روابط  بین الملل  ــ  دیپلماتیک  ــ ( قادر توکلی کردلر)

روابط بین الملل ــ دیپلماتیک ــ ( قادر توکلی کردلر)

مطالعه مسائل مختلف سیاست در سطوح داخلی و بین المللی و ارائه آن به علاقه مندان دانش سیاست و باز تاب آن از زوایای زیرین انسانی به دنیای واقعی نظام بین الملل که درحال تغییر و تحول است.
روابط  بین الملل  ــ  دیپلماتیک  ــ ( قادر توکلی کردلر)

روابط بین الملل ــ دیپلماتیک ــ ( قادر توکلی کردلر)

مطالعه مسائل مختلف سیاست در سطوح داخلی و بین المللی و ارائه آن به علاقه مندان دانش سیاست و باز تاب آن از زوایای زیرین انسانی به دنیای واقعی نظام بین الملل که درحال تغییر و تحول است.

استراتژی نظامی اوباما


                                                            
                                                              
                                     استراتژی نظامی اوباما
 
JPEG - 21.2 kb
ایالات متحده تنها در اظهارات رئیس جمهور اوباما «ملتی ضروری و اجتناب ناپذیر» بنظر می رسد.

رئیس جمهور اوباما، 28 می، سخنرانی مهمی به مناسبت اهداء دیپلم به فارغ التحصیلان مدرسۀ نظامی وست پوینت در مورد نظریۀ استراتژی خود ایراد کرد [1].

بی آن که موجب شگفتی شود، رئیس جمهور یادآور شد که به قول خود وفادار مانده و یگان های آمریکائی را که در افغانستان و عراق مستقر بودند به خانه بازگردانده و اسامه بن لادن را نیز حذف کرده است. ولی آنچه را که او به عنوان ترازنامۀ افتخار آمیز مطرح کرد، واقعیت ندارد : زیرا سربازان آمریکائی از پا افتاده از افغانستان بازگشتند و از عراق گریختند پیش از آن که با مقاومت مردمی درگیر شوند. مخارج سرسام آور این لشگر کشی ها —بیش از 1000 میلیارد دلار— مانع از این شد که پنتاگون به امور انبار سلاح هایش رسیدگی کند. اما در مورد بن لادن، داستانی که او تعریف می کند کودکانه بنظر می رسد، زیرا اسامه بن لادن هیچ ارتباطی با سوء قصد 11 سپتامبر نداشت و همانگونه که ام آی 6 تأیید کرده است [2] سال 2001 در اثر بیماری درگذشته و بخاک سپرده شده است.

در اینجا، قابلیت ایالات متحده در ادامۀ روایت داستان تخیلی اش تنها می تواند تحسین ما را برانگیزد، و اگر چه مدارک معتبر آن را تکذیب کرده است، با این وجود نشریات طرفدار آتلانتیک تعبیر رسمی را دائما تکرار می کنند.

رئیس جمهور در سخنرانی اش کشور خود را از دیدگاه نظامی و اقتصادی به عنوان «ملتی ضروری و اجتناب ناپذیر» معرفی کرد. ولی هیچیک از این دو مورد مذکور حقیقت ندارد. 14 می، ژنرال مارتین دامپسی، رئیس کمیتۀ فرماندهان مرکز فرماندهی در مقابل شورای آتلانتیک اعتراف کرد که اگر فورا برای به روز رسانی فن آوری نظامی اقدامی صورت نگیرد، طی ده سال آینده نیروهای مسلح آمریکا برتری خود را به شکل قطعی از دست خواهند داد [3]. یعنی امری که با توجه به محدودیت بودجه ها برای ایلات متحدۀ آمریکا امری نا محتمل بنظر می رسد. از دیدگاه پنتاگون تأخیر در پژوهش های نظامی احتمالا بازگشت ناپذیر است. تکنولوژی نظامی به روز شدۀ روسیه و چین امروز پیشرفته تر از ایالات متحده است. برای جبران این فاصله دیگر دیر شده است. برتری ظاهری واشینگتن تنها به این امر بستگی دارد که یگانهای ایالات متحده در تمام جهان مستقر هستند. این برتری تنها در برخی صحنه های عملیاتی حقیقت دارد، ولی نه علیه روسیه و نه علیه چین پیروزمندانه از جنگ جهانی بیرون نخواهد آمد. در مورد اقتصاد نیز اکثر محصولات مصرفی در ایالات متحده در چین ساخته می شود.

بر اساس این فانتسم، به گفتۀ واشینگتن پست که تنها از ضعف نسبی ارتش آمریکا یاد می کند [4]، رئیس جمهور اوباما اعلام کرده است که اگر منافع کشور او بخطر بیافتد، هیج تردید برای مداخله بخود راه نخواهد داد، ولی برای حل مسائل دورتر، از هم پیمانان بین المللی خود استفاده خواهد کرد. او اظهار داشت که خلاف دوران جنگ سرد، روسیه خطر فوری بحساب نمی آید، ولی دشمن اصلی تروریسم است.

در نتیجه پیوستن کریمه به فدراسیون روسیه اهمیتی ندارد. واشینگتن علیه موردی که آن را «ضمیمه سازی» خشونتبار می نامد مبارزه نخواهد کرد که با نقض حقوق بین الملل صورت گرفته، و تردیدی بخود راه نمی دهد که ولادیمیر پوتین را به آدولف هیتلر تشبیه کند.

به ویژه طی 13 سال « جنگ علیه تروریسم »، واشینگتن مدعی شده است که تعدادی از سرکردگان فناتیک از میان رهبران القاعد ه را از بین برده است که در صحنۀ بین المللی فعال بوده اند، ولی از این پس باید با مشکل وخیم تری رویاروئی کند : القاعده تعداد بسیاری زیادی شبکه در سر تا سر جهان ایجاد کرده است.

مزیت این «جنگ بی پایان» آن است که هر اقدامی را مجاز می دارد. از سال 2001 واشینگتن با مظلوم نمائی و قربانی جلوه دادن کشورش، خود را مجاز می داند که حاکمیت هر کشوری را ندیده بگیرد، هر فردی را در هر کجا و در هر زمانی که مناسب بداند برباید و یا بمباران کند. برای ادامۀ چنین جنگی رئیس جمهور اوباما ایحاد «صندوق مشترک برای مبارزه علیه تروریسم» را اعلام کرده است که در سطح 5 میلیارد دلار است. هدف از ایجاد چنین صندوقی تشکیل سرویس های امنیتی برای کشورهای هم پیمان است. چه کسی می تواند به چنین برنامه ای باور داشته باشد ؟ هم اکنون تروریست ها در چندین اردوگاه القاعده متشکل شده اند و در صحرای لیبی مستقر هستند، یعنی کشوری که تحت اشغال ناتو می باشد. در حالی که سه اردوگاه القاعده در شانلی اورفه، عثمانیه و قرامان در ترکیه بر پا شده، یعنی در یک کشور عضو ناتو [5].

سوری ها اعترافان تلویزیونی یکی از امرای جبهۀ النصره (از شبکه های القاعده) را بخاطر می آورند که موشک های شیمیائی را از یک پایگاه نظامی ترکیه به غوطه در حومۀ دمشق منتقل کرده بود. به گفتۀ این فرد، نه تنها سلاح ها از سوی یک ارتش عضو ناتو تحویل داده شده بود بلکه فرمان استفاده از آن زیر پرچم دروغین نیز توسط همین ارتش عضو ناتو صادر شده بود تا بهانه ای برای بمباران سوریه توسط ایالات متحده به وجود بیاورند. در واقع فرمان به کاربستن سلاح شیمیائی از سوی ایالات متحده صادر شده بود.

13 سال پس از رویداد 11 سپتامبر 2001، چه کسی می تواند باور که القاعده دشمن اصلی «ملت ضروری و اجتناب ناپذیر» است، در حالی که بارک اوباما در سخنرانی در دانشکدۀ ملی دفاع، 28 می 2013 عناصر مرتبط به القاعده را « با قابلیت کمتر » تشریح نمود [6]، و اعلام کرد که خطر به شکل نسبی تحول یافته و از این پس جزء اولویت های ایالات متحده نیست.

در مورد سوریه، رئیس جمهور اوباما طی سخنرانی در وست پوینت اعلام کرد که ما باید «به مردم سوریه یاری رسانیم تا در مقابل دیکتارتوری که به آنها با بمباران و تحمیل گرسنگی پاسخ می گوید مقاومت کنند ». به همین علت واشینگتن « به آنهائی که برای احقاق حقوق تمام سوری ها مبارزه می کنند تا مردم سوریه سرانجام بتوانند مبتکر آیندۀ خود باشند کمک خواهد کرد » (توجه داشته باشیم : کمک نه به سوری هائی که برای انتخاب رئیس جمهور خودشان رأی می دهند، بلکه تنها به آنهائی که حاضر به همکاری با آن دولت استعماری هستند که توسط ناتو تشکیل شده است).

علاوه بر این، چرا تنهائی در سوریه مداخله کنیم ؟ زیرا که «جنگ داخلی سوریه به فراسوی مرزهای کشور گسترش می یابد، گروه های افراطی جنگ آزموده ممکن است ما را نیز هدف قرار دهند ». به عبارت دیگر پس از به آتش کشیدن سوریه، ایالات متحده می تواند طعمۀ زبانۀ آتشی بشود که خود او برافروخته است. و در ادامه می گوید :

« ما تلاش هایمان را برای پشتیبانی از همسایگان سوریه افزایش خواهیم داد — اردن، لبنان، ترکیه، عراق — که به مسئلۀ پناهندگان رسیدگی می کنند. من با کنگره برای افزایش کمک به عناصر اپوزیسیون سوریه کار خواهم کرد. این عناصر اپوزیسیون بهترین آلترناتیو برای تروریست ها و دیکتاتوری خشونتبار هستند. علاوه بر این، در چشم انداز راه حل سیاسی برای این بحران، ما به همکاری با دوستان و هم پیمانان اروپائیمان و به همین گونه در جهان عرب ادامه خواهیم داد تا این کشورها و نه تنها ایالات متحده، هر یک به سهم خود مردم سوریه را پشتیبانی کنند »

به عبارت دیگر، کاخ سفید با کنگره به شیوه ای گفتگو می کند که خواست های شخصی اعضای اتحادیۀ ملی را برآورده سازد. به گزارش روزنامه، واشینگتن می تواند برای کشورهای هم مرز آموزش های نظامی و سلاح مدرنتری در نظر بگیرد.
- اگر واشینگتن بخواهد همکاران سوری خود را آموزش بدهد و آنها را به سلاح های مدرنتر مجهز سازد، باید بپذیریم که پیش از این در سطح گسترده به چنین امری اقدام نکرده و تنها مزدوران خارجی در چهار چوب القاعده را به خدمت گرفته است.
- اگر 250000 مزدور مسلح جهاد طلب طی سه سال قادر به سرنگون سازی دولت سوریه نبوده اند، چگونه چند هزار همکار استعمار غرب می توانند از عهدۀ چنین کاری برآیند ؟
- چرا دولت های مرزی که از پیش در جنگی مخفیانه شرکت داشته اند، خواهند پذیرفت که با سوریه وارد جنگ علنی بشوند، با تمام خطراتی که می تواند برای آنها داشته باشد ؟
- چند سلاح مدرنتر می توانند تحویل همکاران استعمار غرب دهند ولی با آگاهی به این امر که روزی همین سلاح ها می تواند علیه اهداف دیگر به کار بسته شود، از جمله علیه برتری هوائی اسرائیل ؟
- و آخرین ولی نه کم اهمیت ترین، با آگاهی به این امر که تمام این موارد از سه سال پیش مطرح شده بوده، چه دلیلی وجود دارد که امروز برای این پرسش ها پاسخی بیابیم ؟

سخنرانی اوباما از روی ناتوانی بود : او با افتخار از بیرون کشیدن نیروهایش از افغانستان و عراق می گوید و از قتل یک شبح می گوید که ده سال پیشتر در گذشته بوده و تنها روی نوارهای صوتی الجزائر زنده مانده بوده است. او اعلام می کند که علیه تروریسم مبارزه می کند، در حالی که همه حا از آنها حفاظت کرده است. او اعلام می کند که می خواهد به شکل مؤثر از «اپوزیسیون سوریه» پشتیبانی به عمل بیاورد، ولی فورا کنگره را ندیده می گیرد که طی بحران سلاح شیمیائی خواهان بمباران کشور نبود.

JPEG - 39.8 kb
دیپلمه های جدید مدرسۀ نظامی وست پوینت از رئیس جمهور اوباما استقبالی که شایستۀ پیروزی هایش باشد را به عمل نیاوردند

این سخنرانی چیزی بجز وراجی ظاهر سازانه نیست که می خواهد سقوط اجتناب ناپذیر را استتار کند. او حضار را بخاطر رؤیاهای پیروزمندانه اش به شگفتی واداشت که غایت حرفهای آن را دریافته بودند. خلاف تمام انتظارات، کمتر از یک چهارم 1064 دیپلمۀ مدرسۀ نظامی وست پوینت برای رئیس جمهور دست زدند، در حالی که اکثر آنها بی اعتنا مانده بودند. امپراتوری به آرامی می میرد.

ترجمه توسط
حمید محوی

منبع
Al-Watan (Syrie)

[1] “Remarks by Barack Obama at West Point Academy”, by Barack Obama, Voltaire Network, 28 May 2014.

[2] « Réflexions sur l’annonce officielle de la mort d’Oussama Ben Laden », par Thierry Meyssan, Réseau Voltaire, 4 mai 2011.

[3] «La ecuación "2, 2, 2, 1" del Pentágono reconoce a Rusia y China como pesos pesados», por Alfredo Jalife-Rahme, La Jornada/Red Voltaire , 27 de mayo de 2014.

[4] “President Obama’s foreign policy is based on fantasy”, The Washington Post, 2 March 2014.

[5] “Israeli general says al Qaeda’s Syria fighters set up in Turkey”, par Dan Williams, Reuters, 29 janvier 2014. « Lettre ouverte aux Européens coincés derrière le rideau de fer israélo-US », par Hassan Hamadé, Réseau Voltaire, 21 mai 2014.

[6] “Barack Obama on the Future of Fight Against Terrorism”, by Barack Obama, Voltaire Network, 23 May 2013

داعش ، تجزیه ، نقش آمریکا


                                          
                                           نقش آمریکا و داعش


JPEG - 27.4 kb


نقشۀ «خاور میانۀ بزرگ» از دیدگاه ستاد فرماندهی ایالات متحده، منتشر شده در سال 2006 توسط سرهنگ رالف پیترز

از سال 2001، ستاد فرماندهی ایالات متحده تلاش می کند تا تشکل «خاورمیانۀ بزرگ» را بر اساس تجزیۀ کشورها با تکیه بر شاخص قومی و مذهبی محقق سازد و تعدادی دولت کوچک به وجود بیاورد. نقشۀ جغرافیای طرح ریزی شده که طی ژوئیۀ 2006 منتشر شد این طرح را بازنمائی می کند [1]. چنان که در این نقشه می بینیم، تقسیم عراق به سه دولت پیشبینی شده است : دولت سنی، دولت شیعه، دولت کرد.

شکست اسرائیل در رویاروئی با حزب الله در کوران تابستان 2006 [2]، و شکست فرانسه و انگلستان در رویاروئی با سوریه در کوران 2011-2014، احتمالا این تصور را در اذهان ما ایجاد کرده بود که گوئی طرح «خاورمیانۀ بزرگ» سپری شده است. ولی در واقع امر چنین نیست : ستاد فرماندهی ایالات متحده بر آن است تا این طرح را با میانجیگری مزدوران مسلح و جهاد طلب دوباره فعال سازد.

رویدادهای هفتۀ گذشته در عراق را باید از همین زاویه مورد بررسی قرار دهیم. رسانه های بین المللی روی حملۀ امارات اسلامی در عراق و شام (یا به زبان عربی داعش) پافشاری کردند، ولی این وجهه از رویدادها، در واقع امر تنها یکی از اجزاء حرکت گستردۀ دیگری می باشد که در شرف تکوین است.

تهاجم هماهنگ کردها و داعش

ظرف یک هفته، داعش (امارات اسلامی در عراق و شام) بخشی از سرزمین عراق را که می بایستی به دولت سنی منحصر باشد به تصرف خود درآورد، و همزمان پیشمرگان بخش منحصر به دولت مستقل کرد را تسخیر کردند.

ارتش عراق که واشینگتن آن را متشکل ساخته بود، نینوا را به داعش واگذار کرد و کرکوک را به کردها. ساختار فرماندهی خودارتش عراق نیز اضمحلال نیروهایش را تسهیل ساخت : افسران ارشد برای جابجائی نیروهایشان می بایستی مقدما به کابینۀ نخست وزیر مراجعه می کردند، و به همین علت از هر گونه ابتکار عملی محروم بودند و علاوه بر این هر یک از تجمعات ارتشی در مناطق عملیاتی مانند شاهزاده نشین های عهد قدیم در فقدان استقلال عمل به سر می برد. در نتیجه، برای پنتاگون کار ساده ای بود که برخی افسران را برای تشویق فرار سربازانشان خریداری کند.

اعضای پارلمان عراق به فراخوان نخست وزیر پاسخ نگفتند و آنها نیز به سهم خود و به نوعی فراری شدند و دولت را در نبود اکثریت اعضا، تنها و بی آن که توان پاسخگوئی به رویدادها را در اختیار داشته باشد، رها کردند.

برای نجات یکپارچگی کشورش، آقای مالکی بی آن که انتخاب دیگری داشته باشد، به تمام هم پیمانان قابل تصور خود فراخوان صادر کرد. پیش از همه، او به طور کلی به عموم مردم عراق پیغام داد و سپس به شبهه نظامیان شیعه در جبهۀ رقیب خود مقتدا صدر (ارتش مهدی)، و بعد سپاه پاسداران ایران را فراخواند (به فرماندهی قاسم سلیمانی، فرماندۀ نیروی قدس که در حال حاضر در بغداد به سر می برد)، و سرانجام از خود ایالات متحده درخواست کرد که به عراق بازگردد و مهاجمان را بمباران کند.

رسانه های غربی، اینبار البته به درستی شیوۀ دولتمداری نخست وزیر را در تباین با اقلیت اعراب سنی مذهب و لائیک های بعثی تلقی کرده اند، زیرا غالبا به نفع شیعیان عمل کرده است. با این وجود چنین ترازنامه ای را باید کاملا نسبی در نظر بگیریم : عراقی ها طی انتخابات قانونگذاری 30 آوریل به اتحادیۀ نوری المالکی رأی دادند. مالکی یک چهارم آراء را بدست آورد، یعنی سه برابر جنبش مقتدا صدر، مابقی آراء به انبوهی از احزاب کوچک تعلق گرفت.

تدارکات حمله به حاکمیت بغداد

حملۀ امارات اسلامی در عراق و شام (داعش) از یکسو و پیشمرگان از سوی دیگر، از مدتها پیش تدارک دیده شده بود.

بین دو حملۀ غرب (1991-2003) کردستان عراق تحت حمایت ایالات متحده و بریتانیا قرار گرفت و از منطقۀ ممنوعۀ پرواز برخوردار شد. از دوران سرنگونی رئیس جمهور عراق صدام حسین، کردستان عراق خود مختاری بسیار ثابتی بدست آورد و به جزئی از مناطق نفوذی اسرائیل تبدیل شد.

از این دیدگاه، قابل تصور نیست که اسرائیل در تصرف کرکوک منفعل مانده و حضور نداشته باشد. با این حساب، دولت منطقه ای اربیل منطقۀ حقوقی خود را به مجموع منطقۀ کردستان عراق گسترش داده، یعنی منطقه ای که با طرح ستاد فرماندهی ایالات متحده انطباق دارد و برای تشکیل کردستان مستقل پیشبینی شده است.

امارات اسلامی در عراق و در شام (داعش) یک گروه شبهه نظامی قبیله ای سنی مذهب است که مبارزان القاعده در عراق را به صفوف خود افزوده. این گروه شبهه نظامی پس از ترک عراق توسط پل برمر سوم که قدرت سیاسی را به عراقی ها واگذار کرد تشکیل شد. 16 می 2010، یکی از مقامات القاعده در عراق که در وضعیت مرموزی آزاد شده بود، ابوبکر البغدادی به عنوان امیر وقت برگزیده شد و تلاش کرد که این سازمان را به تابعی از القاعده تبدیل سازد.

در آغاز 2012، مبارزان امارات اسلامی در عراق و شام، جبهۀ النصره را در سوریه ایجاد کردند (یعنی جبهۀ پشتیبانی خلق شام) که به شبکه القاعده در سوریه تبدیل شد. این گروه به یمن از سر گیری حملات فرانسه و بریتانیا به سوریه در ژوئیۀ 2012 گسترش فزاینده تری یافت. سرانجام در پایان سال، واشینگتن این گروه را به عنوان «سازمان تروریستی» بازشناسائی کرد، که بعدا وزیر امور خارجۀ فرانسه به این تصمیم آمریکا اعتراض کرد و از آنها به عنوان «گروهی که در مناطق عملیاتی کار ارزنده ای انجام می دهند» تجلیل به عمل آورد [3].

موفقیت های جهاد طلبان در سوریه، تا نخستین فصل 2013، وجهۀ گروه آنها را تغییر داد. طرح رسمی القاعده برای انقلاب در سراسر جهان اتوپیائی بنظر می رسید ولی ایجاد دولت اسلامی در سرزمینی مشخص و محدود در دسترس بود. به همین علت طرح تجزیۀ عراق که ارتش آمریکا از عهدۀ آن بر نیامده بود به این گروه اسلامگرا واگذار شد.

چهره پردازی امارات اسلامی در عراق و شام طی بهار 2014 به وسیلۀ ماجرای آزاد سازی زندانیان غربی صورت گرفت که در اختیار آنها بود، و آلمانی ها، بریتانیائی ها، دانمارکی ها، آمریکائی ها، فرانسوی ها و ایتالیائی ها را آزاد کردند. نخستین اعلامیۀ آنها تماما اطلاعاتی را تأیید کرد که سرویس های اطلاعاتی سوریه مطرح کرده بودند : باید دانست که امارات اسلامی در عراق و شام (داعش) توسط افسران ایالات متحده، فرانسه و عربستان سعودی سازماندهی شده است. با این وجود، به سرعت زندانیان آزاد شده مطالبی مطرح کردند که گفته هایشان را در مورد هویت زندان بانان نفی می کرد.

در بطن چنین وضعیتی است که داعش طی می 2014 به عنوان رقیب، از القاعده جدا شد، در حالی که النصره به عنوان یکی از شاخه های القاعده در سوریه باقی ماند. البته باید دانست که تمام این موارد چیزی بجز تبلیغات نیست، زیرا در واقع این گروه ها از تاریخ ایجادشان از سوی سیا علیه منافع روس ها پشتیبانی می شدند (افغانستان، بوسنی هرزگوین، چچنی، عراق، سوریه). در ماه می سازمان منطقه ای (و نه شبکۀ منطقه ای از یک سازمان جهانی)، امارات اسلامی در عراق و شام (داعش) برای اجرای نقشی آماده می شد که پدرخواندگانش چند ماه پیش برای آنها تعیین کرده بودند.

سازمان داعش بی گمان در منطقۀ عملیاتی تحت فرماندهی ابوبکر آل بغدادی اداره می شود، ولی تمام سازمان تابع شاهزاده عبدالرحمان آل فیصل، برادر شاهزاده سعود الفیصل (وزیر امور خارجۀ سعودی از 39 سال پیش تا کنون) و شاهزاده ترکی الفیصل(رئیس قدیمی سرویس مخفی و سفیر کنونی در واشینگتن و لندن ) است.

در ماه می، آل فیصل ها یک کارخانۀ اسلحه سازی در اوکرائین خریداری کردند. انبار سلاح های سنگین با هواپیما به یک فرودگاه نظامی ترکیه منتقل شد، و سپس توسط سرویس مخفی ترکیه و از طریق راه آهن به داعش تحویل داده شد. احتمال خیلی کمی وجود دارد که این زنجیرۀ لوژیستیک بی آن که ناتو در آن دخالت داشته باشد، امکان پذیر شده باشد.

حملۀ امارات اسلامی در عراق و شام

هرج و مرج و دستپاچگی که گریبان مردم عراق را گرفت، شباهت زیادی به جنایاتی دارد که داعش در سوریه مرتکب شد : بریدن سر «مسلمانان از دین برگشته» در حضور عمومی و به صلیب کشیدن مسیحیان. به گزارش ویلیام لاسی اسوینگ [4] (سفیر پیشین ایالات متحده در آفریقای جنوبی، و سپس در سازمان ملل متحد، و رئیس کنونی دفتر مهاجران بین المللی)، دست کم 550000 عراقی به دلیل یورش جهاد طلبان گریخته اند.

ارقام اعلام شده بر اساس گمانه زنی های غربی در مورد داعش که تعداد آنها را در عراق و سوریه 20000 نفر اعلام کرده اند، اشتباه است. واقعیت احتمالا سه برابر رقم اعلام شده است، یعنی چیزی حدود 60000 مبارز می باشد که از مجموع کشورهای اسلامی به خدمت گرفته شده اند و غالبا عرب نیستند. این سازمان به یک ارتش خصوصی تمام عیار در جهان تبدیل شده، و در جهان مدرن همان نقشی را بازی می کند که سربازان مزدور در دوران رنسانس اروپا، یعنی سربازان و افسران نظامی رسمی بیکار شده، که در جستجوی هویتی افتخار آمیز هنر جنگ آزمائی خود را در اختیار دولت قرار می دادند و به شکل پول نقد و یا واگذاری زمین پاداش می گرفتند.

با در نظر گرفتن جنگ های بی امانی که داشته اند، می بایستی گسترش بیشتری بیابد. بر این اساس، در موصل، داعش خزانۀ منطقۀ نینوا را در اختیار گرفت، یعنی 429 میلیون دلار نقد (که با آن می تواند حقوق مبارزان را طی یکسال تمام بپردازد).

علاوه بر این، داعش چندین جیپ هامر نظامی و دو بالگرد جنگی را به غنیمت گرفت و فورا به تجهیزات خودش افزود. جهاد طلبان امکان آموزش خلبانی ندارند، به همین علت رسانه های بین المللی اعلام کردند که افسران قدیمی حزب بعث دوران صدام حسین هدایت بالگردها را به عهده گرفته اند. ولی چنین تعبیری با توجه به جنگی که بعثی ها را در مقابل جهاد طلبان در سوریه قرار داده، قویا ناممکن بنظر می رسد.

واکنش های بین المللی

حملۀ پیشمرگان و امارات اسلامی در عراق و شام (داعش) از سوی طرفداران عربستان سعودی در منطقه پیشبینی شده بود و منتظر چنین رویدادی بودند. از جمله، رئیس جمهور لبنان میشل سلیمان (که ماه ژانویه سخنرانی برگزار کرد و شعار «زنده باد عربستان سعودی» پرطنین او را به یاد می آوریم، بجای « زنده باد لبنان ! ») دست به هر کاری زد تا مدت ریاست جمهوری خود را برای شش ماه آینده تمدید کند (چون که 25 می به پایان می رسید)، تا بتواند در کوران رویدادهای بحران کنونی سکان امور را در دست داشته باشد.

به هر صورت، واکنش های بین المللی در مورد بحران عراق نا منسجم و نا همآهنگ است : تمام دولت ها، بی استثناء امارات اسلامی در عراق و شام (داعش) را در عراق محکوم کرده اند و تروریسم این سازمان را افشا می کنند، ولی از سوی دیگر برخی کشورها از جمله ایالات متحده و هم پیمانانش این سازمان را متحد عینی خود علیه دولت سوریه می دانند، و برخی از این کشورها نیز در مقام پدرخوانده از این حملۀ داعش پشتیبانی به عمل می آورند — پدرخواندگان عبارتند از ایالات متحدۀ آمریکا، عربستان سعودی، فرانسه، اسرائیل و ترکیه.

در ایالات متحده، و بحث و جدل سیاسی در عرصۀ رسمی جمهوری خواهان را که خواهان استقرار مجدد نیروهای نظامی در عراق هستند و دموکرات ها که مداخلۀ جرج بوش علیه صدام حسین را موجب بی ثبات سازی می دانند، در مقابل یکدیگر قرار داده است. این سخنرانی بازی ها تنها برای استتار رویدادهای جاری کاربرد دارد که در واقع به منافع استراتژیک ستاد فرماندهی مرتبط می باشد که مستقیما در آن شرکت دارد.

با این وجود این احتمال وجود دارد که واشینگتن در پی به دام انداختن آنکارا باشد. امارات اسلامی در عراق و شام گویا بر آن بوده تا مقبرۀ سلیمان شاه در سوریه، در استان رقه را به کنترل خود درآورد. این مقبره در مالکیت ترکیه است و بر اساس قرارداد فرامرزی آنکارا یک ستون نظامی کوچک درآنجا نگهداری می کند (این معاهده از سوی فرانسۀ استعمارگر به سال 1921 تحمیل شده بود). ولی چنین حرکتی خیلی ساده می تواند به عنوان موضوعی بحران ساز توسط خود ترکیه سازماندهی شده باشد، زیرا پیش از این در فکر مداخلۀ مستقیم در سوریه بود و چنین رویدادی می تواند بهانۀ مناسبی بدست ترکیه بدهد [5].

امارات اسلامی در عراق و شام (داعش) هنگام تصرف موصل، 15 دیپلمات ترکیه و خانواده های آنها و به همین گونه 20 عضو نیروهای ویژۀ ترکیه در کنسلولگری را به اسارت گرفته، و روشن است که با ارتکاب به چنین عملی خشم ترکیه را برانگیختند. امارات اسلامی در عراق و شام تعدادی رانندۀ کامیون سنگین وزن را نیز دستگیر کرده بودند که بعدا آنها به آزادی آنها رضایت داد.

ترکیه که لوژیستیک حملۀ داعش را به عهده داشت، احساس خیانت شدگی می کند، ولی بی آن که بداند از سوی واشینگتن تدارک دیده شده بوده یا ریاض، پاریس و یا تل آویو. این ماجرا موضوع دستگیری 11 عضو نیروهای ویژۀ ترکیه توسط ارتش ایالات متحده در سلیمانیۀ عراق را در 4 ژوئیۀ 2003 تداعی می کند که با صورت فیلم «درۀ گرگ های عراق» [6] به تماشای عمومی گذاشته شد. این رویداد به مهمترین بحران شصت سال گذشته بین دو کشور تبدیل شد.

محتمل ترین فرضیه این است که آنکارا پیشبینی نکرده بود که در حمله ای تا این اندازه گسترده شرکت خواهد داشت و این موضوع را در بین راه کشف کرد و پی برد که طرح واشینگتن ایجاد کردستان مستقل است. در نتیجه، همواره بر اساس نقشۀ منتشر شده در سال 2006، بخشی از ترکیه را نیز در بر می گیرد، ایالات متحده نه تنها دشمنانش را تجزیه می کند، بلکه هم پیمانان خودش را نیز قطع عضو می کند. بازداشت دیپلمات ها و نیروهای ویژۀ ترکیه شیوه ای بود برای جلوگیری از خرابکاری آنکارا در عملیات.

سامانتا پاور نمایندۀ ویژۀ ایالات متحده در شورای امنیت، خانم سفیر به شکل ریاکارانه ای ارتکاب به عمل امارات اسلامی در عراق و شام (داعش) را محکوم کرد. مدیحه سرائی و مداخلۀ اخلاقی واشینگتن در خاور میانه، این نظریه را به ذهن متبادر می سازد که واکنش ایالات متحده در سناریو پیشبینی شده بوده است.

ایران به سهم خود اعلام کرد که آماده است تا به دولت شیعۀ مالکی از طریق ارسال اسلحه و مشاوران نظامی یاری رساند، ولی از ارسال سرباز امتناع کرده است. فروپاشی دولت عراق در حال حاضر به نفع عربستان سعودی رقیب مهم تهران در منطقه تمام می شود، همزمان وزیر امور خارجه شاهزاده آل فیصل (برادر رهبر داعش) تهران را به گفتگو دعوت کرده است.

ترجمه توسط
حمید محوی

منبع
Al-Watan (Syrie)

[1] « Blood borders : How a better Middle East would look », by Ralph Peters, Armed Forces Journal, June 2006.

[2] L’effroyable imposture : Tome 2, Manipulations et désinformations, par Thierry Meyssan, éd. Alphée 2007.

[3] In « Pression militaire et succès diplomatique pour les rebelles syriens », par Tsabelle Mandraud (avec Gilles Paris), Le Monde, 14 décembre 2012.

[4] William Lacy Swing

[5] “Suriye’ye karşı açık savaşa girmek için Türk komplosu”, Tercüme Ayhan Aslan, Voltaire Sitesine , 30 Mart 2014.

[6] « L’anti-Hollywood turc à l’assaut des crimes états-uniens », par Mireille Beaulieu, Réseau Voltaire, 5 mai 2006

چگونه مقاله علمی بنویسیم؟


 

مقاله علمی

معمولاً در نتیجه پژوهش منطقی، ژرف و متمرکز نظری، عملی یا مختلط، به کوشش یک یا چند نفر در یک موضوع تازه و با رویکردی جدید با جهت دستیابی به نتایجی تازه، تهیه و منتشر می‏گردد. (اعتماد و همکاران، ۱۳۸۱، ص۲) چنین مقاله‏ای در واقع گزارشی است که محقق از یافته‏های علمی و نتایج اقدامات پژوهشی خود برای استفاده سایر پژوهشگران، متخصصان و علاقه‏ مندان به دست می‏دهد.

تهیه گزارش از نتایج مطالعات و پژوهش‏های انجام شده، یکی از مهم‏ترین مراحل پژوهشگری به شمار می‏رود؛ زیرا اگر پژوهشگر نتواند دستاوردهای علمی خود را در اختیار سایر محققان قرار دهد، پژوهش او هر اندازه هم که مهم باشد، به پیشرفت علم کمکی نخواهد کرد؛ چون رشد و گسترش هر عملی از طریق ارائه و به هم پیوستن دانشِ فراهم آمده از سوی فردفرد اندیشمندان آن علم تحقق می‏یابد.

همان طور که پژوهشگر پیش از اقدام به پژوهش، نیازمند توجه و بررسی یافته‏های علمی پژوهشگران قبل از خود است تا بتواند یافته‏های علمی خود را گسترش بخشد، دیگران نیز باید بتوانند به یافته‏های پژوهشی او دسترسی پیدا کنند و با استفاده از آنها فعالیت‏های علمی خود را سازمان داده، در ترمیم و تکمیل آن بکوشند.

از امتیازهای مهم یک مقاله می‏توان به مختصر ومفید بودن، بِروز بودن و جامع بودن آن اشاره کرد؛ زیرا محقق می‏تواند حاصل چندین ساله پژوهش خود در یک رساله، پایان‏نامه، پژوهش، یا حتی یک کتاب را به اختصار در یک مقاله علمی بیان کند تا پژوهشگران دیگر بتوانند با مطالعه آن مقاله از کلیات آن آگاهی یابند و در صورت نیاز بیشتر، به اصل آن تحقیقات مراجعه کنند.

بدین منظور، امروزه نشریات گوناگونی در زمینه‏های مختلف علمی- پژوهشی نشر می‏یابد و مقاله‏های به چاپ رسیده در آنها، اطلاعات فراوانی را در اختیار دانش پژوهان قرار می‏دهند. لازم است محققان با شیوه تدوین مقالات علمی آشنا باشند تا بتوانند با استفاده از شیوه‏های صحیح، با سهولت، نتایج تحقیقات و مطالعات خود را به صورت مقاله در اختیار علاقه‏مندان قرار دهند.

نوشتن مقاله مستلزم رعایت اصولی در ابعاد مختلف محتوایی، ساختاری و نگارشی است.

الف) ملاک‏های محتوایی مقاله علمی

یکی از مهم‏ترین ابعاد مقاله علمی، محتوای علمی و ارزشمندیِ کیفی آن است. مقاله باید یافته‏های مهمی را در دانش بشر گزارش نماید و دارای پیامی آشکار باشد؛ بنابراین پیش از تهیه مقاله، محقق باید از خود بپرسد که آیا مطالب او آن‏قدر مهم است که انتشار آن قابل توجیه باشد. آیا دیگران از آن بهره خواهند برد؟ و آیا نتایج پژوهش او، کار آنها را تحت تأثیر قرار خواهد داد؟ (هومن، ۱۳۷۸، ص ۸۲). در اینجا به چندین اصل مهم از اصول و معیارهای محتوایی پژوهش علمی اشاره می‏گردد که توجه به آنها قبل از تهیه مقاله به ارتقای کیفیت آن کمک می‏نماید.

  • فرایند «تفکر»: تفکر، تلاش برای معلوم کردن مجهول با استفاده از علوم موجود است. (غرویان، ۱۳۶۸، ص۱۱) بنابراین اساسی‏ترین محور محتوایی یک پژوهش علمی، آن است که مجهولی را روشن نماید. بر این اساس، هر پژوهش علمی در پی پاسخ دادن به پرسش‏هایی است که تاکنون برای مخاطبان کشف نشده است. از این رو پژوهش علمی همیشه با طرح یک یا چند سئوال آغاز می‏شود که محقق در صدد پاسخگویی به آنهاست.
  • منطقی بودن: منطق که راه درست اندیشیدن (تصور) و صحیح استدلال آوردن (تصدیق) را می‏آموزاند، (مطهری، ۱۳۷۲، ص ۲۱) ابزار ضروری یک مقاله علمی است و محقق باید شایستگی لازم را در استدلال آوردن، تحلیل محتوا و نتیجه‏گیری داشته باشد. قواعد تعریف، طبقه‏بندی، استنباط‏های قیاسی و استقرایی، روش‏های مختلف نمونه‏برداری و غیره همه از ویژگی‏های منطقی یک مقاله علمی است که محقق باید به آنها توجه داشته باشد. (هومن، ۱۳۷۴، ص ۱۹).
  • انسجام و نظام‏دار بودن: مرتبط بودن اجزای مختلف مقاله با همدیگر، همچنین متناسب بودن آنها با عنوان مقاله و ارتباط عناوین فرعی با همدیگر، از جمله مواردی است که به تحقیق، یکپارچگی و انسجام می‏بخشد. بر این اساس، محقق باید عناوین فرعی مقاله خود را با نظمی منطقی از یکدیگر مجزا کرده، ارتباط بخش‏ها را مشخص نماید.
  • تراکمی بودن: از آنجا که هدف پژوهش پاسخ به سئوال هایی است که تا آن زمان دست کم از نظر محقق، پاسخی منطقی برای آن وجود نداشته است، هر پژوهش علمی باید از یک سو به منظور کشف دانش جدید، و از سوی دیگر، برای تکمیل دانش، صورت پذیرد. بنابراین هدف اصلی یک مقاله، کشف یا تکمیل دانش بشری است، نه تکرار دوباره آن با عبارات مختلف. (هومن، ۱۳۷۴، ص ۲۰).
  • تناسب موضوع با نیازهای فعلی جامعه علمی: هر پژوهش علمی باید نیازهای اساسی جامعه علمی خود را در نظر گرفته، در صدد حل آن مسایل برآید؛ بنابراین از طرح موضوعاتی که از اولویت تحقیقی برخوردار نیستند و جامعه علمی، بدانها نیاز ندارد، باید احتراز نمود.
  • خلاقیت و نوآوری: هر تحقیق علمی زمانی می‏تواند در ارتقای سطح دانش، موفق و موثر باشد که از فکری بدیع و خلّاق برخوردار باشد. مقالاتی که به جمع آوری صِرف بسنده می‏کنند، نمی‏توانند سهم عمده‏ای در پیشرفت دانش بشری داشته باشند.
  • توضیح مطلب در حدّ ضرورت: از جمله مواردی که محقق در گزارش نویسی پژوهش خود (مقاله) باید بدان توجه کند، پرهیز از حاشیه‏روی و زیاده‏گوییِ افراطی است؛ همچنان که خلاصه‏گویی نباید به حدّی باشد که به ابهام و ایهام منجر شود؛ بر این اساس محقق باید به حدّی مطالب را تبیین کند که مقصود وی برای خواننده، روشن شود.
  • متناسب بودن با نظریه‏ها: هر رشته علمی، متشکل از نظریه‏ها و قوانینی است که مورد اتفاق صاحب‏نظران آن فن است. یافته‏های به دست آمده در تحقیقات میدانی یا توصیفی نباید با قوانین کلی آن رشته تخصصی منافات داشته باشد.
  • اجتناب از کلی گویی: هدف نهایی علم، صورتبندی یک «نظریه»(۳) و «تبیین کردن»(۴) یکی از اصول مهم نظریه است. (دلاور، ۱۳۷۱، ص ۳۳) از این رو محقق باید بتواند مباحث علمی خود را به روشنی توضیح دهد و با زبان گویا آن را تبیین و از کلی گویی اجتناب نماید.
  • گزارش روش‏شناسی تحقیق: «تحقیق»(۵) فرایندی است که از طریق آن می‏توان درباره ناشناخته‏ها به جست و جو پرداخت و از آن، شناخت لازم را کسب کرد. در این فرایند چگونگی گردآوری شواهد و تبدیل آنها به یافته‏ها «روش‏شناسی»(۶) نامیده می‏شود. این سئوال که چگونه داده‏ها باید گردآوری شود و مورد تفسیر قرار گیرد، به طوری که ابهام حاصل از آنها به حداقل ممکن کاهش یابد؟» از موارد مهم تحقیق علمی است. (سرمد و همکاران، ۱۳۷۹، ص ۲۲). یک تحقیق علمی زمانی می‏تواند مطالب خود را به اثبات برساند که از روش گردآوری مناسبی برخوردار، و آن روش‏ها در مقاله به خوبی بیان شده باشد.

ب) ساختار مقاله علمی

نوشتن مقاله مستلزم داشتن طرحی مدوَّن است. در گزارش یک تحقیق نه تنها باید ارزش‏های محتوایی را مراعات کرد، بلکه باید از ساختار روشمندی نیز پیروی کرد. امروزه تحقیقات فراوانی انجام می‏شود، اما تنها بخش کوچکی از آنها در مقالات منتشر می‏گردد. یکی از دلایل آن، عدم مهارت محقق در تهیه و تدوین ساختاری مقاله علمی است.

ساختار مقاله و تهیه گزارش از یک پژوهش علمی، با توجه به روش به کار گرفته شده در پژوهش، متفاوت است. دانشمندان در یک تقسیم بندی کلی، روش‏های استفاده شده در علوم را به دو دسته تقسیم می‏کنند. روش‏های کمی که در آنها از داده‏های کمّی در تحقیق استفاده می‏شود (تحقیقات میدانی) و روش‏های کیفی که در آنها از داده‏های کیفی (تحقیقات کتابخانه‏ای) استفاده می‏شود.(سرمد و همکاران، ۱۳۷۹، ص ۷۸).

مراحل گزارش یک پژوهش (مقاله) با توجه به روش اتخاذ شده در تحقیق، با تفاوت هایی بیان می‏گردد.

به دلیل یکسان بودن هر دو روش در مراحل مقدماتی، و برای پرهیز از تکرار در اینجا مراحل مقدماتی را به صورت مجزا می‏آوریم.

مراحل مقدماتی گزارش پژوهشی

موضوع یا عنوان مقاله

عنوان، مفهوم اصلی مقاله را نشان می‏دهد و باید به طور خلاصه، مضمون اصلی پژوهش را نشان دهد.

عنوان مقاله باید جذاب باشد، یعنی به گونه‏ای انتخاب شود که نظر خوانندگان را که معمولاً ابتدا فهرست عناوین مندرج در یک مجله علمی را می‏خوانند به خود جلب نماید. همچنین عنوان باید کوتاه و گویا و تنها بیانگر متغیرهای اصلی پژوهش باشد. تعداد کلمات در عنوان را حداکثر دوازده واژه بیان کرده‏اند. (سیف، ۱۳۷۵، ص ۱۲).

نام مؤلف یا مؤلفان و سازمان وابسته

بعد از عنوان پژوهش، نام مؤلف یا مؤلفان ذکر می‏شود و در سطر زیر آن، نام دانشگاه یا مؤسسه که هر یک از مؤلفان در آن مشغول به کارند، می‏آید. اگر پژوهش به وسیله دو یا چند نفر انجام بگیرد و همه آنها به یک دانشگاه یا مؤسسه وابسته باشند، نام مؤسسه یک‏بار، آن هم به دنبال نام مؤلفان ذکر می‏شود. اما اگر هر یک از مؤلفان به سازمان خاصی وابسته باشند، باید بعد از نام هر یک از آنان، بلافاصله نام مؤسسه‏ای که به آن وابسته‏اند، ذکر شود. ترتیب قرار گرفتن نام مؤلفان به دنبال یکدیگر، معمولاً متناسب با میزان مشارکت آنان در انجام پژوهش است؛ اما اگر میزان مشارکت همه افراد در اجرای پژوهش یکسان باشد، اسامی آنان به ترتیب حروف الفبا در دنبال هم قرار می‏گیرد. (هومن، ۱۳۷۸، ص ۸۴).

چکیده

چکیده، خلاصه جامعی از محتوای یک گزارش پژوهشی است که همه مراحل و اجرای اصلی پژوهش را در خود دارد. هدف‏ها، پرسش‏ها، روش‏ها، یافته‏ها و نتایج پژوهش، به اختصار، در چکیده آورده می‏شود. در متنِ چکیده باید از ذکر هرگونه توضیح اضافی خودداری شود. مطالب چکیده باید فقط به صورت گزارش (بدون ارزشیابی و نقد) از زبان خود پژوهشگر (نه نقل قول) به صورت فعل ماضی تهیه شود.

چکیده در حقیقت بخشی کامل، جامع و مستقل از اصل گزارش در نظر گرفته می‏شود و نباید پیش از انجام گزارش، پژوهش تهیه شود. طول چکیده برای مقاله، بستگی به روش‏های خاص هر مجله دارد و معمولاً بین صد تا ۱۵۰کلمه پیشنهاد شده است.

واژگان کلیدی

معمولاً در انتهای چکیده، واژگان کلیدی پژوهش را بیان می‏کنند تا به خواننده کمک کنند، پس از خواندن چکیده و آشنایی اجمالی با روند تحقیق، بفهمد چه مفاهیم و موضوعاتی در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است. معمولاً با توجه به حجم و محتوای مقاله، پنج تا هفت واژه کلیدی در هر مقاله بیان می‏شود. (سرمد، ۱۳۷۹، ص ۳۲۱).

ساختار مقاله مبتنی بر پژوهش میدانی

روش‏ها و اصول کلی ناظر بر گزارش فعالیت پژوهشی شاخه‏های علوم، تقریبا به طور خاصی به کار می‏روند که همگی متکی بر «روش علمی»(۹) است. انجمن روان شناسان (APA) به منظور تسهیل در امر انتقال روش نتایج پژوهش، الگوی استاندارد شده‏ای را در اختیار مؤلفان قرار داده تا در موقع تهیه گزارش پژوهشی خود، آن اصول را به کار گیرند و تقریبا همه مجله‏های معتبر علوم انسانی در تهیه و تنظیم نوشته‏های پژوهش خود از آنها پیروی می‏کنند. (هومن،۱۳۷۸،ص ۱۰) که در زیر به اختصار به مراحل آن اشاره می‏گردد.

مقدمه

هر مقاله علمی با یک مقدمه شروع می‏شود و آن، خلاصه‏ای از فصل اول و دوم پایان نامه‏ها و رساله‏هاست که به طور مختصر به بیان کلیات تحقیق و بررسی مختصری از پیشینه آن می‏پردازد؛ بنابراین در مقدمه مقاله مسئله تحقیق و ضرورت انجام آن و اهداف آن از نظر بنیادی و کاربردی به صورت مختصر بیان می‏گردد و سپس به بررسی سوابق پژوهشی که به طور مستقیم به موضوع تحقیق مرتبط است، پرداخته می‏شود. مقدمه باید یک منطق اساسی را در تحقیق بیان کند و به خواننده نشان دهد که چرا این تحقیق ادامه منطقی گزارش‏های پیشین است. در این بخش پس از نتیجه‏گیری از پژوهش‏های بررسی شده، محقق باید پرسش‏های پژوهش خود را به صورت استفهامی بیان کرده و به تعریف متغیرهای تحقیق به صورت عملیاتی بپردازد. (هومن، ۱۳۷۸، ص ۸۷).

روش

هدف اساسی از بیان روش آن است که به گونه‏ای دقیق، چگونگی انجام پژوهش، گزارش گردد تا خواننده بتواند آن را تکرار نماید و همچنین درباره اعتبار نتایج داوری کند؛ بنابراین مؤلف باید همه مراحل اجرا، از جمله آزمودنی‏ها، ابزارهای پژوهش، طرح پژوهش، روش اجرا و روش تحلیل داده‏ها را بیان کند.

نتایج

در این بخش، توصیف کلامیِ مختصر و مفیدی از آنچه به دست آمده‏است، ارائه می‏شود. این توصیف کلامی با اطلاعات آماری مورد استفاده، کامل می‏شود و بهترین روش آن است که داده‏ها از طریق شکل و نمودار یا جدول، نمایش داده شوند. ساختار بخش نتایج، معمولاً مبتنی بر ترتیب منطقی پرسش‏ها یا فرضیه‏ها و نیز وابسته به تأیید شده بودن یا تأیید نشده بودن فرضیه‏هاست. ترتیب بیان نتایج نیز یا برحسب ترتیب تنطیم سؤال‏ها یا فرضیه‏های آنهااست، (سیف، ۱۳۷۵، ص ۳۰) یا برحسب اهمیت آنها. روش متداولِ بیان نتایج، آن است که ابتدا مهم‏ترین و جالب‏ترین یافته‏ها و سپس به ترتیب، یافته‏های کم اهمیت‏تر ارائه می‏شود. (هومن، ۱۳۷۸، ص ۹۰).

ساختار مقاله مبتنی بر پژوهش توصیفی

اصول به کارگرفته شده در پژوهش‏های توصیفی باتوجه به روش‏های به کارگرفته شده، با اصول پژوهش‏های میدانی، مقداری متفاوت است. هر چند این اصول ممکن است با توجه به موضوع‏های مختلف تحقیقی و رشته‏های مختلف، تغییر نماید، ساختار کلی‏ای که تقریبا همه پژوهش‏های توصیفی باید در قالب آن درآیند، به شرح زیر است.

مقدمه

آنچه در مقدمه یک مقاله تحقیق کتابخانه‏ای قرارمی‏گیرد – همانند تحقیفات میدانی – کلیاتی است که محقق باید قبل از شروع بحث، آن را برای خواننده روشن نماید؛ مانند تعریف و بیان مسئله تحقیق، تبیین ضرورت انجام آن و اهدافی که این تحقیق به دنبال دارد. همچنین محقق باید خلاصه‏ای از سابقه بحث را – که به طور مستقیم مرتبط با موضوع است – بیان کند و در نهایت توضیح دهد که این مقاله به دنبال کشف یا به دست‏آوردن چه مسئله‏ای است؛ به عبارتی، مجهولات یا سؤال‏های مورد نظر چیست که این مقاله درصدد بیان آنهااست.

طرح بحث (متن)

در این بخش، مؤلف وارد اصل مسئله می‏شود. در اینجا باید با توجه به موضوعی که مقاله در پی تحقیق آن است، عناوین فرعی‏تر از هم متمایز گردند. محقق در تبیین این قسمت از بحث، باید اصول مهم قواعد محتوایی مقاله را مورد توجه قراردهد و سعی کند آنها را مراعات نماید؛ اصولی مانند: منطقی و مستدل بودن، منظم و منسجم‏بودن، تناسب بحث با عنوان اصلی، ارتباط منطقی بین عناوین فرعی‏تر در مسئله، خلاقیت و نوآوری در محتوا، اجتناب از کلی‏گویی، مستندبودن بحث به نظریه‏های علمی و دینی، جلوگیری از حاشیه‏روی افراطی که به انحراف بحث از مسیر اصلی می‏انجامد و موجب خستگی خواننده می‏شود و همچنین پرهیز از خلاصه‏گویی و موجزگویی تفریطی که به ابهام در فهم می‏انجامد، رعایت امانت حقوق مؤلفان، اجتناب از استناددادن به صورت افراطی، توجه‏داشتن به ابعاد مختلف مسئله و امثال اینها.

نتیجه ‏گیری

در این قسمت محقق باید به نتیجه معقول، منطقی و مستدل برسد. نداشتن تعصب و سوگیری غیرمنصفانه در نتیجه‏گیری، ارتباط‏دادن نتایج با مباحث مطرح شده در پیشینه، ارائه راهبردها و پیشنهادهایی برای تحقیقات آینده، مشخص‏کردن نقش نتایج در پیشبرد علوم بنیادی و کاربردی و امثال آن، از جمله مواردی است که محقق باید به آنهاتوجه داشته باشد.

پ) ارجاعات

اعتبار یک گزارش پژوهشی علاوه بر صحت و دقت داده‏ها و استدلال حاصل از آنها، به منابع و مراجعی است که از اطلاعات آنها در پژوهش استفاده شده است. ارجاعات از موارد مهم ساختار یک مقاله علمی است، به وسیله آن، چگونگی استفاده از اندیشه‏های دیگران را به خواننده معرفی می‏نماید. در این قسمت به دو بحث مهم ارجاعات اشاره می‏شود که یکی شیوه ارجاع دادن در متن است و دیگری شیوه ذکر منابع در پایان مقاله.

ارجاعات در متن

نخستین چیزی که درباره استناددادن در متن باید مشخص بشود، این است که: چه چیزی باید مستند گردد؟ مک برنی(۲۳) (۱۹۹۰) موارد استنادآوردن را به شرح زیر بیان داشته‏ است:

  • باید اندیشه‏هایی را که به دیگران تعلق دارند، مشخص کرد و با ذکر مأخذ نشان داد که از آنِ چه کسانی می‏باشند (امانت‏داری)؛
  • هر زمان که افکار و اندیشه‏هایی با چهارچوب فکری کسان دیگری همخوانی دارند، موارد را باید با ذکر منبع مشخص کرد؛
  • هر زمان که نظریه، روش یا داده‏ای موردبحث قرار می‏گیرد، منبع آن را باید ذکرکرد تا اگر خواننده خواست اطلاعات بیشتری درباره آن کسب کند، بتواند به آن مراجعه کند؛
  • باید نقل قول‏هایی را که از یک متن به صورت مستقیم و بدون دخل و تصرف، داخل گیومه آورده می‏شود، مستند ساخت. (مک برنی ۱۹۹۰، به نقل از سیف، ۱۳۷۵، ص ۳۹).

بنابراین اطلاعاتی که برای خوانندگان، اطلاعات عمومی به حساب می‏آیند، لازم نیست مستند شوند. نویسنده، تنها در صورتی می‏تواند به آثار خود ارجاع، دهد که این ارجاع برای مطالعه بیشتر باشد و نقل از خود، معنا ندارد. همچنین در استنادکردن، حتی‏الامکان باید به منبع مستقیم یا ترجمه آن استناد کرد. تنها زمانی به منابع دیگران استناد می‏شود که محقق دسترسی مستقیم به اصل اثر را نداشته باشد که در آن صورت باید مشخص کرد که آن مطلب از یک منبع دست دوم گرفته شده است. (سیف، ۱۳۷۵، ص ۴۰).

شیوه ارجاع در متن

هرگاه در متنِ مقاله مطلبی از یک کتاب یا مجله یا.. به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، نقل شود، باید پس از بیان مطلب، آن را مستند ساخت. این مستندسازی شیوه‏های مختلفی دارد که در اینجا به بخش‏هایی از آن اشاره می‏شود.

در استناد، نام مؤلف و صاحب اثر، بدون القاب «آقا»، «خانم»، «استاد»، «دکتر»، «پروفسور»،آورده می‏شود، مگر در جایی که لقب جزو نام مشخص شده باشد(۲۴)، مانند خواجه نصیرالدین طوسی. (دهنوی، ۱۳۷۷، ص ۸۹).

یک اثر با یک مؤلف:

پس از آوردن متن، داخل پرانتز: نام مؤلف، تاریخ انتشار، شماره صفحه به ترتیب می‏آید و پس از آن، نقطه آورده می‏شود؛ مانند: (منطقی، ۱۳۸۲، ص ۲۷).
یک اثر با بیش از یک مؤلف:

اگر تألیف دارای دو یا سه مؤلف باشد، نام آنها به ترتیب ذکر شده در اثر، به همراه سال انتشار و شماره صفحه می‏آید؛ ولی در آثار با بیش از سه مؤلف، نام اولین مؤلف ذکر می‏شود و به دنبال آن عبارتِ «و همکاران» و سپس سال انتشار و شماره صفحه می‏آید؛ مانند: (سرمد، بازرگان و حجازی، ۱۳۷۹، ص ۵۰) یا (نوربخش و همکاران، ۱۳۴۶، ص ۷۵).
آثار با نام سازمان‏ها و نهادها:

در صورتی که آثار به نام شرکت‏ها، انجمن‏ها، مؤسسات، ادارات و مانند اینها انتشار یابند، در استنادکردن، به جای نام مؤلف، نام سازمان می‏آید؛ مانند: (فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، ۱۳۸۲، ص ۳۴).
دو یا چند اثر یک مؤلف:

هرگاه به دو یا چند اثر مهم اشاره شود، همه آنها در داخل پرانتز، و به ترتیب تاریخ نشر پشت سرهم می‏آیند؛ مانند: (والاس، ۱۹۸۰، ص ۱۵؛ ۱۹۸۸، ص ۲۷؛ ۱۹۹۰، ص ۵). و اگر چند اثر یک مؤلف در یک سال منتشر شده باشد، آثار مختلف او با حروف الفبا از هم متمایز می‏گردند؛ مانند: (احمدی، ۱۳۶۵الف، ص۲۲؛ ۱۳۶۵ب، ص ۱۶).

زیرنویس (پاورقی) توضیحی

توضیحات اضافی، یا توضیح اصطلاحاتی را که نویسنده برای حفظ انسجام متن نمی‏تواند آن را در متن بیاورد، می‏توان در زیر صفحه با مشخص‏کردن شماره آنها بیان کرد. نکته قابل توجه اینکه، این توضیحات باید حتی‏الامکان خلاصه ذکر شوند و نباید تکرار مطالب متن باشند.

در ترجمه متون توضیحاتی که مؤلف در زیرنویس آورده، باید عینا ترجمه شود و در صورتی که مترجم برای بیان اصطلاح یا تبیین مطلبی توضیحی را ضروری ببیند، می‏تواند آن را در پاورقی ذکرکند و در جلوی آن لفظ «مترجم» را -برای متمایز ساختن آن از توضیحات

معادل‏ها

کلمه‏های بیگانه در داخل متن حتما باید به فارسی نوشته شود و صورت خارجی آنها در پاورقی ذکر گردد و این، منحصر به اصطلاحات تخصصی یا اسامی اشخاص است. چنانچه در موارد خاصی لازم باشد که صورت خارجی آنها در داخل متن بیاید، باید آنها را مقابل صورت فارسی در داخل پرانتز نوشت. (غلامحسین‏زاده، ۱۳۷۲، ص ۱۷).

نکته قابل‏توجه در استناد دادن معادل‏ها این است که اولاً در هر متن یا مقاله یا کتاب، فقط یک بار معادل انگلیسی آنها آورده می‏شود؛ ثانیا معادل‏های بکار گرفته شده باید یکنواخت باشند. و در صورت آوردن معادل‏های دیگر، مثل فرانسه، آلمانی، و… باید، در متن توضیحی درباره آن داده شود. در نوشتن اسامی اشخاص، ابتدا نام بزرگ، سپس حرف اول نام کوچک او با حروف بزرگ نوشته می‏شود مانند C،Jung .

ارجاع در منابع

محقق باید در پایان مقاله فهرستی از منابع و مراجعی که در متن به آنها استناد کرده است، به ترتیب حروف الفبای نام خانوادگی در منابع فارسی (عربی یا انگلیسی در صورت استفاده) بیاورد. مقصود از فهرست منابع، به دست دادنِ صورت دقیق و کامل همه مراجعی است که در متن مقاله به آنها استناد شده‏است. هدف از ارائه این فهرست، نشان دادن میزان تلاش پژوهشگر در بررسی و استفاده از منابع گوناگون، احترام به حقوق سایر نویسندگان و مؤلفان و نیز راحتی دستیابی خواننده به منابع موردنظر است؛ علاوه براینکه تمامی مراجع و مآخذی که در متن به آنها استناد شده، باید در فهرست منابع آورده شود، پس در بخش منابع، فقط منابعی آورده می‏شود که در متن به آنها استناد شده است.

در ذکر هر منبع، حداقل پنج دسته اطلاعات، ضروری به نظر می‏رسند که در همه ارجاعات مشترک‏اند:

۱٫ نام مؤلف یا مؤلفان؛ ۲٫ تاریخ انتشار اثر؛ ۳٫عنوان اثر؛ ۴٫ نام شهر(ایالت)؛ ۵٫ نام ناشر.

جداسازی این اطلاعات از هم با نقطه (.) و جداسازی اجزای مختلف هر یک از آنها با ویرگول (،) صورت می‏گیرد.

ارجاع کتاب در منابع

  • در ارجاع کتاب با یک مؤلف، اطلاعات ضروری ذکر شده در بالا ذکر می‏شود، در صورتی که اثر تجدیدچاپ شده‏باشد، پس از عنوانِ کتاب، شماره چاپ آن می‏آید.

در ارجاعات انگلیسی در صورتی که چاپ جدید مجددا ویرایش شده‏باشد، علامتِ ای‏دی (ed) با شماره ویرایش(۲۵) آن، داخل پرانتز آورده می‏شود، مانند:

.Wadsworth:CA،Belmont.An introduction to the history of psychology (2nded).(1993) .R .B،Hergenhahn

  • در ارجاع منابع دارای دو مؤلف یا بیشتر، اسامی مؤلفان به ترتیبِ نامِ ذکرشده در کتاب، ذکر می‏شود و بین نام‏خانوادگی و نام آنها ویرگول و بین اسامی مؤلفان نقطه ویرگول (؛) می‏آید؛ مانند:

سرمد،زهره؛ بازرگان،عباس و حجازی، زهره(۱۳۷۹). روش‏های تحقیق در علوم رفتاری (چاپ سوم). تهران: نشر آگاه.

  • در معرفی کتاب‏های ترجمه شده، پس از ذکر نام مؤلف و تاریخ اثر، نام مترجم و تاریخ انتشار ترجمه ذکر می‏شود. در آثاری که تاریخ نشرشان مشخص نیست، داخل پرانتز به جای تاریخ نشر، علامت سؤال (؟) می‏آید؛ مانند:

صدرالدین شیرازی، محمد(۱۳۷۵). شواهد الربوبیه، ترجمه جواد مصلح. چاپ دوم، تهران: انتشارات سروش.

  • در معرفی کتاب‏هایی که با عنوان سازمان‏ها یا نهادها منتشر شده‏اند، به جای نام اشخاص، نام مراکز ذکر می‏شوند: مرکز اسناد و مدارک علمی، وزارت آموزش و پرورش، (۱۳۶۲). واژه‏نامه آموزش و پرورش: فارسی – انگلیسی، انگلیسی – فارسی. تهران. نشر مؤلف.
  • کتاب‏هایی که به جای مؤلف، ویراستاری یا به صورت مجموعه مقالاتی بوده که به وسیله افراد مختلف نوشته شده‏است؛ اما یک یا چند نفر آنها را گردآوری کرده‏اند، بدین صورت می‏آیند:

شفیع‏آبادی، عبداللّه‏ (گردآورنده)، (۱۳۷۴). مجموعه مقالات اولین سمینار راهنمایی و مشاوره. تهران. انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.

ارجاع مقاله در منابع

برای ارجاع به مقاله‏هایی که در مجله‏های علمی-تخصصی به چاپ می‏رسند، ابتدا نام مؤلف یا مؤلفان، پس از آن، تاریخ انتشار اثر، بعد عنوان مقاله، و به دنبال آن، نام مجله و شماره آن ذکر می‏شود، سپس شماره صفحات آن مقاله در آن مجله با حروف مخفف صص در فارسی و pp در انگلیسی آورده می‏شود.

ارجاع پایان‏ نامه و رساله در منابع

در ارجاع رساله‏ها و پایان‏نامه‏ها، پس از ذکر عنوان، باید ذکرشود که آن منبع پایان‏نامه کارشناسی ارشد یا رساله دکترا و به صورت چاپ نشده، است؛ سپس باید نام دانشگاهی را که مؤلف در آن فارغ‏التحصیل شده‏است، آورد:

ایزدپناه، عباس (۱۳۷۱). مبانی معرفتی مشّاء و اهل عرفان، پایان‏نامه کارشناسی ارشد، چاپ نشده دانشگاه قم.

ارجاع از یک روزنامه در منابع

در معرفی مقاله‏هایی که در خبرنامه‏ها و روزنامه‏ها به چاپ می‏رسد، یا استنادهایی که از متن سخنرانی اشخاص در یک روزنامه آورده می‏شود، همانند ارجاع مقاله در مجله، تمام اطلاعات ضروری را آورده سپس سال انتشار، روز و ماه، نام روزنامه و شماره صفحه را ذکر می‏کند. مانند:

محقق کجیدی، محمدکاظم (۱۳۷۵، ۲۱مهر)، موانع ساختاری توسعه بخش کشاورزی، روزنامه کیهان، ص۶٫

ارجاع فرهنگ‏نامه و دائره‏المعارف در منابع

در ارجاع دائره‏المعارف‏ها نام سرپرست آورده شده و سپس بقیه اطلاعات ضروری، همانند کتاب به ترتیب می‏آید؛ مانند:

بجنوردی، سیدکاظم و همکاران (۱۳۷۷)، دائره‏المعارف بزرگ اسلامی (چاپ دوم)، تهران: مرکز دائره‏المعارف بزرگ اسلامی.

ارجاع کنفرانس‏ها، سمینارها و گزارش‏ها

ارائه گزارش از همایش‏ها و سمینارها باید به شکل زیر بیان گردد: (سلطانی، ۱۳۶۳، ص۱۹).

همایش بین‏المللی نقش دین در بهداشت و روان (۱۳۸۰). چکیده مقالات اولین همایش بین المللی نقش دین در بهداشت روان، تهران: دانشگاه علوم پزشکی ایران.

نقل منابع الکترونیکی (اینترنت)

امروزه نقل از منابع اینترنتی یکی از منابع ارجاع است که در ذکر آن، اطلاعات ضروری به ترتیب زیر بیان می‏گردد (ترابیان، ۱۹۸۷، ترجمه قنبری، ۱۳۸۰).

بارلو، جان پی (۱۹۹۶). درخت یوشع می‏لرزد، در مجله CORE (روی خط اینترنت)، ج۸، ش ۱، (۱۹۹۲)، نقل شده تاریخ ۲۵ مارس ۱۹۹۶، قابل دسترسی در:

آیین نگارش مقاله علمی

چنان‏که بیان شد، محقق باید ابعاد سه گانه محتوایی، ساختاری و نگارشی مقاله را مورد توجه قرار دهد. آنچه تاکنون بیان شد، خلاصه‏ای از اصول محتوایی و ساختاری یک مقاله علمی بود. اکنون به بررسی اصول کلی آیین نگارش که رعایت آن در تحریر مقاله علمی ضروری به نظر می‏رسد، می‏پردازیم.

  1. متن علمی تا حد ممکن باید مختصر و مفید باشد. به همین جهت لازم است از آوردن نقل قول‏های غیرضروری و حجم‏ افزا، تفنن‏های شاعرانه و ذوقی، بیان‏های عاطفی واحساسی و گزافه‏ نویسی اجتناب شود.
  2. از آوردن عبارت‏های مبهم، مغلق و پیچیده و واژه‏های نامأنوس باید احتراز گردد.
  3. باید از ذکر بندهای طولانی و جمله‏های بلند خودداری شود.
  4. مطالب باید ساده، روان، جذاب و به گونه‏ای صریح و روشن بیان گردد.
  5. در نقل مطالب، ضروری است امانت‏داری را با ذکر مشخصات دقیق منبع رعایت نمود. هر چند در این باب نباید به دام افراط و تفریط – که حمل بر فضل فروشی یا سهل‏انگاری است- افتاد.
  6. هر بخش از نوشته که شامل یک اندیشه و مطلب خاصی است، باید در یک بند (پاراگراف) آورده شود.
  7. باید از به کاربردن کلمات مترادف به جهت افزایش حجم اجتناب شود.
  8. باید از به کاربردن افراطی حروف اضافه و حروف ربط در متن پرهیز گردد.
  9. باید از به کاربردن تعبیرهای نامناسب و عامیانه و استعمال الفاظ ناروا، رکیک و غیراخلاقی احتراز شود.

تایپ مقاله

امروزه تقریبا اکثر مجلات علمی، مقالات خود را به صورت تایپ شده می‏پذیرند، بدین روی و برای تکمیل شدن بحث، برای آشنایی مؤلفان محترم، برخی از اصول تایپ، بیان می‏گردد.

  1. عنوان مقاله در وسط سطر و با فاصله چهار سانتی‏متر از بالا با قلم یاقوت، شماره شانزده تایپ می‏گردد.
  2. نام مؤلف در زیر عنوان و در وسط سطر و با فاصله ۵/۱ سانتی متر، با قلم ترافیک، شماره ده تایپ می‏شود.
  3. رتبه علمی و محل خدمت مؤلف یا مؤلفان با علامت ستاره () یا شماره در پاورقی همان صفحه و با قلم لوتوس نازک شماره دوازده که متناسب با قلم پاورقی است، تایپ می‏گردد.
  4. عناوین فرعی مقاله با شماره‏های تفکیک‏کننده مانند: ۱٫، ۲٫، ۳٫، و…، با قلم لوتوس سیاه، شماره چهارده تایپ می‏گردد.
  5. عناوین فرعی‏تر با شماره‏های تفکیک کننده ۱٫۱، ۲٫۱ و… با قلم لوتوس سیاه، شماره سیزده تایپ می‏گردد.
  6. متن مقاله با قلم لوتوس نازک، شماره چهارده تایپ شده و ابتدای هر پاراگراف یا بند با کمی تورفتگی (اشپون) با فاصله ۵/۰ سانتی متر آغاز می‏گردد.
  7. فاصله بین سطرهای متن ۵/۱ سانتی متر و فاصله آنها از عنوان‏های فرعی دو سانتی متر است.
  8. فاصله حاشیه صفحه‏ها از هر طرف دو سانتی متر و از بالا و پایین نیز دو سانتی متر است و فاصله آخرین سطر با پاورقی یک سانتی متر است.
  9. نقل قول‏های مستقیم در داخل گیومه با قلم لوتوس نازک، شماره دوازده تایپ می‏گردد.
  10. شماره صفحات در گوشه سمت چپ و بالای صفحه تایپ می‏گردد.
  11. مقاله فقط بر یک طرف صفحه تایپ می‏شود.
  12. باید در تایپ مقاله از به کاربردن قلم‏های متنوع و متفاوت اجتناب شود.
  13. قلم انگلیسی لازم برای تایپ پاورقی، Times Mediumبا شماره هشت است و همین قلم برای انگلیسی در متن و منابع با شماره ده استفاده می‏شود.

ویرایش متن

ویرایش متن بر عهده ویراستار است که باید طبق قوانین مربوط به نشر و ضوابط علمی صورت دهد. هرچند ویرایش، وظیفه محقق نیست، برای آشنایی محققان، به توضیحی اجمالی در این رابطه می‏پردازیم:

هر اثر تحقیقی دو نوع ویرایش می‏شود: ویرایش فنی و ویرایش محتوایی.

ویرایش فنی

در ویرایش فنی مسائلی از قبیل به دست دادن ضبط لاتینی نام‏ها یا معادل فرنگی اصطلاحات فنی، تعیین محل تصاویر، اشکال و جدول‏ها، مراعات شیوه مناسب برای معرفی مشخصات کتاب‏شناسی، تهیه فهرست مندرجات، فهرست تفصیلی، واژه‏نامه، فهارس دیگر، تنظیم صفحه عنوان و صفحه حقوق، اعراب گذاری‏های لازم، تبدیل مقیاس‏ها و سنوات، توضیح لازم برای برخی از اصطلاحات، معرفی اجمالی بعضی از اعلام در صورت نیاز انجام می‏شود.

ویرایش محتوایی

هر نوع کاستی و نادرستی نحوی و زبانی در این ویرایش اصلاح می‏شود. اگر اثر تحقیقی، متن تصحیح شده باشد، به بدخوانی‏های مصحح توجه و با مراجعه به منابع – در صورت همکاری مصحح و در اختیار قرار دادن منابع- از درستی واعتبار توضیحات و تعلیقات وی اطمینان حاصل می‏شود. در مورد آثار ترجمه شده مطابقت تمام وکمال ترجمه با متن اصلی لازم است (دهنوی، ۱۳۷۷، ص ۱۰۰).

پیوست‏ها

اگر مقاله علمی دارای مطالبی باشد که در گزارش پژوهش علمی ضروری نیست، مؤلف آن را در پیوست‏ها، ضمیمه مقاله می‏نماید. به‏طور کلی آنچه پرسشنامه را در درک، ارزشیابی و تکرار پژوهش یاری می‏کند، مانند نسخه کاملی از آزمون‏ها یا پرسش نامه‏های چاپ نشده و شاخص‏های آماری آنهاو…، می‏تواند در پیوست آورده شود.

 چهارچوب مقاله و قواعد مقاله نویسی

تحقیق و پژوهش از اهمیت ویژه ای برخوردار است و به جرات میتوان گفت که همه پبشرفت های علمی صنعتی پژوهشی تکنولوژی و جامعه شناسی بر پایه تحقیق و پژوهش استوار است. اصلی ترین و مهمترین شیوه ارائه نتایج یک مطالعه و تحقیق، تهیه مقاله پژوهشی است و محققی در صحنه تولید وانتشار علمی موفق است که بتواند نتایج پژوهش خود را در مجلات معتبر پژوهشی به چاپ برساند. از آنجا که نوشتن صحیح و مناسب یک مقاله یک رکن اساسی برای چاپ مقالات علمی میباشد، در اینجا سعی شده است که به بررسی روش های صحیح نگارش مقالات پژوهشی پرداخته شود. به طور کلی هر مقاله پژوهشی شامل اجزای اصلی زیر است:

  • عنوان
  • نام نویسنده یا نویسندگان
  • اطلاعات تماس
  • چکیده
  • واژگان کلیدی
  • مقدمه
  • مبانی نظری تحقیق
  • روش تحقیق
  • یافته های تحقیق
  • بحث و نتیجه گیری
  • فهرست منابع

عنوان مقاله

اولین بخش یک مقاله عنوان است که باید اشتراکاتی با موضوع اصلی تحقیق داشته باشد و به شکلی جذاب جمله‌بندی شده باشد. نکات زیر در انتخاب عنوان مقاله قابل توجه هستند:

  1. عنوان مقاله حتی الامکان باید دقیق و رسا بوده و از به کار بردن اصطلاحات ناآ شنا یا اختصاری خودداری شود.
  2. عنوان مقاله حتی الامکان باید جمله خاصی باشد که نکات اصلی و عمده موضوع را در بر داشته باشد.
  3.   به طور معمول (نه همیشه) و در نام‌گذاری اکثر تحقیق ها این نکات در نظر گرفته می شود: چه چیزی را میخواهیم بررسی کنیم، در چه جامعه ای، در کجا و در چه زمانی. مثلا عنوان یک مقاله میتواند این باشد: بررسی رابطه سطح سواد مادران و تغذیه کودکان در شهر تهران سال ۱۳۸۶
  4. عنوان باید «فاقد پیش داوری» باشد. به عنوان مثال، انتخاب این عنوان برای یک مقاله، مناسب به نظر نمی رسد: بررسی علل بی علاقگی رانندگان نسبت به بستن کمربند ایمنی!
  5. اگر کلماتی در توصیف ویژگی مطالعه شما نقش کلیدی دارند حتما در عنوان خود آن را بگنجانید. مثل مطالعه آینده نگر مطالعه دوسویه کور یا مطالعه تصادفی شده ۷) هیچ گاه نباید در عنوان مقاله نتیجه پژوهش را به صورت ثابت شده ذکر نمود.

نویسندگان و آدرس ها

اسامی نویسندگان و همکارانی که در مطالعه شرکت داشته اند باید بطور کامل ذکر شود. همچنین نویسنده اصلی که مسئول ارتباط با خوانندگان است باید مشخص شده و آدرس کامل و ایمیل وی در اختیار خوانندگان قرار گیرد.

چکیده تحقیق

چکیده پس از عنوان بیشتر از سایر بخشهای یک مقاله خوانده میشود و در چکیده قسمت های مختلف مقاله شامل مقدمه، اهداف، روشها و نتایج تحقیقق بصورت خلاصه ذکر می شود. متن بسیاری از مقاله ها به طور کامل در دسترس ما نیست و گاهی فرصت برای خواندن تمام مقاله نداریم و از این رو چکیده مقاله اهمیت زیادی دارد. در اکثر مجلات تعداد کلمات چکیده ۱۵۰ تا ۲۵۰ کلمه محدود است.

واژگان کلیدی

چند واژه کلیدی که از اهمیت زیادی در مطالعه برخوردارند، در این قسمت ذکر می شود. ضمن این که با ذکر واژه های کلیدی در سایتهای علمی می توان به دنبال مقاله نیز گشت. به طور معمول تعداد این واژه ها حدود ۶-۵ کلمه در نظر گرفته می شود.

مقدمه

مقدمه یک مقاله پژوهشی ضمن بیان مسئله و تشریح موضوع به آن مسئله پاسخ میدهد که ارزش مطالعه حاضر برای انجام آن چه بوده است. در حقیقت با مطالعه مقدمه یک مقاله پژوهشی، خواننده با مسئله تحقیق آشنا شده و ضرورت انجام پژوهش را درک میکند. متن مقدمه باید روان باشد و حتی الامکان به صورت خلاصه و حداکثردر ۲ صفحه تایپ شود.

روش تحقیق

در این قسمت از مقاله چگونگی و روش انجام پژوهش توضیح داده می شود. همچنین نمونه های مورد بررسی، چگونگی نمونه گیری، جامعه هدف، مراحل اجرائی پژوهش و نحوه تجزیه و تحلیل داده ها ذکر می شود. در این قسمت در مورد تغییر بیشتر بحث شده و روش اندازه گیری و میزان دقت و چگونگی کنترل آنها بیان می شود.

یافته های تحقیق

در این قسمت نتایج بدست آمده از پژوهش ذکر می شود. نتایجی کلیدی مطالعه باید با کلمات روان و دقیق و بدون بزرگ نمایی ذکر شود. از روشهای مختلفی برای ارائه نتایج استفاده می شود. استفاده از اعداد، جداول و نمودارها کمک ارزنده ای به ارائه مطلب بطور ساده تر می نماید اما لازم است داده های جداول و نمودارها به طور کامل تشریح شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. در مواردی که از روش ها و آزمون های آماری برای بررسی نتایج و تحلیل داده ها استفاده شده باشد، باید نوع آن نیز ذکر شود.

بحث و نتیجه گیری

در این قسمت به تفسیر نتایج ارائه شده می پردازیم. همچنین می توان به مقایسه نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر با نتایج سایر مطالعه ها پرداخت و با توجه به مجموعه شواهد نتیجه گیری نمود. در صورت لزوم می توان پیشنهادهایی برای انجام مطالعات بهتر و کامل تر در آینده ارائه داد.

فهرست منابع

در پایان لازم است کلیه منابعی که در تحقیق مورد استفاده قرار گرفته‌ اند، به شیوه ای مطلوب ذکر شوند. شیوه نگارش منابع در نشریات مختلف متفاوت است و بهتر است از راهنمایی این نشریات و شرایط نگارش مقالات کمک بگیریم.

چند نکته اساسی در ارسال مقالات به نشریات علمی

به یاد داشته باشید که قبل از ارسال چکیده مقاله خود به یک مجله، ابتدا فرم نحوه نگارش مقاله را از آن مجله دریافت نموده و چکیده خود را در قالب آن فرم تهیه و تایپ نمایید (به عنوان مثال تعداد کلمات، فونت، تعداد خطوط، فاصله خطوط از کناره های صفحه و…)

دلایل عدم پذیرش چکیده یک مقاله در نشریات علمی

۱) ابهام در موضوع مقاله و وجود تعداد زیاد مقالات مشابه پیشین ۲) عدم تبیین زمینه اصلی تحقیق ۳) نمونه گیری نامناسب ۴) عدم رعایت اصول مقاله نویسی مورد نظر نشریه ۵) عدم ذکر صحیح ارقام آماری ۶) فقدان بحث و پرداختن به نتایج ۷) چکیده های خیلی کوتاه و خیلی زیاد ۸) بی دقتی در تهیه متن (غلط تایپی ، اشتباهات متن) ۹) عدم ارتباط موضوع مقاله با رویکرد نشریه

چگونه یک مقاله علمی را خواندنی تر بنویسیم؟

مارتین گرگوری بیش از یک دهه پیش در مجله «نیچر» نوشت: «دو نوع نوشتار‌ علمی وجود دارد. یک نوع برای جلب خواننده و نوع دیگر فقط برای این‌که مورد ارجاع قرار گیرد و این نوع دوم مانند یک بیماری عفونی به سرعت در حال گسترش است.»

به نظر می‌رسد در این مقطع زمانی نیز تغییرات بسیار محدودی ایجاد شده است. هنوز هم حجم زیادی از مقالات علمی‌منتشره فقط توسط دانشمندان و محققانی که به موضوع مقاله علاقه‌مند هستند، مورد مطالعه قرار می‌گیرد و افرادی که به مطالعه گذرای مقالات علمی می‌پردازند، بیشتر به صفحات علمی روزنامه‌ها و مجلات علمی عام مراجعه می‌کنند.

با وجود مقالات فراوانی که در مورد نحوه نگارش صحیح و قابل فهم برای جلب توجه خواننده‌ها وجود دارد، دانشمندان نباید از فقدان راهنماهای مناسب برای نحوه نگارش مقالات گلا‌یه داشته باشند. بسیاری از ژورنالیست‌ها و نویسندگان حرفه‌ای این دو کتاب استاندارد در مورد نحوه نگارش مقاله خوب و علمی را مورد توجه قرار می‌دهند: اجزای سبک‌های نگارشی (استانک، وایت ۱۹۵۹) و درباره خوب نوشتن (زینسر ۱۹۷۶) حال آن‌که این کتاب‌ها و کتاب‌های مشابه‌شان برای بسیاری از دانشمندان ناشناخته‌اند. با وجود این‌که این کتاب‌ها نحوه نگارش صریح مقالات علمی را به طور دقیق بیان نمی‌کنند ولی از جهت بیان نحوه صحیح سازماندهی مطالب و نگارش مقالات شیوا و حاوی اطلاعات مفید، بسیار با ارزشند. مهم‌تر این‌که این قبیل کتاب‌ها حامل یک پیام مهم هستند که نویسندگان باید مطالب را برای خوانندگان بنویسند نه برای خودشان.

البته هنوز هم بسیاری از مقالات علمی و پزشکی، حاوی مطالب طولانی و مبهمی هستند که بیشتر خوانندگان و حتی آن‌هایی را که آگاهی مناسبی به موضوع دارند نیز گمراه می‌کنند.

مسلماً محدودیت‌هایی در شکل و ساختار مقالات علمی وجود دارد. در یک مقاله علمی علاوه بر در نظر گرفتن نکاتی که مورد نظر مجلات علمی مختلف است باید مقدمه، مواد و روش‌ها، نتایج و بحث در مورد نتایج در ارتباط با تئوری اولیه آورده شود. ماهیت مقالات علمی بیان نتایج و بحث بدون خطا (bias)، محدودیت‌هایی را در نحوه نگارش مقاله ایجاد می‌کند: بیان نتایج در جملات با فعل مجهول (passive) به آن شکل غیر شخصی می‌دهد و لزوم به کار بردن مراجع مختلف نیز مانع می‌شود که متن مقاله به خوبی دنبال شود. با این وجود، این قوانین به قدری انعطاف‌پذیر هستند که بتوان مقاله‌ای نوشت که حاوی مطالب مفید و جالب توجه باشد.

مقاله نشریات بین المللیISI

 



طریقه نگارش چکیده مقاله برای ارائه در نشریات بین المللی


چکیده‌ مقاله: Abstract

در مجلات‌ علمی‌، چکیده مقاله هم‌ معنی‌ خلاصه‌ است‌. اما در لغت‌ نامه‌ این‌ دو معنا تعریفی‌متفاوت‌ دارند. ‌بعضا در متون‌ علمی‌ هر دو به‌ یک‌ معنی‌ بکار می‌ روند. بطوریکه‌ بعضی‌ مجلات‌ از یک‌ لغت‌ برای‌ هر دو مفهوم‌ استفاده‌ می‌نمایند، البته‌ این‌ روش‌ فراگیر نیست‌ و بسیاری مجلات بین چکیده و خلاصه مقاله تمایز قائل هستند. (معمولا چکیده مقاله ای که قبل از ارسال اصل مقاله برای یک مجله ارسال میگردد، چکیده مقاله پیشین نامیده میشود که با چکیدهای که در پایان مجلات آورده میشود چکیده پسین تفاوت اساسی دارد).

چکیده‌ مقاله‌ قسمتی‌ است‌ که‌ خواننده‌ بعد از جذب‌ شدن‌ توسط‌ عنوان‌ مقاله‌ به‌ آن‌ نگاه‌ کرده‌ و آنرا می‌خواند، ‌ چکیده‌ علاوه‌ بر کوتاه‌ بودن‌ باید بطور معنی‌ داری‌ خلاصه‌ شده‌ و حاوی‌ مطالب‌ اصلی‌ و مهمترین‌ یافته‌ های مسلم‌ مقاله‌ باشد.

باید به‌ مجله‌ای‌ که‌ می‌ خواهید برای‌ آن‌ مقاله‌ بفرستید نگاه‌ کرده‌ و طول‌ متوسط‌ چکیده‌ ها رااز آن‌ استخراج‌نمائید، علاوه‌ براین‌ باید به‌ قسمت‌ “توضیحاتی‌ برای‌ نویسندگان‌” رجوع‌ کرده‌ و اگر قوانین و ضوابط‌ خاصی‌ برای‌ نوشتن‌ چکیده‌ در آن‌ ذکر شده‌ آنرا رعایت‌ نمائید. مثلا معمولاً گفته‌ می‌ شود که‌ چکیده‌ باید بین‌ صد تا صد و پنجاه کلمه‌ باشد.

چکیده‌ باید حاوی‌ بخشهای زیر باشد:

  • حقایق‌ واصول‌ بکار برده‌ شده‌
  • روشها
  • نتایج‌ اصلی‌
  • اهمیت‌ نتایج‌ و تعبیر و تفسیر آنها

چکیده‌ مقاله‌ باید حاوی‌ مطالب‌ و حقایق‌ یافت‌ شده‌ در کار تحقیقی‌، و مهمترین‌ نتایج‌ و میزان‌ اهمیت‌ کار انجام شده بوده‌ ومعنی‌ هر یک‌ از یافته‌ ها را بیان‌ نماید. نباید در چکیده‌ مطالبی‌ رابیان‌ نمود که‌ در مقاله‌ نیامده‌ است‌ بلکه‌ بایدیافته‌ های‌ مرتبط بامقاله‌ را در برداشته‌ و دقیق‌ باشد . نباید در قسمت‌ چکیده‌ از عباراتی‌ مثل‌ “اهمیت‌ یافته‌ ها در این‌ مقاله‌ بحث‌ شده‌ است‌…” استفاده‌ نمود زیرا این‌عبارت‌ و نظایر آن‌ هیچگونه‌ اطلاعاتی‌ را به‌ خوانندگان‌ نمی‌ دهند و غیر مفید هستند و فقط محدودیت استفاده از کلمات را برای شما بیشتر می کنند.(سقف۱۵۰کلمه)- . بجای‌ اینها باید یافته‌ ها راذکر نموده‌ و بیان‌ کنید که‌ چرا این‌ یافته‌ ها مهم‌ هستند.

چهار جزء اصلی‌ هر چکیده‌ عبارتند از:

  1. یافته‌ هایتان‌ ، یا چیزی‌ که‌ قصد یافتن‌ ‌ آنرا داشته‌اید. این‌ موضوع‌ ممکن‌ است‌ قبلا در قسمت‌ عنوان‌مقاله‌ ذکر شده‌ باشد.
  2. اگر روشهای‌ بکار برده‌ شده‌ در کار تحقیقی‌ جالب‌ هستند توضیحی‌ راجع‌ به‌ آنها ذکر کنید در غیر اینصورت لزومی‌ به‌ اینکار نیست‌.
  3. نتایج‌ اصلی‌ کار را همراه‌ با تعابیراصلی آنها بصورت شفاف وواضح ذکرکنید.هرگزنبا ید از توصیفات‌ مبهم‌ استفاده‌ نمائید. تعبیر و تفسیر‌ از نتایج‌ را براساس‌ اهمیت‌ ، کاربرد و استنباط‌ از آنها ذکر نمائید.
  4. حجم یک چکیده نباید بیش از ۱۵۰کلمه باشد.

هر یک‌ از موارد فوق‌ را حداکثر در چند جمله‌ ذکر نموده‌ و از کلمات اختصاری‌ که در متن‌ استفاده‌ نموده‌ایدو یا خود آنها را مخفف‌ کرده و به اختصار آورده اید، در قسمت‌ چکیده‌ استفاده‌ ننمائید. در چکیده‌ از اشکال‌ و جداول‌ استفاده‌ ننموده‌ و به‌آنها آدرس‌ هم‌ ندهید. از عبارات‌ ساده‌ و مسلم‌ همراه‌ با مقادیر و اعداد استفاده‌ کنید. مثلا بنویسید:”هشتادوشش‌ درصد ( ۸۶%) بیماران‌ بعد از درمان‌ سلامت‌ خود را به‌ دست‌ آوردند”

در چکیده جملات‌ را طوری‌ ننویسید که‌ نیاز باشد به‌ منبعی‌ آدرس‌ بدهید ولی‌ اگر لازم‌ شد که‌ درچکیده‌ به‌ منبعی‌ آدرس‌ دهید باید تمام‌ مشخصات‌ منبع‌ یعنی‌: زمان‌ چاپ‌ ، نام‌ نویسندگان،‌ نام‌ مجله‌ و غیره‌ راذکر کنید .


برای اینکه بتوانید یک مقاله بنویسید، لازم است در این زمینه اطلاعاتی داشته باشید. اگر این مقاله را برای مؤسسه اطلاعات علمی ISI می نویسید، احتمالاً برایتان مهم است که بدانید این مقاله ها چگونه ارزیابی می شود. امروزه ارزیابی مقاله های علمی یکی از دغدغه های جوامع علمی می باشد. مؤسسه اطلاعات علمیISI برای ارزیابی تحت پوشش فهرست نویسی خود، سه شاخص در نظر گرفته است: ۱- فاکتور تأثیر گذار (IF): این شاخص مهمترین و در عین حال کاربردی ترین شاخص ارزیابی مجله ها از نظر ISI است.
۲- شاخص فوری(Immediately): تعداد ارجاعات به مقاله های منتشر شده مجله در سال مورد ارزیابی تقسیم بر تعداد مقاله های منتشر شده در همان سال مجله مذکور است. این شاخص در حقیقت شیب رشد منحنی ارجاعات را بیان می کند. ۳- شاخص نیمه عمر استناد(Cited Half-Life):نیمه عمر ارجاعات یا نیمه عمر استناد، تعداد سال هایی است که از سال ارزیابی باید به عقب برگشت تا شاهد پنجاه درصد کل ارجاعات به مجله در سال مورد ارزیابی باشیم.
به عبارت دیگر، این شاخص مدت زمانی که نیمی از کل استنادات به آن مجله صورت پذیرفته باشد را نشان می دهد و در حقیقت سرعت کاهش میزان ارجاعات به مجله را بیان می کند. بدیهی است که وقتی مقاله های یک مجله ارزش خود را برای ارجاعات، زود از دست بدهند (مقاله ها سطحی باشند و خیلی زود بی ارزش شوند)، تنها به مقاله های جدید مجله ارجاع داده می شود. این موضوع باعث می شود که نیمه عمر ارجاعات به مجله کاهش یابد. بنابراین هر چه نیمه عمر ارجاعات به مجله بیشتر باشد، نشان می دهد که ارزش مقاله های مجله در طول زمان بیشتر حفظ شده است و هنوز مورد ارجاع قرار می گیرند.
در مجموع هرچه نیمه عمرارجاعات به یک مجله بیشتر باشد، ارزش مجله بالاتر می رود. در پایان هر سال، مجله های تحت پوشش فهرست نویسی ISI که در فهرست وبگاه علم (Web of Science=WOB) قرار گرفته اند، ارزیابی می شوند. معیارهای ارزیابی و سنجش همان شاخص های ارزیابی ISI (سه شاخص اشاره شده دربالا) می باشند. نتایج این ارزیابی نیز درگزارش های ارجاع مجله JCR هر سال جهت اطلاع عموم اعلام می شود. در بین فاکتورهای بالا، فاکتور تأثیر، کاربردی ترین شاخص می باشد و امروزه به طور گسترده ای در درجه بندی و ارزیابی مجله های مورد استفاده قرار می گیرد. این فاکتور در حقیقت توانایی مجله و هیأت تحریریه آن را در جذب بهترین مقاله ها نشان می دهد.
بانک اطلاعات ISI، مرکزی برای فهرست نمودن و پوشش دادن جامع مهمترین مجله های علمی منتشره در دنیا به منظور تبادل اطلاعات میان پژوهشگران مختلف می باشد. پر واضح است که منظور از پوشش جامع، فهرست نمودن کل مجله های علمی منتشر شده در جهان نمی باشد. چرا که از طرفی مقرون به صرفه نیست و از طرف دیگر تمام مجله های نشر یافته در جهان از استانداردهای ISI پیروی نکرده اند و از غنای علمی لازم برخوردار نیستند. ارزیابی مجله های علمی ISI به طور مستمر و مداوم هر دو هفته صورت می گیرد.
ارزیابی کنندگان ISI در حدود ۲۰۰۰ عنوان جدید را سالانه مورد ارزیابی قرار داده و تنها ۱۰ تا ۱۲ درصد از مجله های علمی ارزیابی شده، انتخاب می شوند. هر مجله علمی قبل از انتخاب شدن و فهرست شدن در ISI یکسری مراحل ارزیابی را پشت سر می گذارند.
از جمله عوامل مورد ارزیابی و رعایت استانداردهای بانک اطلاعاتیISI، کمیته علمی منتخب مجله، تنوع بین المللی مقاله های چاپ شده درآن، نشر به موقع مجله و جایگاه نشر آن می باشد. لازم به ذکر است که هیچ یک از این عوامل به تنهایی مورد بررسی و ارزیابی قرار نمی گیرد، بلکه با بررسی مجموع عوامل، یک امتیاز کلی داده خواهد شد.
از جمله مواردی که در ارزیابی مجله مورد توجه قرار دارد این است که عنوان مقاله ها، چکیده و کلمات کلیدی باید به زبان انگلیسی باشد همچنین توصیه می شود که منابع نیز به زبان انگلیسی نوشته شوند. اگر چه اطلاعات علمی مهم به تمامی زبانها به چاپ می رسد، اما موارد ذکر شده باید به زبان انگلیسی باشد تا تحت داوری و ارزیابی ISI قرار گیرد زیرا ارزیابی کنندگان مجله های علمی در ISI نمی توانند عناوین ومنابع بکار رفته در مقاله ها را به زبان انگلیسی ترجمه کنند. داوری علمی و تخصصی مقاله های چاپ شده در مجله توسط داوران نام آشنای علمی از جمله عمده ترین موارد مورد توجه ارزیابی کنندگان می باشد که گویای اعتبار و غنای علمی مجله است. سه پایگاه WOS ، EST و JCR از معتبرترین پایگاه های علم سنجی هستند که توسط مؤسسه اطلاعات علمی ISI تهیه و روز آمد سازی می شوند.
پایگاه Essential Science Indicators) ESI بر مبنای دوره های زمانی ۱۰ ساله، به ارائه آمار در قالب شاخص های تعیین شده تولید علم از جمله رتبه علمی کشورها بر اساس تعداد تولیدات علمی، تعدا کل استنادها و نسبت استناد به تولیدات علمی می پردازد. در پایگاه Web of Science(WOS) امکان جستجو و استخراج اطلاعات در طول دوره های زمانی مختلف بر اساس شاخص های گوناگون علم سنجی وجود دارد.
پایگاه (JCR (Journal citation Reports به ارائه گزارش استنادی نشریه ها می پردازد. از طرفی تعداد نشریه هایی که هر کدام از این پایگاه ها نمایه می کنند نیز با دیگری متفاوت است.
بهترین معیارهای ISI برای نمایه کردن مجله ها چیست؟
در سایتISI چهار مورد به عنوان ملاک های اصلی نمایه شدن مجله آمده است که عبارتند از:
1.    زمان بندی نشر، تعریف شده باشد یعنی معلوم باشد که فصلنامه است، ماهنامه است یا… و در موعد معین هم آماده شود.
2.    فرآیند داوری برای مجله تعریف شده باشد.
3.    قواعد نشر بین المللی را رعایت کند. برای مثال، عنوان مجله گویای محتوای آن باشد.
4.    مقاله به هر زبانی که باشد مهم نیست ولی چند مورد در آن باید به زبان انگلیسی باشد که عبارتند از: اسامی نویسندگان، عنوان، چکیده و کلمات کلیدی و حتی الامکان منابع و مآخذ هم انگلیسی باشد.

نکات مهم برای نگارش علمی مقاله



نکات مهم برای نگارش علمی  مقاله


۱- یک تفکر قدیمی در معماری وجود دارد که می‌گوید شکل اشیا از عملکردشان پیروی می‌‌کند. این تفکر در نگارش مقاله علمی هم وجود دارد. بسیاری از دانشمندان عقیده دارند هیچ چیزی مهم‌تر از نتایج مقالاتشان نیست. اما واقعیت این است که اولین عملکرد مقاله انتقال پیام به خواننده و متقاعد کردن وی به ارزشمند بودن تحقیق انجام شده است بنابراین بهتر است قبل از شروع به نوشتن، در مورد پیام موضوع تأمل شود. حتی بهتر است پیش از نوشتن عنوان مقاله، راجع به نتایج مقاله نیز اندیشیده شود. دانشمندان امروزی کمتر به بیان نتایج خام می‌پردازند و هدفشان تفسیر و بحث بهتر نتایج است (Horton,1995).

یک نویسنده ممکن است موضوعی را در ذهن خود روشن و واضح تصور کند و نیازی به توصیف و تفسیر حس نکند در صورتی‌ که خواننده ممکن است اصلاً چنین تفکری نداشته باشد. تمام تردید‌ها توسط خوانندگان مختلف از این تفکر نویسنده ناشی می‌شود که مطلبی که در اثر بحث و گفتگوی زیاد برای وی مسجل و بدیهی شده است برای خواننده نیز واضح و روشن است. گاهی اوقات، نتایجی که مربوط به موضوع اصلی نیستند هر قدر هم که جالب باشند، بهتر است حذف شوند و اگر این نتایج حذف شده مفید و اساسی باشند بهتر است در یک مقاله دیگر مطرح شوند.

یک نوشتار باید یک پرسش اصلی را پاسخ دهد و بی‌توجهی به این موضوع از دلایل شایع بی‌میلی خوانندگان نسبت به مطالب است .(Lambert et al 2003) این پرسش باید مشخص، جدید، مورد علاقه و استقبال جامعه علمی باشد (Perneger & Hudelson, 2004).

خوانندگان مجلات فوق تخصصی به توضیحات اضافه و طولانی درباره موضوع مورد بحث علاقه‌ای ندارند، در حالی ‌که در مجلات عمومی، برای ایجاد پس زمینه علمی مناسب برای خوانندگان نیاز به توضیحات تکمیلی احساس می‌شود. به طور کلی دانشمندان باید خود را جای خوانندگان گذاشته و عمق و جزئیات لازم مطلب را از دیدگاه خوانندگان بررسی کنند.

۲- مورد دیگر استفاده از شیوایی و فن بیان مناسب در حین پیروی از اسلوب مقاله‌نویسی است. David Reese چنین عنوان می‌کند که در یک مقاله پزشکی، علمی یا هر نوع دیگر، نویسنده باید با استفاده از لغات متداول سعی کند که خواننده را نسبت مطلب نوشته‌شده متقاعد سازد. در عین حال، علی‌رغم تلاش برای فصاحت مطالب، هرگز مشاهدات و حقایق ارایه‌شده در مقالات نباید تحت تأثیر فن خطابه قرار گیرند. به عنوان مثال در یک مقاله ضرورتی برای استفاده از صفات و قیدهای پیچیده وجود ندارد و در صورتی ‌که بیان نتایج و بحث منطقی و روان باشند، خواننده نیازی به لغات نامفهوم و غیر ضروری جهت درک بهتر مطلب احساس نمی‌کند.

کلمات غیر ضروری بهتر است حذف شود. یک نگارش پرتوان، معمولاً مختصر و فشرده است. این موضوع در مورد نوشته‌های عمومی نیز مصداق دارد. هر قدر در یک نوشته ترکیبات طولانی‌ و پیچیده و توضیحات اضافی در پرانتز بیشتر باشد، خوانندگان و حتی علاقه‌مندان به موضوع را از ادامه مطالعه باز می‌دارد. بهترین و مطمئن‌ترین کار برای جلب توجه خواننده‌ها بیان مطالب به صورت صریح، قطعی و مشخص است.

۳- خوانندگان انتظار دارند هر نوع اطلاعات خاص موجود در یک مقاله را در محل مخصوص آن پیدا کنند. در صورتی‌ که جابجایی‌های زیادی در محل‌های ارایه اطلاعات ایجاد شود، مثلاً برخی نتایج بدون آن‌که در قسمت یافته‌های مقاله ذکر شده باشند در بحث مورد ارزیابی و تفسیر قرار گیرند، خواننده را سردرگم می‌کنند. مطالبی که قرار نیست در قسمت بحث مطرح شود بهتر است از قسمت نتایج حذف شود.

۴- عنوان مهم‌ترین عبارت یک مقاله است. اگر خواننده‌ای اهمیت نوشته‌ای را از عنوان آن برداشت نکند به خواندن آن ادامه نمی‌دهد. عنوان‌های طولانی حامل اطلاعات بیشتری هستند ولی توجه کمتری جلب می‌کنند، به‌خصوص در افرادی که با نگاه سریع و گذرا از روی عناوین موجود در فهرست مجلات، مقاله مورد نظرشان را انتخاب می‌کنند. عنوان‌های کوتاه جذاب‌تر هستند ولی ممکن است مفهوم کامل را نرسانند. عناوینی که از لغات ایهام‌دار استفاده می‌کنند، جذابیت بیشتری برای خوانندگان دارند، ولی نباید به تبیین محتوای اطلاعاتی مطلب بپردازند. در نهایت در هنگام انتخاب عنوان مناسب، باز هم بهتر است نویسنده خود را در جایگاه خواننده قرار دهد.

۵- خلاصه مقاله نیز دارای اهمیتی تقریباً مساوی با عنوان است، گاهی تنها بر اساس خلاصه مقاله یک خواننده تصمیم می‌گیرد مقاله را بخواند یا آن را کنار بگذارد. هر قدر هم یک مطلب حاوی اطلاعات قیمتی و مهم باشد، در صورتی‌ که در خلاصه مطرح نشده باشد، خواننده علاقه‌ای به ادامه دادن مطالعه پیدا نمی‌کند. خلاصه مقاله به دو شکل نوشته می‌شود؛ نوع آزاد که شامل یک پاراگراف است و بیشتر در مقالات مولکولی و بیولوژی سلولی استفاده می‌شود و نوع ساختاری که هر چهار قسمت مقاله در آن رعایت می‌شود و بیشتر در مقالات کلینیکال استفاده می‌شود. در مورد این‌که بهتر است خلاصه پیش از نوشتن مقاله تهیه شود یا پس از اتمام آن، بهتر است که هر دو روش یک‌بار مورد ارزیابی و آزمایش قرارگیرد و سپس روش مناسب‌تر را انتخاب کنیم.

۶- بین بررسی متون و مقدمه مقاله اختلاف زیادی وجود دارد، مقدمه نباید تا جایی که امکان دارد به مرور متون بپردازد هدف اصلی آن طراحی یک نقشه است که نویسنده ابتدا به طور عام لزوم بررسی موضوع را عنوان می‌کند و سپس با نشان دادن روش‌ها به یک سؤال اصلی که همان هدف مقاله است، می‌رسد. یک تاریخچه کوتاه که اهمیت مطالعه را عنوان می‌کند و اطلاعات قبلی موجود در این زمینه را بیان کرده و نقایص موجود را نمایان می‌سازد، عموماً در مقدمه آورده می‌شود.

 

۷- قسمت مواد و روش‌ها در مقاله باید به طور تخصصی و با جزئیات کامل مطرح شود. به نحوی که محققان دیگر نیز بتوانند آن را انجام دهند. یک اشتباه شایع در این قسمت، بیان نشدن برخی جزئیات ضروری است که خواننده را از درک صحیح روش انجام مطالعه باز می‌دارد، بنابراین قرار دادن خود به جای خواننده در این قسمت نیز بسیار مفید خواهد بود. شرکت‌هایی که محصولات آن‌ها مورد استفاده قرار گرفته به طور خلاصه باید لیست شوند.

۸- نتایج باید با یک نظم و توالی منظم ارایه شوند، بیان نتایج باید از توالی منطقی پیروی کند و نه از ترتیب زمانی. در غیر این ‌صورت درک آن‌ها مانند چیدن قطعات پازل در کنار هم است که می‌تواند بسیار گیج‌کننده باشد. از ارایه نتایج غیر ضروری که تأثیر چندانی در بحث ندارند باید پرهیز شود تا خواننده سردرگم نشود و پیام اصلی نیز کم‌رنگ‌تر نشود. هدف از نوشتن یک مقاله تحقیقاتی، ارایه یک فرضیه و بحث و تفصیل و تفسیر در مورد آن است. بنابراین بحث یک مقاله باید کاملاً روان و مرتبط با نتایج و با تفسیرهای کامل و ذکر منابع مختلف باشد. تفکرات و اندیشه‌های تحقیقاتی باید با دلایل مستدل و مستند حمایت شوند و به طور کاملاً واضح و روشن مورد ارزیابی قرار گیرند تا خواننده بتواند با آن ارتباط برقرار کند.

۹- در نهایت، افزایش تعداد مقالات تحقیقاتی و مقالات مروری نشان‌دهنده افزایش فشار بر محققان است تا در زمینه‌های مورد علاقه خود همگام با مقالات روز باشند. اگرچه روزانه بر تعداد الگوها و راهنماها برای نوشتن یک مقاله گویا و قابل درک افزوده می‌شود، دانشمندان از میان حجم زیادی از مقالات از همین الگو‌ها جهت انتخاب مقاله مورد نظرشان استفاده می‌کنند. دانشمندان کماکان مقالات را، در صورتی که به عنوان آن‌ها علاقه‌مند باشند یا پرسش و پاسخ‌های مهمی را در برداشته باشند، مطالعه می‌کنند و هر قدر یک مطلب بهتر و منطقی‌تر نوشته شود خوانندگان بیشتری را جذب می‌کند و بیشتر مورد ارجاع سایر مقالات واقع می‌شود.

۱۰- و بالاخره این که در نظر گرفتن دو نکته هنگام مقاله‌نویسی بسیار مهم است: پیام اصلی و خواننده مقاله، چرا که تمام هدف نویسنده متقاعد کردن خواننده به ارزش و اهمیت تحقیق انجام شده است و اگر او به خواننده‌ها بی‌توجهی کند، خواننده‌ها نیز به نوشته‌های او بی‌توجهی می‌کنند.