1. تفکیک نژادی
موضوع تفکیک نژادی در قرن بیستم، با جدا کردن نیمکتها، توالتهای عمومی، مدارس، کافهها، کلیساها، سینماها و خدا میداند چه چیزهای دیگری مانند شکل بینی و یا رنگِ پوست انسانها به نقطه اوج خود رسیده بود. ریشه اندیشه تبعیض نژادی را باید در ایدئولوژیهای ویرانگر سده بیستم مانند راسیسم و فاشیسم و نیز اندیشه تکاملگرایی و خودبرتربینی نژادی سراغ گرفت. سردمداران رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی عمیقا به اصل «برتری نژادی» و طبیعی بودن تبعیضها باور داشتند. اندیشه فاشیسم نیز نابرابری را «طبیعی» تصور میکرد و خیر هر نژادی را در قرار گرفتن در جایگاه طبیعی خود میدانست. پیش از این همه، افرادی بودند که نظریه طبیعی امپریالیسم را مطرح کرده بودند و اعتقاد داشتند «استعمار» نتیجه طبیعی برتری یک نژاد بر نژادی دیگر است.2. لیبرالیسم منفی
سال 1949، اوج هراس آمریکا از کمونیسم بود. بسیاری از آمریکائیان کمونیسم را شیطانی میدانستند که قصد نابودی «زندگی آمریکایی» را دارد. در همین اثنا بود که مردی برای نجات آمریکا از خطر کمونیستهای سرخ پا به میدان نهاد: «سناتور جوزف مککارتی» از ایالت ویسکانسین. مککارتی به آمریکائیان گفت که زمان ترس فرارسیده است. او فهرستی از 205 کمونیست شناختهشده از کارکنان وزارت امور خارجه فراهم کرده بود. او هیچ نامی ارائه نداد اما بهشدت از آنچه نفوذ کمونیستها به درون دولت آمریکا و بهویژه وزارت خارجه نامیده میشد ابراز نگرانی کرد.3. تحریم
تحریم، واژه تازهای در عرصه بینالمللی نیست. اگرچه امروز مباحثی چون تحریمهای غرب علیه جمهوری اسلامی ایران و یا تحریم دوجانبه آمریکا و روسیه نقل محافل سیاسی و بینالمللی است اما قرن بیستم نیز موارد فراوانی از این نوع سیاست سلطه را به خود دیده است. یک بررسی اجمالی از تاریخ تحریمهای اقتصادی در سطح جهانی نشان دهنده آن است که دولت آمریکا همواره بزرگترین سهم را در کاربرد سیاست تحریم اقتصادی داشته است. در مجموع، دوسوم تحریم های اقتصادی جهان توسط دولت آمریکا اعمال گردیده است. از سال 1961، آمریکا کوبا را تحت تحریم اقتصادی قرار داد که به وابستگی اقتصاد این کشور به شوروی منجر شد. در فاصله جنگ جهانی اول تا سال 1990، یعنی در طول نزدیک به 75 سال، در مجموع 115 تحریم اقتصادی علیه کشورهای مختلف تصویب و به اجرا گذاشته شد که به طور متوسط برابر است با 1.5 تحریم در سال. دولت آمریکا مسئول 77 مورد از کل 115تحریمهای اقتصادی جهان، یعنی 67% کل تحریم ها در طی دوره 1918- 1990 بوده است.4. سلاح کشتار جمعی
پای سلاحهای کشتار جمعی هم از سده بیستم به تاریخ بشر وارد شد. در ۱۹۴۲ سران نظامی ژاپن پس از موفقیت مخفیانه، واحد نظامی ۷۳۱ را به سرکردگی شیرواشیمی دایر کردند. این واحد یکی از بزرگترین کارخانجات میکروبسازی جهان بود. در این واحد عامل بیماریهای طاعون، آبله، تیفوئید، پاراتیفوئید و انواع میکروبهای مولد تب و غیره مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفت. ژاپنیها موفق به تولید میکروبهای قوی بهمقدار فراوان شدند. ایشی از هزاران تن از اسیران چینی، روسی و آمریکائی بهعنوان موش آزمایشگاهی استفاده کرد و آنها را کشت. در شوروی سابق نیز در تأسیسات نظامی شماره ۱۹ مرکز تحقیقات و تولید سلاح بیولوژیک تولید میشد.5. دیکتاتوری و توتالیتاریسم
دیکتاتوری با اینکه مخصوث دوران مدرن است اما پدیده تازهای نیست و همواره در طول تاریخ بودهاند فرمانروایانی که بر جان و مال مردمان خود حاکم باشند. با این همه دیکتاتوری در سده بیستم، غالبا با یک واژه دیگر همراه بوده است: «توتالیتاریسم» یا تمامیخواهی. دولتهای تمامیتخواه افزون بر حوزههای سیاسی و حکومتی که کاملا به دولت و قدرت دولتی اختصاص دارد، حوزه خصوصی را نیز به اشغال خود در میآورند و میکوشند بر افکار شخصی و حریم خصوصی مردمان خود نیز وارد شوند. توتالیتارسیم ممکن است یا در غالب تودهای آن جلوهگر شود که نمونه بارز آن حکومتهای فاشیستی آلمان و ایتالیا است و یا امکان دارد که در یک قالب حزبی سازماندهی شود که حکومت حزب-دولت شوروی سابق بزرگترین نماینده آن به شمار میآید.6. جنگ سرد
جنگ سرد حاصل دوقطبی پدید آمده از پایان جنگ دوم بود. این نبرد در آغاز تنها در اروپا متمرکز بود اما در دهه پنجاه قرن بیستم بخشهای دیگر جهان را نیز به صحنههایی از این نبرد دوقطبی مبدل کرد. سوال اصلی این بود که چگونه دو کشور همپیمان در دوران جنگ تبدیل به دو طرف ایستاده در دو جناح مخالف در نبردی ایدئولوژیک شدند. این جنگ با روابطی کاملا سرد و تیره و سرشار از بدگمانی معروف به «جنگ سرد» شد.7. آلودگی محیط زیست
در دو دهه 70 و 80 میلادی، کارشناسان محیط زیست تمام تلاش خود را متوجه مبارزه با آلودگی و آثار ناشی از آن بر کره زمین کردند. در سالهای دهه 90 میلادی خطر این آثار از آلودگی رودخانهها فراتر رفت. جهان در حال مصرف انرژی و انتشار چنان مقادیر بالایی از گاز کربن در جو زمین بود که به نازک شدن لایه ازن، تنها لایه محافظت کننده زمین در برابر نور قوی خورشید انجامید. پیامد این حادثه، پدید آمدن تغییرات اقلیمی در جهان و گرمایش رو به افزایش کره زمین بود. برخی از مردم موضوع گرم شدن زمین را به حساب نگرانیهای بیش از اندازه کارشناسان گذاشتند اما، در حال حاضر همه دانشمندان در درستی این موضوع و جدی بودن مساله اتفاق نظر دارند.8. کودتا
کودتا فرآیندی است برای تغییر اجتماعی که با جنگ و انقلاب و انتخابات متفاوت است. کودتا مردم ندارد و از این جهت با انقلاب متفاوت است اما وجه غالب آن حضور فعال نظامیان در جریان تغییر است. اگر بنا باشد فهرست همه کودتاهای قرن را ردیف کنیم، به انتها نخواهیم رسید. در برهه هایی، کودتازدگی برای برخی کشورها چون پاکستان، هاییتی و ترکیه به «سنت» حکومتداری تبدیل شده بود. مردم آماده بودند که کودتاگران بعدی چه زمانی میآیند. در آمریکای لاتین، کمتر کشوری را میتوان یافت که کودتایی در تاریخ معاصرش نداشته باشد. هرچند کودتاهای چپگرایانه هم کم نداریم -به ویژه در میان کشورهای عربی در میانه قرن بیستم- اما به نظر میرسد راستگرایان به این شیوه علاقه بیشتری نشان داده اند. بهویژه در دهههای پرآشوب آمریکای لاتین. کودتا هم میتواند با درد و سرکوب باشد و هم بیسروصدا و خونریزی و حتی گاهی هم با حمایت مردمی. کودتا در آفریقا عموما تلفات فراوانی داشته است. بنابراین پربیراه نیست اگر سده بیستم را «قرن کودتا» نامید.9. سازمان ملل
در 26 ژوین 1945 منشور ملل متحد در سانفرانسیسکو به امضا رسید و در 24 اکتبر همان سال لازمالاجرا گردید. براساس منشور مزبور سازمانی بینالمللی به نام «سازمان ملل متحد» بهعنوان مرکزی برای هماهنگی اقداماتی در جهت حفظ صلح و امنیت بینالمللی با جلوگیری از جنگ و تجاوز، توسعه روابط دوستانه و احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی تاسیس شد و اولین مجمع عمومی این سازمان با 51عضو در 10 ژانویه 1946 در لندن تشکیل شد. تصویر سازمان ملل در اثر شکستها و رسواییهای اخیر بهاندازهای خدشهدار شده است که یادآوری اهداف خیرخواهانه آن در آغاز تاسیس، مشکل مینماید. تمامی نکات مربوط به سازمان ملل، از طرح جسورانه ساختمان آن گرفته تا کلاههای بِره آبی آسمانی سربازانش گویای این بود که یک دولت قدرتمند جهانی وارد میدان شده است.10. شهرها در حصار بتن
طرحها و نقشههایی هیجانانگیز شبیه به برجهای سر به فلک کشیده فیلمهای علمی-تخیلی که به آن شهرهای آسمانی میگفتند در قرن 20 سر بر آوردند. البته مهندسان و طراحان این آسمانخراشها خودشان در خانههای ویلایی و زیبا زندگی میکردند و انسانهای فقیر میماندند تا مزه زندگی را در ابرها مزهمزه کنند. در حقیقت مردم در این آسمانخراشهای بتنی به دور از سبزه و چمن و یا حتی پیادهرویی که بتوانند در آن قدم بزنند، محبوس بودند.