روابط بین الملل ــ دیپلماتیک ــ ( قادر توکلی کردلر)

مطالعه مسائل مختلف سیاست در سطوح داخلی و بین المللی و ارائه آن به علاقه مندان دانش سیاست و باز تاب آن از زوایای زیرین انسانی به دنیای واقعی نظام بین الملل که درحال تغییر و تحول است.

روابط بین الملل ــ دیپلماتیک ــ ( قادر توکلی کردلر)

مطالعه مسائل مختلف سیاست در سطوح داخلی و بین المللی و ارائه آن به علاقه مندان دانش سیاست و باز تاب آن از زوایای زیرین انسانی به دنیای واقعی نظام بین الملل که درحال تغییر و تحول است.

آشنایی مختصر با سازمانهای امنیتی ابر قدرتها



سازمانهای امنیتی



سازمان سیا:



        آمریکا در طول جنگ جهانی دوم دریافت که برای پیشبرد منافع‏ خارجی‏ اش، به سازمانی که برای گردآوری اطلاعات خارجی بپردازد، نیاز دارد.براین اساس «ادارهء خدمات استراتژیک معروف به S.S.O [.۱-THEOFFICEOFSTRATEGICSERVICE ] در زمان تصدی ریاست‏جمهوری «فرانکلین روزولت» تأسیس شد. بعد از جنگ جهانی دوم، با نقش جدیدی که‏آمریکا در روابط بین‏الملل یافته بود، ضرورت بسط و گسترش ادارهء خدمات استراتژیک‏احساس می‏شد. بنابراین، در اواخر سال ۱۹۴۷ میلادی (۱۳۲۶ هـ . ش .) به دستور«هاری ترومن»، S.S.O منحل و به جای آن «گروه کارآگاهی مرکزی[.۲-CENTRALINTELLIGENTGROUP ] و سپس «آژانسصفحۀ ۱۴۲تحقیقات مرکزی (A.I.C) [.۱-CENTRALINTELEGENCEAGENCY ]» به‏وجود آمد[ - سازمانی جاسوسی دنیا ، احمد ساجدی ، ص ۷۳ - ۹۳ ، محراب قلم ، ۱۳۷۱ ]. سازمان سیا (A.I.C) دارای چهار بخشِ علوم و تکنولوژی، اطلاعات، نقشه‏ها وطرحها و بخش لجستیک است، که به ترتیب به گردآوری اطلاعات در زمینه‏های علوم‏تسلیحات هسته‏ای، جمع‏آوری اطلاعات غیرنظامی و ارزیابی آن، تهیّه نقشه و طرح‏براساس اطلاعات به دست آمده و تأمین وسایط نقلیه و برقراری ارتباط بین سایر بخشهامی‏پردازند. این بخشها در چارچوب سه واحد مستقل جمع‏آوری اطلاعات خارجی،عملیات ضد جاسوسی و ضد اطلاعاتی و واحد مداخله مخفی در کشورهای خارجی‏فعالیت می‏کنند. این فعالیتها توسط پنجاه‏هزا[ - کارمندان A.I.Cبه دو دستهء سفید و سیاه تقسیم می‏شوند . کارمندان سفید به کارهای اداری و کارمندان سیاه به‏اعمال جاسوسی می‏پردازند ] کارمند و جاسوس داخلی و خارجی‏انجام می‏شود. بودجهء این سازمان سرّی است، امّا طبق برآوردهای به عمل آمده، رقم آن‏را تا ۲۵٪[ - در سال ۱۹۶۱ میلادی (۱۳۴۰ هـ . ش .) بودجهء A.I.Cچهار برابر بودجهء وزارت امور خارجهء آمریکا بود ]کل بودجهء آمریکا تخمین زده‏اند. سازمان سیا (A.I.C) مطابق اظهارات «آلن دالس» رئیس اسبق این سازمان، به این‏دلیل به وجود آمد که اطّلاعات لازم را در مواقعی که ریاست جمهوری آمریکا درصدداتّخاذ تصمیمات مهم و استراتژیک است، در اختیار وی قرار دهد. براین اساس، سازمان‏سیا کمک مؤثری در تصمیم‏گیری رؤسای جمهوری آمریکا بوده است. به عنوان مثال،کشف استقرار موشکهای هسته‏ای شوروی (سابق) در خاک کوبا، که به‏وسیلهء A.I.C انجام گرفت، رئیس جمهور «کندی» را بر آن داشت، شوروی (سابق) را تهدید به اقدام‏هسته‏ای کند. این تهدید موجب شد که شوروی (سابق) موشکهای هسته‏ای خود را ازکوبا برچیند. در نتیجه آمریکا و شوروی (سابق) از خطر یک جنگ هسته‏ای نجات یافتند، زیرا درصورت امتناع شوروی (سابق) احتمال وقوع یک جنگ هسته‏ای حتمی بود[ - اسرار سازمان سیا ، آندر یوتولی ، ترجمهء حسین لعل ، ص ۴۳ - ۴۴ ، انتشارات علمی ، ۱۳۴۶ ]صفحۀ ۱۴۳در برخی از موارد، A.I.C اطلاعاتِ به دست‏آمده را در اختیار متحدین خود قرارمی‏دهد و آنان را در جهت اتّخاذ تصمیمات استراتژیک در جهت حفظ منافع ملّی آنها،یاری می‏کند. نمونه‏ای از این‏گونه اقدامات را می‏توان در جنگ آرژانتین و انگلیس دید.هنگامی که دو کشور مذکور بر سر جزایر «مالویناس یا فالکلند» در جنگ بودند، سازمان‏ A.I.C به کمک مأمورانش در سفارتخانهء آمریکا در بوئنوس آیرس (پایتخت آرژانتین)،به علایم رمز و مکالمات سرّی سران ارتش آرژانتین دست یافت و آن اطلاعات را در اختیارانگلستان قرار داد. این امر منجر به حملات مؤثر قوای انگلیس بر ارتش آرژانتین شد[ - سازمانهای جاسوسی دنیا ، ساجدی ، ص ۸۳ - ۸۴ ]


کا . گ . ب‏ :


KOMITETGOUDGRSTVENNOYBEZOPASHOSTI.K.G.B : با انقلاب کمونیستی اکتبر ۱۹۱۷ میلادی (آبان ۱۲۹۶ هـ . ش .)روسیه، سازمان امنیتی جدیدی، مطابق با شرایط تازهء کشور تشکیل شد. این سازمان وسایر سازمانهای امنیّتی که بعدها به وجود آمدند، تغییرات زیادی از نظر تشکیلات،اعضا و وظایف پیدا کردند. سرانجام در ۱۳ مارس ۱۹۵۴ میلادی‏(۲۲ اسفند ۱۳۳۲ هـ . ش .) از ترکیب سازمان امنیّت و پلیس سیاسیِ کشو[ - تا این زمان ، پلیس سیاسی فقط مأمور سرکوب مخالفان داخلی بود ]، کمیتهء امنیّت‏کشور یا «کا . گ . ب» پدید آمد که دارای وظایفی چون اجرای عملیات پنهانی در خارج ازکشور و مراقبت و تعقیب مخالفان داخلی بود. جمع‏آوری اطّلاعات استراتژیکی، تاکتیکی وفنی توسط ادارهء کل اطلاعات ستاد کل ارتش شوروی (سابق) معروف به "U.R.G" انجام‏می‏شد؛ این ادارهء کل، علی‏رغم اینکه هیچ‏گونه وابستگی اداری به B.G.K نداشت، ولی‏بشدت تحت تسّلط B.G.K بود، زیرا رهبری U.R. توسط B.G.K منصوب می‏شد و U.R. بدون اجازه B.G.K نمی‏توانست هیچ کارمندی را استخدام نماید. علاوه بر آن،هرگونه عملیات خارجی آن توسط B.G.K هدایت و رهبری می‏شد[ - کا . گ . ب ، جان بارون ، سیاوش میرزابیگی ، ص ۴۸۵ - ۴۹۵ ، انتشارات توس ، ۱۳۶۵ ] کا . گ . ب دارای نُه ادارهء کل و ادارات مربوط به آن بود. ادارات کل به وظایف‏جاسوسی در خارج از کشور، مقابله با عملیات جاسوسی خارجیهای مقیم کشورصفحۀ ۱۴۴برقراری امنیّت ارتش، مبارزه ایدئولوژیکی با مخالفان داخلی، تعقیب و مراقبت‏ناراضیان و جاسوسان، کشف رمز، حفاظت از شخصیتهای حزبی و نفوذ در نمایندگیهای‏خارجی مستقر در خاک شوروی (سابق) می‏پرداختند. ادارهء کل یکم که از مهمترین‏ادارات کا.گ.ب. بود، خود برای انجام جاسوسی در خارج از کشور به ادارات کوچکتری‏که وظایف استتار جاسوسان خودی، جاسوسی علمی و صنعتی، مقابله با جاسوسی‏علیه شوروی (سابق)، بررسی اطّلاعات وارده و جمع‏آوری اطلاعاتِ خارجی راعهده‏دار بودند، تقسیم می‏شد[ - کا. گ. ب. در ایران، ولادیمیر کوزیچکین، ترجمهءاسماعیل زند و حسین‏ابوترابیان، ص ۳۱۵ - ۴۰۰،انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۰ ] فعالیت کا . گ . ب . در ایران قابل توجه است[ - مأموران کا . گ . ب تحت پوشش مأمورین سیاسی در سفارتخانهء شوروی (سابق) در ایران فعالیت جاسوسی می‏کردند ] مأموران این سازمان در ایران، پس ازبررسی وقایع و اوضاع متشنّج سال ۱۳۵۶ هـ . ش . ، به این نتیجه رسیدند که شوروی‏(سابق) نباید نسبت به آنچه رژیم شاه را تهدید می‏کند، بی‏تفاوت بماند. مسکو براساس‏این ارزیابی، مأمور ویژه‏ای را به عراق فرستاد تا امام خمینی(ره) را از پشتیبانی دولت‏شوروی (سابق) وی از مطلع نماید. در پی مخالفت امام، مأموران کا . گ . ب . کوشیدنداز موضع دولت جدید انقلابی ایران در قبال شوروی (سابق) آگاه شوند. براین اساس،ضمن برقراری تماس با کادر رهبری سازمان فداییان خلق ایران! آنان را به تخریب یکی‏از مراکز مهمّ به جا مانده از ساواک در اطراف سفارت شوروی (سابق) در ایران تشویق‏کردند. علی‏رغم قول اوّلیهء فدائیان خلق! این کار به علت مخالفت مقامات دولت جدیدایران انجام نشد. کا . گ . ب ، در پی مخالفت امام و مقامات دولت جدید ایران باخواسته‏های مستقیم و غیرمستقیم شوروی (سابق)، دریافت که رژیم جدید ایران،بدرستی از سیاست نه شرقی و نه غربی پیروی می‏کند. در نتیجه، توجه خود را به‏برقراری ارتباط با حزب تودهء ایران معطوف کرد تا به وسیلهء آن بر تحولات آیندهء ایران،تأثیر بگذارد[ - کا . گ . ب در ایران ، کوزیچکین ، ص ۴۰۰ ] یک نمونهء دیگر از جاسوسیهای کا . گ . ب که تأثیرات استراتژیک داشته است، بهصفحۀ ۱۴۵سرقت «پروژهء مانهاتان» برمی‏گردد. به اعتراف «ویکتور میخائیلوف» وزیر انرژی اتمی‏روسیه، طرح نخستین بمب اتمی شوروی (سابق) از روی پروژهء مانهاتان (طرح اولین‏بمب اتمی آمریکا) کپی شده بود. کپی این پروژه توسط ک . گ . ب تهیه شد[ - روزنامهء اطلاعات ، سال هفدهم ، شمارهء ۴۷۰۰ ، (۸ شهریور ۱۳۷۴) ، ص آخر ]


اینتلجنس سرویس‏ :


INTELLIGENCECERVICE : سرویس اطّلاعاتی انگلستان معروف به «اینتل جنس‏ سرویس» سابقه‏ای طولانی‏تر از B.G.K و A.I.C دارد، زیرا این سازمان در اواخر قرن‏شانزدهم میلادی (اواخر قرن نهم هـ . ش .) برای جمع‏آوری اطّلاعاتِ خارجی که‏ به گونه‏ ای در حفظ امپراتوری بزرگ بریتانیا مؤثر بود، به وجود آمد. بنابراین، سازمان‏ اطّلاعاتی انگلیس به علتِ قدمت زیاد و حوزهء کار وسیع (امپراتوری پهناور انگلستان!)،از تجارب بیشتر و تشکیلات پیچیده ‏تری[ - نمونه‏ای دیگر از پیچیدگی این سازمان به نحوهء عزل و نصب رؤسای آن برمی‏گردد . هیچ‏گاه عزل و نصب رؤسای این ‏سازمان اعلام نمی‏ شود ، از این رو ، هیچ کس به استثنای ملکه و نخست‏ وزیر انگلستان رئیس آن سازمان را نمی‏ شناسد ] نسبت به سازمانهای اطّلاعاتی مشابه‏ برخوردار است. یک نمونه از این پیچیدگیها، نحوهء دستگیری افراد مشکوک است.چنانچه اینتلیجنت سرویس به افراد مشکوک و جاسوسان برخورد نماید، خود برای‏ پنهان ماندن علت دستگیری و ماهیت دستگیرکنندگان اصلی، به دستگیری آنان اقدام ‏نمی‏کند، بلکه این کار را از طریق بخش ویژهء «اسکاتلندیارد» (ادارهء آگاهی انگلستان)انجام می‏دهد[ - قدرتهای بی‏صدا ، نولاو ، ص ۱۵ ] اینتلیجنت سرویس از شش ادارهء سیاسی، دریایی، نظامی، بازرگانی و صنعتی،داخلی و ادارهء مستعمرات تشکیل می‏شد، که به جمع ‏آوری اطّلاعات در زمینهءسفارتخانه‏ های خارجی، حراست از نیروی دریایی سلطنتی، امور نظامی و تسلیحاتی،شناخت و دستیابی به اسرار تجاری و صنعتی دشمن، اتباع خارجی و... می‏پرداخت. بعداز جنگ جهانی دوم دو تغییر عمده در آن به وجود آمد. نخست، تعداد ادارات اینتلیجنت ‏سرویس به سه ادارهء جاسوسی سیاسی، نظامی و ضد جاسوسی (مقابله با جاسوسان درداخل کشور) تقلیل یافت. دوم، این سازمان دیگر زیر نظر مستقیم نخست وزیر کارصفحۀ ۱۴۶نمی‏کند، بلکه ارتش سلطنتی بر آن نظارت دارد.[ - سازمانهای جاسوسی دنیا ، ساجدی ، ص ۱۵۸ - ۱۶۱ ] نقش اطّلاعاتی اینتلیجنت سرویس همانند هر سازمان اطلاعات و جاسوسی دیگر،در تصمیم‏ گیریهای مهمّ و حیاتی حائز اهمیت است. به عنوان نمونه، در آغاز جنگ‏جهانی اوّل، اینتلیجنت سرویس به رمز کلیهء پیامهای مخابراتی وزارت امور خارجهء آلمان‏که به سفیر آن کشور در واشنگتن مخابره می‏شد، دست یافت. تعدادی از این پیامهای حاوی گزارش مراحل مختلف انعقاد یک پیمان سرّی بین آلمان و مکزیک مبنی بر جنگ‏مشترک علیه آمریکا بود. اینتلیجنت سرویس این اطّلاعات را در اختیار آمریکا قرار داد واین کشور را که نسبت به اعلان جنگ علیه آلمان بی ‏رغبت بود، ترغیب کرد، به آن کشوراعلان جنگ دهد. بدین وسیله انگلستان که خواهان ورود آمریکا به صحنهء جنگ بود، به‏ خواسته‏اش رسید[ - سازمانهای اطلاعاتی و جهان ، سعیدالجزایری ، ترجمهء عباس سعیدی‏ فر ، ص ۱۹۹ ، انتشارات سکه ، ۱۳۶۳ ] نمونهء دیگری از نقش مهمّ سرویس اطلاعاتی انگلستان در تصمیمات حیاتی رامی‏توان از وقایع تاریخ معاصر ایران مثال زد. انگلستان که در اواخر قرن ۱۳ هـ . ش . (نیمهءدوم دههء ۱۹۱۰ میلادی) خواهان استقرار یک دیکتاتوری آهنین و یک حکومت متمرکزقدرتمند! در ایران بود، نهضتهای موجود در ایران و بویژه نهضت جنگل را مانعی برای‏ تحقق این هدف می‏دید. بنابراین، نابودی نهضت جنگل، مورد علاقهء آن دولت بود. برای‏ وصول به این هدف، دولت انگلستان «احسان‏الله خان دوستدار» و «سردار محیی[ - بعدها سازمانهای اطّلاعاتی شوروی (سابق) به عضویت احسان‏الله خان و سردار محیی در سرویس اطلاعاتی انگلیس‏پی برده و این دو را که در آن زمان در شوروی (سابق) اقامت داشتند ، از میان برداشتند ، بگونه‏ای که سردار محیی در سال ۱۹۲۱ میلادی (۱۳۰۰ هـ . ش .) در شوروی (سابق) برای همیشه ناپدید شد و احسان‏الله خان در دههء ۱۹۳۰ میلادی (دههء ۱۳۱۰ هـ . ش .) در آن کشور دستگیر و سپس اعدام گردید ] را که‏دارای سوابق انقلابی در انقلاب مشروطیت نیز بوده‏اند! می‏ فریبد و مأمور می‏کند که باتظاهر به کمونیسم و دوستداری از نهضت جنگل، به درون نهضت راه یافته و اطلاعات‏درون نهضت را به «کمیتهء آهن یا کمیتهء زرگنده» که توسط اینتلیجنت سرویس تأسیس صفحۀ ۱۴۷به‏ وسیلهء سید ضیاءالدین طباطبایی و میرزا کریم خان رشتی رهبری می‏شد[ - میرزا کریم خان رشتی برادر سردار محیی بود . وی در به قدرت رساندن رضا خان نقش مؤثر داشت و بعدها به عنوان مشیرو مشاور رضا خان انتخاب شد ] منتقل‏ نماید. اطّلاعاتی که این دو در اختیار سرویس اطلاعاتی انگلستان قرار دادند، وسیله ‏ای‏ برای یافتن راه‏های ایجاد اختلاف در بین رهبران نهضت و یا موجب حملات بیشتر،مؤثرتر و دقیقتر قوای دولتی به نهضت شد. در نتیجه، نهضت تضعیف و راه برای استقرارحکومت مقتدر و متمرکز! طرفدار انگلیس در ایران توسط رضا خان فراهم گردید[ - ظهور و سقوط سلطنت پهلوی (جستارهای از تاریخ معاصر ایران) ، مؤسسهء مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، ۲ ج ، ج ۲ ، ص ۷۷ - ۸۵ ، انتشارات اطلاعات ، ۱۳۷۰ ]


سایر سازمانهای اطلاعاتی:


در این بخش به منظور تکمیل بحث، به اختصار به‏سازمانهای اطّلاعاتی و جاسوسی رژیم اشغالگر قدس، فرانسه و ایران در زمان شاه‏ ملعون می‏پردازیم: سرویس اطّلاعاتیِ اسرائیل غاصب معروف به «موساد»، از ترکیب سازمانهای مخفی‏ یهودیان که در سر تا سر جهان برعلیه مخالفان و اعادهء حقوق یهودیان! فعالیت می‏کردندو تجارب جاسوسی که یهودیان در سرزمینهای اشغالی فلسطین به‏دست آوردند، تشکیل‏شده است. این سازمان از بدو تشکیل، نقش ویژه‏ای در تدوین، طراحی، هدایت و تحقق‏استراتژی این رژیم داشته است. به عنوان مثال، «دیوید بن گوریون» اوّلین نخست وزیررژیم اشغالگر قدس، در سال ۱۹۴۸ میلادی (۱۳۲۷ هـ . ش .) جاسوسانی را به‏کشورهای عربی همسایه فرستاد تا به موقع از واکنش دولتهای عربی نسبت به اعلام‏موجودیت اسرائیل غاصب مطّلع شود. «گلدا مایر» زن جوان یهودی، یکی از این‏جاسوسان بود که به پایتخت کشور اردن اعزام شد. وی نظر چند تن از افسران نظامی‏اردن را به خود جلب و با تن دادن به فحشا به اطّلاعاتی که نشان از حملهء قریب‏الوقوع‏اردن و تعدادی از کشورهای عربی به اسرائیل غاصب بود، دست یافت. ارسال این‏اطّلاعات به آن کشور موجب گردید که اسراییلیها با بسیج نیروها به تقویت بنیهء نظامیصفحۀ ۱۴۸خود بپردازند. نتیجهء این اقدام، پیروزی اسرائیل غاصب بر ارتشهای عربی در سال‏۱۹۴۸ میلادی (۱۳۲۷ هـ . ش) بود[ - سازمانهای جاسوسی دنیا ، ساجدی ، ص ۱۲۲ - ۱۲۷ ] اوّلین سازمان اطّلاعاتی مدرن فرانسه، توسط «ناپلئون بناپارت» پس از تکیه بر مسندقدرت، تأسیس شد. وی از اطّلاعاتی که این سازمان گردآوری می‏کرد، برای سرکوب‏مخالفان داخلی و قدرتهای رقیب خارجی استفاده می‏نمود. امّا سازمانی که وی برای‏تقویت و تداوم حکومتش بنا نهاد، مایه سقوطش شد، زیرا «ژوزف فوشیه» رئیس این‏سازمان در قبال پولِ هنگفت، همهء اطّلاعات موجود را در اختیار سازمان اطلاعاتی‏ پروس (آلمان فعلی) قرار داد. این اطّلاعات در آخرین جنگ نیروهای متحد اروپایی علیه‏ ناپلئون در سال ۱۸۱۵ میلادی (۱۱۹۴ هـ . ش .) بسیار مؤثر افتاد و ناپلئون را برای همیشه‏ از اریکهء قدرت به زیر کشید[ - همان ، ص ۱۸۳ - ۱۸۷ ] بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ هـ . ش. و با ورود آمریکاییان به صحنهء سیاسی ایران،لزوم تأسیس یک سازمان اطلاعاتی و امنیتی سازمان یافته و منسجم احساس شد. علت‏ چنین ضرورتی، حفظ و تحکیم قدرت رژیم آمریکایی شاه و کسب اطّلاعات ازفعالیتهای سیاسی، نظامی و... روسها بود. ساواک برای نیل به اهداف مذکور، تأسیس‏ شد و سپس به گسترش کمی و کیفی خود، زیر نظر سرویسهای اطلاعاتی آمریکا،اسرائیل غاصب و انگلیس پرداخت. نتیجهء این اقدام، گسترش دامنهء فعالیت ساواک به‏خارج از کشور بود. فعالیت ساواک در عراق نیز توسعه یافت. بر این اساس، بین سالهای‏۱۹۷۵ - ۱۹۷۲ میلادی (۱۳۵۴ - ۱۳۵۱ هـ . ش .) جاسوسان ساواک با ایجاد یک شبکهءامنیتی با کردهای شورشی مخالف دولت بغداد همکاری می‏کردند. این شبکه،اطّلاعات جمع‏ آوری شده را به رهبری کردهای شورشی (بارزانی) می‏داد و بر مبنای آن‏ تهاجمات بعدی علیه نیروهای دولتی عراق انجام می‏گرفت. این امر، موجب رَنجش‏ د ولت بغداد از دولت ایران و در نتیجه کاهش روابط دو کشور شد[ - دیکتاتوری و توسعهء سرمایه‏داری در ایران ، فرد هالیدی ، ترجمهء فضل‏الله نیک‏آئین ، ص ۹۰ ، امیرکبیر ، ۱۳۵.

تاریخ روابط بین الملل

  

جهت نمایش بر روی متن مورد نظر کلیک کنید


آینده جهان از نگاه ادیان متفاوت



نگاه متفاوت ادیان به آینده جهان



آینده جهان در نگاه زرتشت و بودا


       ۱. زرتشت دین زرتشت، دین اکثر ایرانیان تا ظهور اسلام بوده است، اکنون نیز در ایران و هندپیروانی دارد. در ایران امروز زرتشتیان به عنوان یک اقلیت دینی، نماینده‏ای در مجلس‏شورای اسلامی دارند. بر اساس این تعالیم؛ همواره دو نیروی «نور» و «ظلمت»، اورمزد یا یزدان و اهریمن‏در نزاع هستند تا زمانی که «سوشیانس» (نجات دهندهء دنیا) ابتدای هزارهء سوم بعد اززرتشت ظهور کند. او به طور کامل اهریمن را شکست می‏دهد[ . نک: علی دوانی، موعودی که جهان در انتظار اوست، ص ۲ - ۵.] طبق عقاید این دین، بعد از زرتشت سه نجات دهنده به صورت پیاپی و هر کدام به‏فاصله یک هزار سال خواهند آمد. نخستین ایشان به نام «اوشتار» (ratehsuA) درست‏یک هزار سال بعد از زرتشت پدیدار گشت و دومین که اوشتار ماه (hamratehsuA) نام‏داشت، دو هزار سال بعد از زرتشت به جهان آمد و سرانجام آخرین ایشان که «سوشیان» (nayhsoaS) نام دارد، در رأس هزارهء سوم که آخرالزمان است می‏رسد و روزگار با اوپایان می‏پذیرد[ . جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، ص ۳۱۹.] سوشیانس (نجات دهنده بزرگ) دین را به جهان رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشه‏کن‏سازد.ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را همفکر و هم گفتار و هم‏کردار گرداند[ . جاماسب نامه، ص ۱۲۱ به نقل از کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج ۱، ص ۱۳.] طرح دین زرتشت دربارهء آخرالزمان به خوبی گویای مطالب زیراست: صفحۀ ۳۴۱- آخر الزمان، مشتمل بر یک دورهء هزار سالهء شکوهمند است. ۲- آخر الزمان، عصر دین و دین‏باوری است، چون سوشیانس دین را به جهان‏رواج دهد. ۳- فردای جهان، عصر رفاه اقتصادی و ریشه‏کنی فقر و بی‏نوایی است. ۴- پایان تاریخ، دورهء نابودی اهریمن، یعنی روح بزرگ شرّ در جهان است. ۵- آخرالزمان، دورهء وحدت فرهنگی، وحدت پندار، گفتار و کردار است. نکات مذکور مشخص می‏کند که آیندهء جهان از دیدگاه دین زرتشت متعلق به یک‏دین است و سوشیان یا منجی بزرگ با رواج دین، الحاد و سکولاریزم را نابودخواهد کرد. علاوه بر این، انسان پایان تاریخ، جهان میهنی و متدین است. البته دردید ما، دین واحدِ مذکور، اسلام، سوشیان یا منجی بزرگ، مهدی(ع) و فرهنگ‏حاکم بر آخر الزمان همان اسلام است. دین زرتشت، تلقی دیگری نیز در مورد آخر الزمان دارد، و آن، تفسیری آن‏جهانی (اخروی) - همانند تفسیر مسیحیت از ظهور مسیح - است. بر این اساس چون سوشیان (آخرین نجات بخش) ظهور کند، آخرالزمان آغازشود و آن روز نشور است، مردگان برخیزند و زمین و آسمان از باشندگان خودتهی گردند. پس انجمنی عظیم برای داوری و حساب کردار بندگان فراهم آید ودربارهء هر یک از ارواح گذشته، فرمان یزدانی صادر خواهد شد. در آن روز فرقهءنیکان از زمرهء بدان جدا شوند[ . تاریخ جامع ادیان، ص ۳۱۹.] نبرد نهایی اهورامزدا و اهریمن یا جنگ آخرالزمان نیز در دین زرتشت آمده‏است. پس از این نبرد سهمگین زندگی در جهان ابدی و سرمدی شروع خواهد شد. پیکار آخرین که بین اهورامزدا و سپاهش با اهریمن و لشکریانش درمی‏گیرد،اهریمن و اتباع او هزیمت نهایی یافته به آتش فرو می‏افتند و برای همیشه نابودمی‏گردند. پس آن کسان که از این آزمایش و ابتلاء به سلامت و درستی بیرون آیند، دصفحۀ ۳۵زمین و آسمان نوین، مردان همه به سن چهل و کودکان به سن پانزده با دوستان وخویشاوندان در کمال خوشی و خرّمی زندگانی جاوید خواهند کرد و این جهان ابدی‏و سرمدی، ابدالآباد به جای خواهد ماند[ . همان، ص ۳۱۹ - ۳۲۰.]۲. دین بودا دین بودا که بر اصل «ترک دنیا» و «خلاصی از آلام روح» بنا شده است[ . همان، ص ۱۲۱ - ۱۲۲.] درجنوب شرقی آسیا پیروان فراوانی دارد. کلمه بودا به معنای روشن ضمیر (denethgilnE) یا اشراقی است. در این آیین‏هر انسانی که حقیقتِ تحقق یافته و موعظه شده به وسیلهء بودا ( دِهَمَه ammahD) را درک کرده باشد، خود نیز می‏تواند یک بودا نامیده شود، یعنی از تسلسلِ‏تولدهای مجدد رهایی می‏یابد. بودائیان بر این باورند که موجودات زنده پیوسته‏می‏میرند و از نو متولد می‏شوند تا بر حسب شایستگی‏های معنوی خود درردیفی از ردیف‏های متعدد دنیایی با سلسله مراتب دقیق جا گیرند. طبق این آیین‏زندگان از بیم درد و رنج‏های ناشی از تولدهای مکرر می‏کوشند تا با رسیدن به‏«نیروانا» پایانی برای رنج‏های خود فراهم نمایند. در مکتب بودا، بودای واقعی در متون شریعت پالی (nonacilaP) سَمّا سمبودّا (ahddubmaSammaS) نامیده می‏شود که تفاوت آن با بودای «شنونده» [ یعنی‏داوطلبان مقام بودایی‏ ] در آن است که بودای واقعی «حقیقت رهایی بخش (دِهَمَه) راخود به خود درمی‏یابد، بدون اینکه از کسی در این دنیا شنیده باشد؛ یعنی بدون‏کمک دیگران و علاوه بر این به نشر و موعظهء آن نیز می‏پردازد[ . ریچارد گمبریج، پیش‏گویی‏های بودایی: آینده تا چه حد باز است؟ در کتاب «پیش‏گویی آینده» نوشته لئوها واو - آلن وین ترجمه ناصر موفقیان، ص ۲۱۶ - ۲۲۶.] در دین بودا یک دور مکرر از انحطاط اخلاقی و باز خیزش (ecnegruseR) وجوصفحۀ ۳۶دارد. اسطوره با فرمانروایی به نام دالهانمی (imenahlaD) آغاز می‏گردد که بدون‏نیاز به زور و خشونت به درستی و عدالت بر جهان حکم می‏راند. اما در بین‏وارثان او در نسل سوم، جریان امور به نقص و اشتباه دچار می‏شود. فرمانروای‏این نسل قانون و نظم را محفوظ نگه می‏دارد، اما در مورد انتقال ثروت به‏مستمندان کوتاهی می‏کند. به دنبال این امر دزد و دزدی و در پی اعدام دزد،دروغگویی و نهایتاً اعدام‏ها به خشونتِ متقابل دامن می‏زند و انحطاط اخلاقی وکاهش طول عمر به وجود می‏آید. این انحطاط تا به آنجا می‏رسد که طول عمربشر از هشتاد هزار سال به ده سال خواهد رسید و طعم‏های لذت‏بخش هم از بین‏خواهد رفت و نهایتاً حضیض ذلّت فرا خواهد رسید. به مدت یک هفته هر کس برای دیگری به صورت حیوانی وحشی درخواهد آمدو به کشتن همدیگر دست خواهند زد. در این میان عده‏ای که به کوه‏ها و جنگل‏هاپناه برده، مخفی شده و از ریشهء گیاهان تغذیه کرده‏اند، پس از یک هفته ازمخفی‏گاهها بیرون می‏آیند و یکدیگر را در آغوش می‏کشند و به هم تبریک گفته،به پاس زنده ماندن نغمه‏های شادی سرخواهند داد و به یاد خواهند آورد که براثر شرارت و بدکاری دچار این امر شده بودند. لذا مصمم می‏شوند که از هر گونه‏کشتار و تبه‏کاری خودداری کنند. بدین ترتیب تسلسل جهنمی به جهت مخالف‏می‏افتد، مردم دست از بدکاری برمی‏دارند، طول عمر دوباره به ۸۰ هزار سال‏قبلی می‏رسد و سن بلوغ به پانصد سالگی. در این زمان بودایی به نام «مِتی یَه»متولد و به اشراق نایل و پس از سیر و سلوک به نیروانا خواهد رسید. همچنین‏فرمانروای بزرگی در هند (بنارس که در آن زمان به «کتومانی» شهرت خواهدداشت)، حکومت خواهد کرد. این فرمانروا را با همان کلمات و عبارات توصیف‏خواهند کرد که در آغاز، فرمانروایی دالهانمی را وصف می‏کردند[ . همان، ص ۲۳۲ - ۲۳۵.] طبق این مکتب همان وقایعی که در زندگی بوداهای پیشین روی داده استصفحۀ ۳۷در جریان زندگی بوداهای آینده نیز پیش خواهد آمد. نتیجهء این امر در هر حال‏این نکته است که پیش‏گویی آینده نیز در واقع نوعی توصیف گذشته است[ . همان، ص ۲۳۶.] می‏توان گفت از نظر دین بودا، تاریخ سیکلی از کمال و انحطاط را طی می‏کند،ضمن اینکه مکتب بودا نیز دوره‏های ظهور - مرگ - ظهور - مرگ خواهد داشت،آینده جهان نیز مشابه گذشته است. شایان ذکر است که از نظر کیش بودا، آیندهء جهان جایگاهی (دنیای مادّی یابهاجنه - لوکه: akol-anajahb) روشن و قابل پیش‏گویی است، امّا از دیدگاهِ آن فردِبودایی که به حالت اشراق رسیده، گذشته و آینده نابود شده و زمان از بین رفته‏است، بنابراین پیش‏گویی برای او مطلقاً مفهومی ندارد.


آینده جهان در نگاه دین یهود


       کتاب مقدس حضرت موسی، دنیایی نو با حاکمیت صالحان در آخر الزمان‏پیش‏بینی می‏کند که عصر ظلم و جور در آن به پایان می‏آید. در چنین دنیایی‏مسکینان به عدالت داوری خواهند شد، جهان از معرفت خداوند پر خواهدگشت و مسیح فرزند منتخب داود، حکومت نمونه‏ای برپا خواهد نمود. درتورات چنین می‏خوانیم: و نهالی از تنهء یَسَّی [ نام پدر داود ] بیرون آمده، شاخه‏ای از ریشه‏هایش خواهد شکفت *و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت. یعنی روح حکمت و فهم و روح مشورت و قوّت وروح معرفت و ترس خداوند * و خوشی او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤیت‏چشم خود داوری نخواهد کرد و بر وفق سمع گوش‏های خویش تنبیه نخواهد نمود * بلکه‏مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومانِ زمین به راستی حکم خواهدنمود. و جهان را به عصای دهان خویش زده، شریران را به نفخهء لب‏های خود خواهد کشت‏* و کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت * و گرگ با بره سکونت‏خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیرپرواری با هم. و طفل‏کوچک آنها را خواهد راند * و گاو با خرس خواهد چرید و بچه‏های آنها با هم خواهندخوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد و طفل شیرخواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد وطفلِ از شیر باز داشته شده، دست خود را بر خانهء افعی خواهد گذاشت * و در تمامی کوهصفحۀ ۴۰مقدّس من ضرر و فسادی نخواهند کرد، زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود، مثل‏آب‏هایی که دریا را می‏پوشاند[ . کتاب مقدس یعنی عهد عتیق و عهد جدید (تورات و انجیل)، صحیفهء اشعیاء نبی، باب یازدهم بندهای ۱ تا ۱۰. این کتاب از زبان‏های اصلی عبرانی، کلدانی و یونانی ترجمه شد و به همّت انجمن پخش کتب مقدسه به چاپ رسیده است.] کتاب اشعیاء نبی به خوبی اشعار می‏دارد که آیندهء جهان متعلق به روح الله است. دوویژگی بنیادین این رهبر جهانی، عدالت و معرفت است. او بساط ظلم و شرارت رابرخواهد چید و چنان امنیتی در جهان برپا خواهد نمود که گرگ با بره و به تعبیر دیگردشمنان ذاتی با آرامش در کنار هم زندگی خواهند کرد. تورات قبل از جهانی شدن معرفت الهی و حاکمیت توحید، سخن از جنگی خونین‏در اورشلیم (بیت‏المقدس) دارد: اینک روز خداوند می‏آید و غنیمت تو در میانت تقسیم خواهد شد * و جمیع امت‏ها را به‏ضد اورشلیم برای جنگ جمع خواهم کرد و شهر را خواهند گرفت[ . همان، کتاب زکریای نبی، باب چهاردهم، بند ۱ و ۲.] نتیجهء این جنگ در روز معروف خداوند، حاکمیت دین و خدای واحد است: و یَهُوَه [ خداوند ] بر تمامی زمین پادشاه خواهد بود، در آن روز یَهُوَه واحد خواهد بود واسم او واحد[ . همان، بند ۹ و ۱۰.] این فراز از تورات به خوبی حاکمیت نظام‏های سکولاری چون لیبرال دموکراسی رادر جهان آینده نفی می‏کند. به تعبیر صریح تورات، بخش آخر تاریخ، روز خداوند یا«یوم‏الله» است، روز حاکمیت دین بر سراسر گیتی، نه روز حاکمیت کمونیزم یاسکولاریزم و اومانیزم. آنچه از تورات دربارهء آخر الزمان می‏خوانیم، مؤید بسیاری از روایات اسلامی در این‏زمینه است. همچنانکه در روایات اسلامی، از جنگ‏های وحشتناک در عصر ظهور سخن گفتهصفحۀ ۴۱شده است، تصویری که تورات از دورهء قبل از حاکمیت خداوند، در جنگِ روز معروف،ارائه کرده، نیز چنین است: گوشت ایشان در حالتی که برپاهای خود ایستاده باشند کاهیده خواهد شد و چشمانشان درحدقه گداخته خواهد گردید و زبان ایشان در دهانشان کاهیده خواهد گشت[ . همان، بند ۱۲.] طبق پیش‏گویی تورات در نتیجهء این جنگ وحشتناک‏۲۳ انسان‏های کرهء زمین از بین خواهندرفت و ۱۳ باقیمانده شرایط بسیار سختی را تجربه خواهند کرد: و خداوند می‏گوید که در تمامی زمین دو حصّه منقطع شده، خواهند مرد و حِصّهء سوم در آن‏باقی خواهند ماند * و حِصّهء سوم را از میان آتش خواهم گذرانید و ایشان را مثل قال‏گذاشتن نقره، قال خواهم گذاشت و مثل مصفی ساختن طلا ایشان را مصفّی خواهم نمود واسم مرا خواهند خواند و من ایشان را اجابت نموده، خواهم گفت که ایشان قوم من هستند وایشان خواهند گفت که یَهُوهَ خدای ما می‏باشد[ . همان، باب سیزدهم، بندهای ۸ و ۹.] بر این اساس، جهان فردا متعلق به پاکان مصفاست، نه افرادی که در فساد اخلاق غوطه‏ورباشند. آخرین انسان، انسان ناب طلاگونه و فاقد ناخالصی‏هاست و البته چنین انسان‏هایی که‏در لسان اسلامی «متقیان» نام گرفته‏اند، تنها توسط دین ناب الهی - اسلام یعنی اصل همهء ادیان‏الهی - قابل پرورش است. این فراز تورات مؤید همان عبارت والای قرآن است که می‏فرماید: أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَََّلِحُونَ (انبیاء: ۱۰۵) بنابراین مکاتبی همچون لیبرالیسم، که بر نسبیت اخلاقی تأکید داشته و اجازه اقدام به‏هر فساد اخلاقی را می‏دهند، نمی‏توانند مدعی حاکمیت در پایان تاریخ باشند. به هر روی آیندهء جهان از نظر دین یهود متعلق به دین و دینداران است. انسان پایان‏تاریخ نیز نه کمونیست یا لیبرال دموکرات، اومانیست یا سکولار، بلکه انسان مؤمن به‏یهوه (خداوند) است. پس از جنگ یاد شده، جنگی دیگر تجربه نمی‏شود. در آن عصرهمهء امت‏ها روبه سوی خانهء خدا [ مسجد الاقصی و یا کعبه‏ ] خواهند داشت: صفحۀ ۴۲و در ایام آخر واقع خواهد شد که کوهِ خانهء خداوند بر قلهء کوه‏ها ثابت خواهد شد و فوق‏تلّ‏ها برافراشته خواهد گردید و جمیع امت‏ها به سوی آن روان خواهند شد[ . همان، کتاب اشعیاء نبی، باب دوم، بند ۱ و ۲ و ۳.] و در آن ایام آخر با ظهور منجی عالم بشریت: و او امت‏ها را داوری خواهد نمود و قوم‏های بسیاری را تنبیه خواهد کرد. و ایشان‏شمشیرهای خود را برای گاوآهن و نیزه‏های خود را برای ارّه‏ها خواهند شکست و امتی برامتی شمشیر نخواهد کشید و بار دیگر جنگ را نخواهند آموخت[ . همان، بند ۴ و ۵.] پایان تاریخ از نظر تورات، عصر صلح، صنعت و عدالت، عصر رستگاری و رجعت‏است. تورات به صراحت از قیام امیر عظیمی یاد می‏کند که ایستاده یعنی قائم است. ازنظر ما این امیر عظیم همان قائم آل محمّد(ص) است که جهان را پر از عدل خواهد نمود: و در آن زمان میکائیل امیرعظیمی که برای پسران قوم تو [ قائم‏ ] ایستاده است،خواهدبرخاست[ . همان، کتاب دانیال نبی، باب دوازدهم، بند ۱.] ... و در آن زمان هر یک از قوم تو که در دفتر مکتوب یافت شود رستگار خواهد شد[ . همان.] در موضوع «رجعت» عبارت زیر به خوبی گویای مطلب است: و بسیاری از آنانی که در خاک زمین خوابیده‏اند بیدار خواهند شد، امّا اینان به جهت‏حیات جاودانی و آنان به جهت خجالت و حقارت جاودانی[ . همان، بند ۲ و ۳.] نکتهء جالب توجه هماهنگی این مطلب با دیدگاه شیعه است. شیعه نیز در بحث رجعت -که در بخش مربوطه خواهد آمد - معتقد است که با ظهور امام زمان(عج)، دو دسته ازانسان‏ها رجعت می‏کنند، عده‏ای از انسان‏های پاک و معصوم و دسته‏ای دیگر ازانسان‏های شریر و ظالم. همهء این مطالب، نشان از استحکام، حقانیت، قوت و قدرتصفحۀ ۴۳دیدگاه اسلام و تشیع دارد. از نظر دین یهود، فرجام تاریخ، عصر حکیمان و انسان‏های‏عادل و عصر علم و ارتباطات سریع است: و حکیمان مثل روشنایی افلاک خواهند درخشید و آنانی که بسیاری را به راه عدالت رهبری‏می‏نمایند مانند ستارگان خواهند بود تا ابد الآباد * امّا تو ای دانیال، کلام را مخفی دار و کتاب راتا زمان آخر مُهر کن. بسیاری به سرعت تردد خواهند نمود و علم افزوده خواهد گردید[ . همان، بند ۳ و ۴ و ۵.] آری آینده متعلق به صالحان است، در کتاب مزامیر داود می‏خوانیم: زیرا که شریران منقطع خواهند شد. و امّا منتظران خداوند وارث زمین خواهند بود *... وامّا نسل شریر منقطع خواهد شد * صالحان وارث زمین خواهند بود. و در آن تا به ابدسکونت خواهند نمود[ . همان، کتاب مزامیر، (زبور داود)، مزمور سی و هفتم، بند ۹ و ۱۰ و ۲۹ و ۳۰.] و چه زیبا قرآن کریم گواهی می‏دهد، آنجا که می‏فرماید: وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ‏ (انبیاء: ۱۰۵) و امام صالحان حجة ابن الحسن العسکری(عج) است که به گفتهء امام صادق(ع) هنگامهءظهور بر خانه کعبه تکیه داده، می‏گوید؛ من همان موسی(ع) و یوشع(ع) هستم و باقرائت‏کتب آسمانی و از جمله تورات و زبور، یهودیان پاک‏طینت را مطیع خود می‏کند.


آینده جهان از منظر دین مسیح (ع) 


        دین مسیح(ع) نیز خوش‏بینانه به جهان آینده نگریسته‏است. ظهور دوم (gnimocdnoceS) یعنی بازگشت مجدد حضرت عیسی(ع) برای‏نجات عالم و ایجاد یک عصر با شکوه، از اعتقادات جدّی مسیحیان است. مسیح (ع) هنگام ظهور اول، یعنی بعثت خود همچون یک انقلابی بزرگ مقابل انحرافات‏رهبران یهودی ایستاد. بر این اساس، رهبران یهود تعالیم وی را خطرناک دیده، دشمنی‏سختی با عیسی(ع) داشتند. سرانجام نیز او را محکوم به مرگ کرده، ظاهراً به صلیب‏کشیدند. امّا طبق گواهی قرآن کریم: او کشته و به صلیب کشیده نشد، بلکه امر بر آنان‏مشتبه گردید و خداوند او را به سوی خود بالا برد[ . سورهء نساء (۴)، آیات ۱۵۵ - ۱۵۸.] بنابراین در پایان تاریخ دوباره باز خواهد گشت و منتظران مسیحی می‏بایست‏اقدامات لازم را برای ظهور دوم «پسر انسان» به عمل آورند. در انجیل لوقا می‏خوانیم: کمرهای خود را بسته، چراغ‏های خود را افروخته بدارید[ . انجیل لوقا، باب دوازدهم، بند ۳۵ - ۳۶.] ... پس شما نیز مستعدّ باشید، زیرا در ساعتی که گمان نمی‏برید، پسر انسان می‏آید[ . همان، بند ۴۱.] بندهای ۳۶ تا ۴۱ انجیل لوقا، به صراحت حاکی است که مسیحیان می‏بایست، برای‏زمینه‏سازی آیندهء خوش، از یک «انتظار مثبت» برخوردار باشند و نه «انتظار منفی»؛ یعنی‏آنان برای ظهور دوم مسیح(ع) با فعالیت‏های دین‏مدار و روشن نگاه داشتن ارزش‏های دینیصفحۀ ۴۶زمینهء آمدن «آقای خود[ . همان، بند ۳۶ «و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می‏کشند».] را فراهم کنند، نه اینکه در راستای افزایش بی عدالتی و فسادگام بردارند. ظهور دوم، همراه یک سلسله از حوادث طبیعی ارضی، سماوی، سیاسی و اجتماعی‏خواهد بود. به شهادت انجیل لوقا، ماقبل پایان تاریخ، عصر حیرت و مشکلات فراوان‏است. پسر انسان هنگامی می‏آید که بشریت در چنگال مصایب فراوانی اسیر است: و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین تنگی و حیرت از برای امت‏هاروی خواهد نمود به سبب شوریدن دریا و امواجش * و دل‏های مردم ضعف خواهد کرد ازخوف و انتظار آن وقایعی که بر ربع مسکون ظاهر می‏شود، زیرا قوّات آسمان متزلزل خواهد شد* و آنگاه پسر انسان را خواهند دید که بر ابری سوار شده با قوّت و جلال عظیم می‏آید[ . همان، باب بیست و یکم، بندهای ۲۵ - ۲۸.] برخی از مسیحیان معتقدند که پیش از بازگشت مسیح(ع) آخرین نبرد تاریخ، جنگ‏آخرالزمان، یا هارمجدّون یا noddegamrA [ . آرما گدون یا نبرد نهایی خیر و شر طبق ادبیات مسیحی، در دوران جنگ سرد بین آمریکا و شوری به‏نبرد نهایی بین سرمایه‏داری و کمونیزم تفسیر می‏شد. پس از فروپاشی شوروی برخی می‏خواهند آن را به نبرد بین دنیای غرب با دنیای اسلام و وقوع جنگ‏های صلیبی دوم تفسیر کنند.] اتفاق خواهد افتاد. مکان این جنگ، غرب‏رودخانهء اردن است، در دشت جزرال، میان جلیله و سامریه. گفته می‏شود ناپلئون وقتی‏به این جایگاه رسید گفت: این، میدانِ بزرگ‏ترین نبرد جهان است[ . نک: گریس هال سل، تدارک جنگ بزرگ، بر اساس پیش‏گویی‏های انبیای بنی‏اسرائیل، ترجمه خسرو اسدی، ص ۵۰.] واژهء هارمجدون یا آرماگدون تنها یک بار در انجیل آمده است: و ایشان را به موضعی که آن را در عبرانی هارمَجدّون می‏خوانند فراهم آوردند[ . مکاشفهء یوحنای رسول، باب شانزدهم، بند ۱۷.] طبق مباحث کتابِ مکاشفهء یوحنای رسول، نبرد عصر ظهور، جنگی بسیار وحشتناک است‏که برخی آن را «نبردی هسته‏ای» تفسیر می‏کنند[ . نک: تدارک جنگ بزرگ، ص ۳۷ - ۴۹.] به نوشتهء کتاب مقدس، خداونصفحۀ ۴۷پیاله‏های غضب خود را در آن زمان، بر زمین خواهد ریخت که هر کدام، پیامدهای خاص‏خود را دارد: و ششمین پیالهء خود را بر نهر عظیم فرات ریخت و آبش خشکید تا راه پادشاهانی که ازمشرق آفتاب می‏آیند، مهیا شود * و دیدم که از دهان اژدها و از دهان وحش و از دهان نبیّ‏کاذب سه روح خبیث چون وزغ‏ها بیرون می‏آیند * زیرا که آنها ارواح دیوها هستند که‏معجزات ظاهر می‏سازند و بر پادشاهان تمام ربع مسکون خروج می‏کنند تا ایشان را برای‏جنگ آن روز عظیم خدای قادر مطلق فراهم آورند * اینک چون دزد می‏آیم خوشا به حال‏کسی که بیدار شده، رخت خود را نگاه دارد مبادا عریان راه رود و رسوایی او را ببینند * وایشان را به موضعی که آن را در عبرانی هارمجدّون می‏خوانند فراهم آورند * و هفتمین‏پیالهء خود را بر هوا ریخت و آوازی بلند از میان قدس آسمان از تخت به در آمده گفت که‏تمام شد * و برق‏ها و صداها و رعدها حادث گردید و زلزلهء عظیم شد آنچنان که از حین‏آفرینش انسان بر زمین زلزلهء به این شدت و عظمت نشده بود * و شهر بزرگ به سه قسم‏منقسم گشت و بلدان امت‏ها خراب شد وبابل بزرگ در حضور خدا به یاد آمد تا پیالهء خمرغضب‏آلود خشم خود را بدو دهد * و هر جزیره گریخت و کوه‏ها نایاب گشت * و تگرگ‏بزرگ که گویا به وزن یک من بود از آسمان بر مردم بارید و مردم به سبب صدمهء تگرگ‏خدا را کفر گفتند، زیرا که صدمه‏اش بی نهایت سخت بود[ . مکاشفهء یوحنای رسول، باب شانزدهم، بندهای ۱۳ - ۲۱.] به نوشتهء انجیل، هنگامه ظهور مسیح(ع) دجّال با اقداماتش مردم را خواهد فریفت.در کتاب یوحنا - که گذشت - از نبیّ کاذبی سخن گفته می‏شود که با سه روح خبیث ازارواح دیوها، معجزاتی ظاهر نموده، بر تمام حاکمان روی زمین خروج می‏کنند، امّا درنهایت مسیح(ع) این دجال یا ضد مسیح (tsirhc-itnA) را نابود می‏سازد. در رسالهء دوم‏پولس رسول به تسّالونیکیان می‏خوانیم: امّا ای برادران از شما استدعا می‏کنم دربارهء آمدن خداوند ما عیسی مسیح و جمع شدن ما به‏نزد او ... آنگاه آن بی دین [ دجال‏ ] ظاهر خواهد شد که عیسی خداوند او را به نَفَس دهانصفحۀ ۴۸خود هلاک خواهد کرد و به تجلّی ظهور خویش او را نابود خواهد ساخت * که ظهور او به‏عمل شیطان است با هر نوع قوّت و آیات و عجایب دروغ * و به هر قسم فریب ناراستی‏برای هالکین، از آنجا که محبت راستی را نپذیرفتند تا نجات یابند[ . رسالهء دوم پولس رسول به تسّالونیکیان، باب دوم، بند ۱ و ۸ - ۱۱.] کلمهء خدا برای داوری به عدل، جنگ و حکمرانی در آخر الزمان ظهور می‏کند: و دیدم آسمان را گشوده و ناگاه اسبی سفید که سوارش امین و حق نام دارد و به عدل داوری وجنگ می‏نماید * و چشمانش چون شعلهء آتش و بر سرش افسرهای بسیار و اسمی مرقوم‏دارد که جز خودش هیچ کس آن را نمی‏داند * و جامهء خون آلود در بر دارد و نام او را کلمهءخدا می‏خوانند * و لشکرهایی که در آسمان‏اند بر اسب‏های سفید و به کتان سفید و پاک‏ملبّس از عقب او می‏آیند * و از دهانش شمشیری تیز بیرون می‏آید تا به آن امت‏ها را بزند وآنها را به عصای آهنین حکمرانی خواهد نمود[ . مکاشفهء یوحنای رسول، باب نوزدهم، بندهای ۱۱ - ۱۷.] آنچه در این باب ذکر شده، با روایات اسلامی هماهنگی دارد. به نظر ما سوار امین وحق همان مهدی(ع) است که برای انتقام خون امام حسین(ع)، جامهء خون آلود آن حضرت رابه همراه دارد و هموست که جهان را به عدل داوری خواهد کرد. همچنان که در روایات اسلامی روز ظهور نامعلوم است، در انجیل مَتّی نیز می‏خوانیم: اما از آن روز و ساعت هیچ کس اطلاع ندارد حتّی ملائکه آسمان جز پدر من و بس *...[ . انجیل مَتّی، باب بیست و چهارم، بند ۳۶.] لهذا شما نیز حاضر باشید زیرا در ساعتی که گمان نبرید پسر انسان می‏آید *[ . همان، بند ۴۴ - ۴۵.] نکتهء جالب دیگر در بارهء وقایع آیندهء جهان از دیدگاه مسیحیت، مسأله «رجعت»است که هماهنگی زیادی با اعتقاد شیعه دارد. در انجیل یوحنّا می‏خوانیم: و تخت‏ها دیدم و بر آنها نشستند و به ایشان حکومت داده شد و دیدم نفوس آنانی را که بهصفحۀ ۴۹جهت شهادت عیسی و کلام خدا سربریده شدند و آنانی را که وحش و صورتش را پرستش‏نکردند و نشان او را بر پیشانی و دست خود نپذیرفتند، زنده شدند و با مسیح هزار سال‏سلطنت کردند[ . مکاشفهء یوحنای رسول، باب بیستم، بند ۴ - ۵.] به هر روی از منظر دین مسیح پایان تاریخ، پایانی سربلند و شکوهمند و عصر خلاصی‏انسان‏هاست[ . انجیل لوقا، باب بیست و یکم، بند ۲۸ «و چون ابتدای این چیزها بشود راست شده سرهای خود را بلندکنید از آن جهت که خلاصی شما نزدیک است.»] قبل از حاکمیت مسیح و سلطنت هزار ساله‏اش جنگ وحشتناکی - درخاورمیانهء امروزی - رخ خواهد داد و در این نبرد مؤمنان راستین پیروز خواهند شد.عیسی(ع) با غلبه بر دجّال، او را از بین می‏برد و شیطان هزار سال در بند خواهد بو[ . مکاشفهء یوحنا رسول، باب بیستم، بند ۲ و ۳.] تامردم را گمراه نکند. با این توضیح انسان پایان تاریخ، انسانی مؤمن است، نه لیبرال دموکرات. نشانه‏های عصر ظهور در انجیل، مشابه نشانه‏هایی است که در روایات اسلامی به‏تفصیل اشاره شده است. نزول حضرت عیسی(ع)، رجعت برخی از مردگان، ندایا صیحهءآسمانی، آمدن عیسی بر فراز ابر و نظایر آن[ . نک: کامل سلیمان، روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی‏پور، ص ۵۵۷ - ۵۶۸.] ظهور منجی از سوی مذاهب مختلف مسیحیت، تفسیرهای متعددی برداشته است.آیت اللََّه امامی کاشانی که در سفرهای متعددی، با اندیشمندان و روحانیان مسیحی‏گفتگو داشته است؛ می‏گوید: همهء فرقه‏های مسیحی اعم از کاتولیک‏ها، ارتدوکس‏ها و پروتستان‏ها معتقدند که‏مسیح(ع) خواهد آمد. البته ارتدوکس‏ها و پروتستان‏ها مثل کاتولیک‏ها قرص و محکم‏نیستند، آنان «دولت جهانی» را قبول دارند. مسیحیت را از نظر ایدئولوژی می‏توانم به سه‏بخش تقسیم کنم: یک بخش آن کسانی هستند که مسأله ظهور مسیح(ع) را مربوط به‏قیامت می‏دانند. یعنی حکومت جهانی را نمی‏پذیرند. آنان می‏گویند عالم آخرت که عدل‏خداوند ظهور نام دارد، حضرت مسیح(ع) مجرای عدل خداست و آنجاست که همه بهصفحۀ ۵۰کیفر و پاداششان می‏رسند. یک بخش هم می‏گویند؛ در دنیا حکومت عدل برپا خواهدشد و یک بخش آنان می‏گویند، عدالت را برپا خواهد کرد ولی نه حکومت را[ . نک: مصاحبه با آیت الله امامی کاشانی، فصلنامه انتظار، سال دوم، ش ۵ (پاییز ۱۳۸۱)، ص ۳۷ - ۵۶.] پایان سخن این است که اسلام بر ظهور دوم مسیح(ع)، صحه می‏گذارد. یعنی؛ جامعهءبشری در انتظار دو نفر برای نجات و رستگاری است، اولی مهدی(ع) و دومی مسیح(ع)وزیر آن حضرت که به حجة ابن الحسن العسکری اقتدا می‏کند[ . آیت الله امامی کاشانی (سخنرانی)، مهدویت (آیندهء بشر) (قم: کتابخانهء تخصصی حضرت صاحب الزمان (عج) وابسته به مسجد مقدس جمکران، جزوهء پیاده شده نوار شماره ۵۶) ص ۲ و ۳.


آینده جهان در نظر مسیحیت صهیونیستی


      تاریخچه مبانی اعتقادی مسیحیت صهیونیستی مسیحیان صهیونیست کتاب مقدس (تورات) را وحی خداوند و پایه و انگیزهءصهیونیستصفحۀ ۵۴بودن خود می‏دانند. مهم‏ترین اعتقادات این فرقه را به قرار زیر می‏توان بیان کرد[ . پیشارا اواد (کالج مطالعات کتاب مقدس، بیت لحم)، «مسیحیت صهیونیستی» ترجمه فاطمه شفیعی سروستانی، مجله موعود، ش ۴۰، و نیز نک: بیانیه سومین کنگره بین‏المللی مسیحیت صهیونیستی ترجمه نامبرده، مجله موعود شماره ۴۰.] ۱. استقرار مجدد: الهیات مسیحیت صهیونیستی بر اساس بازگشت دوباره یهود به‏سرزمین موعود (فلسطین) بنا شده است. آنان معتقدند که خداوند این وعده را به‏ابراهیم، اسحاق، یعقوب و یوسف داده است و کلیسا باید در استقرار مجدد کمک کند: و بگوئید آنکه اسرائیل را پراکنده ساخت ایشان را جمع خواهد نمود[ . کتاب مقدس، کتاب ارمیاء نبی، باب سی و یکم، بند ۱۰.] مسیحیان صهیونیست تشکیل اسرائیل غاصب (در ۱۹۴۸) را تحقق پیش گویی‏های کتاب‏مقدس می‏دانند. ۲. برگزیدگی: پیروان این فرقه یهودیان را قوم برگزیده خداوند می‏دانند و ارتباطمنحصر به فردی بین خداو آنان قائل اند. ۳. بخش گرایی: مسیحیان صهیونیست، به بخش گرایی و وضع احکام دینی در هر دوره وعصر معتقدند. بر پایه این عقیده، خداوند جهان را از آغاز تا پایان بر اساس جدولی تدبیرکرده که به هر دوره از آن یک بخش گفته می‏شود و اسرائیل نقش مهمی در آخرین دوره‏بازی می‏کند، یعنی زمانی که دوباره به کشوری مستقل تبدیل می‏شو[ . نک: پیشارا اواد.]. ۴. تأدیب و رستگاری در سالهای آوارگی یهود: طبق این عقیده، پراکنده ساختن مردم‏یهود در سراسر جهان که به قرون و سال‏های آوارگی معروف است، بر اساس تقدیرخداوند در طول قرون، تأدیب کننده و رستگاری بخش بوده است تا آگاهی و بصیرت‏خداوند اسرائیل رابه گوش ملتها برساند[ . بیانیه سومین کنگره بین المللی مسیحیت صهیونیستی، بند ۵.] ۵. ابدی بودن مالکیت اسرائیل برای یهود: در بیانیه سومین کنگره پیروان این فرقه، اسرائیل‏بر اساس پیمانی از سوی خداوند به عنوان ملک ابدی یهودیان به آنها اعطاء شده است[ . همان، بند ۱۰.]صفحۀ ۵۵۶. پیمان عیسی مسیح(ع) برای بازگشت به جهان: عیسی مسیح پیمان بسته که به‏اورشلیم، اسرائیل و جهان بازگردد. اورشلیم شهر مقدس معتقدان به کتاب مقدس است.در زمان متقرّر عیسی مسیح(ع) باز خواهد گشت تا با نشستن بر تخت داوود در اورشلیم‏با عدالت و صلح بر جهان حکمرانی کند[ . همان، بند ۳ و ۵.] ۷. حمایت مسیحیان از یهودیان: مسیحیان باید در مقابل اشکال مختلف تبعیض وغرض ورزی بر ضد یهودیان و کشور آنها بایستند و فعالانه راحتی و دوستی آنها راطلب کنند[ . همان، بند ۱۱.] ۸. وجوب مشارکت فعال مسیحیان مؤمن در کمک به یهود و اسرائیل: مسیحیان مؤمن‏توسط کتاب مقدس دستور داده شده‏اند که ریشه‏های عبری ایمان خود را تصدیق کنند وفعالانه به کمک و شرکت در برنامه خداوند برای تجمع دوباره یهودیان و استواری مجدداسرائیل در زمان کنونی بپردازند[ . همان، بند ۷.] ۹. وجوب توبه کلیسا: مسیحیان صهیونیست این امر که ملت یهود را در طول اعصار به نام‏خداوند کشته‏اند و رنج و درد کشیده‏اند سزاوار سرزنش می‏دانند. آنان کلیسا را متهم وبه توبه و ابراز پشیمانی از هر گونه گناه و فرمان و غفلت که بر علیه آنها انجام داده‏دعوت می‏کنند[ . بند ۴.] ۱۰. اهل نجات بودن یهودیان مهاجر: طبق نظر مسیحیان صهیونیست، یهودیان بایداز سراسر جهان به فلسطین مهاجرت کنند و کشور اسرائیل در قلمرو رودخانه نیل تافرات به وجود آید و یهودیانی که به اسرائیل مهاجرت می‏کنند، اهل نجات‏اند. مسیحیان صهیونیست برای اجرایی کردن عقیده خود درباره بازگشت عیسی مسیح(ع) وحاکمیت بر جهان آینده، معتقدند که دو مسجد مسلمانان یعنی الاقصی و صخره دربیت‏المقدس باید به دست پیروان کتاب مقدس ویران شود و به جای آن معبد یا هیکلصفحۀ ۵۶سلیمان را بنا کنند و روزی که یهودیان این دو مسجد را منهدم کنند، جنگ نهایی و مقدس‏آخرالزمان یا آرماگدون به رهبری آمریکا و انگلیس آغاز می‏شود. چون این جنگ وحشتناک آغاز می‏شود، همه مسیحیان دوباره تولد یافته، توسط یک‏سفینه عظیم از دنیا به بهشت منتقل می‏شوند و همراه مسیح(ع) شاهد نابودی جهان وعذاب سخت خواهند بود. در جنگ آرماگدون زمانی که ضد مسیح یا دجال در حال‏پیروزی است مسیح همراه مسیحیانِ دوباره تولد یافته به جهان باز می‏گردد و با شکست‏دجال، حکومت جهانی خود را بر پا می‏سازد[ . نک: صهیونیسم مسیحی مجله معارف، ش ۲۰، ص ۷.] دیدگاه مسیحیان صهیونیست در باره‏آینده جهان را به طور خلاصه می‏توان به شکل زیر ترسیم کرد: مهاجرت یهودبه اسرائیل م‏م‏م‏م‏ تأسیس دولت‏اسرائیل‏ تخریب مجسدالاقصی‏ و مسجد صخره‏ جنگ‏آرماگدون‏ ظهور مسیح وحاکمیت برجهان در پایان توجه به چند نکته در نقد اعتقاد مسیحیت صهیونیستی ضروری است: ۱. مسئله استقرار مجدد یهودیان در سرزمین موعود پیش‏تر با رهبری یوشع تحقق‏یافته است. بنابراین تلاش‏های فعلی یک بحث انحرافی است. اگر به فرض بپذیریم‏خداوند چنین وعده‏ای به یهود داده، در گذشته عملی شده است نه اینکه موکول به‏آخرالزمان شده باشد. کتاب مقدس خود بر این سخن گواه است: پس یوشع تمامی زمین را بر حسب آنچه خداوند به موسی گفته بود گرفت و یوشع آن را به‏بنی اسرائیل بر حسب فرقه‏ها و اسباط ایشان به ملکیت بخشید و زمین از جنگ آرام گرفت[ . کتاب مقدس، یوشع، باب یازدهم، بند ۲۳.] تلاش امروز صهیونیستها با ایجاد یک غده سرطانی در جهان اسلام و سوء استفاده از افسانه‏هولوکاست[ . یعنی اینکه هیتلر در جنگ جهانی دوم شش میلیون یهودی را در کوره‏های آدم سوزی سوزانده است.اساس این مطلب از سوی محققان ژرف اندیشی چون روژه گارودی زیر سئوال رفته و نادرستی آن برملا شده است و به فرض اینکه این افسانه به تعبیر رئیس محترم جمهور جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد درست باشد، اگر اروپاییان در حق یهودیان ظلم کرده‏اند، چرا مسلمانان باید تاوان آن را بدهند، خود آنان مکانی را در اروپا برای صهیونیستها در نظر بگیرند و فلسطین را به صاحبان اصلی آن واگذارند.] نمی‏تواند اسرائیل و صهیونیست‏ها را نجات دهد؛ همان گونه که امام خمینی(رهصفحۀ ۵۷فرمود: اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود[ . صحیفه نور، ج ۱۷، ص ۱۴.] ۲. برگزیدگی قوم یهود مربوط به زمانی است که آنان تحت رهبری موسی(ع)، به‏دستورات خداوند عمل می‏کردند و در مقابل فرعون برخاستند، اما آنان قدر این نعمت‏را ندانستند و با انحراف و گوساله پرستی (بت پرستی)، کشتن پیامبران و تجاوز از حدودو دستورات الهی خشم شدید خداوند علیه خود را برانگیختند تا جایی که به کینه‏توزترین دشمنان علیه مؤمنان تبدیل شدند. قرآن کریم می‏فرماید: لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ (مائده: ۸۲) بنابراین آنان نه تنها قوم برگزیده خداوند نیستند، بلکه با این همه ظلم و ستم منفورترین قوم‏در نزد خدایند. ۳. اینکه اسرائیل در جدول تدبیر خداوند صاحب نقش است، این نقش با توجه به‏عملکرد صهیونیستها اعم از یهودی و مسیحی بسیار منفی است. اساساً قابل تصورنیست که خداوندی که عادل است از یک کیان غاصب، نامشروع و ظالم برای اجرای‏هدف مقدس خود استفاده کند. ۴. بنی اسرائیل با ظلم‏های وحشتناکی که در حق مردم خدا پرست فلسطین روامی‏دارند، نشان می‏دهند که آوارگی موجب تأدیبشان نبوده است و نه تنها رستگارنشده‏اند، بلکه بر شقاوتشان افزوده شده است. ۵. کتاب مقدس نمی‏گوید که خدا سرزمین را به یهودیان داده است، می‏گوید خداوندسرزمین را به ثمره ابراهیم(ع) نوید داده است[ . نک: پیشارا اواد، مسیحیت صهیونیستی، موعود شماره ۴۰.] و ثمره حضرت ابراهیم(ع) در حال‏حاضر مسلمانان‏اند که آیین او را همچون حج ابراهیمی به جا آورند و نه یهودیان‏صهیونیست که بر نژاد پرستی و اخراج ناحق فلسطینیان از سرزمین اصلی خود و ترورانسانهای بی گناه تأکید می‏کنند و به تعبیر قرآن بدترین دشمن مؤمنان‏اند. صفحۀ ۵۸۷. آری، بازگشت عیسی مسیح(ع)، به عنوان یاور و وزیر حضرت مهدی (عج) درمنابع اسلامی تأیید شده است. ۸. به دلیل ظلم و ددمنشی حاکمان اسرائیل غاصب و پشتیبانان آنها در آمریکا،انگلیس و اروپا، مؤمنان مسیحی اگر به یهودیان و دولت اسرائیل کمک کنند، در ظلم آنهاشریک اند و خشم خداوند را بر می‏انگیزند و البته باید آن بخش از کلیسا و مسیحیان که‏از اسرائیل حمایت کرده‏اند، توبه کنند. پایان سخن این است که انسانهای مخلص و مؤمن راستین، اهل نجات و رستگاری‏اند، نه افراد شرور، ظالم و تروریست همچون آریل شارون[ . نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی.] قصاب انسانهای بی گناه دراردوگاههای صبرا و شتیلا و همراهان و پشتیبانان او مانند جورج بوش پسر که درافغانستان و عراق با کشتار مردم، تجاوز، اشغال و شکنجه‏های قرون وسطایی خود روی‏تاریخ را سیاه کرده است. پرسش ۱ - آیا مسیحیت صهیونیستی ریشه در کدام مذهب مسیحی دارد؟ تاریخچه ظهور آن را به اختصار بنویسید. ۲ - مسیحیت صهیونیستی را تعریف کنید. ۳ - چهار مورد از مبانی اعتقادی مسیحیت صهیونیستی را بنویسید. ۴ - دو مورد از مبانی اعتقادی مسیحیت صهیونیستی را نقد کنیدصفحۀ ۵۹


آینده جهان در نگاه دین اسلام


     الف: نظر به مجموع تاریخ قرآن با طرح سنت‏های الهی حاکم بر تاریخ، که تغییر و تحویل ناپذیرند و با پذیرش‏نقش ارادهء انسان‏ها در دگرگونی آن، پایان خوشی برای تاریخ پیش‏بینی می‏کند. کتاب خدا با قاطعیت تمام، پیروزی نهایی دین اسلام، غلبهء قطعی صالحان و متقیان،کوتاه شدن دست ستمکاران و جباران را برای همیشه با پیروزی نهایی حق بر باطل نویدداده است. این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوش‏بینی نسبت به جریان کلی نظام‏طبیعت، اطمینان به آینده و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان کار بشر است[ . شهید مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی(ع) از دیدگاه فلسفهء تاریخ، ص ۵ و ۶.] استاد شهید مطهری به درستی این نگاه قرآن را توضیح می‏دهد: از نظر قرآن مجید، از آغاز جهان همواره نبردی پیگیر میان گروه اهل حق و گروه اهل‏باطل، میان گروهی از طراز ابراهیم و موسی و عیسی و محمد(ص) و پیروان مؤمن آنها وگروهی از طراز نمرود و فرعون و جباران یهود و ابوسفیان و امثالهم برپا بوده است. هرفرعونی، موسایی در برابر خود داشته است «لکل فرعون موسی»... در این نبرد و ستیزها گاهیصفحۀ ۶۲حق و گاهی باطل پیروز بوده است. ولی البته این پیروزی‏ها و شکست‏ها بستگی به یک‏سلسله عوامل اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی داشته است...[ . همان، ص ۵۴ - ۵۵.] از مجموع آیات و روایات‏استنباط می‏شود که قیام مهدی موعود (عج) آخرین حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق وباطل است، که از آغاز جهان برپا بوده است مهدی موعود تحقق‏بخش ایده‏آل همهء انبیاء واولیاء و مردان مبارز راه حق است[ . همان، ص ۶۸.] از دیدگاه قرآن، آیندهء جهان از آن اسلام است و دولت آرمانی اسلام در آخرالزمان‏تحقق خواهد یافت. آیات زیر اثبات کنندهء این امر است: ۱- هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی‏ََ وَدِینِ الْحَقِ‏ّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ (توبه: ۳۳ و صف: ۹) اوست خدایی که رسول خود (محمد مصطفی(ع)) را با دین حق به هدایت خلق فرستاد تا برهمهء ادیان عالم تسلط و برتری دهد هر چند مشرکان ناراضی و مخالف باشند. ۲- وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَاعِبَادِیَ‏الصَََّلِحُونَ (انبیاء:۱۰۵) و ما بعد از تورات در زبور داود نوشتیم که البته بندگان نیکوکار من ملک زمین را وارث ومتصرف خواهند شد. ۳- وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ (قصص:۵) و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین فرودست شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان‏ [ مردم‏ ] گردانیم و ایشان را وارث [ زمین‏ ] کنیم. ۴- قَالَ مُوسَی‏ََ لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُهَا مَنْ یَشَاءُ مِنْ‏عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ (اعراف: ۱۲۸) موسی به قوم خود گفت از خدا یاری خواهید و صبر کنید که زمین ملک خداست و به هرکس از بندگان خواهد واگذارد و حسن عاقبت و پیروزی مخصوص اهل تقوا است. صفحۀ ۶۳۵- وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ‏الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی‏ََ لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناًیَعْبُدُونَنِی لاَ یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً (نور: ۵۵) و خدا به کسانی از شما بندگان که ایمان آرد و نیکوکار گردد وعده فرموده که در زمین‏خلافت دهد، چنان که امم صالح پیغمبران سلف جانشین پیشینیان خود شدند و علاوه برخلافت، دین پسندیدهء آنان را بر همهء ادیان تمکین و تسلط عطا کند و به همهء مؤمنان پس ازخوف و اندیشه از دشمنان ایمنی کامل دهد که مرا به یگانگی بی هیچ شائبه شرک و ریاپرستش کنند. قرآن کریم در بیش از صد و بیست آیه به این معنی اشاره کرده و اعلام می‏کند که طبق‏اراده الهی حکومت ستم و حاکمیت شیاطین به پایان خواهد رسید و حتماً بندگان صالح‏خدا حکومت گیتی را از آن خود خواهند کرد، تا قوانین اسلام را به طور کامل و همه‏جانبه اجرا کنند و سعادت افراد بشر - حتی حیوانات و تمام موجودات زمین - تضمین وتأمین گردد و هدف نهایی از خلقت تحقق پذیرد[ . علامه سید هاشم حسینی بحرانی، سیمای حضرت مهدی(ع) در قرآن، ترجمهء المحجة فی ما نزل فی القائم الحجّة، مترجم: سید مهدی حائری قزوینی، ص ۲۳ - ۲۴.] آیات مذکور در سوره‏های بقره، آل عمران، نساء، اعراف، انفال، توبه، هود، یوسف،ابراهیم، حجر، نحل، اسراء، مریم، طه، انبیاء، حج، مؤمنون، نور، فرقان، شعراء، نمل،قصص، روم، سجده، سبأ، صافّات، ص، زمر، شوری، زخرف، دخان، جاثیه، محمد، فتح، ق،ذاریات، طور، قمر، رحمن، حدید، ممتحنه، صف، ملک، معارج، جن، مدثّر، تکویر،انشقاق، بروج، طارق، غاشیه، فجر، شمس، لیل، قدر، بیّنه و سورهء عصر ذکر شده است. علامه سید هاشم حسین حسینی بحرانی در کتاب «اَلمحَجَّةُ فِِی مَا نَزَلَ فِِی القائِم الحُجَّة(ع)»آیات مذکور را با استفاده از روایات تفسیر کرده است[ . نک: همان، ص ۳۶ - ۴۵۶.] تعدادی از آیات یادشده را در بخش پیشین کتاب (تئوریها) ذکر کردیم، بنابراین اصفحۀ ۶۴تکرار آنها پرهیز می‏کنیم. این آیات تصدیق کنندهء بشارت ادیان پیشین الهی به مسیحانفس جهانی است. بر این اساس، آیندهء جهان متعلق به اسلام است که در آخر الزمان تمام گیتی را فراخواهد گرفت و در این هیچ تردیدی راه ندارد زیرا: اولاً: باطل نابودشدنی است: بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْبَاطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ (انبیاء: ۲۱) بلکه حق را با شدت بر باطل افکنیم؛ پس حق، باطل را درهم می‏شکند، آنگاه از میان می‏رود. إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقاً (اسراء: ۸۱) به درستی که باطل نابودشدنی است. ثانیاً: خداوند نور خود را بر خلاف خواست کافران به اتمام خواهد رساند: یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ (صف: ۸) می‏خواهند نور خدا را با دهانهایشان خاموش سازند و خدا تمام کنندهء نور خویش است، هرچند کافران را خوش نیاید. ثالثاً: خداوند دین خود، دین حق یعنی اسلام را بر تمام ادیان غلبه خواهد داد. وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ (توبه: ۳۳ و صف: ۹) و دین حق [ اسلام‏ ] تا آن را بر همهء ادیان عالم تسلط دهد. بر اساس روایات متواتر و بشارت‏های پیامبر(ص) و معصومان(ع) این امر عظیم به دست‏ولی الله الاعظم، حجة ابن الحسن العسکری(عج) با یاری مستضعفان، مؤمنان صالح ومتقیان[ . نک: به آیات انبیاء: ۱۰۵؛ قصص: ۵؛ اعراف: ۱۲۸ و نور: ۵۵.] حتی اگر از عمر جهان یک روز نیز باقی نمانده باشد، تحقق خواهد یافت. رسول‏گرامی اسلام در حدیثی که شیعه و سنی بر آن توافق دارند فرمود: لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدَّهْرِ اِلّا یَوْمٌ، لَبَعَثَ اللّهُ رَجُلاً مِنْ اَهْلِ بَیْتی‏ِِ یَمْلَاُها عَدْلاً کَمََا مُلِئَتْ جوراً. صفحۀ ۶۵اگر باقی نماند از روزگار مگر یک روز، خدا حتماً مردی از اهل بیت مرا برمی‏انگیزد تا زمین‏را از عدل پُر کند، همچنان که از ستم پر شده باشد[ . آیة اللََّه لطف اللََّه صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، جلد اول، ص ۳۸۰.]ب: نظر به اجزاء تاریخ اول - سنت‏های مطلق: این سنّت‏ها در همه جوامع و افراد در سه بخش جاری است: ۱- سنت هدایت به دست انبیاء ۲- سنت آزمایش ۳- سنت امداد الهی (اعم از اهل حق یاباطل، دنیاطلبان یا آخرت‏طلبان). آیات ۵۰ از سورهء طه «رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَی‏ََ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَ‏هَدَی‏ََ»، ۱۰ بلد، ۴۷ یونس، ۳۶ نحل و ۲۴ فاطر، بیانگر سنت اول است. آیات ۱۵۵ از سورهء بقره «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ‏وَالْأَنْفُسِ وَالَّثمَرَاتِ»، ۲۱۴ بقره، ۱۸۶ آل عمران، ۲۸ انفال و مانند آن بیانگر سنت دوم‏است. آیات ۲۰ سورهء شوری «مَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَمَن کَانَ یُرِیدُحَرْثَ الدُّنْیَا نُوْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِن نَصِیبٍ‏»، ۱۸ تا ۲۰ بنی‏اسرائیل، ۱۵ و ۱۶ هودسنّت نوع سوم را بیان می‏کند[ . همان، ص ۴۲۷ - ۴۳۷، برای توضیح بیشتر به همین منبع مراجعه شود.]دوم - سنت‏های مقید: این سنن را که مشروط به اختیار مردم برای گزینش راه حق یا باطل است، می‏توان به‏دو دسته تقسیم کرد: نخست سنت‏های مربوط به اهل حق و دوم سنت‏های مربوط به اهل‏باطل. قوانین نخست، دربارهء کسانی است که دعوت انبیاء الهی را می‏پذیرند و در راه حقصفحۀ ۶۷گام برمی‏دارند. سنت‏های «زیادت نعمت‏های معنوی و اُخروی»، «تحبیب و تزیین ایمان»،«افزونی نعمت‏های مادی و دنیوی» و سنت «پیروزی بر دشمنان» در شمار این دسته‏اند.آیات قرآنی فراوانی بر این نوع از سنت دلالت می‏کند[ . همان، ص ۴۳۷ - ۴۴۷.] سنت‏های اهل باطل را می‏توان تحت عنوان «زیادت ضلالت»، «تزیین اعمال»، «املاء واستدراج»، «امهال»، «شکست از دشمنان»، «ابتلاء به مصائب»، «تسلط مجرمان و مُترفان» و«استیصال» ذکر کرد. آیاتی که به صراحت از این نوع سنت‏ها سخن می‏گوید نیز بسیار است[ . همان، ص ۴۴۷ - ۴۵۸.] برای درک بهتر نظر اسلام دربارهء آیندهء جهان، علاوه بر آنچه گذشت، ضروری است‏به دیدگاه آیات الهی دربارهء خلقت انسان و سیر تحول سرنوشت بشر بر روی زمین توجه‏کنیم. بر اساس این نظر برای بشر دو دورهء اساسی وجود دارد: دورهء بهشت و دورهء زمین عصر بهشت[ . برای اطلاع بیشتر در این زمینه مراجعه کنید به کتاب «قصه‏های قرآن برگرفته از تفسر نمونه اثر آیت الله‏مکارم شیرازی، تدوین سید حسین حسینی، ص ۱۷ - ۳۷. ضمناً بهشت مذکور بهشت موعود نیست.]، ابتدای خلقت انسان است که آدم و حوا در آن قرار دارند، این عصر،دورهء رفاه، نعمت، خوشی و عصر حق بوده است. عصر زمین، پس از ترک اولی آدم و حوابر اثر وسوسهء شیطان و هبوط آنها به زمین آغاز می‏شود و خود از سه مرحلهء زیر تشکیل‏شده است: ۱- مرحلهء هبوط و تشکیل امت واحده: پس از گناه آدم و حوا، آنان از بهشت رانده‏شده و به دنبال توبه‏شان در زمین ساکن شدند. این هبوط یا سقوط در حالی بود که: اولاً: برخی از آنان نسبت به برخی دیگر دشمن بودند؛ «بعضکم لبعضٍ عدوّ». (بقره:۳۶) ثانیاً: دسته جمعی بود یعنی آدم و حوا و شیطان همه به زمین هبوط کردند؛ «قُلْنَااهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعاً» (بقره: ۳۸) ثالثاً: مدّت‏دار و موقت بود؛ «وَلَکُم فِی الاَرضِ مُستَقَرٌ وَمَتاعٌ اِلی حِِین»(بقره: ۳۶) صفحۀ ۶۸رابعاً: هدایت الهی بر آنان نازل شد؛ «فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدیً فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلاَ خَوْفٌ‏عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ‏» (بقره: ۳۸) و به کسانی که کفر بورزند هشدار داده شد که در جهنم‏جاودانه خواهند بود (بقره: ۳۹). خامساً: آنان به تشکیل امت واحده[ . برای اطلاع بیشتر به تفاسیر قرآن مراجعه شود.] پرداختند: «کانَ النّاسُ اُمّةً وََاحدةً» (بقره: ۲۱۳) دراین مرحله خداوند انبیاء خود را با کتاب الهی برای هدایت مردم فرستاد (بقره: ۲۱۳). ۲- مرحلهء اختلاف، درگیری حق و باطل و تعاقب صلاح و فساد: این مرحله از زمانی‏آغاز می‏شود که انسان‏ها به سرکشی و طغیان در بین خود پرداختند؛ «بغیاً بینهم» (بقره: ۲۱۳). درچنین شرایطی انبیاء و رسولان الهی به هدایت و داوری در اختلافات اقدام نمودند؛«لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیَما اخْتَلَفُوا فِیهِ‏» (بقره: ۲۱۳) و مؤمنان، هدایت یافته و به راه راست‏رهنمون شدند؛ «فَهَدَی اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ‏» (بقره:۲۱۳). در همین دوره است که از یک سو تضاد و درگیری بین حق و باطل استمرار دارد و ازسوی دیگر چرخهء وحدت یا صلاح ف‏بغی و اختلاف یا فساد ف‏وحدت یا صلاح،استمرار می‏یابد. در این مرحله انسان‏ها و جوامع بشری با توجه به سنت‏های مطلق و مقید - که قبلاًبرشمرده شد - و ارادهء خود، دوره‏های متناوبی از تشکیل جامعهء صالح و یا طاغوتی وفاسد را تجربه می‏کنند و چرخه درگیری حق و باطل یا تعاقب صلاح و فساد «تِلکَ الاَیّامَ‏نُداوِلُها بَینَ النّاسِ‏» - (آل عمران: ۱۴۰ - ۱۴۱) همچنان استمرار می‏یابد. این درگیری‏ها، گاه به پیروزی موقت باطل، ایجاد حکومت‏طاغوتی، تحریف دین، جامعهءدوقطبی مستضعف و مستکبر و ناامن می‏انجام[ . نک: آیات نور: ۵۵؛ قصص: ۵ و انبیاء: ۱۰۵.] و گاه پیروزی موقت حق، حکومت‏صالحان مستضعف، بازگشت به دین ناب، از بین رفتن جامعهء دوقطبی و برقراری امنیت‏اجتماعی را شاهدیم[ . نک: همان آیات، این آیات را صرفاً نمی‏توان به دورهء آخرالزمان اختصاص داد چون اولاً افعال مضارع دال بر تداوم است و ثانیاً با س یا سوف به آینده موکول شده است. البته روشن است که یکی از مصادیق اساسی آن عصر آخرالزمان و دورهء ظهور حضرت مهدی (عج) است.]صفحۀ ۶۹با تشکیل دولت حق در هر مرحله، مردم در معرض انواع سنت‏های الهی نظیر سنت‏هدایت، آزمایش، امداد و ابتلاء قرار داشته‏اند. در صورت سربلندی از امتحان الهی،حکومت مؤمنان صالح تداوم یافته است، امّا با شکست خوردن در آزمایش الهی وسهل‏انگاری در اجرای قوانین، طاغوتیان روی کار آمده‏اند. چون سنت‏های خداوندهرگز تغییر نمی‏یابد. «فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلاً وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلاً» (فاطر: ۴۳). براین اساس جوامع گاه پیشرفت داشته‏اند و گاه زوال و انحطاط. با توجه به اختیار انسان‏هاو سنت‏های الهی این پیشرفت و پسرفت تا پیروزی نهایی حق همچنان تداوم دارد. ۳- مرحلهء آخر الزمان، پایان تاریخ و پیروزی نهایی حق: این مرحله از زمانی آغاز می‏شود که با یک انقلاب انفسی، مردم به طور بنیادین‏خواستار نابودی باطل و تداوم حکومت حق گردند؛ «إِنَّ اللَّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی‏ََ یُغَیِّرُوا مَابِأَنفُسِهِمْ‏» (رعد: ۱۱) و طالب آن شوند که خداوند، از جانب خود ولی و نصیری برای آنان‏بفرستد «... وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا» (نساء: ۷۵). در چنین‏شرایطی خداوند بر اساس سنت هدایت و با توجه به اینکه مردم در آزمایش الهی موفق‏شده‏اند، طبق سنت امداد به یاری آنان برخاسته، چون باطل نابود شدنی است، «إِنَ‏الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقاً» (اسراء: ۸۱) دین حق یعنی اسلام را بر سراسر گیتی حاکم خواهد کرد؛«وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ‏» (توبه: ۳۳ و صف: ۹) در این مرحله با ظهور ولی خدا حضرت حجة ابن الحسن العسکری ارواحنا له‏الفداه،بندگان صالح خدا وارث زمین شده «أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَََّلِحُونَ‏» (انبیاء:۱۰۵)،امامت و وراثت مستضعفان زمین تحقق یافته «وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ‏وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ‏» (قصص: ۵)، عصر قسط و عدالت بر اساس آیهء «لَقَدْ أَرْسَلْنَارُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید: ۲۵)، محقق و پایان‏تاریخ و آیندهء جهان از آن متقین خواهد بود. «إِنَّ الْأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُهَا مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ‏وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ‏» (اعراف: ۱۲۸). صفحۀ ۷۰سیر تحول تاریخ در دید اسلام با توجه به آیات قرآن کریم چنین است: عصر بهشت‏ ابتدای خلقت انسان‏ عصر زمین‏ آغاز تاریخ‏ مرحله وحدت‏ تشکیل امّت واحده‏ مرحله اختلاف‏ درگیری حق و باطل‏و دوره صلاح و فساد پیشرفت یا عقب گرد مرحله‏پیروزی‏ نهایی حق‏ پایان تاریخ خلاصه سخن این است که از نظر اسلام، حرکت جبری و خطی تاریخ مردود است.تضاد حق و باطل و درگیری دائمی آن، گردش صلاح و فساد به میزان متفاوت، تا فرجام‏تاریخ تداوم دارد. مقارن پایان تاریخ حاکمیت ظلم و جور همه جا را فرا می‏گیرد. با ظهورمنجی بشریت، مهدی موعود (عج) که همکاری عیسی مسیح(ع) را در کنار خود دارد،عدالت در سراسر جهان حاکمیت یافته، فردای جهان - بر خلاف دیدگاههایی که آن رامتعلق به لیبرال دموکراسی و یا کمونیزم می‏داند - از آن اسلام خواهد بود. بدین سان پایان‏تاریخ، عصر پیروزی نهایی حق، دولت دینی، عدالت جهانی، حاکمیت وحی و شکوفایی‏تمدن الهی است و نه عصر سکولاریزم، اومانیزم و تمدن مادی. شایان ذکر است که ویژگی‏های این دوره کاملاً روشن و روایات اسلامی آن را به‏ خوبی توضیح داده ‏اند. 





تئوریهای تحول تاریخ



تئوریهای تحول تاریخ




تئوریهای تحول تاریخ


      الف: تئوریهای خطی و تکاملی ب: تئوریهای ادواری ج: تئوریهای ستیز اگوست کنت (۱۷۹۸-۱۸۵۷ م) اگوست کنت فرانسوی (etmoC tsuquA) قانونی سه مرحله‏ای (egatS eerht fo waL) رابرای سیر تحول جوامع مطرح نمود. از دید او جوامع از یک مرحلهء اعتقادی یا الهی‏ (lacigoloehT) ، با هدایت یک عقیدهء فراطبیعی (llarutanrepuS) آغاز می‏شوند. دراین مرحله جوامع از نظر اعتقادی دوره‏ای از بت‏پرستی، روح‏گرایی، چندخدایی وتک‏خدایی را پشت سر می‏گذارند، که جوامع تک‏خدایی (citsieht onoM) پیشرفته‏ترین‏جوامع در مرحلهء اعتقادی‏اند. مرحلهء دوم پیشرفت جوامع از نظر کنت، مرحله متافیزیکی (lacisyhp ateM) یا مابعدالطبیعی است. در این دوره قوانین تکامل یافته، بشر به نیروهای انتزاعی یا مجرد به‏عنوان نمایندگان کنترل‏کنندهء جامعه می‏نگرد و با تکیه بر عقل، طبیعت اشیاء و علل‏حوادث را تبیین می‏کند و بدینسان مرحلهء دیگری از ترقی خود را پشت سر می‏گذارد. در نهایت کنت عقیده دارد که جوامع باید به دنبال علل علمی پدیده‏های فیزیکی واجتماعی باشند. این دوره را او مرحله اثباتی (citsivitisoP) نام می‏گذارد، که در آن رشدصنعت و همزیستی صلح‏آمیز از طریق خیرخواهی گسترده و اعتماد و اطمینان جامعهصفحۀ ۱۷نسبت به یک مذهب انسانی (msinairatinamuH) وجود دارد. این مرحله از نظر کنت‏پیشرفته‏ترین، دورهء تاریخ بشر است. بنابراین آیندهء جهان از نظر او یک آیندهء اثباتی است.روشن است که اگوست کنت یک توسعهء خطی - تکاملی را در سیر تحول جوامع و تاریخ‏طرح می‏کند. او مرحله پوزیتیویسم[ . msivitisoP روش، نظریه یا نظامی است که بر حس‏گرایی تأکید داشته، تجربیات حسی، آمایش منطقی وریاضی و علم تجربی ecneicS را منبع معرفت واقعی می‏داند.] را دورهء رشد و گسترش علم در امور انسانی دانسته،آن را بسیار می‏ستاید[.۱.SeeElbertW.Stewart،JamesA.Glynn،Introductiontosociology)Singapore:Mcgraw-Hill bookcompany،Fourthedition،۵۸۹۱(P.۴۲۵-۵۲۵ ]تالکوت پارسونز (۱۹۰۲-۱۹۷۹ م) دانشمند دیگری که نظر او را می‏توان جزو این دسته از تئوریها برشمرد، تالکوت‏پارسونز (snosraPttoclaT) آمریکایی است. دیدگاه او پیچیده است، اما به وضوح یک‏سیر پیشرفت در تحولات اجتماعی را نشان می‏دهد. او معتقد است که جوامع دارای یک‏ظرفیت انطباق برای پیشرفت در درون خود هستند و پیشرفت جامعه از یک قبیله به‏سوی دولت - شهر، ملت یا امپراتوری وابسته به آن است. به طور خلاصه وی پنج مرحله‏در سیر تحول جوامع در نظر می‏گیردصفحۀ ۱۸۱- مرحله ابتدایی یا بدوی (evitimirP) ؛ ۲- نوشتن (gnitirw) ؛ اولین قدم در سیر به سوی کمال که جوامع را از حالت ابتدایی‏خارج می‏کند. ۳- مرحله شهروندی توسعه‏یافته (pihsnezitic dednetxE) ؛ در این دوره، نظامی ازقانون و شهروندی، مانند روم و یونان قدیم گسترش می‏یابد، اما نمی‏تواند همهء افرادجامعه را در خود جذب کند، یعنی بخشی از مردم با این سیستم ناهمگون‏اند. ۴- مرحله توسعهء ادبیات فلسفی (erutareti lyhposolihP) ؛ این مرحله به نظرپارسونز به دنبال توسعهء نظام فلسفی و ادبی یونان قدیم صورت گرفت که مرز دولت‏شهرهای آن را مشخص می‏کرد. این دوره که برای توسعه سازمان‏های بزرگ‏تر ضروری‏بود؛ ابتد[.۱.Ibid،p۵۲۵-۰۳۵ ] امپراتوری روم و سپس کل اروپا را در دورهء رنسانس تحت تأثیر قرار داد.. ۵- مرحله رسیدن به اصول جهانی حقوق و مذهب[.۲.See،Ibid]ابن خلدون (۷۳۲-۸۰۸ ق / ۱۳۳۲-۱۴۰۶ م) عبدالرحمن ابن خلدون از جمله دانشمندان استثنایی جهان اسلام است، که در حوزهءجامعه‏شناسی سیاسی و فلسفهء تاریخ بسیار تأثیرگذار بوده است. کتاب «المقدمه» اومشهور عوام و معروف در نزد خواص است. وی از کسانی است که با تکیه بر معرفت‏دینی، با استفاده از آیات قرآن و روایات، نظریهء ادواری خود را تدوین و تبیین کرده است.او با استفادهء از آیاتی همچون: «وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ» (آل عمران:۱۴۰) و آیهء«وَلِکُلِ‏ّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لَایَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا یَسْتَقْدِمُونَ» (الاعراف:۳۴) سیری‏مشابهِ سیر حیات انسان برای جامعه و دولت‏ها قائل است. همان گونه که انسان از تولد،جوانی، پیری و مرگ برخوردار است، جوامع و دولت‏ها نیز چنین‏اند. این چرخه همان‏گونه که در گذشته تاریخ جریان داشته است، حال و آیندهء را نیز شامل می‏شود، بنابراین‏جهان فردا چون جهان گذشته و حال است. با وجود نوآوری و تکیه ابن خلدون بر معرفت دینی، به نظر می‏رسد او از برخی آیات‏از جمله «أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَََّلِحُونَ» (الانبیاء:۱۰۵) غفلت کرده است[ . نک: آیت قنبری، اندیشه سیاسی ابن خلدون، پایان نامه کارشناسی ارشد، ص ۱۰۸ - ۱۳۱ و ص ۱۷۹، همچنین نک: به عبدالرحمن ابن خلدون، المقدمه و یاترجمه آن توسط محمد پروین گنابادی.]توین بی (۱۸۸۹-۱۹۷۵ م) آرنولد جوزف توین بی (eebnyoThpesoJdlonrA) فلسفهء تاریخ خود را در قالب یک‏تئوری ادواری - تکاملی، بیان می‏کند. او «تمدن» را واحد مطالعات خود در نظر گرفته است. صفحۀ ۲۰نظریهء توین بی ترکیبی از تئوریهای تکاملی، ادواری و حتی ستیز را داراست، اماادواری بودن نظریهء او بسیار پررنگ است، عبارت زیر به خوبی گویای این مطلب است: همچنان که روح زمین تارهایش را به دور زمان می‏تند، تاریخ دنیوی بشریت با تولد، رشد،انحطاط و سرانجام فروپاشی جوامع شکل می‏گیرد. از این حیات مغشوش... ما آهنگ‏موزونی می‏شنویم... آهنگ پیکار و پاسخ، پیشروی و بازگشت، ناسازگاری و نوسازگاری،جدایی و پیوستگی... گرچه حرکت چرخ‏های در حال گردش چیزی جز تکرار نیست، اما درهر جنبش ارّابه‏ای را به جلو می‏راند[ . سوروکین، نظریه‏های جامعه شناسیی و فلسفه‏های نوین تاریخ، ترجمه اسداللََّه (امیر) نوروزی، ص‏۱۴۸.] می‏توان گفت که نظریه وی، ادواری - تکاملی است یعنی با وجود تکرار مراحل تاریخ‏و شباهت آینده به حال و گذشته، یک پایان متکامل در انتظار بشریت است. بنابر سیر انسان و تمدن از نظر توین بی، انسانِ پایان تاریخِ یک انسان ملکوتی است نه‏لیبرال دموکرات، و آیندهء جهان به عصر «عدل الهی خلاق» منتهی می‏گردد نه نظام «لیبرال‏دموکراسی». البته او تصریح می‏کند که به نظر می‏رسد مسیحیت، هدف نهایی تاریخ بشریت‏و بالاترین حد خیر برای بشر روی کرهء زمین باشد[ . همان، ص ۱۴۸.]سوروکین (۱۸۸۹ - ۱۹۶۸ م) پیتریم الکساندرویچ سوروکین (nikoroS.A.P) دانشمند روسیِ تبعید شده به غرب واز متفکران برجستهء جهان است. او در کتابش «فلسفه‏های تاریخی و اجتماعی جدید»[.۱.Modernhistoricalandsocialphilosophies ]صفحۀ ۲۱یک نظریهء جریانی (xulF) را مطرح می‏کند که از تئوریهای ادواری گرفته شده است. مبنای‏مطالعه او، جامعه به عنوان یک اَبَرنظام (metsysrepuS) ، شامل ساختار اجتماعی، فرهنگ وگروههای افراد است. این بزرگ نظام به طور مستمر در تحول اجتماعی است. این تحول براساس ارزشهای موجود در درون یک سیستم در مسیرهای مختلفی سیر نموده و جوامع‏ممکن است از یک نوع تمدن به نوعی دیگری از آن به سمت جلو یا عقب برگردند. برای درک نظریه جریانی سوروکین آشنایی با انواع تمدنها یا جوامعی که او مورداشاره قرار داده، ضروری است. وی سه نوع تمدن آرمانی (sepytlaedI) مبتنی بر سه‏نوع شناخت و یک تمدن جامع را به قرار زیر طرح می‏کند[ . نک: سوروکین، نظریه‏های جامعه‏شناسی و فلسفه‏های نوین تاریخ، ترجمهء دکتر اسداللََّه نوروزی، ص‏۲۸۴ - ۲۸۷؛ .۲۵۴ _۲۵۰.p،nnylG.A.J،trawetS.W.E،tic.pO ] ۱- تمدن حسی (etasneS) : این نوع تمدن مبتنی بر شناخت حسّی است. تمدنهای حسّی به دنبال تجربه‏گرایی (msicirepmE) یا مشاهده‏گری‏ (ytilibavresbO) به عنوان منبع حقیقت (hturT) هستند. ۲- تمدن اعتقادی یا شهودی (lanoitaedI) : این تمدن که بر شناخت وحیانی،شهودی، الهام و تجربه‏های عرفانی متکی است، در مقابل فرهنگ یا تمدن حسی قرار دارد. ۳- تمدن معنوی یا citsilaedI : این تمدن که فرهنگ‏های حسی و اعتقادی را نیزداراست «عقل» یا nosaeR را به منابع حقیقت اضافه کرده است. ۴- تمدن جامع: این تمدن که مبتنی بر شناخت و نظام حقیقت جامع‏ (noitingoClargetnI) است، تمدنی است مخلوط از هر سه نوع تمدن و شناخت قبلی. به هر روی سوروکین معتقد است که تمدنها مثل هر کالبد زنده‏ای، دوره‏های فراز وفرودی دارند؛ برخی از آنها ممکن است سالها و قرنها در بی‏هوشی اجتماعی فرهنگی‏فرو روند و بعد بیدار شوند. پیش‏گویی دربارهء زوال تمدن و فرهنگ غرب از یک سو و پیدایش فرهنگ و تمدنی‏مذهبی از سوی دیگر نکتهء مهم نظریهء سوروکین است. با این پیش گویی نظر متفکران‏لیبرال از طرف کسی مردود شمرده می‏شود که خود، دنیای غرب را تجربه کرده است. صفحۀ ۲۲هگل (۱۷۷۰-۱۸۳۱ م) جورج هگل (legeH.F،WgroeG) فیلسوف سرشناس آلمانی، تفسیری غیر مادی ازتاریخ ارائه می‏کند. فلسفهء هگل بر پایه دیالک‏تیک (یک پروسهء پویا) بنا شده است.دیالک‏تیک او از سه مرحله تشکیل می‏شود: ۱- تز (sisehT) یا عقیدهء اصلی (اولیّه: lanigirO )؛ ۲- آنتی تز (sisehtitnA) یا عقیدهء مخالف یا متضاد؛ ۳- سنتز (sisehtnyS) یا نتیجهء نزاع و تبدیل شدن به یک واحد[.۱.Op.cit،E.W.Stewart،J.A.Glynn.p.۰۳۵ ]. جهان صحنهء نبرد تز و آنتی تز و در نتیجهء نزاع، سنتز که خود به منزلهء تز جدیدی‏است به وجود می‏آید و این حرکت همچنان استمرار داشته تا اینکه در دولت لیبرال باتوجه به حل نزاع، پایان می‏پذیرد. برای هگل، انقلاب‏های فرانسه و تا حدودی آمریکا، پایان تاریخ محسوب می‏شد. امّصفحۀ ۲۳فرانسیس فوکویاما فوکویاما (amayukuFsicnarF) متفکر آمریکایی ژاپنی‏الاصل، پژوهشگر پیشین‏مرکز مطالعاتی «راند» و معاون مدیر سرویس برنامه‏ریزی سیاسی وزارت امور خارجه‏آمریکاست. او با فرضیهء پایان تاریخ خود، جدال‏های قلمی فراوانی را در جهان‏برانگیخته است. نظر فوکویاما را از آن رو جزو تئوریهای ستیز ذکر کرده‏ایم چون بر بنیادنظریهء هگل، «دموکراسی لیبرال» (ysarcom edlarebiL) را نقطهء پایانِ تکامل‏ایدئولوژیک بش[.۱.Theendpointofmankind'sideologicalevolution ]، آخرین شکل حکومت بشری[.۲.Thefinalformofhumangovernment ] و به تعبیر دیگر «فرجام تاریخ[.۳.Theendofhistory ]..می‏داند. او نظر خود را در مقاله‏ای با عنوان «پایان تاریخ» در نشریهء لیبرال «منافع ملی» درسال ۱۹۸۹ نوشت[.۴.FrancisFukuyama....،Theendofhistoryandthelastman)۲۹۹۱(، http://WWW.Marxistsorg/reference/subject/philosophy/Works/us/fukuyama.htm.p.۱ ] و سپس در سال ۱۹۹۲ در کتابش تحت عنوان «پایان تاریخ و آخرین‏انسان[.۵.Theendofhistoryandthelastman ] بر آن تأکید کرد.. نظر فوکویاما از آن رو حائز اهمیت فراوان است چون غرب به رهبری آمریکا، تحت‏عنوان برتری لیبرال دموکراسی بر دیگر حکومت‏های بشری، با مشیّ نظامی‏گری درصددتحمیل آن بر جهان است. حداقل می‏توان گفت این فرضیه، توجیه تئوریک لازم را برای‏اقدامات دولت آمریکا در جهان فراهم ساخته است[.۴.FrancisFukuyama....،Theendofhistoryandthelastman)۲۹۹۱(، http://WWW.Marxistsorg/reference/subject/philosophy/Works/us/fukuyama.htm.p.۱ ]صفحۀ ۲۴نقد نظر فوکویاما واقعیت این است که فرضیهء فوکویاما بیش از آنکه بر استدلال علمی بنا شده باشد،متأثر از جوّ احساسی ناشی از شکست شوروی است. پرسش این است: فوکویاما در مقابل‏موفقیت‏های بزرگ و خیزش اقتصادی سیاسی چین چه پاسخی دارد؟ به باور بسیاری از کارشناسان توسعه، نظام سرمایه‏داری جهانی شرایط را به خصوص درزمینهء تجارت جهانی به گونه‏ای رقم زده است تا کشورهای در حال توسعه چاره‏ای جزپیوستن به فرایند مورد نظر آنها نداشته باشند. از سوی دیگر گسترش بازار آزاد، فرایندنوسازی اقتصادی و پیوستن اجباری ملت‏های بیرون از نظام سرمایه‏داری به آن، همان‏پی‏آمدها را در سطح جهانی باعث شده است، که چند نمونه به شرح زیر بیان می‏شود: ۱- در عرض ۳۰ سال از ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ فاصلهء کشورهای شمال و کشورهای جنوب‏از۱۳۰ به ۱۱۵۰ رسیده است و این در حالی است که سیاستمداران، رسانه‏های جمعی وشیفتگان لیبرال دموکراسی از آن به عنوان دورهء توسعه یاد می‏کنند[ . نک: روژه گارودی، آمریکا ستیزی چرا، ترجمه جعفر یاوه ص ۷۶.] ۲- تنها ده نفر از ثروتمندترین افراد جهان ۱۳۳ میلیارد دلار در اختیار دارند که ۵/۱برابر کل درآمد تمامی کشورهای در حال توسعه [ مانند ایران، مصر، پاکستان‏ ] است. این‏نابرابری در کشورهای ایده‏آل لیبرال دموکراسی نیز بسیار عظیم است. در سال ۱۹۹۱ تنها۵ درصد مردم آمریکا حدود ۹۰ درصد ثروت ملی را در اختیار داشتند، در فرانسه‏۶درصد مردم ۵۰٪ ثروت ملی را و بقیه مردم نیز پنجاه درصد[ . همان.] ۳- هر سال ۳۰ میلیون نفر از گرسنگی می‏میرند و ۸۰۰ میلیون نفر دچار سوء تغذیه‏مزمن هستند. این آمار در گزارش ۱۹۹۰ یونیسف به ۴۵ میلیون نفر در کشورهای جنوب‏می‏رسد که ۵/۱۳ میلیون نفر آن را کودکان تشکیل می‏دهند. به تعبیر روژه گارودی، این‏بدان معناست که نظام لیبرال دموکراسی آمریکایی در هر دو روز یک هیروشیمای جدیدبه وجود می‏آورد[ . همان، ص ۷۷.]صفحۀ ۲۵۴- از ۴/۴ میلیارد جمعیت کشورهای در حال توسعه تقریباً ۳۵ از خدمات بهداشتی‏محروم‏اند. ۵- طبق گزارش روزنامه لوموند فرانسه، بیش از یک میلیارد و سیصد میلیون نفر درفقر مطلق زندگی می‏کنند و تعداد این افراد رو به افزایش است و بعضی تا ۲ میلیارد نیزتخمین زده‏اند[ . حسن توانایان فرد، اقتصاد آیندهء بشر، ص ۷۴ - ۷۵.] ۶- طی یک بررسی به عمل آمده، بیش از ۱۴ جمعیت جهان با درآمدی کمتر از یک‏دلار و نیمی از جمعیت جهان با کمتر از دو دلار و نزدیک به ۷۰٪ نیز با کمتر از ۳ دلاردرآمد در روز زندگی می‏کنند، اما در روی دیگر سکه ظلم اقتصادی در جهان ۱۰ درصداز ثروتمندان جهان ۸۰٪ از کل درآمد جهان را در اختیار دارند[ . نک: ترجمان سیاسی (مجله)، ش ۴۱، ص ۲۸.] روشن است یکی از مهم‏ترین عوامل این شکاف عظیم، استعمار ملت‏های جنوب بر اثرعملکرد اقتصاد سرمایه‏داری در سطح جهان است. ۷- پی‏آمد دیگر نظام سرمایه‏داری، گسترش بردگی پنهان افراد برای سرمایه‏داران‏است. به ظاهر در این نظام همه آزادند، اما در واقع مجبورند سخت کار کنند تا با توجه به‏تبلیغات فراوان و فرهنگ مصرفی، روزآمد شوند؛ یعنی تمام درآمد خود را دوباره به‏جیب‏سرمایه‏داران بریزند، در شرایطی که بسیاری از کالاها نیاز ضروری آنها نیست و تنها نیازهای‏کاذب ناشی از جو تبلیغات سرمایه‏داری آنان را در نظام بردگی پنهان گرفتار کرده است. ۸- افزایش نابرابری اجتماعی، قطبی شدن جامعه، فقر و بی‏نوایی (زیر خطر فقر) پی‏آمددیگر این نظام اقتصادی حتی در کشورهای پیشرفته صنعتی شمال است. مانوئل کاستلز (slletsaC leunaM) استاد اسپانیایی الاصل رشته جامعه‏شناسی و برنامه‏ریزی دانشگاه‏برکلی کالیفرنیا، در کتاب «ظهور جامعهء شبکه‏ای[.۱.TheRiseoftheNetworksociety ] به افزایش چشمگیر نابرابری اجتماعی،قطبی شدن جامعه، فقر و بینوایی در آمریکا، اروپای غربی و بریتانیا اشاره می‏کند. بیان‏نظر کاستلز از آن رو دارای اهمیت است چون به عنوان یک جامعه‏شناس از متن جوامعصفحۀ ۲۶ایده‏آل سرمایه‏داری یعنی آمریکا و اروپا مشاهدات عینی خود را براساس آمار و ارقام‏بیان کرده است[ . نک: مانوئل کاستلز، عصر اطلاعات، اقتصاد، جامعه و فرهنگ (ظهور جامعه شبکه‏ای)، ج ۳، ترجمه احد علیقلیان، افشین خاکباز.] ۹- افزایش بی‏خانمان‏ها؛ کاستلز آن را از شگفت‏انگیزترین چهره‏های فقر نوین می‏داند.وی می‏نویسد: در نیمه دوم دهه ۱۹۸۰ تعداد بی‏خانمان‏ها در آمریکا بین ۵ تا ۹ میلیون‏نفر بوده و ۷ درصد از بزرگسالان آمریکایی در طول زندگی بی‏خانمانی را تجربه کرده‏اند. ۱۰- محلات فقیرنشین؛ تبعیض نژادی و افزایش آمار زندانیان، پدیدهء منفی دیگری است‏که اقتصاد سرمایه‏داری به ارمغان آورده است. محلات فقیرنشین و اقلیت‏نشین در آمریکای‏امروز در درون شهرهای بزرگ به ویژه در محله‏های سیاه‏پوست‏نشین بدترین جلوه‏های‏نابرابری، تبعیض، فلاکت انسانی و بحران اجتماعی را در کنار چهرهء پیشرفته شهرهای بزرگ‏به نمایش گذاشته است[ . همان، ص ۱۶۱ - ۱۶۹.] فوکویاما می گوید هر کودکی که در کشورهای لیبرال به دنیا می‏آید اعم از اینکه غنی‏یا فقیر، سیاه یا سفید باشد، از حقوق شهروندی برابر برخوردار است. فوکویاما برای‏مشاهدات اجتماعی ذکر شده در بالا که جامعه‏شناس معروف آمریکا، کاستلز آن را بیان‏کرده است، چه پاسخی دارد؟ چگونه نظام ایده‏آل بیشترین تعداد زندانیان در جهان راداراست و ایالت کالیفرنیا نیز به داشتن بیشترین تعداد زندانیان در ایالات متحده، (کشورآرمانی لیبرال دموکراسی و اقتصاد سرمایه‏داری) مفتخر است؟[ . همان، ص ۱۶۹ - ۱۷۰.] ۱۱- فساد و فحشاء و بهره‏کشی جنسی از کودکان؛ یکی از پررونق‏ترین بازار فحشای‏کودکان در آمریکا و کاناداست[ . همان، ص ۱۸۱.] طبق گزارش وزارت کار آمریکا دلیل این امر، کسب‏درآمد بیشتر، به دست آوردن غذا و مانند آن است و این کودکان در معرض خطر ایدز وسایر بیماری‏های آمیزشی یا سوء استفاده‏های جسمانی سبعانه قرار دارند و از آثار سوءآن تا آخر عمر - که ممکن است کوتاه باشد، - رنج می‏برند[ . همان.]صفحۀ ۲۷در متن جامعه ایده‏آل لیبرال دموکراسی (آمریکا)، پلیس فدرال ( IBF ) هر ۲۲ دقیقه‏یک فقره قتل، هر پنج دقیقه یک فقره تجاوز، هر ۴۹ ثانیه یک فقره دزدی، هر سی ثانیه‏یک فقره حمله مسلحانه و هر ده ثانیه یک فقره دزدی مسلحانه را گزارش می‏کند[ . نک: آمریکا ستیزی چرا؟، ص ۸۶ - ۸۷.] این بنیاد ظالمانه علاوه بر نظام اقتصادی سرمایه‏داری، ریشه در نظام فلسفی لیبرال‏دموکراسی دارد. لیبرال دموکراسی از دو رکنِ لیبراسیم یا آزادی خواهی و دموکراسی یا حکومت‏مردم تشکیل شده است و نه عدالت. اگر به سایر مبانی این مکتب نیز توجه کنیم، اصولی‏همچون اومانیسم (msinamuH) ، فردگرایی (msilaudividnI) ، سکولاریزم‏ (msiraluceS) ،ساینتیسم (msitneicS) عقل‏گرایی (msilanoitaR) و مانند آن، خالی از «عدالت»اند. عدالت به معنی دادگری، احقاق حق و در مقابل ظلم و جور است. عدالت مورد نظرما عدالتی است فراگیر و همه جانبه. بشر به طور فطری خواهان آن است که استحقاق‏های‏طبیعی و واقعی هر کس در سطح فردی، اجتماعی و حکومتی بدون تبعیض در اختیار اوقرار گیرد. به تعبیر دیگر در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، اجتماعی‏همه چیز در مجرای طبیعی خود قرار گیرد، چه آنکه «العَدلُ یَضَعُ الامورَ مَواضِعَها»[ . ر.ک. نهج البلاغه، حکمت ۴۳۷.] عدالت‏خواهی آرمان اساسی و مشترک بشر در طول تاریخ بوده است. از ابتدای خلقت‏برای رسیدن به عدالت نبردی آغاز شده است که منشأ تحولات گوناگونی در جهان بوده‏است. عدالت‏خواهی شعار جاودانه‏ای است که در همهء نبردها، نهضت‏ها، قیام‏ها، انقلاب‏هاو جنگ‏های حق‏طلبانه از آن سخن گفته می‏شود. هرجا که بشر احساس کرده عدالت برپا وبرجاست، درگیری خاموش شده است و هرگاه ظلم و بی‏عدالتی را مشاهده نموده به انحاءمختلف با ظالمان و حاکمان جور به ستیز برخاسته است. بر این اساس مهم‏ترین نیاز فطری بشر «نیاز به عدالت» است و هر مکتب، مذهب یادینی که بتواند آن را پاسخ بگوید، همو صاحب پایان تاریخ خواهد بود. صفحۀ ۲۸مارکس (۱۸۱۸-۱۸۸۳ م) کارل مارکس (xraMlraK) آلمانی، بنیانگذار مارکسیسم، شاگرد هگل بود و بر اساس‏منطق او نظریهء اجتماعی خود را با عنوان ماتریالیسم دیالک تیک طرح کرد. مارکس‏همچون هگل به تکامل تاریخ اعتقاد داشت، با این تفاوت که جامعهء پایان تاریخ او، یک‏جامعهء کمونیستی بود و نه دولت لیبرال. بنابراین آیندهء جهان از دیدگاه او و طرفدارانش ازآن، کمونیزم است. بدون اینکه قصد نقد و بررسی تفصیلی دیدگاه مارکس را داشته باشیم، یادآور می‏شویم‏که مارکسیسم آینده را تنها در بعد مادی می‏بیند. نظریه مارکس پس از تبدیل شدن به مکتب ودر مرحلهء عمل به‏ویژه در اتحاد جماهیر شوروی به شکست انجامید. پیش‏گویی‏های مارکس‏در مورد رسیدن جوامع اروپایی به دوره کمونیزم نیز قبلاً نادرست از آب درآمده بود. مارکسیسم در شوروی با ایجاد یک نظام دولت‏سالار، کنترل همه جانبهء حزب کمونیست‏را بر جامعه به حداکثر رساند و در همهء امور و حوزه‏های شخصی، اجتماعی، حقیقی وحقوقی تلاش کرد تا نظریهء پایان تاریخ خود را تجربه کند. آنان در نهایت نتیجه‏ای جزشکست و فروپاشی به دست نیاوردند[ . نک: عصر اطلاعات، ج ۳، ص ۱۸.]صفحۀ ۲۹مارکسیسم نمی‏تواند آیندهء جهان را از آنِ خود سازد، زیرا به تعبیر امام خمینی(ره) درنامه‏اش به گورباچف: مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست؛ چرا که مکتبی است مادی وبا مادیت نمی‏توان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت که اساسی‏ترین درد جامعهءبشری در غرب و شرق است، به درآورد[ . امام خمینی، آوای توحید (نامهء امام خمینی به گورباچف با شرح آیت الله جوادی آملی)، ص ۹.] پرسش ۱ - از دید تئوریهای خطی - تکاملی آینده جهان چگونه است؟ ۲ - تئوریهای ادواری در بارهء آیندهء جهان چه می‏گویند؟ ۳ - نظر تئوریهای ستیز درباره جهان فردا چیست؟ ۴ - دیدگاه هگل، اگوست کنت و ابن خلدون به ترتیب در کدام دسته از تئوریهای تحول جای می‏گیرد؟