل تشکیل می‏شد که‏مأموریتهای هر کدام به ترتیب عبارت از: رهبری و کنترل سایر ادارات کُل، کسب اطّلاعات ازخارج ا ز کشور، مسؤولیت امنیت داخلی، حفاظت مأمورین ساواک و کنترل آنها، امور فنی وتکنیکی ساواک، مسؤولیت حسابداری و بهداری و موتوری، تأمین بودجهء خارج از کشورساواک، جمع‏آوری اطلاعات داخلی و تجزیه و تحلیل آنها و سپس تبادل اطلاعات باسازمانهای جاسوسی دیگر کشورها، کنترل اتباع بیگانه و سفارتخانه‏ها و تهیّه بیوگرافی‏افراد و مسائل مربوط به گذرنامه‏ها. مهمترین پایگاه رژیم در ساواک، ادارهء سوم بود که‏سرکوبی مخالفین را عهده‏دار بود. این اداره برای انجام مأموریت محوّله از شیوه‏های‏گوناگون و شکنجه‏های ددمنشانه استفاده می‏کرد. کمیتهء مشترک ساواک، ژاندارمری و ارتش‏برای سرکوبی مبارزین، تحت عنوان «حفظ امنیت داخلی!!» در همین اداره قرار داشت[ - ساواک، کریستین دلاتوآ، ترجمهء عبدالحسین نیک گوهر، ص ۶۸ - ۷۲ ] اولین رئیس ساواک تیمور بختیار فرماندار نظامی تهران بعد از کودتای ۲۸ مرداد بودکه جنایات وی در این دوران زبانزد خاص و عام بود. وی بسرعت به عنوان یکی از رقبای‏قدرتمند و عمدهء شاه مطرح شد. به همین سبب از ریاست ساواک برکنار و پس از مدتی‏به لبنان و سپس به عراق تبعید گشت. وی در عراق به فعالیتهای گسترده‏ای علیه شاه‏دست زد و بالاخره در مرداد ۱۳۴۹ هـ . ش به دست مأمورین سازمان دست پروردهء خودیعنی ساواک به قتل رسید[ - تاریخ سیاسی معاصر ایران، مدنی، ج ۲، ص ۱۵۰ - ۱۵۱ ] دومین رئیس ساواک، پاکروان بود. انجام رفراندوم غیرقانونی انقلاب به اصطلاح شاه‏و ملت و قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ هـ . ش در همین دوره به وقوع پیوست. سومین رئیس‏ساواک، نصیری بود. وی که به صورت عامل بلااراده‏ای در اختیار شاه بود، خشونت‏در جهت سرکوبی مبارزین را به حدّ اعلای خود رساند. او که تا دو سال قبل از پیروزی‏انقلاب اسلامی ریاست ساواک را به عهده داشت، نقش عمده‏ای در ایجاد اختناق درجامعهء ایران داشت. چهارمین رئیس ساواک، ناصر مقدّم بود. وی که پس از اعلام حقوق‏بشر کارتر و در جهت به اصطلاح ایجاد فضای باز سیاسی روی کار آمده بود، همچنان بهصفحۀ ۱۹۹اعمال شکنجه‏های ضد انسانی ساواک ادامه داد[- ر . ک : تاریخ سیاسی معاصر ایران، مدنی، ج ۲، ص ۱۵۴ - ۱۵۷ ]نقش ساواک در سرکوبی مردم این سازمان به وسیلهء مأموریت رسمی و غیررسمی خود جوّ رعب و وحشت عجیبی‏را در بین مردم به وجود آورده بود. کمیتهء مشترک ضد خرابکاری با به‏کارگیری‏شکنجه‏گران آموزش دیده در آمریکا و اسرائیل سعی در به زانو درآوردن مخالفان‏داشت. شکنجه‏های اعمال شده چنان بیرحمانه و طاقت‏فرسا بود که انسان تاب شنیدن‏آن را ندارد[ - نهضت روحانیون ایران، دوانی، ج ۵، ص ۳۰۶ - ۳۰۷ ] بسیاری از مبارزین در زیر شکنجه‏های جلاّدان رژیم به شهادت رسیدندکه از جمله آنها آیات عظام سعیدی و غفاری بودند. ساواک به مراکز حسّاس همچون دانشگاهها، ادارات دولتی، مدارس، سفارتخانه‏هاو... نظارت مستقیم داشت. بسیاری از مأمورین سفارتخانه‏های ایران در خارج از کشورساواکی بودند. یکی از مأموریتهای آنها نفوذ در بین ایرانیان و دانشجویان خارج از کشورو شناسایی مبارزین بود. سعی رژیم بر این بود که این سازمان را بیش از آنچه که هست‏بزرگ جلوه دهد. همین مسأله باعث شده بود که مردم حتّی در خصوصی‏ترین محافل ازایراد سخنان ضد رژیم واهمه داشته باشند[ - ساواک، دلاتوآ، ترجمهء نیک‏گوهر، ص ۱۲۷ - ۱۲۸ ]تشکیل مجالس فرمایشی تاریخچهء تشکیل مجالس فرمایشی به ابتدای دوران اقتدار رضا خان برمی‏گردد. وی‏از زمان تشکیل مجلس دورهء پنجم توانست با استفاده از عُمّال خود در نقاط مختلف‏ایران در انتخابات مجلس اعمال‏نظر کند و نمایندگان دلخواه را به مجلس بفرستدصفحۀ ۲۰۰سرانجام او توانست مجالسی را تشکیل دهد که سخنانش را کاملاً تأیید کنند. پس ازانتخابات مجلس سیزدهم و وقوع جنگ جهانی دوم رضا شاه توسّط متّفقین مجبور به‏استعفا و خروج از ایران شد[ - ر . ک : تاریخ سیاسی معاصر ایران، مدنی، ج ۱، ص ۲۴۹ - ۲۵۴ ] پس از روی کار آمدن محمدرضا پهلوی تا کودتای ۲۸ مرداد که مقارن دوران مجالس‏چهاردهم تا هفدهم بود، به علّت تحکیم قدرت شاه، فراز و نشیبهای فراوانی درانتخابات مجلس مشاهده می‏شد. حضور نسبی بعضی از مخالفین در مجالس این دوره باعث‏تصویب بعضی از قوانین مردمی از جمله ردّ قرارداد قوام - سادچیکف مربوط به واگذاری‏نفت شمال به شوروی در مجلس دورهء پانزدهم و تصویب مادّهء واحدهء مربوط به ملّی شدن‏صنایع نفت ایران در مجلس دورهء شانزدهم بود. ولی در همین دوران نیز تقلّب در انتخابات‏توسّط رژیم همچنان ادامه داشت. نمونهء بارز آن تغییر صندوقهای رأی انتخابات مجلس‏شانزدهم در تهران بود که در پی قتل هژیر، وزیر دربار، رژیم مجبور به ابطال آن شد[ - همان ، ص ۳۴۶ ] پس از کودتا، شاه با کمک آمریکاییها توانست قدرت را بطور کامل قبضه نماید.قرارداد کنسرسیوم که نفت ایران را یکسره در اختیار استعمارگران بویژه آمریکا وانگلیس قرار می‏داد، در اوّلین مجلس فرمایشی بعد از کودتا به تصویب رسید. تقلّب درانتخابات دورهء بیستم به رغم قول انجام انتخابات آزاد توسّط رژیم، از چنان افتضاحی‏برخوردار بود که یک بار در زمان اقبال و بار دیگر در زمان نخست‏وزیری «شریف امامی»،رژیم مجبور به انحلال مجلس شد[ - تاریخ معاصر ایران، پیتر آوری، ص ۱۴۱ - ۱۶۶ ] قدرت بلا منازع شاه پس از سقوط کابینهء امینی باعث شد که در مجالس دورهء ۲۱ تا۲۴ هیچ‏گونه مخالفتی وجود نداشته باشد و مجالس به مثابهء مُهری برای تأیید تصمیمات‏شاهنشاهی درآید. کلیهء کاندیداهای مجلس باید به تأیید ساواک می‏رسیدند. در غیراین‏صورت هیچ‏کس حقّ انتخاب شدن نداشت[ - ساواک، دولا توآ، ترجمهء نیک‏گوهر، ص ۱۵۰ ]صفحۀ ۲۰۱مجلس سنا در ۱۳۲۸ هـ . ش و با هدف تثبیت و تحکیم قدرت شاه به وجود آمد. این‏مجلس، در جریان نهضت ملّی نفت به علّت مخالفت با این حرکت مردمی، توسّط مجلس‏شورای ملّی منحل شد، ولی بلافاصله پس از کودتای ۲۸ مرداد تشکیل شد. این مجلس که نیمی‏از نمایندگان آن بطور مستقیم توسّط شاه انتصاب می‏شدند، تا پایان عمر رژیم سابق همواره‏درجهت هدف از پیش تعیین شده، یعنی تثبیت و تحکیم رژیم، گامهای مؤثّری برداشت[ - تاریخ سیاسی معاصر ایران، مدنی، ج ۱، ص ۲۵۵ ]تشکیل احزاب دولتی تغییرات قانون اساسی قانون اساسی و متمم آن که دستاورد نهضت مشروطیت بود همواره درطول حکومت‏پهلوی چندین بار مورد دستبرد خاندان پهلوی قرار گرفت. اولین بار در سال ۱۳۰۴هـ.ش‏توسط رضاخان ودر جهت انقراض سلطنت قاجاریه و موروثی کردن آن در خاندان‏پهلوی تغییر یافته بود.در همین راستا، رضاخان به عنوان اولین پادشاه خاندان پهلوی به‏قدرت رسید. در رودان سلطنت محمدرضاشاه بارها قانون اساسی مشروطیت در جهت‏واگذاری اختیارات بیشتری به شاه مورد دستبرد قرار گرفت.این درحالی بود که شاه طبقصفحۀ ۲۰۳قانون مشروطیت باید سلطنت می کرد، نه حکومت. شاه معتقد به عدم وجودمشروطیت حقیقی به علت تشریفاتی بودن اختیاراتش در قانون اساسی بود. به همین‏جهت خواستار تغییراتی در آن از جمله اعطای اختیارات انحلال مجلس به شاه بود.بالاخره با حمایت حکیمی نخست وزیر وقت در مجلس فرمایشی و در شرایطی که‏حکومت نظامی برقرار بود،در ۱۳۲۸ هـ . ش انتخابات مجلس مؤسسان انجام گرفت وحق انحلال مجلس یا مجلسین بطور جداگانه و یا همزمان به شاه اعطا ش[ - تاریخ سیاسی معاصر ایران ، مدنی ، ج ۱ ، ص ۱۷۸ ]. بدین وسیله‏قدم دیگری در راه محو آثار مثبت نهضت مشروطیت برداشته شد. در ۱۳۴۶ هـ . ش‏آخرین تغییر مورد نظر در جهت تثبیت و تحکیم قدرت خاندان پهلوی برداشته شد. براساس مصوّبات مجلس مؤسسان تغییرات زیر در قانون اساسی به وجود آمد: ۱ - ولیعهد زمانی میتواند قدرت سلطنت را پس از شاه به عهده گیرد که بیست سال‏تمام داشته باشد. ۲ - در صورت عدم احراز این شرط توسط ولیعهد، شهبانو امور سلطنت را به عهده‏خواهد گرفت، مگر اینکه از طرف شاه فردی به عنوان نایب السلطنه معّین شده باشد،ضمن آنکه نایب السلطنه حق رسیدن به مقام سلطنت را ندارد. ۳ - در صورت کناره گیری نایب السلطنه، شورای سلطنت از غیر خاندان قاجاریه و باترکیب شورایی از نخست وزیر، رؤسای مجلسین، رئیس دیوان عالی کشور و بعضی‏افراد دیگر، وظایف نایب السلطنه را به عهده می گیرد[- همان ، ص ۱۲۷ ]تبدیل تاریخ هجری شمسی به شاهنشاهی یکی از اقدامهای رژیم که در آستانهء جشنهای پنجاهمین سال سلطنت پهلوی انجام‏شد، تبدیل تاریخ هجری شمسی بود که یاد آور هجرت حضرت محمد(ص) از مکّه بهصفحۀ ۲۰۴مدینه و مبیّن اعتقادات اسلامی مردم ایران بود. از آنجا که رژیم پی به ماهیّت اسلامی‏مبارزات مردم ایران برده بود، سعی داشت که مظاهر تمدن اسلامی جامعه را از بین ببرد.به همین سبب در ۱۳۵۴ هـ . ش مجلسین در یک نشست مشترک تصمیم به تغییر تاریخ‏هجری شمسی به تاریخ شاهنشاهی گرفتند. سخنان شاه چه قبل و چه بعد از تصویب‏تغییر تاریخ، حاکی از تصمیم شاه مبنی بر اسلام زدایی بود. وی در مراسم پنجاهمین‏سال سلطنت که بعد از تصویب مذکور انجام گرفت، گفت : (من اعلام می کنم که ما، سلسلهءپهلوی، به چیزی جز ایران عشق نمی‏ورزیم و برای چیزی‏جز حرمت ایرانیان تعصب نداریم، و وظیفه‏ای جز خدمت به کشور و ملّت خود نمی‏شناسیم[ - شکست شاهانه، ماروین زونیس، ترجمهء عباس مخبر، ص ۱۵۱ ] رژیم با این اقدام سعی داشت، تاریخ ایران را با نظام شاهنشاهی به منزلهء واحدی‏تفکیک ناپذیر جلوه دهد و اسلام را با فرهنگ اصیل ایرانی، بیگانه وانمود کند. وقایع‏بعدی نه تنها نشان دهندهءعدم موفقیت رژیم در القای این طرز تفکر بود، بلکه زمینهءذهنی لازم جهت سرنگونی رژیم ضد اسلامی حاکم را بیش از پیش فراهم ساخت. پس‏از ایجاد این تغییر، استفاده از تاریخ هجری غیرقانونی و همگان موظف شدند، درنوشته‏های خود از تاریخ شاهنشاهی استفاده کنند. ولی پس از اوج گیری مبارزات‏مردمی و روی کار آمدن کابینهء شریف امامی در ۱۳۵۷ هـ . ش وی که از خشم مردم دراین‏مورد آگاه بود، مصوّبهء مذکور را ملغی اعلام کرد. بلافاصله پس از آن، حضرت‏امام(ره) طی اعلامیه‏ای ضمن دعوت مردم به ادامهء اعتراضها، این اقدام رژیم را نیرنگی‏بیش ندانست زیرا مصوّبه مجلسین هیچ‏گاه با اظهارات افرادی مانند شاه یا رئیس کابینه‏ملغی نمی‏شد[ - حماسه‏های اسلامی ملت به رهبری امام خمینی، ولی الله فوزی، ص ۶۰ - ۶۱ ]

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.