اشاره ای برشکل گیری جامعه ملل
جامعه ملل زمینههای تشکیل جامعهء ملل شکل گیری جامعه ملل درخواست ویلسون در اعلامیهء چهارده مادهای، اولین اقدام برای تشکیل جامعهءملل تلقی میشود. آمریکا سعی کرد این اعلامیه را که مبنای پذیرش صلح و آتش بس برایدولتهای متحد (آلمان، اتریش، عثمانی، ...) شد، در قراردادهای صلح بگنجاند. اساسنامه جامعهء ملل بر مبنای پیش نویس مشترک آمریکا و انگلیس به تصویبکنفرانس صلح ورسای رسید. اساسنامهء جامعهء ملل بنا به اصرار ویلسون به هنگام عقد قرارداد صلح با متحدین به استثنایمعاهده «سِوِرْ[ - قرارداد reves معاهدهای که بین امپراتوری عثمانی و متفقین امضا شد ] مورد تأیید و تصدیق قرار گرفت. بدین ترتیب، دولتهای مغلوب نیز آن را قبولکردند. دبیرخانهء جامعهء ملل در لندن در دهم ژوئن ۱۹۱۹ شروع به فعالیت کرد[- تاریخ سیاسی، داوود اصفهانیان، ص ۳۱۵ ]ارکان جامعهء ملل عملکرد جامعهء ملل جامعه ملل برای جلوگیری از جنگ بین دولتهای عضو، ترویج همکاری و تعاونبین المللی، حل مسالمت آمیز اختلافهای اعضا و اقدامات متناسب در قبال دولت متجاوز،تأسیس شد. بررسی عملکرد جامعه و میزان موفقیت و شکست آن باید در رابطه با ایناهداف سنجیده شود. این جامعه در مورد حفظ صلح، تعدادی از مشاجرههای سیاسی را به شکل رضایتبخشی فیصله داد. مهمترین این مشاجرهها عبارت بودند از: ۱- مناقشهء بین سوئد و فنلاند بر سر جزایر آلند (۱۹۲۰). ۲- رفع اختلاف مرزی آلبانی با یونان، ایتالیا و یوگسلاوی (۱۹۲۱). ۳- مناقشهء بین لهستان و آلمان بر سر سیلزی علیا (۱۹۲۲). ۴- مناقشهء میان لیتوانی و لهستان بر سر ویلنا (۱۹۲۳). ۵- ادعاهای لیتوانی بر ممل (۱۹۲۴). صفحۀ ۴۳۶- رفع اختلاف مرزی موصل با بریتانیای کبیر و ترکیه (۱۹۲۶). ۷- مناقشهء میان یونان و بلغارستان بر سر مسائل مرزی (۱۹۲۶). ۸- رفع اختلاف بین کلمبیا و پرو (۱۹۳۴[- روابط بین المللی،راما ملکوته و ناراسیمها رائو، ترجمهء علی صلح جو،ص ۵۸، چاپ و نشر بنیاد، تهران، ۱۳۶۸ ] جامعهء ملل، در زمینهء ترویج همکاری و تعاون بین المللی نیز کوششهایی به عملآورد. این سازمان جهانی از طریق احیای اقتصاد کشورهای مغلوب مانند اتریش، طرحهایمختلف اجتماعی، قیمومت، دادگاه بین المللی و سازمان بین المللی کار، زمینهء نزدیکی دولتهارا فراهم ساخت. همچنین از راه مذاکره، مراوده، سازش، پذیرش اصول و قواعد حقوق بینالملل و اصول اخلاقی و انسانی از توسل به زور در روابط بین المللی کاست. بدین ترتیب،جامعهء ملل مقداری از وظایف خود را توانست عملی کند. همان گونه که از انگیزههای ایجاد جامعه و مفاد میثاق استنباط میشود، عمدهترینکار ویژه این سازمان، جلوگیری از تجاوز و وقوع جنگ میباشد. این سازمان که بر اساساصل امنیت دسته جمعی بنا شده بود، امید داشت که منافع مشترک دولتها در نامشروع دانستنتجاوز و اقدام مشترک آنها در قبال تجاوزگر، صحنهء بین المللی را از وقوع تجاوز و جنگمصون نگه دارد، ولی دههء ۱۹۳۰، علی رغم اصول، اهداف و وظایف سازمان، با جنگها وتجاوزهای پی در پی از جانب قدرتهای توسعه طلب رو به رو بود. در این دهه، تجاوزهای توسعه طلبانه ژاپن، ایتالیا و آلمان موجب بیاعتنایی به جامعهءملل شد. علی رغم اعتراض چین، جامعه ملل نتوانست از هجوم ژاپن به منچوری (۱۹۳۱ تا۱۹۳۲) و سپس به شانگهای جلوگیری کند. ژاپن به قطعنامه جامعهء ملل وقعی ننهاد، سرانجامنیز از آن خارج شد. ایتالیا به رهبری موسولینی در سال ۱۹۳۵ به اتیوپی حمله کرد و علی رغممجازات اقتصادی جامعهء ملل بر ضد آن، اتیوپی را به تصرف کامل خود درآورد. جامعهء مللنیز با بی اثر شدن مجازات، حکم لغو آنها را صادر کرد. در نهایت، آلمان که در جنگ جهانیاوّل به اهداف خود نائل نشد با آمال توسعه طلبانه به اتریش، چکسلواکی، لهستان تجاوز کرد کهشروع جنگ جهانی دوّم و پایان جامعهء ملل میباشد[- روابط بین المللی، ص ۶۰ ]
جنگ جهانی اوّل:
جنگ جهانی اوّل که در سال ۱۹۱۴ میان دولتهای اروپایی در یک بلوک بندیتخاصم آمیز، اتحاد مثلّث و اتفاق مثلّث، آغاز شد، بسرعت گسترش یافت و بیشتر نقاط دنیارا در کام خود کشید. دولتهایی که جنگ را آغاز کرده بودند با به کارگیری تکنولوژی قرن بیستم، بیشترینتخریب را به طرف مقابل تحمیل کردند. بدین سان، جنگ با تلفات و خسارات بی شمار توأمگردید. خطر جنگ مجدد که بدون شک آثار و عواقب خطرناکتری را در پی داشت زمینهءاندیشهء تأسیس یک سازمان بین المللی شد؛ بدین معنی که کشورهای عمدهء درگیر با اعلامنیاز به مجمع جهانی، خواستار حل مسالمتآمیز اختلاف میان دولتها در صحنهء جهان شدند.بنابراین، وقوع جنگ جهانی اوّل و امکان بروز مجدّد جنگ بزرگتر و وحشتبارتر، زمینهءمناسب را برای شکل گیری جامعهء ملل به وجود آورد. «تصادفی نیست که جنگ و سازمانهای بین المللی هر دو در روابط بین المللی قرن بیستمنقش بارزی داشتهاند، زیرا جنگ منشاء مهم سازمانهای بین المللی است. جنگ جهانی اوّلممکن است جنگ جهانی دوم را موجب شده باشد، امّا در عین حال تشکیل جامعهء ملل رصفحۀ ۳۹نیز سبب شد.[- ارزیابی سازمانهای بین المللی در قرن بیستم، مترجَمْ، ص ۱۷-۱۸ ]ب - اندیشه صلح خواهی: اندیشمندان صلح دوست، طی قرنهای متمادی که جنگ به عنوان ابزار اجرایسیاست خارجی بین ملتها و کشورها حاکم بوده است، طرحهای متعددی برای محو یا کاهشجنگ از عرصهء زندگی و روابط انسانها و دولتها ارائه کردند. این اندیشه که صلح و امنیت بینالمللی با ایجاد تشکیلاتی جهانی، باعث فروکش کردن آتش جنگ بین ملتها میشود، یکاندیشه قدیمی است. «دانته» حکیم ایتالیایی در قرن چهاردهم میلادی طرح اتحاد کشورهایمسیحی را پیشنهاد کرد. «هانری چهارم»، پادشاه فرانسه، در اوایل قرن هفدهم، طرح تشکیلجامعهء اتفاق اروپا را مطرح ساخت. اما نوئل کانت، فیلسوف معروف آلمانی، در اواخر قرنهیجدهم ، پیشنهادی در این زمینه به منظور برقراری حفظ صلح جهانی ارائه کرد[- شناسنامه سازمانهای بین المللی، سازمان ملل متحد، وزارت امور خارجه، ص ۱۵ ] اندیشه تأمین صلح دایمی برای همگان، به نهضت و جنبش خلع سلاح و داوری بینالمللی در قرن نوزدهم و بیستم منجر شد. فکر خلع سلاح عمومی و تأمین صلح دایمی درقرن نوزدهم طرفداران زیادی پیدا کرد. در نتیجهء فعالیت طرفداران این نظریه، در سالهای۱۸۹۹ و ۱۹۰۷، کنگرههایی برای تأمین صلح در لاهه ( ehaL ) تشکیل شد. در این کنگرههادر خصوص خلع سلاح، حل و فصل اختلافها از طریق مذاکره، مراعات خلق و خوی انسانیدر جنگها و تأسیس دادگاه بین المللی، مذاکراتی به عمل آمد. در پایان کنگرهء سال ۱۸۹۹،تصمیماتی در مورد تأسیس دادگاه بین المللی در لاهه گرفته شد[- تاریخ سیاسی، داوود اصفهانیان، ص ۳۱۴-۳۱۵ ] بدین ترتیب، ویلسون، رئیس جمهوری آمریکا، از این اندیشهها، کنگرهها و محیطسیاسی بین المللی ناشی از صدمات بی اندازهء جنگ استفاده کرده، در سال ۱۹۱۶ یعنی قبل اصفحۀ ۴۰الف - مجمع عمومی: مجمع عمومی، مرکّب از نمایندگان تمام کشورهای عضو بود و هر کشوری حقیک رأی داشت. مجمع، یک هیأت مشورتی و توصیه کننده بود و قدرتی برای قانونی کردنتصمیمات خود یا قبولاندن آنها نداشت. مجمع عمومی برای جامعهء ملل، بودجه را تهیه و تنظیم میکرد، اعضای غیر دایمیشورا را انتخاب مینمود، عضویت کشورهای جدید را در جامعه تصویب میکرد و درقراردادهایی که غیر قابل اجرا شده بودند، توصیه میکرد که تجدید نظر شود. ب - شورای اجرایی: در ابتدا بنا بود شورا از نمایندگان نه کشور - از هر کشور یک نماینده - تشکیلشود: پنج کشور متفق اصلی که از کشورهای قدرتمند و فاتح بعد از جنگ بودند، مانندفرانسه، بریتانیای کبیر، ایتالیا، ژاپن و ایالات متحدهء آمریکا. اینان اعضای دایمی شورا بودند.چهار کشور کم اهمیتتر که برای مدّت معینی توسط مجمع عمومی انتخاب میشدند،اعضای غیر دایم تلقی میشدند. کرسیهای غیر دایم شورا قرار بود به نوبت به اعضای کوچکمجمع اختصاص داده شود. اعضای دایمی شورا - به علت عدم حضور ایالات متحدهء آمریکا به چهار عضو تقلیلیافت، در حالی که اعضای غیر دایمی به شش عضو افزایش یافت. آلمان در سال ۱۹۲۶ به عضویت جامعهء ملل پذیرفته شد و صاحب یک کرسی دایمیگردید. اتحاد شوروی (سابق) نیز در سال ۱۹۳۴ به جامعهء ملل راه یافت و کرسی دایمیدیگری را اشغال کرد. وظایف شورا عبارت بود از: ۱- تنظیم برنامههایی برای کاهش تسلیحات. ۲- پیش بینی راههایی که مجمع برای حمایت از دولتهای عضو در مقابل تجاوز بایددر پیش گیرد. صفحۀ ۴۲ج - دبیرخانه دایمی: دبیرخانه دایمی، از یک دبیرکل که توسط شورا و از طرف اکثریت مجمع عمومیتعیین میشد، و هیأت مأمورین تحقیق، منشیها، مترجمان و کارمندان تشکیل میشد. وظایف دبیرخانه عبارت بود از: ۱- جمع آوری و تنظیم اطلاعات دربارهء مسائل بین المللی ۲- ثبت پیمانها ۳- انجام وظایف منشیگری در جلسههای شورا و مجمع[- تاریخ اروپا از سال ۱۸۱۵ به بعد، مترجم، ص ۲۳۴ ]