نگاه متفاوت ادیان به آینده جهان
آینده جهان در نگاه زرتشت و بودا
۱. زرتشت دین زرتشت، دین اکثر ایرانیان تا ظهور اسلام بوده است، اکنون نیز در ایران و هندپیروانی دارد. در ایران امروز زرتشتیان به عنوان یک اقلیت دینی، نمایندهای در مجلسشورای اسلامی دارند. بر اساس این تعالیم؛ همواره دو نیروی «نور» و «ظلمت»، اورمزد یا یزدان و اهریمندر نزاع هستند تا زمانی که «سوشیانس» (نجات دهندهء دنیا) ابتدای هزارهء سوم بعد اززرتشت ظهور کند. او به طور کامل اهریمن را شکست میدهد[ . نک: علی دوانی، موعودی که جهان در انتظار اوست، ص ۲ - ۵.] طبق عقاید این دین، بعد از زرتشت سه نجات دهنده به صورت پیاپی و هر کدام بهفاصله یک هزار سال خواهند آمد. نخستین ایشان به نام «اوشتار» (ratehsuA) درستیک هزار سال بعد از زرتشت پدیدار گشت و دومین که اوشتار ماه (hamratehsuA) نامداشت، دو هزار سال بعد از زرتشت به جهان آمد و سرانجام آخرین ایشان که «سوشیان» (nayhsoaS) نام دارد، در رأس هزارهء سوم که آخرالزمان است میرسد و روزگار با اوپایان میپذیرد[ . جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، ص ۳۱۹.] سوشیانس (نجات دهنده بزرگ) دین را به جهان رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشهکنسازد.ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را همفکر و هم گفتار و همکردار گرداند[ . جاماسب نامه، ص ۱۲۱ به نقل از کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج ۱، ص ۱۳.] طرح دین زرتشت دربارهء آخرالزمان به خوبی گویای مطالب زیراست: صفحۀ ۳۴۱- آخر الزمان، مشتمل بر یک دورهء هزار سالهء شکوهمند است. ۲- آخر الزمان، عصر دین و دینباوری است، چون سوشیانس دین را به جهانرواج دهد. ۳- فردای جهان، عصر رفاه اقتصادی و ریشهکنی فقر و بینوایی است. ۴- پایان تاریخ، دورهء نابودی اهریمن، یعنی روح بزرگ شرّ در جهان است. ۵- آخرالزمان، دورهء وحدت فرهنگی، وحدت پندار، گفتار و کردار است. نکات مذکور مشخص میکند که آیندهء جهان از دیدگاه دین زرتشت متعلق به یکدین است و سوشیان یا منجی بزرگ با رواج دین، الحاد و سکولاریزم را نابودخواهد کرد. علاوه بر این، انسان پایان تاریخ، جهان میهنی و متدین است. البته دردید ما، دین واحدِ مذکور، اسلام، سوشیان یا منجی بزرگ، مهدی(ع) و فرهنگحاکم بر آخر الزمان همان اسلام است. دین زرتشت، تلقی دیگری نیز در مورد آخر الزمان دارد، و آن، تفسیری آنجهانی (اخروی) - همانند تفسیر مسیحیت از ظهور مسیح - است. بر این اساس چون سوشیان (آخرین نجات بخش) ظهور کند، آخرالزمان آغازشود و آن روز نشور است، مردگان برخیزند و زمین و آسمان از باشندگان خودتهی گردند. پس انجمنی عظیم برای داوری و حساب کردار بندگان فراهم آید ودربارهء هر یک از ارواح گذشته، فرمان یزدانی صادر خواهد شد. در آن روز فرقهءنیکان از زمرهء بدان جدا شوند[ . تاریخ جامع ادیان، ص ۳۱۹.] نبرد نهایی اهورامزدا و اهریمن یا جنگ آخرالزمان نیز در دین زرتشت آمدهاست. پس از این نبرد سهمگین زندگی در جهان ابدی و سرمدی شروع خواهد شد. پیکار آخرین که بین اهورامزدا و سپاهش با اهریمن و لشکریانش درمیگیرد،اهریمن و اتباع او هزیمت نهایی یافته به آتش فرو میافتند و برای همیشه نابودمیگردند. پس آن کسان که از این آزمایش و ابتلاء به سلامت و درستی بیرون آیند، دصفحۀ ۳۵زمین و آسمان نوین، مردان همه به سن چهل و کودکان به سن پانزده با دوستان وخویشاوندان در کمال خوشی و خرّمی زندگانی جاوید خواهند کرد و این جهان ابدیو سرمدی، ابدالآباد به جای خواهد ماند[ . همان، ص ۳۱۹ - ۳۲۰.]۲. دین بودا دین بودا که بر اصل «ترک دنیا» و «خلاصی از آلام روح» بنا شده است[ . همان، ص ۱۲۱ - ۱۲۲.] درجنوب شرقی آسیا پیروان فراوانی دارد. کلمه بودا به معنای روشن ضمیر (denethgilnE) یا اشراقی است. در این آیینهر انسانی که حقیقتِ تحقق یافته و موعظه شده به وسیلهء بودا ( دِهَمَه ammahD) را درک کرده باشد، خود نیز میتواند یک بودا نامیده شود، یعنی از تسلسلِتولدهای مجدد رهایی مییابد. بودائیان بر این باورند که موجودات زنده پیوستهمیمیرند و از نو متولد میشوند تا بر حسب شایستگیهای معنوی خود درردیفی از ردیفهای متعدد دنیایی با سلسله مراتب دقیق جا گیرند. طبق این آیینزندگان از بیم درد و رنجهای ناشی از تولدهای مکرر میکوشند تا با رسیدن به«نیروانا» پایانی برای رنجهای خود فراهم نمایند. در مکتب بودا، بودای واقعی در متون شریعت پالی (nonacilaP) سَمّا سمبودّا (ahddubmaSammaS) نامیده میشود که تفاوت آن با بودای «شنونده» [ یعنیداوطلبان مقام بودایی ] در آن است که بودای واقعی «حقیقت رهایی بخش (دِهَمَه) راخود به خود درمییابد، بدون اینکه از کسی در این دنیا شنیده باشد؛ یعنی بدونکمک دیگران و علاوه بر این به نشر و موعظهء آن نیز میپردازد[ . ریچارد گمبریج، پیشگوییهای بودایی: آینده تا چه حد باز است؟ در کتاب «پیشگویی آینده» نوشته لئوها واو - آلن وین ترجمه ناصر موفقیان، ص ۲۱۶ - ۲۲۶.] در دین بودا یک دور مکرر از انحطاط اخلاقی و باز خیزش (ecnegruseR) وجوصفحۀ ۳۶دارد. اسطوره با فرمانروایی به نام دالهانمی (imenahlaD) آغاز میگردد که بدوننیاز به زور و خشونت به درستی و عدالت بر جهان حکم میراند. اما در بینوارثان او در نسل سوم، جریان امور به نقص و اشتباه دچار میشود. فرمانروایاین نسل قانون و نظم را محفوظ نگه میدارد، اما در مورد انتقال ثروت بهمستمندان کوتاهی میکند. به دنبال این امر دزد و دزدی و در پی اعدام دزد،دروغگویی و نهایتاً اعدامها به خشونتِ متقابل دامن میزند و انحطاط اخلاقی وکاهش طول عمر به وجود میآید. این انحطاط تا به آنجا میرسد که طول عمربشر از هشتاد هزار سال به ده سال خواهد رسید و طعمهای لذتبخش هم از بینخواهد رفت و نهایتاً حضیض ذلّت فرا خواهد رسید. به مدت یک هفته هر کس برای دیگری به صورت حیوانی وحشی درخواهد آمدو به کشتن همدیگر دست خواهند زد. در این میان عدهای که به کوهها و جنگلهاپناه برده، مخفی شده و از ریشهء گیاهان تغذیه کردهاند، پس از یک هفته ازمخفیگاهها بیرون میآیند و یکدیگر را در آغوش میکشند و به هم تبریک گفته،به پاس زنده ماندن نغمههای شادی سرخواهند داد و به یاد خواهند آورد که براثر شرارت و بدکاری دچار این امر شده بودند. لذا مصمم میشوند که از هر گونهکشتار و تبهکاری خودداری کنند. بدین ترتیب تسلسل جهنمی به جهت مخالفمیافتد، مردم دست از بدکاری برمیدارند، طول عمر دوباره به ۸۰ هزار سالقبلی میرسد و سن بلوغ به پانصد سالگی. در این زمان بودایی به نام «مِتی یَه»متولد و به اشراق نایل و پس از سیر و سلوک به نیروانا خواهد رسید. همچنینفرمانروای بزرگی در هند (بنارس که در آن زمان به «کتومانی» شهرت خواهدداشت)، حکومت خواهد کرد. این فرمانروا را با همان کلمات و عبارات توصیفخواهند کرد که در آغاز، فرمانروایی دالهانمی را وصف میکردند[ . همان، ص ۲۳۲ - ۲۳۵.] طبق این مکتب همان وقایعی که در زندگی بوداهای پیشین روی داده استصفحۀ ۳۷در جریان زندگی بوداهای آینده نیز پیش خواهد آمد. نتیجهء این امر در هر حالاین نکته است که پیشگویی آینده نیز در واقع نوعی توصیف گذشته است[ . همان، ص ۲۳۶.] میتوان گفت از نظر دین بودا، تاریخ سیکلی از کمال و انحطاط را طی میکند،ضمن اینکه مکتب بودا نیز دورههای ظهور - مرگ - ظهور - مرگ خواهد داشت،آینده جهان نیز مشابه گذشته است. شایان ذکر است که از نظر کیش بودا، آیندهء جهان جایگاهی (دنیای مادّی یابهاجنه - لوکه: akol-anajahb) روشن و قابل پیشگویی است، امّا از دیدگاهِ آن فردِبودایی که به حالت اشراق رسیده، گذشته و آینده نابود شده و زمان از بین رفتهاست، بنابراین پیشگویی برای او مطلقاً مفهومی ندارد.
آینده جهان در نگاه دین یهود
کتاب مقدس حضرت موسی، دنیایی نو با حاکمیت صالحان در آخر الزمانپیشبینی میکند که عصر ظلم و جور در آن به پایان میآید. در چنین دنیاییمسکینان به عدالت داوری خواهند شد، جهان از معرفت خداوند پر خواهدگشت و مسیح فرزند منتخب داود، حکومت نمونهای برپا خواهد نمود. درتورات چنین میخوانیم: و نهالی از تنهء یَسَّی [ نام پدر داود ] بیرون آمده، شاخهای از ریشههایش خواهد شکفت *و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت. یعنی روح حکمت و فهم و روح مشورت و قوّت وروح معرفت و ترس خداوند * و خوشی او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤیتچشم خود داوری نخواهد کرد و بر وفق سمع گوشهای خویش تنبیه نخواهد نمود * بلکهمسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومانِ زمین به راستی حکم خواهدنمود. و جهان را به عصای دهان خویش زده، شریران را به نفخهء لبهای خود خواهد کشت* و کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت * و گرگ با بره سکونتخواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیرپرواری با هم. و طفلکوچک آنها را خواهد راند * و گاو با خرس خواهد چرید و بچههای آنها با هم خواهندخوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد و طفل شیرخواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد وطفلِ از شیر باز داشته شده، دست خود را بر خانهء افعی خواهد گذاشت * و در تمامی کوهصفحۀ ۴۰مقدّس من ضرر و فسادی نخواهند کرد، زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود، مثلآبهایی که دریا را میپوشاند[ . کتاب مقدس یعنی عهد عتیق و عهد جدید (تورات و انجیل)، صحیفهء اشعیاء نبی، باب یازدهم بندهای ۱ تا ۱۰. این کتاب از زبانهای اصلی عبرانی، کلدانی و یونانی ترجمه شد و به همّت انجمن پخش کتب مقدسه به چاپ رسیده است.] کتاب اشعیاء نبی به خوبی اشعار میدارد که آیندهء جهان متعلق به روح الله است. دوویژگی بنیادین این رهبر جهانی، عدالت و معرفت است. او بساط ظلم و شرارت رابرخواهد چید و چنان امنیتی در جهان برپا خواهد نمود که گرگ با بره و به تعبیر دیگردشمنان ذاتی با آرامش در کنار هم زندگی خواهند کرد. تورات قبل از جهانی شدن معرفت الهی و حاکمیت توحید، سخن از جنگی خونیندر اورشلیم (بیتالمقدس) دارد: اینک روز خداوند میآید و غنیمت تو در میانت تقسیم خواهد شد * و جمیع امتها را بهضد اورشلیم برای جنگ جمع خواهم کرد و شهر را خواهند گرفت[ . همان، کتاب زکریای نبی، باب چهاردهم، بند ۱ و ۲.] نتیجهء این جنگ در روز معروف خداوند، حاکمیت دین و خدای واحد است: و یَهُوَه [ خداوند ] بر تمامی زمین پادشاه خواهد بود، در آن روز یَهُوَه واحد خواهد بود واسم او واحد[ . همان، بند ۹ و ۱۰.] این فراز از تورات به خوبی حاکمیت نظامهای سکولاری چون لیبرال دموکراسی رادر جهان آینده نفی میکند. به تعبیر صریح تورات، بخش آخر تاریخ، روز خداوند یا«یومالله» است، روز حاکمیت دین بر سراسر گیتی، نه روز حاکمیت کمونیزم یاسکولاریزم و اومانیزم. آنچه از تورات دربارهء آخر الزمان میخوانیم، مؤید بسیاری از روایات اسلامی در اینزمینه است. همچنانکه در روایات اسلامی، از جنگهای وحشتناک در عصر ظهور سخن گفتهصفحۀ ۴۱شده است، تصویری که تورات از دورهء قبل از حاکمیت خداوند، در جنگِ روز معروف،ارائه کرده، نیز چنین است: گوشت ایشان در حالتی که برپاهای خود ایستاده باشند کاهیده خواهد شد و چشمانشان درحدقه گداخته خواهد گردید و زبان ایشان در دهانشان کاهیده خواهد گشت[ . همان، بند ۱۲.] طبق پیشگویی تورات در نتیجهء این جنگ وحشتناک۲۳ انسانهای کرهء زمین از بین خواهندرفت و ۱۳ باقیمانده شرایط بسیار سختی را تجربه خواهند کرد: و خداوند میگوید که در تمامی زمین دو حصّه منقطع شده، خواهند مرد و حِصّهء سوم در آنباقی خواهند ماند * و حِصّهء سوم را از میان آتش خواهم گذرانید و ایشان را مثل قالگذاشتن نقره، قال خواهم گذاشت و مثل مصفی ساختن طلا ایشان را مصفّی خواهم نمود واسم مرا خواهند خواند و من ایشان را اجابت نموده، خواهم گفت که ایشان قوم من هستند وایشان خواهند گفت که یَهُوهَ خدای ما میباشد[ . همان، باب سیزدهم، بندهای ۸ و ۹.] بر این اساس، جهان فردا متعلق به پاکان مصفاست، نه افرادی که در فساد اخلاق غوطهورباشند. آخرین انسان، انسان ناب طلاگونه و فاقد ناخالصیهاست و البته چنین انسانهایی کهدر لسان اسلامی «متقیان» نام گرفتهاند، تنها توسط دین ناب الهی - اسلام یعنی اصل همهء ادیانالهی - قابل پرورش است. این فراز تورات مؤید همان عبارت والای قرآن است که میفرماید: أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَََّلِحُونَ (انبیاء: ۱۰۵) بنابراین مکاتبی همچون لیبرالیسم، که بر نسبیت اخلاقی تأکید داشته و اجازه اقدام بههر فساد اخلاقی را میدهند، نمیتوانند مدعی حاکمیت در پایان تاریخ باشند. به هر روی آیندهء جهان از نظر دین یهود متعلق به دین و دینداران است. انسان پایانتاریخ نیز نه کمونیست یا لیبرال دموکرات، اومانیست یا سکولار، بلکه انسان مؤمن بهیهوه (خداوند) است. پس از جنگ یاد شده، جنگی دیگر تجربه نمیشود. در آن عصرهمهء امتها روبه سوی خانهء خدا [ مسجد الاقصی و یا کعبه ] خواهند داشت: صفحۀ ۴۲و در ایام آخر واقع خواهد شد که کوهِ خانهء خداوند بر قلهء کوهها ثابت خواهد شد و فوقتلّها برافراشته خواهد گردید و جمیع امتها به سوی آن روان خواهند شد[ . همان، کتاب اشعیاء نبی، باب دوم، بند ۱ و ۲ و ۳.] و در آن ایام آخر با ظهور منجی عالم بشریت: و او امتها را داوری خواهد نمود و قومهای بسیاری را تنبیه خواهد کرد. و ایشانشمشیرهای خود را برای گاوآهن و نیزههای خود را برای ارّهها خواهند شکست و امتی برامتی شمشیر نخواهد کشید و بار دیگر جنگ را نخواهند آموخت[ . همان، بند ۴ و ۵.] پایان تاریخ از نظر تورات، عصر صلح، صنعت و عدالت، عصر رستگاری و رجعتاست. تورات به صراحت از قیام امیر عظیمی یاد میکند که ایستاده یعنی قائم است. ازنظر ما این امیر عظیم همان قائم آل محمّد(ص) است که جهان را پر از عدل خواهد نمود: و در آن زمان میکائیل امیرعظیمی که برای پسران قوم تو [ قائم ] ایستاده است،خواهدبرخاست[ . همان، کتاب دانیال نبی، باب دوازدهم، بند ۱.] ... و در آن زمان هر یک از قوم تو که در دفتر مکتوب یافت شود رستگار خواهد شد[ . همان.] در موضوع «رجعت» عبارت زیر به خوبی گویای مطلب است: و بسیاری از آنانی که در خاک زمین خوابیدهاند بیدار خواهند شد، امّا اینان به جهتحیات جاودانی و آنان به جهت خجالت و حقارت جاودانی[ . همان، بند ۲ و ۳.] نکتهء جالب توجه هماهنگی این مطلب با دیدگاه شیعه است. شیعه نیز در بحث رجعت -که در بخش مربوطه خواهد آمد - معتقد است که با ظهور امام زمان(عج)، دو دسته ازانسانها رجعت میکنند، عدهای از انسانهای پاک و معصوم و دستهای دیگر ازانسانهای شریر و ظالم. همهء این مطالب، نشان از استحکام، حقانیت، قوت و قدرتصفحۀ ۴۳دیدگاه اسلام و تشیع دارد. از نظر دین یهود، فرجام تاریخ، عصر حکیمان و انسانهایعادل و عصر علم و ارتباطات سریع است: و حکیمان مثل روشنایی افلاک خواهند درخشید و آنانی که بسیاری را به راه عدالت رهبریمینمایند مانند ستارگان خواهند بود تا ابد الآباد * امّا تو ای دانیال، کلام را مخفی دار و کتاب راتا زمان آخر مُهر کن. بسیاری به سرعت تردد خواهند نمود و علم افزوده خواهد گردید[ . همان، بند ۳ و ۴ و ۵.] آری آینده متعلق به صالحان است، در کتاب مزامیر داود میخوانیم: زیرا که شریران منقطع خواهند شد. و امّا منتظران خداوند وارث زمین خواهند بود *... وامّا نسل شریر منقطع خواهد شد * صالحان وارث زمین خواهند بود. و در آن تا به ابدسکونت خواهند نمود[ . همان، کتاب مزامیر، (زبور داود)، مزمور سی و هفتم، بند ۹ و ۱۰ و ۲۹ و ۳۰.] و چه زیبا قرآن کریم گواهی میدهد، آنجا که میفرماید: وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ (انبیاء: ۱۰۵) و امام صالحان حجة ابن الحسن العسکری(عج) است که به گفتهء امام صادق(ع) هنگامهءظهور بر خانه کعبه تکیه داده، میگوید؛ من همان موسی(ع) و یوشع(ع) هستم و باقرائتکتب آسمانی و از جمله تورات و زبور، یهودیان پاکطینت را مطیع خود میکند.
آینده جهان از منظر دین مسیح (ع)
دین مسیح(ع) نیز خوشبینانه به جهان آینده نگریستهاست. ظهور دوم (gnimocdnoceS) یعنی بازگشت مجدد حضرت عیسی(ع) براینجات عالم و ایجاد یک عصر با شکوه، از اعتقادات جدّی مسیحیان است. مسیح (ع) هنگام ظهور اول، یعنی بعثت خود همچون یک انقلابی بزرگ مقابل انحرافاترهبران یهودی ایستاد. بر این اساس، رهبران یهود تعالیم وی را خطرناک دیده، دشمنیسختی با عیسی(ع) داشتند. سرانجام نیز او را محکوم به مرگ کرده، ظاهراً به صلیبکشیدند. امّا طبق گواهی قرآن کریم: او کشته و به صلیب کشیده نشد، بلکه امر بر آنانمشتبه گردید و خداوند او را به سوی خود بالا برد[ . سورهء نساء (۴)، آیات ۱۵۵ - ۱۵۸.] بنابراین در پایان تاریخ دوباره باز خواهد گشت و منتظران مسیحی میبایستاقدامات لازم را برای ظهور دوم «پسر انسان» به عمل آورند. در انجیل لوقا میخوانیم: کمرهای خود را بسته، چراغهای خود را افروخته بدارید[ . انجیل لوقا، باب دوازدهم، بند ۳۵ - ۳۶.] ... پس شما نیز مستعدّ باشید، زیرا در ساعتی که گمان نمیبرید، پسر انسان میآید[ . همان، بند ۴۱.] بندهای ۳۶ تا ۴۱ انجیل لوقا، به صراحت حاکی است که مسیحیان میبایست، برایزمینهسازی آیندهء خوش، از یک «انتظار مثبت» برخوردار باشند و نه «انتظار منفی»؛ یعنیآنان برای ظهور دوم مسیح(ع) با فعالیتهای دینمدار و روشن نگاه داشتن ارزشهای دینیصفحۀ ۴۶زمینهء آمدن «آقای خود[ . همان، بند ۳۶ «و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را میکشند».] را فراهم کنند، نه اینکه در راستای افزایش بی عدالتی و فسادگام بردارند. ظهور دوم، همراه یک سلسله از حوادث طبیعی ارضی، سماوی، سیاسی و اجتماعیخواهد بود. به شهادت انجیل لوقا، ماقبل پایان تاریخ، عصر حیرت و مشکلات فراواناست. پسر انسان هنگامی میآید که بشریت در چنگال مصایب فراوانی اسیر است: و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین تنگی و حیرت از برای امتهاروی خواهد نمود به سبب شوریدن دریا و امواجش * و دلهای مردم ضعف خواهد کرد ازخوف و انتظار آن وقایعی که بر ربع مسکون ظاهر میشود، زیرا قوّات آسمان متزلزل خواهد شد* و آنگاه پسر انسان را خواهند دید که بر ابری سوار شده با قوّت و جلال عظیم میآید[ . همان، باب بیست و یکم، بندهای ۲۵ - ۲۸.] برخی از مسیحیان معتقدند که پیش از بازگشت مسیح(ع) آخرین نبرد تاریخ، جنگآخرالزمان، یا هارمجدّون یا noddegamrA [ . آرما گدون یا نبرد نهایی خیر و شر طبق ادبیات مسیحی، در دوران جنگ سرد بین آمریکا و شوری بهنبرد نهایی بین سرمایهداری و کمونیزم تفسیر میشد. پس از فروپاشی شوروی برخی میخواهند آن را به نبرد بین دنیای غرب با دنیای اسلام و وقوع جنگهای صلیبی دوم تفسیر کنند.] اتفاق خواهد افتاد. مکان این جنگ، غربرودخانهء اردن است، در دشت جزرال، میان جلیله و سامریه. گفته میشود ناپلئون وقتیبه این جایگاه رسید گفت: این، میدانِ بزرگترین نبرد جهان است[ . نک: گریس هال سل، تدارک جنگ بزرگ، بر اساس پیشگوییهای انبیای بنیاسرائیل، ترجمه خسرو اسدی، ص ۵۰.] واژهء هارمجدون یا آرماگدون تنها یک بار در انجیل آمده است: و ایشان را به موضعی که آن را در عبرانی هارمَجدّون میخوانند فراهم آوردند[ . مکاشفهء یوحنای رسول، باب شانزدهم، بند ۱۷.] طبق مباحث کتابِ مکاشفهء یوحنای رسول، نبرد عصر ظهور، جنگی بسیار وحشتناک استکه برخی آن را «نبردی هستهای» تفسیر میکنند[ . نک: تدارک جنگ بزرگ، ص ۳۷ - ۴۹.] به نوشتهء کتاب مقدس، خداونصفحۀ ۴۷پیالههای غضب خود را در آن زمان، بر زمین خواهد ریخت که هر کدام، پیامدهای خاصخود را دارد: و ششمین پیالهء خود را بر نهر عظیم فرات ریخت و آبش خشکید تا راه پادشاهانی که ازمشرق آفتاب میآیند، مهیا شود * و دیدم که از دهان اژدها و از دهان وحش و از دهان نبیّکاذب سه روح خبیث چون وزغها بیرون میآیند * زیرا که آنها ارواح دیوها هستند کهمعجزات ظاهر میسازند و بر پادشاهان تمام ربع مسکون خروج میکنند تا ایشان را برایجنگ آن روز عظیم خدای قادر مطلق فراهم آورند * اینک چون دزد میآیم خوشا به حالکسی که بیدار شده، رخت خود را نگاه دارد مبادا عریان راه رود و رسوایی او را ببینند * وایشان را به موضعی که آن را در عبرانی هارمجدّون میخوانند فراهم آورند * و هفتمینپیالهء خود را بر هوا ریخت و آوازی بلند از میان قدس آسمان از تخت به در آمده گفت کهتمام شد * و برقها و صداها و رعدها حادث گردید و زلزلهء عظیم شد آنچنان که از حینآفرینش انسان بر زمین زلزلهء به این شدت و عظمت نشده بود * و شهر بزرگ به سه قسممنقسم گشت و بلدان امتها خراب شد وبابل بزرگ در حضور خدا به یاد آمد تا پیالهء خمرغضبآلود خشم خود را بدو دهد * و هر جزیره گریخت و کوهها نایاب گشت * و تگرگبزرگ که گویا به وزن یک من بود از آسمان بر مردم بارید و مردم به سبب صدمهء تگرگخدا را کفر گفتند، زیرا که صدمهاش بی نهایت سخت بود[ . مکاشفهء یوحنای رسول، باب شانزدهم، بندهای ۱۳ - ۲۱.] به نوشتهء انجیل، هنگامه ظهور مسیح(ع) دجّال با اقداماتش مردم را خواهد فریفت.در کتاب یوحنا - که گذشت - از نبیّ کاذبی سخن گفته میشود که با سه روح خبیث ازارواح دیوها، معجزاتی ظاهر نموده، بر تمام حاکمان روی زمین خروج میکنند، امّا درنهایت مسیح(ع) این دجال یا ضد مسیح (tsirhc-itnA) را نابود میسازد. در رسالهء دومپولس رسول به تسّالونیکیان میخوانیم: امّا ای برادران از شما استدعا میکنم دربارهء آمدن خداوند ما عیسی مسیح و جمع شدن ما بهنزد او ... آنگاه آن بی دین [ دجال ] ظاهر خواهد شد که عیسی خداوند او را به نَفَس دهانصفحۀ ۴۸خود هلاک خواهد کرد و به تجلّی ظهور خویش او را نابود خواهد ساخت * که ظهور او بهعمل شیطان است با هر نوع قوّت و آیات و عجایب دروغ * و به هر قسم فریب ناراستیبرای هالکین، از آنجا که محبت راستی را نپذیرفتند تا نجات یابند[ . رسالهء دوم پولس رسول به تسّالونیکیان، باب دوم، بند ۱ و ۸ - ۱۱.] کلمهء خدا برای داوری به عدل، جنگ و حکمرانی در آخر الزمان ظهور میکند: و دیدم آسمان را گشوده و ناگاه اسبی سفید که سوارش امین و حق نام دارد و به عدل داوری وجنگ مینماید * و چشمانش چون شعلهء آتش و بر سرش افسرهای بسیار و اسمی مرقومدارد که جز خودش هیچ کس آن را نمیداند * و جامهء خون آلود در بر دارد و نام او را کلمهءخدا میخوانند * و لشکرهایی که در آسماناند بر اسبهای سفید و به کتان سفید و پاکملبّس از عقب او میآیند * و از دهانش شمشیری تیز بیرون میآید تا به آن امتها را بزند وآنها را به عصای آهنین حکمرانی خواهد نمود[ . مکاشفهء یوحنای رسول، باب نوزدهم، بندهای ۱۱ - ۱۷.] آنچه در این باب ذکر شده، با روایات اسلامی هماهنگی دارد. به نظر ما سوار امین وحق همان مهدی(ع) است که برای انتقام خون امام حسین(ع)، جامهء خون آلود آن حضرت رابه همراه دارد و هموست که جهان را به عدل داوری خواهد کرد. همچنان که در روایات اسلامی روز ظهور نامعلوم است، در انجیل مَتّی نیز میخوانیم: اما از آن روز و ساعت هیچ کس اطلاع ندارد حتّی ملائکه آسمان جز پدر من و بس *...[ . انجیل مَتّی، باب بیست و چهارم، بند ۳۶.] لهذا شما نیز حاضر باشید زیرا در ساعتی که گمان نبرید پسر انسان میآید *[ . همان، بند ۴۴ - ۴۵.] نکتهء جالب دیگر در بارهء وقایع آیندهء جهان از دیدگاه مسیحیت، مسأله «رجعت»است که هماهنگی زیادی با اعتقاد شیعه دارد. در انجیل یوحنّا میخوانیم: و تختها دیدم و بر آنها نشستند و به ایشان حکومت داده شد و دیدم نفوس آنانی را که بهصفحۀ ۴۹جهت شهادت عیسی و کلام خدا سربریده شدند و آنانی را که وحش و صورتش را پرستشنکردند و نشان او را بر پیشانی و دست خود نپذیرفتند، زنده شدند و با مسیح هزار سالسلطنت کردند[ . مکاشفهء یوحنای رسول، باب بیستم، بند ۴ - ۵.] به هر روی از منظر دین مسیح پایان تاریخ، پایانی سربلند و شکوهمند و عصر خلاصیانسانهاست[ . انجیل لوقا، باب بیست و یکم، بند ۲۸ «و چون ابتدای این چیزها بشود راست شده سرهای خود را بلندکنید از آن جهت که خلاصی شما نزدیک است.»] قبل از حاکمیت مسیح و سلطنت هزار سالهاش جنگ وحشتناکی - درخاورمیانهء امروزی - رخ خواهد داد و در این نبرد مؤمنان راستین پیروز خواهند شد.عیسی(ع) با غلبه بر دجّال، او را از بین میبرد و شیطان هزار سال در بند خواهد بو[ . مکاشفهء یوحنا رسول، باب بیستم، بند ۲ و ۳.] تامردم را گمراه نکند. با این توضیح انسان پایان تاریخ، انسانی مؤمن است، نه لیبرال دموکرات. نشانههای عصر ظهور در انجیل، مشابه نشانههایی است که در روایات اسلامی بهتفصیل اشاره شده است. نزول حضرت عیسی(ع)، رجعت برخی از مردگان، ندایا صیحهءآسمانی، آمدن عیسی بر فراز ابر و نظایر آن[ . نک: کامل سلیمان، روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدیپور، ص ۵۵۷ - ۵۶۸.] ظهور منجی از سوی مذاهب مختلف مسیحیت، تفسیرهای متعددی برداشته است.آیت اللََّه امامی کاشانی که در سفرهای متعددی، با اندیشمندان و روحانیان مسیحیگفتگو داشته است؛ میگوید: همهء فرقههای مسیحی اعم از کاتولیکها، ارتدوکسها و پروتستانها معتقدند کهمسیح(ع) خواهد آمد. البته ارتدوکسها و پروتستانها مثل کاتولیکها قرص و محکمنیستند، آنان «دولت جهانی» را قبول دارند. مسیحیت را از نظر ایدئولوژی میتوانم به سهبخش تقسیم کنم: یک بخش آن کسانی هستند که مسأله ظهور مسیح(ع) را مربوط بهقیامت میدانند. یعنی حکومت جهانی را نمیپذیرند. آنان میگویند عالم آخرت که عدلخداوند ظهور نام دارد، حضرت مسیح(ع) مجرای عدل خداست و آنجاست که همه بهصفحۀ ۵۰کیفر و پاداششان میرسند. یک بخش هم میگویند؛ در دنیا حکومت عدل برپا خواهدشد و یک بخش آنان میگویند، عدالت را برپا خواهد کرد ولی نه حکومت را[ . نک: مصاحبه با آیت الله امامی کاشانی، فصلنامه انتظار، سال دوم، ش ۵ (پاییز ۱۳۸۱)، ص ۳۷ - ۵۶.] پایان سخن این است که اسلام بر ظهور دوم مسیح(ع)، صحه میگذارد. یعنی؛ جامعهءبشری در انتظار دو نفر برای نجات و رستگاری است، اولی مهدی(ع) و دومی مسیح(ع)وزیر آن حضرت که به حجة ابن الحسن العسکری اقتدا میکند[ . آیت الله امامی کاشانی (سخنرانی)، مهدویت (آیندهء بشر) (قم: کتابخانهء تخصصی حضرت صاحب الزمان (عج) وابسته به مسجد مقدس جمکران، جزوهء پیاده شده نوار شماره ۵۶) ص ۲ و ۳.
آینده جهان در نظر مسیحیت صهیونیستی
تاریخچه مبانی اعتقادی مسیحیت صهیونیستی مسیحیان صهیونیست کتاب مقدس (تورات) را وحی خداوند و پایه و انگیزهءصهیونیستصفحۀ ۵۴بودن خود میدانند. مهمترین اعتقادات این فرقه را به قرار زیر میتوان بیان کرد[ . پیشارا اواد (کالج مطالعات کتاب مقدس، بیت لحم)، «مسیحیت صهیونیستی» ترجمه فاطمه شفیعی سروستانی، مجله موعود، ش ۴۰، و نیز نک: بیانیه سومین کنگره بینالمللی مسیحیت صهیونیستی ترجمه نامبرده، مجله موعود شماره ۴۰.] ۱. استقرار مجدد: الهیات مسیحیت صهیونیستی بر اساس بازگشت دوباره یهود بهسرزمین موعود (فلسطین) بنا شده است. آنان معتقدند که خداوند این وعده را بهابراهیم، اسحاق، یعقوب و یوسف داده است و کلیسا باید در استقرار مجدد کمک کند: و بگوئید آنکه اسرائیل را پراکنده ساخت ایشان را جمع خواهد نمود[ . کتاب مقدس، کتاب ارمیاء نبی، باب سی و یکم، بند ۱۰.] مسیحیان صهیونیست تشکیل اسرائیل غاصب (در ۱۹۴۸) را تحقق پیش گوییهای کتابمقدس میدانند. ۲. برگزیدگی: پیروان این فرقه یهودیان را قوم برگزیده خداوند میدانند و ارتباطمنحصر به فردی بین خداو آنان قائل اند. ۳. بخش گرایی: مسیحیان صهیونیست، به بخش گرایی و وضع احکام دینی در هر دوره وعصر معتقدند. بر پایه این عقیده، خداوند جهان را از آغاز تا پایان بر اساس جدولی تدبیرکرده که به هر دوره از آن یک بخش گفته میشود و اسرائیل نقش مهمی در آخرین دورهبازی میکند، یعنی زمانی که دوباره به کشوری مستقل تبدیل میشو[ . نک: پیشارا اواد.]. ۴. تأدیب و رستگاری در سالهای آوارگی یهود: طبق این عقیده، پراکنده ساختن مردمیهود در سراسر جهان که به قرون و سالهای آوارگی معروف است، بر اساس تقدیرخداوند در طول قرون، تأدیب کننده و رستگاری بخش بوده است تا آگاهی و بصیرتخداوند اسرائیل رابه گوش ملتها برساند[ . بیانیه سومین کنگره بین المللی مسیحیت صهیونیستی، بند ۵.] ۵. ابدی بودن مالکیت اسرائیل برای یهود: در بیانیه سومین کنگره پیروان این فرقه، اسرائیلبر اساس پیمانی از سوی خداوند به عنوان ملک ابدی یهودیان به آنها اعطاء شده است[ . همان، بند ۱۰.]صفحۀ ۵۵۶. پیمان عیسی مسیح(ع) برای بازگشت به جهان: عیسی مسیح پیمان بسته که بهاورشلیم، اسرائیل و جهان بازگردد. اورشلیم شهر مقدس معتقدان به کتاب مقدس است.در زمان متقرّر عیسی مسیح(ع) باز خواهد گشت تا با نشستن بر تخت داوود در اورشلیمبا عدالت و صلح بر جهان حکمرانی کند[ . همان، بند ۳ و ۵.] ۷. حمایت مسیحیان از یهودیان: مسیحیان باید در مقابل اشکال مختلف تبعیض وغرض ورزی بر ضد یهودیان و کشور آنها بایستند و فعالانه راحتی و دوستی آنها راطلب کنند[ . همان، بند ۱۱.] ۸. وجوب مشارکت فعال مسیحیان مؤمن در کمک به یهود و اسرائیل: مسیحیان مؤمنتوسط کتاب مقدس دستور داده شدهاند که ریشههای عبری ایمان خود را تصدیق کنند وفعالانه به کمک و شرکت در برنامه خداوند برای تجمع دوباره یهودیان و استواری مجدداسرائیل در زمان کنونی بپردازند[ . همان، بند ۷.] ۹. وجوب توبه کلیسا: مسیحیان صهیونیست این امر که ملت یهود را در طول اعصار به نامخداوند کشتهاند و رنج و درد کشیدهاند سزاوار سرزنش میدانند. آنان کلیسا را متهم وبه توبه و ابراز پشیمانی از هر گونه گناه و فرمان و غفلت که بر علیه آنها انجام دادهدعوت میکنند[ . بند ۴.] ۱۰. اهل نجات بودن یهودیان مهاجر: طبق نظر مسیحیان صهیونیست، یهودیان بایداز سراسر جهان به فلسطین مهاجرت کنند و کشور اسرائیل در قلمرو رودخانه نیل تافرات به وجود آید و یهودیانی که به اسرائیل مهاجرت میکنند، اهل نجاتاند. مسیحیان صهیونیست برای اجرایی کردن عقیده خود درباره بازگشت عیسی مسیح(ع) وحاکمیت بر جهان آینده، معتقدند که دو مسجد مسلمانان یعنی الاقصی و صخره دربیتالمقدس باید به دست پیروان کتاب مقدس ویران شود و به جای آن معبد یا هیکلصفحۀ ۵۶سلیمان را بنا کنند و روزی که یهودیان این دو مسجد را منهدم کنند، جنگ نهایی و مقدسآخرالزمان یا آرماگدون به رهبری آمریکا و انگلیس آغاز میشود. چون این جنگ وحشتناک آغاز میشود، همه مسیحیان دوباره تولد یافته، توسط یکسفینه عظیم از دنیا به بهشت منتقل میشوند و همراه مسیح(ع) شاهد نابودی جهان وعذاب سخت خواهند بود. در جنگ آرماگدون زمانی که ضد مسیح یا دجال در حالپیروزی است مسیح همراه مسیحیانِ دوباره تولد یافته به جهان باز میگردد و با شکستدجال، حکومت جهانی خود را بر پا میسازد[ . نک: صهیونیسم مسیحی مجله معارف، ش ۲۰، ص ۷.] دیدگاه مسیحیان صهیونیست در بارهآینده جهان را به طور خلاصه میتوان به شکل زیر ترسیم کرد: مهاجرت یهودبه اسرائیل مممم تأسیس دولتاسرائیل تخریب مجسدالاقصی و مسجد صخره جنگآرماگدون ظهور مسیح وحاکمیت برجهان در پایان توجه به چند نکته در نقد اعتقاد مسیحیت صهیونیستی ضروری است: ۱. مسئله استقرار مجدد یهودیان در سرزمین موعود پیشتر با رهبری یوشع تحققیافته است. بنابراین تلاشهای فعلی یک بحث انحرافی است. اگر به فرض بپذیریمخداوند چنین وعدهای به یهود داده، در گذشته عملی شده است نه اینکه موکول بهآخرالزمان شده باشد. کتاب مقدس خود بر این سخن گواه است: پس یوشع تمامی زمین را بر حسب آنچه خداوند به موسی گفته بود گرفت و یوشع آن را بهبنی اسرائیل بر حسب فرقهها و اسباط ایشان به ملکیت بخشید و زمین از جنگ آرام گرفت[ . کتاب مقدس، یوشع، باب یازدهم، بند ۲۳.] تلاش امروز صهیونیستها با ایجاد یک غده سرطانی در جهان اسلام و سوء استفاده از افسانههولوکاست[ . یعنی اینکه هیتلر در جنگ جهانی دوم شش میلیون یهودی را در کورههای آدم سوزی سوزانده است.اساس این مطلب از سوی محققان ژرف اندیشی چون روژه گارودی زیر سئوال رفته و نادرستی آن برملا شده است و به فرض اینکه این افسانه به تعبیر رئیس محترم جمهور جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد درست باشد، اگر اروپاییان در حق یهودیان ظلم کردهاند، چرا مسلمانان باید تاوان آن را بدهند، خود آنان مکانی را در اروپا برای صهیونیستها در نظر بگیرند و فلسطین را به صاحبان اصلی آن واگذارند.] نمیتواند اسرائیل و صهیونیستها را نجات دهد؛ همان گونه که امام خمینی(رهصفحۀ ۵۷فرمود: اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود[ . صحیفه نور، ج ۱۷، ص ۱۴.] ۲. برگزیدگی قوم یهود مربوط به زمانی است که آنان تحت رهبری موسی(ع)، بهدستورات خداوند عمل میکردند و در مقابل فرعون برخاستند، اما آنان قدر این نعمترا ندانستند و با انحراف و گوساله پرستی (بت پرستی)، کشتن پیامبران و تجاوز از حدودو دستورات الهی خشم شدید خداوند علیه خود را برانگیختند تا جایی که به کینهتوزترین دشمنان علیه مؤمنان تبدیل شدند. قرآن کریم میفرماید: لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ (مائده: ۸۲) بنابراین آنان نه تنها قوم برگزیده خداوند نیستند، بلکه با این همه ظلم و ستم منفورترین قومدر نزد خدایند. ۳. اینکه اسرائیل در جدول تدبیر خداوند صاحب نقش است، این نقش با توجه بهعملکرد صهیونیستها اعم از یهودی و مسیحی بسیار منفی است. اساساً قابل تصورنیست که خداوندی که عادل است از یک کیان غاصب، نامشروع و ظالم برای اجرایهدف مقدس خود استفاده کند. ۴. بنی اسرائیل با ظلمهای وحشتناکی که در حق مردم خدا پرست فلسطین روامیدارند، نشان میدهند که آوارگی موجب تأدیبشان نبوده است و نه تنها رستگارنشدهاند، بلکه بر شقاوتشان افزوده شده است. ۵. کتاب مقدس نمیگوید که خدا سرزمین را به یهودیان داده است، میگوید خداوندسرزمین را به ثمره ابراهیم(ع) نوید داده است[ . نک: پیشارا اواد، مسیحیت صهیونیستی، موعود شماره ۴۰.] و ثمره حضرت ابراهیم(ع) در حالحاضر مسلماناناند که آیین او را همچون حج ابراهیمی به جا آورند و نه یهودیانصهیونیست که بر نژاد پرستی و اخراج ناحق فلسطینیان از سرزمین اصلی خود و ترورانسانهای بی گناه تأکید میکنند و به تعبیر قرآن بدترین دشمن مؤمناناند. صفحۀ ۵۸۷. آری، بازگشت عیسی مسیح(ع)، به عنوان یاور و وزیر حضرت مهدی (عج) درمنابع اسلامی تأیید شده است. ۸. به دلیل ظلم و ددمنشی حاکمان اسرائیل غاصب و پشتیبانان آنها در آمریکا،انگلیس و اروپا، مؤمنان مسیحی اگر به یهودیان و دولت اسرائیل کمک کنند، در ظلم آنهاشریک اند و خشم خداوند را بر میانگیزند و البته باید آن بخش از کلیسا و مسیحیان کهاز اسرائیل حمایت کردهاند، توبه کنند. پایان سخن این است که انسانهای مخلص و مؤمن راستین، اهل نجات و رستگاریاند، نه افراد شرور، ظالم و تروریست همچون آریل شارون[ . نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی.] قصاب انسانهای بی گناه دراردوگاههای صبرا و شتیلا و همراهان و پشتیبانان او مانند جورج بوش پسر که درافغانستان و عراق با کشتار مردم، تجاوز، اشغال و شکنجههای قرون وسطایی خود رویتاریخ را سیاه کرده است. پرسش ۱ - آیا مسیحیت صهیونیستی ریشه در کدام مذهب مسیحی دارد؟ تاریخچه ظهور آن را به اختصار بنویسید. ۲ - مسیحیت صهیونیستی را تعریف کنید. ۳ - چهار مورد از مبانی اعتقادی مسیحیت صهیونیستی را بنویسید. ۴ - دو مورد از مبانی اعتقادی مسیحیت صهیونیستی را نقد کنیدصفحۀ ۵۹
آینده جهان در نگاه دین اسلام
الف: نظر به مجموع تاریخ قرآن با طرح سنتهای الهی حاکم بر تاریخ، که تغییر و تحویل ناپذیرند و با پذیرشنقش ارادهء انسانها در دگرگونی آن، پایان خوشی برای تاریخ پیشبینی میکند. کتاب خدا با قاطعیت تمام، پیروزی نهایی دین اسلام، غلبهء قطعی صالحان و متقیان،کوتاه شدن دست ستمکاران و جباران را برای همیشه با پیروزی نهایی حق بر باطل نویدداده است. این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی نظامطبیعت، اطمینان به آینده و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان کار بشر است[ . شهید مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی(ع) از دیدگاه فلسفهء تاریخ، ص ۵ و ۶.] استاد شهید مطهری به درستی این نگاه قرآن را توضیح میدهد: از نظر قرآن مجید، از آغاز جهان همواره نبردی پیگیر میان گروه اهل حق و گروه اهلباطل، میان گروهی از طراز ابراهیم و موسی و عیسی و محمد(ص) و پیروان مؤمن آنها وگروهی از طراز نمرود و فرعون و جباران یهود و ابوسفیان و امثالهم برپا بوده است. هرفرعونی، موسایی در برابر خود داشته است «لکل فرعون موسی»... در این نبرد و ستیزها گاهیصفحۀ ۶۲حق و گاهی باطل پیروز بوده است. ولی البته این پیروزیها و شکستها بستگی به یکسلسله عوامل اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی داشته است...[ . همان، ص ۵۴ - ۵۵.] از مجموع آیات و روایاتاستنباط میشود که قیام مهدی موعود (عج) آخرین حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق وباطل است، که از آغاز جهان برپا بوده است مهدی موعود تحققبخش ایدهآل همهء انبیاء واولیاء و مردان مبارز راه حق است[ . همان، ص ۶۸.] از دیدگاه قرآن، آیندهء جهان از آن اسلام است و دولت آرمانی اسلام در آخرالزمانتحقق خواهد یافت. آیات زیر اثبات کنندهء این امر است: ۱- هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَیََ وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ (توبه: ۳۳ و صف: ۹) اوست خدایی که رسول خود (محمد مصطفی(ع)) را با دین حق به هدایت خلق فرستاد تا برهمهء ادیان عالم تسلط و برتری دهد هر چند مشرکان ناراضی و مخالف باشند. ۲- وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَاعِبَادِیَالصَََّلِحُونَ (انبیاء:۱۰۵) و ما بعد از تورات در زبور داود نوشتیم که البته بندگان نیکوکار من ملک زمین را وارث ومتصرف خواهند شد. ۳- وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ (قصص:۵) و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین فرودست شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان [ مردم ] گردانیم و ایشان را وارث [ زمین ] کنیم. ۴- قَالَ مُوسَیََ لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُهَا مَنْ یَشَاءُ مِنْعِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ (اعراف: ۱۲۸) موسی به قوم خود گفت از خدا یاری خواهید و صبر کنید که زمین ملک خداست و به هرکس از بندگان خواهد واگذارد و حسن عاقبت و پیروزی مخصوص اهل تقوا است. صفحۀ ۶۳۵- وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَالَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَیََ لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناًیَعْبُدُونَنِی لاَ یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً (نور: ۵۵) و خدا به کسانی از شما بندگان که ایمان آرد و نیکوکار گردد وعده فرموده که در زمینخلافت دهد، چنان که امم صالح پیغمبران سلف جانشین پیشینیان خود شدند و علاوه برخلافت، دین پسندیدهء آنان را بر همهء ادیان تمکین و تسلط عطا کند و به همهء مؤمنان پس ازخوف و اندیشه از دشمنان ایمنی کامل دهد که مرا به یگانگی بی هیچ شائبه شرک و ریاپرستش کنند. قرآن کریم در بیش از صد و بیست آیه به این معنی اشاره کرده و اعلام میکند که طبقاراده الهی حکومت ستم و حاکمیت شیاطین به پایان خواهد رسید و حتماً بندگان صالحخدا حکومت گیتی را از آن خود خواهند کرد، تا قوانین اسلام را به طور کامل و همهجانبه اجرا کنند و سعادت افراد بشر - حتی حیوانات و تمام موجودات زمین - تضمین وتأمین گردد و هدف نهایی از خلقت تحقق پذیرد[ . علامه سید هاشم حسینی بحرانی، سیمای حضرت مهدی(ع) در قرآن، ترجمهء المحجة فی ما نزل فی القائم الحجّة، مترجم: سید مهدی حائری قزوینی، ص ۲۳ - ۲۴.] آیات مذکور در سورههای بقره، آل عمران، نساء، اعراف، انفال، توبه، هود، یوسف،ابراهیم، حجر، نحل، اسراء، مریم، طه، انبیاء، حج، مؤمنون، نور، فرقان، شعراء، نمل،قصص، روم، سجده، سبأ، صافّات، ص، زمر، شوری، زخرف، دخان، جاثیه، محمد، فتح، ق،ذاریات، طور، قمر، رحمن، حدید، ممتحنه، صف، ملک، معارج، جن، مدثّر، تکویر،انشقاق، بروج، طارق، غاشیه، فجر، شمس، لیل، قدر، بیّنه و سورهء عصر ذکر شده است. علامه سید هاشم حسین حسینی بحرانی در کتاب «اَلمحَجَّةُ فِِی مَا نَزَلَ فِِی القائِم الحُجَّة(ع)»آیات مذکور را با استفاده از روایات تفسیر کرده است[ . نک: همان، ص ۳۶ - ۴۵۶.] تعدادی از آیات یادشده را در بخش پیشین کتاب (تئوریها) ذکر کردیم، بنابراین اصفحۀ ۶۴تکرار آنها پرهیز میکنیم. این آیات تصدیق کنندهء بشارت ادیان پیشین الهی به مسیحانفس جهانی است. بر این اساس، آیندهء جهان متعلق به اسلام است که در آخر الزمان تمام گیتی را فراخواهد گرفت و در این هیچ تردیدی راه ندارد زیرا: اولاً: باطل نابودشدنی است: بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْبَاطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ (انبیاء: ۲۱) بلکه حق را با شدت بر باطل افکنیم؛ پس حق، باطل را درهم میشکند، آنگاه از میان میرود. إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقاً (اسراء: ۸۱) به درستی که باطل نابودشدنی است. ثانیاً: خداوند نور خود را بر خلاف خواست کافران به اتمام خواهد رساند: یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ (صف: ۸) میخواهند نور خدا را با دهانهایشان خاموش سازند و خدا تمام کنندهء نور خویش است، هرچند کافران را خوش نیاید. ثالثاً: خداوند دین خود، دین حق یعنی اسلام را بر تمام ادیان غلبه خواهد داد. وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ (توبه: ۳۳ و صف: ۹) و دین حق [ اسلام ] تا آن را بر همهء ادیان عالم تسلط دهد. بر اساس روایات متواتر و بشارتهای پیامبر(ص) و معصومان(ع) این امر عظیم به دستولی الله الاعظم، حجة ابن الحسن العسکری(عج) با یاری مستضعفان، مؤمنان صالح ومتقیان[ . نک: به آیات انبیاء: ۱۰۵؛ قصص: ۵؛ اعراف: ۱۲۸ و نور: ۵۵.] حتی اگر از عمر جهان یک روز نیز باقی نمانده باشد، تحقق خواهد یافت. رسولگرامی اسلام در حدیثی که شیعه و سنی بر آن توافق دارند فرمود: لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدَّهْرِ اِلّا یَوْمٌ، لَبَعَثَ اللّهُ رَجُلاً مِنْ اَهْلِ بَیْتیِِ یَمْلَاُها عَدْلاً کَمََا مُلِئَتْ جوراً. صفحۀ ۶۵اگر باقی نماند از روزگار مگر یک روز، خدا حتماً مردی از اهل بیت مرا برمیانگیزد تا زمینرا از عدل پُر کند، همچنان که از ستم پر شده باشد[ . آیة اللََّه لطف اللََّه صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، جلد اول، ص ۳۸۰.]ب: نظر به اجزاء تاریخ اول - سنتهای مطلق: این سنّتها در همه جوامع و افراد در سه بخش جاری است: ۱- سنت هدایت به دست انبیاء ۲- سنت آزمایش ۳- سنت امداد الهی (اعم از اهل حق یاباطل، دنیاطلبان یا آخرتطلبان). آیات ۵۰ از سورهء طه «رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَیََ کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَهَدَیََ»، ۱۰ بلد، ۴۷ یونس، ۳۶ نحل و ۲۴ فاطر، بیانگر سنت اول است. آیات ۱۵۵ از سورهء بقره «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِوَالْأَنْفُسِ وَالَّثمَرَاتِ»، ۲۱۴ بقره، ۱۸۶ آل عمران، ۲۸ انفال و مانند آن بیانگر سنت دوماست. آیات ۲۰ سورهء شوری «مَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَمَن کَانَ یُرِیدُحَرْثَ الدُّنْیَا نُوْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِن نَصِیبٍ»، ۱۸ تا ۲۰ بنیاسرائیل، ۱۵ و ۱۶ هودسنّت نوع سوم را بیان میکند[ . همان، ص ۴۲۷ - ۴۳۷، برای توضیح بیشتر به همین منبع مراجعه شود.]دوم - سنتهای مقید: این سنن را که مشروط به اختیار مردم برای گزینش راه حق یا باطل است، میتوان بهدو دسته تقسیم کرد: نخست سنتهای مربوط به اهل حق و دوم سنتهای مربوط به اهلباطل. قوانین نخست، دربارهء کسانی است که دعوت انبیاء الهی را میپذیرند و در راه حقصفحۀ ۶۷گام برمیدارند. سنتهای «زیادت نعمتهای معنوی و اُخروی»، «تحبیب و تزیین ایمان»،«افزونی نعمتهای مادی و دنیوی» و سنت «پیروزی بر دشمنان» در شمار این دستهاند.آیات قرآنی فراوانی بر این نوع از سنت دلالت میکند[ . همان، ص ۴۳۷ - ۴۴۷.] سنتهای اهل باطل را میتوان تحت عنوان «زیادت ضلالت»، «تزیین اعمال»، «املاء واستدراج»، «امهال»، «شکست از دشمنان»، «ابتلاء به مصائب»، «تسلط مجرمان و مُترفان» و«استیصال» ذکر کرد. آیاتی که به صراحت از این نوع سنتها سخن میگوید نیز بسیار است[ . همان، ص ۴۴۷ - ۴۵۸.] برای درک بهتر نظر اسلام دربارهء آیندهء جهان، علاوه بر آنچه گذشت، ضروری استبه دیدگاه آیات الهی دربارهء خلقت انسان و سیر تحول سرنوشت بشر بر روی زمین توجهکنیم. بر اساس این نظر برای بشر دو دورهء اساسی وجود دارد: دورهء بهشت و دورهء زمین عصر بهشت[ . برای اطلاع بیشتر در این زمینه مراجعه کنید به کتاب «قصههای قرآن برگرفته از تفسر نمونه اثر آیت اللهمکارم شیرازی، تدوین سید حسین حسینی، ص ۱۷ - ۳۷. ضمناً بهشت مذکور بهشت موعود نیست.]، ابتدای خلقت انسان است که آدم و حوا در آن قرار دارند، این عصر،دورهء رفاه، نعمت، خوشی و عصر حق بوده است. عصر زمین، پس از ترک اولی آدم و حوابر اثر وسوسهء شیطان و هبوط آنها به زمین آغاز میشود و خود از سه مرحلهء زیر تشکیلشده است: ۱- مرحلهء هبوط و تشکیل امت واحده: پس از گناه آدم و حوا، آنان از بهشت راندهشده و به دنبال توبهشان در زمین ساکن شدند. این هبوط یا سقوط در حالی بود که: اولاً: برخی از آنان نسبت به برخی دیگر دشمن بودند؛ «بعضکم لبعضٍ عدوّ». (بقره:۳۶) ثانیاً: دسته جمعی بود یعنی آدم و حوا و شیطان همه به زمین هبوط کردند؛ «قُلْنَااهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعاً» (بقره: ۳۸) ثالثاً: مدّتدار و موقت بود؛ «وَلَکُم فِی الاَرضِ مُستَقَرٌ وَمَتاعٌ اِلی حِِین»(بقره: ۳۶) صفحۀ ۶۸رابعاً: هدایت الهی بر آنان نازل شد؛ «فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدیً فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلاَ خَوْفٌعَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ» (بقره: ۳۸) و به کسانی که کفر بورزند هشدار داده شد که در جهنمجاودانه خواهند بود (بقره: ۳۹). خامساً: آنان به تشکیل امت واحده[ . برای اطلاع بیشتر به تفاسیر قرآن مراجعه شود.] پرداختند: «کانَ النّاسُ اُمّةً وََاحدةً» (بقره: ۲۱۳) دراین مرحله خداوند انبیاء خود را با کتاب الهی برای هدایت مردم فرستاد (بقره: ۲۱۳). ۲- مرحلهء اختلاف، درگیری حق و باطل و تعاقب صلاح و فساد: این مرحله از زمانیآغاز میشود که انسانها به سرکشی و طغیان در بین خود پرداختند؛ «بغیاً بینهم» (بقره: ۲۱۳). درچنین شرایطی انبیاء و رسولان الهی به هدایت و داوری در اختلافات اقدام نمودند؛«لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیَما اخْتَلَفُوا فِیهِ» (بقره: ۲۱۳) و مؤمنان، هدایت یافته و به راه راسترهنمون شدند؛ «فَهَدَی اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ» (بقره:۲۱۳). در همین دوره است که از یک سو تضاد و درگیری بین حق و باطل استمرار دارد و ازسوی دیگر چرخهء وحدت یا صلاح فبغی و اختلاف یا فساد فوحدت یا صلاح،استمرار مییابد. در این مرحله انسانها و جوامع بشری با توجه به سنتهای مطلق و مقید - که قبلاًبرشمرده شد - و ارادهء خود، دورههای متناوبی از تشکیل جامعهء صالح و یا طاغوتی وفاسد را تجربه میکنند و چرخه درگیری حق و باطل یا تعاقب صلاح و فساد «تِلکَ الاَیّامَنُداوِلُها بَینَ النّاسِ» - (آل عمران: ۱۴۰ - ۱۴۱) همچنان استمرار مییابد. این درگیریها، گاه به پیروزی موقت باطل، ایجاد حکومتطاغوتی، تحریف دین، جامعهءدوقطبی مستضعف و مستکبر و ناامن میانجام[ . نک: آیات نور: ۵۵؛ قصص: ۵ و انبیاء: ۱۰۵.] و گاه پیروزی موقت حق، حکومتصالحان مستضعف، بازگشت به دین ناب، از بین رفتن جامعهء دوقطبی و برقراری امنیتاجتماعی را شاهدیم[ . نک: همان آیات، این آیات را صرفاً نمیتوان به دورهء آخرالزمان اختصاص داد چون اولاً افعال مضارع دال بر تداوم است و ثانیاً با س یا سوف به آینده موکول شده است. البته روشن است که یکی از مصادیق اساسی آن عصر آخرالزمان و دورهء ظهور حضرت مهدی (عج) است.]صفحۀ ۶۹با تشکیل دولت حق در هر مرحله، مردم در معرض انواع سنتهای الهی نظیر سنتهدایت، آزمایش، امداد و ابتلاء قرار داشتهاند. در صورت سربلندی از امتحان الهی،حکومت مؤمنان صالح تداوم یافته است، امّا با شکست خوردن در آزمایش الهی وسهلانگاری در اجرای قوانین، طاغوتیان روی کار آمدهاند. چون سنتهای خداوندهرگز تغییر نمییابد. «فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلاً وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلاً» (فاطر: ۴۳). براین اساس جوامع گاه پیشرفت داشتهاند و گاه زوال و انحطاط. با توجه به اختیار انسانهاو سنتهای الهی این پیشرفت و پسرفت تا پیروزی نهایی حق همچنان تداوم دارد. ۳- مرحلهء آخر الزمان، پایان تاریخ و پیروزی نهایی حق: این مرحله از زمانی آغاز میشود که با یک انقلاب انفسی، مردم به طور بنیادینخواستار نابودی باطل و تداوم حکومت حق گردند؛ «إِنَّ اللَّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّیََ یُغَیِّرُوا مَابِأَنفُسِهِمْ» (رعد: ۱۱) و طالب آن شوند که خداوند، از جانب خود ولی و نصیری برای آنانبفرستد «... وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا» (نساء: ۷۵). در چنینشرایطی خداوند بر اساس سنت هدایت و با توجه به اینکه مردم در آزمایش الهی موفقشدهاند، طبق سنت امداد به یاری آنان برخاسته، چون باطل نابود شدنی است، «إِنَالْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقاً» (اسراء: ۸۱) دین حق یعنی اسلام را بر سراسر گیتی حاکم خواهد کرد؛«وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ» (توبه: ۳۳ و صف: ۹) در این مرحله با ظهور ولی خدا حضرت حجة ابن الحسن العسکری ارواحنا لهالفداه،بندگان صالح خدا وارث زمین شده «أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَََّلِحُونَ» (انبیاء:۱۰۵)،امامت و وراثت مستضعفان زمین تحقق یافته «وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِوَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ» (قصص: ۵)، عصر قسط و عدالت بر اساس آیهء «لَقَدْ أَرْسَلْنَارُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید: ۲۵)، محقق و پایانتاریخ و آیندهء جهان از آن متقین خواهد بود. «إِنَّ الْأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُهَا مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِوَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ» (اعراف: ۱۲۸). صفحۀ ۷۰سیر تحول تاریخ در دید اسلام با توجه به آیات قرآن کریم چنین است: عصر بهشت ابتدای خلقت انسان عصر زمین آغاز تاریخ مرحله وحدت تشکیل امّت واحده مرحله اختلاف درگیری حق و باطلو دوره صلاح و فساد پیشرفت یا عقب گرد مرحلهپیروزی نهایی حق پایان تاریخ خلاصه سخن این است که از نظر اسلام، حرکت جبری و خطی تاریخ مردود است.تضاد حق و باطل و درگیری دائمی آن، گردش صلاح و فساد به میزان متفاوت، تا فرجامتاریخ تداوم دارد. مقارن پایان تاریخ حاکمیت ظلم و جور همه جا را فرا میگیرد. با ظهورمنجی بشریت، مهدی موعود (عج) که همکاری عیسی مسیح(ع) را در کنار خود دارد،عدالت در سراسر جهان حاکمیت یافته، فردای جهان - بر خلاف دیدگاههایی که آن رامتعلق به لیبرال دموکراسی و یا کمونیزم میداند - از آن اسلام خواهد بود. بدین سان پایانتاریخ، عصر پیروزی نهایی حق، دولت دینی، عدالت جهانی، حاکمیت وحی و شکوفاییتمدن الهی است و نه عصر سکولاریزم، اومانیزم و تمدن مادی. شایان ذکر است که ویژگیهای این دوره کاملاً روشن و روایات اسلامی آن را به خوبی توضیح داده اند.