روابط بین الملل ــ دیپلماتیک ــ ( قادر توکلی کردلر)

مطالعه مسائل مختلف سیاست در سطوح داخلی و بین المللی و ارائه آن به علاقه مندان دانش سیاست و باز تاب آن از زوایای زیرین انسانی به دنیای واقعی نظام بین الملل که درحال تغییر و تحول است.

روابط بین الملل ــ دیپلماتیک ــ ( قادر توکلی کردلر)

مطالعه مسائل مختلف سیاست در سطوح داخلی و بین المللی و ارائه آن به علاقه مندان دانش سیاست و باز تاب آن از زوایای زیرین انسانی به دنیای واقعی نظام بین الملل که درحال تغییر و تحول است.

تاریخ و اصول روابط بین الملل (9)



تاریخ روابط بین الملل

قسمت نهم


143

استراتژى عدم تعهد412

عدم تعهد عبارت ا ست از روشى در سیاست خارجى که هوادار عدم تعهد نسبت به بلوکهاى قدرت مـى بـاشـد و در روابـط خـارجـى بـر اسـتـقـلال و آزادى ، انـتـخـاب و عـمـل ، تـاءکـیـد مـى ورزد. ایـن سـیـاسـت یـعـنـى نـپـیـوسـتـن بـه بـلوکـهـا و در عـیـن حـال ، بـرقـرارى روابـط دوسـتـانـه با تمام کشورها به نحوى که بتوان تعدیلى در صحنه روابط بین المللى ایجاد کرد.(413)

اسـتـراتـژى عدم تعهد، سیاست خارجى دولتهاى عضو جنبش غیر متعهدها را به گونه اى جهت مى دهد که : الف ـ همکارى و دوستى میان کشورهاى جهان سوم هر چه بیشتر افزایش یابد. ب ـ تنش و تـخـاصـم در روابـط بـیـن قـدرتهاى عمده کاهش یافته و محیط بین المللى مساعدى براى حفظ صـلح و امـنـیـت جـهـانـى فـراهـم گـردد. ج ـ بـا عدم وابستگى به بلوکهاى قدرت ، سیاست بى طـرفـى مـثـبـت اخـتـیـار کـرده تـا از ایـن طـریـق هـم زمـیـنـه هـاى حـفـظ استقلال و آزادى کشورهاى جهان سوم مهیا گردد و هم در موازنه قدرت بین المللى ، نقشى معادله دهنده براى این دولتها ایجاد شود.

زمینه هاى تاریخى ظهور استراتژى عدم تعهد

شـکـل گـیـرى جـنـبـش غـیر متعهدها به سالهاى بعد از جنگ جهانى دوم باز مى گردد؛ دورانى که مـلل تـحـت اسـتـعـمـار بـه تـازگـى از بـنـد اسـتـعـمـارگـران رهـیـده و بـه دنـبـال حـفـظ و تـثـبـیـت اسـتـقـلال و آزادى خـود بـودنـد. رهـبـرانـى چـون جـواهـر لعـل نـهرو، نخست وزیر هندوستان ، جمال عبدالناصر، رئیس جمهور مصر، احمد سوکارنو، رئیس جـمـهـور انـدونـزى و مارشال تیتو، رئیس جمهور یوگسلاوى (سابق )، با احساسات شدید ضد اسـتـعـمـارى ، بـنـیـاد حـرکتى را گذاشتند که بعدها (جنبش غیر متعهدها) نام گرفت . کنفرانسهاى مـلل آفـریـقـایـى ـ آسـیـایـى ، در نـهـایـت ، به کنفرانس (باندونگ ) ـ از شهرهاى اندونزى ـ در سـال 1334 ه‍ ـ ش / 1955 مـنـجـر گـردیـد کـه در آن 29 کـشـور شرکت داشتند. نطفه جنبش غیر مـتـعـهدها و اصول استراتژى عدم تعهد در این کنفرانس منعقد شد. در این کنفرانس ، براى نخستین بـار، کـشـورهاى تازه استقلال یافته ، خود را به عنوان یک واحد داراى آرمانهاى مشترک در کنار یـکـدیـگـر یـافـتـنـد و اصـول پـنـجـگـانـه مـعـروف بـه (پـانـچ شـیـل )(414) را در اعـلامـیـه مـربـوط بـه صـلح و هـمکارى جهانى گنجاندند. نخستین کـنـفـرانـس رسـمـى جـنـبـش عـدم تعهد در سال 1340 ه‍ ـ ش / 1961 در بلگراد گشایش یافت و اصول عدم تعهد به تدریج تبیین گردید.(415)

زمـیـنـه هـایـى کـه بـسـتـر شـکـل گـیـرى ایـن نـهـضـت را فـراهـم کـرد، عـبـارت بـود از: شـکـل گـیـرى نـظـام دو قـطبى ، برقرارى سیستم موازنه جدید قدرت ، اوج گیرى جنگ سرد در سـیـاسـت بـیـن المللى و تاءسیس کشورهاى نو استقلال و تازه از یوغ استعمار رها شده . در این شـرایـط کـه دولتـهـاى جـهـان نـاچـار بـودنـد بـه یـکـى از دو بلوک غرب یا شرق بپیوندند، کـشـورهاى آفریقایى ـ آسیایى با تشکیل جنبش غیر متعهدها، سیاست و الگوى نوینى را در پیش گرفتند.

اصـول حـاکـم بـر عـدم تـعـهـد: اسـتـراتـژى عـدم تـعـهـد، بـیـش از هـمـه ، مـتـاءثـر از اصـول مـوسـوم بـه (پـانـچ شـیـل ) اسـت ؛ ابتدا در موافقتنامه چین و هند بر سر مساءله تبت (در سال 1954/ 1333 ه‍ ـ ش ) این اصول به شرح زیر مورد توافق قرار گرفته بود.

1 ـ احترام متقابل به تمامیت ارضى و حاکمیت کشورها

2 ـ عدم دخالت دولتها در امور داخلى یکدیگر

3 ـ همزیستى مسالمت آمیز

4 ـ عدم تجاوز به یکدیگر

5 ـ برابرى و منافع متقابل (مساوات کشورها)(416)

اصـولى کـه ، طـى کـنـفرانسهاى متعدد این جنبش به عنوان استراتژى عدم تعهد معروف شده چنین است :

1 ـ احترام به حاکمیت و تمامیت ارضى کشورها.

2 ـ کـاهـش تشنجات و تضادهاى موجود در روابط بین المللى ناشى از تقسیم جهان به دو بلوک شرق و غرب

3 ـ مـخـالفـت بـا شـرکـت در اتحادیه هاى نظامى و خوددارى از واگذارى پایگاههاى نظامى به بلوکها

4 ـ پـشـتـیـبـانـى از مـنـشـور مـلل مـتـحـد و نـیـز اصـول مـسـلم حـقـوق بـیـن الملل


144

5 ـ استقلال تمامى ملل جهان و آزادى تمامى سرزمینهاى تحت استعمار

6 ـ همکارى مثبت بین المللى

7 ـ مـبـارزه بـا نـژاد پـرسـتـى ، اسـتـعـمـار و سـرمـایـه دارى در تـمـامـى اشکال آن

8 ـ حـل مـسـالمـت آمـیـز اخـتـلافـهـا از طـریـق روشـهـاى سـیـاسـى دوسـتـانـه و عـدم توسل به زور.

9 ـ لزوم خـلع سـلاح از طـریـق نـظـارتـهـاى بـیـن المـللى و امـضـاى قرارداد خلع سلاح توسط دولتهاى بزرگ .

10 ـ عدم مداخله در امور داخلى سایر کشورها

11 ـ مبارزه با توسعه نیافتگى اعم از اقتصادى و سیاسى (417)

استراتژى انزوا طلبى (418)

نشانه ها و شاخصهاى سیاست انزوا عبارت است از: سطح کم درگیرى در موضوعات مربوط به سـیـسـتـم ، تـعـداد کـم مـراودات دیـپـلمـاتـیـک و بـازرگـانـى و عـدم تمایل به متعهد نمودن نیروهاى نظامى به خارجیها.(419)

استراتژى انزواطلبى دربرگیرنده سیاست و جهت گیرى ویژه اى در روابط با سایر واحدهاى سـیـاسـى اسـت کـه بـر مـبـنـاى آن ، سـطـح روابـط بـا کـشـورهـاى دیـگـر بـه حدّاقل ممکن تنزّل مى یابد. حوزه اطلاق منافع دولت دارنده این استراتژى ، بسیار محدود بوده و تـنـهـا در قـلمـرو مـرزهـاى آن کشور معنا پیدا مى کند. بر طبق استراتژى انزواگرایى ، سیاست خـارجـى کـشـور بـه سـوى عـدم مـداخـله در امور بین المللى سوق داده شده و حفظ وضع موجود را پایه اقدامات خود قرار مى دهد.

ایـن اسـتـراتـژى در گـذشـتـه ، بـیـش از زمـان حاضر، مورد استفاده قرار مى گرفت ، زیرا تا قـبـل از قـرن بـیـسـتم ، به سبب محدود بودن روابط بین المللى ، خود بسندگى نسبى دولتها، مـوقـعـیـت خـاص ژئوپـولتـیـک ، مـیـزان انـدک وابـسـتـگـیـهـا و هـمـبـسـتـگـیـهـاى مـتـقـابـل مـیـان واحـدهـاى سـیـاسـى و سـیـستمهاى ارتباطى نسبتاً محدود، امکان در پیش گرفتن این اسـتـراتـژى وجـود داشـت . امـّا امـروزه کـه اقتصاد صنعتى و سرمایه دارى ، میزان وابستگى بین دولتـهـا را بـه مـراتب افزایش داده ، به طور طبیعى ، انتخاب این جهت گیرى در سیاست خارجى چندان آسان نخواهد بود.(420)

بـررسـى تـاریـخـى دولتـهـا، بـیـانـگـر آن اسـت کـه کشورهاى آمریکا، ژاپن ، چین ، آلبانى ، نـپـال و... در برخى از دوره ها داراى این استراتژى بوده اند.علت انتخاب این استراتژى براى هـر کـشـور، مـتـفـاوت بـوده اسـت . دلایـل سـیـاست انزواگرایى دولت آمریکا در قرن نوزدهم به مـسـائلى چـون خـود بـسندگى اقتصادى ، تاءمین امنیت توسط انگلستان ، جدایى ایدئولوژیک از اروپـاى مـسـلط بـر جـهان و دورى جغرافیایى مربوط مى شود. دولتهاى ژاپن و چین براى حفظ سنتهاى فرهنگى و ملى و پرهیز از سلطه بیگانگان از این استراتژى پیروى مى کردند. کشور آلبانى بعد از سلطه کمونیستها بر این سرزمین ـ بعد از جنگ جهانى دوم ـ به استراتژى انزوا طلبى روى آورد. علت اصلى این امر از اختلافات ایدئولوژیک رهبران آلبانى با رهبران سایر کـشـورهـاى سـوسـیـالیـسـتـى نـشـاءت مـى گـرفـت . دولت نـپـال نـیـز بـه دلایـل جـغـرافـیـایـى یـعـنـى مـحـصـور بـودن در مـیـان کـوهـهـا، تمایل به این استراتژى در سیاست خارجى خود داشته است .(421)

استراتژى اتحاد و ائتلاف (422)

اسـتـراتـژى اتـحـاد و ائتـلاف به معناى پذیرش اصل تعهد نسبت به سایر کشورها در سیاست خارجى یک کشور است . این تعهد مى تواند داراى ابعاد نظامى و امنیتى ، اقتصادى ، سیاسى و یا فـرهـنـگـى بـاشـد. بـراسـاس ایـن اسـتـراتـژى ، تحقق اهداف و منافع ملى کشور در گرو ادغام تـوانـایـیـهـاى کـشـور بـا تـوانـایـیـهـاى بـرخـى از کـشـورهـاسـت و در ایـن صـورت ، سـیاست تـشـکـیل اتحادیه یا بلوک ، مى تواند ضامن و پشتوانه اجرایى مناسبى براى پیشبرد برنامه هاى سیاست خارجى دولت باشد.

هدفها و منافع مشترک یا تهدید و خطر مشترک ، زمینه ساز عمده اتخاذ این استراتژى مى باشد. بازار مشترک اروپا، نمونه اى از این دست ، است . قاره اروپا، بویژه اروپاى باخترى ، در پى افـزایـش رونـد تـوسـعـه و هـمکارى قاره اى و کسب مجدد اعتبار بین المللى ، به ایجاد اتحادیه اقتصادى دست زد، در حالى که پیمان آتلانتیک شمالى (ناتو)، به جهت تهدید مشترک دولتهاى غربى از جانب دولت کمونیستى اتحاد شوروى (سابق )، بنیاد گذارده شد.


145

ایـن نـوع جـهـت گـیـرى در سـیـاسـت خـارجـى جـایـگـاه ویـژه اى در دنـیـاى امـروز دارد، مـجـمـوعـه عـوامـل نـیـازهـاى داخلى ، میزان برخوردارى از قدرت ، شرایط جغرافیایى و ژئوپلتیک ، میزان تـهـدیـدات و فـشارهاى بین المللى و همچنین ساختار و نظام بین المللى ، دولتها را به انتخاب ایـن سـیـاسـت سوق مى دهد. وابستگى متقابل که فرآیند رو به رشد دنیاى معاصر در همه ابعاد اسـت ، دولتـهـا را وادار مـى کند تا با اتحاد و ائتلاف با سایر دولتها به مقاصد خویش جامه عمل بپوشانند.

صلح و جنگ در روابط بین الملل

جنگ به عنوان یک واقعیت اجتماعى همیشه در زندگى انسان وجود داشته است . تداوم و استمرار جنگ در روابـط بـیـن جـوامـع ، مـوجب تفسیرهاى متفاوت و متعارض گردیده ، بگونه اى که عدّه اى این پـدیـده اجـتـمـاعـى را ناشى از جهالت و ضلالت آدمیان دانسته اند؛ در حالى که برخى آن را از نـتـایـج عـالیـتـریـن مرحله عقل و خرد اعلام کرده اند. از نظر بعضى دیگر، جنگ باید از عرصه حـیـات اجتماعى رخت بربندد؛ امّا عدّه اى اعتقادشان بر آن است که این پدیده براى جامعه انسانى ضرورت داشته ، مرحله اى از کمال و پیشرفت تمدن محسوب مى گردد. چنین تضادى در اندیشه ها و افکار در باب جنگ و به دنبال آن در مورد صلح ، ما را بر آن مى دارد که برخى از وجوه این پـدیـده را بـا تـعـمـّق و ژرف نـگـرى بـیـشـتـرى مـورد تـجـزیـه و تحلیل قرار دهیم .


146

مفهوم جنگ

بـه رغـم اهـمـیـّت مـوضـوع و تـحـقـیـقـات گـسـتـرده و پـردامـنـه در مـورد جـنـگ ، تـعـریف واحد و قابل قبول دانشمندان علوم اجتماعى ، درباره آن ارائه نشده است . هر یک از محققان ، با تکیه بر جـنـبـه خـاصـى از پـدیـده جـنـگ ، تـعریفى از آن ارائه مى دهند؛ تنها یک اجماع نظر را مى توان مـلاحظه کرد و آن اینکه جنگ در زمره (منازعه خشونت آمیز جمعى ) است . از این رو، تعریف منازعه ، مقدم بر ارائه تعریف جنگ مى باشد.

واژه منازعه (423) معمولاً به وضعیتى اشاره دارد که در آن گروه انسانى معینى (خواه قـبـیـله اى ، قومى ، زبانى ، فرهنگى ، مذهبى ، اقتصادى ـ اجتماعى ، سیاسى ، و یا غیر آن ) با گـروهـهـاى انـسـانى معین دیگرى به دلیل ناسازگارى واقعى یا ظاهرى اهدافشان ، تعارضى آگاهانه داشته باشند.(424)

منازعه خشونت آمیز دسته جمعى ، دربرگیرنده وضعیتى است که براى حلّ تعارض موجود بین دو گـروه انـسـانـى ، از شـیـوه تـوسـل بـه زور و خـشونت استفاده مى شود. جنگ ، زیر مجموعه چنین وضـعـیـتـى اسـت کـه در طـول تـاریخ ، به دفعات در روابط بین سرزمینها و اجتماعات انسانى مـشـاهـده شـده اسـت . بـا شـناخت اجمالى منازعه ، مى توان به تعریفهاى مختلف دانشمندان از جنگ پرداخت .

(فـون بـوگـوسـلافـسـکـى ) در تـعـریـف جـنـگ مـى گـوید: (منازعه گروه مشخصى از انسانها، قبایل ، ملتها، مردم یا دولتها علیه یک گروه مشابه یا متجانس دیگر). (لاگورژت ) این تعریف را ارائه مـى دهـد: (جـنـگ ، مـبـارزه خـشنى است که بین دو یا چند گروه همنوع در اثر تمایلات یا خـواسـتـه هـایى که دارند، صورت مى گیرد). به اعتقاد (کونیسى رایت )، محقق برجسته روابط بـیـن المـلل ، تـعـریـف جنگ چنین است : (جنگ مى تواند نزاع همزمان میان نیروهاى مسلح ، احساسات مردمى ، تعصبات حقوقى و فرهنگهاى ملى تلقى شود).(425)

شـایـد تـعـریـف (گـاسـتـون بوتول ) جامعه شناس مشهور جنگ و صلح ، داراى جامعیّت بیشترى باشد.

جنگ ، مبارزه مسلحانه و خونین بین گروههاى سازمان یافته است .(426)

در این تعریف ، عناصرى چند نهفته است . نخست آنکه جنگ ، نوعى از منازعه خشونت آمیز و مسلحانه اسـت ؛ آن هـم خـشـونـتـى کـه خـونـین است و قتل و کشتار انسانها را در پى دارد. دوم آنکه ، نظم و سـازمـان یـافـتـگى گروههاى درگیر، از خصلتهاى اساسى جنگ است . جنگ همواره داراى (غایت و هدف ، (طرح و برنامه ) و (سازمان و نظم خاص ) مى باشد.


147

علل عمده جنگ

یـکـى از مـحـورهـاى اسـاسـى مـورد بـحـث نـظـریـه پـردازان جـنـگ ، عـوامـل و ریـشـه هـاى ایـجـادى تـعـارض و خشونت در جامعه انسانى است . تئورى سازى در باب عـلل و عـوامـل جـنـگ ، در رشـتـه هـاى علمى روان شناسى ، جامعه شناسى ، انسان شناسى ، زیست شـنـاسـى ، عـلم سـیـاسـت و روابـط بـیـن المـلل ، رواج داشـتـه و دارد. تـحـلیل این جنبه جنگ ـ ریشه ها و علل ـ از گستردگى ویژه اى برخوردار است که در اینجا، به اخـتـصـار، بـه مـهـمـتـریـن آنـهـا اشـاره مـى شـود. هـمـچـنـیـن ، ذکر این نکته بجاست که بررسى عـلل جـنـگ در ایـن مـقـال ، مـنـحـصـر بـه جـنـگ در روابـط بـیـن جـوامـع و دولتـهـاسـت و عـوامـل جنگ داخلى هر چند ممکن است وجوه اشتراکى با جنگ میان دولتها داشته باشد، خود تحقیقات دیگرى را مى طلبد.

1ـ غریزه پرخاشگرى (427)

تـحـلیـل روانـشـنـاسـان ، بـه طـور عـمـده ، بـه نـقـش و تـاءثـیـر مـسـائل روانـى افـراد بـر رفـتـار فـردى و گـروهـى تـاءکـیـد دارد. شـنـاخـت و تـجـزیـه و تحلیل ساخت روانى افراد، مى تواند ریشه رفتار و روابط آدمى را در جامعه انسانى بخوبى بـنـمـایـانـد. از ایـن رو، مـطالعه و بررسى در سطح (خُرد)(428) یعنى فرد و طبیعت انسان ، راهگشاى مطمئنى براى تبیین مسائل انسانى از جمله منازعه و جنگ است .(429)

بـر طـبـق ایـده نـظـریه پردازان غریزه پرخاشگرى ، ریشه تنازع ، اختلاف ، کشمکش و جنگ را بـایـد در نهاد و طبیعت انسان جستجو کرد. ذات آدمى ، قدرت طلب ، ستیزه جو، خودخواه و جاه طلب بـوده و چـنـیـن سرشت و خمیر مایه درونى ، براى وجود و بروز منازعه و جنگ کفایت مى کند. به اعـتـقـاد رئالیـسـتـهـا(430)، کـه بـا دیـد بـدبینانه نسبت به نهاد انسان ، مکتب (واقع گـرایـى ) را در روابـط بـیـن المـلل بـنیاد نهاده اند، ستیزه جویى ذاتى انسان ، نه تنها منشاء رفـتـار خـشـونـت آمیز فردى است ، بلکه عامل جنگ در روابط بین جوامع و دولتها نیز مى باشد. حـکـومـتـهـا، هـمـانـنـد انـسـان ، قـدرت طـلب ، سـتـیـزه جـو و در پـى مـنـافـع مـلى هـسـتـنـد و ایـن اصـل کـه : (سـیـاسـت ، تلاشى است براى به دست آوردن قدرت )(431). بر عرصه روابـط بـیـن المـللى حـاکـم اسـت . حـفـظ، افـزایـش و نـمـایـش قـدرت ، جـزو جـوهره سیاست بین المـلل اسـت و ایـن ویـژگـیـهـا بـراى وقـوع جـنـگ ، خـود کـافـى و مـسـاعـد اسـت . مـورگـانتا(432)، مؤ سس مکتب سیاست قدرت که نظام فکرى او هنوز کماکان بر اذهان انـدیـشـمـنـدان روابـط بـیـن المـللى سـلطـه دارد، ریـشـه هـاى جـنـگ را در تحلیل فوق مى داند.(433)

تـبـیـیـن زیست شناسان ، مردم شناسان و روان شناسان از ریشه جنگ ، چنین است : در ساخت غرائز انـسـان ، تـمـایـل بـه نـابـود کـردن خـود، خـود کـشـى و مـرگ (طـبـق نـظـریـات فـرویـد) یـا تـمـایـل بـه کـسـب قـدرت نـهـفـتـه اسـت . در واقـع ، غـریـزه پـرخـاشـگـرى ، بـخـشـى از تـکـامـل و تـکـویـن طـبیعى است که در نهاد بشر به امانت نهاده شده است . غریزه پرخاشگرى و تـهـاجـم طـلبـى ، هـرگـاه زمـیـنـه مـسـاعـد و مـطـلوبـى پـیـدا کـنـد، فـعـّال گـردیـده و انـگـیـزه رفتار خشونت آمیز را در انسان به وجود مى آورد. در نظریات جدید عـنـوان شـده در ایـن رشـتـه ، تـوان و نـیـروى تـهـاجـمـى مـرمـوزى کـه تـوسـط فـعـل و انـفـعـالات درونى یا برونى مى تواند فعال شود، پذیرفته شده است . نهایت اینکه ، انسان در نظام رقابت بر سر مواد طبیعت یا مصنوعات بشرى ، همواره ناچار است به کمک مکانیسم درونى پرخاشگرى ، در یک رابطه پیچیده اجتماعى به مبارزه برخیزد که بخشى از این مبارزه را (منازعه و جنگ ) تشکیل مى دهد.(434)

2ـ ناسیونالیسم (435) (ملى گرایى )

نـاسـیـونالیسم به عنوان یک پدیده سیاسى و اجتماعى ، جایگاهى ویژه در جریانات تاریخى دوران معاصر داشته و دارد، بگونه اى که به آن لقب (بمب سیاسى ) داده اند(436) و حـوادث مـتـعـارضـى را نـاشـى از آن دانـسـتـه انـد. قبل از آنکه علت جنگ را با نگرش به پدیده نـاسـیونالیسم توضیح دهیم ، ارائه تعریفى از آن ، خالى از فایده نیست . از آنجا که تعریف واحـد و جـامـع در عـلوم اجـتماعى بسیار دشوار است ، انتخاب مناسب ترین تعریفها، کمک شایانى به درک آسانتر موضوع خواهد کرد.


148

نـاسـیـونـالیسم ، که نتیجه عوامل سیاسى ، اقتصادى ، اجتماعى و فرهنگى است ، عبارت است از کـیـفـیـت تـفکر و احساس یک دسته مردمى که در محیط محدود جغرافیایى زندگى مى کنند و با یک زبـان مـشـترک سخن مى گویند و داراى ادبیاتى هستند که از آرزوهاى ملى ایشان حکایت مى کند و رسـوم و عـادات مشترکى آنان را به هم پیوسته است و به قهرمانان خویش احترام مى گذارند و احیاناً پیرو یک دین مى باشند.(437)

نـاسـیـونـالیـسـم ، اثـر احـسـاسـى دوگـانـه بـر گـروهـى از مـردم دارد. اول آن کـه ، تـعـلّق خـاطـر، وحـدت و هـمـبستگى بین افراد یک جامعه را به خاطر داشتن ارزشهاى مـشـتـرک (تـاریـخ ، زبـان ، نـژاد، دشمن مشترک و فرهنگ عمومى ) به اوج مى رساند. دوم آن که احساس ‍ اختلاف و تفاوت اساسى افراد جامعه را نسبت به افراد و گروههاى دیگر جوامع برمى انـگـیـزد.(438) ایـن تـاءثـیـرات دو جـانـبـه ، به خودى خود، محرکهایى از احساسات تهاجم و تخاصم را ایجاد مى کند.

روح نـاسـیـونالیسم ، تمایل شدید به وحدت و استقلال سیاسى است که در قالب ملّت ـ کشور تـجـلى و نـمـود پـیـدا مى کند. ویژگیهایى چون : خود را تافته جدا بافته از دیگران دانستن ، دیـگـران را بـیـگـانـه تـلقى کردن ، اعتقاد به برترى و رجحان فرهنگ و تمدن خویش ، تعقیب منافع ملى و خواستن همه چیز براى رفاه ملّى خود و... زمینه هاى مساعدى را براى سیاستهاى جنگ طـلبـانـه فـراهـم مـى سـازد. در واقـع ، ایـن جـنـبه هاى ناسیونالیسم ، آن را به عنوان یکى از عـوامـل مـوجـده جـنگ قرار داده است . یکى از ریشه هاى جنگهاى اروپایى در قرن نوزدهم و جنگهاى جـهـانى اوّل و دوّم را پدیده ناسیونالیسم دانسته اند. ایالتهاى ( آلزاس ‍ و لُرن )، (ایالتهاى آزاد نـشـده ایـتـالیـایـى )، (مـلیـتـهاى تحت اداره اطریش ـ هنگرى ) و (مردم سرزمینهاى بالکان )، مـوجـبـات بـرافـروخـتـن شعله هاى جنگ جهانى اوّل بوده اند که وجه مشترک همه آنها، روح ستیزه جویى ناسیونالیسم و رسیدن به یک ملّت واحد بود.(439)

گـسـتـرش ملّى گرایى در قاره هاى آسیا و آفریقا که تحت استعمار اروپاییان قرار داشتند، از عـلل مهم جنگهاى ضد استعمارى و مبارزات نهضتهاى آزادى بخش محسوب مى شود. احساس و تفکر تشکیل ملّت مستقل و مبارزه مسلحانه علیه سلطه گران استعمارگر، سرآغاز و منشاء جنگهاى متعددى بـعـد از جـنـگ جـهـانـى دوم بـوده کـه جـنگ آزادى بخش الجزایر علیه استعمار فرانسه ، یکى از نمونه هاى آن است .(440)

3ـ تنازع بقا و فضاى حیاتى (441)

تـئوریـسـین هاى معتقد به (داروینیسم اجتماعى )(442)، ریشه جنگ را در تنازع بقا مى دانـنـد. (دارویـن )، زیـسـت شناس ‍ مشهور اروپایى ، نظریه (انتخاب اصلح ) را در میان جانوران ارائه داد. زندگى جانوران در طبیعت بر این اصل استوار است : مبارزه براى زیستن و زنده ماندن . در این مبارزه ، اصلحِ موجودات یعنى قوى ترین آنها زنده خواهند ماند و به طور طبیعى ، طبقه ضـعیف و ناتوان از ادامه حیات باز مى ماند. بدین سان ، تنازع و جنگ به عنوان یک امر طبیعى ، پذیرفته شده و حکم به حقّانیت آن داده شد.(443)

دارویـنـیـستهاى اجتماعى ، احکام و قضایاى فوق را به جامعه انسانى سرایت دادند. منازعه و جنگ بـیـن جـوامـع و مـلتـهـا، ریـشه در مبارزه اى دائمى براى انتخاب اصلح دارد. انگیزه آدمیان براى جـنـگـیـدن ، انـگـیزه آنها براى زنده ماندن است . پیشرفت تمدن و بشریت ، بستگى تام به این مـبـارزه دارد. مـلتهایى که در مبارزه و جنگ ، سرافرازانه زنده بمانند، سردمدار تمدن و ترقى خـواهند بود. پس ، نقش جنگ به عنوان پیش برنده تاریخ و حیات جامعه انسانى و تعالى تمدن مـى بـاشـد و بـراى آن ، هـیـچ انـگـیـزه اى جـز انگیزه طبیعى زنده ماندن و ترقى ، متصور نیست .(444)

اسـتـدلال طرفداران (فضاى حیاتى )، تقریباً شبیه پیروان نظریه (تنازع بقا) است و انگاره هـاى آن را در خـود نـهفته دارد. جامعه ، همانند موجود بیولوژیک ، داراى حیات و ممات است و براى حـیـات خود، نیازمند به فضاى حیاتى مناسب است ؛ بدین معنا که ، جامعه انسانى مانند هر موجود زنـده ، تـولد، رشـد و بـالنـدگـى و مـرگ را در سـیـر مـراحل تاریخى خود طى مى کند. به طور مثال ، میزان تغذیه و فضاى لازم براى رشد فرزند آدمى در مرحله نوزادى ، بسیار اندک است ، امّا چون به مرحله جوانى و بلوغ رسید، غذا و فضاى بـیـشـتـرى را مـى طـلبـد تـا حـیـات وى تـضـمـیـن شـود. جـامـعـه نـیـز ایـن مـراحـل را طـى مـى کـنـد. از این رو، جنگ براى استمرار پویایى جوامع ضرورت دارد و اگر این رونـد مـختل شود، دوران فترت و فرسودگى و در نهایت مرگ جامعه فرا مى رسد. بدین روى ، علت اساسى جنگ را نباید در میان بسترهاى سیاسى ، اجتماعى و فرهنگى جستجو کرد، بلکه این پـدیـده تـنـهـا در بـسـتـر حـیـات طـبـیـعـى جـامـعـه انـسـانـى رو بـه پـیـشـرفـت و تـمـدن ، قابل تحلیل است .(445)


149

غـالب نـظـریـه پـردازان جـنـگ طـلب بـه سـیـاق فـوق ، تـجـزیـه و تـحـلیـل کـرده انـد؛ بـویـژه فـیـلسـوفـان قـرن نـوزدهـم آلمـان ـ هـگـل ، نـیـچـه ، تـرایـچـکه و برنهاردى ـ جنگ را یک ضرورت اجتناب ناپذیر براى حفظ سلامت اخـلاقـى جـوامـع و تـعـیـیـن مـلل پرچمدار تمدن و ترقى تلقى مى کردند. صلح ، یک ناکامى و عـامـل بازدارنده رشد (انسان برتر) است ؛ در حالى که جنگ ، احیاگر تمدن و جوامع اصلح است .(446)

4ـ عامل اقتصادى (447)

ایـن اعـتـقـاد که جنگ ، ریشه در مسائل اقتصادى دارد، هم در میان لیبرالها و هم در نزد مارکسیستها، جـایـگاهى ویژه دارد. (هابسون ) و (جریم نیتام ) از لیبرالها و (مارکس )، (روزا لوکزامبورگ ) و (لنـیـن ) از مـارکـسـیـسـتـهـا، تـوجـیـه و تـحـلیـل خـود را از جـنـگ در مـیـان جـوامـع بـشـرى ، بـر عـامل اقتصاد بنا نهاده اند. توجّه به این نکته ضرورى است که اصولاً تبیین جنگ با نگرش به عـامـل اقـتـصـادى ، بـه دوران اسـتـعـمـار و امـپـریـالیـسـم مربوط مى شود و جنگهاى استعمارى و امپریالیستى ، بستر چنین تحلیلى را فراهم کردند.

(هابسون ) معتقد بود که مازاد سرمایه در جامعه سرمایه دارى و لزوم سرمایه گذارى در خارج از ایـن جـامـعـه ، عـامـل اصـلى امـپـریـالیـسـم و جـنـگ اسـت . تـحـلیـل هـابـسـون بـا مـشـاهـده جـنـگ بـوئرهـا(448) شـکـل گـرفـت و تـاحـدودى خـشـونـت نـیـروهـاى انـگـلیسى در این نبرد را بررسى و تبیین کرده بود.(449) (جرمى بنتام ) نیز مى گفت : دولتهاى اروپایى عصر استعمار، مستعمرات را بـه مـنـزله بـازارهـاى مـصرف صنایع و بازرگانى خود تلقى مى کنند. جستجوى مستعمرات جـدیـد، علت تجاوز کارى انگلیسهاست . (بنتام ) رهایى مستعمرات را تنها راه توقف جنگ اعلام مى کرد.(450)

مـارکـسـیـسـتـهـا، خـصـلت سـودگـرایـانـه نـظـام سـرمـایـه دارى را عامل اصلى جنگهاى امپریالیستى بر مى شمرند. در تئورى مارکسیسم ، نیروهاى اقتصادى ارجحیت داشـتـه و نقش تعیین کننده اى در تحولات و حرکت تاریخ دارند. در واقع ، تبیین تمامى تحولات درون جـوامـع و بـیـن جـوامـع مـى بـایـسـت منحصراً با نقش تعیین کننده نیروهاى تولید و روابط اقـتـصـادى انـجـام پـذیـرد. بـنـابـر تـحـلیـل مـارکـس ، وجـود ارزش اضـافـى کـار و تـبـدیل آن به سرمایه ، موجب تکاثر ثروت مى گردد. امّا تضادها و بحرانهاى جامعه سرمایه دارى ، کـاهـش نـرخ سـود را باعث شده و در نتیجه ، تنها خشونت و نبرد مى تواند کمک کننده چنین بـحـرانـى در جـامـعـه سـرمـایـه دارى بـاشـد. مـبـانـى ایـن تـئورى ، بـعدها توسط مارکسیستها تکامل یافت و علت اساسى جنگ بین جوامع را ترسیم کرد.(451)

(روزا لوکـزامـبـورگ )، از نـظـریـه پـردازان مـارکـسـیـسـتـى ، حـل تـضـادهـاى جـامـعـه سـرمایه دارى را در گسترش برون مرزى آن جستجو مى کرد. پدیده هاى وابـسـته به امپریالیسم یعنى کارتلها، سازمانهاى انحصارى ، سرمایه گذارى سنگین خارجى در جـهان غیر سرمایه دارى و جنگ بین کشورهاى رقیب سرمایه دارى ، از جمله بنیادهاى نظریه او مـى باشند. نظام سرمایه دارى براى حل تعارضات درونى خود، دست به گسترش فعالیتهاى بـرون مـرزى مـى زنـد، امّا از آنجا که سرزمینهاى مستعمراتى ، محدود هستند، به ناچار، جنگ بین امـپـریـالیـسـتـهـا بـه وقـوع مى پیوندد. پس ریشه جنگ را باید در ویژگى سودجویانه نظام سرمایه دارى جستجو کرد.(452)

لنـیـن در کـتـاب (امـپـریـالیـسـم ، مـرحـله نـهـایى سرمایه دارى )، تقریباً تحلیلى مشابه روزا لوکـزامـبـورگ ارائه مـى دهـد. نـظـام نوین سرمایه دارى که مهمترین وجوه آن (انحصارگرى ) و (سرمایه مالى ) است ، براى حل تعارض بین رقباى انحصارگر، چاره اى جز توسعه طلبى و جنگ ندارد.

مـساءله این است که نظام سرمایه دارى از یک سو براى رفع نابرابرى بین پیدایش نیروهاى تـولیـد و سـرمایه اندوزى ، و از سوى دیگر تقسیم مستعمرات و مناطق نفوذ به وسیله سرمایه مالى ، راهى جز جنگ وجود ندارد.(453)

بـدین ترتیب ، سرمایه ، سرمایه گذارى ، سودجویى و انحصارگرایى ، انگیزه هاى بنیادى وجـود جـنـگ در جـوامـع بـشـرى هـسـتـنـد. اتـفـاقـاً، جـنـگ یـک ضـرورت اجـتـنـاب نـاپـذیـر بـراى حـل تـعـارضـات موجود در نظام سرمایه دارى است و فرسایش و فروپاشى این نظام ، تنها از طریق انقلاب و جنگ تحقق مى یابد.


150

5ـ حل و فصل اختلافات با زور(454)

نـظـام دولتـهاى مستقل و ملى ایجاب مى کند که هر دولتى در پى منافع ملى خود باشد و ستاره راهـنـمـاى سـیـاسـت خارجى دولت نیز، همین مفهوم و واقعیت (منافع ملى ) مى باشد. منافع ملى ، در درجه اوّل ، شامل یک سرى ارزشهاى حیاتى شامل اسـتـقـلال ، تـمامیت ارضى ، حفظ جان و مال مردم و حفظ نظام سیاسى و اقتصادى کشور است . این ارزشهاى حیاتى ، غیر قابل مصالحه هستند و یک ملّت حاضر است به بهاى گزاف جنگ ، آنها را تـضـمـیـن کـنـد. در ایـن راسـتـا، آنـگـاه کـه مـنـافع ملى در مخاطره افتد و نگرش دولتمردان به حل و فصل مسالمت آمیز موضوع نباشد، جنگ یک وسیله قهرى و اجتناب ناپذیر خواهد بود.

در واقع ، جنگ براى حل مساءله پیچیده امنیت ، ضرورت مى یابد؛ بدین معنا که دولتها هماره با مـعـضـل چـگـونـگـى تـاءمین امنیت ملّى مواجه بوده اند. آنها براى حفظ سرزمین و ملت خود، ناچارند نـیـروى نـظـامـى تـدارک دیده و هزینه هاى بالایى را جهت آمادگى این نیرو صرف کنند. هرگاه حـیاتى ترین مسائل یک دولت ، با منافع دیگران تعارض پیدا مى کند و مصالحه بر سر آنها نـیـز مـمـکـن نـبـاشـد، دولت تصمیم به جنگ مى گیرد. این نوع آغاز نبرد معمولاً با شعار (جنگ و دفـاع مـشـروع و عـادلانـه ) هـمـراه اسـت تـا بـدیـن وسـیـله ، اصـل عـمـومـى پـرهـیـز از تـوسـل بـه زور در روابـط دولتـهـا تـحـت الشـعـاع قـرار گیرد.(455)

بـرخـى از صـاحـب نـظـران عـقـیـده دارنـد کـه کـاربـرد زور بـراى حـل و فصل اختلافات ، بیش از همه ، به منظور انحراف افکار عمومى از مشکلات داخلى و برخى اوقـات ، بـراى هـمـبـسـتـگـى و وحـدت مـلى است . این زمینه ها، موجب مى شود تا رهبران و نخبگان سـیـاسـى بـه جـاى انـدیـشـیـدن بـه راه حـلهـاى سـیـاسـى و دیـپـلمـاتـیـک ، تـنـهـا شـیـوه حـل مـشـکـل بـا تـکیه بر قوه قهریه و کاربرد زور را مورد توجه قرار دهند. از این رو، یکى از عـوامـل ایـجـاد کـنـنـده جـنـگ مـیـان مـلتـهـا و دولتـهـا، ذهـنـیـت حـاکـمـان و نـخـبـگـان مـبـتـنـى بـر حل اختلافات با تکیه بر زور مى باشد.


151

صلح و روابط بین الملل (456)

صلح ، مفهومى بسیار خوشایند نزد عامه مردم و هواداران صلح دارد؛ هر چند تاریخ بشریت خیلى انـدک ؛ بـا آن قرین بوده است . به تحقیق ، بیشتر تاریخ انسان و جامعه بشرى با جنگ سپرى شـده تـا صـلح ؛ هـمـچـنـین جنگ و صلح ، داراى تناوب و توالى بوده اند. همواره در پس جنگهاى کـوتـاه یـا طولانى ، صلح به ارمغان مى آمد، امّا گذشت ایّامى چند، جنگ جدیدى را پدید مى آورد چـنـیـن تـنـاوب و تـوالى صـلح و جنگ ، تحقیق و پژوهش این دو را به هم گره زده است . نظریه پـردازان صـلح ، ابـتـدا جـنـگ را تجزیه و تحلیل مى کنند و آنگاه مکانیسمهاى صلح و حفظ آن را مطرح مى نمایند.

روابط بین الملل ، هم اکنون بیش از هر دورانى ، نیازمند صلح و آرامش است ، زیرا صلح و ثبات نـاشـى از آن ، مـوجـب پـیـشرفت تمدن مى شود و بعلاوه ، مخاطره روابط بین المللى در یک جنگ فـراگیر و همگانى ، شاید مستلزم کاربرد سلاحهاى هسته اى باشد که بدون تردید نتیجه اى جز پایان نسل بشر و نابودى حیات انسانى در کره زمین نخواهد داشت .

تعریف صلح

صـلح هـمـانـنـد جـنـگ ، یـک پـدیـده اجـتـمـاعـى اسـت کـه حـاصـل روابـط متقابل مبتنى بر همکارى اعضاى جامعه بین المللى مى باشد. به همان میزان که صلح ، احساسات ما را تهییج مى کند و ما در دوره آرامش ، آن را همانند دوره سلامتى خودمان ، چندان لمس ‍ نمى کنیم ، تـعـریـف صـلح دشوار مى گردد. گاهى تعریف یک مفهوم به لحاظ بداهت و ساده بودن ، بسیار مشکل مى نمایاند.

عـده اى بـا وارونـه کـردن تـعـریـف جـنگ ، در صدد تعریف صلح برآمدند. (حالت صلح ، حالت مـلتـى اسـت کـه در جنگ نیست ). (سن آگوستین )، از فلاسفه سیاسى اوان قرون وسطى ، براى صـلح چـنـیـن تـعـریـفى ارائه داد: (صلح یعنى نظم در آرامش ). این تعریف ، زیربناى توضیح نظریه پردازان بعدى در مورد این پدیده قرار گرفت .(457)

گـاسـتـون بـوتـول ، از جـامـعـه شـنـاسـان مـعـاصـر، شـایـد تـعـریـف قابل قبول ترى از جنگ و صلح ارائه مى دهد که داراى عینیت بیشترى بوده و جنبه اجتماعى بودن آن را نیز در بر داشته باشد.

صـلح حـالت یـک گـروه انـسـانـى حـاکـم بـر سـرنـوشت خویش (و یا به عبارت دیگر از لحاظ سـیـاسـى ، مستقل ) است که مرگ و میر گروهى اش ، آدمکشى جمعى هدایت شده و سازمان یافته را شامل نمى شود.(458)

نظریه هاى صلح

طرحها و نقشه هایى که براى ایجاد صلح پایدار در نظام بین المللى پیشنهاد گردیده ، بطور شـکـلى و مـاهـوى بـا هـم مـتـفـاوتـنـد؛ شـایـد عـلت عـمـده ایـن امـر را بـتـوان نـاشـى از تـحـلیـل مـتفاوت آنها از جنگ عنوان کرد. اگر ریشه جنگ را در نهاد انسان قدرت طلب و ستیزه جو بـدانـیـم ، بـراى صلح ، طرحى خاص ارائه مى دهیم ؛ امّا اگر شرایط و سیستم حاکم را در آغاز جنگ ، مؤ ثر بدانیم ، نقشه متفاوتى براى تاءمین صلح ارائه خواهیم داد. در اینجا، به اختصار، نقشه ها و نظریه هاى صلح را مرور مى کنیم .

1ـ سازمان بین المللى و امنیت دسته جمعى (459)

یـکـى از نظریه هاى صلح که امکان تحقق و فعلیّت آن هم فراهم شد، نظریه امنیت دسته جمعى در قـالب یـک سـازمـان جـهـانـى اسـت . انـتر ناسیونالیستها که هواداران اصلى این نقشه هستند، اسـتـدلال مـى کـنـنـد که : دولتهاى مستقل و داراى حاکمیت در جهان معاصر، هر چند داراى منافع ملى خـاص خـود مـى بـاشـنـد، امـّا مـنـافـع مـشـتـرک و عامى وجود دارد که تعهّد و مسؤ ولیت دولتها در قـبـال آنـهـا روشن است . از جمله موضوعات مشترک ، مساءله تجاوز و جنگ مى باشد. تجاوز امرى قـبـیـح و زشت در نزد همه ملّتها و دولتهاست ، تجاوز به یک دولت ، در واقع ، تجاوز به همه دولتـهـاست ؛ زیرا مشروعیت تجاوز، امکان وقوع تجاوز را براى هر دولتى فراهم مى سازد. از ایـن رو، مـنافع مشترک همه دولتها در دفع تجاوز و مقابله دسته جمعى با آن است . سازمان بین المـللى ، مـرکـز تـبـادل نـظـر و مـشـاوره جـهـت سـامان دادن صحیح فعالیتهاى علیه تجاوز است .(460) سـازمـان بـیـن المـللى بـا تـکـیـه بـر اصل (امنیت دسته جمعى )، صلح و امنیت را براى همه دولتها تضمین کرده و جلوى تجاوز و جنگ را مى گیرد.


152

اصـل امـنـیت دسته جمعى که مکانیسم صلح پایدار را در نظر دارد، بر فرضیه هاى زیر استوار است .(461)

الف ـ تـوافـق دربـاره تشخیص متجاوز: در هر زد و خورد مسلحانه اى ، همه دولتها باید توافق داشـتـه بـاشـنـد کـه کـدام یـک از مـتـخـاصـمـیـن ، مـتـجـاوز اسـت و ایـن تـوافـق بـایـد به سرعت حـاصـل شـود تا اقدام متحد و سریع آنها، متجاوز را پیش از آنکه خسارت زیادى وارد آورد. متوقف سازد.

ب ـ مـنـافع مشترک دولتها در متوقف ساختن تجاوز: تمامى دولتها در متوقف ساختن تجاوز، از هر نـاحـیـه اى کـه بـاشـد، منفعت و علاقه واحدى دارند و جلوگیرى از تجاوز، چنان ارزشى دارد که سایر روابط بین المللى ـ دوستى یا مزایاى اقتصادى ـ را تحت الشعاع قرار مى دهد.

ج ـ قـدرت جـهـانـى بـراى مـقـابـله بـا تـجـاوز: هـمـه دولتـهـا بـه یـک انـدازه از آزادى عمل و توانایى اقدام در برابر متجاوز برخوردار هستند.

د ـ تـفـوّق قـدرت نیروى متحده امنیت : نیروى متحده امنیت دسته جمعى یعنى تمامى دولتهاى جهان ، به استثناى دولت متجاوز، به اندازه اى خواهد بود که مى تواند متجاوز را بکوبد.

ه‍ ـ صـلح بـر قدرت فائقه اى استوار است : دولت متجاوز در برابر قدرت برتر مدافع ، عقب نشینى کرده و از این رو، صلح و ثبات تاءمین مى گردد.

ایـن طـرح صـلح ، در عـمـل ، بـه تـاءسـیـس (جـامـعـه مـلل ) و (سـازمـان مـلل مـتـحـد)، بـه عـنـوان سـازمـانـهـاى بـیـن المللى حافظ صلح و امنیت بین المللى منجر شد که نـاتـوانـى آنـهـا در ایـجـاد یـک صـلح پـایـدار را تـاریـخ روابـط بـیـن المـلل بـه ثـبـت رسـانـده اسـت . اشـکـالات وارد بـر ایـن نـظـریـه ، شـامـل نـقـد تـئوریـک و انـتـقـادهـاى عـیـنى مى باشد. از یک سو، فرضیه هاى امنیت دسته جمعى ، قـابـل تـاءیـیـد و تـصـدیـق نـیـسـت ؛ بـدیـن مـعـنـا کـه بـه طـور مثال ، همه دولتها در دفع تجاوز، منافع مشترک ندارند و برعکس شاید دولتى ، نفعش در وقوع تـجـاوز بـیـن دولتـهـاى دیـگـر بـاشـد. از سـوى دیـگـر، تـاریـخ روابـط بـیـن المـلل هـم نـشـان داده اسـت کـه قـدرتـهـاى بـزرگ تـضمین کننده این سیستم ، هرگاه با یکدیگر ناسازگار باشند، این نظریه در عمل ، هیچ نقشى نمى تواند ایفا کند.(462)

2ـ دولت واحد جهانى :(463)

بـرخـى از نـظـریـه پـردازان ، صـلح را در گـرو حـذف مـرزهـاى مـلّى دانـسـتـه و تـشکیل حکومت واحد جهانى را تنها راه مطمئن صلح پایدار اعلام کرده اند. طرفداران حکومت جهانى ، ریـشـه جنگ و ناامنى در عرصه روابط بین المللى را ناسیونالیسم ، حس ‍ وطن خواهى ، تعلق به خاک و سرزمین خاص و مرزهاى موجود تشخیص داده و وجوه خشونت آفرینى و ستیزگى آنها را یـادآور مى شوند. احساسات ناسیونالیستى که ویژگى آن ، بیگانه ستیزى و تفاوت خود با دیـگـر مـلتـهـاسـت ، ریـشـه بـنـیـادیـن تـنـازع در جـامـعـه بـشـرى اسـت . دولتـهـاى مستقل و ملى و مرزهاى آن که حافظ حاکمیت و منافع ملى هستند، زمینه ساز اصلى جنگ مى باشند. از ایـن رو، تـنـهـا راه چـاره ، حـذف نـظـام دولتـهـاى مـسـتـقـل بـا حـاکـمـیـت مـلى ، و در مقابل ایجاد حکومت جهانى است .(464)

مـکـانـیـسـم حـفـظ صـلح بـه وسـیـله حـکـومـت جهانى چنین است : همان طور که یک دولت در عرصه سـیـاسـتـگـذارى داخـلى ، نـظم و امنیت را حفظ مى کند و اطاعت مردم ، موجب ثبات سیاسى و مشروعیت دولتـمـردان مـى گـردد و در نـتـیـجه ، همگان در رفاه و آرامش به سر مى برند؛ یک دولت واحد جـهـانـى نـیز، با وضع مقررات و قوانین الزام آور براى همه ملتها و سرزمینها و اطاعت همه مردم جـهان از آن ، صلح ، ثبات و امنیت را به ارمغان مى آورد. دیگر منافع ملى خاص ، تشدید کشمکش هـاى مـلل را بـه هـمـراه نـدارد بـلکـه بـرعکس ، منافع عام و همگانى در نزد دولت جهانى ، موجب تـقـسـیـم عـادلانـه رفـاه و امـنـیـت براى تمامى جهانیان گشته و از این رهگذر، زمینه ها و محملهاى مخاصمات از بین مى رود.


153

بـر نـظـریـه حـکـومت جهانى ، انتقاداتى چند وارد شده است ؛ از جمله اینکه تحقق حکومت جهانى در آیـنـده بـسـیـار نـزدیک ، غیر ممکن است ، در حالى که جهان نیازمند طرح عینى و واقعى براى حفظ صـلح پـایـدار اسـت . بـعـلاوه ، تـوسـعـه و رشد روز افزون ناسیونالیزم ، با حکومت جهانى نـاسـازگـار اسـت . امـروزه ، جـهان با یک روند ملى گرایى و حتّى قومیّت گرایى شدید مواجه اسـت و طـى سـالهاى اخیر بر تعداد کشورهاى مستقل افزوده شده است ، در حالى که حکومت جهانى درصـدد حـذف ایـن شـرایـط اسـت . شـایـد مـهـمـتـریـن ایـراد بـر ایـن نـظـریـه ، تحلیل زیر باشد:

در حـکـومـت جهانى ، موضوع رضایت مردم و مسائل حقوقى آن است . توضیح اینکه قوانین و حقوق معمولا عکس العمل و زاییده تغییراتى است که در نورمهاى اجتماعى ، سیاسى و اقتصادى مردم روى مـى دهـد و تـا در رفـتـار و بـرداشـت مـردم و مـسـائل سـیـاسـى ، اقـتصادى و اجتماعى آنها در جهت قبول حکومت جهانى تغییرى حاصل نشده ، چطور ممکن است حکومت و قوانینى را از خارج (بالا) به آنها تحمیل کرد. اول باید در مردم احساس تعلق و یکپارچگى به همه جهان و وفادارى به دولت جـهـانـى ایـجـاد شـود و آنـگـاه قـوانـیـن عمومى ، جهانى و سیستم سیاسى و احدى به وجود آورد؛ وگرنه نتیجه اش جز اغتشاش و ستیز چیز دیگرى نخواهدبود(465)

3ـ خلع سلاح (466):

اسـتدلال ساده و روشن نظریه پردازان خلع سلاح این است که : چون انسان با اسلحه مى جنگد، پـس بـراى از بین بردن جنگ ـ و در نهایت استقرار صلح ـ انهدام تسلیحات کفایت مى کند. فقدان وسـائل و لوازم مـورد نـیـاز جـنـگ ، خود به خود زمینه هاى صلح بادوام را موجب مى شود. چنانچه تاریخ هم نشان مى دهد، پیشرفت روند مذاکرات خلع سلاح ، حاکى از بهبود روابط بین دولتها و ملتها و افزایش امید به برقرارى صلح مى باشد.(467)

وسـعـت و گـسـتـره خـلع سـلاح ، خـود بـاعـث شکاف میان طرفداران این نظریه گردید. گروهى خـواهان خلع سلاح کامل و عمومى هستند: به نظر آنها، وجود هر نوع سلاحى ، به طور طبیعى مى تـوانـد شرایط آغاز جنگ را فراهم نماید. تمامى تسلیحات اعم از سلاحهاى معمولى ، هسته اى ، مـیـکروبى و شیمیایى باید از عرصه حیات اجتماعى انسان حذف شوند. برخى دیگر نظرشان بـر آن اسـت کـه بـراى کـاربـرد زور مـشـروع ، نیاز به سلاحهاى معمولى براى جامعه بشرى هـمـواره وجـود دارد. دفـاع مـشـروع از سرزمین ، تعقیب مجرمان و اجراى احکام قضایى ، مستلزم چنین ابـزارهـایـى اسـت . بـنـابـرایـن ، خـلع سـلاح ، بـه تـسـلیـحـات کشتار جمعى مربوط مى شود. ابزارهاى پیشرفته اتمى ، شیمیایى و میکروبى باید نابود شوند. عده اى نیز خواستار کاهش تعداد نظامیان و یا به طور کلى انحلال ارتشهاى ملى هستند. جایگزین ارتشهاى ملى ، یک ارتش واحد بین المللى خواهد شد که نظم جهانى را حفظ مى کند.(468)

ارزیـابـى نـظرى و مصداقى این نظریه ، حاوى نکاتى چند است که به اختصار بیان مى شود. نـخـسـت آنـکه ، هیچ تضمینى براى رعایت خلع سلاح توسط همگان وجود ندارد. اگر دولتهایى پـنهانى به ساخت و تولید تسلیحات ادامه دهند، لیکن دولتهاى دیگر صادقانه خلع سلاح را رعـایـت کنند، چه عواقب وخیم و خطرناکى براى امنیت دولتها و صلح بین المللى به وجود خواهد آمـد؟ عـلاوه بـر آن ، وجـود سـلاح بـه عـنـوان ابـزار اجـبـار و نگهدارنده براى حفظ امنیت داخلى ، ضـرورى و لازم است . هر دولتى براى حفظ نظام سیاسى ، اجتماعى ، فرهنگى و اقتصادى خود بـه دو عـنـصـر (ایـمـان ) و (اجـبـار) وابـسته است . ابزار ایجاد ایمان سیاسى ، تبلیغات است و ابزار اجبار، تسلیحات . چنین ضرورتى ، ضعف بنیادین نظریه خلع سلاح را آشکار مى سازد. از نـظـر تـاریـخـى ، رونـد مـذاکـرات خـلع سـلاح ، بـسـیـار کـنـد بـوده و نـتـایـج قابل ملاحظه و کارگشایى در پى نداشته است . همواره استدلالهاى موافقان و مخالفان در میزان و روش خـلع سـلاح ، دسـتـیـابـى بـه نـتـایـج سـودمـنـد را مـخـتـل کـرده اسـت . بـا ایـن وجـود، یـکـى از نـظـریـه هـایـى کـه در عـمـل ، اگـر چـه بـه صـورت صـورى و ظـاهـرى ، صـورت تـحـقق یافت ، خلع سلاح بوده است .(469)


154

4ـ موازنه قوا:(470)

نـظـریـه مـوازنه قوا، بخلاف سه نظریه قبلى یعنى سازمان بین المللى و امنیت دسته جمعى ، حـکـومـت واحـد جـهـانـى و خـلع سـلاح کـه از جـانـب ایـده آلیـسـتـهـا در روابـط بـیـن الملل مطرح گردیده اند، کوششى از جانب واقع گرایان و رئالیستهاست . نویسندگان معاصر، مـوازنـه قـدرت را (پـایـه اسـاسـى روابط میان ملل )، (نمایش قاعده عمومى اجتماعى ) و تقریباً (نـوعـى قانون اساسى سیاسى که مى توان آن را از گردش سیاستهاى جهانى استخراج کرد) خـوانـده انـد(471) سـه نـظـریـه پـیـشـیـن بـر اصول اخلاقى ، حقوق بین الملل ، تعهدات و مسؤ ولیتهاى مشترک انسانى و راه حلهاى مسالمت آمیز تـکـیـه و تـاءکـیـد دارنـد، در حـالى کـه نـظـریـه مـوازنـه قـوا بـر اصل (قدرت ) استوار است .

تـئوریـسینهاى توازن قوا (یا موازنه قدرت ) در مورد چگونگى حفظ صلح از طریق موازنه قوا چـنـیـن اسـتـدلال مـى کـنـنـد: روابـط مـیان دولتها براساس قدرت و منافع ملى استوار است و همه دولتـهـا در تـلاشند تا حداکثر قدرت را به دست آورند و منافع ملى خویش را تحقق بخشند. در ایـن راستا، بطور طبیعى ، دولتها و کشورها در یک روند رویارویى و مبارزه قرار دارند. هر یک بـراى بـقـا و نـیـرومـنـد شـدن یـا قدرتمند ماندن ، تلاش بى وقفه اى را به صورت اتحاد و ائتـلاف بـا بـرخـى دولتـهـا انـجـام مـى دهد. بنابراین ، نتیجه چنین اتحاد و ائتلافى ، موازنه قدرتى است که جلوى تجاوز را گرفته و صلح و ثبات را موجب مى شود.(472)

در واقـع ، بـنـیـان تـحـلیـل نـظـریـه مـوازنـه قـوا بـر ایـن اصـل مـبـتـنـى اسـت کـه قـدرت تـنـهـا بـه وسـیـله قـدرت ، قـابـل مـقـابـله ، کـنـتـرل و مـحـدود شـدن اسـت . تـوازن قـوا، مـوجـب تعادل و ثباتى مى گردد که ضامن صلح و امنیت بین المللى است ؛ زیرا براساس توازن قوا، وضـع مـوجود با قدرت مقابله کننده در برابر متجاوز ـ که بر هم زننده وضع موجود است ـ حفظ مى شود و از وقوع جنگ و دگرگونى در موازنه ، جلوگیرى مى شود.

مـوازنـه قـوا، بـه عـنـوان یـک نـظـام بـیـن المـللى و حـافـظ صـلح جـهـانـى ، از سـال 1648 ـ (قـرارداد صـلح وسـتـفـالیـا) تـا 1789 و از سال 1815 ـ کنگره وین ـ تا سال 1914 به تاریخ سایه افکنده بود. به عقیده مورگانتا (از طـرفـداران ایـن نـظـریـه ) ثـبـات نسبى این دوران ، مرهون مکانیسم موازنه قوا بوده است . حفظ وضـع مـوجـود بـا بهره گیرى از تفوق دریایى انگلستان و نقش تضمین کننده آن براى موازنه قوا، موجب پایدارى صلح و عدم وقوع جنگ نابود کننده گردید.(473)

در ارزیـابـى ایـن نـظـریـه مـى توان چنین تحلیل کرد. نخست آن که در قرن هیجدهم یعنى آخرین قـرنى که آن را عصر طلایى موازنه قدرت مى نامند، جنگهاى مستمرى وجود داشته است . دوّم این کـه ، رابـطـه مـیـان صـلح و مـوازنـه قدرت ، درست در جهت مخالفى است که طرفداران نظریه مـوازنـه ادعـا مـى کنند، زیرا دوره هاى موازنه حقیقى یا فرضى قدرت ، همان دوره هاى جنگ بوده اسـت در حـالى کـه دوره هـایـى کـه تـفوق قدرت در جهان وجود داشته ، از ادوار صلح به شمار رفـته است . سوم آن که : این ادعا که موازنه قدرت ، راهنماى جهان به سوى صلح است ، صحت نـدارد. ادعاى فوق بر این دلیل استوار است که دولتها دست به جنگ نمى زنند، مگر هنگامى که مـعـتقد شوند پیروزى با آنان خواهد بود. ولى فقط هنگامى که هر دو طرف واقعاً همزور باشند یـا حـداقـل بـه ایـن مـرحـله مـعـتقد باشند، پیروزى خود را پیش بینى مى کنند. بنابراین موازنه قدرت ، یکى از زمینه هاى تولید جنگ خواهد بود. آخرین نکته این که ، بر طبق نظریه موازنه ، خـطـر تـجـاوز از دولت قـویـتـر انـتـظار مى رود. در این صورت نیز حقایق و واقعیات ، نظریه موازنه را تاءیید نمى کند. دولتهاى بزرگ ، جنگ بزرگى را آغاز نخواهند کرد، بلکه اغلب و بـدون اسـتـثـنـا، طـرف ضـعـیـفـتـر دسـت به جنگ مى زند. این نظریه نمى تواند جنگهاى جهانى اول و دوم را از طرف آلمان تبیین کند.(474)


155

نظریه اسلام پیرامون جنگ و صلح

اسلام ، به عنوان یک دین کامل و جامع الهى ، با پدیده جنگ و صلح به نحوى برخورد کرده است کـه ارجـحـیـّت نـظـریـات و دیـدگـاهـهـاى وى بـر دیـگـران ، مـسـجـّل و آشکار است . سخن حق در این باب از آنِ اسلام است و ما پیروان این دین آسمانى ، باید بـا شـنـاخـت صـحـیـح احـکام اسلامى در مورد جنگ و صلح ، برنامه هاى جامعه اسلامى را تنظیم و هدایت کنیم .

الف ـ جنگ

از آیه هاى قرآنى چنین استفاده مى شود که پیامبران و ارباب ادیان آسمانى براى حفظ موجودیت خـود، نـاگـزیـر بـه جـنـگ مـتوسل شده اند؛ چرا که آنها به مبارزه با ستمکارى ، شرک و دیگر انـحـرافهاى اعتقادى و اجتماعى قیام کردند و بدون تردید، ستم پیشه گان ، چشم دیدن آنان را نـداشـتـنـد. پـیـامـبـران نـاچار بودند براى حفظ درخت توحید و عدالتى که غرس مى کردند، با علفهاى هرزه ، مبارزه کنند و گرنه نهضت آنان در نطفه خفه مى شد.

قرآن کریم درباره فلسفه جنگ میان انسانها مى فرماید:

﴿وَ لَوْلا دَفـعُ اللّهِ النـّاسَ بـَعـْضـَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَوتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللّهِ کَثیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ اِنَّ اللّهَ لَقَوِىُّ عَزیزٌ(475)

و اگـر خـداونـد بـعـضـى از آنها را بوسیله بعضى دیگر دفع نکند دیرها و صومعه ها و معابد یهود و نصارا و مساجدى که نام خدا در آن بسیار برده مى شود ویران مى گردد و خداوند کسانى که او را یارى کنند (و از آئینش دفاع نمایند) یارى مى کند خداوند قوى و شکست ناپذیر است .

آرى ، همچنان که جنگ براى زندگى مادى بشر یک ضرورت است ، براى ادامه زندگى معنوى او نـیـز ضـرورى و لازم است . البته این سخن نه به این معناست که پیامبران ، معنویت را در جامعه بـا جـنـگ رواج مـى دهـنـد؛ بلکه مراد آن است که برخوردهاى خشونت آمیز مخالفان ، جنگ را اجتناب ناپذیر مى سازد.

هـمـچـنین ، از آیه هاى قرآن استفاده مى شود که جنگهاى پیامبر بزرگوار اسلام ـ و به تبع جنگ در اسلام ـ به سه منظور انجام شد: دفاع ، رفع ستم و برانداختن فتنه . اولین انگیزه جنگهاى اسـلام عـلیـه کـفـر، دفـاع از حـقوق مسلمانان و کیان جامعه اسلامى بود. قرآن کریم در این باره فرموده است :

﴿اءُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِاءَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ اِنَّ اللّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدیرٌ، اَلَّذینَ اءُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ اِلاّ اَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللّهُ(476)

بـه کـسانى که جنگ بر آنان تحمیل گردیده ، اجازه جهاد داده شده است ؛ چرا که مورد ستم قرار گرفته اند؛ و خدا بر یارى آنها تواناست .

قرآن کریم در مورد رفع ستم ، چنین بیان مى دارد:

﴿وَ مـا لَکـُمْ لا تُقاتِلُونَ فى سَبیلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَالْوِلْدانِ الّذَینَ یـَقـُولُونَ رَبَّنـا اَخـْرِجـْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظّالِمِ اءَهْلُها وَاجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیّاً وَاجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً(477)

و شـمـا را چـه شـده اسـت کـه در راه خـدا و مـردان و زنـان و فـرزندان مستضعف نمى جنگید که مى گـویـنـد: پـروردگـارا مـا را از ایـن مـنـطقه اى که مردمش ستمکارند به در آور و از سوى خویش براى ما رهبرى (ولیّى ) پدید آور و از سوى خویش براى ما یاورى قرار ده .

دفـع فـتـنـه ، یـکـى دیـگـر از انـگـیـزه هاى جنگ در اسلام مى باشد. آنهایى که سد راه تعالى انـسـانـیـت بـوده ، دیـن خـدا را از گـسـتـرش ‍ بـازداشـتـه و از بـرافراشته شدن پرچم اسلام ، ناراضى مى باشند، قرآن کریم در این باره مى فرماید:

﴿وَ قـاتـِلُوهـُمْ حـَتـّى لا تـَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدّینُ کُلُّهُ لِلّهِ فَاءِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ اِلاّ عَلَى الظّالِمینَ(478)

و بـا آنـهـا پـیـکـار کـنـیـد تـا فـتـنـه (و بـت پرستى و سلب آزادى از مردم ) باقى نماند و دین مـخـصـوص خـدا گـردد پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشته (مزاحم آنها نشوید زیرا) تعدى جز بر ستمکاران روا نیست .


156

مفهوم جنگ در اسلام ، همواره با مفهوم (جهاد) قرین است در اسلام جنگى ، مشروعیت دارد که منطبق با مـفـهـوم جـهـاد بـاشـد. جهاد یا جنگ مقدس ، جنگ به خاطر دین و در راه حق و دفاع از آزادیهاى والاى اسـلامـى است که به جهاد ابتدایى و تدافعى تقسیم مى شود.(479) در هر صورت ، (هـدف حـقـیـقى و علت غایى جهاد، صلح است ؛ یعنى صلح قطعى بشریت که تحت تبعیت و سلطه قواعد آیین یکتاپرستى قرار گیرد.)(480)

اسلام ، ریشه جنگ و منازعه در جامعه بشرى را ناشى از فزون طلبى ، استکبار، تجاوز و تعدى انـسـانها به حقوق یکدیگر مى داند. افراد، دولتها و کشورهایى که از حق خود فراتر رفته و مى خواهند حقوق دیگران را از آنِ خود کنند، زمینه هاى نزاع و جنگ را فراهم مى کنند.

ب ـ صلـح

اسـلام ، پـایـه و اسـاس روابـط اجـتـمـاعـى را بـر صـلح نـهـاده اسـت ، کـشـتـار بـدون دلیل را ممنوع کرده ، کشتن یک تن را بدون دلیل ، برابر کشتن همه مردم دانسته است :

﴿مـِنْ اءَجـْلِ ذلِکَ کـَتـَبـْنـا عـَلى بـَنى إِسْرائیلَ اَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ اَوْ فَسادٍ فِى الاَْرْضِ فَکَاءَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمیعاً، وَ مَنْ اءَحْیاها فَکَاءَنَّما اَحْیَا النّاسَ جَمیعاً...(481)

بـدیـن سـبـب بـر بنى اسرائیل چنین حکم کردیم که هر کس نفسى را جز براى نفسى یا فساد در زمـیـن بـکـشـد، گـویـى همه مردم را کشته است و کسى که نفسى را زنده کند، گویى همه مردم را زنده کرده است .

اسلام ـ با توجه به احترام به انسانیت ـ روابط مسلمانان با دیگران را براساس صلح و صفا پـى ریـخـتـه اسـت . اسـلام بـه آنـان اجـازه نـمـى دهـد کـه تـنـهـا بـه دلیـل اخـتـلاف اعـتـقـادى ، کـسـى را بـه قـتـل رسـانـند. جامعه اسلامى باید روابطش با دیگران بـراسـاس عـدالت و احـتـرام متقابل باشد؛ عدالت حتّى درباره دشمنان و مخالفان حکومت اسلامى نیز باید اجرا شود. قرآن کریم در این باره مى فرماید:

﴿لا یـَنـْهـیـکـُمُ اللّهُ عـَنِ الَّذیـنَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِى الدّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ اَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا اِلَیْهِمْ، اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ(482)

خـداونـد شـمـا را از دوسـتـى آنـان کـه بـا شـمـا در دیـن قـتـال و دشـمـنى نکرده و شما را از دیارتان بیرون نکرده اند نهى نمى کند از این که به آنان نیکى کنید و با آنان به عدالت رفتار کنید؛ که خداوند مردم عدالت پیشه را دوست دارد.

اسـلام ، نـهـایـتِ تـاءکـید را دارد تا مردم در آرامش به سر برند. وحدت و یکپارچگى ، یکدلى و یـکـرنـگـى بـر جـامـعـه حـکـمـفـرمـا بـاشـد، و راه آشـوب ، تـفـرقـه و دودلى را راه شـیـطان مى داند،(483) باب صلح و آرامش را گشوده است و ترک ستیز و خصومت را در هر فرصت مـمـکـن تـوصـیـه مـى کـنـد. بـراى مثال ، ممکن است دشمن مسلمانان در جنگ ، احساس ناتوانى کند و پیشنهاد صلح دهد، در چنین صورتى ، اسلام توصیه مى کند مسلمانان نیز صلح را بپذیرند.

﴿وَ اِنْ جَنَحُوا لِلسِّلْمِ فَاجْنَحْ لَها(484)

و اگر به صلح گراییدند تو نیز به آن بگرا.

شعار اجتماعى اسلام ، صلح است که در (اسلام ) مسلمانان تجلى دارد. این از وظایف دینى مسلمانان اسـت کـه در سلام کردن بر یکدیگر پیشى گیرند و پاسخ آن را به وجهى نیکوتر بدهند که خـود مـقـدمـه اى اسـت بـراى بـرقرارى صلح و آرامش . پیامبر اسلام (ص )، در این راستا، پیامبر رحمت بود؛ مهربانى و نرمخویى آن حضرت ، از دیگر نشانه هاى صلح جویى اسلام است .

نظریه اسلام در مورد مکانیسم تاءمین صلح پایدار، بر یک طرح سه مرحله اى استوار است :

1 ـ طرح نخستین ، همان ارتباطات بین المللى و بهره گیرى از قواعد حقوقى عادلانه در روابط مـلتـهـاسـت . اسـلام در ایـن مرحله که معمولاً با شرایط استقرار ملتها و دولتها همراه مى باشد، پیروى از نظام حقوقى بین الملل مبتنى بر عرف و قراردادهاى بین المللى را لازم مى شمارد و از مـشـارکـت فـعـال مـلتـهـا در سـازمـانـهـاى بـیـن المـللى بـراسـاس اصـل بـرابـرى ، حـق و عـدالت و احـتـرام مـتـقـابـل ، اسـتـقـبـال مـى کـنـد. در ایـن مـرحـله ، اصـول (تـفـاهـم بـیـن المـللى بـه مـعـنـاى تـکـیـه بـر قـدر مـشـتـرکـهـا و اصول موضوعه ، مشارکت و تعاون در مسائل بین المللى ، برابرى دولتها در استیفاى حق آزادى ، اسـتـقلال و حاکمیت ، عدم توسل به زور و نفى تجاوز، حمایت از مبارزات حق طلبانه و جنبشهاى رهـایـى بـخـش ، عـدم مـداخـله در امـورى کـه در صـلاحـیـت اراده مـلتـهـاسـت ، مـقـابـله بـه مـثـل ، لزوم قـراردادهـاى بین المللى ، حکمیت و حل مسالمت آمیز اختلافات بین المللى (مبناى روابط صلح آمیز دولتها و ملتهاست .(485)


157

2 ـ اسلام با بهره گیرى از دو استراتژى (دعوت ) و (جهاد) براى آگاه سازى و رهایى بخشى مـلتـهـا و از مـیـان بـردن اسـتـکـبـار و آثـار آن ، در مـرحـله دوم از تـز تـشـکـیـل حـکـومـت جـهـانـى واحـد، و تـاءسـیـس یـک نـهـاد حـقـوقـى و حـقـوق اسـاسـى بـیـن الملل دفاع مى نماید.

3 ـ در مـرحـله سـوم ، در رونـد حـرکـت بـه سـوى هـمـگـونـى در فـکـر، عـقـیـده و آرمـان ، با ادامه اسـتـراتـژى دعـوت و جـهـاد، در نـهـایـت ، زمـیـنـه بـراى اجـراى طـرح جـامـعـه واحـد جـهـانـى و تـشـکـیـل امـت هـمـگـون و امـامت شایسته فراهم مى شود. این طرح آرمانى اسلام ، در دراز مدت جامه عمل به خود مى پوشد.(486)

1 ـ ابتکار دفاع استراتژیک آمریکا، ناصر ثقفى عامرى ، دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى وزارت خارجه ، 1365.

2 ـ اتـحـاد شـوروى از تکوین تا فروپاشى ، الهه کولایى ، مؤ سسه چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه ، تهران ، 1372.

3 ـ اثرات وحدت دو آلمان در جامعه اروپایى ، سعید خالوزاده ، مؤ سسه چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه ، تهران ، 1372.

4 ـ اراده خـداونـد؛ یـهـودیـان ، مـسـیـحـیـان و مـسـلمـانـان در راه تـسـخـیـر دوبـاره جـهـان ، ژیل کپل ،ترجمه عباس آگاهى ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى ، تهران ، 1370.

5 ـ اسـرار جـنـگ خـلیـج فـارس ، رولان ژاکار، ترجمه عباس آگاهى ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى ،تهران ، 1370.

6 ـ اسـلام و حقوق بین الملل عمومى ، احمد رشید، ترجمه حسین سیدى ، مرکز مطالعات عالى بین المللى دانشگاه تهران ،1353.

7 ـ اسـلام و حـقـوق بـیـن المـلل ، مـحـمـدرضـا ضـیـایى بیگدلى ، شرکت سهامى انتشار، تهران ،1366.

8 - اسـنـاد کـنفرانسهاى تهران ، یالتاوپتسدام ، ترجمه : حسن مفیدى ، انتشارات پارت ،تهران ،1360.

9 - آشـنـایـى بـا عـلم سـیـاسـت ، کـارلتـون کـلایـمـررودى ، تـوتـون جـیـمـزآنـدرسـن و کارل کویمبى کرسیتول ،ترجمه : بهرام ملکوتى ، نشر امیرکبیر، تهران ،1351.

10 - اصـول روابـط بـیـن المـلل و سـیـاست خارجى ، حمید بهزادى (مددى )، نشر دهخدا، تهران ، 1368.

11 - اصول روابط بین الملل ، هوشنگ عامرى ، انتشارات آگاه ، تهران ،1370.

12 - اصول سیاست خارجى وسیاست بین الملل ، عبدالعلى قوام ، نشر سمت ، تهران ،1370.

13 - اصـول و مـبـانـى جـغـرافـیـاى سـیـاسى ، دره میرحیدر(مهاجرانى )، نشر کتابهاى سیمرغ ، تهران ،1357.

14 - بازار مشترک اسلامى ، غلامحسین خورشیدى ، انتشارات امیرکبیر، تهران ،1367.

15 - بازى قدرت ، جنگ نفت در خاورمیانه ، محمود طلوعى ، نشر علم ، تهران ، 1371.

16 - بـحـثـى در بـاب خـلع سـلاح ، جـان رابـیـنـسـون ودیـگـران ، ترجمه : هرمز همایون پور، انتشارات آگاه ،تهران ، 1368.

17 - بـحـران خـلیـج فـارس (جـنـگ نـفـت )، کـار مـشـتـرک دفـتـر سـیـاسـى و مـعـاونت تبلیغات و روابطعمومى سازمان عقیدتى سیاسى ارتش ،1370.

18 - بـحـرانـهاى قرن بیستم ، تاپى یررونوون ، ترجمه : احمد میرفندرسکى ، نشر دانشگاه ملى ایران ، تهران ،1357.

19 - بـرداشـتهاى مختلف در مطالعه سیاست بین المللى ، کلوى .جى .هالستى ، ترجمه : بهرام مـسـتـقـیـمـى مـسـعـود طـارم سـرى ، مـجـله سـیـاسـت خـارجـى ، سال اول ، شماره 2، فروردین ، خرداد، 1366.

20 - بـیـسـت کـشور آمریکاى لاتین ، مارسل یندرگانگ ، ترجمه : محمد قاضى ، نشر خوارزمى ، تهران ،1358.

21 - پـرسـتـرویکا و نتایج آن ، گردآورى و ترجمه مصطفى رحیمى ، انتشارات مترجم ، تهران ،1370.

22 - تاریخ اسپانیا، کالمت ، ترجمه : امیر معزى (حسام الدوله )، بى م ،1368.

23 - تـاریـخ اروپـا از سـال 1815 بـه بـعـد، هـنـرى و. لیتل فیلد، ترجمه : فریده قره چه داغى (صحیحى )، نشر علمى و فرهنگى ، تهران ،1373.

24 - تـاریـخ آلمـان ، روبـرت ـ هـرمـان شـبـروک ، تـرجـمه : محمد ظروفى ، انتشارات دانشگاه تهران ،1358.

25 ـ تـاریـخ جامعه ملل ، اف . پى . والتوز، ترجمه : فریدون زند فرد،: انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى ، تهران ، 1372.


158

26 ـ تاریخ جهانى ، ش . دولاندلن ، مترجم احمد بهمنش ،: انتشارات دانشگاه تهران ، 1368.

27 ـ تـاریـخ جـهـان نـو، رابـرت روزول پـالم ، تـرجمه : ابوالقاسم طاهرى ، نشر امیرکبیر، تهران 1357.

28 ـ تـاریـخ جـنـگ سـرد، آندره فونتن ، ترجمه : عبدالرضا هوشنگ مهدوى ،: نشر نو، تهران ، 1364.

29 ـ تـاریـخ چین ، زیر نظر ژان شنو، ترجمه : شهرنوش پارسى پور،: نشر علم ، تهران ، 1374.

30 ـ تاریخ دول معظم ، ماکسیم مورن ، ترجمه : على اصغر شهمیر، تهران : شرکت سهامى چاپ وانتشارات کتب ایران ، 1338.

31 ـ تـاریـخ دیـپـلمـاسـى اروپـا، رضـا عـلوى ، انـتـشـارات اقبال ، تهران 1349.

32 ـ تاریخ دیپلماسى ، لویى دوللو، ترجمه : رضا وثوقى و اردشیر نیک پور، تهران : مؤ سسه مطبوعاتى علمى ، بى تا.

33 ـ تـاریـخ روابـط بـین المللى در قرن نوزدهم ، پى یرونووى ، ترجمه : قاسم صنعوى ، معاونت فرهنگى آستان قدس رضوى ، مشهد، 1370.

34 ـ تـاریـخ روابـط بـیـن المـلل در قـرون وسـطـى ، فـرانـسـوا ـ ل . گانسهوف ، ترجمه : قاسم صنعوى ، ـانتشارات آستان قدس رضوى ، مشهد، 1372.

35 ـ تـاریـخ رهـایـى فـرانـسـه (ژوئن 1944 ـ مـه 1945)، روبـر آرول ، ترجمه قاسم صنعوى ، دفترنشر فرهنگ اسلامى ، تهران ، 1371.

36 ـ تـاریخ سیاسى اسلام ، حسن ابراهیم حسن ، مترجم : ابوالقاسم پاینده : سازمان انتشارات جاویدان ، تهران ، 1366.

37 ـ تـاریـخ سـیـاسـى ،(1940 ـ 1789)، داوُد اصـفـهـانـیـان ، انـتـشـارات مشعل ، اصفهان ، 1351.

38 ـ تاریخ فلسفه سیاسى ، بهاءالدین پازارگاد: کتابفروشى زوار، تهران ، بى تا.

39 ـ تـاریـخ قرن بیستم ، سرژ برشتین و دیگران ، ترجمه : امان اللّه ترجمان ، آستان قدس رضوى ،مشهد، 1370.

40 ـ تـاریـخ قـرن نـوزدهم ، آلبرماله ، مترجم : میرزا حسین خان فرهودى ،: دنیاى کتاب و علمى ،تهران ، 1363.

41 ـ تـاریـخ مـخـتـصـر قـرن بـیـستم ،ریچاردگاف و دیگران ، ترجمه : خسرو قدیرى ،: نشر زلال ، تهران ،1372.

42 ـ تاریخ معاصر اروپا،هیوز، مترجم على اکبر بامداد، انتشارات امیر کبیر، تهران ، 1361.

43 ـ تـاریـخ ملل شرق و یونان ، آلبرماله و ژول ایزاک ، ترجمه میرزا عبدالحسین هژیر: نشر دنیاى کتاب و علمى ، تهران ، 1362.

44 ـ تـاریـخ نـیـمـه نـخـسـت قرن بیستم ، سى . آ. لیدز، همایون حنیفه وند مقدم ، تهران : نشر سرنا،1363.

45 ـ تـاریـخ و فـرهـنـگ ژاپـن ، اسـکـات مـرتون ، ترجمه مسعود رجب نیا،: انتشارات امیر کبیر، تهران ،1364.

46 ـ تـجـزیـه و تـحـلیـل جدید سیاست ، رابرت دال ، ترجمه حسین ظفریان ، بى م : انتشارات مترجم ،1364.

47 ـ تـحـولات روابـط بـیـن المـلل از کنگره وین تا امروز، احمد نقیب زاده ،: نشر قومس ، تهران ،1369.

48 ـ تـحـولات سـیـاسى در اتحاد شوروى (از برژنف تا گورباچف )، یان دربیشایو، ترجمه هرمزهمایون پور، سازمان انتشارات و آموزش ‍ انقلاب اسلامى ، تهران ، 1367.

49 ـ تشکیل و فروپاشى اتحاد جماهیر شوروى ، حسین رحمت الهى ، انتشارات اطلاعات ، تهران ، 1371.

50 ـ تشنجات سیاسى بعد از جنگ دوّم جهانى ، مسعود انصارى ، نشر اشراقى ، تهران ، 1353.

51 ـ تـفـکـر نـویـن سـیـاسـى در سـیـاسـت خارجى شوروى ، کورش احمدى ، نشر قومس ، تهران ،1370.

52 ـ تـئوریـهـاى امـپـریالیسم ، ولفگانگ . ج ـ مومسن ، ترجمه ، کورش زعیم ، نشر امیر کبیر، تهران ،1363.

53 ـ جابه جایى در قدرت ، الوین تافلر ترجمه : شهیندخت خوارزمى ، بى جا، 1372.

54 ـ جـامـعـه شـنـاسـى جـنگ ، گاستون بوتول ، ترجمه هوشنگ فرخجسته ، سازمان انتشارات وآموزش انقلاب اسلامى ، تهران ، 1368.

55 ـ جـامـعه شناسى جنگ و ارتش ، پیتر مى یر، ترجمه : علیرضا ازغندى و محمد صادق مهدوى ،نشر قومس ، تهران ، 1368.

56 ـ جامعه شناسى ، ساموئل کینگ ، ترجمه : مشفق همدانى ، انتشارات امیر کبیر، تهران ، 1355 .


159

57 ـ جـامـعـه شـنـاسـى صـلح ، گاستون بوتول ، ترجمه : هوشنگ فرخجسته ،: نشر شیفته ، تهران ،1371.

58 ـ جـامـعـه و حـکـومـت ، ر.م . مـک آیور، ترجمه ابراهیم على کنى ، بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، تهران 1354.

59 ـ جـهـان در قـرن بـیستم ، لویى ل . استایدر، ترجمه : محمد ابراهیم آیتى ، فجر، تهران ، 1342.

60 ـ جـهـان در مـیـان دو جـنـگ ، ژاک بـنـوامـشـن ، آلان بـالوک و آدولف هـیـتـلر، تـرجـمـه : مـهـدى سمسار،سازمان انتشارات اشرفى ، تهران ، 1363.

61 ـ جـریـانـهـاى بـزرگ تـاریخ معاصر، ژاک پیرن ، ترجمه : رضا مشایخى : انتشارات امیر کبیر، 1357.

62 ـ جـنـایـتـکـاران جـنـگ ویـتـنـام ، هـیـلدرى دو به ریدر، ترجمه : عنایت الله شکیباپور موسسه مطبوعاتى فرخى ، تهران ، بى تا.

63 ـ جـنبش عدم تعهد از آغاز تا سال 1985، على اکبر عبدالرشیدى ، انتشارات سروش ، تهران ،1365.

64 ـ جـنـگ جهانى اول ، پى یر رئوون ، ترجمه عباس آگاهى ، انتشارات آستان قدس رضوى ، 1369.

65 ـ جنگ خلیج فارس در اسناد محرمانه ، پیرى لینجر واریک لوران ، ترجمه : هوشنگ لاهوتى ، انتشارات پاژنگ ، تهران ، 1370.

66 ـ جنگ خلیج فارس و آینده خاورمیانه ، محمود طلوعى ، انتشارات تهران ، 1370.

67 ـ جـنـگ طولانى اعراب و اسرائیل ، ج . بایربل ، ترجمه : ابوطالب صارمى ،انتشارات امیر کبیر،تهران 1349.

68 ـ جنگ ویتنام ، برتراندراسل ، ترجمه : صمد خیرخواه ، نشر خوارزمى ، تهران 1359.

69 ـ جنگ داخلى اسپانیا، هیوتامس ، ترجمه : مهدى سمسار، نشر خوارزمى ، تهران 1353.

70 ـ چـرا شـوروى مـتـلاشـى شـد، گردآورى و ترجمه مصطفى رحیمى ، نشر خوارزمى ، تهران 1353.

71 ـ حقوق اساسى و نهادهاى سیاسى ، ابوالفضل قاضى ، دانشگاه تهران ، 1368.

72 ـ حقوق بین الملل عمومى ، محمد رضا ضیایى بیگدلى ، نشر مؤ لف ، تهران 1363.

73 ـ خـاطـرات جـنـگ جـهـانـى دوم ، ویـنـسـتـون چـرچـیـل ، تـرجـمـه : تـورج فـرازمـنـد، نـشـر نیل ، تهران

1361.

74 ـ خداوندان اندیشه سیاسى ، و. ت جونز، ترجمه : على رامین ، امیر کبیر، تهران 1362.

75 ـ در آمـدى بر روابط بین الملل ، ژاک هونشرینگر، ترجمه : عباس آگاهى ، معاونت فرهنگى آستان قدس رضوى ، 1368.

76 ـ دگـرگـونـى نـظـام بـیـن المـللى ؛ تـسـلط جـهـانى اروپا و ارزشهاى اروپایى (1914 ـ 1815)،ترجمه : بهرام مستقیمى ، انتشارات وزارت امور خارجه ، تهران 1373.

77 ـ دومین انقلاب روسیه (پروستریکا) میخائیل گورباچف ، ترجمه : عبدالرحمن صدریه ، نشر

آبى ، تهران ، 1368.

78 ـ دهـه جـنـگ سـرد (رونـد جـنـگ سـرد در دهـه 1980)، نـوامـبـر چـامـسـکـى ، جـونـاتـان استیل ، جان

گیتینگر، ترجمه : شاهرخ وزیرى ، نشر سلسله ، تهران 1364.

79 ـ دیـپـلمـاسـى نـویـن در عصر دگرگونى در روابط بین المللى ، سید على اصغر کاظمى ، دفتر نشر

فرهنگ اسلامى ، تهران 1368.

80 ـ دیوارها فرو مى ریزد، سید محمد کاظم نعیمى ، نشر البرز، تهران 1370.

81 ـ راهـنـمـاى سـازمـان مـلل مـتـحـد، اداره اطـلاعـات سـازمـان ملل متحد، ترجمه : منصور فراسیون ،

وزارت فرهنگ و آموزش عالى 1354.

82 ـ رژیـمـهـاى سـیـاسـى ، مـوریـس دو ورژه ، نـاصـر صدر الحفاظى سازمان کتابهاى حبیبى ، تهران ،1358.

83 ـ رنـج دیـکتاتورى نیکاراگوئه ، الگ ایگنایتوو جزیخ بروویک ، ترجمه : سید احمد سید طاهرى ،نشر مؤ لف ، تهران 1366.

84 ـ روابـط بـیـن المـلل ، رامـامـلکـوتـه و ناراسیمها رائو، على صلح جو، تهران : چاپ و نشر بنیاد، 1368.

85 ـ روابط بین الملل در جهان متغیر، جوزف فرانکل ، ترجمه : عبدالرحمن عالم ، تهران : دفتر

مطالعات سیاسى و بین المللى ، 1369.

86 ـ روابط بین المللى در تئورى و عمل ، على اصغر کاظمى ، تهران : نشر قومس ، 1372.

87 ـ رونـد سلطه گرى (تاریخ سیاست خارجى آمریکا 1938 ـ 1983)، استفن آمبروز،ترجمه : احمد تابنده ، تهران : نشر چاپخش ، 1363.


160

88 ـ رویـارویـى بـزرگ ، نـبـرد اقـتـصـادى آینده ژاپن ، اروپا و آمریکا، استرتارو، ترجمه : عزیز

کیاوند، تهران : چاپ مؤ سسه عالى پژوهشى در برنامه ریزى و توسعه ، 1372.

89 ـ ریـشـه هـاى جـنـگ جـهانى دوم ، ا. جى . پى . تیلر، ترجمه : محمد على طالقانى ، تهران : مرکزانتشارات علمى و فرهنگى ، 1362.

90 ـ زایش و خیزش ملّت ، داور شیخاوندى ، تهران ، انتشارات ققنوس ، 1369.

91 ـ ژرف نـگـرى در انـقـلاب اروپـا، رالف دارنـدروف ، تـرجـمـه ، هـوشنگ لاهوتى ، تهران ، نشراطلاعات 1370.

92 ـ ژئوپولینک ، عزّت اللّه عزّتى ، تهران : نشر سمت ، 1371.

93 ـ سـازمـانـهـاى بـیـن المـللى ، ابـوالقـاسـم مـنـصفى ، تهران : نشر دانشکده علوم ارتباطات اجتماعى ،1358.

94 ـ سـازمـان مـلل مـتـحد، مسئولیت حفظ صلح و امنیت بین المللى ، ناصر ثقفى عامرى ، تهران : نشردفتر مطالعات سیاسى و بین المللى ، تهران ، 1370.

95 ـ سـقـوط بـزرگ ، جـان کنت گالبرایت ، ترجمه : شهریار خواجیان ، نشر بوعلى ، تهران 1371.

96 ـ سـیـاسـت نـظـر افـلاطون ، الکساندر کویر، ترجمه : امیر حسین جهانبگلو، نشر خوارزمى ، تهران 1360.

97 ـ سیاست بین الملل و سیاست خارجى ، هوشنگ مقتدر، مؤ سسه خدماتى

انتشاراتى مفهرس ، تهران ، 1370.

98 ـ سـیـاسـت جهان ، اى . اف . ک . ارگاتسکى ،ترجمه : حسین فرهودى ، بنگاه ترجمه و نشر کتاب ،تهران 2535.

99 ـ سـیـاسـتـهاى جهانى ، بروس روست و هارى استا، ترجمه : سید امیر ایافت ، تهران : نشر سیماى جوان ، 1371.

100 ـ سیاست جهان بعد از جنگ بزرگ ، پیتر کالواکورسى ، ترجمه ، هاشم رجب زاده ، تهران :نشر توس ، 1359.

101 ـ سیاست و سازمانهاى بین الملل ، حسین ناظم ، تهران : شرکت ایران چاپ ، 2536.

102 ـ سـیـر روش و پـژوهـش در رشـتـه روابـط بـیـن الملل ، محمود سریع القلم ، تهران : انتشارات دانشگاه شهید بهشتى ، 1371.

103 ـ شـنـاسـنـامـه سـازمـانـهـاى بـیـن المـلل ، سـازمـان مـلل مـتـحـد، وزارت امـور خـارجـه جـمـهـورى اسلامى ایران ، تهران : واحد انتشارات دفتر روابط عمومى ، 1362.

104 ـ صـاعـقـه در صـحرا، جیمز بلک ول ، ترجمه : حمید فرهادى نیا و هوشمند نامور تهرانى ،تهران : انتشارات اطلاعات ، 1372.

105 ـ ظـهـور و سقوط رایش سوم ، ویلیام شایرر، ترجمه کاوه دهقان ، تهران : نشر پیک دانش ،1363.

106 ـ عـمـلیات حفظ صلح سازمان ملل متحد، فریده شایگان ، تهران ، مؤ سسه چاپ وانتشارات وزارت امور خارجه ، 1372.

107 ـ فرصت را از دست ندهید، ریچارد نیکسون ، محمود حدّادى ، تهران : نشر اطلاعات ، 1371.

108 ـ فرهنگ جامع سیاسى ، محمود طلوعى ، تهران : نشر علم و انتشارات سخن ، 1372.

109 ـ فرهنگ علوم سیاسى ، داریوش آشورى ، تهران : انتشارات مروارید، 1358.

110 ـ فرهنگ علوم سیاسى ، غلامرضا على بابایت ، تهران : نشر ویس ، 1368.

111 ـ فـقـه سـیاسى ، حقوق بین الملل اسلام ، عباسعلى عمید زنجانى ، تهران ، انتشارات امیر کبیر1367.

112 ـ قدرت ، برتراندراسل ، ترجمه : نجف دریابندرى ، تهران : نشر خوارزمى ، 1371.

113 ـ قـدرتـهـاى جـهـانـى در قـرن بـیـسـتـم ، هـاریـت وارد، جلال رضایى راد، تهران ، بنگاه ترجمه ونشر کتاب ، 1360.

114 ـ قدرت : فرّ انسانى یا شرّ شیطانى ، ویراستر اسیتون لوکس ، ترجمه : فرهنگ رجایى ، مؤ سسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى ، تهران ، 1370.

115 ـ قـواعـد بـازى در سـیـاسـت بـیـن المـلل ، دیـموند کوهن ، ترجمه : مصطفى شیشه چى زاده ،تهران : نشر سفیر، 1370.

116 ـ گـاه شـمـار اروپاى شرقى ، قاسم صنعوى ، تهران : مؤ سسه چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه ، 1371.

117 ـ گسترش جنگ به اروپا، میروس لاونینسیک ، قاسم کبیرى ، تهران : نشر سفیر، 1368.

118 ـ کـالبد شکافى قدرت ، جان کنت گالبرایت ، ترجمه : احمد شها، تهران ، نشر مترجم ، 1366.


161

119 ـ کلیات و مبانى جنگ و استراتژى ، على باقرى کبورق ، تهران : مرکز نشر بین المللى ، بى تا.

120 ـ کندو کاوها و پنداشته ها، فرامرز رفیع پور، تهران : شرکت سهامى انتشار، 1368.

121 ـ کنفرانس سران بزرگ ، تهران 1943، والنتین برژکف ، ترجمه : ویدا ایزدى ، تهران : نشرتوکا، 1357.

122 ـ ماهیت سازمان ملل متحد، شمس الدین رحمانى ، تهران : انتشارات محراب قلم ، 1364.

123 ـ ماهیت سیاستگذارى خارجى ، جیمز باربو مایکل اسمیت ، ترجمه : سید حسین سیف زاده :نشر قومس ، تهران ، 1373.

124 ـ مبانى جغرافیاى سیاسى ، درّه میر حیدر (مهاجرانى )، تهران : نشر سمت ، 1371.

125 ـ مـبـانـى دیـپـلمـاسـى ؛ چـگـونـگـى مـطـالعـه روابـط مـیـان دول ، جان ویک لین ، ترجمه عبدالعلى قوام ،نشر قومس ، تهران 1369.

126 ـ مبانى علم سیاست ، حشمت الله عاملى ، تهران : نشر کتابخانه ابن سینا، 1346.

127 ـ مجموعه مقالات اولین سمینار بررسى تحول مفاهیم ، به اهتمام سید على قادرى ،تهران : دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى ، 1370.

128 ـ مـدیـریـت بـحـرانـهـاى بـیـن المـللى ، سـید على اصغر کاظمى ، تهران : دفتر مطالعات سیاسى وبین المللى ، 1368.

129 ـ مـراحل اساسى اندیشه در جامعه شناسى ، ایمون آروى ، ترجمه : باقر پرهام ، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى ، تهران ، 1363.

130 ـ مـفـاهـیـم اسـاسـى جـامـعـه شـناسى ، ماکس وبر، ترجمه : احمد صدراتى ، تهران : نشر مرکز،1371.

131 ـ مـقـولاتـى در استراتژى ملى ، محمد جواد لاریجانى ، تهران : مرکز ترجمه و نشر کتاب ،1369.

132 ـ مـکـاتـب سـیـاسى معاصر، ویلیام ابنشتاین ـ ادوین فالگمان ، ترجمه : حسینعلى نوذرى ،تهران : نشر گسترده ، 1369.

133 ـ ملیتهاى آسیاى میانه : حبیب الله ابوالحسن شیرازى ، تهران دفتر مطالعات سیاسى وبین المللى ، 1370.

134 ـ موازنه قوا در روابط بین الملل ، مجتبى على بابایى ، تهران : نشر همراه ، 1370.

135 ـ موسولینى ، دنیس مک اسمیت ، ترجمه : محمود ریاضى ، تهران نشر تیراژه ، 1363.

136 ـ ناسیونالیسم ، حمید بهزادى (مددى )، تهران : مؤ سسه حساب ، 1354.

137 ـ نظام بین الملل : بازدارنگى و همپایگى استراتژى ، تهران : نشر قومس ، 1370.

138 ـ نـظـریـه مـعـاصـر روابـط بـیـن المـلل ، جـوزف فرانکل ، ترجمه : وحید بزرگى ، تهران : نشراطلاعاتى ، 1371.

139 ـ نظریه هاى دولت ، اندرو وینسنت ، ترجمه : حسین بشیریه ، تهران : نشر نى ، 1371.

140 ـ نـظـریه هاى متعارض در روابط بین الملل ، جمیز دوئرتى و فالتز گراف ، ترجمه : علیرضاطیّب و وحید بزرگى ، تهران : قومس ، 1372.

141 ـ نـظـریـه هـاى مـخـتـلف در روابـط بـیـن الملل ، سید حسین سیف زاده ، تهران : نشر سفیر، 1368.

142 ـ نـظـریـه هـمـگـرایى در روابط بین الملل ، سید على اصغر کاظمى ، تهران : نشر قومس ،1370.

143 ـ نـقـد و ارزیـابـى نـظـریـه هـاى روابـط بـیـن المـلل ، عـلى غـازان چگل و دیگران ، تهران : انتشارات مرکزمطالعات عالى بین المللى .

144 ـ نـقـش قـدرت در جـامـعـه و روابـط بـیـن المـلل ، عـلى اصـغر کاظمى ، تهران : نشر قومس ،1369.

145 ـ نـگـاهى به تاریخ جهان ، جواهر لعل نهرو، ترجمه : محمود تفضلى ، تهران : نشر امیر کبیر،1367.

146 ـ نگاهى به تاریخ معاصر جهان یا بحرانهاى عصر ما، محمود حکیمى ، تهران . انتشارات امیر کبیر، 1367.

147 ـ نـگـرشـى جـدیـد بـه عـلم سـیـاسـت ، مـونـتـى پـالم ، لارى اشـتـرن و چـارلز گالیل ، ترجمه : منوچهرشجاعى ، تهران : دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى ، 1367.

148 ـ نگرش سیستمى ، مهدى فرشاد، تهران : انتشارات امیر کبیر، 1362.

149 ـ وجـوه امـپـریـالیـسـم ، چـارلز ریـنـولدز، تـرجـمه : سید حسین سیف زاده ، مؤ سسه چاپ و انتشارات وزارت خارجه ، 1371.


162

150 ـ وحـدت اروپـا در تـئورى و عـمـل ، افـشـیـن عـزیـزیان ، تهران : شرکت انتشارات چاپخش ،1372.

151 ـ هـمـنـوازى تـازه اروپـا، ژاک دولور، تـرجـمـه : عـبـاس آگـاهى ، تهران : مؤ سسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه ، 1371.

152 ـ یـالیـا یـا تـقسیم جهان ، آرتور کینت ، ترجمه : محمود طلوعى ، تهران : انتشارات هفته ، 1365.

153 ـ یـک بـسـتـر و دو رؤ یـا، آندره فونتن ، ترجمه : عبدالرضا هوشنگ مهدوى ، تهران : نشر نو، بى تا.

154 ـ یـکـى بـدون دیـگـرى ، نـظـم نـوین جهانى ؟، آندره فونتن ، ترجمه : عبدالرضا هوشنگ مهدوى ،نشر فاخته ، تهران ، 1371.


163

پاورقى

1-روابـط بـیـن المللى ، راما ملکوته و ناراسیمها رائو ، ترجمه على صلح جو ، ص 21 ، چاپ و نشر بنیاد .

2-تاریخ روابط بین الملل در قرن نوزدهم ، پى یر رونوون ، ترجمه قاسم صنعوى ، ج 2 ، ص 364 ، معاونت فرهنگى آستان قدس رضوى .

3-تـاریـخ اروپـا از سـال 1815 بـه بـعـد ، هـنـرى و . لیـتـل فـیـلد ، تـرجـمـه فـریـده قـره جه داغى (صحیحى ) ، ص 195 ، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى .

4-امپراتورى اتریش ـ مجارستان به عنوان کشور واحد در آن مقطع تاریخى مطرح بود .

5-تحولات روابط بین الملل (از کنگره وین تا امروز) ، احمد نقیب زاده ، ص 57 ، نشر قومس .

6-تـاریـخ دیپلماسى ، لویى دوللو ، ترجمه رضا وثوقى و اردشیر نیکپور ، ص 125 ـ 129 ، مؤ سسه مطبوعاتى علمى .

7-تحولات روابط بین الملل (از کنگره وین تا امروز) ، نقیب زاده ، ص 115 ـ 117 .

8-همان ، ص 128 ـ 129 .

9-تـاریـخ اروپـا از سـال 1815 بـه بـعـد ، لیتل فیلد ، ص 190 .

10-دگـرگـونـى نـظـام بـیـن المللى ؛ تسلّط جهانى اروپا و ارزشهاى اروپایى (1914 ـ 1815) ، بهرام مستقیمى ، ص 181 ـ 189 ، مؤ سسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه .

11-تاریخ روابط بین الملل در قرن نوزدهم ، رونوون ، ج 2 ، ص 119 ـ 123 .

12-تاریخ روابط بین الملل در قرن نوزدهم ، رونوون ، ج 2 ، ص 123 ـ 124 .

13-جهان در قرن بیستم ، لویس ل . اسنایدر ، ترجمه محمدابراهیم آیتى ، ص 30 ـ 32 .

14-تاریخ جهان نو ، رابرت روزول پالمر ، ترجمه ابوالقاسم طاهرى ، ج 2 ، ص 263 ـ 322 ، انتشارات امیر کبیر .

15-روابط بین المللى ، راما ملکوته و ناراسیمها رائو ، ص 23 .

16-تـاریـخ اروپـا از سـال 1815 بـه بـعـد ، لیتل فیلد ، ص 191 .

17-تحولات روابط بین الملل (از کنگره وین تا امروز) ، نقیب زاده ، ص 100 ـ 101 .

18-تاریخ روابط بین الملل در قرن نوزدهم ، رونوون ، ج 2 ، ص 390 ـ 397 .

19-تاریخ مختصر قرن بیستم ، ریچاد گاف و دیگران ، ترجمه خسرو قدیرى ، ج 1 ، ص 171 ، نشر زلال .

20-تـاریـخ معاصر اروپا ، استوارت هیوز ، ترجمه على اکبر بامداد ، ج 1 و 2 ، ص 38 ـ 40 ، انتشارات امیر کبیر .

21-جـنـگ جـهانى اوّل ، پى یر رونوون ، ترجمه عباس آگاهى ، ص 30 ـ 37 ، آستان قدس رضوى .

22-جنگ جهانى اوّل ، پى یر رونوون ، ترجمه عباس آگاهى ، ص 37 ـ 38 .

23-بحرانهاى قرن بیستم ، پى یر رونوون ، ترجمه احمد میر فندرسکى ، ج 1 ، ص 54 ـ 56 ، انتشارات دانشگاه ملى ایران .

24-تاریخ مختصر قرن بیستم ، ریچارد گاف و... ، ج 1 ، ص 188 ـ 190 .

25-جنگ جهانى اوّل ، رونوون ، ص 59 ـ 72 .

26-تاریخ قرن نوزدهم ، آلبرماله ، ترجمه میرزا حسین خان فرهودى ، ج 7 ، ص 1178 ـ 1180 ، دنیاى کتاب و علمى .

27-همان ، ص 1180 ـ 1182 .

28-بحرانهاى قرن بیستم ، رونوون ، ج 1 ، ص 125 ـ 179 .

29-تاریخ مختصر قرن بیستم ، ریچادگاف و دیگران ، ص 195 ـ 196 .

30-تـاریـخ نـیمه نخست قرن بیستم ، سى . آ . لیدز ، ترجمه همایون حنیفه وند مقدم ، ص 63 ـ 65 ، نشر سرنا .

31-ایـن بـخـش ، عـیـنـاً از کـتـاب (تـاریـخ اروپـا از سـال 1815 بـه بـعـد) هـنـرى لیـتـل فـیـلد ، از ص 223 ـ 226 نقل شده است .

32-تحولات روابط بین الملل (از کنگره وین تا امروز) ، نقیب زاده ، ص 135 .

33-تاریخ مختصر قرن بیستم ، ریچاد گاف و دیگران ، ج 2 ، ص 30 ـ 33 .


164

34-تـاریـخ جـهـانـى ، ش . دولانـدلن ، تـرجـمـه احـمـد بـهـمـنش ، ج 2 ، ص 400 ـ 404 ، انتشارات دانشگاه تهران .

35-تـاریـخ اروپـا از سـال 1815 بـه بـعـد ، لیتل فیلد ، ص 216 ـ 221 .

36-تحولات روابط بین الملل (از کنگره وین تا امروز) ، نقیب زاده ، ص 137 ـ 138 .

37-همان ، ص 138 ـ 139 .

38-تحولات روابط بین الملل (از کنگره وین تا امروز) ، نقیب زاده ، ص 140 .

39-بـحـرانـهـاى قـرن بـیـستم ، پى یر رونوون ، ترجمه احمد میر فندرسکى ، ج 1 ، ص 191 .

40-جریانهاى بزرگ تاریخ معاصر ، ژاک پیرن ، ترجمه رضا مشایخى ، ج 1 ، ص 112 و 129 ، انتشارات امیرکبیر .

41-تـاریـخ جـامـعه ملل ، اف . پى . والترز ، ترجمه فریدون زند فرد ، ص 28 ـ 47 ، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى .

42-همان ، ص 547 .

43-سیاست جهان ، ارگانسکى ، ص 481 ـ 496 .

44-تـاریـخ دیـپـلمـاسـى اروپـا ، رضـا عـلوى ، ص 156 ـ 159 ، انـتـشـارات اقبال .

45-معاهدات لوکارنو شامل مجموعه اى از قراردادهاى دو جانبه و سه جانبه که بین کشورهاى غـالب و مـغـلوب بـسـتـه شـده اسـت مـى بـاشـد نتیجه مهم این قراردادها نزدیکى جبهه فاتحین و مـغـلوبـیـن بـود بـطـورى کـه آلمـان پـس از ایـن مـعـاهـده تـوانـسـت بـه جـامـعـه ملل راه یابد .

46-بریان وزیر خارجه فرانسه در نامه اى به کلوک وزیر خارجه امریکا به مناسبت دهمین سـالگـرد (ادامـه در صـفـحـه بـعـد): (ادامـه از صـفـحـه قـبـل ): ورود امـریـکـا بـه جـنـگ جـهـانـى اول پـیـشـنـهـاد مـى کـنـد کـه مـعـاهده اى منعقد گردد که تـوسـل بـه جـنـگ بـراى نـیـل بـه مـقـاصـد سـیـاسـى مـمـنـوع بـاشـد ایـن پـیـمـان در سـال 1928 بـا حـضـور پـانزده قدرت جهان به امضا رسید و بعدها شصت کشور این پیمان را امضا کردند .

47-ر . ک . تاریخ جامعه ملل ، اف . پى . والترز ، ترجمه فریدون زند فرد .

48-تـاریـخ دول مـعظم ، ماکسیم مورن ، ترجمه على اصغر شمیم ، ج 2 ، ص 175 ـ 185 ، شرکت سهامى چاپ و انتشارات کتب ایران .

49-تاریخ دول معظم ، ماکسیم مورن ، ترجمه على اصغر شمیم ، ج 2 ، ص 175 ـ 185 .

50-تحولات روابط بین الملل (از کنگره وین تا امروز) ، نقیب زاده ، ص 144 ـ 147 .

51-تـاریـخ نـیمه نخست قرن بیستم ، سى . آ . لیدز ، ترجمه همایون حنیفه وند مقدم ، ص 261 .

52-روابط بین المللى ، ملکوته و رائو ، ص 69 ـ 73 .

53-همان .

54-تحولات روابط بین الملل (از کنگره وین تا امروز) ، نقیب زاده ، ص 149 ـ 150 .

55-همان ، ص 150 ـ 153 .

56-جریانهاى بزرگ تاریخ معاصر ، پیرن ، ج 1 ، ص 215 ـ 219 .

57-تاریخ معاصر اروپا ، هیوز ، ص 134 .

58-همان .

59-جریانهاى بزرگ تاریخ معاصر ، پیرن ، ج 2 ، ص 303 ـ 306 .

60-fair lazis

61-نگاهى به تاریخ جهان ، جواهر لعل نهرو ، ترجمه محمود تفضّلى ، ج 3 ، ص 1680 ـ 1691 .

62-سـقـوط بـزرگ ، جـان کـنـت گـالبـرایـت ، تـرجـمـه شهریار خواجیان ، ص 37 ـ 67 ، انتشارات بوعلى .

63-روابط بین المللى ، ملکوته و رائو ، ص 75 ـ 77 .

64- (برنامه جدید)Deal New

65-کـیـنـز ، از اقـتـصـاد دانـان بزرگ ، اعتقاد داشت که براى حفظ نظام سرمایه دارى ، مى بـایـسـت دولت در امـور اقـتـصـادى مـداخـله کـنـد و بـراسـاس اصـل قـدیـمـى (اقـتصاد در دست بخش ‍ خصوصى ) نمى توان جامعه سرمایه دارى مدرن را اداره کرد . دولت آمریکا نیز با استفاده از این آموزه ، به مداخله در امور اقتصادى و مالى پرداخت .

66-قـدرتـهـاى جـهـانـى در قـرن بـیـسـتـم ، هـاریـت وارد ، تـرجـمـه جلال رضایى راد ، ص 52 ـ 59 ، بنگاه ترجمه و نشر کتاب .

67-بحرانهاى قرن بیستم ، پى یر رونوون ، ج 2 ، ص 3 ـ 18 .


165

68-ر . ک : تاریخ دول معظم ، ماکسیم مورن ، ترجمه شمیم ، شرکت سهامى چاپ و انتشارات کتب ایران .

69-تحولات روابط بین الملل (از کنگره وین تا امروز) ، نقیب زاده ، ص 166 ـ 167 .

70-قـدرتـهـاى جـهـانـى در قـرن بـیـسـتـم ، هـاریـت وارد ، تـرجـمـه جلال رضایى راد ، ص 201 ـ 202 .

71-تاریخ چین ، زیر نظر ژان شسنو ، ترجمه شهر نوش پارسى پور ، ج 3 ، ص 47 ـ 239 .

72-تـاریـخ و فـرهـنـگ ژاپـن ، اسـکات مرتون ، ترجمه مسعود رجب نیا ، ص 218 ـ 230 ، انتشارات امیرکبیر .

73-همان .

74-مـبـاحـث این قسمت از کتاب (بحران هاى قرن بیستم ) ، پى یر رونوون ، ج 2 ، ص 56 ـ 66 نقل شده است .

75-پـیـمـان ضـد کـمـینترن (Comintern)، یک پیمان ضد کمونیستى بود . بر اساس آن ، دولتهاى عضو پیمان متعهد مى شدند تا در راستاى مقابله با خرابکاریهاى احزاب کمونیستى ، با یکدیگر تبادل اطلاعاتى و هماهنگى داشته باشند .

76-مـبـاحـث این قسمت از کتاب (بحرانهاى قرن بیستم ) ، پى یر رونون ، ج 2 ، ص 144 ـ 154 ، نقل شده است .

77-موسولینى ، دنیس مک اسمیت ، ترجمه محمود ریاضى ، ص 320 ـ 331 ، تیراژه .

78-تحولات روابط بین الملل (از کنگره وین تا امروز) ، نقیب زاده ، ص 169 ـ 171 .

79-بحرانهاى قرن بیستم ، رونوون ، ج 2 ، ص 96 ـ 105 .

80-همان .

81-تحولات روابط بین الملل (از کنگره وین تا امروز) ، نقیب زاده ، ص 172 .

82-موسولینى ، مک اسمیت ، ترجمه محمود ریاضى ، ص 333 ـ 334 .

83-موسولینى ، مک اسمیت ، ترجمه محمود ریاضى ، ص 337 ـ 342 .

84-همان ، ص 173 ـ 174 .

85-تاریخ اسپانیا ، کالمت ، ترجمه امیر معزى (حسام الدوله ) ، ص 411 ـ 418 .

86-تاریخ اسپانیا ، کالمت ، ص 421 ـ 429 .

87-بحرانهاى قرن بیستم ، رونوون ، ج 2 ، ص 130 ـ 144 .

88-تحولات روابط بین الملل (از کنگره وین تا امروز) ، نقیب زاده ، ص 176 ـ 178 .

89-نگاهى به تاریخ معاصر جهان یا بحرانهاى عصر ما ، محمود حکیمى ، ص 276 ـ 293 ، انتشارات امیر کبیر .

90-ر . ک : جنگ داخلى اسپانیا ، هیو تامس ، ترجمه مهدى سمسار ، ج 2 ، خوارزمى .

91-تـاریـخ آلمـان ، روبـرت ـ هـرمـان تنبروک ، ترجمه محمد ظروفى ، ص 233 ـ 246 ، انتشارات دانشگاه تهران .

92-ر . ک ، جـهـان در مـیـان دو جنگ ، ژاک بنوامشن ، آلان بالوک و آدولف هیتلر ، ترجمه مهدى سمسار ، ج 2 ، ص 11 ـ 120 ، سازمان انتشارات اشرفى .

93-تاریخ معاصر اروپا ، هیوز ، ص 17 ـ 21 .

94-روابط بین المللى ، ملکوته و رائو ، ص 101 ـ 102 .

95-همان ، ص 103 ـ 104 .

96-تاریخ مختصر قرن بیستم ، ریچاد گاف و دیگران ، ج 2 ، ص 201 ـ 202 .

97-موسولینى در سال 1934 و در پى قتل (لفوس )، صدر اعظم پیشین اتریش ، توسط طـرفـداران هـیـتـلر، بـا اعزام قوایى به مرز ایتالیا و اتریش ، از آرزوى هیتلر مبنى بر الحاق اتریش به آلمان جلوگیرى کرد .

98-ظـهـور و سـقـوط رایـش سـوم ، ویلیام شایرر ، ترجمه ابوطالب صارمى ، ص 355 ـ 393 .

99-ظهور و سقوط رایش سوم ، ویلیام شایرر ، ترجمه کاوه دهقان ، ج 2 ، ص 559 ـ 661 ، پیک دانش .

100-ظهور و سقوط رایش سوم ، شایرر ، ج 2 ، ص 667 ـ 706 .

101-بحرانها قرن بیستم ، رونوون ، ج 2 ، ص 166 .

102-روابط بین المللى ، ملکوته و رائو ، ص 105 .

103-تـاریـخ روابـط بـیـن المـلل در قـرون وسـطـى ، فـرانـسـوا ـ ل ـ گانسهوف ، ترجمه قاسم صنعوى ، ص 13 ـ 29 .


166

104-paranoiaque مـربـوط بـه paranoia اختلال در عقل .

105-تاریخ قرن بیستم ، سرژبر شتین و دیگران ، ترجمه امان الله ترجمان ، ج 1 ، ص 24 ـ 25 ، آستان قدس رضوى .

106-تحولات روابط بین الملل (از کنگره وین تا امروز) ، نقیب زاده ، ص 143 .

107-جهان در میان دو جنگ ، ژاک بنو امشن و... ، ج 2 ، ص 127 ـ 149 .

108-ریـشـه هـاى جـنـگ جـهـانى دوم ، ا . جى . پى . تیلر ، ترجمه محمدعلى طالقانى ، ص 161 ـ 165 ، تـهـران ، مـرکـز انـتـشـارات عـلمى و فرهنگى ، 1362 ؛ بحرانهاى قرن بیستم ، رونوون ، ج 2 ، ص 258 ـ 261 .

109-وجوه امپریالیسم ، رینولدز ، ترجمه سیف زاده ، ص 157 ـ 209 .

110-مـطـالب ایـن قـسمت تا (ترازنامه جنگ جهانى دوم ) از کتابهاى زیر اقتباس شده است : بـحـرانـهـاى قـرن بـیـسـتـم ، پـى یر رونوون ، ج 2 ، ص 267 ـ 510 ؛ تاریخ قرن بیستم ، سرژبر مشتین و پى یر میلزا ، ج 1 ، ص 31 ـ 138 ؛ تاریخ مختصر قرن بیستم ، ریچاد گاف و دیـگـران ، ج 2 ، ص 215 ـ 241 ؛ جـریانهاى بزرگ تاریخ معاصر ، ژاک پیرن ، ج 3، ص 657 ـ 853 ؛ تـاریـخ اروپـا از سـال 1815 بـه بـعـد، هـنـرى لیـتـل فیلد ، ص 292 ـ 328 ؛ روابط بین المللى ، راما ملکوته و ناراسیمها رائو ، ص 153 ـ 181 .

111- بـلیـتـس کـریـگـه یا حمله برق آساى آلمان بدین صورت انجام شد : صدها بمب افکن بر طبق برنامه دقیقى در بالاى نواحى اى که باید تسخیر شود ، به پرواز در مـى آمـدنـد و بـمـبـهـاى بـسـیـارى مـى ریختند . گاهى در ارتفاعات کمى پرواز مى کردند تا سـربـازان را بـه مـسـلسـل بـبندند و یا راههاى ارتباطى و تهیه تدارکات را قطع کنند . سپس ‍ لشکریان زرهى پهلوى هم حرکت کرده و با پراندن شعله و به کار بردن مسلسلهاى خود کار و تـوپـهـاى کـالیـبـر کـوچک هر چه در جلوى خود مى دیدند ، نابود مى کردند . یکبار که تانکها خطوط دشمن را مى شکافتند دور مى زدند و از جناح یا از عقب مواضع آنها را در هم مى کوبیدند . بـعـد نوبت پیاده نظام سبک مجهز به ارابه هاى زرهى مى رسید که به شکافهایى که تانکها بـه وجـود آورده انـد بـریـزنـد و کـار دشـمـن را یـکـسـره کـنـنـد ؛ وظـیـفـه ایـن گـروه اشـغـال مـحـلهـاى بـه دست آمده و مستحکم کردن آنها بود . اغلب ، صدها چتر باز به منظور قطع رابطه و حفظ نقاط سوق الجیشى از هواپیماها در پشت خطوط فرود مى آمدند . برترى در هوا در ایـن گـونـه جـنـگ ، اسـاسـى و مـهـم تـلقـى مـى شـد . سـرانجام ، افراد ستون پنجم به منظور تـحـصـیل اطلاعات سودمند و کمک به پیروزى واقعى ، وارد معرکه مى شدند عملیات برق آسا ، بـیش از همه بر سرعت ، غافلگیرى و دور زدن خطوط دفاعى دشمن تکیه مى کرد و تا آنجا که تاکتیکهاى جنگى اجازه مى داد ، پیشروى ادامه مى یافت .

112-ر . ک : خـاطـره هـاى جـنـگ جـهـانـى دوم ، شـارل دوگل ، ترجمه کریم کشاورز .

113-BarBaroso

114-ر . ک . خـاطـرات جـنـگ جـهـانـى دوم ، ویـنـسـتـون چرچیل ، ترجمه تورج فرازمند ، انتشارات نیل .

115-ر . ک . تـاریـخ رهـایـى فـرانـسـه (ژوئن 1944 ـ مـه 1945) ، روبـر آرول ، ترجمه قاسم صنعوى ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى .

116-یـکـى از جـزیـره هـاى مـجـمـع الجـزایـر سـیـلمـان اسـت کـه در شمال شرق استرالیا واقع شده است .

117-neuve Terre ، پـایـگـاه دریـایـى انـگـلسـتـان در جـزایـر آنـتـیـل ، واقـع در اقیانوس اطلس ، در سال 1940 به آمریکا اجاره داده شد تا این کشور بتواند دفاع از خود را تضمین کند .


167

118-ر . ک . کنفرانس سران بزرگ ، تهران 1943 ، والنتین برژکف ، ترجمه ویدا ایزدى ، انتشارات توکا .

119-یالتا یا تقسیم جهان ، آرتور کنت ، ص 320 ـ 321 ، انتشارات هفته .

120-تحولات روابط بین الملل (از کنگره وین تا امروز) ، نقیب زاده ، ص 191 .

121-potsdam ؛ شـهـرى در آلمـان شـرقـى ، بـر رود هافل ، نزدیک برلن .

122-ر . ک . اسـنـاد کـنـفـرانسهاى تهران ، یالتا و پتسدام ، ترجمه حسن مفیدى ، انتشارات پارت .

123-Dresde

124-تاریخ قرن بیستم ، سرژبر شتین و پى یر میلزا ، ترجمه امان الله ترجمان ، ج 1 ، ص 139 ـ 142 ، آستان قدس رضوى .

125-همان ، ص 251 ـ 253 .

126-در هـیـروشـیـمـا شـصـت هـزار نـفـر و در نـاکـازاکـى چهل هزار نفر بر اثر بمب اتمى نابود شدند .

127-تاریخ قرن بیستم ، ژبر شتین ، میلزا ، ج 1 ، ص 157 .

128-ر . ک . گـاه شـمـار اروپـاى شـرقـى ، قـاسـم صـنـعـوى ، ج اول ، مؤ سسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه ، 1371 .

129-رونـد سـلطـه گـرى (تـاریخ سیاست خارجى آمریکا 1938 ـ 1983) ، استفن آمبروز ، ترجمه احمد تابنده ، ص 127 ـ 152 .

130-روند سلطه گرى ، آمبروز ، طى 127 ـ 152 .

131-تـاریخ جنگ سرد ، آندره فونتن ، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوى ، ج 1 ، ص 424 ـ 434 ، نشر نو .

132-تـاریـخ جـنـگ سـرد ، آنـدره فـونتن ، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوى ، ج 1 ، 424 ـ 434 .

133-"Containment" یـا سـیاست سدسازى به مجموعه تدابیر غرب براى محدود کردن گـسـتـرش کـمـونیسم در سطح جهان اطلاق مى شود که عمده ترین آنها عبارتند از ناتو، سیتو، سنتو و آنزوس .

134-یـونـان و تـرکـیـه در سـال 1952 و آلمـان غـربـى در سال 1955 به سازمان پیمان آتلانتیک شمالى (ناتو) پیوستند .

135-تاریخ جنگ سرد ، فونتن ، ج 1 ، ص 456 ـ 460 .

136-فرهنگ علوم سیاسى ، غلامرضا على بابایى ، ج 5 و 6 ، ص 90 ـ 92 .

137-جریانهاى بزرگ تاریخ معاصر ، پیرن ، ج 4 ، ص 1146 ـ 1175 .

138-قـطـعـنـامـه اتـحـاد بـراى صـلح "Resoiution peace for uniting" بـه دنـبـال بـن بست شوراى امنیت مطرح شد . آمریکا پیشنها کرد که در صورت بن بست شوراى امنیت در مـسـاءله اى کـه صـلح و امـنـیـت بـین المللى را در معرض خطر قرار دهد ، مجمع عمومى سازمان مـلل مـتـحـد ، نـقـش شـورا را ایـفـا کند . این طرح در مجمع عمومى به تصویب رسید و از آن پس ، نـیـروهـاى درگـیـر در کـره ، تـحـت نـظـارت مـجـمـع عـمـومـى عمل مى کردند .

139-تـشـنـجـات سـیـاسـى بـعـد از جـنـگ دوم جـهـانـى ، مسعود انصارى ، ص 157 و 197 ، انتشارات اشراقى .

140- . (seato) organization treaty Asia East - South

141-سـازمـانـهـاى بـیـن المـللى ، ابـوالقاسم منصفى ، ص 324 ، دانشکده علوم ارتباطات اجتماعى .

142- (cento) organization treaty Central

143-فرهنگ علوم سیاسى ، داریوش آشورى ، ص 46 ، انتشارات مروارید .

144- . (paet warsaw) Treaty Assistance Mutual European Eastern- 144

145-جریانهاى بزرگ تاریخ معاصر ، پیرن ، ج 4 ، ص 911 ـ 972 .

146-بـیـسـت کـشـور آمـریـکاى لاتین ، مارسل نیدر گانگ ، ترجمه محمد قاضى ، ج 3 ، ص 847 ، 894 ، خوارزمى .

147-تـاریخ جنگ سرد ، آندره فونتن ، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوى ، ج 2 ، ص 531 ـ 559 ، نشر نو .

148-مـدیـریت بحرانهاى بین المللى ، سید على اصغر کاظمى ، ص 114 ، دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى .

149-تشنجات سیاسى پس از جنگ دوم جهانى ، مسعود انصارى ، ص 343 .

150-تحولات روابط بین الملل (از کنگره وین تا امروز) ، نقیب زاده ، ص 214 .

151-سیاست جهان بعد از جنگ بزرگ ، پیتر کالواکورسى ، ترجمه هاشم رجب زاده ، 276 ـ 288 .


168

152-سـیـاسـت جهان بعد از جنگ بزرگ ، پیتر کالواکورسى ، ترجمه هاشم رجب زاده ، ص 288 ـ 292 .

153-Theory Domino ؛ بـر اسـاس ایـن تـئورى ، سـقوط یک کشور به دامان کمونیسم ، سـقوط همسایگانش را نیز به دنبال خواهد داشت . بنابراین اگر ویتنام جنوبى سقوط مى کرد ، لائوس ، کـامـبـوج ، تـایـلنـد ، بـرمه و... نیز یکى پس از دیگرى ساقط مى شدند . بنابراین ضرورى بود که نخستین دومینو را حفظ کنیم تا از سقوط دیگران جلوگیرى شود .

154-ر . ک . جنگ ویتنام ، برتر اندراسل ، ترجمه صمد خیرخواه ، خوارزمى .

155-ر . ک . جنایتکاران جنگ ویتنام ، هیلدرى دو به ریه ر ، ترجمه عنایت الله شکیبا پور ، مؤ سسه مطبوعاتى فرخى .

156-تشنجات سیاسى پس از جنگ جهانى ، انصارى ، ص 445 ـ 446 .

157-ر . ک . جنبش عدم تعهد از آغاز تا سال 1985 ، على اکبر عبدالرشیدى ، سروش .

158-منظور طرفداران ژنرال دوگل است .

159-سیاست جهان بعد از جنگ بزرگ ، کالوا کورسى ، ص 93 ـ 112 .

160-تاریخ قرن بیستم ، برشتین و میلزا، ج 2، ص 354 ـ 372.

161-ر . ک . جـنـگ طـولانـى اعـراب و اسـرایـیـل ، ج . بایربل ، ترجمه ابو طالب صارمى ، انتشارات امیر کبیر .

162-یـک بـسـتـر و دو رؤ یـا ، آنـدره فونتن ، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوى ، ص 119 ـ 144 ، نشر نو .

163-یک بستر و دو رؤ یا ، فونتن ، ص 502 ـ 507 .

164-دهـه جـنـگ سـرد (رونـد جـنـگ سـرد در دهـه 1980) ، نـوام چـامـسـکـى ، جـونـاتـان استیل ، جان گیتینگز ، ترجمه شاهرخ وزیرى ، ص 101 ـ 147 ، نشر سلسله .

165-همان .

166-انـقـلاب گـل مـیخک در پرتغال در سال 1974 موجب آزادى مستعمرات این کشور در قاره آفـریـقا گردید . این سرزمینها شامل (آنگولا ، موزامبیک ، گینه بیسائو ، سائوتام و کیپ ورده ) بودند که تمایلات انقلابى در آنها در غلیان بود .

167-ر . ک . رنـج دیـکـتـاتـورى نیکاراگوئه ، الگ ایگناتیو و جنریج بروویک ، ترجمه سید احمد سید طاهرى .

168- .(mirv)_Vihueke_entry_Re Targetable_Indenpently Multiple

169-ر . ک . گسترش جنگ به اروپا ، میروس لاونینسیک ، ترجمه قاسم کبیرى ، نشر سفیر .

170- . war star (SDI) Initiataive Defence Strategic

171-ابتکار دفاع استراتژیک امریکا ، ناصر ثقفى عامرى ، ص 25 ـ 45 ، دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى .

172-ر . ک . تـحـولات سـیـاسـى در اتـحـاد شـوروى (از بـرژنـف تا گورباچف ) ، یان در بیشایر ، ترجمه هرمز همایون پور ، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى .

173-ر . ک . دومـیـن انـقـلاب روسـیـه (پـروسـتـرویـکـا) ، میخائیل گورباچف ، ترجمه عبدالرحمن صدریه ، نشر آبى .

174-ر . ک . پروسترویکا و نتایج آن ، گردآورى و ترجمه مصطفى رحیمى .

175-ر . ک . تفکر نوین سیاسى در سیاست خارجى شوروى ، کوروش احمدى ، قومس .

176-ر . ک . چرا شوروى متلاشى شد ، گردآورى و ترجمه مصطفى رحیمى ، نشر البرز .

177-اتـحاد شوروى از تکوین تا فروپاشى ، الهه کولائى ، ص 277 ـ 284 ، مؤ سسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه .

178-همان .

179-تـشـکـیـل و فـروپـاشـى اتـحاد جماهیر شوروى ، حسین رحمت الهى ، ص 209 ـ 223 ، انتشارات اطلاعات .

180-اتحاد شوروى از تکوین تا فروپاشى ، کولایى ، ص 278 ـ 282 .

181-همان ، ص 282 ـ 283 .

182-اتحاد شوروى از تکوین تا فروپاشى ، کولایى ، ص 282 ـ 283 .

183-ر . ک . ژرف نـگـرى در انـقـلاب اروپـا ، رالف دارندروف ، ترجمه هوشنگ لاهوتى ، انتشارات اطلاعات .

184-وحـدت دو آلمـان ، عـلى رحـمـانـى و افـسـانـه نـظـر ، ص 95 ـ 102 ، دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى .

185-همان ، ص 97 .

186-دیوارها فرو مى ریزد ، سید محمد کاظم نعیمى ، ص 47 ـ 54 ، نشر البرز .


169

187-دیوارها فرو مى ریزد ، نعیمى ، ص 102 .

188-همان ، ص 141 .

189-گـاه شـمـار اروپـاى شـرقـى ، قـاسـم صـنـعـوى ، ص 345 ـ 384 ، مؤ سسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه .

190-گـاه شـمـار اروپـاى شـرقـى ، قـاسـم صـنـعـوى ، ص 345 ـ 384 ، مؤ سسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه .

191-اثـرات وحـدت دو آلمان در جامعه اروپایى ، سعید خالو زاده ، ص 47 ـ 57 ، مؤ سسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه .

192-همان ، ص 111 ـ 157 .

193-وحدت اروپا در تئورى و عمل ، افشین عزیزیان ، ص 59 ـ 62 .

194-فرهنگ علوم سیاسى ، بهمن آقایى و غلامرضا على بابایى ، ج 5 و 6 ، ص 29 ـ 30 ، شرکت نشر ویس .

195-وحدت اروپا در تئورى و عمل ، عزیزیان ، ص 91 ـ 142 .

196-ر . ک . هـمـنـوازى تـازه اروپـا ، ژاک دولور ، تـرجـمـه عباس آگاهى ، مؤ سسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه .

197-فرهنگ جامع سیاسى ، محمود طلوعى ، ص 137 ، نشر علم و انتشارات سخن .

198-(EFTA) Association Trade free European ، در سال 1960 متشکل از کشورهاى انگلستان ، سوئد ، نروژ ، فنلاند ، دانمارک ، ایرلند ، اتریش ، ایـسلند و سوئیس ، در مقابل جامعه اقتصادى اروپا ، به وجود آمد . با خروج انگلستان ، دانمارک و ایـرلنـد اعـضـاى آن کـاهـش یـافـت . ایـن اتـحـادیـه در سال 1992 یک قرارداد همکارى با جامعه اقتصادى اروپا امضا کرد .

199-فـرصـت را از دسـت نـدهـیـد ، ریـچـارد نـیـکـسـون ، تـرجـمه محمود حدّادى ، ص 120 ، انتشارات اطلاعات .

200-رویـارویـى بـزرگ ، نـبـرد اقـتـصـادى آیـنـده ژاپـن ، اروپا و آمریکا ، لستر تارو ، ترجمه عزیز کیاوند ، ص 86 ، مؤ سسه عالى پژوهش در برنامه ریزى و توسعه .

201-اثرات وحدت دو آلمان در جامعه اروپایى ، خالو زاده ، ص 47 .

202-جـنـگ خـلیـج فارس در اسناد محرمانه ، پیر سالینجر و اریک لوران ، ترجمه هوشنگ لاهوتى ، ص 89 ، 94 ، پاژنگ .

203-صاعقه در صحرا ، جمیز بلک ول ، ترجمه حمید فرهادى نیا و هوشمند نامور تهرانى ، ص 85 ـ 146 ، انتشارات اطلاعات .

204-ر . ک . اسـرار جـنـگ خـلیـج فـارس ، رولان ژاکـار ، ترجمه عباس آگاهى ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى .

205-ر . ک . بحران خلیج فارس (جنگ نفت ) ، سازمان عقیدتى سیاسى ارتش ، 1370 .

206-راهـنـمـاى سـازمـان مـلل مـتـحـد ، اداره اطـلاعـات سـازمـان ملل متحد ، ترجمه منصور فراسیون ، ص 3 ، انتشارات وزارت علوم و آموزشى عالى .

207-همان .

208-ماهیت سازمان ملل متحد ، شمس الدین رحمانى ، ص 17 ، انتشارات محراب قلم .

209-راهنماى سازمان ملل متحد ، ترجمه فرایسون ، ص 6 .

210-راهنماى سازمان ملل متحد ، ص 6 .

211-همان .

212-شـنـاسـنـامـه سـازمـانـهـاى بـیـن المـلى ، سـازمـان ملل متحد، وزارت امور خارجه جمهورى اسلامى ایران ، ص 15 ـ 16، انتشارات وزارت خارجه .

213-منشور ملل متّحد.

214-همان .

215-حقوق بین المللى عمومى ، محمدرضا ضیایى بیگدلى 155.

216-شـنـاسـنـامـه سـازمـانـهـاى بـیـن المـللى ، سـازمـان ملل متحد، وزارت امور خارجه جمهورى اسلامى ایران ، ص 27 ـ 28.

217-حقوق بین الملل عمومى ، ضیایى بیگدلى ، ص 160 .

218- .security Collective

219- .keeping - Peace

220-مـجـمـوعـه مـقـالات اولیـن سـمـیـنـار بـررسـى تحول مفاهیم ، مقاله تحول در مفهوم حفظ صلح ، نسرین مصفا ، ص 499 ـ 500 ، دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى .

221-سـازمـان ملل متحد ؛ مسؤ ولیت حفظ صلح و امنیت بین المللى ، ناصر ثقفى عامرى ، ص 42 ـ 43 ؛ دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى .

222-مـجـمـوعـه مـقـالات اولیـن سـمـیـنـار بـررسـى تحول مفاهیم ، مقاله تحول در مفهوم حفظ صلح ، نسرین مصفا ، ص 517 .

223-همان ، ص 517 ـ 518 .

224-سازمان ملل متحد ، مسؤ ولیت حفظ صلح و امنیت بین المللى ، ثقفى عامرى ، ص 43 .


170

225-مطالب این قسمت از کتاب (سازمان ملل متحد ، مسؤ ولیت حفظ صلح و امنیت بین المللى ) ناصر ثقفى عامرى ، ص 42 ـ 48 برگرفته شده است .

226-عـمـلیـات حـفـظ صـلح سازمان ملل متحد ، فریده شایگان ، ص 205 ـ 223 ، مؤ سسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه .

227-ر . ک . موازنه قوا در روابط بین الملل ، مجتبى على بابایى ، انتشارات همراه .

228-پـیـمـان آنـزوس پـیـمـان سـه جـانـبـه امـنـیـت اسـترالیا ، زلاندنو و آمریکا است که در سـال 1951 در سـانفرانسیسکو منعقد گردید طبق این پیمان هر گونه حمله مسلحانه اى به یکى از طرفین در حوزه اقیانوس آرام با واکنش مشترک این سه کشور روبرو مى گردد .

229-نـظـام بـیـن المـلل : بازدارندگى و همپایگى استراتژیک ، علیرضا ازغندى ، ص 1 ـ 14 ، قومس .

230-اطلاعات ، 5 اردیبهشت 1370 .

231-یـکـى بـدون دیـگـرى ، نـظـم نوین جهانى ؟ آندره فونتن ، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوى ، ص 246 و 248 ، نشر فاخته .

232-روزنامه کیهان ، 10 آذر 1369 ، 24 اردیبهشت 1370 .

233-اراده خـداونـد ؛ یـهـودیـان ، مـسـیـحـیـان و مـسـلمـانـان در راه تـسـخـیـر دوبـاره جـهـان ، ژیل کپل ، ترجمه عباس آگاهى ،ص 30 ـ 71 ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى .

234-یکى بدون دیگرى ، نظم نوین جهانى ؟ فونتن ، ص 251 .

235-مـجـله ماهنامه (جامعه سالم ) ، سال دوم ، شماره ششم ، ص 34 ـ 44 ، (مقاله تدبیر یا تقدیر ما) داوود باوند .

236-روزنامه کیهان ، 30 اردیبهشت 1370 .

237-سـازمـان ملل متحد ؛ مسؤ ولیت حفظ صلح و امنیت بین المللى ، ثقفى عامرى ، ص 106 ـ 133 .

238-روزنامه کیهان ، 30 اردیبهشت 1370 .

239-ر . ک . بازار مشترک اسلامى ، غلامحسین خورشیدى ، امیرکبیر .

240-مقولاتى در استراتژى ملّى ، محمدجواد لاریجانى ، ص 45 ـ 59 ، مرکز ترجمه و نشر کتاب .

241-ر . ک . ملّیتهاى آسیاى میانه ، حبیب الله ابوالحسن شیرازى ، دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى .

242-مـجـله سـیـاسـت خـارجـى ، مـقـاله دیـدگـاهـى پـیـرامـون شـنـاخـت مـاهـیـت نـظـام بـیـن الملل ، محمود سریع القلم ، سال چهارم ، زمستان 1369 ، شماره چهارم ، ص 481 ـ 490 .

243-فقه سیاسى ، عباسعلى عمید زنجانى ، ج 3 ، ص 58 ـ 59 ، امیر کبیر .

244-نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، خطبه سوم ، ص 46 .

245-نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، خطبه دوم ، ص 45 .

246-بقره (2) ، آیه 213 .

247-نور (24) ، آیه 55 .

248-توبه (9) ، آیه 33 .

249-تفسیر نورالثقلین ، الشیخ الحویزى ، ج 3 ، ص 507 .

250-قصص (28) ، آیه 5 .

251-اعـلام الورى ، بـاعـلام الهـدى ، امـیـن الاسـلام ابـن عـلى الفضل بن حسن طبرسى ، چاپ سوم ، ص 399 ، دارالکتب الاسلامیه .

252-منتخب الاثر ، ص 308 ، لطف ا... صافى ، چاپ سوم ، ص 308 ، مکتب الصدر .

253-نور (54) ، آیه 55 .

254-بحارالانوار ، ج 52 ، ص 336 .

255-بحارالانوار ، ج 52 ، ص 328 .

256-همان ، چاپ دوم ، ص 191 .

257- .Discipline

258- .theory range middle

259-اصول سیاست خارجى و سیاست بین الملل ، عبدالعلى قوام ، ص 12 ، انتشارات سمت .

260-مـجـمـوعـه مـقـالات اولیـن سـمـیـنـار بـررسـى تحوّل مفاهیم ، به اهتمام سید على قادرى ، ص 57 ـ 73 ، دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى .

261-روابـط بـیـن المـلل در تئورى و عمل ، على اصغر کاظمى ، ص 41 ـ 42 ، نشر قومس .

262-اصـول روابـط بـیـن المـلل و سـیـاسـت خـارجـى ، حـمـیـد بـهـزادى (مـددى ) ، ص 20 ، کتابفروشى دهخدا .

263-همان .

264-اصول روابط بین الملل ، هوشنگ عامرى ، ص 30 .

265-Politics Power

266-سیاستهاى جهانى ، بروس روست و هاروى استار ، ترجمه سید امیر ایافت ، ص 41 ـ 47 ، سیماى جوان .

267-نـظـریـه هـاى مـخـتلف در روابط بین الملل ، سید حسین سیف زاده ، ص 23 ـ 25 ، نشر سفیر .


171

268-همان .

269-سـیـر روش و پـژوهـش در رشـتـه روابـط بـیـن الملل ، محمود سریع القلم ، ص 81 ، انتشارات دانشگاه شهید بهشتى .

270-مـجـله سـیـاسـت خـارجـى ، سـال اول ، شماره 2 ، فروردین ـ خرداد 1366 ، ص 287 ـ 309 ، مقاله برداشتهاى مختلف در مطالعه سیاست بین الملل .

271- .Theory

272-کند و کاوها و پنداشته ها ، فرامرز رفیع پور ، ص 95 ، شرکت سهامى انتشار .

273-درآمـدى بـر روابـط بـیـن الملل ، ژاک هونتزینگر ، ترجمه عباس آگاهى ، ص 110 ، آستان قدس رضوى .

274- .Integration

275-نـظـریـه مـعـاصـر روابـط بـیـن المـلل ، جـوزف فرانکل ، ترجمه وحید بزرگى ، ص 83 ـ 84 ، انتشارات اطلاعات .

276- .nationality super

277- .(ECSC) community steel and coal European

278- ر . ک . سـازمـانـهـاى بـیـن المـللى ، ابـوالقـاسـم مـُنـصـفى ، انتشارات دانشکده علوم ارتباطات اجتماعى .

279-ر . ک . وحدت اروپا در تئورى و عمل ، افشین عزیزیان .

280-نظریه معاصر روابط بین الملل ، فرانکل ، ص 84 ـ 86 .

281-نظریه هاى مختلف در روابط بین المللى ، سیف زاده ، ص 203 ـ 204 .

282-نـظـریـه هـمـگـرایى در روابط بین الملل ، سید على اصغر کاظمى ، ص 81 ـ 113 ، نشر قومس .

283- .Interdependence

284-نـقـد و ارزیـابـى نـظـریـه هـاى روابـط بـیـن الملل ، على غازان چگل و دیگران ، ص 67 ـ 90 ، انتشارات مرکز مطالعات عالى بین المللى .

285-نظریه هاى مختلف در روابط بین الملل ، سیف زاده ، ص 221 .

286-نظریه هاى متعارض در روابط بین الملل ، جیمز دوئرتى و رابرت فالتز گراف ، ترجمه علیرضا طیّب و وحید بزرگى ، ج 1 ، ص 225 ـ 226 ، قومس .

287-نظریه هاى مختلف در روابط بین الملل ، ص 218 .

288-درآمدى بر روابط بین الملل ، ص 197 .

289-سـیـاسـت عـلیـا (Politics High)، سـیـاسـتـى اسـت کـه مـبـنـاى آن را (مـسـایـل حـاد سیاسى و امنیتى ) تشکیل مى دهد و مکتب سیاست قدرت (Politics power) نیز بدان سـخـت پـایـبـنـد است . در مقابل ، سیاست سفلى (Politics low)، سیاستى است که در ارتباط با مـسـایـل اقـتـصـادى و رفـاهـى اسـت و اصـولاً بـه ایـن طـیـف از مسایل اهمیت بیشتر مى دهند تا مسائل نظامى و امنیتى .

290-ر . ک . جابجایى در قدرت ، الوین تافلر ، ترجمه شهیندخت خوارزمى .

291- .theory Games

292- .(best the of worst the) min Max (worst the of best The) max Mini

293-ر . ک . قـواعد بازى در سیاست بین الملل ، ریموند کوهن ، ترجمه مصطفى شیشه چى زاده ، نشر سفیر .

293- .Game sum - zero

294- .Game sum - zero - Non

295- .Game sum - Variable

296- .dilemma sسPrisoner

297- .chicken

299-نظریه هاى متعارض در روابط بین الملل ، ج 2 ، ص 780 .

300- .Power of Balance

301-نظریه متعارض در روابط بین الملل ، ج 1، ص 67.

302-اصول روابط بین الملل و سیاست خارجى ، ص 56 ـ 57 و 252 ـ 264.

303- .Balancer

304-اصول سیاست خارجى و سیاست بین الملل ، ص 61.

305-نظریه متعارض در روابط بین الملل ، ج 1، ص 68.

306-نظریه هاى مختلف در روابط بین الملل ، ص 52 ـ 54.

307- . Theory Systems -

308-نگرش سیستمى ، مهدى فرشاد، ص 43، امیر کبیر.

309-اصول سیاست خارجى و سیاست بین الملل ، ص 34.

310- . put In

311- . put out

312- . back feed

313- . Environment external and Environment Internal

314-نـگـرشـى جـدیـد بـه عـلم سـیـاسـت ، مـونـتـى پـالمـر، لارى اشـتـرن و چـارلز گالیل ، ترجمه منوچهر شجاعى ص 23 ـ 30، دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى .

315-نظریه معاصر روابط بین الملل ، ص 66.

316-نظریه هاى مختلف در روابط بین الملل ، ص 73.

317-نظریه هاى مختلف در روابط بین الملل ، ص 73.

318-همان .

319-حـقـوق اسـاسـى و نـهـادهاى سیاسى ، ابوالفضل قاضى ، ج 1، ص 124، انتشارات دانشگاه تهران .

320-اصول سیاست خارجى و سیاست بین الملل ، قوام ، ص 16 .


172

321- . state - nation / state

322- . Government

323- . country

324-جامعه شناسى ساموئل کینگ ، ترجمه مشفق همدانى ، ص 30 ، امیر کبیر .

325- ر . ک . نظریه هاى دولت ، اندرو وینسنت ، ترجمه حسین بشیریه ، نشر نى .

326-مبانى جغرافیاى سیاسى ، دُرّه میر حیدر (مهاجرانى ) ، ص 38 ـ 67 ، سمت .

327-روابـط بـیـن المـلل در جـهـان مـتـغـیـّر ، جـوزف فرانکل ، ترجمه عبدالرحمن عالم ، ص 22 ـ 23 ، دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى .

328-درآمدى بر روابط بین الملل ، هونتزینگر ، ص 121 .

329- . state - city

330-ر . ک . تـاریـخ مـلل شـرق و یـونـان ، آلبـرمـاله و ژول ایزاک ، ترجمه عبدالحسین هژیر ، دنیاى کتاب و علمى .

331-ر . ک . تـاریـخ سـیـاسـى اسـلام ، حـسـن ابـراهیم حسن ، ترجمه ابوالقاسم پاینده ، سازمان انتشارات جاویدان .

332-اصول روابط بین الملل و سیاست خارجى ، ص 58 .

333- . population

334-ر . ک . زایش و خیزش ملّت ، داور شیخاوندى .

335-مبانى جغرافیایى سیاسى ، ص 106 ـ 110 .

336-اصول سیاست خارجى و سیاست بین الملل ، ص 71 ـ 76 .

337- . territory

338-روابط بین الملل در جهان متغیّر ، ص 26 ـ 27 .

339-مـاهـیـت سـیـاسـتـگـذارى خـارجـى ، جـمـیـز بـاربـر و مایکل اسمیت ، ترجمه سید حسین سیف زاده ، ص 238 ، قومس .

340-روابط بین الملل در جهان متغیّر ، ص 29 .

341- . Geography political

342-مبانى جغرافیاى سیاسى ، ص 3 ـ 4 .

343-ر . ک . بازى قدرت ؛ جنگ نفت در خاور میانه ، محمود طلوعى ، نشر علم .

344-ر . ک . تـاریـخ سـیـاسـى (1940 ـ 1789) ، داود اصـفـهـانـیـان ، انـتـشـارات مشعل .

345-ر . ک . تـاریـخ جـهان نو ، رابرت روزول پالمر ، ترجمه ابوالقاسم طاهرى ، امیر کبیر .

346-مبانى جغرافیاى سیاسى ، ص 74 ـ 77 .

347-مبانى جغرافیاى سیاسى ، ص 84 ـ 91 .

348-ژئو پولتیک ، عزّت الله عزّتى ، ص 1 ، سمت .

349-اصـول و مـبـانـى جـغـرافـیـاى سـیـاسـى ، درّه مـیـر حیدر (مهاجرانى ) ، ص 13 ـ 15 ، کتابهاى سیمرغ .

350- . Heartland

351- . Island World

352-ژئو پولتیک ، ص 10 .

353-همان ، ص 12 ـ 13 .

354-اصول روابط بین الملل و سیاست خارجى ، ص 208 .

355-ژئوپولتیک ، ص 51 ـ 55 .

356- . Decision of Area

357-اصول و مبانى جغرافیاى سیاسى ، ص 41 ـ 43 .

358- . Government

359-حقوق اساسى و نهادهاى سیاسى ، ج 1 ، ص 315 .

360-ر . ک . سـیـاسـت از نـظـر افـلاطـون ، الکساندر کویره ، ترجمه امیر حسین جهانبگلو ، خـوارزمـى ؛ جـامـعـه و حـکومت ، ر . م . مک آیور ، ترجمه ابراهیم على کنى ، بنگاه ترجمه و نشر کتاب .

361-ر . ک . رژیمهاى سیاسى ، موریس دو ورژه ، ترجمه ناصر صدر الحفاظى .

362-ر . ک . تحولات روابط بین الملل (از کنگره وین تا امروز) ، احمد نقیب زاده ، قومس .

363-ر . ک . نظام بین الملل : باز دارندگى و همپایگى استراتژى ، قومس .

364- . Sovereignty

365-ر . ک . خـداونـدان انـدیـشـه سیاسى ، و . ت . جونز ، ترجمه على رامین ، ج 2 ، قسمت اول ، تهران ، امیر کبیر ، 1362 .

366-مبانى علم سیاست ، حشمت اللّه آملى ، کتابخانه ابن سینا .

367-مبانى علم سیاست ، حشمت اللّه آملى ، کتابخانه ابن سینا ، ص 279 ـ 281 .

368-سیاست بین الملل و سیاست خارجى ، ص 52 ـ 55 .

369-مبانى و کلیات علوم سیاسى ، ج 1 ، ص 394 ـ 397 .

370-روابط بین الملل در جهان متغیّر ، ص 30 ـ 34 .

371- . power

372-قدرت ، برتراندراسل ، ترجمه نجف دریابندرى ، ص 55 ، خوارزمى .

373-مراحل اساسى اندیشه در جامعه شناسى ، ریمون آرون ، ترجمه باقر پرهام ، ج 2 ، ص 270 ، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى .


173

374-قـدرت ؛ فـرّ انـسـانـى یـا شـرّ شـیطانى ، ویراسته استیون لوکس ، ترجمه فرهنگ رجایى ، ص 53 ، مؤ سسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى .

375-همان ، ص 47 .

376-ر . ک . مفاهیم اساسى جامعه شناسى ، ماکس وبر ، ترجمه احمد صدراتى ، نشر مرکز .

377-کالبد شکافى قدرت ، جان کنت گالبرایت ، ترجمه احمد شهسا ، ص 256 .

378-ر . ک . تـجـزیـه و تـحـلیـل جـدیـد سـیـاسـت ، رابـرت دال ، ترجمه حسین ظفریان .

379-اصول روابط بین الملل و سیاست خارجى ، ص 197 .

380-اصول روابط بین الملل و سیاست خارجى ، ص 193 ـ 195 .

381-روابط بین الملل در تئورى و عمل ، کاظمى ، ص 175 ـ 177 .

382-اصول سیاست خارجى و سیاست بین الملل ، ص 80 .

383-مبانى جغرافیاى سیاسى ، ص 85 .

384-مـبـانـى دیـپـلمـاسـى ؛ چـگـونـگـى مـطـالعـه روابـط مـیـان دول ، جان ویک لین ، ترجمه عبدالعلى قوام ، ص 30 ـ 34 .

385-سـیـاسـت بـیـن الملل و سیاست خارجى ، هوشنگ مقتدر ، ص 72 ـ 76 ، مؤ سسه خدماتى انتشاراتى مفهرس .

386-نقش قدرت در جامعه و روابط بین الملل ، على اصغر کاظمى ، ص 149 ـ 156 ، قومس .

387-اصول سیاست خارجى و سیاست بین الملل ، ص 84 .

388-روابط بین الملل در جهان متغیّر ، ص 191 ـ 200 .

389-ر . ک . کـلیـات و مـبانى جنگ و استراتژى ، على باقرى کبورق ، تهران ، مرکز نشر بین الملل .

390-سیاست بین الملل و سیاست خارجى ، ص 93 .

391-ر . ک . فـقـه سـیـاسـى ؛ حقوق بین الملل اسلام ، عباسعلى عمید زنجانى ، ج 3 ، امیر کبیر .

392-اصول روابط بین الملل و سیاست خارجى ، ص 231 .

393-همان ، ص 232 ـ 233 .

394-اصول روابط بین الملل و سیاست خارجى ، ص 235 .

395-روابط بین الملل در تئورى و در عمل ، ص 42 .

396-سیاست بین الملل و سیاست خارجى ، هوشنگ مقتدر ، ص 103 ـ 104 .

397-سیاست بین الملل و سیاست خارجى ، مقتدر ، ص 135 ـ 140 .

398-روابط بین الملل در جهان متغیّر ، ص 105 .

399-سیاست و سازمانهاى بین المللى ، حسین ناظم ، ص 232 ـ 246 ، شرکت ایران چاپ .

400-روابط بین الملل در جهان متغیر ، 107 ـ 109 .

401-دیـپـلمـاسـى نـویـن در عـصـر دگـرگـونـى در روابـط بـیـن الملل ، سید على اصغر کاظمى ، ص 61 ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى .

402-دیپلماسى نوین در عصر دگرگونى در روابط بین المللى ، ص 69 ـ 70 .

403-اصول سیاست خارجى و سیاست بین الملل ، ص 188 .

404-اصول سیاست خارجى و سیاست بین الملل ، 194 ـ 196 .

405-روابط بین الملل در جهان متغیر ، ص 180 ـ 184 .

406-ر . ک . جـامـعـه شـنـاسى جنگ و ارتش ، پیتر مى یر ، ترجمه علیرضا ازغندى و محمد صادق مهدوى ، قومس .

407- . neutrality

408-اصول سیاست خارجى و سیاست بین الملل ، ص 133 ـ 134 .

409-ماده 43 ، منشور ملل متحد .

410-اصول سیاست خارجى و سیاست بین الملل ، ص 141 ـ 144 .

411-همان ، ص 144 ـ 146 .

412- . Alignment - Non

413-روابط بین المللى ، راما ملکوته و ناراسیمها رائو، ترجمه على صلح جو ، ص 316 ، چاپ و نشر بنیاد .

414- . Punchsheel

415-ر . ک . جنبش عدم تعهّد از آغاز تا سال 1985 ، على اکبر عبدالرشیدى ، سروش .

416-همان ، ص 16 .

417-اصول سیاست خارجى و سیاست بین الملل ، ص 149 ـ 150 .

418- . Isolationism

419-سیاست بین الملل و سیاست خارجى ، ص 146 .

420-اصول سیاست خارجى و سیاست بین الملل ، ص 163 .

421-همان .

422- . Alliances and Coalition

423- . conflict

424-نـظریه هاى متعارض در روابط بین الملل ، جیمز دوئرتى ، رابرت فالتزگراف ، ترجمه علیرضا طیب و وحید بزرگى ، ج 1 ، ص 296 ، نشر قومس .


174

425-جامعه شناسى جنگ ، گاستون بوتول ، ترجمه هوشنگ فرخجسته ، ص 33 ، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى .

426-همان .

427- . (aggression Instintuad) instinet aggression

428- . Micro

429-نظریه هاى متعارض در روابط بین الملل ، دوئرتى و گراف ، ترجمه علیرضا طیب و وحید بزرگى ، ج 1 ، ص 298 ـ 301 .

430- . Realtists

431-اصول روابط بین الملل و سیاست خارجى ، ص 151 .

432- . Morgenthau

433-اصول روابط بین الملل و سیاست خارجى ، ص 183 ـ 185 .

434-جـامـعـه شناسى و جنگ و ارتش ، پیتر مى یر ، ترجمه علیرضا ازغندى و محمد صادق مهدوى ، ص 12 ـ 26 ، تهران ، نشر قومس .

435- . Nationalism

436-ناسیونالیسم ، حمید بهزادى (مددى ) ، ص 55 ، (تهران ) مؤ سسه حساب .

437-همان ، ص 58 .

438-همان ، ص 58 ـ 60 .

439-تـاریـخ اروپـا از سـال 1815 بـه بـعـد ، هـنـرى و . لیتل فیلد ، ترجمه فریده قره جه داغى ، ص 194 ـ 196 ، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى .

440-ر . ک . سیاست جهان بعد از جنگ بزرگ ، پیتر کالواکورسى ، ترجمه هاشم رجب زاده ، توس .

441- . fittest the of survival and space Living

442- . Darwinism Social

443- .p [1991 Publishers collins Harper :york New] Jones .walters Relations International of logic The - 443 . 88

444- . 390 - 389 .P.P Ibid br 445-وجـوه امـپـریالیسم ، چارلز رینولدز ، ترجمه سید حسین سیف زاده ، ص 157 ـ 209 ، تهران ، مؤ سسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه .

446-نظریه هاى متعارض در روابط بین الملل ، ج 1 ، ص 314 ـ 320 .

447- . factor Economic

448-جـنـگـى کـه از سـال 1898 ـ 1902 بـیـن انـگـلیس و بوئرها (هلندى الاصلهاى ساکن قـسـمـتـى از سـرزمـیـن آفـریـقـاى جـنـوبـى ) جـریـان داشـت و عـلى رغـم مقاومت بوئرها طى چهار سال ، به شکست آنها منجر گردید .

449-تئوریهاى امپریالیسم ، ولفگانگ ج ، مومسن ، ترجمه کوروش زعیم ، ص 29 ـ 38 ، مؤ سسه انتشارات امیر کبیر .

450-جامعه شناسى جنگ ، ص 96 ـ 100 .

451-ر . ک . مـکـاتـب سـیاسى معاصر (نقد و بررسى کمونیسم ، فاشیسم ، کاپیتالیسم و سوسیالیسم ) ، ویلیام ابنشتاین ـ ادوین فاگهان ، ترجمه حسینعلى نوذرى ، نشر گسترده .

452-ر . ک . تاریخ فلسفه سیاسى ، بهاءالدین پازارگاد ، ج 3 ، زوار .

453-وجوه امپریالیسم ، رینولدز ، ص 98 .

454- . force by Resolution conflict

455- publisher Collins Harper 412 - 411 P Jones . s walter Relations international of logic The - 455 . 1991 Edition eventh

456- .Relations International and Peace

457-جامعه شناسى صلح ، گاستون بوتول ، ترجمه هوشنگ فرخجسته ، ص 31 ـ 37 ، تهران ، نشر شیفته ، 1371 .

458-همان ، ص 38 ـ 39 .

459- . security colleetive and organization International

460- سـیـاست جهان ، اى . اف . ک . ارگانسکى ، ترجمه حسین فرهودى ، ص 481 ـ 496 ، بنگاه ترجمه و نشر کتاب .

461-همان .

462-اصول روابط بین الملل و سیاست خارجى ، ص 176 ـ 182 .

463- . state ad univers

464-جامعه شناسى جنگ ، ص 102 ـ 103 .

465-اصول روابط بین الملل و سیاست خارجى ، بهزادى (مددى )، ص 173.

466- . (Disarmament) ament Disarm -

467-اصول روابط بین الملل و سیاست خارجى ، ص 171.

468-سـازمـان مـلل متحد، مسؤ ولیت حفظ صلح و امنیت بین المللى ، ناصر ثقفى عامرى ، ص 49 ـ 72، دفـتـر مـطـالعـات سـیـاسـى و بـیـن المـللى ، جـامـعـه شـنـاسـى جـنـگ ، بوتول ، ص 121 ـ 123.

469-ر. ک . بـحـثـى در بـاب خـلع سـلاح ، جان رابینسون و دیگران ، ترجمه هرمز همایون پور.

470- . power of Balance

471-سیاست جهان ، ارگانسکى ، ص 348 .

472-ر . ک . موازنه قوا در روابط بین الملل ، مجتبى على بابائى ، تهران ، نشر همراه .


175

473-نظریه هاى مختلف در روابط بین الملل ، سیف زاده ، ص 55 .

474-سیاست جهان ، ارگانسکى ، ص 376 ـ 377 .

475-حج (22) ، آیه 40 .

476-همان ، آیه 39 .

477-نساء (4) ، آیه 75 .

478-بقره (2) ، آیه 193 .

479-اسـلام و حـقـوق بـیـن المـلل ، مـحـمـدرضا ضیایى بیگدلى ، ص 131 ـ 133 ، شرکت سهامى انتشار .

480-اسـلام و حـقـوق بین الملل عمومى ، احمد رشید ، ترجمه حسین سیدى ، ص 126 ، مرکز مطالعات عالى بین المللى دانشگاه تهران ، 1353 .

481-مائده (5) ، آیه 32 .

482-ممتحنه (60) ، آیه 8 .

483-بقره (2) ، آیه 208 .

484-انفال (8) ، آیه 61 .

485-فـقـه سـیـاسـى ؛ حـقـوق بین الملل اسلام ، عباسعلى عمید زنجانى ، ج 3 ، ص 426 ـ 508 ، امیر کبیر .

486-همان ، ص 58 ـ 59 .

فهرست آیات

وَعَدَ اللّهُ الَّذینَ امَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الاَْرْضِ... وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ اَمْناً....

104

وَ لَوْلا دَفـعُ اللّهِ النـّاسَ بـَعـْضـَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَوتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللّهِ کَثیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ اِنَّ اللّهَ لَقَوِىُّ عَزیزٌ

155

اءُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِاءَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ اِنَّ اللّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدیرٌ، اَلَّذینَ اءُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ اِلاّ اَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللّهُ

155

وَ مـا لَکـُمْ لا تُقاتِلُونَ فى سَبیلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَالْوِلْدانِ الّذَینَ یـَقـُولُونَ رَبَّنـا اَخـْرِجـْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَهِ الظّالِمِ اءَهْلُها وَاجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیّاً وَاجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً

155

وَ قـاتـِلُوهـُمْ حـَتـّى لا تـَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدّینُ کُلُّهُ لِلّهِ فَاءِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ اِلاّ عَلَى الظّالِمینَ

155

مـِنْ اءَجـْلِ ذلِکَ کـَتـَبـْنـا عـَلى بـَنى إِسْرائیلَ اَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ اَوْ فَسادٍ فِى الاَْرْضِ فَکَاءَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمیعاً، وَ مَنْ اءَحْیاها فَکَاءَنَّما اَحْیَا النّاسَ جَمیعاً...

156

لا یـَنـْهـیـکـُمُ اللّهُ عـَنِ الَّذیـنَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِى الدّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ اَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا اِلَیْهِمْ، اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ

156

وَ اِنْ جَنَحُوا لِلسِّلْمِ فَاجْنَحْ لَها

156



فهرست روایات

اَلْعـِلْمُ سـَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمیعُ ما جائَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفانِ، فَلَمْ یَعْرِفِ النّاسُ حَتَّى الْیَوْمِ غَیْرَ الْحَرْفَیْنِ، فَاِذا قامَ قائِمُنا اَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرینَ حَرْفاً؛ فَبَثَّها فِى النّاسِ وَ ضَمَّ اِلَیْهَا الْحَرْفَیْنِ حَتّى یَبُثَّها سَبْعَةُ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً

104

اِذا قـامَ قـائِمـُنـا وَضـَعَ یـَدَهُ عـَلى رُؤُسِ الْعـِبـادِ فـَجـُمـِعَ بـِهـا عـُقـُولُهـُمْ وَ کـَمـُلَتْ بـِهـا اَخْلاقُهُمْ

104

اِنَّهُ یـَبـْلُغُ سـُلْطانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ وَ تَظْهَرُ لَهُ الْکُنُوزُ وَ لا یَبْقى فِى الاَْرْضِ خَرابٌ اِلاّ یَعْمُرُهُ

105



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.