روابط بین الملل ــ دیپلماتیک ــ ( قادر توکلی کردلر)

مطالعه مسائل مختلف سیاست در سطوح داخلی و بین المللی و ارائه آن به علاقه مندان دانش سیاست و باز تاب آن از زوایای زیرین انسانی به دنیای واقعی نظام بین الملل که درحال تغییر و تحول است.

روابط بین الملل ــ دیپلماتیک ــ ( قادر توکلی کردلر)

مطالعه مسائل مختلف سیاست در سطوح داخلی و بین المللی و ارائه آن به علاقه مندان دانش سیاست و باز تاب آن از زوایای زیرین انسانی به دنیای واقعی نظام بین الملل که درحال تغییر و تحول است.

نقاط استراتژیک جهان



نقاط استرتژیک جهان


خاورمیانه ، خلیج فارس ،  اقیانوس آرام  ، جزیره های استراتژیک


منطقه استرایژیک

بـرخـى از مـنـاطـق جـغـرافـیـایـى بـر دلایـل مـخـتـلف از اهـمـیـت و ارزش خـاصـى برخوردار است این مناطق را که در نظر اقتصادى ، سیاسى ، نـظـامـى یـا مـذهـبـى داراى اهـمـیـت مـى بـاشـد.(مـنـاطـق اسـتـراتـژیـک) مـى نـامـنـد. بـه عـنـوان مـثـال ، مـنـطـقـه خـلیـج فـارس از مناطق استراتژیک جهان محسوب مى شود؛ زیرا این منطقه داراى ذخایر عظیم نفت و گاز است .(1)

مـنـاطـق استراتژیک جهان ، همواره در طول تاریخ مورد توجه قدرتهاى بزرگ است و قدرتهاى رقـیـب بـه مـنظو ر تصاحب و سلطه بر این مناطق ، بطور مستمر، بادیگر در جنگ و نزاع بوده و هـسـتـنـد. سـرزمـیـن فـلسـطـیـن نـمـونـه بـارز ایـن مـسـاءله اسـت چـرا کـه در طـول تـاریـخ هـمـواره بـیـن اقـوام مـخـتـلف و قـدرتـهـاى بـرتـر جـهانى دست به دست مى گشت .(2)

تعریف منطقه استراتژیک

اصـطـلاح (منطقه استراتژیک) در اصل یک واژه جغرافیایى است که در کتابهاى جغرافیا و در ذیل مبحث (موفعیتهاى جغرافیایى) از آن سخن به میان مى آید.

امـروزه وارژه (اسـتـراتـژیـک) را در مـوارد زیـادى بـه کـار مـى بـرد. بـراى مـثـال ، مـى تـوان بـه اصـطـلاحـات ( سـلاح اسـتـراتـژیـک) ، (کـالاى اسـتـراتـژیک) آبراه استراتژیک) و یا حتى (دانش استراتژیک) (3)اشاره کرد. معنا و مفهوم مشترک به کار رفـتـه در تـمـامـى ایـن مـوارد، نـشـانـگـر نـوعـى اهـمـیـت خـاص اسـت و بـیـشـتـر جـنـبـه نـظـامـى دارد.(4)بـنـابـرایـن ، مـنـطـقـه اسـتراتژیک ، یک موقعیت جغرافیایى است که داراى اهمیت نـظـامـى بـاشـد؛ بـدیـن مـعـنـى کـه از ایـن مـنـاطـق مـى تـوان بـر دریـا و خـشـکـى اشـراف کـامـل داشـت و در حـالت جـنـگ ضـربـه هـاى مـؤّثـرى بـردشـمـن یـا دشـمـنـان وارد کـرد بـراى مـثـال کـشـور عـراق در طـول جـنـگ تـحـمـیـلى هـمـواره تـلاش مـى کـرد بـا دست یافتن به جزیره اسـتـراتـژیـک (بـوبـیـان) مـتـعـلق بـه کـویـت ضـربـه هـاى نـظامى مؤ ثرى بر ایران وارد کند.(5)

امـروزه ، مـفـهـوم مـنـطـقه استراتژیک را در سطح جهانى مورد بحث و بررسى قرار مى دهند. به عـبـارت دیـگـر، ایـن اصـطـلاح یـک مـفـهـوم جـهـانـى شـده و در شـنـاخـت آن عـلاوه بـر مـسـائل سـیـاسـى و اقتصادى هم توجه مىشود.(6)در این زمینه مطلب دیگرى را هم بـایـد در نـظر داشت و آن اینکه از متغیّر بودن این مفهوم ، بدین معنى که یک موقعیت یا منطقه مى تـوانـد در یـک بـرحـه از زمـان اسـتـراتـژیـک بـاشد و در زمانى دیگر این خصوصیت را از دست بـدهـنـد.(7)بـراى مثال ، کشور ترکیه که در دوران جنگ سرد از اهمیت خاصى برخوردار بود، پس از فروپاشى شوروى (سابق) اهمیت استراتژیک خود را از دست داد.(8)

دلایل استراتژیک شدن یک منطقه

مـنـاطق جغرافیایى به دلایل گوناگون ممکن است به عنوان یک منطقه استراتژیک محسوب شود. برخى از این دلایل عبارتند از:

الف ـ واقع شدن در کنار تنگه هاى بین المللى (9)

امـروزه اغـلب کـشـورهـا یـا جـزیره هایى که در کنار یک آبراه بین المللى واقع شده اند بخاطر اهمیّت نظامى یا غیر نظامى ، آن آبراه براى قدرتهاى جهانى جزء مناطق استراتژیک محسوب مى شـونـد بـراى مـثـال در کـشـور ایـرت و عـمـان کـه در دو سـوى تـنـگـه هـرمـز سال دارند، به خاطر اهمیت تنگه هرمز داراى موقعیت استراتژیکى است . کشورهاى دیگرى نظیر مصر، سنگاپور، ترکیه و پاناما نیز از چنین موقعیتى برخور دارند.(10)

ب ـ واقع شدن بین دو ناحیه مهمّ(11)

کـشـور عـربـسـتـان سـعودى در حد فاصل بین خلیج فارس و دریاى سرخ واقع شده است که از مـهـمـتـریـن آبـراهـهـاى جـهـان بـه شـمـار مـى رود. ایـن خـصـوصـیـت سـرزمین عربستان ، یکى از دلایـل اسـتـراتـژیـک بـودن آن اسـت . تـا قبل از فروپاشى شوروى (سابق) ، کشور ایران نیز دلیل واقع شدن بین ابرقدرت شرق و خلیج فارس ، از چنین موقعیتى برخوردار بود.

موقعیت سرآغازى

مـنـاطـق در جـهـان وجـود دارد کـه رونـد تـوزیـع و پـخـش کـالا و حـمـل مـسـافـر از آنجا متوقف شده و پس از تغییراتى دو باره به راه خود ادامه مى دهد. شام (دمشق فـعـلى) یـکـى از توقفگاههاى اصلى در تاریخ قدیم آسیا محسوب مى شد. جزیره هایى که در مسیر راههاى مهم اقیانوسى واقع شده ، در بیشتر اوقات داراى موقعیت استراتژیکى (سرآغازى) مى باشد: مانند سریلانکا به سنگاپور و هنگ کنگ .(12)


3

داشتن موقعیت بندرگاهى (13)

تـنـهـا بـرخـى از کـشـورهـا و مـنـاطق جغرافیایى جهان امکان دسترسى به دریا، همراه با موقعیت سـاحـلى مناسب دارند. مزیت حمل و نقل کالا از طریق دریا و امکان داشتن نیروى دریایى ، موجب شده اسـت کـشـورهـایى که داراى موقعیت بندرگاهى مناسب است از ویژگى خاصى برخوردار باشد. کـشـور لبـنـان در سـاحـل شـرقـى دریـاى مـدیترانه (14)از موقعیت بندرگاهى مناسبى بـرخـوردار اسـت . بـنـدر بـیـروت تـا قـبل از وقوع حوادث اخیر در لبنان ، یکى از معروفترین بندرهاى جهان محسوب مى شود.

ه‍ ـ موقعیتهاى نظامى

مـنـاطـقى که از نظر نظامى داراى ارزش خاصى باشد. و در زمان بحران و جنگ ، در اختیار داشتن آن مـوجـب بـرتـرى نـظامى گردد، از اهمیت استراتژیک برخوردار است .(15) تنگه هاى بـسـفـر و داردانـل در تـرکـیـه از چـنـان اهـمـیـتـى براى شوروى (سابق) برخوردار بود که مى بـایـسـتى بلافاصله پس از وقوع هر جنگى با کشورهاى غربى ، به تصرف آنها درآید، چرا کـه ایـن تـنـگـه در واقـع ، دروازه هاى ورود به مهمترین منطقه صنعتى آن کشور محسوب مى شد. اگـر چـه بـا فـروپـاپـى شـوروى (سـابق) جنگ سرد پایان یافته است ، لیکن این تنگه ها، همچنان ارزش و اهمیت نظامى و استراتژیک خود را حفظ کرده است .(16)

موقعیت مرکزى

بـرخـى از مـنـاطـق جـغـرافیایى وجود دارد که نمى توان از آنها به عنوان مناطق استراتژیک یاد نـمـود، لیـکـن از نـظـر اهـمـیـت و ارزش در ابعاد مختلف ، به منطقه استراتژیک بسیار نزدیک مى بـاشـد از ایـن مـناطق تحت عنوان (موقعیت یا موقع مرکزى) نام برده مى شود. این مناطق از نظر اقـتـصـادى و اجـتـمـاعـى داراى ارزشهاى گوناگونى بوده ، از نظر سیاسى نیز با کشمکشهاى تاریخى رو به رو بوده است .(17)

هنگامى که دو یا چند مسیر تجارى یا مسافرتى ، یکدیگر را در یک نقطه یا منطقه قطع کند، یک مـوقـعـیـت مـرکزى ایجاد خواهد شد. گاهى این مرکزیت به واسطه تلاقى خطوط راه آهن ایجاد مى شـود کـه شـهـرهـاى مـسـکـو و شـیگاگو از آن جمله است . تلاقى خطوط دریایى و هوایى نیزمى تـوانـد مـوجـب مـرکـزى شـدن یـک شـهـر یـا مـنـطـقـه شـود. بـه عـنـوان مـثـال ، شـهـرهاى کلمبو و سنگاپور از مناطقى است که بیشترین خطوط دریایى از آن مى گذرد و شهرهایى چون پاریس و نیویورک ، مرکز تلاقى خطوط هواپیمایى مى باشد.(18)

گـاهـى اوقـات یـک مـنطقه جغرافیایى ممکن است همه ویژگیهاى مزبور را به صورت یکجا دارا بـاشـد؛ کشور عربستان سعودى یکى از مناطقى است که علاوه بر داشتن اهمیت استراتژیکى ، از مـوقـعـیت مرکزى نیز برخوردار است . وجود حرمین شریفین ، یعنى مقدسترین شهرهاى مسلمانان در ایـن کـشـور، مـوجـب شـده کـه هـر سـال قـریـب دو میلیون مسلمان جهت انجام مناسک حج به آن کشور مسافرت و اجتماع با شکوهى را پدید آورند.(19)

بـنابراین ، در زمان انجام مراسم حج ، کشور عربستان و بویژه شهرهاى مکه و مدینه که مرکز عمده رفت و آمد و تجمع دو میلیون انسان مى باشد، از موقعیت مرکزى برخوردار است .

موقعیت ژئوپلتیک

اصـطـلاح (ژئوپـلتـیـک) را بـیشتر معادل واژه (جغرافیاى سیاسى) قرار مى دهند، لیکن این اصطلاح تفاوتهایى با مفهوم جغرافیاى سیاسى دارد. به عبارت دیگر، در حالى که جغرافیاى سـیـاسـى از چـگـونـگـى تـشـکـیـل کـشـورهـا بـحـث مـى کـنـد، ژئولتـیـک بـه بـررسـى علل این شکل گیریها مى پردازد.(20)

در یـک تـعـریف دیگر، (ژئوپلتیک) به رقابت استراتژیهاى کشورهاى متخاصم که در صدد حـذف یـا تـفـوّق سـیاسى بر طرف مقابل خود است ، اطلاق مى شود.(21)این درگیرى و رقـابـت در مـنـاطـقـى از جهان متمرکز است که داراى ویژگى خاص باشد. این ویژگى خاص در واقع ، عبارت است از نقشى که این مکان جغرافیایى در کشمکشهاى بین دو نیروى رقیب مى تواند ایفا کند.(22)

هـمـسایگى یک کشور کوچک با یک کشور قدرتمند، مى تواند موجب شود تا آن کشور کوچک داراى مـوقـعـیت ژئوپلتیک گردد(23)این امر در صورتى اتفاق مى افتد که کشور مذکور به صـف مـخـالفـان و رقـیـبـهـاى هـمـسـایـه قـدرتـمـنـد خـود مـحـلق شـود. بـطـور مثال تا چندى قبل ، کشور کوبا در همسایگى آمریکا و کشور ایران در همسایگى شوروى (سابق) از چـنـیـن مـوقـعیت برخوردار بود؛ امّا پس از فروپاشى بلوک شرق و سیستم و قطبى حاکم بر جهان ، این کشور اهمیت ژئوپلتیکى خود را تا حدودى از دست داد.(24)


4

کـشـور کوچکى که در همسایگى یک کشور قدرتمند واقع مى شود، بطور عادى ناگزیر است از اتخاذ هر گونه سیاستى که مغایر با سیاستهاى همسایه قدرتمندش باشد، اجتناب ورزد، مگر اینکه از همکارى و مساعدت یک کشور قدرتمند دیگر بهره مند باشد. این مساءله در مورد دو کشور ایران قبل از انقلاب اسلامى و کوبا صادق بود.

خـلیج فارس منطقه اى است که به دلیل داشتن موقعیت استراتژیک و وجود منابع انرژى درآن از اهمیت ژئوپلتیکى نیز برخوردار است ؛ امّا از آنجا که اهمیت ژئوپلتیکى یک منطقه به خودى خود یـک عـامـل مـثـبـت یـا منفى تلقى نمى شود، باید گفت : این ویژگى خلیج فارس آثارنامطلوبى بـراى کـشـورهـاى مـنـطقه دربرداشته است .(25)حضور و سلطه قدرتهاى استعمارى در گـذشـته و حضور گسترده آمریکا در منطه خلیج فارس ‍ که پس از حمله عراق به کویت بشدت افزایش یافته است ، معلول همین موقعیت ژئوپلتیک منطقه خلیج فارس ‍ است .

دلایل اهمیت ژئوپلتیکى خلیج فارس

1 ـ خـلیـج فـارس بـه دلیـل هـمـسـایـگـى بـا ایـران بـه عـنـوان حائل میان این منطقه و اتحاد جماهیر شورورى (سابق) داراى اهمیت ژئوپلتیکى است .

2 ـ وجـود ذخـایـر عـظـیـم نـفـت و گـاز در بـسـتر و سواحل خلیج فارس و نیاز کشورهاى صنعتى بـویـژه ژاپـن و اروپـاى غـربـى بـه ایـن مـنـابـع انرژى و حفظ امنیت راههاى دستیابى به آنها توسط آمریکا.

3 ـ وجـود بـازار پـرسود منطقه براى کشورهاى سنعتى پیشرفته ، همان کشورهایى که تلاش مـى کنند دلارهاى نفتى را از طریق فروش کالاهاى سرمایه اى ، مصرفى و تسلیحات پیشرفته و مواد غذایى به بازار خود بازگردانند.

4 ـ موقعیت استراتژیکى خلیج فارس در شمال غربى اقیانوس هند و نزدیکى بالنسبه آن به پایگاه دیگوگارسیاس (26)امریکا.(27)

خـلیـج فـارس مـنـطـقه اى است که داراى موقعیت ژئوپلتیکى و استراتژیکى است و همین امر موجب شـده اس کـه مـورد توجه شدید محافل سیاسى ، نظامى و اقتصادى جهان قرار گیرد. این منطقه به دلیل تردد کشتیهاى نفتکش ، تجارى ناوهاى جنگى این منطقه او موقعیت مرکزى نیز برخوردار است .


5

خاورمیانه

خـاورمـیـانـه از گـذشته هاى دور، مهد تمدنهاى درخشان بشرى ، زادگاه علم و میعادگاه پیامبران الهـى بوده است . این منطقه از نظر جغرافیایى در مرکز تقاطع سه قاره آسیا، افریقا و اروپا قـرار گـرفـتـه ، بطورى که از طریق ترکیه به اروپا و از طریق سرزمین فلسطین به قاره افریقا متصل مى شود.

خـاورمـیـانـه یـکى از مناطق استراتژیک جهان است که سالها مرکز حوادث بین المللى بوده است . پـس از جـنـگ جـهـانـى دوم ، شاید هیچ منطقه اى در جهان به اندازه خاورمیانه به حوادث مختلف و جنگهاى گوناگون رو به رو نبوده است .

مـهـمـتـریـن وقـایـعـى کـه طـى 25 سـال گـذشته در خاورمیانه به وقوع پیوست عبارت بود از :جـنـگـهـاى اعـراب اسـرائیـل (1963،1973)، بـحران انرژى (1973)، پیمان صلح بین مصر و اسـرائیـل (28)، حـمـله اسـرائیـل بـه جـنـوب لبـنـان (1982)، وقـوع جـنـگهاى داخلى در کـشـورهـاى لبـنـان ، یـمـن ، عـراق ، اردن ، حـمـله شـوروى (سـابـق) بـه افـغـانـسـتـان واشـغـال آن (1979)، وقـوع انـقلاب اسلامى ایران و ایجاد موج حرکتهاى اسلامى در خاورمیانه ، جـنـگ تـحـمیلى عراق علیه ایرانى و جنگ خلیج فارس . از این رو، خاورمیانه ، بحران خیزترین منطقه در کل جهان بوده است .(29)

جغرافیاى خاورمیانه

الف ـ محدوده جغرافیایى

اولیـن گـام در مـطـالعـه جـغـرافـیـایـى هـر مـنـطقه ، تعیین حدود و شناسایى آن مى باشد. واژه خـاورمـیـانه از اصطلاحاتى است که در مورد محدوده جغرافیایى آن بحثهاى فراوانى گرفته ، لیکن هنوز محدوده مشخصى که مورد اتفاق همگان باشد، براى آن تعیین نشده است .

اصـطـلاح خاورمیانه براى اولین بار توسط یک استراتژیست آمریکایى به نام (آلفردماهان) در سـال 1902 بـه کـار رفـت . مـاهان هنگام بیان واژه خاورمیانه به منطقه اى اشاره کرد که خـلیـج فـارس در مـرکـز، آن قـرار داشت . به نظر ماهان دو اصطلاح رایج آن زمان ، یعنى خاور نزدیک و خاور دور، براى مشخص کردن آن منطقه ناکافى به نظر مى رسید.(30)

در جنگ جهانى دوم ، زمانى که پایگاه انگیسیها و متفقین در قاره ، (مقرّ خاورمیانه) نام گرفت ، ایـن اصـطـلاح تـا حـدودى از حـالت ابـهـام درآمـد. از آن پـس ، خـاورمـیـانـه بـخـشهاى وسیعى از شـمـال آفـریـقـا، ایـران تـرکـیـه و کـلیـه کـشـورهـاى عـربـى و شـرق کانال سوئز را شامل مى شد. این کشورها، در واقع ، میدان جنگ و عرصه عملیاتى نیروهاى مستقر در(مقرّ خاورمیانه) به شمار مى آمد.(31)

قـلمـرو خـاورمـیـانـه بـتـدریـج از شـرق بـه سـمـت غـرب متمایل شد و اینک تا حدّى خاور نزدیک را هم دربر مى گیرد، بطورى که امروزه اصطلاح (خاور نـزدیـک) (32)دیـگـر به کار نمى رود و به صورت بخشى از خاورمیانه در آمده است .(33)

در بـحـث از واژه خـاورمـیـانه ، این نکته را باید همواره در نظر داشت که این کلمه یک اصطلاح و ضـع شـده از سـوى غـربـیـهاست و مربوط به زمانى است که اروپا در مرکز قدرت جهان قرار داشـت . اروپـائیـان مـنطقه خاور (شرق) را بر اساس دور یا نزدیک بودن به اروپا، بخ خاور نزدیک و خاور دور و خاورمیانه نامگذارى مى کردند.

ب ـ وضعیت جغرافیایى

خـاورمـیـانـه عـمـومى از نظر جغرافیایى ، از اقلیم و آب هواى ناهمگونى برخوردار بوده ، به داشـتـن تـابـستانى بسیار گرم و خشک ، زمستانهایى به نسبت کوتاه و بیشترین بارندگى در بهار، معروف است علت این امر، واقع شدن این منطقه در فاصله عرضهاى 20 و 40 شمالى است .(34)

آب و هـواى ایـن مـنـطـقـه خـشـک اسـت ، بـگـونـه اى کـه در طول ماههاى تابستان بندرت بارشى در آن صورت مى گیرد. کمبود آب ، اغلب باعث زد و خورد بوده ، امروزه منازعات شدید بین المللى بر سر تخصیص منابع آب در چند حوضه رودخانه اى و تعداد زیادى کشمکشهاى محلى در جریان است .(35)

وجـود سـرزمـیـنهاى خشک و نیمه خشک ، موجب کمى جمعیت و پراکندگى آن در منطقه خاورمیانه شده اسـت . بـالاتـریـن جـمـعـیـت را مـى تـوان در کـشـورهـاى مـصـر، تـرکـیـه و ایـران یـافـت . کل جمعیت خاورمیانه در سال 1984 میلادى ، 278 میلیون نفر بود که 52 درصد آن در سه کشور مذکور زندگى مى کردند. با توجه به رشد سریع جمعیت منطقه تخمین زده مى شود که در 25 یال آینده تعداد جمعیت خاورمیانه به دو برابر تعداد فعلى برسد.(36)


6

ج ـ موقعیت جغرافیایى

بـرخـلاف وضـعـیـت جـغرافیایى خاورمیانه که از آن یگانگى و همگونى خاصى برخوردار است مـوقـعـیـت جـغـرافـیـایـى آن نـاهـمـگـونـى و مـتـشـکـل از مـنـاطـق فـرعـى مـتـعـددى اسـت . حـداقـل چـهـار مـنـطـقـه فـرعـى در خـاورمـیـانـه وجـود دارد کـه شـمـال کـشـورهـاى حـوزه دریـاى سـرخ ، شـمـال آفـریـقـا، هلال خصیب (37) (هلال بارْوَرْ) و خلیج فارس است .

مرزهاى جغرافیاى خاورمیانه براساس تقسیم بندى مزبور عبارت است از:

1 ـ مرزهاى شمالى :در مرزهاى شمالى خاورمیانه ، کشورهاى ایران و ترکیه قرار دارند. این دو کشور با جمهوریهاى مسلمان نشین و تارزه استقلال یافته آسیایى مرکزى ، مرز مشترک دارند.

2 ـ مرزهاى شرقى : در مرزهاى شرقى دو کشور پاکستان و افغانستان قراردارد البته در مورد اینکه آیا این دو کشور جزو کشورهاى خاورمیانه محسوب مى شوند؟،اختلاف نظر وجود دارد.

3 ـ مـرزهـاى جـنـوبـى : مـرزهـاى جـنـوبـى مـنـطـقـه خـاورمـیـانـه ، شامل کشورهاى حوزه خلیج فارس ، عمان ، یمن و عربستان سعودى است .

4 ـ مـرزهـاى غـربى : مرزهاى غربى خاورمیانه را کش

ورهاى ساحلى دریاى مدیترانه و در کشور مصر و لیبى تشکیل مى دهد.(38)تمامى کشورهایى که در خارج مرزهاى خاورمیانه واقع شده است جزوه خاور نزدیک محسوب مى شوند.

کشورهاى خاورمیانه (39)

الف ـ تعداد کشورها

دومین گام در مطالعه جغرافیایى هر منطقه ، تعیین و شناسایى کشورهایى است که در محدوده آن قـرار مى کیرد. همان طور که در مورد تعیین حدود جغرافیایى منطقه خاورمیانه اختلاف وجود دارد، در مـورد تعداد کشورهایى که در این منطقه قرار دارد نیز اختلاف است . برخى از جغرافى دانان ، کـشـورهـاى شـمال و شرق آفریقا مانند الجزایر و سودان را نیز جزو کشورهاى خاورمیانه به حساب آورده اند؛ عده اى دیگر کشورهاى مانند پاکستان و افغانستان را از کشورهاى خاورمیانه مى دانـنـد. بـا ایـن وجـود مـى تـوان گـفـت : تـعـرف ثـابـتـى از ایـن مـنـطـقـه وجـود نـدارد و بطور مـعـمـول ، کـشـورهـاى تـرکـیـه ، ایـران ، کـشـورهـاى عـربـى شـرق سـوئز و اسرائیل ، همراه با مصر و لیبى در این منطقه جاى دارد. سودان و قبرس نیز گاهى و الجزایر و مراکش و تونس هم بندرت جزو کشورهاى خاورمیانه محسوب مى شوند.(40)

دولت انـگـلسـتـان در نـوشته هاى خود، هفده کشور را تحت نام خاورمیانه گنجانده است . ایران ، عـراق ، عـربستان سعودى ، مصر، اسرائیل ، لبنان ، اردن ، لیبى ، شیخ ‌نشینهاى خلیج فارس ،یمن ، اتیوپى ، سومالى ، سودان ، مالت و قبرس .(41)

بـه هر حال ، برخى از محققان ، کشورهاى خاورمیانه را از نظر سیاسى و فرهنگى به دو قسمت جداگانه تقسیم کرده اند:

الف ـ کـمربند شمالى :شامل کشورهایى است که با شوروى (سابق) مرز مشترک دارد و از نژاد عرب نیستند مانند ایران ، ترکیه و افغانستان .

ب ـ سـرزمـیـنـهـاى عـرب نـشـیـن :شـامـل مـنـطـقـه هـلال خـصـیـب و کـشـورهـاى حـوزه خلیج فارس ، مـثـل اردن ، فـلسـطـیـن ، لبنان ، سوریه ، عربستان ، عراق ، کویت ، بحرین قطر، امارات متحده عربى ، عمان و یمن .(42)

ج ـ کشورهاى خاورمیانه و نظام جهانى

کـشـورهـاى خـاورمـیـانـه بـه جـهـان سـوم تـعـلق دارد. ایـن کـشـورهـا هـنـوز مـراحـل اولیـه صـنعتى شدن را طى مى کند و بشدّت وابسته به صادرات مواد خام و واردات مواد غـذایـى ، کـالاهـاى مـصـرفـى ، تـجـهـیـزات و تکنولوژى مى باشد. بطور تقریبى در همه این کـشـورهـانـابـرابـریـهـاى داخـلى و اجـتـمـاعـى مـشـاهـده مـى شـود و فـقـط ایـران اسـلامـى در حـال اسـتـثـنـا شـدن از ایـن قـاعـده شوم است . صادر کنندگان پر در آمد نفت در شمار غنى ترین کشورهاى جهان محسوب مى شوند؛ امّا متاءسفانه على رغم این ثروت سرشار خدادادى ، از رشد و تـوسـعـه اقـتـصـادى بـرخـوردار نـبوده ، از نظر سیاسى وابسته به قدرتهاى بزرگ جهانى هستند.(43)

د ـ بافت جمعیت در کشورهاى خاورمیانه

خـاورمیانه از نظر بافت جمعیتى ، داراى ویژگیهاى خاصى است ، بگونه اى که در این منطقه ، شـش نـژاد مـخـتلف در کنار یکدیگر زندگى مى کنند و سه مذهب متفاوت در آن (44) وجود دارد.(45)


7

زندگى اجتماعى در خاورمیانه بسیار متنوع است ، در حالى که برخى از اجتماعات شهرى بسیار گسترش یافته و اقشار وسیعى از مردم با مظاهر و جلوه هاى تمدن امروزى آشنا شده و به آنها خـو گـرفـتـه انـد، جـمـعى نیز زندگیشان را از طریق شکار مى گذارنند، و در حالى که عده اى دیگر، به شیوه کوچ نشینى و بیابانگردى زندگى مى کنند.(46)

در مجموع ، فاصله سطح زندگى بین روستا و شهر بسیار زیاد است و همین امر موجبات مهاجرت روسـتـائیـان بـه شـهـرهـا را فـراهـم مـى کـنـد. پدیده مهاجرت از روستا به شهر که در نتیجه سـیـاسـتـهـاى تـوسـعـه صـنـعتى در شهرها به وجود آمده ، در برخى از کشورهابه صورت یک مـشـکـل اسـاسى بروز کرده است . در این کشورها، ضمن نابودى کشاورزى ، شهرهاى بزرگ با مساءله انفجار جمعیت روبه رو شده است .(47)

ابعاد اهمیّت خاورمیانه

الف ـ اهمیّت اساسى و حیاتى

خاورمیانه منبع بزرگترین ذخایر انرژى جهان است لوله هاى نفت خاورمیانه را مى توان شاهرگ حـیـات صـنـعـتـى و نـظامى دنیا دانست . غرب توسط خاورمیانه با تمدّن آشنا شده و بتوسط را خاورمیانه صعنتى شده است . امروز شما تمام هواپیماى نظامى و صنایع موشکى و کارخانه هاى مـخـتـلف صـنعتى غرب و شرق با نفت خاورمیانه کار مى کند، بطورى که مى توان گفت : بدون خاورمیانه ، غرب مرده است .

ب ـ اهمیت ترانزیتى و تجارتى

در طى چند قرن ، راههاى خشکى و دریایى ، منطقه خاورمیانه را به سایر نقاط دنیا پیوند دارد. ایـن بـخـش از جهان همواره به صورت یک منطقه ترانزیت و چهار راهى میان قاره هاى جهان قدیم بوده است .

در گـذشـتـه کـه هـنـوز کـانـال سـوئز حـفـر نـشـده بـود، راهـهـاى تـجـارتى خاورمیانه از اهمیت اسـتـراتـژیک برخوردار بود. یکى از راهها از اسکندریه شروع و پس از عبور از قاهره و منطقه سـوئز بـه کـناره دریاى سرخ مى رسید و از آن به بعد از طریق راه دریایى به اقیانوس هند ختم مى شد. پس از گشایش کانال سوئز در سال 1869، این جاده اهمیت خود را از دست داد و از آن پس مورد استفاده تجارت بین المللى قرار مى گیرد.(48)

افـتـتـاح کانال سوئز موجب اتصال اقیانوس اطلس به اقیانوس هند از طریق دریاى مدیترانه و دریـاى سـرخ شـد. پس از این خاورمیانه از نظر قدرتهاى دریایى بویژه انگلستان داراى اهمیت اسـتـراتـژیـک شـد وسـیـادت و سـلطـه بـر جـهـان مـنـوط بـه تـسـلط بـر ایـن مـنـطـقـه بـویـژه کانال سوئز بود.

اهمیت استراتژیک و نظامى

اهـمـیـت اسـتـراتـژیـک و نـظـامى خاورمیانه تا قبل از فروپاشى اتحاد جماهیر شوروى (سابق) بـسـیـار زیاد بود. دریاى مدیترانه و بحر احمر و خلیج فارس کانون رقابت دو قدرت برتر جـهـان در اواسـط قـرن بـیـسـتم بود. منطقه خاورمیانه در دوران تسلط انگلستان بر جهان که تا سـال 1971 ادامه داشت ، از مهمترین مناطق تحت سلطه آن کشور به شمار مى رفت . خارومیانه از نـظـر انـگـلستان تنها راه دسترسى به هندوستان بود که مى توانست توسط رقیبان اروپایى مورد استفاده قرار گیرد.(49)

قـدرتـهـاى بـرتـر جـهـان مـانـنـد انگلستان و امریکا، پس از ظهور انقلاب کمونیستى در سرزمین روسـیـه هـمـواره در صـدد بـودنـد تـا از توسعه و گسترش این انقلاب ضد سرمایه دارى به سایر نقاط جهان جلوگیرى کنند. این کشور ما پس از اینکه پیمان آتلانتیک شمالى (ناتو) را در اروپـا تـشکیل دادند، سعى کردند در خاورمیانه و خاوردور نیز چنین پیمانهایى جهت جلوگیرى از نـفـوذ شـوروى (سـابـق) بـه وجـود بـیـاورنـد. پـیـمـان بـغـداد کـه بـعـدهـا تـبـدیـل بـه پـیـمـان (نـستو) شد، از پیمانهایى بود که به منظور جلوگیرى از دست اندازى شوروى (سابق) به نقاط مرکزى خاورمیانه منعقد شده بود.(50)


8

اهمیّت خلیج فارس

خـلیـج فـارس و کـشـورهـاى حـاشـیه آن ، همواره در طول تاریخ از اهمیت بسیارزیادى برخوردار بوده است . امروزه نیز این منطقه یکى از مهمترین مناطق استراتژیکى جهان به شمار مى رود.

خـلیـج فـارس ، در دوران اسـتـعـمـار، اهـمـیـت یـافـت ، جـرا کـه ایـن مـنـطـقـه در واقـع ، سـرپـل دسـتـیـابى به هندوستان به شمار مى رفت . استعمار انگلیس مجبور بود تا به منظور حفظ هندوستان ، خلیج فارس را نیز در دست داشته باشد. به همین خاطر، این منطقه و کشورهاین حاشیه آن از جمله ایران ، مدت 150 سال عرصه تاخت و تاز نیروهاى انگلیس بود.

بـا فوران اولین چاه نفت در سال 1908 در مسجد سلیمان ، توجه جهانیان به این منطقه بیشتر شد. وقتى که عملیات اکتشاف و حفارى در کشورهاى منطقه خلیج فارس ،یکى پس از دیگرى به نـفـت رسـیـد، ایـن مـنـطـقـه بـه صـورت کـانـون تـوجـه قـدرتـهـاى جـهـانـى درآمـد، در طـول نـیـم قرن گذشته منطقه خلیج فارس هیچ گاه از سلطه نفوذ یا رقابت قدرتهاى بزرگ مصون نبوده است .(51)

جغرافیاى طبیعى خلیج فارس

الف ـ محدوده جغرافیایى

خلیج فارس از ریزشگاه رود اروند تا شبه جزیره مُسْنَدُمْ در کشور عمان ، امتداد دارد و از طریق تـنـگـه هـرمـز بـا دریـاى عـمـان و اقـیـانـوس هـنـد مـرتـبـط اسـت . طـول خـلیـج فـارس از دهـانـه ارونـد رود تـا سـاحل کشور عمان حدود هشصد کیلومتر است . عرض خـلیـج فـارس را نـیـز دویست تا سیصد کیلومتر بیان کرده اند که در تنگه هرمز به 155 الى 95 کیلومتر مى رسد.(52)

مـسـاحت آبهاى خلیج فارس 850/232 کیلومتر مربع است که هر ساله 56 مترمربع از این مقدار کـاسـتـه مـى شود. این کوچک شدن سطح خلیج فارس ، بر اثر تحولات زمین شناسى وریزش رسـوبـات رودخـانـه اى است . عمق خلیج فارس نیز بسیار کم است ، بطورى که عمق متوسط آن 35 مـتـر و در تـنـگـه هـرمز به 144 متر مى رسد. (53)قابل توجه است که آبهاى عـمـیق خلیج فارس در مجاورت سواحل ایران ، بویژه در نیمه شرقى آن ، یعنى به سمت تنگه هـرمـز، قـرار دارد، امـّا در داخـل تـنـگـه هـرمـز، قـسـمـتـهـاى عـمـیـق در نـزدیـکـى سواحل عمان قرار دارد.(54)

ب ـ موقعیت جغرافیایى

تـمـامـى سـواحـل شـمـالى خـلیـج فـارس مـتـعـلق بـه ایـران بـوده و طـول آن ، از دهـانـه ارونـد رود تا بندرعباس و تنگه هرمز، 1259 کیلومتر است . علاوه بر آن ، کـشـور ایـران در دریـاى عـمـان از بـنـدرعـبـاس تـا(تـا خـلیـج گـواتـر) صاحب 784 کیلومتر ساحل است .(55)

کـشـور عـراق در مـنـتـهـى الیـه شـمـالى خـلیـج فـارس قـرار دارد. سـاحـل عـراق در خـلیـج فـارس انـدک اسـت و بـه خـاطـر عـمـق کـم قابل استفاده براى نفتکشها نیست . حدّ جنوبى آن را بخشى از خاک کشور عمان در تنگه هرمز به نـام (رَاْسِ الْمـُسـْنـَدْ)،کـشـور امـارات مـتـحـده عـربى ، قطر، بحرین و بخشى از خاک عربستان تـشـکـیـل مـى دهـد. از ایـن مـیـان ، امـارات مـتـحـده عـربـى هـشـتـصد کیلومتر و قطر 563 کیلومتر از سـواحـل جـنـوبـى را بـه خود اختصاص داده اند. حدّ شرقى خلیج فارس به تنگه هرمز ختم مى شـود و حـد غـربـى آن را کـشـورهـاى کـویـت و عـربـسـتـان تـشـکـیـل مـى دهـد. سـاحـل کـویـت بـا خـلیـج فـارس حـدود شـصـت کـیـلومـتـر اسـت کـه بـا احتساب سـواحـل جـزایرش به 499 کیلو متر مى رسد. عربستان نیز در حدود چهار صد کیلومتر مرز آبى با خلیج فارس دارد.(56)

ج ـ وضعیت آب و هوایى

منطقه خلیج فارس از مناطق بد آب وهواى به شمار مى رود. درصد رطوبت در آن بسیار بالاست ؛ بطورى که در بوشهر به حدود84 درصد و در بحرین به حدود هشتاد درصد مى رسد. درجه حـرارت هـوا نـیـز بـسـیـار بـالاسـت ، بـگـونـه اى کـه تـحـمـل آن در فـصـل گـرمـا بـسـیـار مـشـکـل اسـت . شـدّت گـرمـا در فصل تابستان بحدى است که درجه حرارت آب در ماههاى تیر و مرداد به 36 درجه مى رسد. در واقـع بـایـد گـفـت کـه در ایـن مـنـطـقـه دو فـصـل بـیـشـتـر وجـود نـدارد، یـکـى فـصـل سـرمـا کـه خـیـلى کـوتـاه مـدت اسـت و دیـگـرى فـصـل گـرمـا کـه حـدود نـه مـاه از سال را دربرمى گیرد.(57)


9

کشورهاى حوزه خلیج فارس

منطقه خلیج فارس از جمله مناطقى است که کشورهاى زیادى در خود جاى داده است . کشورهایى که در ایـن مـنـطـقـه اسـتـراتـژیـک قـرار گـرفته ، عبارت است از: ایران ، عراق ، کویت ، عربستان سـعـودى ، بحرین ، قطر، امارات متحده عربى (ابوظبى ، دوبى ، شارجه ، عجمان ، ام القوین ، راس الخـیـمه فجیره) و سلطان نشین عمان .(58)باید توجه داشت که خاک اصلى کشور عـمـان در سـواحـل دریـاى عـمـان و دریـاى عـرب قرار دارد، ولى به علت آنکه باریکه اى از این سـرزمـیـن در ساحل جنوبى تنگه هرمز قرار گرفته است ، این کشور را هم جزو کشورهاى خلیج فـارس مـورد بـحـث و بـررسـى قرار مى دهند. در ضمن امیرنشین فجیره نیز در کنار دریاى عمان واقع شده است .(59)

گفتنى است که کشور عراق اگر چه یکى از کشورهاى حوزه خلیج فارس محسوب مى شود، لیکن از سـواحـل کـمـى در خـلیـج فـارس بـرخـوردار اسـت . عـراقیها همواره خواهان مشارکت بیشترى در مـسـائل مـربـوط بـه مـنـطـقـه خـلیـج فـارس بـوده انـد از هـمـیـن رو، یـکـى از دلایل تجاوز عراق به کویت را مى توان در همین راستا ارزیابى کرد.(60)

اینک نگاهى خواهیم داشت به کشورهاى حوزه خلیج فارس .

الف ـ امارات متحده عربى

سـرزمـیـن امـارات مـتـحـده عـربـى مـنطقه اى خشک است که در شرق شبه جزیره عربستان و جنوب شـرقـى خـلیـج فارس واقع شده است . از شرق به کشور عمان و از جنوب با عربستان هم مرز اسـت . ایـن کـشور از هفت امیرنشین تشکیل شده است که از غرب به شرق عبارت است از: ابوظبى ، دوبى ، شارجه ، عجمان ، ام القوین ، راءس الخیمه و فجیره .(61)وسعت این سرزمین در حدود 700/77 کیلومتر مربع است .(62)

بـه ایـن کـشـور در سـال 1971 مـیـلادى بـه اسـتـقـلال دسـت یـافـت و قبل از کسب استقلال بر اساس یک رشته موافقتنامه هاى ویژه ، تحت الحمایه انگلستان بود. این مـوافـقـتـنـامـه هـا در اوایـل قـرن نـوزدهـم بـا هـدف مـبـارزه با دزدان دریایى منعقد شده بود. به دنـبـال تصمیم انگلستان در سال 1968میلادى مبنى بر لغو موافقتنامه ها و خروج نظامى خود از خـلیـج فـارس تـا سال 1971، نه امیرنشین یعنى امارات متحده عربى و بحرین و قطر تصمیم گـرفـتند فدراسیونى تشکیل دهند، لیکن تنها هفت امیرنشین متحد شدند و فدراسیون امارات متحده عـربـى را بـنـیـاد نـهـادنـد دو کـشـور بـحـریـن و قـطـر نـیـز جـداگـانـه اعـلام استقلال کردند.(63)

ب ـ قطر

کشور قطر شبه جزیره اى است که در ساحل جنوبى خلیج فارس قرار گرفته است . از جنوب به خاک عربستان و از سه طرف دیگر به آبهاى خلیج فارس محدود است . نزدیکترین همسایه دریـایـى آن ، کـشـور بـحـریـن اسـت . مـسـاحـت قـطـر در حـدود 400/11 کـیـلومـتـر مـربـع اسـت .(64)جمعیت این کشور طبق آمار سال 1986 میلادى حدود 301000نفر اعلام شده است ؛که از ایـن تـعـداد تـنـهـا 65 هـزار نـفـر بـومـى هـسـتـنـد از نـظـر مذهبى 95 درصد مردم قطر مسلمان هـسـتـنـد.(65) پـایـتـخـت آن شهر دوحه است که هشتاد درصد جمعیت را در خود جاى داده است .(66)

در اواخـر قـرن هـیـجـدهـم ، وهـابیها قطر را تصرف کرده و حاکم آنجارا دست نشانده خود کردند. بـعـدهـا ایـن کـشـور مـدتـى تـحـت حـکـومت عثمانى و سپس تحت سیطره حکومت ایران بود. با ورود انگلستان به منطقه خلیج فارس ، قطر نیز مانند سایر کشورهاى حوزه خلیج فارس تحت حمایت آن کـشـور قرار گرفت تا اینکه در سال 1971 میلادى با خروج انگلستان از منطقه ، این کشور به استقلال دست یافت .(67)

ج ـ بحرین

بـحرین مجمع الجزایرى است در میان آبهاى جنوب خلیج فارس که در شرق آن قطر و در مغرب آن کـشـور عـربـسـتـان قـرار دارد. ایـن کـشـور از سـى وسـه جـزیـره بـزرگ و کـوچـک تـشـکـیـل شـده اسـت کـه بـزرگـتـریـن ایـن جـزایـر(مـنامه) نام دارد. مساحت این سرزمین در حدود 678کـیـلومـتـر مـربـع است که پوشیده از زمینهاى شنى و سنگى است و ارتفاع مهمى در آن وجود ندارد.(68)


10

جمعیت این کشور در سال 1986میلادى در حدود 422000 نفر برآورد شده است . از این جمعیت 85 درصد مسلمان ، 3/7 درصد مسیحى و 7/7 پیرو مذهبهاى دیگر هستند.(69)

در بین کشورهاى حوزه خلیج فارس ، بحرین از موقعیت استراتژیکى ویژه اى برخوردار است . ایـن کـشـور از نـظـر جـغـرافـیـایـى در دهـانـه خـلیـج سـالوا، در حـد فـاصـل دو کـشـور عـربـسـتـان و قـطـر واقـع شـده اسـت . یـک پـل ارتـبـاطـى بـیـسـت و پـنـج کـیـلومترى که بر روى دریا نصب شده است ، دو کشور بحرین و عربستان را به هم وصل مى کند.(70)

بـحـریـن کـشورى است داراى سابقه تاریخى ، بطورى که قدمت آن به پیش از ظهور اسلام مى رسد. قبل از اسلام ، بحرین که در واقع به همه سرزمینهاى جنوبى خلیج فارس از بصره تا عـمـان اطـلاق مـى شـد، تـحـت سـیـطـره حـکـومـت ایـران بـود. ایـن کـشـور در زمـان رسـول گـرامـى اسـلام (ص) بـه تصرف حکومت اسلامى درآمد. پس از آن ، هزار چندگاهى تحت حـاکـمـیـت و نـفوذ یکى از قدرتهاى درمى آمد. در زمان صفویه بحرین جزیى از ایران بود و تا اواخـر قـاجـار، حاکم بحرین به ایران خراج مى پرداخت . حضور استعمارگران در خلیج فارس مـوجـب جـدا شـدن بـحـریـن از ایـران شـد ایـن کـشـور سـرانـجـام در سال 1971 م به استقلال دست یافت .(71)

د ـ کویت

کـشـور کویت میان کشورهاى عراق و عربستان واقع است و خلیج فارس در شرق این کشور قرار گـرفـتـه اسـت . مـسـاحت کویت در حدود818/17 کیلومتر مربع است و از نظر طبیعى کشورى است هموار و جلگه اى که کوه و رود مهمى در آن وجود ندارد. جمعیت کویت بیش از 8/1 میلیون نفر است کـه از ایـن تـعـداد 85 درصـد مسلمان و بقیه مسیحى ، هندو و ... هستند. نیمى از مردم این کشور در بندر کویت ، پایتخت این کشور زندگى مى کنند.(72)

در نـزدیـک کـرانـه هـاى کـویـت جـزایـر فـراوانـى وجـود دارد کـه وسـیـعـترین آن بوبیان است . طول این جزیره 24 و عرض آن حدود 12میل و غیر مسکونى مى باشد. بین جزیره بوبیان و خاک عـراق یـا بـاریـکـه دریـایـى بـه نـام (خـور عـبـدالله) وجـود دارد کـه قابل کشتیرانى است .(73)

از تـاریـخ قـدیـم کـویـت اطـلاعـى در دست نیست پس از ظهور اسلام این کشور تحت سیطره حکومت اسـلامـى در آمـد. در قـرن شـانـزدهـم مـیـلادى پـرتـغـالیـهـا بـه سـواحـل کـویـت دسـتـرسـى پـیـدا کردند و پس از آنان ،انگلستان طى پیمانى این کشور را تحت قـیـمـویـت خـود در آورد.(74)سـرانـجـام ایـن کـشـور در سـال 1961 مـیـلادى بـه عـضـویـت سـازمـان مـلل پـذیـرفـتـه شـد و بـه اسـتقلال رسید هنوز چند روزى از استقلال این کشور نگذشته بود که دولت عراق بطور رسمى اعـلام کـرد کـه کـویـت جـزو عـراق بـوده و از توابع استان بصره است . کویت به سازمان متحد شـکـایـت کـرد، ولى سـرانـجـام مـجـبـور شـد بـا پـرداخـت بـیـش از شـش مـیـلیـارد ریال به عراق ، آن کشور را راضى کند تا استقلال آن را به رسمیت بشناسد.(75)

ه‍ـ عمان

کـشـور عـمـان درشـرق شـبـه جـزیـره عـربـسـتـان قـرار دارد کـه از جـنـوب غـربى به یمن ، از شـمال شرقى و شرق به دریاى عمان و اقیانوس هند و از جنوب شرقى به اقیانوس هند محدود مـى شـود. تـکـیـه اى از خـاک عمان به شکل شبه جزیره در دهانه تنگه هرمز قرار دارد که شبه جـزیـره (مسندام) نامیده مى شود. مساحت این کشور در حدود سیصد هزار کیلومتر مربع و جمعیت آن حدود دو میلیون نفر است . پایتخت عمان ، بندر مسقط و شهرهاى مهم آن مطلاح و سلاله است . یکى از ایـالتـهـاى مـهـم ایـن کـشـور(ظـفـار) اسـت . ایـن ایـالت از سـال 1965 مـیلادى با نیروهاى دولتى درگیرى مسلحانه داشته است و جبهه آزادیبخش ظفار که داراى مرام مارکسیتى است ، رهبرى این عملیات را به عهده داشته است .(76)

ایـن کـشـور نـیـز هـمـچـون بـحـریـن داراى سابقه تاریخى بسیار طولانى مى باشد. برخى از تـاریـخ نـویـسـان قـدمـت عمان را به هزاره دوم قبل از میلاد مسیح (ع)مى رسانند. عمان و مسقط در 536 قـبـل از مـیـلاد تـوسـط سـپـاهـیـان کـوروش ‍ هـخـامـنـشـى تـصـرف شـد. پـس از آن ، تـمـام سـواحـل و جـزایـر خـلیـج فارس به ایران تعلق گرفت و تا ظهور اسلام این تسلط کم و بیش ادامـه داشـت پس از ظهور اسلام ، فرقه (اباضیه) از گروه خوارج به این منطقه آمده ، و آنجا را پایگاه خود قرار دادند. و هنوز هم حکومت عمان را دردست دارند.(77)


11

عـمـان پـس از نفوذ و سلطه استعمار در این منطقه ، ابتدا در دست پرتغالیها و پس تحت سیطره انـگـلسـتـان درآمد. با کشف نفت در این کشور در سال 1964 بر اهمیت آن افزوده شد، ولى پس از مدتى معلوم شد که ذخایر نفتى آن بسیار اندک بوده و بزودى پایان خواهد پذیرفت .

و ـ عربستان

کـشـور عـربستان در حد فاصل بین دو آبراه استراتژیک خلیج فارس و دریاى سرخ واقع شده است . مساحت این کشور در حدود 000/24/2 کیلومتر مربع است که حدود23 شبه جزیره عربستان را در بـرگـرفـتـه اسـت . همسایه هاى شمالى این کشور عبارت است از: کویت ، عراق و اردن این کـشـور هـمـچـنـیـن در جـنـوب بـا یـمـن مـتـحـد و در شـرق بـا عـمـان و در شـمـال شـرقـى بـا بـحـریـن ،(78)قـطـر و امـارات مـتـحـده عـربـى همسایه است (79)جـمعیت عربستان بیش از 6/13 میلیون نفر است . حدود چهار هزار قبیله در این کشور وجود دارد که هر یک به نوعى وابسته به دربار سعودى هستند.

کـشـور عـربـسـتـان از نـظـر جـغـرافـیـایـى و اقـتـصـادى مـوقـعـیـت ویـژه اى دارد. بـه هـمـیـن دلیـل ایـن کـشـور، براى قدرتهاى بزرگ جهانى از اهمیت خاصى برخوردار است . واکنش شدید آمـریـکـا در مـقـابل اشغال کویت توسط عراق در سال 1990 (1369) ه‍ ش بیانگر اهمیّت منطقه خلیج فارس بخصوص سرزمین عربستان نزد قدرتهاى استکبارى است .

از نـظـر تـاریـخـى ، خـاک کـشـور فعلى عربستان در زمانهاى پیش از ظهور اسم ، همواره بین ، قبایل مختلف تقسیم شده بود و هیچ گونه قدرت واحدى در آن حکومت نداشت . پس از ظهور اسلام عربستان از یک حکومت مرکزى برخوردار گردید.(80)

پـرتـغـالیـهـا در اوایـل قـرن شـانزدهم قصد حمله به مکّه را داشتند که عملى نشد. در همان قرن خـلفـاى عـثـمـانـى بـراى دفـع خطر مسیحیان متوجه عربستان شدند و بتدریج این سرزمین تحت حـکـومـت عـثـمـانیان درآمد. در قرن هجدهم میلادى شخصى به نام (ابن عبدالوهاب) با حاکم شهر (درعیه) به نام محمد بن سعود متحد شد و مذهب وهابیت که ابن عبدالوهاب بنیانگذار و مروّج آن بـود، بـتـدریـج گـسـتـرش یـافـت و وهـابـیـان سـرانـجـام مـکـّه را بـه تـصـرف درآوردنـد. آل سـعـود تـحـت رهـبـرى عـبـدالعـزیـزبـن سعود در مخالفت با سیطره امپراتورى عثمانى ، قدر بـرافـراشـتـنـد و در سال 1903 میلادى عثمانیها را از ناحیه (الحساء) بیرون راندند و اساس حـکـومـت سـعـودى را بـنـیـان نـهـادنـد.(81)پـس از پـایـان جـنـگ جـهـانـى اول و فـروپـاشـى امـپـراتـورى عـثـمـانـى ، سـرانـجـام در سال 1932 کشور عربستان سعودى به استقلال دست یافت .

تـنـهـا چـهـار سـال پـس از اسـتـقـلال عـربـسـتـان یـعـنـى در سـال 1936م ، در ایـن کـشـور و در نزدیکى سواحل خلیج فارس ‍ نفت کشف شد. امروزه این کشور بیشترین ذخایر نفت جهان را داراست و بزرگترین صادر کننده نفت جهان است .(82)

ز ـ عراق

عـراق کـشـورى اسـت بـا مـسـاحـت 446/438 کـیلومتر مربع و جمعیتى بیش از هفده میلیون نفر که کـشـورهـاى ایـران در شـرق ، تـرکـیه در شمال ، سوریه و اردن در غرب و عربستان سعودى و کـویـت در جـنـوب در هـمـسـایـگـى آن قـرار دارنـد این کشور در حدود 58 کیلومتر با خلیج فارس سـاحل دارد. سه بندر معروف این کشور در خلیج فارس و دهانه اروند رود عبارت از: بصره ، ام القصر و فاو .(83)

سـرزمـین عراق در سال 1535 میلادى پس از اینکه سپاهیان عثمانى قواى ایرانى را شکست دادند، بـه تـصـرف آن امـپـراتـورى درآمـد و تـا پـایـان جـنـگ جـهـانـى اول ، بـجـز سـالهاى (1625 ـ 1638) که در تصرف ایران بود، جزیى از عثمانى محسوب مى شـد. پـس از فـروپـاشـى امـپـراتـورى عـثـمـانـى و تـجـزیـه آن بـه دسـت دولتـهـاى مـتـفـق در سـال 1920 تـحـت قـیـمـومـیـت انـگـلسـتـان قـرار گـرفـت . دوازده سـال بـعـد یـعـنـى در سـال 1932 مـیـلادى قیمومیت انگلستان پایان یافت و عراق بطور رسمى مـسـتـقـل شـد. تـا آغـاز جـنـگ جـهـانـى دوم ، عـراق اگـرچـه ظـاهـر مـتـقـل بـود ولى در واقـع تـحـت نـفـوذ انـگـلسـتـان قـرار داشـت . در سـال 1941 رشـیـدعـالى گیلانى طى یک کوتا، زمام قدرت را در عراق به دست گرفت ، ولى نـتـواسـت در مـقـابـل هـجـوم سـربـازان انـگـلسـى مـقـاومـت کـنـد. سـرانـجـام ، هـفـده سـال بـعـد یـعـنـى در سـال 1958رژیـم سـلطـنـتـى عـراق بـه دنـبـال کـودتـاى عـبـدالکـریـم قـاسـم مـنـقـرض و رژیـم جـمـهـورى اعـلام شـد. چـنـد سـال بـعـد حـزب بـعـث عـراق بر علیه قاسم کودتا کرد و زمام قدرت را در این کشور به دست گرفت .(84)


12

ح ـ جمهورى اسلامى ایران

کـشـور جـمـهـورى اسـلامـى ایـران با وسعتى معادل 195/648/1 کیلومتر مربع و جمعتى بیش از پـنـجـاه مـیـلیـون نـفـر قـدرتـمـنـدترى کشور منطقه خلیج فارس محسوب مى شود. این کشور از گـذشـتـه هـاى دور بـه خـاطـر مـوقـعـیت ویژه جغرافیایى ، همواره مورد توجه قدرتهاى بزرگ جهانى بوده است .(85)

نـام خـلیـج فـارس از نام ایران اقتباس شده است و سراسر بخش شمالى خلیج فارس و دریاى عمان را سواحل ایران تشکیل مى دهد. جزیره هاى متعددى در خلیج فارس به ایران تعلق دارد که برخى از آنها که از اهمیت بیشترى برخوردار است عبارتند از: قشم ، کیش ، دوان ، لارک ، هرمز ، هنگام ، تنب بزرگ و کوچک و ابوموسى .(86)

ایـران داراى سـرزمین کوهستانى و در عین حال بیابانهایى وسیع است . از این رو، این کشور به مـنـاطـق جـدا از هـم تـبـدیـل شده است ، بطورى که در هر منطقه ، مردمى با فرهنگ و زبان متفاوت زندگى مى کنند. ایران در بین کشورهاى حوزه خلیج فارس بیشترین تنوع ، زبانى و قومى را دارد و در عـیـن حـال ، بـه دلیـل عـقـایـد عمیق اسلامى و پیشینه تاریخى طولارنى ، همه این اقدام مـخـتـلف هـرگـز بـا یـکـدیـگـر احـسـاسـى بـیـگـانـگى نکرده و همواره خود را مسلمان و ایران مى دانند.(87)عامل مهم دیگرى که مردم ایران را به هم پیوند داده است ، دین مبین اسلام است . این امر بویژه پس از انقلاب نمود بیشترى یافته است .

وسعت زیاد، جمعیت فراوان ، امکانات و ذخایر طبیعى خداداد و موقعیت جغرافیایى منحصر به فرد در کـنـار وجـود یـک حکومت اسلامى قدرتمند، ویژگى خاصى به ایران داده است ، به طورى که کشورهاى حوزه خلیج فارس نیز منطقه خاورمیانه نمى توانند در معادلات سیاسى اقتصادى خود آن را بـه حـسـاب نـیـاورنـد. جـمـهـورى اسـلامـى ایـران در طـول هـشـت سـال جنگ تحمیلى عراق علیه خود، توانایهایى مادى و معنوى خود را به همه جهانیان نـشـان داد و ثـابـت کـرد کـه در مـنـطـقـه خـلیـج فـارس هـمـواره حـرف اول را خواهد زد.


13

موقعیت اقتصادى خلیج فارس

اهمیّت اقتصادى

خـلیـج فـارس در طـول قـرون اخـیـر، از نـظـر اسـتـراتـژیـکـى و مـسـائل مـنـطـقـه اى و بـیـن المـللى از اهـمـیـّت ویـژه اى بـرخوردار شده و بیشترین اهمیّت آن به مسائل اقتصادى اقتصادى برمى گردد.

وجود منابع عظیم نفت و گاز در خلیج فارس و کشورهاى همجوار آن ، علّت واقعى اهمیّت اقتصادى ایـن مـنـطـقه مى باشد. کشورهاى عربى جنوب خلیج فارس به تنهایى بیش از نیمى از ذخایر نفت شناخته شده جهان را دار مى باشند و ده درصد دیگر در امتداد کشور ایران وجود دارد.

مـوقـعـیـّت تـجارى مناسب این منطقه ، باعث اهمیّت آن به عنوان مرکز تجارى یا راه ارتباطى بین شرق و غرب شده است .

بـازار مـنـطـقـه خـلیـج فـارس ، هـمـچنان ارزش خود را به عنوان بازار فروش خدمات و کالاهاى مـثـرفـى و سـرمـایـه اى و یـا بـازار سـرمـایـه حـفـظ کـرده و نـقـش بـسـیـار حـسـّاسـى را در تـعـادل تراز پرداختهاى خارجى کشورهاى جهان (بخصوص کشورهاى صنعتى غرب و ژاپن به عهده دارد.

اهـمـیـّت دیـگـر خـلیـج فـارس به وجود منابع غنىّ معدنى و غذایى این منطقه و کشورهاى حاشیه خـلیـج فـارس مـربـوط مى شود. در این منطقه انواع و اقسام ماهیهاى خوراکى و تزئینى و همچنین منابع معدنى مانند آهن ، خاک سرخ ،گوگرد، سرب و ... فراوان یافت مى شود.

منابع نفتى

اهمیّت و ارزش اصلى خلیج فارس به خاطر وجود منابع سرشار نفت در این منطقه است ، که روز به روز بر اهمیّت این منطقه مى افزاید.

مـنابع نفتى سرشارى در کف خلیج فارس به علّت ادامه طبقات نفت خیز زاگرس به سمت جنوب وجود دارد که قسمت زیادى از آن در حال حاضر مورد بهره بردارى قرار گرفته است .

نفت حوزه خلیج فارس داراى مزیّتهاى زیر مى باشد:

الف ـ فـراوانـى مـنـابـع (88)(حـدود شـصـت و چـهـار درصـد کل ذخایر شناخته شده نفت جهان در کشورهاى حوزه خلیج فارس قرار دارد).(89)

ب ـ سهولت استخراج .

ج ـ هزینه پایین تولید.

د ـ مازاد ظرفیّت تولید.

ه‍ـ سهولت حمل و نقل .

و ـ تـوان بـالاى تـولیـد چـاهـهـا (اسـتـخـراج نـفـت از هـر حـلقـه چـاه نـفـت در حـوزه خلیج فارس حدود000/250تن در سال مى تواند باشد، در حالى که رقم تولید در مورد آمریکا فقط هزار تن در سال است) .(90)

ز ـ امکان کشف ذخایر جدید وسیع در این منطقه در مقایسه با سایر مناطق جهان .

مـنـابـع نـفـتى کشورهایى چون کویت ، ایران ، عراق ، عربستان سعودى ، قطر وابوظبى که از بـزرگـتـریـن تـولیـد کـنـنـدگـان نـفـت جـهـان مـى بـاشـنـد، در سواحل این خلیج قرار دارد.

ذخـایـر نـفـت فـلات قـارّه (91)خـلیـج فـارس درحدود شصت میلیارد بشکه است وامارات ، شـارجـه و دوبى تمام و قطر نصفى از تولیدات نفتى خود را از مناطق فلات قارّه به دست مى آورند.(92)

منابع گاز

کـشورهاى واقع درکرانه خلیج فارس علاوه بر تولید نفت ، مقدار زیادى گاز نیز تولید مى کنند که بیشتر آن به صورت (گاز همراه) (93)مى باشد.

گـاز طـبـیـعـى از منابع است که به علّت فراوانى ذخایر، براهمیّت خلیج فارس افزوده است . کـشـورهـاى خـلیـج فـارس ‍ در سـال 1985، 5/27 درصـد کـل ذخـایر جهانى گاز را دارا بوده و ایران با ذخیره فراوان ، در راءس کشورهاى خلیج فارس قرار دارد.(94)

مقدارى از گازهاى تولید شده براى تولید نیروى برق ، تصفیه مواد سوختى ، تصفیه آب ، تـولیـد کـود و تـزریـق مـجـدد داخـل مـخـازن و چـاهـهـاى نـفـت مـورد اسـتـفاده قرار مى گیرد، ولى حداقل 34کل گازهاى تولید شده بیهوده مى سوزد و از بین مى رود.

ذخـایـر گـاز طـبـیـعـى کـشـورهـاى حـوزه خـلیـج فـارس در سال 1987(95)

ایران عراق کویت قطرعربستان

744401205100014000/4135

تولید گاز طبیعى کشورهاى حوزه خلیج فارس 1986(96)

(میلیارد متر مکعب)

بحرین ایران عراق کویت عمان قطرعربستان امارات 1511771707021174336168

صنایع پتروشیمى

صـنـعـت پـتـروشـمـى ، امـروزه نـقش عمده اى در پیشرفت اقتصاد و توسعه صنایع ملتهاى جهان دارد.14 مـحـصـولات صـنـعـتـى در کـشـورهـاى پـیـشـرفـتـه از صـنـایع پتروشیمى به دست مى آید.(97)

آهـنـگ رشـد ایـن صـعـنـت نـسـبـت به صنایع دیگر بیشتر بوده ، بطورى که رشد آن در تولید کـالاهـاى مـصـرفـى مـانـنـد الیـاف مـصـنوعى ، پلاستیک و لاستیک مصنوعى در سالهاى اخیر بى سابقه است .


14

صـنـایـع پـتـروشـیـمـى در کـشورهاى خلیج فارس نیز از اهمیت زیادى برخوردار است . .بطور مـثال کارخانه اى براى تولید اوره و اسید سولفوریک در نزدیکى چاههاى نفت عربستان ایجاد شـده کـه به صورت اقتصادى به تولید مشغول بوده و سالانه 330000تن اوره ، صد هزار تن اسید سولفوریک در نزدیکى چاههاى نفت عربستان ایجاد شده که به صورت اقتصادى به تـولید مشغول بوده و سالانه 330000 تن اوره ، صدهزار تن اسید سولفوریک و بیست هزار تن ملانین تولید مى کند.(98)

مـجـتـمـع پـتـروشـیـمى (خلیج فارس) نیز با ظرفیّت روزانه یک هزار تن آمونیاک و هزار تن مـتـانـول از سـال 1985 در بـحـریـن شـروع بـه کـار کـرده است . این مجتمع متعلق به صنایع پـتـروشـیـمـى خـلیـج فـارس مـى بـاشـد که سال 1980 توسّط کشورهاى عربستان سعودى ، بحرین و کویت بطور مشترک در بحرین تشکیل شد.(99)

اوّلیـن کـارخـانـه کـود شـیـمـیـایـى بـراى تـولیـد آمـونـیـاک و سـولفـات در سـال 1966 بـا ظـرفیّت 550 تن در روز در کویت مورد بهره بردارى قرار گرفت وهم اکنون ظرفیّت تولید آن به 950 تن در روز افزایش یافته است .(100)

پس از انقلاب اسلامى و پایان جنگ ، صنایع پتروشیمى در ایران مورد توجه قرار گرفته و پـیـشـترفتهاى خوبى در راه تولید آن به دست آمده است . این صنایع بطور عمده در کناه خلیج فـارس مـانـنـد صـنـایـع پـتـروشـیـمـى آبـادان ، خـارک و شـیراز استقرار یافته است . صنایع پتروشیمى اراک نیز که یکى از بزرگترین مجتمع هاى پتروشیمى ایران مى باشد، بتازگى راه اندازى شده است .

مـجـتـمـع شیمیایى رازى (بندر امام خمینى ره) تولید کننده کودهاى شیمیایى ازُته ، فسفاته و گـوگـر بـوده و شـرکـت سهماى پتروشیمى ایران ـ نیپون به تولید مواد نرم کننده پلاستیک مشغول است . کارخانه پولیکا(کرج) تولید کننده لوله هاى خشک پى وى سى ، اتصالات لوله و تـرکـیـبـات نـرم مـورد نیاز کابل سازى و مجتمع پتروشیمى آبادان داراى خط تولاید پى وى سى و مجتمع شیراز داراى خط تولید کود شیمیاى ، کربنات و بى کربنات دوسود مى باشد.

تجارت

مـدارک مـربـوط به تاریخ دریانوردى در آبهاى جهان نشان مى دهد که خلیج فارس از زمانهاى قـدیـم مود توجه اقوام و ملّتهاى مختلف بوده ، همواره به عنوان یکى از با ارزشترین آبراههاى تجارتى جهان از آن استفاده شده است .

ایـن اهـمـیـت هـر چـنـد در طـول زمان متفاوت بوده ، ولى در واقع ، از محدوده معینى خارج نشده است . مـهـمـّتـرى اهمیت خلیج فارس موقعیت جغرافیایى خاص آن است که از نظر نظامى و تجارتى در طول تاریخ مورد توجه دولتها بوده است .

اهـمـیـت دیـگـر خـلیـج فـارس بـه ارزشـهاى اقتصادى آن برمى گردد. وجود منابع غنى معدنى و غذاییى در آبها و کشورهاى حاشیه آن به این منطقه اهمیّت بسیار بخشیده است .(101)

بـنـدرهـاى خـلیـج فـارس و دریـاى عـمـّان ، قـرنـهـاى مـتـمادى داراى اهمیّت و اعتبارى ویژه اى در بازرگانى دریایى و مبادلات تجارى دنیا قدیم بوده ، هم اکنون نیز بعضى از آنها، اهمیّت خود را حـفـظ کـرد و نقش مهمّى را در حمل و نقل دریایى خلیج فارس ایفا مى کنند. مجتمع بندرى شهید رجـایـى ایـران ، یـکـى از این بندرهاى مهم مى باشد. این مجتمع عظیم بندرى در بیست کیلومترى غـرب بندر عباس ، در دامنه کوههاى ( کشار) و (گچین) قرار گرفته است و از نظر موقعیّت دریایى در دهانه وردى خلیج فارس واقع شده است . از دیگر بندرهاى مهم ایران در منطقه خلیج فارس بندرهاى امام خمینى ، خارک ، آبادان ، خرمشهر، بوشهر و چاه بهار را مى توان نام برد.

بـنـدرهـاى مـهـم کـشورهاى دیگر خلیج فارس عبارت از: بصره ، ام اقصر و فاو(عراق) ، راشد، زایـد، مـجـتـمـع بـنـدرى راءس الخـیمه و جَبَل عَلى (امارات متحده عربى) ، دوحه ام سعید(قطر)، ظهران ، (عربسان سعودى) و کویت و میناء احمدى (کویت) .

افـزایـش قـیمت نفت از سال 1973 به بعد، قدرت مالى کشورهاى تولید کننده نفت را بالا برد کـه بـه دنـبـال آن ، غـربـیـهـا کـوشیدند، کشورهاى منطقه خلیج را به مصرف کنندگان خوبى براى کالاهاى ساخته شده کشورهاى صنعتى تبدیل کنند. از آن وقت بودکه منطقه خلیج فارس ، مـحـلّى مـنـاسب براى گردش دلارهاى نفتى و تجارت کالاهاى صنعتى و سرمایه اى شد. در بخش سرمایه گذارى صنعتى ، ایجاد کارخانه هاى مونتاژ که خود عاملى براى وابستگى به واردات بود به اجرا درآمد.


15

سـهـم شـاغـلیـن در تـجـارت نـسـبـت بـه کـل جـمـعـیـّت در بـعـضـى از کـشورهاى خلیج فارس در سـال 1980 بـدین شکل بوده است : امارات متحده عربى ، 21 درصد کویت 19 دصد و عربستان سعودى 16.5 درصد شاغلین در بخش تجارت فعالیت داشته اند.(102)

منابع غذایى

نـعـمـتـهـا و گـنـجـهـاى فراوانى در خلیج فارس نهفته است ؛ چنانچه بیش از 150 نوع ماهى در دل آبـهـاى مـنـطـقـه یـافـت مى شود که هر کدام ازز آنها طعم و لطافت خاص خود را دارد. آبزیان خلیج فارس از نظر زندگى و شرایط محیط، وضع خاصى دارند، زیرا آبزیان خلیج فارس بـه اسـتثناى یکى دو نوع از آنها وارد آب شیرین اروند رود، بهمن شیر و کارون مى شوند. همه در آب شـور زنـدگـى کـرده و در هـمـان جـا تـخـم ریـزى و تـولیـد مثل مى کند. آشنایى با شرایط محیط و زندگى ماهیها، کمک فراوانى به صید آنها به عنوان یک منبع تغذیه مى نماید.

بـراى صـید ماهیهایى ،از قبیل کفشک ، سنگسر، سبیتى ، شوریده ، هامور، سرخو، و غیره باید و مـسـائل صـیـد تـعـقـیـبى عمقى به کار برد، در حالى که با این وسیله صید، نمى توان ماهیهاى مهاجر سطحى مانند تون و ساردین را صید کرد.(103)

انواع گونا گونى از ماهیها در خلیج فارس وجود دارد. گونه هایى که ارزش تجارتى داشته ، شامل سرگروه زیر مى باشند:

1 ـ درجه یک شامل ماهیهاى زبیده ، حلوا سفید، قباد، شیرماهى و شانک .

2 ـ درجـه دوم شـامـل مـاهـیـهـاى سـنگسر، پیش ماهى ، هامور، سیکین ، کارفه ، طوطى ، حلوا سیاه ، شوریده ، خبور و کفشک .

3 ـ سورخو، خارو و وسبور.

البتّه حدود 146 نوع ماهى دیگر نیز در این منطقه یافت مى شود که تعداد آنها چندان زیاد نیست .

آبـهـاى اطـراف جـزیـره قـشـم ، یـکى از مراکز عمده صید ماهى بوده و در حدود هشتاد درصد ماهى ساردین صید شده در منطقه هرمزگان ، در نواحى اطراف جزیره قشم صید مى شود.

یـکـى دیـگـر از مـحـصـولات غـذایى پر ارزش خلیج فارس (میگو) است . این حیوان سرشار از پروتین ، فسفر، اسیدهاى آمینه و مواد غذایى انرژى زاست .

انـواع صـدفـهـاى خـوراکـى در سـواحـل و اطـراف جـزیـره هـاى جـنـوب ، مـانـنـد سـاحـل گـشـه (Gashe)، معروف به ساحل صدف (بندر لنگه) جزایر هرمز، قشم ، لارک دیده مى شود و گوشت آن بسیار لذیذ وخوشمزه است که بین اروپاییان طرفداران فراوانى دارد.

این صدف خوراکى در منطقه بین جزیره هاى قشم ، هرمز، بندر عباس و بندر لنگه فراوان است و در صـورت عـمـل کـشـت و پـرورش آن به صورت اقتصادى ، مى توان هزارها تن از این صدف خوراکى را در سال به بازار مصرف عرضه کرد.

معادن

الف ـ معادن کشورهاى حاشیه خلیج فارس

عربستان : طلا، نقره ، آهن ، مس ، نمک ، منگنز، سولفور، سرب و سنگ گچ .

ایـران : زغـال سـنـگ ، مـس ، سـنـگ آهن ، سرب ، روى ، کرومیت ، منگنز، سنگ تزئینى ، سنگ لاشه سـاخـتـمـانـى ، سنگ آهک ، کالوئن و خاک نسوز، نیتونیت ، دولومیت ، باریت ، فلورین ، سولفات سدیم ، فلدسپات ، نمک ، سیلیس ، کوراتزیت ، پوکله معدنى ، تلک و سنگ کچ .

عمان : مرمر، پنبه گوهى ، کرم و مس .

امارات متحده عربى :مس .

عراق :آهن ، نقره ، سرب ، زغال

قطر: آهک و خاک رس .

ب : معادن خلیج فارس (104)

آهـن :مـعـدن آهن در بیشتر جزیره هاى خلیج فارس از جمله جزیره هاى لارک ، فارور، هنگام و هرمز وجـود دارد. بـراسـاس مطالعاتى که از سوى سازمان برنامه و بودجه در جزیره فارور انجام گرفته ،میزان سنگ آهن این جزیره تاپانصد هزارتن تخمین زده مى شود.

نـمـک :معدن نمک در بیشتر نقاط ساحلى ، و جزیره هایى مانند هرمز، لارک ، هنگام و قشم یافت مى شـود. مـعـدن نـمـک هـرمـز کـوهـى از نـمـک اسـت کـه در کـتـابـهـاى قـدیـم آن را (جبل الملح) نام برده اند.


16

خـاک سـرخ : ایـن خـاک کـه از آن در رنـگ سـازى استفاده مى شود، در بیشتر جزیره ها و بندرهاى خـلیج فارس از جمله لارک ، هنگام ، هرمز، سیرى ، ابوموسى وسیراف (105)وجود دارد. ذخـیـره ثـابـت شـده خـاک سـرخ هرمز حدود شصت هزار تن و ذخیره احتمالى آن حدود 150 هزار تن تخمین زده شده است .

گوگرد: معدن گوگرد در بیشتر نقاط ساحلى خلیج فارس وجود دارد.

سرب :معدن سرب نیز به فراوانى در بیشتر ناحیه هاى خلیج فارس وجود دارد.


17

موقعیت سیاسى خلیج فارس

منظور از موقعیت سیاسى در این درس ، وضعیت سیاست و حکومت و همچنین روابط سیاسى کشورهاى منطقه خلیج فارس مى باشد. از آنجا که بررسى موقعیّت سیاسى به این مفهوم ، مستلزم بیان ویـژگـى عـمـومـى کـشـورها و سپس ویژگیهاى اختصاصى هر یک از آنهاست ، ابتدا خصوصیات عمومى کشورهاى عرب منطقه خلیج فارس و جمهورى اسلامى ایران را برشمرده ، سپس سیاست و حکومت کشورهاى همجوار خلیج فارس ‍ به اختصار مورد بررسى قرار مى گیرد.

ویژگیهاى مشترک سیاسى کشورهاى عربى خلیج فارس

1 ـ عـرب بـودن :مـردم کـشـورهـاى خـلیج فارس بجز ایران از نژاد عرب بوده و هر کدام از این کشورها خود را جزو جهان عرب به حساب مى آورند.

2 ـ قبیله اى و سنتى بودن حکومت : حکومت در این کشورها(بجز عراق) بنابرتاءکیدى که قانون اسـاسـى آنـهـا بـر آن دارد، بـه شـکـل قـبـیـله اى و سـنـّتـى اداره مـى شـود. بـه هـمـیـن دلیـل ، آل صـبـاح در کـویـت ، آل سـعـود در عـربـسـتـان ، آل نـهـیـان در امـارات ، آل خـلیـفـه در بـحـریـن ، آل ثـانـى در قـطـر و آل تـیـمـور در عـمـان بطور موروثى حکومت مى کنند؛(106) حتّى بیشترین مسؤ ولین این کشورها از نزدیکان و بستگان امیران مى باشند.

3 ـ سـلطـنـتـى بـودن حـکـومـت : حـکـومـت در ایـن کـشـورهـا(بـجـز عـراق) بـه شکل سلطنتى وامیرنشینى است .(107)

4 ـ اسـتـبـدادى بـودن حـکـومـت : شـیـوه حـکـومـت در ایـن کـشـورهـا بـه شـکـل اسـتـبـدادى اسـت . سـران ایـن کـشـورهـا، بـا تـوجـه بـه قـبـیـله اى بـودن حـکـومـت ، تحمّل دموکراسى را نداشته اقدام به سرکوب مخالفین خود مى کنند.(108)

ویژگیهاى سیاسى عمده جمهورى اسلامى ایران

نـظـام ایـران ، اسـلامـى و مـردمـى اسـت و مـحـتـوا و شـعـارهـاى انـقـلاب ، ریـشـه در تـعـالیـم و اصول اسلام دارد.(109)مردم ایران در ابعاد مختلف فعالیتهاى مردمى شرکت داشته خود بـر سـرنـوشـتـشـان حـاکـم مـى بـاشـنـد.انـقـلاب اسـلامـى ،از نـظـر سـیـاسـى بـطـور کـامـل مـسـتقّل بوده ، شعار (نه شرقى ، نه غربى ، جمهورى اسلامى) را سرلوحه خود قرار داده است .

سیاست و حکومت کشورهاى حوزه خلیج فارس

الف ـ جمهورى اسلامى ایران

کـشـورهـاى ایـران ، سـراسـر بخش شمال خلیج فارس و دریاى عمّان را در برمى گیرد. حکومت ایران (جمهورى اسلامى) بوده ، براساس (ولایت فقیه) بنا نهاده شده است .

قـوه مـقـنـّنـه از یـک مـجـلس بـه نـام مـجـلس شـوراى اسـلامـى تـشـکـیـل یـافته ، داراى 270 نماینده است . نمایندگى مجلس براى یک دوره چهار ساله توسّط مـردم انـتـخـاب مـى شـونـد. قـانـون اسـاسـى جـمـهـورى اسـلامـى ایـران نـیـز در سال 1358 تدوین شد و در سال 68 مورد بازنگرى قرار گرفت و به تصویب عمومى رسید. رئیـس جـمـهـور کـه از طـرف مـردم بـه مـدّت چـهـار سـال انـتـخـاب مـى شـونـد، مـسـؤ ول قوّه مجریّه است .

قـوه قـضـایـیـه کـه بـعداز انقلاب به صورت شورایى اداره مى شد، بعداز بازنگرى قانون اسـاسـى بـه صـورت مـتـمـرکـز درآمـد، رئیـس قـوه قـضـایـیـه تـوسـط رهـبـر انـقـلاب نـصـب و عزل مى شود.

فـعـالیـت احـزاب در ایـران به شرط آنکه به حکومت اسلامى و قانون اساسى و فادار باشند، آزاد است . سیاستگذارزى ملّى براساس احکام اسلام و مصلحت مردم انجام مى شود.

ب ـ امارات متّحده عربى

کشور امارات متّحده عربى از هفت امیرنشین ابوظبى ، دوبى ، راءس الخیمه ، فجیره ، ام القوین ، شارجه و عجمان تشکیل یافته است . این امارات هر چند داراى اختلاف مزرى جدّى نیستند. ولى وجود ابهام در تقسیمات داخل در بعضى از مناطق مى تواند مشکلاتى را به بار آورد.(110)

اسـتـقـلال (امـارات مـتـحـده عـربـى) بـا خـروج انـگـلسـتـان از خـلیـج فارس وشرق سوئز در سـال 1971 و لغـو تـمام معاهداتى که شیخ نشینها براساس آن ، تحت الحمایه انگلستان قرار گرفت ، تحقّق یافت .(111)

(شـوراى عـالى فـدرال) (112)بـراسـاس قـانـون اسـاسـى ایـن کـشـور کـه در سـال 1971 تـدویـن یـافـتـه ، عـالیـتـرین ارگان حکومتى محسوب مى شود این شورا از حکّام و شـیـوخ هفت امارت تشکیل شده و تنظیم تمام سیاستهاى رسمى ، نظارت بر اجراى آنها، تصویب قـوانین فدرال و تنظیم بودجه اتحادیه از اختیارات آن است . رئسى این شورا، به عنوان رئیس اتّحادیه فدرال نخست وزیر و کابنیه وزیران را منصوب مى کند.(113)


18

هـیـچـگـونـه انـتـخـاباتى تا به حال در این کشور برگزار نشده است . فقدان نهادهاى حکومتى انـتـخـابـاتـى بـه اضـافـه وجـود نـداشـتـن اجـزاب سـیـاسـى بـه خـاطـر(مـمـنـوعـیـت تشکیل احزاب) سبب شده که هیچ فرصتى براى بیان علنى عقاید سیاسى مخالف وجود نداشته باشد.(114)

حـاکـمـان امـارات مـتـّحـده عـربـى ، در مـذاکـرات خصوصى خود از پیروزى انقلاب اسلامى ایران استقبال کرده ، بدان اظهار علاقه مى کنند. با این وجود، در بعضى مواقع ، اختلاف مصنوعى بر سـر مـالکـیّت سه جزیره ایرانى در نزدیکى تنگه هرمز(ابوموسى ، تنب کوچک وتنب بزرگ) روابـط ایـن دو کـشـور را دچـار اخـتلال مى کند. موضع امرات متّحده عربى در رابطه با تحریم اقـتـصـادى ایـران از جـانـب کـشـورهـااى غـربـى ، دوستانه بوده و نقش آنها (بخصوص دوبى و شارجه) در شکستن این تحریم ، قابل ملاحظه مى باشد.(115)

ج ـ عربستان سعودى

حکومت عربستان ، پادشاهى است . قانون اساسى و مجلس قانونگذارى مردمى در این کشور وجود نـدارد. خـانـواده سـعـودى از سـال 1932 ( سـال استقلال عربستان) بر این کشور حاکم بوده ، تـمـامـى تـشـکـیـلات دولتى در دست دارند. تشکیلات حکومتى عربستان سعودى ، به سه دسته تقسیم مى شود:

1 ـ مـجـلس المـمـارسـه المملکه السعودیه (شوراى عالى خانوادگى) که براى رسیدگى به مـوضـوع جـانشینى تشکیل مى شود. این مجلس تعیین خطوط کلى سیاست داخلى و خارجى و نظارت بـر کـار هـیـاءت وزیـران و نـحـوه انتخاب آنها را به عهده دارد و چنانچه مصلحت ایجاب کند حتى قـادر اسـت پـادشـاه را عـزل و نـصـب کـنـد، هـمـان طـورى کـه در سـال 1964 در مـورد عـزل مـلک سـعـود و نـصـب مـلک فـیـصـل ایـن عزل و نصب را انجام داد.(116)

2 ـ پـادشـاه :حـدود اخـتـیارتش بستگى به قدرت تسلّطى بر مجلس شیوخ و ارگانهاى دولتى دارد.

3 ـ هـیـاءت وزیـران : هـیـاءت وزیـران از ولیـعـهـد، شـاهـزادگـان و افـراد مـتـخـصـّص تشکیل مى شود.

ریاست هیاءت وزیران با شخص پادشاه مى باشد.(117)

فـعـالیـّت احـزاب در ایـن کـشـور مـمـنـوع اسـت ، هـر چـنـد گـروهـهـاى و احـزاب مـخـالفـى بـه شکل مخفیانه مشغول فعالیت هستند.(118)

سـیـاسـتـهاى این کشور، با سیاستهاى آمریکا در منطقه منطبق بوده و هست و این کشور همواره مورد حـمـایـت غـرب ، بـویـژه آمریکا بوده است . رژیم عربستان با بیشتر کشورهاى مسلمان ، رابطه سـیـاسى داشته و روابط بسیار خوبى نیز با دنیاى غرب دارد. رابطه این کشور با ایران در زمـان رژیـم پـهـلوى خـوب بـود، ولى بـا پـیـروزى انقلاب اسلامى ، این رابطه تیره شد. این کـشـور در جنگ عراق علیه ایران به رژیم عراق کمکهاى زیادى کرده ، اطلاعات نظامى خود را در اختیار آن کشور قرار مى داد.(119)

د ـ قطر

کـشـورهـاى قـطـر در سـال 1971 بـه دنـبـال خـروج انـگـلسـتـان از خـلیـج فـارس ، اعـلام اسـتـقـلال کـرد. حـکـومـت ایـن کـشور، پادشاهى بوده ، امیر به عنوان نخست وزیر ورئیس شوراى وزیـران انـجـام وظـیـفـه مـى کـنـد. در ایـن کـشـور تفکیک قوا وجود ندارد و امیر به عنوان تصمیم گیرنده نهایى در راءس نظام قرار دارد.(120)

یـک شـوراى مـشـورتـى انـتـصـابى که تحت سلطه امیر قطر بوده ، به عنوان قوّه مقنّنه در این کـشـور مـشغول به کار است . تمام پستهاى کلیدى کابینه و فرماندهى نیروهاى دفاعى و امنیّت داخـلى در دسـت اعـضـاى خاندان حاکم است . حاکم قطر با توجه به جنبه هاى سنّتى و استبدادى نـظـام کـشـور و مـمنوع بودن فعالیّت احزاب ، هنوز بطور جدّى با مقاومتى رو به رو نشده است .(121)

قـطر با بیشتر کشورهاى اسلامى و غربى رابطه دارد. این کشور با عربستان سعودى روابط نـزدیـکى دارد. سیاست خارجى این کشور در بیشتر موارد، همگام با کشورهاى عرب منطقه بویژه مـتـاءثـر از عـربـسـتـان سـعـودى اسـت . روابـط ایـن کـشـور بـا ایـران در قـبـل از انـقـلاب دوسـتـانـه بـوده ، ضـمـن ایـنـکـه حـمـایـت خـود را از انـقلاب اسلامى ایران اعلام کرد.(122)

ه‍ـ عمان

حکومت عمان ، سلطنتى مطلق است . قانون اساسى در این کشور وجود نداشته ، عمام قوانین از جانب سـلطـان صـادر مـى شـود. تـفـکیک قوا نیز، با توجه به فقدان قانون اساسى ، به چشم نمى خـورد. سـلطـان قـابـوس ، عـلاوه بـر سـلطـنـت ، وظـایف دیگرى را نیز به عهده دارد. فرماندهى کل نیروهاى مسلّح ، نخست وزیرى ، مسؤ ولیتهاى وزارت دفاع ، اقتصاد و دارایى ، امور خارجه و ریاست شوراى توسعه از آن جمله است .(123)


19

عـمـان بـه عـنـوان یـک کـشـور مـحـافـظـه کـار مـطـرح بـوده ، اغـلب در مـسـائل خـارجـى دخـالت نمى کند. این کشور روابط خوبى با کشورهاى غربى بویژه آمریکا و انـگـلسـتـان و همچنین چین کمونیست دارد. عمان ، على رغم اختلافات مرزى با امارات متحده عربى ، عـربـسـتـان ، و یـمـن روابـط حـسـنـه اى بـا آنها دارد. رابطه این کشور با ایران پس از انقلاب بـخـصـوص بـعـداز شـروع جـنـگ تـحـمـیـلى تـا حـدودى بـه سـردى گـرایـیـد، ولى در قـبـال جـنـگ تـحـمـیـلى عـراق علیه ایران ، نسبت به بقیّه کشورهاى شوراى همکارى خلیج فارس مـواضـع بـهـتـرى در پـیـش گـرفـت خـط مـشـهـاى عـمـان ، نـسـبـت بـه ایـران در کـل ، بـه عـنـوان عـامـلى بـراى تـعـدیـل مـواضـع تـنـد کـشـورهـایـى مثل عربستان و کویت به شمار مى رود.(124)

بـخـشـى از خـاک عـمـان ، جـزو تـنـگه هرمز مى باشد که از اهمیّت استراتژیک برخوردار است ، کـشـور عـمان ، جزیره مصیره را به عنوان پایگاهى براى استقرار (نیروهاى واکنش سریع به امریکا واگذار کرده است . (نیروهاى واکنش سریع) آمریکا در عملیات آزادسازى گروگانهاى آمـریـکـا در لانـه جـاسـوسـى تـهـران ، از ایـن پـایـگـاه ، دسـت بـه عـمـلیـات نـظـامـى مـى زدند.(125)

و ـ بحرین

بحرین در سال 1971 به استقلال رسید. حکومت این کشور پادشاهى (امیرنشین) بوده و امیر در اداره امور مملکتى با هیاءت وزیران همکارى مى کند.(126)

قـانـون اسـاسـى بـحـریـن یـدر سـال 1973 بـه تـصـویـب رسـید براساس آن ، آزادى بیان ، مـطـبـوعـات ، عـقـیـده بـاورهـاى مـذهـبـى تـضـمـیـن شـده اسـت . هـیـچ یـک از ایـن مـوارد در عمل تحقّق نیافته ، اقتدار امیر برحین همچنان به صورت مطلق باقى مانده است . فعالیت احزاب و گـروبـنـدیـهـاى سیاسى در این کشور ممنوع مى باشد. (جبهه اسلامى آزادى بخش بحرین) یـکـى از سـازمانهاى فعّال مخالف در این کشور، در ظاهر از انقلاب اسلامى ایران الهام گرفته است .(127)

ز ـ کویت

کـویـت در سـال 1961 بـه اسـتـقـلال رسـیـد و حـکـومـت آن ، پـادشـاهـى اسـت قـانون اساسى در سـال 1962 تـدویـن شد که با توجه به الغاى قسمتى از آن ، قرار است قانون اساى جدیدى تـدویـن شـود. حـکـومـت کـویـت بـراسـاس قـانـون اسـاسى ، از سه قوّه مقنّه ، قضاییه و مجریه تـشـکـیـل یـافـتـه اسـت . یـک شـوراى مـشـورتـى نـیـز امـیر کویت را در امور مملکتى کمک مى کند، کـنـتـرل فـعـالیـتـهـاى حـکـومـت بـه عـلت انـحـلال مـجـلس مـلى در سـال 1365 (ه‍. ش) بـه عـهـده امـیـر و شـوراى وزیـران گـذارده شـده و امـیـر کـویـت مـسـؤ ول هماهنگى سه قوّه مجریه ، مقننه و قضاییه گردید.(128)

کـویـت یـکـى از اعـضاى شوراى همکارى خلیج فارس بوده و با بیشتر کشورهاى جهان ، بویژه آمـریـکـا و جـامـعـه اقـتـصـادى اروپـا، روابـط سـیـاسى خوبى دارد . روابط کویت و عراق داراى نـوسـانات زیادى بوده است ، زیرا عراق از آغاز استقلال کویت ادّعا داشته که این کشور بخشى از خـاک عـراق و در واقـع ، دنـبـاله بـخـشـى جـنـوبـى بـصـره مـى بـاشـد. کـشـور کـویـت در سـال 1990 در ادامـه ادّعـاى عـراق مـبـنـى بـر مـالکـیـّت ایـن کـشـور، بـه اشـغـال کـامـل نـیـروهـاى عـراق درآمـد کـه بـه دنـبـال آن بـا هـجـوم آمـریـکـا و مـتـحـدانـش در سـال 1991جـنـگ خلیج فارس به راه افتاد و زیانهاى بسیارى به دو کشور عراق و کویت وارد آورد.

ح ـ عراق

عـراق در سـال 1932 از قـیـمـومـت انـگـلسـتـان خـارج شـده ، بـه اسـتـقـلال رسـیـد. شـوراى فـرمـانـدهـى انـقـلاب کـه شـش ‍ عـضـو تـشـکـیـل شـده ، بـالاتـریـن مـقام رسمى کشور مى باشدو رئیس آن ، مقام ریاست جمهورى ، نخست وزیـرى فـرمـانـدهـى کـل نـیـروهـاى مـسـلّح ، ریـاسـت حـزب سـوسـیـالسـتـى بـعـث بـه عـهـده دارد.(129)

قـانـون اسـاسـى مـوجـود در سـال 1970 تـدویـن شـد و در سـال 1977 نـیـز اصـلاحاتى در آن صورت گرفت . فعالیت احزاب در عراق محدود بوده فقط احـزاب مـوافـق اجـازه فـعـالیـّت دارنـد. مـهـمـتـرین حزبى که در این کشور فعالیّت دارد، حزب سـوسـیـالسـتـى عـربـى بـعـث اسـت کـه در سـال 1948 شکل گرفت .

روابـط عـراق بـا کـشـورهـاى غربى دوستانه ، ولى با ایران و کویت همراه نوساناتى شدید بـوده کـه در نـهـایـت بـه جـنـگ (عـراق با ایران) (عراق با کویت) منجر شد. این نوسانات همچنان ادامه دارد.


20

سـیاستهاى فعلى رژیم عراق براساس سرکوب ، خشونت و ترس استوار است . رژیم عراق با حـمـله بـه ایـران در سـال 1980 و حـمـله بـه کـویـت در سال 1990، بهانه هاى لازم را براى حضور قدرتهاى خارجى در منطقه خلیج فارس به وجود آورد.


21

موقعیّت نظامى خلیج فارس

مـنـظـور از مـوقـعـیت نظامى ، بیان اهمیّت نظامى منطقه خلیج فارس و استراتژیک بودن آن ، با ملاحظه و بررسى (پایگاههاى نظامى قدرتهاى خارجى در منطقه) ، (حضورمستقیم ناوگانهاى کـشـورهـاى بـزرگ در خـلیج فارس) ، (خرید تسلیحات انبوه کشورها حوزه خلیج فارس) و (نیروى نظامى کشورهاى همجوار خلیج فارس) مى باشد.

در مـنـطقه خلیج فارس ، پایگاههاى متعدّدى وجود دارد که متعلّق به قدرتهاى بزرگ است و این کـشـورهـا با استفاده از تجهیزاتى که در این پایگاهها دارند، براحتى مى توانند به هر نقطه اى کـه بـخـواهـنـد لشگرکشى کنند. حسّاسیّت این منطقه ، همواره ابرقدرتهارا بر آن داشته تا کـوشـشـهاى خود را جهت حضور مستقیم در منطقه ، شدّت بخشند. سابقه حضور فیزیکى و نظامى کـشـورهـاى قـدرتـمـنـد بـه گـذشـتـه هـاى دور مـانـنـد حـضـور نـظـامـى کـشـورهـایـى چـون پـرتـغـال ، هـلنـد، فـرانـسـه ، انگلستان و آمریکا برمى گردد. سیاستهاى غلط حاکمان منطقه و دعـوت از قـدرتـهـاى بـزرگ بـراى حـضـور نـظامى باعث شده که ناوگانها عظیم و پیشرفته کشورهاى قدرتمند در این منطقه حضور داشته باشند.(130)

بـودجـه هـاى کـلانى که سالیانه صرف خرید تسلیحات عظیم و پیشرفته مى شود، با اهداد گـونـاگـونـى در ایـن مـنـطـقـه صورت مى پذیرد. خریدهاى هنگفتى که کشورهاى عربى منطقه بـویـژه عـربـسـتـان داشـته اند، این منطقه را تبدیل به یک انبار بزرگ تسلیحاتى کرده است .(131)وجـود تـنـگـه هـرمـز در ایـن مـنـطـقـه بـه عنوانشاهراهى حیاتى که بیشتر سوخت مصرفى جهان صنعتى از آنجا تاءمین مى شود و همچنین وجود جزیره ها و مناطق استراتژیک دیگر بر اهمیت نظامى خلیج فارس افزوده است .

علاوه برعامل مهم نفت که در سراسر قرن گذشته ، خلیج فارس را به صورت مهمّترین منطقه سـوق الجـیـشى و استراتژیکى غرب و شرق درآمدخیزش جدیداسلامى و رشداسلام انقلابى که کانون آن ایران است غربیها را نسبت به این منطقه حساس کرده است .

پایگاههاى نظامى قدرتهاى خارجى در منطقه خلیج فارس

آمـریـکـا و انـگـلستان براى حفظ منافع خود و ایجاد امنیّت راههاى کشتیرانى و مواصلاتى ، اقدام به ایجاد پایگاههایى در کشور هاى عرب منطقه خلیج فارس کرده اند تا به هنگام ضرورت ، از این پایگاهها جهت عملیاتهاى نظامى استفاده کنند. این پایگاهها همگى با اهداف استعمارى بنا شده است . با وقوع جنگ خلیج فارس اهمیّت این پایگاهها آشکارتر شد.

الف ـ پایگاههاى نظامى در عمّان

پـایـگـاه مـصـیـر:جـزیـره مـصـیـره (132)، مـتـعلّق به کشور عمان و قسمت شمالى آن در سـال 1958 در اخـتـیـار انـگـلستان گذاشته شد. این پایگاه با خروج انگلستان از منطقه خلیج فـارس در سال 1971 به علّت اهمیّت نظامى و استراتژیکى آن در اختیار آمریکا قرار داده شدو هـم اکـنـون محل استقرار نیروهاى واکنش سریع آن کشور مى باشد.(133)پایگاه مزبور بـا دارا بـودن یـک فـرودگـاه بـبـند دوازده هزار فوت و یک باند اضطرارى ، یک انبار بزرگ مهمّات و شش آشیانه هواپیما(134)از مهمترین پایگاههاى آمریکا در منطقه خلیج فارس ‍ محسوب مى شوند.

پـایـگـاه دریـایى ام الغنم :این پایگاه در دهانه تنگه هرمز در منطقه مسندم (135)واقع شـده اسـت . اهمیت این پایگاه به خاطر آن است که از اینجا مى توان بر تنگه هرمز و کشتیرانى در خلیج فارس نظارت کرد .

پـایـگـاه دریـایـى خـضـب :ایـن پـایـگـاه نـیـز در مـنطقه مسندم (136) واقع شده که به دلیـل نـزدیـکـى آن بـه تنگه هرمز از اهمیّت ویژه اى برخوردار است . در خضب یک باند پرواز 6500 فوتى وجود دارد که هواپیماى آمریکایى از آن استفاده مى کنند.

پـایـگـاه ثـمـریـت : ایـن پـایـگـاه بـه عـنـوان یـک پـایـگـاه زمـیـنـى و هـوایـى در شـمـال شـهـر سـلاله قـرار داشـتـه و در اخـتـیـار کـشـور انـگـلستان مى باشد. به موجب قرارداد سـال 1970 بـین انگلیس و عمان ، انگلیس از فرودگاه نظامى این پایگاه استفاده کرده و جزیره مـصـیـره را نـیـز بـه یـک پـایـگـاه نـیـروى هـوایـى و دریـایـى تبدیل کرد.

پـایـگـاه بـیـت الفـالاج : ایـن پـایـگـاه زمینى نیز در اختیار انگلسیهاست . البته تعدادى نیروى نظامى عمانى ، تحت نظارت انگلیسیها نیز در این پایگاه مستقر مى باشند.


22

ب ـ پایگاههاى نطامى در عربستان

پایگاه هوایى ـ دریایى ظهران :این پایگاه در عربستان سعودى قرار دارد و در اختیار آمریکاست . در ضـمـن کـشـور آمـریـکـا از تـسـهـیـلات دریـایـى بـنـدر جبل نیز استفاده مى کند.(137)

پـایـگـاه دریـایـى السـفـانـیـه : ایـن پـایـگـاه در خاک عربستان قرار دارد و قراربود در کشور عـربـسـتـان وآمـریـکـابـطـور مـشـتـرک ازآن اسـتـفـاده کـنـنـد.ایـجـادایـن پـایـگـاه از سال 1980آغاز شد.

پـایـگـاه هـوایـى حـفـرالبـاطـن : ایـن پـایـگـاه در شمال شرقى حجاز واقع شده و مرکز پرواز هواپیماهاى آواکس ‍ است .

ج ـ پایگاههاى نظامى در بحرین

پـایـگـاه دریـاى جـفـیـر: ایـن پـایـگـاه در بـحـریـن قـرار دارد و از سال 1949 در اختیار نیروى دریاى آمریکا گذاشته شده است . قرارداد اجاره این پایگاه در ژوئن 1977 بـه پـایـان رسـیـد، ولى آمـریـکـا هـمـچـنـان در آن حـضور دارد. در این پایگاه تعدادى از نیروهاى انگلیسى نیز حضور دارند.

پایگاه هحرق :آمریکا همراه با دو کشور فرانسه و انگلیس از این پایگاه ، واقع در خاک بحرین ، استفاده مى کند. این پایگاه نقش پشتیبانى و تقویت نیروها را به عهده دارد. تعدادى از نیروهاى عـربـسـتـان ، کـویـت ، امـارات و قـطـر در ایـن پـایگاه توسط کارشناسان آمریکایى آموزش مى بینند.(138)

بـقـیـه کـشـورهـاى عرب خلیج فارس در زمینه واگذارى پایگاه به آمریکا، خود را از هرگونه همکارى مبرا مى دانند، ولى در عمل ناوگانهاى آمریکا هنگام ورود به منطقه از تاءسیسات نظامى کلیّه کشورهاى عرب منطقه استفاده مى کنند(139)

حضور ناوگانهاى نظامى قدرتهاى بزرگ در خلیج فارس

خـلیـج فـارس در قـرون اخـیـر شـاهـد حضور و نمایش ناوگانهاى بسیارى از قدرتهاى بزرگ خـارجـى بـوده اسـت . آمـریـکا و شوروى (سابق) نیز براى به دست آوردن منافع بیشتر در این مـنـطـقـه بـه طور دایم در حال نزاع بودند. تسلّط بر خلیج فارس از نظر کاهش خطر محاصره شوروى (سابق) توسط کشورهاى غربى براى کشور، اهمیّت بسیارى داشت .

هـرچـنـد شـوروى (سـابـق) بـراى نفوذ در خلیج فارس سعى در ایجاد پایگاه ، فرودگاه و یا اعـمـال حاکمیت در بعضى از نقاط آن را داشت ، ولى هیچ گاه حضور جدى در خلیج فارس نداشته است .(140)

در رابـطـه با حضور آمریکا در منطقه خلیج فارس مى توان گفت : آمریکا براى اعزام نیروهاى نـظـامى بیشتر به سوى منطقه ، جنگ ایران و عراق و یامورد خطر قرار گرفتن تنگه هرمز به وسـیـله یـک نـیـروى مـنـطـقـه اى ـ ایـران ـ را بهانه قرار داد. آمریکا با ادّعاها، چندین با توانست حضور نظامى خود را در خلیج فارس نشان دهد.(141)؛

جـنـگ نـفـتـکشها در خلیج فارس (1984 ـ 1987) نیز یکى از عواملى بود که سبب حضور نظامى امـریـکـا در خـلیـج فـارس شـد بـه دنـبـال تـقـاضـاى کـویـت از آمـریـکـا در اوایل سال 1987 براى حمایت از نفتکشها وارد خلیج فارس ‍ کرد. در همان ابتدایى کار، یکى از نـاوگـانـهـاى آمـریـکـا بـه نـام (یـو . اس . اسـتارک) توسط موشکهاى (اگرزوسه) ساخت فـرانـسـه مـورد اصـابت قرار گرفت و 37 نفر از خدمه آن نیز کشته شدند. بعداز مدتى عراق بـه حـمـله بـه نـاوگـان آمـریـکـایـى اعـتـراف کـرد، ولى آمـریـکـا ایـران را عـامـل اصـلى تـشـنـّج دانـسـت . آمـریـکـا در ژوئیـه سـال 1987 بـعـداز آنـکـه چـهـل نـاو خـود را در مـنـطـقـه مـسـتـقـّر کرده بود، اقدام به نصب پرچم خود بر روى اولین نفتکش کویتى کرد.

جـنـگ نـفـتکشها پاى کشورهاى قدرتمند را نیز به خلیج فارس باز کرد. فرانسه در روز هفدهم اوت سـال 1987 اعـلام کـرد کـه نـاو هـواپـیـمـابـر خود به نام (کلمانسو) را به منطقه خلیج فـارس اعـزام خـواهـد کـرد. در اکـبر سال 1987 تعدادى ناوهاى آمریکا به 41 فروند و ناوهاى جـنـگـى کـشـورهـاى قـدرتمند دیگر به سى فروند رسید. حضور قدرتهاى خارجى نه تنها از شـدّت حـمـله بـه نـفـتـکـشـهـا کـم نـکـرد، بـلکـه ایـن حـمـلات در نـوامـبـر هـمـیـن سال شدّت بیشترى گرفت .(142)

دراول سـتپامبر سال 1987 سه کشتى نفتکش حامل نفت کویت و عربستان مورد حمله قایقهاى تندرو قـرار گـرفت و در روز دوم ژوئیه سال 1988 ناوگان آمریکا به حمایت از یک کشتى دانمارکى برخاست و باناوچه هاى توپدار ایرانى درگیر شد.(143)


23

خرید تسلحیاتى کشورهاى خلیج فارس

کشورهاى غربى در پى وقوع انقلاب اسلامى ایران و به خطر افتادن منافعشان در منطقه خلیج فارس ، درصدد نشان برآمدند که با تبلیغات دروغ ایران را به عنوان یک دشمن اصلى براى کـشورهاى عرب خلیج فارس نشان دهند کشورهاى عرب خلیج فارس تحت تاءثیر همین تبلیغات و فشار غربیها قرار گرفته خریدار اسلحه از کشورهاى غربى را افزایش دادند، بطورى که تـوازن قـوا در ایـن مـنـطـقـه بـه هـم خـورده و ایـنـک مـنـطـقـه بـه یـک انـبـار بـزرگ تـسـلیحات تـبـدیـل شـده اسـت . آمـریـکـا و انـگـلسـتـان در فـروش سـلاحـهـاى نـظـامـى به این کشورها، مقام اول و دوم را کـسـب کـرده انـد. آنـهـا بـا فـروش ایـن سـلاحـهـا چـنـدیـن هـدف را دنـبـال مى کنند. آمریکا علاوه بر سودى که از این طریق نصیبش مى شود، مى تواند نفوذ خود را در دسـتـیـابـى کـامـل بـر سـرنـوشـت ایـن کـشورها افزایش دهد، زیرا این کشورها به هیچ عنوان تـوانـایـى بهره بردارى از این همه سلاح را ندارند.(144) ودر نتیجه ارتشهاى منطقه زیـر نـظـر کـارشـنـاسـان آمـریـکـایـى قـرار خـواهـد گـرفـت .بـه عـنـوان مثال ، عربستان سعودى با توجه به خریدهاى کلان و نظامى اش از نظر بودجه نظامى در مقام شـشـم قـرار گـرفـتـه اسـت . بـیـشتر ثروت این کشور صرف خرید تسلیحات بویژه نیروى هـوایـى مـى شـود. عـربـسـتان در سال 1981 چهار هواپیماى آواکس از آمریکا خریدارى کرد. این کـشـور عـلاوه بـر ایـن هـواپـیـمـاهـا، مـجـهـّز بـه 205 جـنـگـنـده و سـه اسـکـادران اف 15 مـى باشد.(145)

حضور نیروهاى نظامى (دریایى) کشورهاى منطقه

دو کـشـور ایـران و عـراق از نـظـر قـدرت دریـایى از عمده ترین کشورهاى قدرتمند دریایى در خلیج فارس بودند، ولى کشور عراق در طول جنگ تحمیلى براثر حمله نیروى دریایى جمهورى اسلامى ایران ، بیشتر امکانات دریایى خود را از دست داد.

نـیـروهـاى دریـایـى ایـران در طـول جـنـگ ایـران و عـراق ، حـضـور فـعـّال خود را در خلیج فارس به نمایش گذاشت . نیروى دریایى عراق در شروع جنگ با تمام قـوا وارد جـنـگ بـا نـیـروهـا دریـایـى ایـران شـد، ولى بـا تـحـمـّل خسارات سنگین ، عملیاتهاى دریایى خود را محدود کرده ، به صورت ضربه و فرار، اقـدام بـه عـمـلیات نظامى مى کرد، نیروى دریایى ایران نه تنها وارد جنگ با عراق شده بود، بلکه کنترل کشتیرانى در خلیج فارس و جلوگیرى از ورود کلیه کشتیها به بندرهاى عراق را نیز در دست داشت .(146)

کشورهاى عرب منطقه از دهه 1970 به بعد، بویژه بعداز وقوع جنگ تحمیلى عراق علیه ایران ، اقـدام بـه مـدرن کـردن نـیـروى دریـایـى خـود کرده اند، این نیروها تاکنون دخالت مستقیمى در حـوادث خـلیـج فارس نداشته اند و قدرت نظامى خود را به صورت شرکت در مانورهاى مشترک به نمایش گذارده اند.(147)

ترتیبات امنیّتى در خلیج فارس

اهمیّت حفظ صلح و امنیّت منطقه خلیج فارس

مـنـطـقـه خـلیـج فارس ، یک منطقه استراتژیک به شمار مى آید، زیرا مرکز تاءمین انرژى مورد نـیـاز کـشـورهـاى صـنـعـتـى جـهان و شاهراه اقتصادى و بازرگانى بین سه قارّه اروپا، آسیا و آفریقا مى باشد. همچنین ، این منطقه ، مرکزیّت جهان اسلام بوده ، از موقعیت نظامى حسّاسى نیز بـرخـوردار اسـت . حـال ، ضرورت توّجه به حفظ صلح و امنیّت منطقه خلیج فارس ، با توجه به موقعیّت استراتژیک این منطقه ، آشکار مى شود.

حـفـظ امـنـیـّت خـلیـج فـارس بـگـونه اى است که تمامى کشورهاى منطقه و بسیارى از قدرتهاى خارجى ، خواستار آن بوده و در برابرش ، احساس مسؤ ولیّت و تعهّد نیز مى کنند.

سه دیدگاه بطور کامل متفاوت در مورد چگونگى حفظ امنیّت منطقه وجود دارد:

1 ـ حفظ امنیّت با حضور مستقیم قدرتهاى عمده جهانى بویژه آمریکا.

2 ـ حـفـظ امـنـیـت بـا تشکیل پیمانهاى منطقه اى و بومى که ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم با مراکز قدرت جهانى داشته باشد.

3 ـ طـرح هـمـکـارى مـنـطقه اى جداى از زرد و بندهاى موسوم سیاسى با قدرتهاى خارج از منطقه خلیج فارس .(148)


24

و ایـن هـمـان راهـى اسـت کـه هـمـواره جـمـهورى اسلامى ایران بر آن پافشارى داشته است ، ولى متاءسفانه کشورهاى عربى منطقه راههاى اول و دوم را در پیش گرفته اند.

ترتیبات امنیتى قدرتهاى بزرگ

الف ـ دکترین دوستونى (نیکسون ـ کسینجر)

بعداز خروج انگلستان از شرق کانال سوئز و منطقه خلیج فارس (1971)و جایگزینى آمریکا بـه جـاى آن ، دو راه در مـقابل آمریکا وجود داشت :1 ـ حضور نظامى مستقیم 2 ـ حضور غیر مستقیم . سرانجام ، طرفداران عدم حضور نظامى مستقیم در منطقه خلیج فارس فائق آمدند و این سیاست را در منطقه ، اجرا کردند.(149)

عـوامـلى کـه بـاعـث شـد آن روز کـشـور آمـریـکـا سـیـاسـت (بـومـى کـردن) مسائل منطقه را برگزیند، چنین بود:

1 ـ تجربه تلخى که از رویارویى مستقیم با ویتنام داشت .(150)

2 ـ آمادگى نداشتن مردم آمریکا براى درگیرى نظامى در نطقه دیگرى از جهان .

3 ـ پرهیز از ایجاد تنش و برخورد با شوروى در منطقه .

4 ـ جلوگیرى از تحریک احساسات ضد آمریکایى .

آمریکا براى اجراى سیاست (بومى کردن) مسائل منطق ، به پیاده کردن سیستم (دو ستونى) مـنـطـقـه دسـت زد بـدیـن تـرتیب که دو مهره اصلى خود(151)یعنى عربسان ا وایران را تـوقـیت کرد ایران به دلیل موقعیّت استراتژیکى خود،براى آمریکا از اهمیت خاصى برخوردار بود. به همین دلیل ، نیکسون و کسینجر، رئیس ‍ جمهور و وزیر امور خارجه وقت آمریکا، درملاقات بـا شـاه در سـال 1972 در تـهـران ، مسلّح کردن ایران را بدون محدودیت پذیرفتند، عربستان سعودى نیز به دلیل درآمد هنگفت نفت ، به عنوان پشتوانه مالى این طرح امنیّتى انتخاب شد.

این طرح از سال 1971 تا 1979 بر منطقه حاکم بود، و توانست تا سالها، با کمترین حضور فیزیکى ، منافع آمریکا در منطقه را حفظ کند و نفوذ سیاسى ، فرهنگى این کشور بر کشورهاى مـنـطـقـه خلیج فارس را تضمین کند. پیروزى انقلاب اسلامى ایران پایان دهنده این سیتم امنیتى بـود، لیـکـن نـفوذ سیاسى ، فرهنگى و تسلّط آمریکا بر منافع اقتصادى کشورهاى عرب منطقه همچنان ادامه دارد.(152)

ب ـ دکترین نیروهاى واکنش سریع

فـکـر ایـجـاد نـیـروهـاى واکـنـش سـریـع بـه عـنـوان یـک طـرح اسـتـراتـژیـک در سـال 1958 در بـنـیاد راکفلر و از سوى هنرى کسنجر مطرح شد، ولى مدتهاى طولانى در سطح آکـادمـیـآک بـاقـى مـانـد سرانجام در سال 1979 (پس از سرنگونى شاه ایران) کارت تصمیم گرفت ، طرح ایجاد نیروهاى واکنش سریع را مرحله اجرا درآورد.

وقایع دهه 1970 مانند جنگ اعراب و اسرائیل ،(153)حمله نظامى شوروى به افغانستان ، وقوع انقلاب اسلامى در ایران 1979 و فروپاش دکترین (دو ستونى) باعث شد که ایالت مـتـّحـده آمـریـکـا بـه تـشـکـیـل چـنـیـن نـیـرویـى دسـت زد. در واقـع ، انـگـیـزه اصـلى تشکیل چنین نیرویى ، وقوع انقلاب اسلامى بود.

نـیـروهـاى واکـنـش سـریـع ، از نـیـروهـاى زمـیـنـى ، دریـایـى ، هـوایـى و تـفـنـگـداران دریـایى تـشـکـیـل شـده دخـالت نـظـامـى فـورى در کـشـورهـایـى کـه بـراى اسـتـقـلال مـبـارزه مـى کـردنـد و جـلوگـیرى از حمله دشمن به نیروهاى آمریکایى و متحدان وى در (مناطق حیاتى) (154)، از اهداف مهم نیروهاى واکنش سریع بود.

آمریکا با تشکیل نیروهاى واکنش سریع ، سعى دربراندازى جمهورى اسلامى ایران داشت ؛ حتّى براى عملى کردن این تصمیم ، حمله اى نیز تدارک دیده شد، هر چند در آخرین لحظات ، به علّت عدم توانایى ، لغو شد.(155)

فـروش تـجـهـیزات نظامى مدرن به کشورهاى منطقه ، کوششهاى وسیع تبلیغاتى براى ایجاد دشمنى بین اعراب و ایران و تلاش وسیع دیپلماتیک براى به انزوا کشاندن سیاسى ایران ، از جمله سیاستهاى آمریکا در منطقه خلیج فارس بود. البتّه آمریکا براى اطمینان دادن به کشورهاى مـتـّحـد خـود در مـنـطـقه ، نیروهاى واکنش سریع را تقویت کرد و بدین منظور، بخشى از نیروهاى واکـنـش سـریـع در جـزیـره دیـگـوگـارسـیا(156)مستقّر شدند تا هم در موقع عملیات ، براحتى به منطقه برسند.

آمـریـکـا بـا تقویت (کمربند امنیّتى) و تشکیل نیروهاى واکنش سریع ، به عنوان دخالت کننده نـهـایـى ، سـعـى در حفظ امنیّت خلیج فارس جهت تاءمین منافع خود دارد. در هر صورت ، سیاست آمریکا در خلیج فارس هنوزنیز با مشکلات و نگرانیهاى بسیارى رو به روست .


25

ج ـ پایگاههاى نظامى و مانورهاى مشترک

یـکـى از تـرتـیـبـات امـنـیـّتـى کـه کـشـورهـاى قدرتمند براى پیشبرد اهداف خود علیه ملتهاى دیـگـربـه کـار گـرفـتـه ، مـسـاءله حـضـور مـسـتـقـیم در مناطق مهمّ جهان بوده است . انگلستان از کشورهایى است که در این مساءله ، پیشگام بوده و به تاءسیس نخستین پایگاهها در منطقه خلیج فارس اقدام کرده است . براى مثال جزیره (مصیره) متعلق به کشور عمّان از دیرباز پایگاهه نـظـامـى انـگلس بوده و بتازگى آمریکاییها، این پایگاه را ترمیم کرده و براى نیروهاى واکنش سریع خود از آن استفاده مى کنند.(157)

انـگـلسـتـان ، در بـحـریـن نـیـز پـایـگـاهـهـایـى داشـت کـه با خروجش از منطقه خلیج فارس در سـال 1971، بـراسـاس ‍ قـراردادهایى آنها را به آمریکا واگذار کرد؛ اما پیوندها و ریشه هاى انـگـلیـسى هنوز هم در این کشور قطع نشده است .(158)انگلستان هم اکنون نیز در خلیج فـارس پـایـگـاههایى دارد، مانند پایگاه دریایى (خصب) (واقع در خاک عمان) و پایگاه زمینى (بیت الفالاج) (واقع در خاک عمان) .

مـنـطـقـه خـلیـج فارس به دلیل اهمیّت و موقعیّت استراتژیکى ، یکى از مناطقى است که بشدّت مـورد توجّه آمریکا قرار گرفته است . این کشور از زمان حضور خود در خلیج فارس ، سعى در ایـجـاد پـایـگـاهـهـا و انـجـام مـانـورهـاى مـشـتـرک در ایـن مـنـطـقـه داشـت . بـه هـمـیـن دلیل ، آمریکا همواره ، از مناقشات منطقه بهره جسته و بهانه لازم را براى حضور دایمى و ایجاد پایگاههاى نظامى به دست آورده است . نمونه بارز این مساءله ، حضور سریع آمریکا در خلیج فارس و دخالت این کشور براى پایان اشغال کویت توّسط عراق بود.

آمـریـکـا پس از جنگ نفت در خلیج فارس (1991) توانست موقعیت خود را در این منطقه تثبیت کند و کـویـت نـیـز بـه هـمـیـن مـنـطـور، جزیره بوبیان را به عنوان پایگاهى براى استقرار نیروهاى آمـریـکـایـى در اختیا آنها قرار داد. عراق نیز درآمد نفتى خود را تا ماهها به عنوان خسارت جنگ در اختیار امریکا و متحدانش ‍ گذاشت .

ترتیبات امنیّت دسته جمعى کشورهاى منطقه

شوراى همکارى خلیج فارس

شوراى همکارى خلیج فارس یک طرح دسته جمعى از کشورهاى عرب است که براى حفظ امنیت خود تدارک دیده اند این از شش کشور عربستان سعودى ، کویت ، عمان ، امارات متّحده عربى ، بحرین و قـطـر تـشـکـیـل شده است . گرچه زمینه هاى تشکیل چنین شورایى به دهه هاى 1960 و 1970 برمى گردد. انگیزه هاى تشکیل شوراى همکارى خلیج فارس با وقوع انقلاب اسلامى ایران در سـال 1979 و لزوم یارى عراق از جانب کشورهاى عرب خلیج فارس در جنگ تحمیلى عراق علیه ایـران در سـال 1980 و بـه خـطـر افـتادن منافع قدرتهاى بزرگ در این منطقه استراتژیک ، فراهم شد. ضرورت حفظ امنیت منطقه خلیج فارس و سیاست جدید آمریکا در منطقه مبنى بر ایجاد (کـمـربـنـد امـنـیـّتـى) از دیـگـر انـگـیـزه هـااسـت . بـا تـوجـّه بـه ایـن دلایـل ، شـوراى هـمـکـارى خـلیـج فـارس در سـال 1980 تشکیل شد.(159)

شـوراى هـمکارى خلیج فارس درطول جنگ تحمیلى عراق علیه ایران ، کشور عراق را مورد حمایت مالى ، سیاسى ، تبلیغاتى و نظامى خود قرار داد کویت نیز به عنوان یکى از اعضاى این شورا بـعـداز شـروع جـنـگ ایـران و عـراق بطور رسمى از آمریکا براى حضور در منطقه خلیج فارس دعوت به عمل آورد. به طور کلّى ، سیاست شورا بر حفظ امنیت خلیج فارس با دخالت قدرتهاى خارجى بنا نهاده شده است .(160)

حـمـله عـراق به کویت در سال 1990، ضعف کشورهاى عضور شوراى همکارى خلیج فارس را در زمـیـنـه تـاءمـیـن امـنـیـّت منطقه ظاهر ساخت . نیرومندترین کشور عضور شوراى ، یعنى عربستان سـعـودى ، حـضـور قـدرتـهـاى غـربـى و مـداخـله بـراى پـایـان دادن اشـغـال کـویـت را درخـواست کرد.از این رو، بحران خلیج فارس ، کارایى شوراى همکارى خلیج فارس را زیر سؤ ال بقرده و نیاز به یک نظام امنیّتى جدید را ضرورى ساخته است .


26

ترتیبات امنیّتى کشورهاى خلیج فارس

ایـران ، بـه عـنـوان یـک قـدرت مـنـطـقـه اى ، موقعیّت مهمّى را در حفظ ثبات و امنیّت منطقه خلیج فـارس دارا بـوده نـقش مهمى را مى تواند ایفا کند. این کشور همواره خواستار تاءمین امنیّت منطقه خـلیـج فـارس تـوسـّط کـشـورهـاى سـاحـلى منطقه ، کوتاه شده دست بیگانگان و دخالت نکردن قدرتهاى خارجى مى باشد.(161)

کـشـورهـاى حـوزه خـلیـج فـارس بـا پـیـو سـتـن بـه تـرتـیـبـات امـنـیـّتـى دسـتـه جـمعى مبتنى برایدئولوژى اسلامى ، مى توانند امنیّت منطقه را تاءمین کنند. جمهورى اسلامى ایران بر همین اساس ، علاوه بر محکوم کردن اشغال کویت اوت 1990 توسّط رژیم عراق ، با حضور نیروهاى بیگانه نیز مخالف بود.

کـویـت از جـمـله کـشـورهایى بود که با توجّه به عضویتش در شوراى خلیج فارس ، هنگام جنگ نفتکشها، خواستار محافظت نفتکشها توسط کشورهاى غربى شد. عربستان نیز در جریان جنگ نفت ، خواستار حضور بیگانگان و قدرتهاى غربى در خلیج فارس براى پایان داده جنگ شد.


27

سوابق تاریخى خلیج فارس

خلیج فارس تا قبل از هجوم اروپاییان

منطقه خلیج فارس از تاریخى بس قدیمى برخوردار بوده و نقش مهمّى در ارتباط بازرگانى دنـیـاى قـدیـم داشـتـه اسـت . دریـا نـوردان سـاحـل غـربـى خـلیـج فـارس در سـه یـا چهار هزار قبل از میلاد، روابط بازرگانى نزدیکى با بندرهاى مصر، حبشه و هند داشتند.

خـلیـج فـارس از نظر پادشاهان اشکانى ، حکم دریاى داخلى داشته است . اشکانیان جلوى رومیها را کـه مـى خـواسـتـنـد بـا تـصرّف بین النهرین بر خلیج فارس (کلید بازرگانى خاور دور) تـسـلّط پـیـدا کـرده و مـال التـجـاره خـود را از ایـن راه (162)منتقل کنند، مى گرفتند.

مـلوانـان ایـرانـى در زمـان سـاسانیان ، خلیج فارس را پایگاه اساسى رفت و آمد کشتیهاى خود قرار داده ، خود را از طریق دریا تا نقاط نزدیک و دور خاور و باختر رسانده بودند.

هجوم و سلطه اروپاییان بر خلیج فارس (163)

الف ـ حضور پرتغالیها در خلیج فارس

پـایـان قـرون وسـطـى در اروپـا، شـروع دوره رنـسـانس (164)و آگاهى اروپاییان از ثروتهاى بى کران شرق ، انگیزه تسلّط آنان بر تجارت پرسود شرق و یافتن راههاى جدید برقرارى ارتباط با این مراکز به وجود آمد.

پـرتـغـالیـهـا درایـن هـجـوم ، پـیـشـتـاز بـودنـد. پـادشـاه پـرتغال به دنبال اطّلاع از نتیجه گزارشهاى هیاءتهایى که از طریق خشکى به مصر و خلیج فـارس و هـنـدوسـتـان رفـته بودند، دستور اعزام ناوگان بزرگى به فرماندهى (واسکود و گـاما) به خلیج فارس را در سال 1497(م) صادر کرد. ناوگانهاى جدیدى بعد از بازگشت (واسـکـود وگـاما) براى تحت سلطه در آوردن تجارت بین آسیا و اروپابه منطقه اعزام شدند. آنها، غارت ، تجاوز و نابود کردن کشتیها و بندرها توانستند بتدریج بر منطقه تسلّط یابند.

اسـپـانـیـا نـیـز در هـمـیـن زمـان بـا هـجـوم خـود بـر راهـهـاى دریـایى ، سعى در رقابت با کشور پـرتـغـال داشـت . بـا صـدور بـیـانـیـّه (پاپ) در سال 1493 (م) که به (فرمان تقسیم) معروف شد، تمام آمریکاى شمالى و مرکزى و قسمت عمده آمریکاى جنوبى را به اسپانیا و سایر سـرزمـیـنـهـاى شـرقـى بـا انـضـمـام تـمـام آفـریـقـا بـه پرتغال واگذار شد.(165)

دولت پرتغال در سال 1506 براى تسلّط بر دریاى احمر و خلیج فارس ، ناوگانى بزرگ بـه فـرمـانـدهـى ( آلبـوکـرک) به اقیانوس هند اعزام کرد. (آلبوکرک) بعد از غلبه بر فـرمـانـداران ایرانى عمان و مسقط، جزیره هرمز(166)را مورد هجوم قرار داد، شیخ هرمز کـه خـود تـابـع دولت مـرکـزى ایـران بـود، مـجـبور به امضاى قراردادى ننگین شد. نتایج این تسلیم عبارت بود از:

1 ـ جدا شدن جزیره هرمز از حیطه اقتدار ایران .

2 ـ تضعیف شدید قدرت نظامى و اقتصادى ایران .

3 ـ تسلّط پرتغالیها بر نتگه هرمز و تجارت منطقه .

4 ـ خـسـارت تـاجـران ایرانى و عرب به دلیل گسسته شدن سیستم تجارى بین آسیاى جنوبى باخاورمیانه و خاور نزدیک .

خـروج پـرتـغالیها و قطع سلطه آنان ، در پى مبارزات ضداستعمارى (167)و عواملى چـون قـدرت یـا فـتـن تـرکـان عـثـمـانـى در خـلیـج فـارس ، ظـلم بـى حدّ پرتغالیها، تغییر و انـتـقـال حـاکـمـیـت در پـرتـغـال ، رقـیـبـان جـدیـد بـه منطقه و قدرت یافتن دولت مرکزى ایران ،(168)امـکـان پـذیر شد، بحرین در سال 1602 (م) آزاد شد و در بین سالهاى 1619 تا 1620 راءس الخیمه و جزیره قشم به کنترل ایران در آمد.

ب ـ حضور هلندیها در خلیج فارس

سـایـر دولتـهـاى اروپـایـى بعداز پایان سلطه پرتغالیها از خلیج فارس ، به رقابت با یـکـدیـگـر پـرداخـتـنـد. دولت هـلنـد یـکـى از دولتـهـایـى بـود کـه در ایـن دوره ، بـه دنبال گسترش نفوذ خویش برآمد.

ورود هلندیها به خلیج فارس در سال 1607 صورت گرفت . رقابت بین هلند و انگلستان به دنـبـال تـاءسـیـس ‍ تـجـارتـخـانـه هـلنـدیـهـا در بـنـدرعـبـّاس در سـال 1625 شـدّت گـرفـت . هـلنـدیـهـا بـزودى بـرتـرى پـیـداکـرده و بـا مـرگ شـاه عـبـّاس اوّل ،ایـن بـرتـرى گسترش یافت ، زیرا ادامه قراردادن ایران و انگلستان منوط به امضاى شاه جدید(شاه صفى) بود، در حالى که هلندیها توانسته بودند امتیازات خود را حفظ کنند.

هـلنـدیـهـا بـعـدا زمـدّتـى از ایـن بـرتـرى خـود سـوء اسـتـفـاده کـردنـد، دولت ایـران نـیـز، در مـقـابـل ، مـعـافـیت گمرکى واردات و صادرات هلندیها را لغو کرد که موجب اعتراض هلندیها و در نـتـیجه ، حمله آنها به جزیره قشم در سال 1645 شد. هلندیها حتى براى جلوگیرى از تجارت انـگلیسیها، چند کشتى به جزیره هرمز و بندر عبّاس فرستادند. سرانجام ، شاه عبّاس دوم مجبور بـه صـلح شـد و هـلنـدیـها براساس قراردادى ، اجازه خرید ابریشم در هر نقطه ایران و ورود کالاهاى خود (بودن پرداخت حقوق گمرکى) را به دست آوردند.


28

انـگلستان پس از تثبیت اوضاع داخلى خود براى دردست گرفتن بازارهاى شرق ،با هلندیها به مـبـارزه پـرداخـت . هـلنـد در سـال 1654 طـبق معاهده اى سیادست دریایى انگلستان را به رسمیّت شـنـاخـت . انـگـلسـتـان و فرانسه در سال 1663 علیه هلند وارد جنگ شدند که این جنگ با شکست انـگـلسـتـان به پایان رسید. تجارت انگلستان در خلیج فارس در سالهاى 1689 ـ 1702 یک بـار دیـگـر رونـق گـرفـت . بـاوجـود ایـن ، هـلنـدیـهـا تـا سال 1722 از نظر تجارت و بازرگانى ، وضع خوبى داشتند.

ج ـ فرانسویان در خلیج فارس

ورود فـرانـسویان به خلیج فارس با اعزام مبلّغان مسیحى شروع شد. سپس کمپانى هند شرقى فرانسه ، هیاءتى در سال 1665 به حضور شاه عباس دوم در اصفهان فرستاد تا امتیازاتى را کـسـب کـنـد. شاه عباس دوم براى مقابله با نفوذ هلند و انگلستان ، حضور این قدرت سوم را غنیمت شـمـرد و بـه دنـبـال آن سـه کـشـتـى کـمـپـانـى هـنـد شـرقـى فـرانـسـه در سـال 1669 بـراى اولیـن بـار وارد خـلیـج فـارس شـدنـد و فعالیتهاى تجارى خود را شروع کردند.

جـنـگـهـاى هـفـت سـاله فـرانسه و انگلس در اروپا(169)(1756 ـ1763)، روابط این دو کشور را در خلیج فارس ‍ خصمانه کرد. شکست فرانسه درجنگهاى هفت ساله ، موجب شد رقابت در خلیج فارس به نفع انگلستان تمام شود.

کشور فرانسه با اتّحادى که بار روسیّه ایجاد کرده بود، طىّ سالهاى دهه آخر قرن نوزدهم ، نـاگـهـان در خـلیـج فـارس دسـت بـه فـعـالیـتـهـاى دامـنـه دارى زد و در عـیـن حال ، خود را به انگلستان نیز نزدیک کرد.

تسلّط انگلستان بر خلیج فارس

ورود انـگـلسـتـان بـه خلیج فارس به آغاز قرن هفدهم برمى گردد. نخستین اقدامات سیاسى و نـظـامـى آنـهـا عـلیـه پـرتـغـالیـهـا بـود آنـان در طـول 150 سال اوّل حضورشان در خلیج فارس با وجود در رقابت شدید پرتغالیها و هلندیها، توانستند مـوقـعـیـت خـود را حـفظ کنند. هدف اصلى انگلیسیها، تجارت بود، هر چند در پاره اى از جزیانات سیاسى نیز دخالت مى کردند.

بـا روى کـارآمـدن نـادرشاه افشار(1730 ـ 1747) منافع بیگانگان از جمله انگلستان به خطر افـتـاد و در طول قرن هیجده نیز برخى از وقایع ، مشکلاتى را فرار راه سلطه جویى آن کشور استعمارگر قرار داد.

انـگـلیسیهادر سال 1838 تا 1842 جزیره خارک را به عنوان پایگاهى علیه مواضع ایران در خـوزنـسـان و عـثـمانیها در بصره به اشغال خود درآوردند. آنها همچنین با دامن زدن به اختلافات شـیـخ کـویـت و قـبـیـله هـاى هـمـسـایـه وى ، قـرارداد ارسـارت بـارى در سال 1899 برآنها تحمیل کردند.

لردکـرزون که درسال 1898 به عنوان نایت السلطنه هندوستان انتخاب شده بود، فعالیتهاى زیادى جهت سلطه کامل انگلستان بر خلیج فارس انجام داد. او هنگام اقامتش در خلیج فارس سعى کـرد سـیـادت امـپـریـالسـیـم انـگـلسـت را هـرچـه بـیـشـتـر بـر شـیـخ نـشـیـنـهـاى عـرب تـحـمـیـل کـنـد. جـنـوب ایـران نـیـز پـس از جـنـگ جـهـانـى اوّل بـه اشغال قشون انگلستان در آمد. نفت خوزستان و موصل به نفتکشهاى انگلستان سرازیر و کشتیهاى جـنـگـى بـریـتـانـیـا در هـر یـک از بـنـدرهـاى خـلیـج فـارس کـه مـایـل بـود، لنـگـر مـى انـداخـت . مـخـالفـتـهـایـى عـلیـه انـگـلسـتـان بـعـد از سـال 1913 بـه وقـوع پـیـوسـت کـه درپـى آن قـرارداد اسـارت بـار سـال 1919 بـیـن ایـران و انـگـلسـتان باطل شد بحران سیستم استعمارى انگلستان بتدریج در خـلیـج فـارس احـسـاس شـد، بـگـونـه اى کـه آنـهـا، جـاى خـود را بـه رقـیـبـان آمـریـکایى خود سپردند.(170)

آمریکا و خلیج فارس

آمـریـکـا سـالهـا قـبـل از خـروج انـگـلسـتـان از خـلیـج فـارس در سـال 1971 مـوقـعـیّت خود را در خلیج فارس تثبیت کرده بود، شرایط مساعد بعداز جنگ جهانى اول بـراى آمـریـکـایـیـان ، امـکـان نـفـوذ بـیشتر در خلیج فارس را براى این کشور فراهم کرد، بـگـونـه اى کـه سـهامهایى را از شرکتها و کمپانیهاى نفتى مختلف به دست آوردند. تولید نفت بـعـداز روى کـار آمدن عبدالعزیز بن سعود در سال 1932 در عربستان به انحصار آمریکاییها در آمد.

آمـریـکـا بـرى نـفـوذ در ایـران و دسـتیابى به سهام نفتى ، کوششهاى بسیارى کرد .انگلستان براى منحرف کردن نظر آمریکا از ایران به سایر نقاط، با سهیم شدن کمپانیهاى نفتى آمریکا در نفت سایر کشورهاى منطقه نظر موافق داشت .


29

شـرایط بعداز جنگ جهانى دوم ، کمک شایانى به برترى بین المللى آمریکا کرد.اثرات کاهش نفوذ انگلستان به تدریج آشکار شد، تا جایى که ایران در فاصله سالهاى 1941 تا 1971 نـیـروهـاى خـود را از خـلیـج فـارس خـارج خـواهـد سـاخـت . خـروج انـگـلسـتـان عـلى رغـم مخالفت آمریکا(171)در زمان مقرّر انجام شد.

آمـریـکـا بـراى اجـراى سـیـاسـتهاى خود در منطقه خلیج فارس تمایلى به حضور نظامى مستقیم نـداشـت ؛ زیـرال بـا حـضـور مـستقیم خود در اقیانوس هند و جنگ با ویتنام ، شکست سختى خورده ، تـجـربـه تـلخـى بـه دست آورده بود. همین حضور مستقیم و شکست از ویتنام ، آنها را به دکترین (بومى کردن) منطقه سوق داد. عربستان سعودى و ایران در راستاى این سیاست ، به عنوان دو ستونى اصلى (172)انتخاب شدند.

پیروزى انقلاب اسلامى ایران در1979(م) سیاست (دو ستونى) آمریکا در منطقه را به شکست کـشـانـده ، مـنـافـع کـشـورهـاى قـدرتـمـنـد را بـه خـطـر انـداخـت . استقلال همه جانبه اى که جمهورى اسلامى ایران خواهان آن بود و صدور انقلاب به عنوان یکى از اهـداف آن بـا مـنـافـع کـشـورهـاى قـدرتـمـنـد در تـضـاد بـود. آمـریـکـا بـه هـمـیـن دلیل به کمک همپیمانان خود، اقدامات گسترده اى را علیه ایران تدارک دید.

یکى از این اقدامات ، مسلّح کردن عربستان سعودى به عنوان تنها ستون حفظ منافع آمریکا بعد از سـقوط شاه بود. فروش هواپیماهاى (آواکس) به عربستان در راستاى همین سیاست صورت گرفت .البتّه آمریکا براى تداوم دکترین (دو ستونى) که براساس استراتژى بومى کردن ، صورت پذیرفته بود، اقدام به ایجاد (کمربندامنیّتى) ازپاکستان تا مصر کرد.

اشـغـال نـظـامـى کـویـت تـوسـّط نـیـروهـاى عـراقـى در دوم اوت سـال 1991 نـیز یکى از عواملى است که زمینه حضور و دخالت مستقیم آمریکا و متّحدانش در منطقه خلیج فارس را فراهم کرد. آمریکا به بهانه دفاع از کویت و عربستان و ایجاد امنیّت در منطقه خلیج فارس ، جنگى بزرگ را در هفده ژانویه سال 1991 با شرکت خود و متّحدانش علیه عراق بـه را انـداخت و جنگ را به سود خود به پایاان رساند. و بهانه لازم براى حضور در سالهاى آینده را نیز به دست آورد.


30

حوزه اقیانون آرام 

اهمیّت حوزه اقیانوس آرام (کبیر)

الف ـ اهمیّت سیاسى و استراتژیکى

اقیانوس آرام ، بزرگترین اقیانوس جهان است . این اقیانوس با پوشاندن یک چهارم کره زمین ، نـزدیک به نصف سطح آبهاى کره زمین را دربرگرفته است پنچ کشور از هفت کشور پرجمعیّت جـهـان یـعـنـى چین ، روسیّه ، ژاپن ، آمریکا و اندونزى و سه کشور از کشورهاى دارنده سلاحهاى هسته اى یعنى آمریکا، روسیّه و چین در منطقه اقیانوس آرام واقع شده اند.(173)

وجـود تـنـگـه هـا، مجمع الجزایر، آبراهها، شبه جزایر و جزیره هاى متعدّد، موقعیّت استراتژیک پـیـچـیـده اى را بـه ایـن مـنـطـقـه بـخـشـیـده اسـت و مـوقـعـیـّت خـاصّ جـغـرافیایى و استراتژیک سواحل این اقیانوس ، بر این اهمیّت افزوده است ؛ بگونه اى که دسترسى قدرتهاى زمینى به دریاى آزاد از طریق تنگه هاى باریکى که در کنترل دولتهاى این منطقه است ، میّسر مى باشد.

مـجـمـوعـه ایـن عوامل ، موقعیّتى براى این منطقه به وجود آورده که مى تواند زمینه ساز مناقشه بین قدرتهاى ذى نفع باشد. این منطقه ، از دیرباز صحنه رقابت قدرتهاى بزرگ بوده است .

ب ـ اهمیّت اقتصادى

اهـمـیـّت اقـتـصـادى مـنطقه اقیانوس آرام به رشد سریع اقتصادى کشورهاى منطقه برمى گردد. تـوسـعـه اقتصادى این کشورها از اواخر دهه 1960، توجّه همه را به این منطقه به عنوان مرکز تـجـارت و تحرّک اقتصادى جهان ، جلب کرده است .ژاپن از دهه 1960 به بعد، بالاترین نرخ رشـد اقـتـصـادى کشورهاى عمده صنعتى را داشته و کشورهایى مانند کره جنوبى ، تایوان ، هنگ کـنـگ و سـنـگـاپـور نیز از شکوفایى اقتصادى بالایى بهره مند نشده اند. این رشد، سبب رکود تدریجى اقتصادى اروپا و در نتیجه ، کاهش سرمایه گذاریهاى آمریکا در اروپا شده است .

مـقـایسه رشد اقتصادى اروپا با این منطقه ، بیانگر اهمیّت اقتصادى آن است . در حالى که رشد اقـتـصـادى اروپـا غـربـى بـیـن ، 2 تـا 4 درصد بود، این رشد در کشورهایى مانند ژاپن ، کره جنوبى ، تایوان ، هنگ کنگ و سنگاپور و حتّى چین (در دهه 1980) به 5 تا 9 درصد رسید.

مـبـادلات 9/135 مـیـلیـارد دلارى آمـریـکـا بـا حـوزه اقـیـانـوس آرام در سـال 1983 نـشـان دهـنده این است که مبادلات این کشور با کشورهاى حوزه آسیایى اقیانوس آرام بیش از سایر مناطق جهان بوده است . زیرا این رقم 26 میلیارد دلار بیش از حجم معامله هاى آمریکا بااروپا غربى است .(174)

آمریکا در یان زمینه ، براى جلوگیرى از تشدید بحران اقتصادى و مالى خویش ، همواره کوشش کرده تا بازارهاى مناسبى را در این بخش از اقیانوس آرام پیدا کند.

کشورهاى حوزه اقیانوس آرام (نقش ،منافع و رابط آنها)

یکى از خصوصیّات منطقه اقیانوس آرام ، غیر متجانس بودن کشورهاى آن در زمینه هاى فرهنگى ، اجـتـمـاعـى ، سـیـاسـى ، ایدئولوژیکى ، اقتصادیث ، و امنیّتى است . این منطقه ، از نظر وسعت و جمعیّت ، بزرگترین کشورها مانند جمهورى خلق چین و کوچکترین کشورها مانند جزیره تونگارا و از نـظـراقـتـصـادى ، نـظـامـهـاى پیشرفته مانند ژاپن ، سنگاپور و کره جنوبى و کشورهاى کم توسعه یافته مثل پاپواگینه نو را شامل مى شود. بعضى از کشورهاى این منطقه مانند ژاپن ، کـره جـنـوبـى ، تایوان ، تایلند، فیلپین و استرالیا، از متحدان آمریکا به شمار مى روند، در حـالى کـه بعضى نیز مانند ویتنام ، کامبوج ، لائوس و کره شمالى در دوران جنگ سرد از متحدان شـوروى (سـابـق) یـا چـین محسوب مى شدند، حتّى بعضى از کشورها مانند انذونزى خود را غیر متعهد به حساب مى آورند.

کـشـورهاى شمال شرقى آسیا از نظر فرهنگى و اجتماعى و کشورهاى غیر کمونیست آسیاى جنوب شرقى نیز از نظر فرهنگى به یکدیگر نزدیک هستند.

امـروزه کـشـورهـاى مـنـطـقـه پـاسـیـفیک (175)با توجّه به توسعه سریع ارتباطات ، تـرابـرى و تـکـنـولوژى مشترک به یکدیگر نزدیک شده و توانسته اند(الگویى اقتصادیى ارائه دهنده پاکسازى درنهادهاى ممکلتى ، مقابله با بى ثباتى و تورم ، بر قرارى روابط با کـشـورهـاى صـنـعتى به منظور استفاده از سرمایه و تکنولوژى آنها، جهت گیرى رشد اقتصادى بـه طـرف افـزایـش صـادرات ، تـوزیـع در آمـدهـا و حاصل انى (الگوى اقتصادى) مى باشد.(176)


31

بـنـا بـراین ، منطقه پاسیفیک نقش مهمّى را از نظر سیاسى ـ اقتصادى در سطح بین المللى باز مـى کـنـد. تـصـمـیـمهاى نگرفته شده در توکیو و سیاستهاى تجارى اقتصادى کشورهایى مانند تـایـوان و کـره جـنـوبـى بـر سیاستها و اقتصاد و آمریکا و بعضى از کشورهاى دیگر تاءثیر زیادى گذاشته است .

غرب پاسیفیک (بطور عمده آسیاى شرقى) در سال 1962، 9 درصد تولید ناخالص ملّى جهان را بـه خـود اخـتـصـاص داد، در صـورتى که در سال 1982 این رقم به 15 درصد رسید.پیش بـیـنـى مى شود که کشورهاى غرب پاسنیفیک تا سال دو هزار تولید ناخالص ملّى جهان را به خـود اخـتـصـاص دهـنـد و ایـن رقـم بـراى تـمـام حـوزه اقـیـانـوس آرام بـه حدود 50 درصد خواهد رسید.(177)

الف ـ ژاپن

ژاپـن هـم اکـنـون نقش مهمّى را در صحنه بین المللى ایفا مى کند و قدرت اقتصادى اش به جایى رسـیـده کـه بـه عـنـوان ابـر قـدرت اقـتـصـادى مـطـرح اسـت . ایـن کـشـور بـه دلیل واردات گاز طبیعى ، چوب ، مس ، قلع ، آلومینیوم و کائوچو، به کشورهاى آسیایى ، احتیاج شدید دارد و در مقابل منبع عمده کمکهاى اقتصادى به این گونه کشورهاست .

هـر یـک از دو کـشـور ژاپـن و آمـریکا، شریک عمده تجارتى دیگرى است و نوع روابط میان آنها( سـیاسى ، اقتصادى ، امنیّتى و نظامى) اثرات قابل توجّهى بر نظام بین المللى دارد. گفتنى است که به دلیل عدم موازنه تجارى میان ژاپن و آمریکا، اختلافاتى در این زمینه میان آنها وجود دارد. آمـریـکـا در حـال حاضر، برغم آنکه ثروتمندترین کشور جهان است ، به عنوان یک کشور مـقـروض مـطـرح اسـت درحـالى کـه ژاپـن رهـبـرى اعـطـاى اعـتـبـارات بـه کل جهان را بدست گرفته است .

از سوى دیگر، چین و کشورهاى منطقه ، به دلیل نقش تجاوز گرانه قبلى ژاپن ، نوعى سوء ظن نـسـبـت بـه سـیـاسـتـهـاى ژاپـن دارنـد کـه ایـن کـشـور بـا اعمال سیاستهاى ملایم ، در حال بر طرف کردن آن است .

کشورهاى عضور(آ سه آن) (178)دوّمین شریک عمده ژاپن مى باشند و ژاپن هر ساله از انـدونـزى ، مـالزى و بـرونئى نفت و گاز طبیعى وارد مى کند. واردات ژاپن در سالهاى 1982 ـ 1986 از کـشـورهـاى (آ سـه آن) 5/4 تا 9 میلیارد دلار بیش از صادرات آن کشور بوده است . ژاپـن بـا استرالیا نیز روابط نزدیک بازرگانى دارد و این کشور پنچمین شریک عمده تجارى ژاپن محسوب مى شود. 29 درصد کل صادرات استرالیا به ژاپن است .(179)

چـیـن نـیـز بـه عـنـوان یـک کـشـور وسـیـع و پـر جـمـعـیـّت ، بـا مـنـابـع غـنـى و پـیـشـرفـتـهاى بالفعل و بالقوّه خود در زمینه هاى اقتصادى ، نظامى و علمى وتکنولوژیک مى تواند نقش عمده اى را در سطح جهان و منطقه ایفا کند.

ب ـ کشورهاى تازه صنعتى شده

کـشـورهاى کره جنوبى ، تایوان ، سنگاپور و هنگ کنگ که به (کشورهاى تازه صنعتى شده) مـعـروف است از توسعه اقتصادى چشمگیرى برخوردارند. کلّ تجارت کره جنوبى تایوان و هنگ کـنـگ در سـال 1983 بـه 5/147 مـیـلیـارد دلار رسـیـد ایـن رقـم معادل 54 درصد تجارت ژاپن و 31 درصد تجارت آمریکاست .(180)

ایـن چـهـار کـشـور کـه بـه (چـهـار پـلنـگ) منطقه معروف شده اند، روابط اقتصادى خوبى با کـشـورهـاى آمـریـکـا،ژاپن ، استرالیا، زلاندنو و بعضى از کشورهاى (آ سه آن) داشته و نقش عمده اى در منطقه پاسنیفیک بازى مى کنند.

کـره جـنوبى از نظر اقتصادى ، در میان این چهار کشور، از سابقه درخشانترى برخوردار است . ایـن کـشوراز نظر صید ماهى ، یکى از کشورهاى عمده جهان محسوب مى شود. امروزه جمهورى کره (کره جنوبى) زمینه در تولید تلویزیون رنگى و کشتى سازى ، مقام دوّم را در جهان داراست .

ایـن کـشـور در چـنـد سـال اخـیر به دلیل وجود تظاهرات دانشجویى و تشنجّات سیاسى در دانشگاهها، با مشکلات سیاسى متعدّدى رو به رو بوده است .

تـایـوان به عنوان یکى از بیست کشور عمده صادر کننده کالاهاى ساخته شده در جهان ، على رغم مشکلات سیاسى و دیپلماتیک ،یکى از سریعترین رشدهاى اقتصادى جهان را داشته است . صنایع پـتروشیمى تایوان در آسیا مقام سوم را داراست . این کشور سه نیروگاه هسته اى در اختیار دارد که 37 درصد کلّ انرژى آن کشور را تاءمین مى کند.(181)


32

امـروزه ، کـشـور تـایـوان بـا تـوجـّه بـه تـمـامـى ایـن مسائل وقطع رابطه سیاسى بیشتر کشورهاى جهان با آن ، توانسته است ، خود را به عنوان یک قـدرت اقـتـصـادى مـطرح کند و روابط اقتصاداش با بیشتر کشورهاى جهان حفظ کرده و توسعه دهد.

سـنـگـاپـور، پیشترفه ترین کشور عضور سازمان آسیاى جنوب شرقى (آ سه آن) محسوب مى شود.این کشور از منابع محدودى برخوردار بوده و متکّى به واردات است ، ولى به جهت پیشرفت صـنـایـع و تـجارت ، کشورى توسعه یافته محسوب مى شود. سوّمین بندر متراکم جهان (بندر سنگاپور) در این کشور واقع شده است . سنگاپور یکى از بالاترین در آمدهاى سرانه در آسیا را به خود اختصاص داده است .

هنگ کنگ نیز داراى رشد سریع اقتصادى بوده و به عنوان بزرگترین صادر کننده اسباب بازى در جـهـان مـطـرح اسـت . صـنـایع الکترونیک این کشور از نظر درآمد صادراتى دردرجه دوّم قرار دارد.

ایـن کـشـور بـراى جمهورى خلق چین اهمیّت بسیار دارد؛ زیرا 40 درصد ارز خارجى خود را از هنگ کنگ به دست مى آورد. رهبران چین براساس موفقتنامه 26 سپتامبر 1984م میان چین و انگلیس و با ارائه طرح (یک کشور با دو سیستم) (وحدت دو کشور در عین حفظ نظامى سرمایه دارى هنگ کنگ و نـظـام سـوسـیـالیستى جمهورى خلق چین) الحاق هنگ کنگ به سرزمین اصلى اش را امکان پذیر کردند.

کانادا، استرالیا و زلاندنو با توجه به صنعت پیشرفته و منابع طبیعى فراوان که دارند از کشورهاى توسعه یافته منطقه اقیانوس آرام به شمار مى آیند.(182)


33

حوزه اقیانون آرام (2)

نزاع دو ابر قدرت آمریکا و شوروى (سابق)

مـنـطـقـه آسـیـاسـى اقـیـانـوس آرام ، بـه دلیـل بـرخـوردارى از مـوقـعـیـّت خـاصّ جـغرافیایى و استراتژیکى در طول چند دهه قبل ، براى قدرتهاى بزرگ ، بویژه آمریکا و شورورى (سابق) ؛ پـیـش از پـیـش حائز اهمیّت بوده ، توجّه قدرتهاى بزرگ را به این منطقه جلب کرد.موقعیّت اسـتراتژیکى ، وجود منابع سرشار طبیعى ، زمینهاى حاصلخیز و نیروى انسانى قوى ، مبتکر و فـعـّال نـیـز در جـلب تـوج ، مـؤ ثـر بـوده اسـت . بـه هـمـیـن دلیـل ، ایـن منطقه از دیرباز صحنه برخورد منافع متعارض و عرصه رقابت قدرتهاى بزرگ بوده ، موقعیّت خاصّى را درسیاست جهانى و روابط بین المللى به دست آورده است .

جـنـگ جهانى ، دوّم بسیارى از مشکلات سرزمینى گذشته افزود مانند اختلاف شوروى ( سابق) و ژاپن در ناحیه آسیاى شرقى بر سر چهار جزیره شمالى ، اختلاف میان چین و شوروى (سابق) درسـراسر مرز طولانى دو کشور و همچنین اختلافهاى که در موردقلمروهاى آبى ژاپن ، کره ، چین و تایوان وجود دارد. قدرتهاى بزرگ ، در تمام این مناقشه هانیز دخالت داشته اند.

از نـظـر مـقـامـهاى شوروى (سابق) گسترش مناسبات سیاسى و اقتصادى آمریکا و چین و ائتلاف امـنـیـتـى این دو کشور با ژاپن علیه شوروى (سابق) مى توانست منافع شوروى (سابق) را در حـوزه اقـیـانـوس آرام بـه خـطـر انـدازد. شـوروى (سـابـق) بـه هـمـیـن دلیـل ، بـشـدت ، سـعى داشت منافع خود را در این منطقه حفظ کند، در حالى که کشورهاى منطقه ، تـقویت بنیه نظامى شوروى (سابق) رابیش از نیاز آن کشور دانستند، رهبران شوروى (سابق) بـر محدودیّت موقعیّت خود تاءکید مى کردند. شوروى (سابق) على رغم توجه به منطقه حوزه اقـیـانـوس آرام ، نـفوذ چندانى در این منطقه نداشته و نتوانست موقعیّت یک ابرقدرت را در قسمت آسیایى اقیانوس آرام داشته باشد.

آمریکا با در پیش گرفتن سیاست (سدّ نفوذ)(183)با مسائلى که منافع ایالات متّحده آمـریـکـا را بـه خـطـر مـى انـداخـت ، بـه مـبـارزه بـرخـاسـت و بـا ایـن حـرکـت چـنـد هـدف را دنـبـال مـى کـرد. ایـن اهـداف عـبـارت بودند از: جلوگیرى از بهره گیرى نیروى نظامى توّسط شـوروى (سـابـق) تـجـاوز چـین و متّحدانش علیه همسایگان غیر کمونیست ، محدود کردن توانایى کشورهاى کمونیست آسیا و نیز گسترش نفوذ سیاسى در اقیانوس ‍ آرام .

وسـعـت درگـیـرى آمـریکا در دهه هاى 1960 و 1970 در منطقه آسیا اقیانوس آرام را مى توان از سـیـاسـتـهـاى ایـن کـشـور در قـبـال کـشـورهـایى مانند وتینام ، ژاپن ، کره ، تایوان ، فیلیپین و اسـتـرالیـا بـرداشـت کـرد شـکـسـت آمـریکا در جنگ با ویتنام ، ادامه استراتژى آمریکا پس از جنگ جـهـانى ، دوّم در منطقه آسیایى اقیانوس آرام را با مشکلات چندى رو به رو ساخت و این کشور را بر آن داشت تا استراتژى و جهت گیریهاى خود را در منطقه ، تغییر دهد.

هـم اکـنـون ، آمـریـکـا بـراى حـفظ منافع خود، از کشورهاى جزیره اى واقع در حوزه پاسیفیک به صـورت پـایـگـاه هایى مطمئن استفاده مى کند. البتّه این توجّه خاص او به معناى غفلت از سایر سرزمینهاى حوزه اقیاوس آرام نیست .

جنبه نظامى حوزه اقیانوس آرام

ایـنـک مـنطقه آسیاى شرقى از نظر دارا بودن تسلیحات نظامى ، بعد از اروپادوّمین مقام جهان را بـه خـود اخـتـصـاص داده کـشـورهـاى چـیـن ، ژاپـو، کـره شـمـالى و جـنـوبـى در سال 1980 حدود 78 میلیارد دلار صرف هزینه هاى دفاعى کردند 23 این مبلغ را بودجه نظامى چین تشکیل مى داد. اگر در این محاسبه ، بودجه دفاعى (آ سه آن) را نیز منظور کنیم ،

تقریبا نسبت به دهه هفتاد، بودجه نظامى 30 درصد افزایش یافته است .(184)

شوروى (سابق) براى حفظ منافش بهبود بخشیدن به موقعیّت خود در منطقه اقیانوس آرام دست بـه اقداماتى زد. تقویت موقعیّت استراتژیک از طریق تقویت ناوگان پاسیفیک ، بهبود نیروى هـوایـى ، استقرار موشکهاى اس ‍ . اس ـ 20 سرانجام گسترش همکارى نظامى با ویتنام ، از جمله ایـن اقـدامـات اسـت . هـمـه ایـن تـحـوّلات ، بیانگر افزایش تواناییهاى بالقوّه نظامى شوروى (سابق) دردهه 1980 در حوزه اقیانوس آرام بوده است .


34

وجـود سـلاحـهـاى هـسـته اى در این منطقه ، واکنشهاى گوناگونى را در پى داشته است . اعضاى کمتیه پاسنیفیک جنوبى از پیشنهاد استرالیا مبنى بر ایجاد منطقه عادى از سلاحهاى هسته اى در حوزه جنوبى آرام ، پشتییبانى گردند.

از آنـجـا دولتـهـاى اسـتـرالیا و زلاندنو از اعضاى پیمان نظامى آنزوس هستند، نظریه (ایجاد مـنطقه عادى از سلاحهاى هسته اى) مشکلاتى را نیز براى مناسبات امنیّتى آنها با ایالات متّحده آمریکا به وجود آورده است .

از مـیـان دولتـهـاى صـاحـب سـلاحـهـاى هـسـتـه اى تـنـهـا چـیـن قـطـعـنـامـه 1975 سـازمـان مـلل مـتـّحـد، مـبـنـى بـر ایـجـاد مـنطقه عارى ازسلاحهاى هسته اى در حوزه جنوبى اقیانوس آرام را پذیرفت . آمریکا نه تنها از چنین طرحى حمایت نکرد، بلکه امضاى قرارداد مربوط به آن را رد کرد.

سازمانها و پیمانهاى منطقه اقیانوس آرام

تـاءکـیـد بـیـشـتـر کـشـورهـاى پـاسـنـیـفـیـک بـر هـمـکـاریـهـاى مـنـطـقـه اى بـا تـوجـّه بـه مسائل اقتصادى بوده و روند این همکاریهاى منطقه اى در آسیاى شرقى وپاسنیفیک بطور رسمى موجب ایجاد دو سازمان منطقه اى ـ دولتى شده است :

الف ـ سازمان کشورهاى آسیاى جنوب شرقى ( آ سه آن)

ایـن سـازمـان در سـال 1967 بـه منظور توسعه همکاریهاى منطقه اى غیرنظامى ، تاءسیس شد. اعـضـاى آن عـبارتند از :اندونزى ، مالزى ، فیلپین ، تایلند، سنگاپور و برونى . جمعیّت این کشورها در حدود سیصد میلیون نفر تخمین زده شده است .

ایـن مـنـطـقـه بـا توجّه به تاءثیر گذارى منابع سر شار طبیعى و تجارت بین المللى آن بر سیاستهاى اقتصادى ، سیاسى و امنیّتى و نیز متّصل کردن راههاى آبى اقیانوس آرام و اقیانوس هند به یکدیگر، اهمیّت استراتژیک پیدا کرده است .

اهـداف (آ سـه آن) دربـرگـیـرنده بالابردن رشد اقتصادى و ثبات سیاسى در جنوب سرقى آسیا، پایین آوردن تعرفه هاى تجارتى میان کشورهاى منطقه و تشویق اعضا به مبادله برنامه و اطلاعات علمى است .(185)

ب ـ مجمع عمومى پاسنیفیک جنوبى

ایـن سـازمـان بـا شـرکـت کـشـورهـاى اسـتـرالیـا، زلانـدنـو و یـازده جـزیـره مستقّل جنوب غربى پاسیفیک در سال 1971 تشکیل شد. جزیره هاى مزبور عبارتنداز جزیره هاى کوک ، فیجى ، کى ریباتى ، ناورو،(186) نیو،(187) پاپواگینه نو، جزایر سولومون ، تونگو،(188)و انواتو و سامواى غربى .

حـفـظ تـمـاس رهبران با یکدیگر و ارائه نظرهاى واحد در مورد مسائلى چون آزمایشات هسته اى ، حقوق دریا و استعمارزدایى از هدفهاى مهمّ این سازمان مى باشد.

سـازمـان (آ سـه آن) و (مـجـمـع عـمـومـى پـاسـنـیـفـیـک جـنوبى) على رغم نزدیکى و مجاورت جـغـرافـیـایـى ، روابط محدودى با یکدیگر دارند و علّت آن نداشتن پیوندهاى فرهنگى و قومى بین این دو سازمان است . مردم جزیره هاى یاد شده خود را (مردم پاسیفیک) مى دانند، نه آسیایى .

یـازده کـشـور واقـع در حـوزه اقـیـانـوس آرام از سـال 1984 مـوافـقـع کـردنـد کـه هـر سـال وزیـران خـارجـه کـشـورهـاى (آسـه آن) (بـعداز پایان کنفراس وزیران خارجه آ سه آن) بـراى تـبـادل نـظـر در رابـطـه بـا مـسـائل اقـتـصادى منطقه پاسنیفیک (استرالیا،کانادا،ژاپن ، زلانـدنـو و آمـریـکـا) بـه مذاکره و تبادل نظر بپردازند این واقعه جدید به (شش به اضافه پنچ) معروف شد.

در مـنـطقه اقیانوس آرام ، پیمانهاى نظامى نیز وجود دارد. پیمان ( آنزوس) (پیمان پاسیفیک) یـکـى ازایـن پـیـمـانـهـاسـت . ایـن پـیـمـان در سـال 1951 در شـهـر سانفرانسیکو میان کشورهاى اسـتـرالیا، زلانودنو و ایالات متحده آمریکا منعقد شد. و مقرّ آن نیز در شهر کانبا (استرالیا) مى باشد.(189)

تنگه مالاکا

تـنـگـه مـالاکا، یکى از مناطق استراتژیک حوزه اقیانوس آرام بوده و تا حدودى بعداز تنگه ها و کـانـالهـایـى مـانـنـد هـرمـز، بـاب المـنـدب ، سـوئز، جـبـل الطـارق ، پـانـامـا، بـسـفـر و دردانل ، یکى از مهمترین تنگه هاى دنیاست .

این تنگه بین کشور سنگاپور و جزیره سوماترا واقع شده و اقیانوس هند را به اقیانوس آرام مـرتـبـط سـاخـتـه و نـقـش ‍ مـهـمـّى در کـوتـاه کـردن مـسیر آبراههاى دریایى ایفا مى کند. جزیره سـوماترا که بخشى از خاک کشور انذونزى است به حساب مى آید، یکى از بزرگترین جزیره هـاى جـهـان اسـت و بـا جـزیره هاى جاوه ، سلبس و برنئو در مجموع (جزایر سونداى بزرگ) نـامـیـده مـى شـود(190) کـشـور سـنـگـاپـور نیز با 581 کیلومترمربع وسعت در جنوب شرقى آسیا و درجنوب مالزى واقع شده است . این کشور هم اکنون ،از پیشرفته ترین کشورهاى آسـیـاى جـنـوب شـرقـى اسـت و از نـظـر در آمـد سـرانـه ، اوّلیـن کـشـور مـنطقه مى باشد. بندر سنگاپور، یکى از مترقى ترین بندرهاى جهان ، در این کشور واقع شده است .(191)


35

یـکـى از مـهـمـتـریـن خـطـوط کـشـتـیـرانـى دنـیـا، از داخـل تـنـگـه مـى گـذرد. تـعـاد قـابـل تـوجـّهـى از کـشـتیهایى که از منطقه جنوب شرقى آسیا به طرف اقیانوس هند و برعکس عـبـور مـى کنند از داخل این تنگه و تنگه سوندا (تنگه اى بین جزیره سوماترا و جزیره جاوه) مى گذرند.

ایـن تـنگه ، بندرهاى کشورهاى واقع در اقیانوس هند (بمبئى کلکته ، کلمبو و...) و خلیج فارس (بـنـدرهـاى واقـع در مـنـطـقـه خـلیـج فـارس) و شـرق و جنوب آفریقا رابه بندرهاى مهمّ حوزه اقـیـانـوس آرام (بـنـدرهـاى ژاپـن ، بـندرهاى غربى آمریکا، بندرهاى فیلیپین) مرتبط سازد. در نتیجه این تنگه نقش مهمّى را در ارتباطات اقتصادى بین المللى به عهده دارد.

آینده حوزه اقیانوس آرام

مـنـطـقـه اقـیـانـوس آرام ، در آیـنـده مـى تـوانـد بـابـرخوردارى از امکانات اقتصادى ، سیاسى ، استراتژیک ، فرهنگى و علمى عمده اى را در معادلات سیاسى اقتصادى جهان ایفا کند.

از آنـجا که قدرتهاى بزرگ ، از منافع حیاتى در این منطقه برخوردارند در نتیجه رقابتها یا هـمـکـاریـهاى آنها مى تواند در چگونگى فعالیّت نظامى بین المللى تاءثیر گذاشته و توجّه جـهانیان را به خود جلب کند. براى پیشبرد همکاریهاى مختلف (بخصوص همکاریهاى اقتصادى) در این منطقه ، از سوى کشورهاى سرمایه دارى ، طرحهاى متعدّد ارائه شده است .

بـا تـوجّه با مطالب یاد شده مى تواند گفت : این منطقه مى تواند در آینده ، صحنه همکاریهاى دولتـهـا یا صحنه برخوردهاى سرسختانه و رقابتهاى متعدّد در زمینه هاى اقتصادى و نظامى و یـا حـتـّى بـرخـوردهـاى نـظـامـى بـاشـد. ایـن امـر بـه چـگـونـگـى و مـیـزان روابـط مـتـقـابـل و رعـایـت مـنـافـع کـشـورهـاى ذى نـفـع بـسـتـگـى دارد. حـاکـمـیـّت اصـل روابـط مـسـالمت آمیز و روابط متقابل بر اساس همکارى مى تواند از تنشهاى احتمالى آینده جلوگیرى کند.

آمـریـکـا عـلى رغـم شـکـسـت سـخـتـى کـه در جـنـگ ویـتـنـام خـو د ، از نـفـوذ قـابـل تـوجـّه اقـتـصـادى ـ تـجـارى در مـنـطـقـه بـرخـوردار اسـت .و احـتـمـال افـزایـش ایـن نـفـوذ در آیـنـده وجـود دارد. البـتـه بـر سـر ایـن راه ، مـشـکـلاتـى از قـبـیل رشد اقتصادى قابل توجه برخى از کشورهاى رشد ناسیونالیسم ، ظهور چین و ژاپن به عـنوان مراکز دیگر قدرت در منطقه و اختلاف برخى از متّحدان آمریکا( مانند استرالیا و زلاندتو در چارچوب پیمانهاى دسته جمعى به چشم مى خورد.

ژاپن خواهان آن است که از انزواى سیاسى خارج شود و در این زمینه باید به نقش ژاپن در آینده اهـمـیّت زیادى داد. اگر چه ممکن است بعضى از کشورهاى منطقه ، این موضعگیرى ژاپن را خطرى عـلیـه منافع خود بدانند، زیرا ژاپن یکى از منابع اصلى کمکهاى اقتصادى به این کشورها به شـمـار مـى رود. تقویت و توسعه قدرت سیاسى و امنیّت ژاپن به همراه سلطه اقتصادى موجود، مى تواند به نگرشهاى امپریالیستى ژاپن دامن زده و منافع سایر کشورهاى منطقه را به خطر اندازد.

در ضـمـن ، احـتـمـال گـسـتـرش روابـط چـیـن و ژاپـن بـه دلیل نیاز ژاپن به مواد اولیه چین و نیاز چین به آمریکانات علمى و تکنولوژیک ژاپن نیز وجود دارد.

در دهـه آیـنـده ، نـیـروى دریـایـى نقش اساسى در برنامه هاى دفاعى آمریکا و در آسیا به عهده خواهد داش ؛ زیرا نیرو قادر به حضور نظامى هسته اى و غیرهسته اى در منطقه است که نتیجه آن حفظ و حمایت خطوط دریایى پاسیفیک مى باشد.

مـجـمـوعـه ایـن تـحـوّلات بـه نـوعـى وضـعـیـّت چـنـد قـطـبـى ، حداقل در سطح منطقه منجر خواهد شد.


36

جزیره هاى استراتژیک

بـرخـى از مـنـاطـق ، تـحـت شـرایـط خاصّى اهمیّت نظامى و استراتژیکى پیدا مى کند؛ یعنى با استقرار در این مناطق مى توان جابه جاییهایى دریایى ، خشکى و هوایى را تحت نظارت در آورده و یـا بـا اسـتـفاده از این مناطق به نقاط دیگر حمله کرد. در دست داشنت چنین پایگاههاى نظامى مى تـوانـد قدرت هر کشورى را بطور مؤ ثر افزایش ‍ دهد. در این درس ، جزیره هاى که داراى چنین خـصوصیاتى بوده و استراتژیک محسوب مى شوند، مورد بررسى قرار مى گیرد. کفتنى است کـه تـصـرّف یـک یـا چـنـد جـزیـره در گـذشته به دلیل تسلّط آنها برخشکیها، از اهمیّت زیادى برخوردار بود، ولى امروزه این نوع موقعیّتها آن ارزش سابق را ندارد.(192)

اقیانوس هند

جزیره دیه گوگارسیا

ایـن جـزیـره بـا وسـعت سى مایل مربع در اقیانوس هند واقع شده و کشور انگلستان تعلّق دارد. جزیره دیه گوگارسیار بر سواحل اقیانوس هند اشراف داشته و از آن مى توان به عنوان یک مـرکـز عـملیاتى خوب براى حمله به سواحل اقیانوى هند استفاده کرد.(مارگارت تاچر) نخست وزیـر وقـت انـگـلسـتـان در سـال 1981 ضـمـن دیـدارى از آمـریـکـا بـا اسـتـفـاده کـامل آمریکا از این جزیره موافقت کرده ، اظهار داشت که آمریکا مى تواند تجهیزات خود را از این جـزیـره تـقـویـت کـنـد. آمـریـکـا بـعـداز آن ، شـروع بـه بـهـره بـردارى کامل از این پایگاه کرد.(193)

پـایـگـاه ( دیـه گوگارسیا) پایگاهى دریایى ، زمینى و هوایى بوده و بزرگترین پایگاه نظامى آمریکا در اقیانوس هند محسوب مى شود. این پایگاه مرکز فرماندهى تمام پایگاههاى در اقـیـانـوس هـنـد بـود، بـراى اسـتـفاده نیروهاى واکنش سریع آمریکا در نظر گرفته شده است . آمـریـکـا تـا بـه حـال ، بـودجـه هـاى هـنـگـفـتـى صـرف تـجـهـزات ایـن پـایـگـاه کـرده اسـت . بـطـورمـثـال : مـبـلغ 559مـیـلیـون دلار در سـال 1983 بـه هـمـیـن مـنـظـور اخـتـصـاص داده شد.(194)

آمریکا با سود جستن از این پایگاه بطور دایم مى تواند تسلّط خود را به وسیله چندین ناوگان نـظـامـى بـر آبـهـا و سـواحـل اقـیـانـوس حـفـظ کـند. مساءله آرایش نیروهاى نظامى جهت شرکت در عـمـلیاتهاى دور دست براى آمریکا بسیار مهم است و جزیره (دیه گوگارسیا) در این جهت نقش اسـاسـى بـه عـهده دارد. البتّه گروهى از صاحب نظران در آمریکا، فاصله زیاد این پایگاه با خـلیـج فارس (به عنوان یکى از استراتژى ترین مناطق جهان) را به عنوان یکى از نقاط ضعف آن بـه حـسـاب مـى آورنـد. آمـریکا با آغاز بهره بردارى از این پایگاه ، خود را وارد یک مسابقه تـسـلیـحـاتـى بـا شـورورى (سـابـق) کـرده بـود کـه بـه قـول برخى از مخالفان حضور آمریکا در اقیانوس هند، این امر براى آمریکا به عنوان یک خطر بـه حـسـاب مـى آمـد،(195)بـعـداز فـروپاشى شوروى (سابق) وجود این پایگاه موجب حـضـور قـدرتـمـنـدانـه و اسـتـعـمـارى آمـریـکـا در ایـن مـنـطـقـه و سـرکـوب حـرکـتـهـاى استقلال طلبانه شده است .

در مـورد اسـتـقـرار نـیـروهاى آمریکا در جزیره (فورد) ابتدا مخالفتهایى ابراز شد، ولى این گونه مخالفتها از سوى دولت وقت آمریکا(فورد) ردّ شد. دولت آمریکا این جزیره را به مظور استفاده نیروى هواى و ناوگانهاى دریایى آمریکا توسعه داد و امکانات و تجهیزات لازم را بدر آن مـسـتـقـّر کـرد. مـوافـقـان حـضـور نـظـامـى آمـریـکـا در (دیـه گـوگـارسـیـا) بـر ایـن استدلال بودند که اگر بنا باشد (دیه گوگارسیا) موجب نزاع دو ابرقدرت شود، این حرف در مـورد همه پایگاههاى آمریکایى صادق است و بنابراین آمریکا باید اقدام به برچیدن کلیه پایگاههاى نظامى خود کند.(196)

هـفـت کـشـتـى کـه بـه زرادخـانـه هـاى شـنـاور مـعـروفـنـد، بـطـور دایم در اطراف پایگاه (دیه گـوگـارسـیـا) حـضـور دارنـد. در ایـن پـایـگـاه یـک بـانـد فـرودگـاه بـه طـول دوازه هـزار پـا، هـشـت مـنـبع انبار مواد سوختى ، یک رشته تاسیسات لجستیکى ، یک ایستگاه مخابراتى و یک اسکله وجود دارد.(197)

درایـن پـایـگاه ، تاسیسات وسیعى براى تعمیر ناوگانهاى جنگى و زیر دریاییها وجود دارد و کـارکـنـان و سـربـازان آمـریـکـایـى مـسـتـقـر در آن از تـمـام وسایل رفاهى موجود دراین جزیره بهره مى برند. همچنین پناهگاههاى اتمى و سکوهاى پرتاب مـوشـکـهـاى قاره پیما نیز در آن وجود داشته و کشتیهاى اتمى مستقر در این پایگاه قادرند ظرف 48 سـاعـت خـود را بـه دورتـرین نقطه اقیانوس هند برسانند.(198) در پایگاه (دیه گـوگارسیا)دو هزار نفر تفر نیروى نطامى مستقرندکه بیشتر آنها کارشناس و متخصص هستند و این پایگاه مى تواند دوازده هزار نفر تفنگذار را پشتیبانى کند.(199)


37

اقیانوس اطلس

الف ـ جزایر فالکلند

جزایر فالکلند در اقیانوس جنوبى واقع شده و با توجه به اهمیّت نظامى اش در قرن هیجدهم بـه اشـغـال بـریتانیاى کبیر درآمد. انگلیس با این کار توانست برتمام راههایى که به جنوب آمـریـکـایـى جـنـوبـى خـتـم مـى شـد نـظـارت داشـتـه بـاشـد. بـطـور مـثـال ، انـگـلسـتـان بـا اسـتـفـاده از ایـن جـزیـره هـا تـوانـست دست به انهدام کشتیهاى آلمانى در سـال 1914(جـنـگ جـهانى اول) بزند.این جزیره ها اهمیت ارتباطى و تجارى نیز داشت بتازگى بـازشدن کانال پاناما،ازاهمیت نظامى و استراتژیک جزایر فالکند تا حدود زیادى کاسته شده است .(200)

جـنـگـى در سـال 1982 بر سر مالکیت این جزیره هاى ، بین انگلستان و آراژانتین درگرفت . در ظاهر ، علّت جنگ انگلیس و آرژانتین در فالکنلند، مساءله ماهیگیرى بود، زیرا آبهاى این جزیره ها بـه یـکـى از غـنـى تـریـن مـیـدانـهـاى صـیـد مـاهـى در جـهـان تـبـدیـل شـده بـود. اعـلام 150 مـایـل براى شعاع آبهاى حفاظت شده جزیره ها از طرف بریتانیا باعث اعتراض آرژانتین شد و آن را تجاوز به آبهاى خود تلّقى کرد.(201)

سرانجام ، در آوریل سـال 1982 جـنـگـى درگـرفـت و آرژانـتـیـن تـعـداد یـازده هـزار سـربـاز بـه مـجـمـع الجـزایر گـسیل داشت . انگلیس با شلیک دو اژدر زیر دریایى اتمى خود، یک رزمناو آرژانتینى را در 250 مـایـلى جـنوب غرب فالکلند منهدم کرد و 368 تن از 1100 خدمه آن را به هلاک رساند. دو روز بـعـد، آرژانـتـیـن نـیـز بـه تـلافـى آن ، به وسیله یک جهت سوپر اتاندارد،اقدام به شلیک یک فـرونـد موشک اگزوست به سوى ناوشکن مافوق مدرن انگلیسى کرد و آن را منهدم ساخته ، 21 ملوان آن را از بین برد. خلبانان آرژانتینى ، پنچ فروند شناور دیگر انگلیسى را منهدام کرده و خـود نـیـز تـعـداد 45 فـرونـد هـواپـیـمـا از دسـت دادنـد. در طول جنگ 635 آرژانتینى و 255 انگلیسى کشته شدند. در این بحران ، دولت آرژانتین مجبور به استعفا شد و اعضاى آن به سبب شکست درجنگ به زندان افتادند.(202)

ذکـر ایـن نـکته مهم است که آرژانتینیها ابتدا فکر مى کردند انگلیسیها به اعتراضهاى دیپلماتیک بسنده مى کنند، ولى انگلسیها بر خلاف نظر آنها، دست به حمله زدند و این مساءله را به اثبات رسـانـدنـد کـه ارتـش انگلیستان براحتى مى تواند در یک فاصله هشت هزار مایلى از کشورشان دسـت بـه یـک عـمـلیـات نـظـامـى مـهـم بـزنـد در ایـن راه قـربانى بدهد و با صاحبان اصلى آن سرزمینها بجنگند.(203)

انـگـلسـتـان در سال 1914 نیز دراین آبها با نیروى دریایى آلمان درگیر شده بوده به نبرد فـالکـلنـد مـشـهـور اسـت . در ایـن نبرد، یک اسکادران انگلیسى در آبهاى شیلى راه را بر نیروى دریـایـى آلمـان کـه از اقـیـانوس آرام به طرف اقیانوس اطلس درحرکت بود بست که به شکست انـگـلیـس مـنـجـر شـد. بـعـداز ایـن واقـعـه ، یـک اسـکـادران جـدیـد انـگـلیـسـى روانـه مـحـل شـد و بـعداز یک ماه به فالکلند رسید و با سوخت بسیار کمى که داشت ، در هشتم دسامبر 1914 بـه اسـکـادران آلمـانـى کـه در حال سوختى گیرى بود، حمله کرده ، شکست سنگینى به آلمانیها تحمیل کرد.(204)

انـگـلیـسـیها با تسلّط برجزایر فالکلند توانستند، نظارت خود را برگذرگاه (دریک) که یـکـى از گـذرگـاهـهـاى استراتژیک جهان به شمار مى رود. حفظ کنند تا در مواقع ضرورى از عبور و مرور زیردریاییهاى شوروى جلوگیرى کنند انگلستان درصد است این جزیره ها را به دژ مـحـکـم تـبدیل کند. باندهاى فرودگاه (پورت استانلى) واقع در این جزیره مى تواند فرود هـواپـیـمـاهـاى بـزرگ بـارى را تـحمّل کند.(205) کشور انگلیس براى دفاع از جزایر فـالکـلنـد در مواقع لزوم ،اقدام به تاءسیس یک پایگاه در (مونت پلیزنت) کرد. این پایگاه بـا تـوجـه بـه وجود دو هزار نفرازافراد گارد محافظ وانبارهاى بزرگ مهماتش ،لقب (ستاره مرگ) گرفت .

ب ـ جریزه هاى دیگر

جـزایـر قـنـارى (مـتـعـلق بـه اسـپـانـیـا) و مـادیـرا و آشـور(مـتـعـلق بـه پـرتـغـال) واقـع درشـمـال اقـیـانـوس اطـلس از نـقـاط مـهـم نـظـامـى بـوده ، بـه دلیـل مـرکـزیـت داشـتـن و اشـرافـشـان بـر سـواحـل غـرى اروپـا و تـنـگـه جـبل الطارق از اهمیت استراتژیک برخوردار است یکى از پایگاههاى مهم آمریکا و پیمان آتلانتیک در جزیره آشور قراردارد.(206)


38

اقیانوس آرام

الف ـ جزایر هاوایى

بعداز جنگ جهانى دوم ، اقیانوس آرام به دلایل مختلف ، اهمیّت استراتژیک یافت و بیشتر جزیره هـاى واقـع در ایـن اقـیـانـوس نـیـز بـه کـنـتـرل نـیـروهـاى غـربـى درآمـد. (جـزایـر هـاوایـى) (207)در بـیـن ایـن جزیره ها، حالت مرکزیت داشته وا ز نظر نظامى ، کلید منطقه به حـسـاب مـى آیـد. بـزرگـتـریـن پـایـگـاه آمـریـکـا در اقـیـانـوس آرام بـه نـام (پرل هاربور) در این منطقه قرار داشته و مرکز فرماندهى نیروهاى نظامى آمریکا دراقیانوس آرام است .(208)

جزیره هاى دیگر

از دیـگـر جـزیـره هـاى اسـتـراتـژیـک اقـیانوس آرام ، جزایر آلئوت (متعلّق به دولت آمریکا) و جـزایـر کـمـانـدور (مـتـعـلّق بـه روسـیـه) اسـت . ایـن جـزیـره هـا در شـمال اقیانوس آرام و جنوب تنگه برینگ قرار دارند. و برتنگه برینگ اشراف داشته و رفت و آمـدهـایـى کـه از ایـن تـنـگـه صـورت مـى پـذیـرد، بـراحـتـى مـى تـوانـد تـحـت نـظـارت و کـنـتـرل قـرار گـیـرد.(209) جـزیـره (گـوام) یـکى دیگر از جزیره هاى استراتژیک اقـیـانـوس آرام مـى بـاشد. ین جزیره در غرب اقیانوس آرام و درشرق کشور فیلیپین قرار دارد. پـایـگـاه هـوایـى (انـدرس) کـه قـدرت خـدمات رسانى به هر نوع هواپیمایى را دارد، در این جزیره واقع شده است .(210)

اقیانوس منجمد شمالى

جزیره ایسلند

قطب شمال از نظر نظامى ، یک منطقه استراتژیک محسوب مى شود و منطقه اى مناسب جهت فعالیت زیـردریـایـیـهـاى اتـمـى ، هـواپـیـمـاهـا و مـوشـکـهـاى هـسـتـه اى اسـت . مـنـطـقه استراتژیک قطب شمال ، شامل جزیره ایسلند نیز مى شود.

جـزیـره ایـسـلنـد بـا 829/102کـیـلو مـتـر مـربـع وسـعـت در شمال اقیانوس اطلس و در شرق گروئنلند واقع شده است .(211)این جزیره بر خلاف جزایر فالکلند، در گذشته فاقد ارزش نظامى بود، اما بتازگى داراى اهمیّت نظامى شده است . جزیره ایسلند به دلیل اینکه در عرض زیاد شمالى واقع شده و در گذشته نیز بخش وسیع ارتـباطات توسط کشیتى انجام مى شده ، از زمره خطوط عبور عبور بین المللى خارج بود، ولى بـا پیشرفت نیروى هوایى و اهمیّت دایره عظیمه در کوتاه کردن راههاى هوایى و واقع شدن این جـزیـره بـر سـر راههاى هوایى به عنوان یک پایگاه مهم نظامى ، اهمیّت استراتژیک پیدا کرده است .(212)

درنـزدیـکـى پـایـتـخـت جـزیـره ایـلسـنـد، پـایـگـاه (کـیـولاویک) وجود دارد که از بزرگترین پـایـگـاهـهـاى اسـتراتژیک آمریکاست . در این جزیره یک پایگاه دریایى به نام (هفالوزدو) و تـاءسیسات رادارى دوربرد و مراکز کنترل عبور و مرور زیر دریاییهاى استراتژیک وجود دارد. وجـود سه پایگاه دریایى ( نرسارسواک) ، (گیریندال) و (سوندرسووم

) و چند پایگاه هوایى مانند (بلووست 1) و(بلووست 8) در اطراف آن بر اهمیت استراتژیک این جزیره افزوده است .(213)

پـاورقـى

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

نام کتاب :نقاط استراتژیک جهان

مولفان :اسماعیل جهان بین _ ماشاالله مشهدی

تهیه کننده :مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

تاریخ انتشار :پاییز 1376

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

1 ـ دلایل استراتژیک بودن منطقه خلیج فارس متعدد است که در درس سوم مورد بحث و بررسى قرار مى گیرد.

2 ـ فلسفه جغرافیا، حسین شکویى ، ص 257 .

3 ـ جـغـرافـیـانـخـسـت در خدمت جنگ ، ایولاکست ، ترجمه ابوالحسن سرومقدم ، ص 29 ، در این کتاب نویسنده از علم جغرافیا به عنوان دانش استراتژیک نام برده است .

4 ـ فرهنگ لغت و بستر ، ص 115 ؛ فرهنگ آریانپور ، ص 167 .

5 ـ مبانى جغرافیاى سیاسى ، درّه میرحیدر ص 103 .

6 ـ فلسفه جغرافیا، شکوئى ، ص 249 .

7 ـ همان ، ص 426 .

8 ـ البـتـه این کشور به دلیل همسایگى با جمهورى اسلامى ایران (مرکز انقلاب اسلامى) کما کان اهمیت خود را در نظر غرب حفظ کرده است .

9 ـ مبانى جغرافیاى سیاسى ، میرحیدر ، ص 103 .

10 ـ کـانـال سـوئز در مصر ، واقع شدن کشور سنگاپور در جوار تنگه مالاکا ، تنگه هاى بـسـفـر و داردانـل در تـرکیه و کانال پاناما در کشور پاناما موجب استراتژیک شدن این کشورها شده است .

11 ـ فلسفه جغرافیا، شکویى ، ص 275 .

12 ـ همان ، ص 259 .

13 ـ فلسفه جغرافیا ، شکویى ، ص 259 .

14 ـ ساحلى شرقى دریاى مدیترانه ، یعنى سرزمین لبنان و فلسطین ، مهد اوّلین تمدنهاى بشرى یعنى فنیقیها بوده است ، که در دریانوردى و تجارت دریا نوردى و تجارت دریایى از قـدرت زیـادى بـرخـوردار بـودنـد. لبـنـان از زمـان حـیـات خـود تـا کـنـون ، محل برخورد دو تمدن شرق و غرب بوده است .


39

15 ـ در اوایـل قـرن نـوزدهـم ، دولت انـگلستان به منظور جلوگیرى از حمله احتمالى نیروى دریـاى روسـیـه بـه نـاوگـان دریـایـى خـود در دریـاى مـدیـتـرانـه ، طى قراردادى معروف به (عـهـدنـامـه داردانـل) از عـثـمـانـى خـواسـت تـا از عـبـور کـشـتـیهاى جنگى در تنگه هاى بسفر و داردانل جلوگیرى کند . (تاریخ معاصر خاورمیانه ، ص 69 .)

16 ـ جـغـرافـیـاى سـیـاسـى خـاورمـیـانـه و شـمـال افـریـقـا ، درایـسـدل و بـلیـک ، تـرجـمـه دره مـیـرحـیـدر ص 177 . تـنـگـه هـاى هـرمـز ، جبل الطارق و باب المندب نیز از چنین موقعیتى برخوردارند .

17 ـ فلسفه جغرافیا ، شکویى ، ص 285 .

18 ـ فلسفه جغرافیا ، شکویى ، ص 259 . شهر کلمبو پایتخت سرى لانکا و سنگاپور نیز پایتخت کشور سنگاپور است .

19 ـ جـغـرافـیـاى سـیـاسـى خـاورمـیـانـه و شـمـال آفـریـقـا ، درایسدل و بلیک ، ترجمه دره میرحیدر ، ص 286 .

20 ـ مسائل ژئوپلتیک اسلام ، دریا ، آفریقا ، ایو لاکست ، ترجمه عباس آگاهى ، ص 3 .

21 ـ همان ، ص 7 .

22 ـ این نفش بستگى به آن دارد که منطقه مورد نظر تا چه اندازه مى تواند در نابودى یا شکست دشمن مؤ ثر باشد .

23 ـ مبانى جغرافیاى سیاسى ، میرحیدر ، ص 103 .

24 ـ هـر چـنـد اهـمـیـت ژئوپـولتـیـکـى ایـران از نـظـر هـمـسایگى با یک ابرقدرت ، پس از فروپاشى شوروى سابق از بین رفت امّا این کشور در ابعاد دیگر مانند مجاورت با جمهوریهاى تـازه بـه اسـتـقـلال رسـیـده مـسلمان ، تسلط برتنگه هرمز و همچنین مرکز انقلاب اسلامى بودن هـمچنان اهمیتش باقى است . اتخاذ ییک سیاست مستقل از سوى این نوع کشورها ، بیشتر با مشکلات و دشواریهایى همراه است .

25 ـ مبانى جغرافیاى مبانى ، میرحیدر ، ص 103 .

26 ـ ایـن پـایـگـاه کـه در جـزیـره دیـه گوگارسیا واقع است ، در حدود 3500 کیلومتر با خلیج فارس فاصله دارد .

27 ـ همان ، ص 91 .

28 ـ این پیمان صلح که با وساطت آمریکا منعقد شد، به پیمان صلح (کمپ دیوید) معروف اسـت . از سـال 1948 بـه بـعـد طـولانـى تـریـن و مهمترین حادثه ، جنگ و مناقشه بین اعراب و اسرائیل است که هنوز هم ادامه دارد .

29 ـ خـاورمـیـانـه در قرن بیستم ، ژان پى یر درینیک ، ترجمه فرنگیس اردلان ، ص 457؛ چین و خاورمیانه ، محمد جواد امید دارینا ص 57،

30 ـ جغرافیاى سیاسى خاورمیانه و شمال آفریقا، آلاسدیر درایسدیرو جرالد. اچ . بلیک ، ترجمه درّه میرحیدر ، ص 20 .

31 ـ جغرافیاى خاورمیانه و شمال آفریقا، ص 20 .

32 ـ خاور نزدیک شامل کشورهاى ترکیه ، سوریه ، لبنان ، فلسطین ، اردن و مصر بود.

33 ـ خاورمیانه ، پیتربیومون و دیگران ، ترجمه محسن مدیر شاخه چى و دیگران ، ص 2 .

34 ـ خاورمیانه ، محمد تقى رضویان ، ص 5 .

35 ـ جـغـرافـیـاى سـیـاسـى خـاورمـیـانـه و شـمـال آفـریـقـا ، درایـسـدیـل وبـلیک ، ترجمه میرحیدر ، ص 24 . به عنوان نمونه مى توان از منازعه سه کشور عـراق ، تـرکـیـه ، و سـوریـه بـرسر آب رودخانه فرات ، مصر و سودان در مورد آب رودخانه نیل و رژیم اشغالگر قدرس با اعراب محلى و کشور لبنان بر سر منابع آب یاد کرد .

36 ـ همان ، ص 25 .

37 ـ نـامـگـذارى هـلال خـصـیـب ، از آن روسـت کـه ایـن کشورها برروى نقشه جغرافیایى به شـکـل مـاه نـو دیـده مـى شـود و از زمـیـن بـارور و آب و هـواى بـارانـى بـرخـوردار اسـت . هلال خصیب شامل کشورهاى فلسطین ،لبنان ، سوریه و اردن است .

38 ـ خاورمیانه ، بیومونت و دیگران ، ص 4 .

39 ـ جـغـرافـیـاى سـیـاسـى خـاورمـیـانـه و شـمـال آفـریـقـا ، درایسدل وبلیک ، ص 20 .

40 ـ جـغـرافـیـاى سـیـاسـى خـاورمـیـانـه و شـمـال آفـریـقـا، درایسدل و بلیک ، ص 20 .

41 ـ خـاورمـیـانـه ، رضـویـان ، ص 3 . البـتـه بـاید توجه داشت که وارد کردن برخى از کـشورهاى یادشده در این لیست فقط به خاطر مقاصد نظامى بود و پایه و اساس ‍ جغرافیایى نداشت .


40

42 ـ فرهنگ علوم سیاسى ، علامرضا على بابایى ، ج 1 ، ص 251 .

43 ـ جـغـرافـیـاى سـیـاسـى خـاورمـیـانـه و شـمـال آفـریـقـا ، درایسدل و بلبیک ، ص 34 .

44 ـ سه مذهب موجود

45 ـ خاورمیانه ، رضویان ، ص 5 .

46 ـ همان ، ص 5 .

47 ـ خاورمیانه ، بیومونت و دیگران ، ص 18 ؛ خاورمیانه ، رضویان ، ص 5 .

48 ـ خاورمیانه ، رضویان ، ص 8 .

49 ـ جـغـرافـیـاى سـیـاسـى خـاورمـیـانـه و شـمـال آفـریـقـا ، درایسدل و بلیک ، ص 71 .

50 ـ جـغـرافـیـاى سـیـاسـى خـاورمـیـانـه و شـمـال آفـریـقـا ، درایسدل و بلیک ، ص 48 .

51 ـ جـغـرافـیـاى سـیـاسـى خـاورمـیـانـه و شـمـال آفـریـقـا ، آلاسـدیـر درایسدل و جرالو .اچ ـ بلیک ، ترجمه درّه میرحیدر ، ص 69 .

52 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، همایون الهى ، ص 11 .

53 ـ همان ، ص 12 .

54 ـ مجله سیاست خارجى ، شماره 4 ، سال دوم ، مهر و اسفند 1367 ، دفتر مطالعات سیاسى بین المللى ، ص 578 و 581 .

55 ـ کیهان سال 66 ـ 65 ، جهان سیاست ، ص 511 .

56 ـ خلیج فارس و سائل آن ، همایون الهى ، ص 15 .

57 ـ همان .

58 ـ روابـط آمـریـکـا و اعـراب در خـلیـج فـارس ، امیل ، آ . نحله ، ترجمه کارو، ص 12 .

59 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، الهى ، ص 123 .

60 ـ جـغـرافـیـاى سـیـاسـى خـاورمـیـانـه ون شـمـال آفـریـقـا، درایسدل و بلیک ، ص 149 .

61 ـ در میان این هفت امارت بین ابوظبى ، دوبى ، و شارجه ، ارتباطى رقابت آمیز وجود دارد . جغرافیاى سیاسى خاورمیانه و شمال آفریقا ، درایسدل وبلیک ، ص 237 و 348 .

62 ـ جغرافیاى کشورهاى مسلمان ، عبدالرضا فرجى ، ص 85 .

63 ـ روابط آمریکا و اعراب در خلیج فارس ، نخله ، ص 16 .

64 ـ جغرافیاى کشورهاى مسلمان ، فرجى ، ص 90 .

65 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، الهى ، ص 208 .

66 ـ جـغـرافـیـاى سـیـاسـى خـاورمـیـانـه و شـمـال آفـریـقـا ، درایسدل و بلیک ، ص 237 .

67 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، الهى ، ص 208 .

68 ـ جغرافیاى کشورهاى مسلمان ، فرجى ، ص 93 .

69 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، الهى ، ص 201 .

70 ـ بـحـریـن ، ص 14 ، مـوسـسـه مـطـالعـات و پـژوهـشـهـاى بازرکانى ، توفان خلیج ، الیویه دلاژ ـ ژرار گریزبک ، ترجمه اسدالله مبشرى ـ محسن مؤ یدى ، ص 255 .

71 ـ خلیج فارس و مسائل آن همایون ، الهى ، ص 202 .

72 ـ جـغـرافـیـاى سـیـاسـى کـشـورهـاى مـسـلمـان ، ص 97 ؛ جـغرافیاى سیاسى خاورمیانه و شمال آفریقا ، درایسدل و بلیک ، ص 237 .

73 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، الهى ، ص 143 .

74 ـ همان ، ص 144 .

75 ـ همان ، ص 144 ؛ کویت ، ص 57 .

76 ـ جغرافیاى کشورهاى مسلمان ، فرجى ، ص 80 . براى مطالعه بیشتر ر . ک . جغرافیاى سیاسى خاورمیانه و شمال آفریقا ، درایسدل و بلیک ، ص 235 .

77 ـ کیهان سال 65 ـ 66 ، جهان سیاست ، ص 124 .

78 ـ البـتـه عـربـسـتـان بـا بـحـریـن مـرز مـشـتـرک زمـیـنـى نـدارد ، ولى پـل (فـهـد) که به طول 25 کیلو متر بر روى خلیج فارس ساخته شده است ، این دو کشور را به گونه اى به یکدیگر متصل کرده است که به صورت یک کشور واحد در آمده اند .

79 ـ جـغـرافـیـاى کـشـورهـاى مـسـلمـان ، فـرجـى ، ص 65 ؛ و خـلیـج فـارس و مسائل آن ، الهى ، ص 158 .

80 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، الهى ، ص 160 .


41

81 ـ همان .

82 ـ همان ، ص 61. ذخایر نفتى عربستان در حدود 170 میلیارد بشکه مى باشد . میدان نفتى (قـوار) در ایـن کـشـور، به تنهایى ذخیره اى معادل شصت میلیارد بشکه نفت را در خود جاى داده است که این مقدار حداقل دو برابر، بیشتر از تمامى ذخایر نفتى آمریکاست .

83 ـ خـلیـج فـارس و مـسـائل آن ، الهـى ، ص 133؛ جـغـرافـیـاى سـیـاسـى خـاورمـیـانـه و شمال آفریقا درایسدل و بلیک ، ص 149 .

84 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، الهى ، ص 137 .

85 ـ همان ، ص 128 .

86 ـ خلیخ فارس و مسائل آن ، الهى ، ص 129 .

87 ـ جـغـرافـیـاى سـیـاسـى خـاورمـیـایـه و شـمـال آفـریـقـا، درایسدل و بلیک ، ص 231 .

88 ـ البـتـه ایـن احـتـمال را نباید از نظر دور داشت که در برخى از کشورهاى غربى نظیر آمـریـکـا ذخـایـر نـفـت عـظـیـمـى کـشـف شـده اسـت و آنـهـا بـه دلایل مختلف از آن ذخایر استفاده نمى کنند .

89 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، همایون الهى ، ص 117 . 90 ـ همان .

91 ـ فـلات قـارّه : مـنـطـقـه اى اسـت در امـتـداد سـطـح سـواحـل کـه بـتـدریـج بـه داخـل دریـا غوطه ور مى شود تا آنجا که شیب آن یکباره به صورت پرتگاهى به طرف کف دریاى آزاد سرازیر مى شود .

92 ـ همان ، ص 66 .

93 ـ گـاز هـمـراه : گـازى اسـت کـه در حـرارت و فـشـارهـاى مـوجـود بـه صـورت محلول در نفت است و هنگامى که نفت به حرارت و فشار جوّ سطح زمین مى رسد ، از آن جدا مى شود .

94 ـ مجله سیاست خارجى ، سال دوم ، دى ـ اسفند 1366 ، شماره 81 ـ 82 .

95 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، همایون الهى ، صى 130 ـ 211 .

96 ـ خـلیـج فـارس از دیـدگـاه آمـار و ارقـام ، بـیـژن اسـدى ، جدول شماره 14 .

97 ـ خلیج فارس ، عبدالرضا امیرابراهیمى ، ص 141 .

98 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، همایون الهى ، ص 169 ـ 170 .

99 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، الهى ، ص 206 .

100 ـ همان ، ص 149 .

101 ـ خلیج فارس و مسائل ، الهى ص 16 .

102 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، همایون الهى ، ص 241 .

103 ـ جزیره قشم و خلیج فارس ، حسین نوربخش ، ص 390 ـ 400 .

104 ـ نشریه بندر و دریا، ویژه خلیج فارس ، شماره 24 ، آذر ماه 1368 ، ص 31 ـ 32 .

105 ـ نام جدید آن بندر طاهرى مى باشد .

106 ـ نگاهى به اوضاع کویت روزنامه جمهورى اسلامى 9/5/1365 .

107 ـ روابـط آمـریـکـا و اعـراب در خـلیـج فـارس ، امیل . آ . نخله ، ترجمه کارو ، ص 22 .

108 ـ نگاهى به اوضاع کویت ، روزنامه جمهورى اسلامى ، 9/5/65 .

109 ـ انقلاب اسلامى و ریشه هاى آن ، عباسعلى عمید زنجانى ، ص 24 .

110 ـ جهان اسلامى ، مرتضى اسعدى ، ج 1 ، ص 208 ـ 209 .

111 ـ همان ، ص 226 .

112 ـ سـیـسـتـم فـدراى آن بـدین شکل است که در بعضى از موارد به حاکمان شیخ نشینها ، اختیارات قابل ملاحظه داده شده است .

113 ـ سهمان ، ص 229 ـ 230 .

114 ـ جهان اسلام ، مرتضى اسعدى ، ج 1 ،ص 231 و 233 .

115 ـ همان ، ص 237 ـ 238 .

116 ـ فـصـلنـامـه خـاورمـیـانـه ، سـال دوم ، شـماره 1 ، ص 134 ، 1374 . (مقاله تحولات سیاسى اجتماعى عربستان سعودى ابراهیم زرگر .

117 ـ عربستان ، ص 17 ـ 18 .

118 ـ همان ، ص 35 .

119 ـ عربستان ، ص 39 ، 44 ـ 45 و 135 ـ 137 .


42

120 ـ قطر، ص 20 ـ 21 .

121 ـ همان ، ص 21 و 23 .

122 ـ قطر ، 23 ـ 24 و 127 .

123 ـ کتاب سبز ، کشور عمان ، ص 54 .

124 ـ همان ، ص 68 ـ 69 و 84 ـ 86 .

125 ـ همان ، ص 84 .

126 ـ جهان اسلام ،اسعدى ، ج 1 ، ص 365 و 369 .

127 ـ جهان اسلامى ، اسعدى ، ص 37 و 371 .

128 ـ کتاب سبز ، کشور کویت ، ص 67 ـ 71 .

129 ـ تاریخ سیاسى ـ اقتصادى عراق ، على بیگدلى ، ص 31 و 71 ـ 72 .

130 ـ مـجـله سـیـاسـت خـارجـى ، شـمـاره 1 و 2 ، سال چهارم ، بهار و تابستان 1369 ، ص 89 .

131 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، همایون الهى ، ص 254 .

132 ـ مـصـیـره ، جـزیـره اى بـه طـول چهل مایل و عرض دوازده مایل مى باشد که در سواحل شرقى عمان در دریاى عرب واقع شده است .

133 ـ ر . ک . کتاب سبز ، کشور عمان .

134 ـ ایـن آشـیـانـه هـا ، انـفـجـاراتـى تـا هـزار پـونـد را مـى تـوانـنـد تحمل کنند .

135 ـ منطقه مسندم ، قسمتى از خاک عمان مى باشد که در کناره تنگه هرمز قرار دارد .

136 ـ منطقه مسندم ، قسمتى از خاک عمان مى باشد که در کناره تنگه هرمز قرار دارد .

137 ـ خلیج فارس و نقش استراتژیک تنگه هرمز ، محمد رضا حافظ نیا ، ص 459 .

138 ـ آمـریـکـا در کـدام یـک از کـشـورهـاى مـنـطـقه پایگاههاى نظامى دارد، روزنامه جمهورى اسـلامـى ،3/11/ 1361 ، ص 11 . 139 ـ مـجـمـوعـه مـقـالات سـمـیـنـار بـررسـى مسائل خلیج فارس ص 348 .

140 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، همایون الهى ، ص 329 .

141 ـ روزنامه اطلاعات ، 59/2/9 ، ص 13 ، مقاله استراتژى جدید آمریکا در خلیج فارس .

142 ـ بـراى مـثـال از شـروع سـال 1987 تـا اوت هـمـیـن سال ، تعداد 151 فروند کشتى در خلیج فارس مورد حمله قرار گرفت .

143 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، همایون الهى ، ص 314 و 317 .

144 ـ روزنـامه کیهان ، 63/6/28 ، ص 20 توازن نظامى آمریکا براى تداوم جنگ در خلیج فارس .

145 ـ روزنـامـه کـیـهـان ، 65/3/8 ، ص 16 ، مـقـاله عـربـستان بازار پرسود تسلیحاتى براى آمریکا .

146 ـ مجموعه مقالات سمینار بررسى مسائل خلیج فارس ، ص 525 ـ 528 .

147 ـ همان .

148 ـ روزنامه کیهان ،4/10/69 .

149 ـ پـس از پـیـروزى انـقـلاب اسـلامـى در ایران شرایط تغییر کرد و اینک حضور مستقیم آمریکا در سراسر منطقه چشمگیر است .

150 ـ آمـریـکـا در سـال 1964 بـه جـنـگ مـسـتـقـیـم بـا ویـتـنـام شـمـالى پـرداخـت کـه در سال 1975 با شکست آمریکا به پایان رسید. در این جنگ هر دو طرف خسارات مالى زیادى دیده و کشته هاى بسیارى برجاى گذاشتند .

151 ـ ایران به عنوان ستون نظامى و عربستان سعودى به عنوان ستون مالى و اقتصادى .

152 ـ خـلیـج فـارس و مـسـائل آن ، همایون الهى ص 103 ، 106 .

153 ـ جـنـگى که در سال 1973 بین کشور اسرائیل از یک طرف و کشورهاى مصر وسوریه از طـرف دیـگـر درگـرفـت کـه بـا صـدور دسـتـور آتـش بـس از جـانـب شـوراى امـنـیـّت سازمان مـلل مـتـحـد در 23 اکـتـبـر هـمـان سـال بـا بـرتـرى نـظـامـى اسرائیل به پایان رسید .

154 ـ مناطق که به دلایل مختلف براى آمریکا و متحدانش اهمیت داشته و از موقعیت استراتژکى برخوردار باشد .

155 ـ نیروهاى واکنش سریع ، شروود کورد ییر ، ترجمه و تنظیم زیر نظر همایون الهى ، ص 5 ـ 6 .

156 ـ جزیره دیگوگارسیا ، جزیره اى استراتژیک در اقیانوس هند است .

157 ـ کتاب سبز ، کشور عمّان ، ص 5 .


43

158 ـ همان ، کشور بحرین ، ص 65 ـ 66 .

159 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، همایون الهى ، ص 247 ـ 251 .

160 ـ مـبـانـى رفـتـارى شـوراى هـمـکـارى خـلیـج فـارس در قبال جمهورى اسلامى ایران ، بهمن نعیمى ارفع ، ص 77 و 88 و 91 ـ 96 .

161 ـ سـومـیـن سـمینار خلیج فارس ، دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى مرکز مطالعات خلیج فارس ، ص 14 .

162 ـ که به خلیج فارس کوتاهترین فاصله دریایى ما بین کشور رورم و خاور دور بود .

163 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، همایون الهى ، ص 27 و 99 .

164 ـ دوره تجدید حیات دانش و هنر در اروپا .

165 ـ نگاهى به تاریخ جهان ، جواهر لعل نهرو ، ترجمه محمود تفضّلى ، ج 1 ، ص 478 .

166 ـ جـزیـره هـرمـز کـه در دهـانـه خـلیـج فـارس قـرار داشـت ، نـه تـنـهـا بـه دلیل موقعیّت استراتژیک ، بلکه به دلیل شهرت ثروت ، طمع اروپاییان را برانگیخته بود .

167 ـ مـانـنـد مـبـارزات مـردم هـرمز در مقابل حمله پرتغالیها به بندر قلهات که به شکست پرتغالیها انجامید .

168 ـ مانند شاه طهماسب اول و شاه عباس اوّل از سلطه صفوى .

169 ـ جنگهاى هفت ساله : جنگ انگلس و فرانسه که به مستعمرات هند و آمریکا مربوط مى شد و نتیجه آن ضعف فرانسه به عنوان یک قدرت استعمارى و ایجاد امپراتورى هند انگلیس بود .

170 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، الهى ، ص 98 ـ 99 .

171 ـ زیرا با فقدان نیروهاى انگلیسى ، احتمال گسترش جنبشهاى آزادى بخش زیاد بود .

172 ـ ایران به عنوان ستون نظامى و عربستان به عنوان ستون مالى .

173 ـ اهـمـیـّت و مسائل حوزه اقیانوس آرام ، مریم دفترى و سیّد عبدالعلى قوام ، ص 1 ـ 2 ، با دخل و تصرف .

174 ـ اهمت و مسائل حوزه اقیانوس آرام ، ص 9 .

175 ـ اقیانوس آرام در زبان لاتین ocan Pacific نامیده مى شود؛ بنا بر این منطقه (حوزه پاسیفیک) نیز گفته مى شود.

176 ـ اهمیّت و مسائل حوزه اقیانوس آرام ، مریم دفترى و سیّد عبدالعلى قوام ، ص 18 ـ 19 با دخل و تصرّف .

177 ـ اهمیّت و مسائل حوزه اقیانوس آرام ، ص 22 .

178 ـ سـازمـان کـشـورهـاى آسیاى جنوب شرقى (آ سه آن) یک سازمان اقتصادى است که در سـال 1967 تـاءسـیـس شـد و اعـضـاى آن عـبـارتـنداز : مالزى ، سنگاپور، تایلند، اندونزى ، فلیپین و برونى .

179 ـ اهمیت و مسائل حوزه اقیانوس آرام ، ص 33 .

180 ـ اهمیّت و مسائل حوزه اقیانوس آرام ، مریم دفترى و سیّد عبدالعلى قوام ، ص 58 .

181 ـ اهمیّت و مسائل حوزه اقیانوس آرام ، ص 62 ، با اندکى تغییر .

182 ـ کـلیـّه مـطـالب ایـن درس از کـتـاب ( اهـمـیـّت و مسائل حوزه اقیانوس آرام) نوشته مریم دفترى و سیّد عبدالعلى قوام ، اقتباس شده است .

183 ـ سـیـاسـت سـدّ نـفـوذ ، یکى از پایه هاى اساسى سیاست خارجى آمریکا در رابطه با جلوگیرى از نفوذ کمونیسم در جهان و نیز توسعه طلبى اتحاد شوروى (سابق) است .

184 ـ اهمیّت و مسائل حوزه اقیانوس آرام ، مریم دفترى و سیّد عبدالعلى قوام ص 137 .

185 ـ کیتاشناسى کشورها ، ص 434 ، با اندک تغییر .

186 ـ NAURU.

187 ـ NIVE .

188 ـ tuvalu .

189 ـ گیتاشناسى کشورها ، ص 435 ، با اندک تغییر .

190 ـ همان ، ص 46 ، با دخل و تصرف .

191 ـ همان .

192 ـ اصول و مبانى جغرافیاى سیاسى ، دره میرحیدر ، ص 133 و 137 .

193 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، همایون الهى ، ص 314 .

194 ـ روزنامه ، اطلاعات ، 18/4/63 ، ص 12 .

195 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، همایون الهى ، ص 315 .


44

196 ـ خلیج فارس ، ص 104 ـ 105 .

197 ـ خلیج فارس و مسائل آن ، ص 314 ـ 315 .

198 ـ روزنامه ، اطلاعات ، 18/11/63 ، ص 12 .

199 ـ روزنامه ، جمهورى اسلامى ، 3/11/ 61 ، ص 11 .

200 ـ اصول و مبانى جغرافیاى سیاسى ، درّه میرحیدر (مهاجرانى) ، ص 137 .

201 ـ مجله بندر و دریا ، شماره 19 ، ص 52 .

202 ـ همان .

203 ـ نـیروهاى واکنش سریع آمریکا ، شروودکوردییر ، ترجمه و تنظیم زیر نظر همایون الهى ، ص 119 .

204 ـ مسائل ژئوپلتیک ، ایولاکست ، ترجمه عباس آگاهى 134 ـ 137 .

205 ـ مسایل ژئوپلتیک ، ایولاکست ، ص 148 .

206 ـ اطـلس اسـتراتژیک جهان ، ژرارشالیان ـ ژان پیرراژو، ترجمه ابراهیم جعفرى ، ص 57 .

207 ـ جـزایـر (هـاوایـى) در اقـیـانـوس آرام واقـع شـده و پنجاهمین ایالت از ایالات متحده آمریکا مى باشد .

208 ـ اطلس استراتژیک جهان ، ژرارشالیان ـ ژان پیرراژو ، ص 70 ـ 714 .

209 ـ همان ، ص 55 .

210 ـ میلتیارسیم آمریکا، عفیف برزى ، ترجمه محمد رخشنده ص 123 .

211 ـ گیتاشناسى ، ص 74 .

212 ـ اصول و مبانى جغرافیاى سیاسى ، درّمیر حیدر ، ص 138 ـ137 .

213 ـ میلیتارسیم آمریکا ، عفیف بزرى ، ترجمه محمد رخشنده ، ص 108 ـ 109 .

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

آشنایی مختصر با سازمانهای امنیتی ابر قدرتها



سازمانهای امنیتی



سازمان سیا:



        آمریکا در طول جنگ جهانی دوم دریافت که برای پیشبرد منافع‏ خارجی‏ اش، به سازمانی که برای گردآوری اطلاعات خارجی بپردازد، نیاز دارد.براین اساس «ادارهء خدمات استراتژیک معروف به S.S.O [.۱-THEOFFICEOFSTRATEGICSERVICE ] در زمان تصدی ریاست‏جمهوری «فرانکلین روزولت» تأسیس شد. بعد از جنگ جهانی دوم، با نقش جدیدی که‏آمریکا در روابط بین‏الملل یافته بود، ضرورت بسط و گسترش ادارهء خدمات استراتژیک‏احساس می‏شد. بنابراین، در اواخر سال ۱۹۴۷ میلادی (۱۳۲۶ هـ . ش .) به دستور«هاری ترومن»، S.S.O منحل و به جای آن «گروه کارآگاهی مرکزی[.۲-CENTRALINTELLIGENTGROUP ] و سپس «آژانسصفحۀ ۱۴۲تحقیقات مرکزی (A.I.C) [.۱-CENTRALINTELEGENCEAGENCY ]» به‏وجود آمد[ - سازمانی جاسوسی دنیا ، احمد ساجدی ، ص ۷۳ - ۹۳ ، محراب قلم ، ۱۳۷۱ ]. سازمان سیا (A.I.C) دارای چهار بخشِ علوم و تکنولوژی، اطلاعات، نقشه‏ها وطرحها و بخش لجستیک است، که به ترتیب به گردآوری اطلاعات در زمینه‏های علوم‏تسلیحات هسته‏ای، جمع‏آوری اطلاعات غیرنظامی و ارزیابی آن، تهیّه نقشه و طرح‏براساس اطلاعات به دست آمده و تأمین وسایط نقلیه و برقراری ارتباط بین سایر بخشهامی‏پردازند. این بخشها در چارچوب سه واحد مستقل جمع‏آوری اطلاعات خارجی،عملیات ضد جاسوسی و ضد اطلاعاتی و واحد مداخله مخفی در کشورهای خارجی‏فعالیت می‏کنند. این فعالیتها توسط پنجاه‏هزا[ - کارمندان A.I.Cبه دو دستهء سفید و سیاه تقسیم می‏شوند . کارمندان سفید به کارهای اداری و کارمندان سیاه به‏اعمال جاسوسی می‏پردازند ] کارمند و جاسوس داخلی و خارجی‏انجام می‏شود. بودجهء این سازمان سرّی است، امّا طبق برآوردهای به عمل آمده، رقم آن‏را تا ۲۵٪[ - در سال ۱۹۶۱ میلادی (۱۳۴۰ هـ . ش .) بودجهء A.I.Cچهار برابر بودجهء وزارت امور خارجهء آمریکا بود ]کل بودجهء آمریکا تخمین زده‏اند. سازمان سیا (A.I.C) مطابق اظهارات «آلن دالس» رئیس اسبق این سازمان، به این‏دلیل به وجود آمد که اطّلاعات لازم را در مواقعی که ریاست جمهوری آمریکا درصدداتّخاذ تصمیمات مهم و استراتژیک است، در اختیار وی قرار دهد. براین اساس، سازمان‏سیا کمک مؤثری در تصمیم‏گیری رؤسای جمهوری آمریکا بوده است. به عنوان مثال،کشف استقرار موشکهای هسته‏ای شوروی (سابق) در خاک کوبا، که به‏وسیلهء A.I.C انجام گرفت، رئیس جمهور «کندی» را بر آن داشت، شوروی (سابق) را تهدید به اقدام‏هسته‏ای کند. این تهدید موجب شد که شوروی (سابق) موشکهای هسته‏ای خود را ازکوبا برچیند. در نتیجه آمریکا و شوروی (سابق) از خطر یک جنگ هسته‏ای نجات یافتند، زیرا درصورت امتناع شوروی (سابق) احتمال وقوع یک جنگ هسته‏ای حتمی بود[ - اسرار سازمان سیا ، آندر یوتولی ، ترجمهء حسین لعل ، ص ۴۳ - ۴۴ ، انتشارات علمی ، ۱۳۴۶ ]صفحۀ ۱۴۳در برخی از موارد، A.I.C اطلاعاتِ به دست‏آمده را در اختیار متحدین خود قرارمی‏دهد و آنان را در جهت اتّخاذ تصمیمات استراتژیک در جهت حفظ منافع ملّی آنها،یاری می‏کند. نمونه‏ای از این‏گونه اقدامات را می‏توان در جنگ آرژانتین و انگلیس دید.هنگامی که دو کشور مذکور بر سر جزایر «مالویناس یا فالکلند» در جنگ بودند، سازمان‏ A.I.C به کمک مأمورانش در سفارتخانهء آمریکا در بوئنوس آیرس (پایتخت آرژانتین)،به علایم رمز و مکالمات سرّی سران ارتش آرژانتین دست یافت و آن اطلاعات را در اختیارانگلستان قرار داد. این امر منجر به حملات مؤثر قوای انگلیس بر ارتش آرژانتین شد[ - سازمانهای جاسوسی دنیا ، ساجدی ، ص ۸۳ - ۸۴ ]


کا . گ . ب‏ :


KOMITETGOUDGRSTVENNOYBEZOPASHOSTI.K.G.B : با انقلاب کمونیستی اکتبر ۱۹۱۷ میلادی (آبان ۱۲۹۶ هـ . ش .)روسیه، سازمان امنیتی جدیدی، مطابق با شرایط تازهء کشور تشکیل شد. این سازمان وسایر سازمانهای امنیّتی که بعدها به وجود آمدند، تغییرات زیادی از نظر تشکیلات،اعضا و وظایف پیدا کردند. سرانجام در ۱۳ مارس ۱۹۵۴ میلادی‏(۲۲ اسفند ۱۳۳۲ هـ . ش .) از ترکیب سازمان امنیّت و پلیس سیاسیِ کشو[ - تا این زمان ، پلیس سیاسی فقط مأمور سرکوب مخالفان داخلی بود ]، کمیتهء امنیّت‏کشور یا «کا . گ . ب» پدید آمد که دارای وظایفی چون اجرای عملیات پنهانی در خارج ازکشور و مراقبت و تعقیب مخالفان داخلی بود. جمع‏آوری اطّلاعات استراتژیکی، تاکتیکی وفنی توسط ادارهء کل اطلاعات ستاد کل ارتش شوروی (سابق) معروف به "U.R.G" انجام‏می‏شد؛ این ادارهء کل، علی‏رغم اینکه هیچ‏گونه وابستگی اداری به B.G.K نداشت، ولی‏بشدت تحت تسّلط B.G.K بود، زیرا رهبری U.R. توسط B.G.K منصوب می‏شد و U.R. بدون اجازه B.G.K نمی‏توانست هیچ کارمندی را استخدام نماید. علاوه بر آن،هرگونه عملیات خارجی آن توسط B.G.K هدایت و رهبری می‏شد[ - کا . گ . ب ، جان بارون ، سیاوش میرزابیگی ، ص ۴۸۵ - ۴۹۵ ، انتشارات توس ، ۱۳۶۵ ] کا . گ . ب دارای نُه ادارهء کل و ادارات مربوط به آن بود. ادارات کل به وظایف‏جاسوسی در خارج از کشور، مقابله با عملیات جاسوسی خارجیهای مقیم کشورصفحۀ ۱۴۴برقراری امنیّت ارتش، مبارزه ایدئولوژیکی با مخالفان داخلی، تعقیب و مراقبت‏ناراضیان و جاسوسان، کشف رمز، حفاظت از شخصیتهای حزبی و نفوذ در نمایندگیهای‏خارجی مستقر در خاک شوروی (سابق) می‏پرداختند. ادارهء کل یکم که از مهمترین‏ادارات کا.گ.ب. بود، خود برای انجام جاسوسی در خارج از کشور به ادارات کوچکتری‏که وظایف استتار جاسوسان خودی، جاسوسی علمی و صنعتی، مقابله با جاسوسی‏علیه شوروی (سابق)، بررسی اطّلاعات وارده و جمع‏آوری اطلاعاتِ خارجی راعهده‏دار بودند، تقسیم می‏شد[ - کا. گ. ب. در ایران، ولادیمیر کوزیچکین، ترجمهءاسماعیل زند و حسین‏ابوترابیان، ص ۳۱۵ - ۴۰۰،انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۰ ] فعالیت کا . گ . ب . در ایران قابل توجه است[ - مأموران کا . گ . ب تحت پوشش مأمورین سیاسی در سفارتخانهء شوروی (سابق) در ایران فعالیت جاسوسی می‏کردند ] مأموران این سازمان در ایران، پس ازبررسی وقایع و اوضاع متشنّج سال ۱۳۵۶ هـ . ش . ، به این نتیجه رسیدند که شوروی‏(سابق) نباید نسبت به آنچه رژیم شاه را تهدید می‏کند، بی‏تفاوت بماند. مسکو براساس‏این ارزیابی، مأمور ویژه‏ای را به عراق فرستاد تا امام خمینی(ره) را از پشتیبانی دولت‏شوروی (سابق) وی از مطلع نماید. در پی مخالفت امام، مأموران کا . گ . ب . کوشیدنداز موضع دولت جدید انقلابی ایران در قبال شوروی (سابق) آگاه شوند. براین اساس،ضمن برقراری تماس با کادر رهبری سازمان فداییان خلق ایران! آنان را به تخریب یکی‏از مراکز مهمّ به جا مانده از ساواک در اطراف سفارت شوروی (سابق) در ایران تشویق‏کردند. علی‏رغم قول اوّلیهء فدائیان خلق! این کار به علت مخالفت مقامات دولت جدیدایران انجام نشد. کا . گ . ب ، در پی مخالفت امام و مقامات دولت جدید ایران باخواسته‏های مستقیم و غیرمستقیم شوروی (سابق)، دریافت که رژیم جدید ایران،بدرستی از سیاست نه شرقی و نه غربی پیروی می‏کند. در نتیجه، توجه خود را به‏برقراری ارتباط با حزب تودهء ایران معطوف کرد تا به وسیلهء آن بر تحولات آیندهء ایران،تأثیر بگذارد[ - کا . گ . ب در ایران ، کوزیچکین ، ص ۴۰۰ ] یک نمونهء دیگر از جاسوسیهای کا . گ . ب که تأثیرات استراتژیک داشته است، بهصفحۀ ۱۴۵سرقت «پروژهء مانهاتان» برمی‏گردد. به اعتراف «ویکتور میخائیلوف» وزیر انرژی اتمی‏روسیه، طرح نخستین بمب اتمی شوروی (سابق) از روی پروژهء مانهاتان (طرح اولین‏بمب اتمی آمریکا) کپی شده بود. کپی این پروژه توسط ک . گ . ب تهیه شد[ - روزنامهء اطلاعات ، سال هفدهم ، شمارهء ۴۷۰۰ ، (۸ شهریور ۱۳۷۴) ، ص آخر ]


اینتلجنس سرویس‏ :


INTELLIGENCECERVICE : سرویس اطّلاعاتی انگلستان معروف به «اینتل جنس‏ سرویس» سابقه‏ای طولانی‏تر از B.G.K و A.I.C دارد، زیرا این سازمان در اواخر قرن‏شانزدهم میلادی (اواخر قرن نهم هـ . ش .) برای جمع‏آوری اطّلاعاتِ خارجی که‏ به گونه‏ ای در حفظ امپراتوری بزرگ بریتانیا مؤثر بود، به وجود آمد. بنابراین، سازمان‏ اطّلاعاتی انگلیس به علتِ قدمت زیاد و حوزهء کار وسیع (امپراتوری پهناور انگلستان!)،از تجارب بیشتر و تشکیلات پیچیده ‏تری[ - نمونه‏ای دیگر از پیچیدگی این سازمان به نحوهء عزل و نصب رؤسای آن برمی‏گردد . هیچ‏گاه عزل و نصب رؤسای این ‏سازمان اعلام نمی‏ شود ، از این رو ، هیچ کس به استثنای ملکه و نخست‏ وزیر انگلستان رئیس آن سازمان را نمی‏ شناسد ] نسبت به سازمانهای اطّلاعاتی مشابه‏ برخوردار است. یک نمونه از این پیچیدگیها، نحوهء دستگیری افراد مشکوک است.چنانچه اینتلیجنت سرویس به افراد مشکوک و جاسوسان برخورد نماید، خود برای‏ پنهان ماندن علت دستگیری و ماهیت دستگیرکنندگان اصلی، به دستگیری آنان اقدام ‏نمی‏کند، بلکه این کار را از طریق بخش ویژهء «اسکاتلندیارد» (ادارهء آگاهی انگلستان)انجام می‏دهد[ - قدرتهای بی‏صدا ، نولاو ، ص ۱۵ ] اینتلیجنت سرویس از شش ادارهء سیاسی، دریایی، نظامی، بازرگانی و صنعتی،داخلی و ادارهء مستعمرات تشکیل می‏شد، که به جمع ‏آوری اطّلاعات در زمینهءسفارتخانه‏ های خارجی، حراست از نیروی دریایی سلطنتی، امور نظامی و تسلیحاتی،شناخت و دستیابی به اسرار تجاری و صنعتی دشمن، اتباع خارجی و... می‏پرداخت. بعداز جنگ جهانی دوم دو تغییر عمده در آن به وجود آمد. نخست، تعداد ادارات اینتلیجنت ‏سرویس به سه ادارهء جاسوسی سیاسی، نظامی و ضد جاسوسی (مقابله با جاسوسان درداخل کشور) تقلیل یافت. دوم، این سازمان دیگر زیر نظر مستقیم نخست وزیر کارصفحۀ ۱۴۶نمی‏کند، بلکه ارتش سلطنتی بر آن نظارت دارد.[ - سازمانهای جاسوسی دنیا ، ساجدی ، ص ۱۵۸ - ۱۶۱ ] نقش اطّلاعاتی اینتلیجنت سرویس همانند هر سازمان اطلاعات و جاسوسی دیگر،در تصمیم‏ گیریهای مهمّ و حیاتی حائز اهمیت است. به عنوان نمونه، در آغاز جنگ‏جهانی اوّل، اینتلیجنت سرویس به رمز کلیهء پیامهای مخابراتی وزارت امور خارجهء آلمان‏که به سفیر آن کشور در واشنگتن مخابره می‏شد، دست یافت. تعدادی از این پیامهای حاوی گزارش مراحل مختلف انعقاد یک پیمان سرّی بین آلمان و مکزیک مبنی بر جنگ‏مشترک علیه آمریکا بود. اینتلیجنت سرویس این اطّلاعات را در اختیار آمریکا قرار داد واین کشور را که نسبت به اعلان جنگ علیه آلمان بی ‏رغبت بود، ترغیب کرد، به آن کشوراعلان جنگ دهد. بدین وسیله انگلستان که خواهان ورود آمریکا به صحنهء جنگ بود، به‏ خواسته‏اش رسید[ - سازمانهای اطلاعاتی و جهان ، سعیدالجزایری ، ترجمهء عباس سعیدی‏ فر ، ص ۱۹۹ ، انتشارات سکه ، ۱۳۶۳ ] نمونهء دیگری از نقش مهمّ سرویس اطلاعاتی انگلستان در تصمیمات حیاتی رامی‏توان از وقایع تاریخ معاصر ایران مثال زد. انگلستان که در اواخر قرن ۱۳ هـ . ش . (نیمهءدوم دههء ۱۹۱۰ میلادی) خواهان استقرار یک دیکتاتوری آهنین و یک حکومت متمرکزقدرتمند! در ایران بود، نهضتهای موجود در ایران و بویژه نهضت جنگل را مانعی برای‏ تحقق این هدف می‏دید. بنابراین، نابودی نهضت جنگل، مورد علاقهء آن دولت بود. برای‏ وصول به این هدف، دولت انگلستان «احسان‏الله خان دوستدار» و «سردار محیی[ - بعدها سازمانهای اطّلاعاتی شوروی (سابق) به عضویت احسان‏الله خان و سردار محیی در سرویس اطلاعاتی انگلیس‏پی برده و این دو را که در آن زمان در شوروی (سابق) اقامت داشتند ، از میان برداشتند ، بگونه‏ای که سردار محیی در سال ۱۹۲۱ میلادی (۱۳۰۰ هـ . ش .) در شوروی (سابق) برای همیشه ناپدید شد و احسان‏الله خان در دههء ۱۹۳۰ میلادی (دههء ۱۳۱۰ هـ . ش .) در آن کشور دستگیر و سپس اعدام گردید ] را که‏دارای سوابق انقلابی در انقلاب مشروطیت نیز بوده‏اند! می‏ فریبد و مأمور می‏کند که باتظاهر به کمونیسم و دوستداری از نهضت جنگل، به درون نهضت راه یافته و اطلاعات‏درون نهضت را به «کمیتهء آهن یا کمیتهء زرگنده» که توسط اینتلیجنت سرویس تأسیس صفحۀ ۱۴۷به‏ وسیلهء سید ضیاءالدین طباطبایی و میرزا کریم خان رشتی رهبری می‏شد[ - میرزا کریم خان رشتی برادر سردار محیی بود . وی در به قدرت رساندن رضا خان نقش مؤثر داشت و بعدها به عنوان مشیرو مشاور رضا خان انتخاب شد ] منتقل‏ نماید. اطّلاعاتی که این دو در اختیار سرویس اطلاعاتی انگلستان قرار دادند، وسیله ‏ای‏ برای یافتن راه‏های ایجاد اختلاف در بین رهبران نهضت و یا موجب حملات بیشتر،مؤثرتر و دقیقتر قوای دولتی به نهضت شد. در نتیجه، نهضت تضعیف و راه برای استقرارحکومت مقتدر و متمرکز! طرفدار انگلیس در ایران توسط رضا خان فراهم گردید[ - ظهور و سقوط سلطنت پهلوی (جستارهای از تاریخ معاصر ایران) ، مؤسسهء مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، ۲ ج ، ج ۲ ، ص ۷۷ - ۸۵ ، انتشارات اطلاعات ، ۱۳۷۰ ]


سایر سازمانهای اطلاعاتی:


در این بخش به منظور تکمیل بحث، به اختصار به‏سازمانهای اطّلاعاتی و جاسوسی رژیم اشغالگر قدس، فرانسه و ایران در زمان شاه‏ ملعون می‏پردازیم: سرویس اطّلاعاتیِ اسرائیل غاصب معروف به «موساد»، از ترکیب سازمانهای مخفی‏ یهودیان که در سر تا سر جهان برعلیه مخالفان و اعادهء حقوق یهودیان! فعالیت می‏کردندو تجارب جاسوسی که یهودیان در سرزمینهای اشغالی فلسطین به‏دست آوردند، تشکیل‏شده است. این سازمان از بدو تشکیل، نقش ویژه‏ای در تدوین، طراحی، هدایت و تحقق‏استراتژی این رژیم داشته است. به عنوان مثال، «دیوید بن گوریون» اوّلین نخست وزیررژیم اشغالگر قدس، در سال ۱۹۴۸ میلادی (۱۳۲۷ هـ . ش .) جاسوسانی را به‏کشورهای عربی همسایه فرستاد تا به موقع از واکنش دولتهای عربی نسبت به اعلام‏موجودیت اسرائیل غاصب مطّلع شود. «گلدا مایر» زن جوان یهودی، یکی از این‏جاسوسان بود که به پایتخت کشور اردن اعزام شد. وی نظر چند تن از افسران نظامی‏اردن را به خود جلب و با تن دادن به فحشا به اطّلاعاتی که نشان از حملهء قریب‏الوقوع‏اردن و تعدادی از کشورهای عربی به اسرائیل غاصب بود، دست یافت. ارسال این‏اطّلاعات به آن کشور موجب گردید که اسراییلیها با بسیج نیروها به تقویت بنیهء نظامیصفحۀ ۱۴۸خود بپردازند. نتیجهء این اقدام، پیروزی اسرائیل غاصب بر ارتشهای عربی در سال‏۱۹۴۸ میلادی (۱۳۲۷ هـ . ش) بود[ - سازمانهای جاسوسی دنیا ، ساجدی ، ص ۱۲۲ - ۱۲۷ ] اوّلین سازمان اطّلاعاتی مدرن فرانسه، توسط «ناپلئون بناپارت» پس از تکیه بر مسندقدرت، تأسیس شد. وی از اطّلاعاتی که این سازمان گردآوری می‏کرد، برای سرکوب‏مخالفان داخلی و قدرتهای رقیب خارجی استفاده می‏نمود. امّا سازمانی که وی برای‏تقویت و تداوم حکومتش بنا نهاد، مایه سقوطش شد، زیرا «ژوزف فوشیه» رئیس این‏سازمان در قبال پولِ هنگفت، همهء اطّلاعات موجود را در اختیار سازمان اطلاعاتی‏ پروس (آلمان فعلی) قرار داد. این اطّلاعات در آخرین جنگ نیروهای متحد اروپایی علیه‏ ناپلئون در سال ۱۸۱۵ میلادی (۱۱۹۴ هـ . ش .) بسیار مؤثر افتاد و ناپلئون را برای همیشه‏ از اریکهء قدرت به زیر کشید[ - همان ، ص ۱۸۳ - ۱۸۷ ] بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ هـ . ش. و با ورود آمریکاییان به صحنهء سیاسی ایران،لزوم تأسیس یک سازمان اطلاعاتی و امنیتی سازمان یافته و منسجم احساس شد. علت‏ چنین ضرورتی، حفظ و تحکیم قدرت رژیم آمریکایی شاه و کسب اطّلاعات ازفعالیتهای سیاسی، نظامی و... روسها بود. ساواک برای نیل به اهداف مذکور، تأسیس‏ شد و سپس به گسترش کمی و کیفی خود، زیر نظر سرویسهای اطلاعاتی آمریکا،اسرائیل غاصب و انگلیس پرداخت. نتیجهء این اقدام، گسترش دامنهء فعالیت ساواک به‏خارج از کشور بود. فعالیت ساواک در عراق نیز توسعه یافت. بر این اساس، بین سالهای‏۱۹۷۵ - ۱۹۷۲ میلادی (۱۳۵۴ - ۱۳۵۱ هـ . ش .) جاسوسان ساواک با ایجاد یک شبکهءامنیتی با کردهای شورشی مخالف دولت بغداد همکاری می‏کردند. این شبکه،اطّلاعات جمع‏ آوری شده را به رهبری کردهای شورشی (بارزانی) می‏داد و بر مبنای آن‏ تهاجمات بعدی علیه نیروهای دولتی عراق انجام می‏گرفت. این امر، موجب رَنجش‏ د ولت بغداد از دولت ایران و در نتیجه کاهش روابط دو کشور شد[ - دیکتاتوری و توسعهء سرمایه‏داری در ایران ، فرد هالیدی ، ترجمهء فضل‏الله نیک‏آئین ، ص ۹۰ ، امیرکبیر ، ۱۳۵.

تاریخ روابط بین الملل

  

جهت نمایش بر روی متن مورد نظر کلیک کنید


آینده جهان از نگاه ادیان متفاوت



نگاه متفاوت ادیان به آینده جهان



آینده جهان در نگاه زرتشت و بودا


       ۱. زرتشت دین زرتشت، دین اکثر ایرانیان تا ظهور اسلام بوده است، اکنون نیز در ایران و هندپیروانی دارد. در ایران امروز زرتشتیان به عنوان یک اقلیت دینی، نماینده‏ای در مجلس‏شورای اسلامی دارند. بر اساس این تعالیم؛ همواره دو نیروی «نور» و «ظلمت»، اورمزد یا یزدان و اهریمن‏در نزاع هستند تا زمانی که «سوشیانس» (نجات دهندهء دنیا) ابتدای هزارهء سوم بعد اززرتشت ظهور کند. او به طور کامل اهریمن را شکست می‏دهد[ . نک: علی دوانی، موعودی که جهان در انتظار اوست، ص ۲ - ۵.] طبق عقاید این دین، بعد از زرتشت سه نجات دهنده به صورت پیاپی و هر کدام به‏فاصله یک هزار سال خواهند آمد. نخستین ایشان به نام «اوشتار» (ratehsuA) درست‏یک هزار سال بعد از زرتشت پدیدار گشت و دومین که اوشتار ماه (hamratehsuA) نام‏داشت، دو هزار سال بعد از زرتشت به جهان آمد و سرانجام آخرین ایشان که «سوشیان» (nayhsoaS) نام دارد، در رأس هزارهء سوم که آخرالزمان است می‏رسد و روزگار با اوپایان می‏پذیرد[ . جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، ص ۳۱۹.] سوشیانس (نجات دهنده بزرگ) دین را به جهان رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشه‏کن‏سازد.ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را همفکر و هم گفتار و هم‏کردار گرداند[ . جاماسب نامه، ص ۱۲۱ به نقل از کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج ۱، ص ۱۳.] طرح دین زرتشت دربارهء آخرالزمان به خوبی گویای مطالب زیراست: صفحۀ ۳۴۱- آخر الزمان، مشتمل بر یک دورهء هزار سالهء شکوهمند است. ۲- آخر الزمان، عصر دین و دین‏باوری است، چون سوشیانس دین را به جهان‏رواج دهد. ۳- فردای جهان، عصر رفاه اقتصادی و ریشه‏کنی فقر و بی‏نوایی است. ۴- پایان تاریخ، دورهء نابودی اهریمن، یعنی روح بزرگ شرّ در جهان است. ۵- آخرالزمان، دورهء وحدت فرهنگی، وحدت پندار، گفتار و کردار است. نکات مذکور مشخص می‏کند که آیندهء جهان از دیدگاه دین زرتشت متعلق به یک‏دین است و سوشیان یا منجی بزرگ با رواج دین، الحاد و سکولاریزم را نابودخواهد کرد. علاوه بر این، انسان پایان تاریخ، جهان میهنی و متدین است. البته دردید ما، دین واحدِ مذکور، اسلام، سوشیان یا منجی بزرگ، مهدی(ع) و فرهنگ‏حاکم بر آخر الزمان همان اسلام است. دین زرتشت، تلقی دیگری نیز در مورد آخر الزمان دارد، و آن، تفسیری آن‏جهانی (اخروی) - همانند تفسیر مسیحیت از ظهور مسیح - است. بر این اساس چون سوشیان (آخرین نجات بخش) ظهور کند، آخرالزمان آغازشود و آن روز نشور است، مردگان برخیزند و زمین و آسمان از باشندگان خودتهی گردند. پس انجمنی عظیم برای داوری و حساب کردار بندگان فراهم آید ودربارهء هر یک از ارواح گذشته، فرمان یزدانی صادر خواهد شد. در آن روز فرقهءنیکان از زمرهء بدان جدا شوند[ . تاریخ جامع ادیان، ص ۳۱۹.] نبرد نهایی اهورامزدا و اهریمن یا جنگ آخرالزمان نیز در دین زرتشت آمده‏است. پس از این نبرد سهمگین زندگی در جهان ابدی و سرمدی شروع خواهد شد. پیکار آخرین که بین اهورامزدا و سپاهش با اهریمن و لشکریانش درمی‏گیرد،اهریمن و اتباع او هزیمت نهایی یافته به آتش فرو می‏افتند و برای همیشه نابودمی‏گردند. پس آن کسان که از این آزمایش و ابتلاء به سلامت و درستی بیرون آیند، دصفحۀ ۳۵زمین و آسمان نوین، مردان همه به سن چهل و کودکان به سن پانزده با دوستان وخویشاوندان در کمال خوشی و خرّمی زندگانی جاوید خواهند کرد و این جهان ابدی‏و سرمدی، ابدالآباد به جای خواهد ماند[ . همان، ص ۳۱۹ - ۳۲۰.]۲. دین بودا دین بودا که بر اصل «ترک دنیا» و «خلاصی از آلام روح» بنا شده است[ . همان، ص ۱۲۱ - ۱۲۲.] درجنوب شرقی آسیا پیروان فراوانی دارد. کلمه بودا به معنای روشن ضمیر (denethgilnE) یا اشراقی است. در این آیین‏هر انسانی که حقیقتِ تحقق یافته و موعظه شده به وسیلهء بودا ( دِهَمَه ammahD) را درک کرده باشد، خود نیز می‏تواند یک بودا نامیده شود، یعنی از تسلسلِ‏تولدهای مجدد رهایی می‏یابد. بودائیان بر این باورند که موجودات زنده پیوسته‏می‏میرند و از نو متولد می‏شوند تا بر حسب شایستگی‏های معنوی خود درردیفی از ردیف‏های متعدد دنیایی با سلسله مراتب دقیق جا گیرند. طبق این آیین‏زندگان از بیم درد و رنج‏های ناشی از تولدهای مکرر می‏کوشند تا با رسیدن به‏«نیروانا» پایانی برای رنج‏های خود فراهم نمایند. در مکتب بودا، بودای واقعی در متون شریعت پالی (nonacilaP) سَمّا سمبودّا (ahddubmaSammaS) نامیده می‏شود که تفاوت آن با بودای «شنونده» [ یعنی‏داوطلبان مقام بودایی‏ ] در آن است که بودای واقعی «حقیقت رهایی بخش (دِهَمَه) راخود به خود درمی‏یابد، بدون اینکه از کسی در این دنیا شنیده باشد؛ یعنی بدون‏کمک دیگران و علاوه بر این به نشر و موعظهء آن نیز می‏پردازد[ . ریچارد گمبریج، پیش‏گویی‏های بودایی: آینده تا چه حد باز است؟ در کتاب «پیش‏گویی آینده» نوشته لئوها واو - آلن وین ترجمه ناصر موفقیان، ص ۲۱۶ - ۲۲۶.] در دین بودا یک دور مکرر از انحطاط اخلاقی و باز خیزش (ecnegruseR) وجوصفحۀ ۳۶دارد. اسطوره با فرمانروایی به نام دالهانمی (imenahlaD) آغاز می‏گردد که بدون‏نیاز به زور و خشونت به درستی و عدالت بر جهان حکم می‏راند. اما در بین‏وارثان او در نسل سوم، جریان امور به نقص و اشتباه دچار می‏شود. فرمانروای‏این نسل قانون و نظم را محفوظ نگه می‏دارد، اما در مورد انتقال ثروت به‏مستمندان کوتاهی می‏کند. به دنبال این امر دزد و دزدی و در پی اعدام دزد،دروغگویی و نهایتاً اعدام‏ها به خشونتِ متقابل دامن می‏زند و انحطاط اخلاقی وکاهش طول عمر به وجود می‏آید. این انحطاط تا به آنجا می‏رسد که طول عمربشر از هشتاد هزار سال به ده سال خواهد رسید و طعم‏های لذت‏بخش هم از بین‏خواهد رفت و نهایتاً حضیض ذلّت فرا خواهد رسید. به مدت یک هفته هر کس برای دیگری به صورت حیوانی وحشی درخواهد آمدو به کشتن همدیگر دست خواهند زد. در این میان عده‏ای که به کوه‏ها و جنگل‏هاپناه برده، مخفی شده و از ریشهء گیاهان تغذیه کرده‏اند، پس از یک هفته ازمخفی‏گاهها بیرون می‏آیند و یکدیگر را در آغوش می‏کشند و به هم تبریک گفته،به پاس زنده ماندن نغمه‏های شادی سرخواهند داد و به یاد خواهند آورد که براثر شرارت و بدکاری دچار این امر شده بودند. لذا مصمم می‏شوند که از هر گونه‏کشتار و تبه‏کاری خودداری کنند. بدین ترتیب تسلسل جهنمی به جهت مخالف‏می‏افتد، مردم دست از بدکاری برمی‏دارند، طول عمر دوباره به ۸۰ هزار سال‏قبلی می‏رسد و سن بلوغ به پانصد سالگی. در این زمان بودایی به نام «مِتی یَه»متولد و به اشراق نایل و پس از سیر و سلوک به نیروانا خواهد رسید. همچنین‏فرمانروای بزرگی در هند (بنارس که در آن زمان به «کتومانی» شهرت خواهدداشت)، حکومت خواهد کرد. این فرمانروا را با همان کلمات و عبارات توصیف‏خواهند کرد که در آغاز، فرمانروایی دالهانمی را وصف می‏کردند[ . همان، ص ۲۳۲ - ۲۳۵.] طبق این مکتب همان وقایعی که در زندگی بوداهای پیشین روی داده استصفحۀ ۳۷در جریان زندگی بوداهای آینده نیز پیش خواهد آمد. نتیجهء این امر در هر حال‏این نکته است که پیش‏گویی آینده نیز در واقع نوعی توصیف گذشته است[ . همان، ص ۲۳۶.] می‏توان گفت از نظر دین بودا، تاریخ سیکلی از کمال و انحطاط را طی می‏کند،ضمن اینکه مکتب بودا نیز دوره‏های ظهور - مرگ - ظهور - مرگ خواهد داشت،آینده جهان نیز مشابه گذشته است. شایان ذکر است که از نظر کیش بودا، آیندهء جهان جایگاهی (دنیای مادّی یابهاجنه - لوکه: akol-anajahb) روشن و قابل پیش‏گویی است، امّا از دیدگاهِ آن فردِبودایی که به حالت اشراق رسیده، گذشته و آینده نابود شده و زمان از بین رفته‏است، بنابراین پیش‏گویی برای او مطلقاً مفهومی ندارد.


آینده جهان در نگاه دین یهود


       کتاب مقدس حضرت موسی، دنیایی نو با حاکمیت صالحان در آخر الزمان‏پیش‏بینی می‏کند که عصر ظلم و جور در آن به پایان می‏آید. در چنین دنیایی‏مسکینان به عدالت داوری خواهند شد، جهان از معرفت خداوند پر خواهدگشت و مسیح فرزند منتخب داود، حکومت نمونه‏ای برپا خواهد نمود. درتورات چنین می‏خوانیم: و نهالی از تنهء یَسَّی [ نام پدر داود ] بیرون آمده، شاخه‏ای از ریشه‏هایش خواهد شکفت *و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت. یعنی روح حکمت و فهم و روح مشورت و قوّت وروح معرفت و ترس خداوند * و خوشی او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤیت‏چشم خود داوری نخواهد کرد و بر وفق سمع گوش‏های خویش تنبیه نخواهد نمود * بلکه‏مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومانِ زمین به راستی حکم خواهدنمود. و جهان را به عصای دهان خویش زده، شریران را به نفخهء لب‏های خود خواهد کشت‏* و کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت * و گرگ با بره سکونت‏خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیرپرواری با هم. و طفل‏کوچک آنها را خواهد راند * و گاو با خرس خواهد چرید و بچه‏های آنها با هم خواهندخوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد و طفل شیرخواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد وطفلِ از شیر باز داشته شده، دست خود را بر خانهء افعی خواهد گذاشت * و در تمامی کوهصفحۀ ۴۰مقدّس من ضرر و فسادی نخواهند کرد، زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود، مثل‏آب‏هایی که دریا را می‏پوشاند[ . کتاب مقدس یعنی عهد عتیق و عهد جدید (تورات و انجیل)، صحیفهء اشعیاء نبی، باب یازدهم بندهای ۱ تا ۱۰. این کتاب از زبان‏های اصلی عبرانی، کلدانی و یونانی ترجمه شد و به همّت انجمن پخش کتب مقدسه به چاپ رسیده است.] کتاب اشعیاء نبی به خوبی اشعار می‏دارد که آیندهء جهان متعلق به روح الله است. دوویژگی بنیادین این رهبر جهانی، عدالت و معرفت است. او بساط ظلم و شرارت رابرخواهد چید و چنان امنیتی در جهان برپا خواهد نمود که گرگ با بره و به تعبیر دیگردشمنان ذاتی با آرامش در کنار هم زندگی خواهند کرد. تورات قبل از جهانی شدن معرفت الهی و حاکمیت توحید، سخن از جنگی خونین‏در اورشلیم (بیت‏المقدس) دارد: اینک روز خداوند می‏آید و غنیمت تو در میانت تقسیم خواهد شد * و جمیع امت‏ها را به‏ضد اورشلیم برای جنگ جمع خواهم کرد و شهر را خواهند گرفت[ . همان، کتاب زکریای نبی، باب چهاردهم، بند ۱ و ۲.] نتیجهء این جنگ در روز معروف خداوند، حاکمیت دین و خدای واحد است: و یَهُوَه [ خداوند ] بر تمامی زمین پادشاه خواهد بود، در آن روز یَهُوَه واحد خواهد بود واسم او واحد[ . همان، بند ۹ و ۱۰.] این فراز از تورات به خوبی حاکمیت نظام‏های سکولاری چون لیبرال دموکراسی رادر جهان آینده نفی می‏کند. به تعبیر صریح تورات، بخش آخر تاریخ، روز خداوند یا«یوم‏الله» است، روز حاکمیت دین بر سراسر گیتی، نه روز حاکمیت کمونیزم یاسکولاریزم و اومانیزم. آنچه از تورات دربارهء آخر الزمان می‏خوانیم، مؤید بسیاری از روایات اسلامی در این‏زمینه است. همچنانکه در روایات اسلامی، از جنگ‏های وحشتناک در عصر ظهور سخن گفتهصفحۀ ۴۱شده است، تصویری که تورات از دورهء قبل از حاکمیت خداوند، در جنگِ روز معروف،ارائه کرده، نیز چنین است: گوشت ایشان در حالتی که برپاهای خود ایستاده باشند کاهیده خواهد شد و چشمانشان درحدقه گداخته خواهد گردید و زبان ایشان در دهانشان کاهیده خواهد گشت[ . همان، بند ۱۲.] طبق پیش‏گویی تورات در نتیجهء این جنگ وحشتناک‏۲۳ انسان‏های کرهء زمین از بین خواهندرفت و ۱۳ باقیمانده شرایط بسیار سختی را تجربه خواهند کرد: و خداوند می‏گوید که در تمامی زمین دو حصّه منقطع شده، خواهند مرد و حِصّهء سوم در آن‏باقی خواهند ماند * و حِصّهء سوم را از میان آتش خواهم گذرانید و ایشان را مثل قال‏گذاشتن نقره، قال خواهم گذاشت و مثل مصفی ساختن طلا ایشان را مصفّی خواهم نمود واسم مرا خواهند خواند و من ایشان را اجابت نموده، خواهم گفت که ایشان قوم من هستند وایشان خواهند گفت که یَهُوهَ خدای ما می‏باشد[ . همان، باب سیزدهم، بندهای ۸ و ۹.] بر این اساس، جهان فردا متعلق به پاکان مصفاست، نه افرادی که در فساد اخلاق غوطه‏ورباشند. آخرین انسان، انسان ناب طلاگونه و فاقد ناخالصی‏هاست و البته چنین انسان‏هایی که‏در لسان اسلامی «متقیان» نام گرفته‏اند، تنها توسط دین ناب الهی - اسلام یعنی اصل همهء ادیان‏الهی - قابل پرورش است. این فراز تورات مؤید همان عبارت والای قرآن است که می‏فرماید: أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَََّلِحُونَ (انبیاء: ۱۰۵) بنابراین مکاتبی همچون لیبرالیسم، که بر نسبیت اخلاقی تأکید داشته و اجازه اقدام به‏هر فساد اخلاقی را می‏دهند، نمی‏توانند مدعی حاکمیت در پایان تاریخ باشند. به هر روی آیندهء جهان از نظر دین یهود متعلق به دین و دینداران است. انسان پایان‏تاریخ نیز نه کمونیست یا لیبرال دموکرات، اومانیست یا سکولار، بلکه انسان مؤمن به‏یهوه (خداوند) است. پس از جنگ یاد شده، جنگی دیگر تجربه نمی‏شود. در آن عصرهمهء امت‏ها روبه سوی خانهء خدا [ مسجد الاقصی و یا کعبه‏ ] خواهند داشت: صفحۀ ۴۲و در ایام آخر واقع خواهد شد که کوهِ خانهء خداوند بر قلهء کوه‏ها ثابت خواهد شد و فوق‏تلّ‏ها برافراشته خواهد گردید و جمیع امت‏ها به سوی آن روان خواهند شد[ . همان، کتاب اشعیاء نبی، باب دوم، بند ۱ و ۲ و ۳.] و در آن ایام آخر با ظهور منجی عالم بشریت: و او امت‏ها را داوری خواهد نمود و قوم‏های بسیاری را تنبیه خواهد کرد. و ایشان‏شمشیرهای خود را برای گاوآهن و نیزه‏های خود را برای ارّه‏ها خواهند شکست و امتی برامتی شمشیر نخواهد کشید و بار دیگر جنگ را نخواهند آموخت[ . همان، بند ۴ و ۵.] پایان تاریخ از نظر تورات، عصر صلح، صنعت و عدالت، عصر رستگاری و رجعت‏است. تورات به صراحت از قیام امیر عظیمی یاد می‏کند که ایستاده یعنی قائم است. ازنظر ما این امیر عظیم همان قائم آل محمّد(ص) است که جهان را پر از عدل خواهد نمود: و در آن زمان میکائیل امیرعظیمی که برای پسران قوم تو [ قائم‏ ] ایستاده است،خواهدبرخاست[ . همان، کتاب دانیال نبی، باب دوازدهم، بند ۱.] ... و در آن زمان هر یک از قوم تو که در دفتر مکتوب یافت شود رستگار خواهد شد[ . همان.] در موضوع «رجعت» عبارت زیر به خوبی گویای مطلب است: و بسیاری از آنانی که در خاک زمین خوابیده‏اند بیدار خواهند شد، امّا اینان به جهت‏حیات جاودانی و آنان به جهت خجالت و حقارت جاودانی[ . همان، بند ۲ و ۳.] نکتهء جالب توجه هماهنگی این مطلب با دیدگاه شیعه است. شیعه نیز در بحث رجعت -که در بخش مربوطه خواهد آمد - معتقد است که با ظهور امام زمان(عج)، دو دسته ازانسان‏ها رجعت می‏کنند، عده‏ای از انسان‏های پاک و معصوم و دسته‏ای دیگر ازانسان‏های شریر و ظالم. همهء این مطالب، نشان از استحکام، حقانیت، قوت و قدرتصفحۀ ۴۳دیدگاه اسلام و تشیع دارد. از نظر دین یهود، فرجام تاریخ، عصر حکیمان و انسان‏های‏عادل و عصر علم و ارتباطات سریع است: و حکیمان مثل روشنایی افلاک خواهند درخشید و آنانی که بسیاری را به راه عدالت رهبری‏می‏نمایند مانند ستارگان خواهند بود تا ابد الآباد * امّا تو ای دانیال، کلام را مخفی دار و کتاب راتا زمان آخر مُهر کن. بسیاری به سرعت تردد خواهند نمود و علم افزوده خواهد گردید[ . همان، بند ۳ و ۴ و ۵.] آری آینده متعلق به صالحان است، در کتاب مزامیر داود می‏خوانیم: زیرا که شریران منقطع خواهند شد. و امّا منتظران خداوند وارث زمین خواهند بود *... وامّا نسل شریر منقطع خواهد شد * صالحان وارث زمین خواهند بود. و در آن تا به ابدسکونت خواهند نمود[ . همان، کتاب مزامیر، (زبور داود)، مزمور سی و هفتم، بند ۹ و ۱۰ و ۲۹ و ۳۰.] و چه زیبا قرآن کریم گواهی می‏دهد، آنجا که می‏فرماید: وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ‏ (انبیاء: ۱۰۵) و امام صالحان حجة ابن الحسن العسکری(عج) است که به گفتهء امام صادق(ع) هنگامهءظهور بر خانه کعبه تکیه داده، می‏گوید؛ من همان موسی(ع) و یوشع(ع) هستم و باقرائت‏کتب آسمانی و از جمله تورات و زبور، یهودیان پاک‏طینت را مطیع خود می‏کند.


آینده جهان از منظر دین مسیح (ع) 


        دین مسیح(ع) نیز خوش‏بینانه به جهان آینده نگریسته‏است. ظهور دوم (gnimocdnoceS) یعنی بازگشت مجدد حضرت عیسی(ع) برای‏نجات عالم و ایجاد یک عصر با شکوه، از اعتقادات جدّی مسیحیان است. مسیح (ع) هنگام ظهور اول، یعنی بعثت خود همچون یک انقلابی بزرگ مقابل انحرافات‏رهبران یهودی ایستاد. بر این اساس، رهبران یهود تعالیم وی را خطرناک دیده، دشمنی‏سختی با عیسی(ع) داشتند. سرانجام نیز او را محکوم به مرگ کرده، ظاهراً به صلیب‏کشیدند. امّا طبق گواهی قرآن کریم: او کشته و به صلیب کشیده نشد، بلکه امر بر آنان‏مشتبه گردید و خداوند او را به سوی خود بالا برد[ . سورهء نساء (۴)، آیات ۱۵۵ - ۱۵۸.] بنابراین در پایان تاریخ دوباره باز خواهد گشت و منتظران مسیحی می‏بایست‏اقدامات لازم را برای ظهور دوم «پسر انسان» به عمل آورند. در انجیل لوقا می‏خوانیم: کمرهای خود را بسته، چراغ‏های خود را افروخته بدارید[ . انجیل لوقا، باب دوازدهم، بند ۳۵ - ۳۶.] ... پس شما نیز مستعدّ باشید، زیرا در ساعتی که گمان نمی‏برید، پسر انسان می‏آید[ . همان، بند ۴۱.] بندهای ۳۶ تا ۴۱ انجیل لوقا، به صراحت حاکی است که مسیحیان می‏بایست، برای‏زمینه‏سازی آیندهء خوش، از یک «انتظار مثبت» برخوردار باشند و نه «انتظار منفی»؛ یعنی‏آنان برای ظهور دوم مسیح(ع) با فعالیت‏های دین‏مدار و روشن نگاه داشتن ارزش‏های دینیصفحۀ ۴۶زمینهء آمدن «آقای خود[ . همان، بند ۳۶ «و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می‏کشند».] را فراهم کنند، نه اینکه در راستای افزایش بی عدالتی و فسادگام بردارند. ظهور دوم، همراه یک سلسله از حوادث طبیعی ارضی، سماوی، سیاسی و اجتماعی‏خواهد بود. به شهادت انجیل لوقا، ماقبل پایان تاریخ، عصر حیرت و مشکلات فراوان‏است. پسر انسان هنگامی می‏آید که بشریت در چنگال مصایب فراوانی اسیر است: و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین تنگی و حیرت از برای امت‏هاروی خواهد نمود به سبب شوریدن دریا و امواجش * و دل‏های مردم ضعف خواهد کرد ازخوف و انتظار آن وقایعی که بر ربع مسکون ظاهر می‏شود، زیرا قوّات آسمان متزلزل خواهد شد* و آنگاه پسر انسان را خواهند دید که بر ابری سوار شده با قوّت و جلال عظیم می‏آید[ . همان، باب بیست و یکم، بندهای ۲۵ - ۲۸.] برخی از مسیحیان معتقدند که پیش از بازگشت مسیح(ع) آخرین نبرد تاریخ، جنگ‏آخرالزمان، یا هارمجدّون یا noddegamrA [ . آرما گدون یا نبرد نهایی خیر و شر طبق ادبیات مسیحی، در دوران جنگ سرد بین آمریکا و شوری به‏نبرد نهایی بین سرمایه‏داری و کمونیزم تفسیر می‏شد. پس از فروپاشی شوروی برخی می‏خواهند آن را به نبرد بین دنیای غرب با دنیای اسلام و وقوع جنگ‏های صلیبی دوم تفسیر کنند.] اتفاق خواهد افتاد. مکان این جنگ، غرب‏رودخانهء اردن است، در دشت جزرال، میان جلیله و سامریه. گفته می‏شود ناپلئون وقتی‏به این جایگاه رسید گفت: این، میدانِ بزرگ‏ترین نبرد جهان است[ . نک: گریس هال سل، تدارک جنگ بزرگ، بر اساس پیش‏گویی‏های انبیای بنی‏اسرائیل، ترجمه خسرو اسدی، ص ۵۰.] واژهء هارمجدون یا آرماگدون تنها یک بار در انجیل آمده است: و ایشان را به موضعی که آن را در عبرانی هارمَجدّون می‏خوانند فراهم آوردند[ . مکاشفهء یوحنای رسول، باب شانزدهم، بند ۱۷.] طبق مباحث کتابِ مکاشفهء یوحنای رسول، نبرد عصر ظهور، جنگی بسیار وحشتناک است‏که برخی آن را «نبردی هسته‏ای» تفسیر می‏کنند[ . نک: تدارک جنگ بزرگ، ص ۳۷ - ۴۹.] به نوشتهء کتاب مقدس، خداونصفحۀ ۴۷پیاله‏های غضب خود را در آن زمان، بر زمین خواهد ریخت که هر کدام، پیامدهای خاص‏خود را دارد: و ششمین پیالهء خود را بر نهر عظیم فرات ریخت و آبش خشکید تا راه پادشاهانی که ازمشرق آفتاب می‏آیند، مهیا شود * و دیدم که از دهان اژدها و از دهان وحش و از دهان نبیّ‏کاذب سه روح خبیث چون وزغ‏ها بیرون می‏آیند * زیرا که آنها ارواح دیوها هستند که‏معجزات ظاهر می‏سازند و بر پادشاهان تمام ربع مسکون خروج می‏کنند تا ایشان را برای‏جنگ آن روز عظیم خدای قادر مطلق فراهم آورند * اینک چون دزد می‏آیم خوشا به حال‏کسی که بیدار شده، رخت خود را نگاه دارد مبادا عریان راه رود و رسوایی او را ببینند * وایشان را به موضعی که آن را در عبرانی هارمجدّون می‏خوانند فراهم آورند * و هفتمین‏پیالهء خود را بر هوا ریخت و آوازی بلند از میان قدس آسمان از تخت به در آمده گفت که‏تمام شد * و برق‏ها و صداها و رعدها حادث گردید و زلزلهء عظیم شد آنچنان که از حین‏آفرینش انسان بر زمین زلزلهء به این شدت و عظمت نشده بود * و شهر بزرگ به سه قسم‏منقسم گشت و بلدان امت‏ها خراب شد وبابل بزرگ در حضور خدا به یاد آمد تا پیالهء خمرغضب‏آلود خشم خود را بدو دهد * و هر جزیره گریخت و کوه‏ها نایاب گشت * و تگرگ‏بزرگ که گویا به وزن یک من بود از آسمان بر مردم بارید و مردم به سبب صدمهء تگرگ‏خدا را کفر گفتند، زیرا که صدمه‏اش بی نهایت سخت بود[ . مکاشفهء یوحنای رسول، باب شانزدهم، بندهای ۱۳ - ۲۱.] به نوشتهء انجیل، هنگامه ظهور مسیح(ع) دجّال با اقداماتش مردم را خواهد فریفت.در کتاب یوحنا - که گذشت - از نبیّ کاذبی سخن گفته می‏شود که با سه روح خبیث ازارواح دیوها، معجزاتی ظاهر نموده، بر تمام حاکمان روی زمین خروج می‏کنند، امّا درنهایت مسیح(ع) این دجال یا ضد مسیح (tsirhc-itnA) را نابود می‏سازد. در رسالهء دوم‏پولس رسول به تسّالونیکیان می‏خوانیم: امّا ای برادران از شما استدعا می‏کنم دربارهء آمدن خداوند ما عیسی مسیح و جمع شدن ما به‏نزد او ... آنگاه آن بی دین [ دجال‏ ] ظاهر خواهد شد که عیسی خداوند او را به نَفَس دهانصفحۀ ۴۸خود هلاک خواهد کرد و به تجلّی ظهور خویش او را نابود خواهد ساخت * که ظهور او به‏عمل شیطان است با هر نوع قوّت و آیات و عجایب دروغ * و به هر قسم فریب ناراستی‏برای هالکین، از آنجا که محبت راستی را نپذیرفتند تا نجات یابند[ . رسالهء دوم پولس رسول به تسّالونیکیان، باب دوم، بند ۱ و ۸ - ۱۱.] کلمهء خدا برای داوری به عدل، جنگ و حکمرانی در آخر الزمان ظهور می‏کند: و دیدم آسمان را گشوده و ناگاه اسبی سفید که سوارش امین و حق نام دارد و به عدل داوری وجنگ می‏نماید * و چشمانش چون شعلهء آتش و بر سرش افسرهای بسیار و اسمی مرقوم‏دارد که جز خودش هیچ کس آن را نمی‏داند * و جامهء خون آلود در بر دارد و نام او را کلمهءخدا می‏خوانند * و لشکرهایی که در آسمان‏اند بر اسب‏های سفید و به کتان سفید و پاک‏ملبّس از عقب او می‏آیند * و از دهانش شمشیری تیز بیرون می‏آید تا به آن امت‏ها را بزند وآنها را به عصای آهنین حکمرانی خواهد نمود[ . مکاشفهء یوحنای رسول، باب نوزدهم، بندهای ۱۱ - ۱۷.] آنچه در این باب ذکر شده، با روایات اسلامی هماهنگی دارد. به نظر ما سوار امین وحق همان مهدی(ع) است که برای انتقام خون امام حسین(ع)، جامهء خون آلود آن حضرت رابه همراه دارد و هموست که جهان را به عدل داوری خواهد کرد. همچنان که در روایات اسلامی روز ظهور نامعلوم است، در انجیل مَتّی نیز می‏خوانیم: اما از آن روز و ساعت هیچ کس اطلاع ندارد حتّی ملائکه آسمان جز پدر من و بس *...[ . انجیل مَتّی، باب بیست و چهارم، بند ۳۶.] لهذا شما نیز حاضر باشید زیرا در ساعتی که گمان نبرید پسر انسان می‏آید *[ . همان، بند ۴۴ - ۴۵.] نکتهء جالب دیگر در بارهء وقایع آیندهء جهان از دیدگاه مسیحیت، مسأله «رجعت»است که هماهنگی زیادی با اعتقاد شیعه دارد. در انجیل یوحنّا می‏خوانیم: و تخت‏ها دیدم و بر آنها نشستند و به ایشان حکومت داده شد و دیدم نفوس آنانی را که بهصفحۀ ۴۹جهت شهادت عیسی و کلام خدا سربریده شدند و آنانی را که وحش و صورتش را پرستش‏نکردند و نشان او را بر پیشانی و دست خود نپذیرفتند، زنده شدند و با مسیح هزار سال‏سلطنت کردند[ . مکاشفهء یوحنای رسول، باب بیستم، بند ۴ - ۵.] به هر روی از منظر دین مسیح پایان تاریخ، پایانی سربلند و شکوهمند و عصر خلاصی‏انسان‏هاست[ . انجیل لوقا، باب بیست و یکم، بند ۲۸ «و چون ابتدای این چیزها بشود راست شده سرهای خود را بلندکنید از آن جهت که خلاصی شما نزدیک است.»] قبل از حاکمیت مسیح و سلطنت هزار ساله‏اش جنگ وحشتناکی - درخاورمیانهء امروزی - رخ خواهد داد و در این نبرد مؤمنان راستین پیروز خواهند شد.عیسی(ع) با غلبه بر دجّال، او را از بین می‏برد و شیطان هزار سال در بند خواهد بو[ . مکاشفهء یوحنا رسول، باب بیستم، بند ۲ و ۳.] تامردم را گمراه نکند. با این توضیح انسان پایان تاریخ، انسانی مؤمن است، نه لیبرال دموکرات. نشانه‏های عصر ظهور در انجیل، مشابه نشانه‏هایی است که در روایات اسلامی به‏تفصیل اشاره شده است. نزول حضرت عیسی(ع)، رجعت برخی از مردگان، ندایا صیحهءآسمانی، آمدن عیسی بر فراز ابر و نظایر آن[ . نک: کامل سلیمان، روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی‏پور، ص ۵۵۷ - ۵۶۸.] ظهور منجی از سوی مذاهب مختلف مسیحیت، تفسیرهای متعددی برداشته است.آیت اللََّه امامی کاشانی که در سفرهای متعددی، با اندیشمندان و روحانیان مسیحی‏گفتگو داشته است؛ می‏گوید: همهء فرقه‏های مسیحی اعم از کاتولیک‏ها، ارتدوکس‏ها و پروتستان‏ها معتقدند که‏مسیح(ع) خواهد آمد. البته ارتدوکس‏ها و پروتستان‏ها مثل کاتولیک‏ها قرص و محکم‏نیستند، آنان «دولت جهانی» را قبول دارند. مسیحیت را از نظر ایدئولوژی می‏توانم به سه‏بخش تقسیم کنم: یک بخش آن کسانی هستند که مسأله ظهور مسیح(ع) را مربوط به‏قیامت می‏دانند. یعنی حکومت جهانی را نمی‏پذیرند. آنان می‏گویند عالم آخرت که عدل‏خداوند ظهور نام دارد، حضرت مسیح(ع) مجرای عدل خداست و آنجاست که همه بهصفحۀ ۵۰کیفر و پاداششان می‏رسند. یک بخش هم می‏گویند؛ در دنیا حکومت عدل برپا خواهدشد و یک بخش آنان می‏گویند، عدالت را برپا خواهد کرد ولی نه حکومت را[ . نک: مصاحبه با آیت الله امامی کاشانی، فصلنامه انتظار، سال دوم، ش ۵ (پاییز ۱۳۸۱)، ص ۳۷ - ۵۶.] پایان سخن این است که اسلام بر ظهور دوم مسیح(ع)، صحه می‏گذارد. یعنی؛ جامعهءبشری در انتظار دو نفر برای نجات و رستگاری است، اولی مهدی(ع) و دومی مسیح(ع)وزیر آن حضرت که به حجة ابن الحسن العسکری اقتدا می‏کند[ . آیت الله امامی کاشانی (سخنرانی)، مهدویت (آیندهء بشر) (قم: کتابخانهء تخصصی حضرت صاحب الزمان (عج) وابسته به مسجد مقدس جمکران، جزوهء پیاده شده نوار شماره ۵۶) ص ۲ و ۳.


آینده جهان در نظر مسیحیت صهیونیستی


      تاریخچه مبانی اعتقادی مسیحیت صهیونیستی مسیحیان صهیونیست کتاب مقدس (تورات) را وحی خداوند و پایه و انگیزهءصهیونیستصفحۀ ۵۴بودن خود می‏دانند. مهم‏ترین اعتقادات این فرقه را به قرار زیر می‏توان بیان کرد[ . پیشارا اواد (کالج مطالعات کتاب مقدس، بیت لحم)، «مسیحیت صهیونیستی» ترجمه فاطمه شفیعی سروستانی، مجله موعود، ش ۴۰، و نیز نک: بیانیه سومین کنگره بین‏المللی مسیحیت صهیونیستی ترجمه نامبرده، مجله موعود شماره ۴۰.] ۱. استقرار مجدد: الهیات مسیحیت صهیونیستی بر اساس بازگشت دوباره یهود به‏سرزمین موعود (فلسطین) بنا شده است. آنان معتقدند که خداوند این وعده را به‏ابراهیم، اسحاق، یعقوب و یوسف داده است و کلیسا باید در استقرار مجدد کمک کند: و بگوئید آنکه اسرائیل را پراکنده ساخت ایشان را جمع خواهد نمود[ . کتاب مقدس، کتاب ارمیاء نبی، باب سی و یکم، بند ۱۰.] مسیحیان صهیونیست تشکیل اسرائیل غاصب (در ۱۹۴۸) را تحقق پیش گویی‏های کتاب‏مقدس می‏دانند. ۲. برگزیدگی: پیروان این فرقه یهودیان را قوم برگزیده خداوند می‏دانند و ارتباطمنحصر به فردی بین خداو آنان قائل اند. ۳. بخش گرایی: مسیحیان صهیونیست، به بخش گرایی و وضع احکام دینی در هر دوره وعصر معتقدند. بر پایه این عقیده، خداوند جهان را از آغاز تا پایان بر اساس جدولی تدبیرکرده که به هر دوره از آن یک بخش گفته می‏شود و اسرائیل نقش مهمی در آخرین دوره‏بازی می‏کند، یعنی زمانی که دوباره به کشوری مستقل تبدیل می‏شو[ . نک: پیشارا اواد.]. ۴. تأدیب و رستگاری در سالهای آوارگی یهود: طبق این عقیده، پراکنده ساختن مردم‏یهود در سراسر جهان که به قرون و سال‏های آوارگی معروف است، بر اساس تقدیرخداوند در طول قرون، تأدیب کننده و رستگاری بخش بوده است تا آگاهی و بصیرت‏خداوند اسرائیل رابه گوش ملتها برساند[ . بیانیه سومین کنگره بین المللی مسیحیت صهیونیستی، بند ۵.] ۵. ابدی بودن مالکیت اسرائیل برای یهود: در بیانیه سومین کنگره پیروان این فرقه، اسرائیل‏بر اساس پیمانی از سوی خداوند به عنوان ملک ابدی یهودیان به آنها اعطاء شده است[ . همان، بند ۱۰.]صفحۀ ۵۵۶. پیمان عیسی مسیح(ع) برای بازگشت به جهان: عیسی مسیح پیمان بسته که به‏اورشلیم، اسرائیل و جهان بازگردد. اورشلیم شهر مقدس معتقدان به کتاب مقدس است.در زمان متقرّر عیسی مسیح(ع) باز خواهد گشت تا با نشستن بر تخت داوود در اورشلیم‏با عدالت و صلح بر جهان حکمرانی کند[ . همان، بند ۳ و ۵.] ۷. حمایت مسیحیان از یهودیان: مسیحیان باید در مقابل اشکال مختلف تبعیض وغرض ورزی بر ضد یهودیان و کشور آنها بایستند و فعالانه راحتی و دوستی آنها راطلب کنند[ . همان، بند ۱۱.] ۸. وجوب مشارکت فعال مسیحیان مؤمن در کمک به یهود و اسرائیل: مسیحیان مؤمن‏توسط کتاب مقدس دستور داده شده‏اند که ریشه‏های عبری ایمان خود را تصدیق کنند وفعالانه به کمک و شرکت در برنامه خداوند برای تجمع دوباره یهودیان و استواری مجدداسرائیل در زمان کنونی بپردازند[ . همان، بند ۷.] ۹. وجوب توبه کلیسا: مسیحیان صهیونیست این امر که ملت یهود را در طول اعصار به نام‏خداوند کشته‏اند و رنج و درد کشیده‏اند سزاوار سرزنش می‏دانند. آنان کلیسا را متهم وبه توبه و ابراز پشیمانی از هر گونه گناه و فرمان و غفلت که بر علیه آنها انجام داده‏دعوت می‏کنند[ . بند ۴.] ۱۰. اهل نجات بودن یهودیان مهاجر: طبق نظر مسیحیان صهیونیست، یهودیان بایداز سراسر جهان به فلسطین مهاجرت کنند و کشور اسرائیل در قلمرو رودخانه نیل تافرات به وجود آید و یهودیانی که به اسرائیل مهاجرت می‏کنند، اهل نجات‏اند. مسیحیان صهیونیست برای اجرایی کردن عقیده خود درباره بازگشت عیسی مسیح(ع) وحاکمیت بر جهان آینده، معتقدند که دو مسجد مسلمانان یعنی الاقصی و صخره دربیت‏المقدس باید به دست پیروان کتاب مقدس ویران شود و به جای آن معبد یا هیکلصفحۀ ۵۶سلیمان را بنا کنند و روزی که یهودیان این دو مسجد را منهدم کنند، جنگ نهایی و مقدس‏آخرالزمان یا آرماگدون به رهبری آمریکا و انگلیس آغاز می‏شود. چون این جنگ وحشتناک آغاز می‏شود، همه مسیحیان دوباره تولد یافته، توسط یک‏سفینه عظیم از دنیا به بهشت منتقل می‏شوند و همراه مسیح(ع) شاهد نابودی جهان وعذاب سخت خواهند بود. در جنگ آرماگدون زمانی که ضد مسیح یا دجال در حال‏پیروزی است مسیح همراه مسیحیانِ دوباره تولد یافته به جهان باز می‏گردد و با شکست‏دجال، حکومت جهانی خود را بر پا می‏سازد[ . نک: صهیونیسم مسیحی مجله معارف، ش ۲۰، ص ۷.] دیدگاه مسیحیان صهیونیست در باره‏آینده جهان را به طور خلاصه می‏توان به شکل زیر ترسیم کرد: مهاجرت یهودبه اسرائیل م‏م‏م‏م‏ تأسیس دولت‏اسرائیل‏ تخریب مجسدالاقصی‏ و مسجد صخره‏ جنگ‏آرماگدون‏ ظهور مسیح وحاکمیت برجهان در پایان توجه به چند نکته در نقد اعتقاد مسیحیت صهیونیستی ضروری است: ۱. مسئله استقرار مجدد یهودیان در سرزمین موعود پیش‏تر با رهبری یوشع تحقق‏یافته است. بنابراین تلاش‏های فعلی یک بحث انحرافی است. اگر به فرض بپذیریم‏خداوند چنین وعده‏ای به یهود داده، در گذشته عملی شده است نه اینکه موکول به‏آخرالزمان شده باشد. کتاب مقدس خود بر این سخن گواه است: پس یوشع تمامی زمین را بر حسب آنچه خداوند به موسی گفته بود گرفت و یوشع آن را به‏بنی اسرائیل بر حسب فرقه‏ها و اسباط ایشان به ملکیت بخشید و زمین از جنگ آرام گرفت[ . کتاب مقدس، یوشع، باب یازدهم، بند ۲۳.] تلاش امروز صهیونیستها با ایجاد یک غده سرطانی در جهان اسلام و سوء استفاده از افسانه‏هولوکاست[ . یعنی اینکه هیتلر در جنگ جهانی دوم شش میلیون یهودی را در کوره‏های آدم سوزی سوزانده است.اساس این مطلب از سوی محققان ژرف اندیشی چون روژه گارودی زیر سئوال رفته و نادرستی آن برملا شده است و به فرض اینکه این افسانه به تعبیر رئیس محترم جمهور جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد درست باشد، اگر اروپاییان در حق یهودیان ظلم کرده‏اند، چرا مسلمانان باید تاوان آن را بدهند، خود آنان مکانی را در اروپا برای صهیونیستها در نظر بگیرند و فلسطین را به صاحبان اصلی آن واگذارند.] نمی‏تواند اسرائیل و صهیونیست‏ها را نجات دهد؛ همان گونه که امام خمینی(رهصفحۀ ۵۷فرمود: اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود[ . صحیفه نور، ج ۱۷، ص ۱۴.] ۲. برگزیدگی قوم یهود مربوط به زمانی است که آنان تحت رهبری موسی(ع)، به‏دستورات خداوند عمل می‏کردند و در مقابل فرعون برخاستند، اما آنان قدر این نعمت‏را ندانستند و با انحراف و گوساله پرستی (بت پرستی)، کشتن پیامبران و تجاوز از حدودو دستورات الهی خشم شدید خداوند علیه خود را برانگیختند تا جایی که به کینه‏توزترین دشمنان علیه مؤمنان تبدیل شدند. قرآن کریم می‏فرماید: لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ (مائده: ۸۲) بنابراین آنان نه تنها قوم برگزیده خداوند نیستند، بلکه با این همه ظلم و ستم منفورترین قوم‏در نزد خدایند. ۳. اینکه اسرائیل در جدول تدبیر خداوند صاحب نقش است، این نقش با توجه به‏عملکرد صهیونیستها اعم از یهودی و مسیحی بسیار منفی است. اساساً قابل تصورنیست که خداوندی که عادل است از یک کیان غاصب، نامشروع و ظالم برای اجرای‏هدف مقدس خود استفاده کند. ۴. بنی اسرائیل با ظلم‏های وحشتناکی که در حق مردم خدا پرست فلسطین روامی‏دارند، نشان می‏دهند که آوارگی موجب تأدیبشان نبوده است و نه تنها رستگارنشده‏اند، بلکه بر شقاوتشان افزوده شده است. ۵. کتاب مقدس نمی‏گوید که خدا سرزمین را به یهودیان داده است، می‏گوید خداوندسرزمین را به ثمره ابراهیم(ع) نوید داده است[ . نک: پیشارا اواد، مسیحیت صهیونیستی، موعود شماره ۴۰.] و ثمره حضرت ابراهیم(ع) در حال‏حاضر مسلمانان‏اند که آیین او را همچون حج ابراهیمی به جا آورند و نه یهودیان‏صهیونیست که بر نژاد پرستی و اخراج ناحق فلسطینیان از سرزمین اصلی خود و ترورانسانهای بی گناه تأکید می‏کنند و به تعبیر قرآن بدترین دشمن مؤمنان‏اند. صفحۀ ۵۸۷. آری، بازگشت عیسی مسیح(ع)، به عنوان یاور و وزیر حضرت مهدی (عج) درمنابع اسلامی تأیید شده است. ۸. به دلیل ظلم و ددمنشی حاکمان اسرائیل غاصب و پشتیبانان آنها در آمریکا،انگلیس و اروپا، مؤمنان مسیحی اگر به یهودیان و دولت اسرائیل کمک کنند، در ظلم آنهاشریک اند و خشم خداوند را بر می‏انگیزند و البته باید آن بخش از کلیسا و مسیحیان که‏از اسرائیل حمایت کرده‏اند، توبه کنند. پایان سخن این است که انسانهای مخلص و مؤمن راستین، اهل نجات و رستگاری‏اند، نه افراد شرور، ظالم و تروریست همچون آریل شارون[ . نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی.] قصاب انسانهای بی گناه دراردوگاههای صبرا و شتیلا و همراهان و پشتیبانان او مانند جورج بوش پسر که درافغانستان و عراق با کشتار مردم، تجاوز، اشغال و شکنجه‏های قرون وسطایی خود روی‏تاریخ را سیاه کرده است. پرسش ۱ - آیا مسیحیت صهیونیستی ریشه در کدام مذهب مسیحی دارد؟ تاریخچه ظهور آن را به اختصار بنویسید. ۲ - مسیحیت صهیونیستی را تعریف کنید. ۳ - چهار مورد از مبانی اعتقادی مسیحیت صهیونیستی را بنویسید. ۴ - دو مورد از مبانی اعتقادی مسیحیت صهیونیستی را نقد کنیدصفحۀ ۵۹


آینده جهان در نگاه دین اسلام


     الف: نظر به مجموع تاریخ قرآن با طرح سنت‏های الهی حاکم بر تاریخ، که تغییر و تحویل ناپذیرند و با پذیرش‏نقش ارادهء انسان‏ها در دگرگونی آن، پایان خوشی برای تاریخ پیش‏بینی می‏کند. کتاب خدا با قاطعیت تمام، پیروزی نهایی دین اسلام، غلبهء قطعی صالحان و متقیان،کوتاه شدن دست ستمکاران و جباران را برای همیشه با پیروزی نهایی حق بر باطل نویدداده است. این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوش‏بینی نسبت به جریان کلی نظام‏طبیعت، اطمینان به آینده و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان کار بشر است[ . شهید مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی(ع) از دیدگاه فلسفهء تاریخ، ص ۵ و ۶.] استاد شهید مطهری به درستی این نگاه قرآن را توضیح می‏دهد: از نظر قرآن مجید، از آغاز جهان همواره نبردی پیگیر میان گروه اهل حق و گروه اهل‏باطل، میان گروهی از طراز ابراهیم و موسی و عیسی و محمد(ص) و پیروان مؤمن آنها وگروهی از طراز نمرود و فرعون و جباران یهود و ابوسفیان و امثالهم برپا بوده است. هرفرعونی، موسایی در برابر خود داشته است «لکل فرعون موسی»... در این نبرد و ستیزها گاهیصفحۀ ۶۲حق و گاهی باطل پیروز بوده است. ولی البته این پیروزی‏ها و شکست‏ها بستگی به یک‏سلسله عوامل اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی داشته است...[ . همان، ص ۵۴ - ۵۵.] از مجموع آیات و روایات‏استنباط می‏شود که قیام مهدی موعود (عج) آخرین حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق وباطل است، که از آغاز جهان برپا بوده است مهدی موعود تحقق‏بخش ایده‏آل همهء انبیاء واولیاء و مردان مبارز راه حق است[ . همان، ص ۶۸.] از دیدگاه قرآن، آیندهء جهان از آن اسلام است و دولت آرمانی اسلام در آخرالزمان‏تحقق خواهد یافت. آیات زیر اثبات کنندهء این امر است: ۱- هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی‏ََ وَدِینِ الْحَقِ‏ّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ (توبه: ۳۳ و صف: ۹) اوست خدایی که رسول خود (محمد مصطفی(ع)) را با دین حق به هدایت خلق فرستاد تا برهمهء ادیان عالم تسلط و برتری دهد هر چند مشرکان ناراضی و مخالف باشند. ۲- وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَاعِبَادِیَ‏الصَََّلِحُونَ (انبیاء:۱۰۵) و ما بعد از تورات در زبور داود نوشتیم که البته بندگان نیکوکار من ملک زمین را وارث ومتصرف خواهند شد. ۳- وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ (قصص:۵) و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین فرودست شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان‏ [ مردم‏ ] گردانیم و ایشان را وارث [ زمین‏ ] کنیم. ۴- قَالَ مُوسَی‏ََ لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُهَا مَنْ یَشَاءُ مِنْ‏عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ (اعراف: ۱۲۸) موسی به قوم خود گفت از خدا یاری خواهید و صبر کنید که زمین ملک خداست و به هرکس از بندگان خواهد واگذارد و حسن عاقبت و پیروزی مخصوص اهل تقوا است. صفحۀ ۶۳۵- وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ‏الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی‏ََ لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناًیَعْبُدُونَنِی لاَ یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً (نور: ۵۵) و خدا به کسانی از شما بندگان که ایمان آرد و نیکوکار گردد وعده فرموده که در زمین‏خلافت دهد، چنان که امم صالح پیغمبران سلف جانشین پیشینیان خود شدند و علاوه برخلافت، دین پسندیدهء آنان را بر همهء ادیان تمکین و تسلط عطا کند و به همهء مؤمنان پس ازخوف و اندیشه از دشمنان ایمنی کامل دهد که مرا به یگانگی بی هیچ شائبه شرک و ریاپرستش کنند. قرآن کریم در بیش از صد و بیست آیه به این معنی اشاره کرده و اعلام می‏کند که طبق‏اراده الهی حکومت ستم و حاکمیت شیاطین به پایان خواهد رسید و حتماً بندگان صالح‏خدا حکومت گیتی را از آن خود خواهند کرد، تا قوانین اسلام را به طور کامل و همه‏جانبه اجرا کنند و سعادت افراد بشر - حتی حیوانات و تمام موجودات زمین - تضمین وتأمین گردد و هدف نهایی از خلقت تحقق پذیرد[ . علامه سید هاشم حسینی بحرانی، سیمای حضرت مهدی(ع) در قرآن، ترجمهء المحجة فی ما نزل فی القائم الحجّة، مترجم: سید مهدی حائری قزوینی، ص ۲۳ - ۲۴.] آیات مذکور در سوره‏های بقره، آل عمران، نساء، اعراف، انفال، توبه، هود، یوسف،ابراهیم، حجر، نحل، اسراء، مریم، طه، انبیاء، حج، مؤمنون، نور، فرقان، شعراء، نمل،قصص، روم، سجده، سبأ، صافّات، ص، زمر، شوری، زخرف، دخان، جاثیه، محمد، فتح، ق،ذاریات، طور، قمر، رحمن، حدید، ممتحنه، صف، ملک، معارج، جن، مدثّر، تکویر،انشقاق، بروج، طارق، غاشیه، فجر، شمس، لیل، قدر، بیّنه و سورهء عصر ذکر شده است. علامه سید هاشم حسین حسینی بحرانی در کتاب «اَلمحَجَّةُ فِِی مَا نَزَلَ فِِی القائِم الحُجَّة(ع)»آیات مذکور را با استفاده از روایات تفسیر کرده است[ . نک: همان، ص ۳۶ - ۴۵۶.] تعدادی از آیات یادشده را در بخش پیشین کتاب (تئوریها) ذکر کردیم، بنابراین اصفحۀ ۶۴تکرار آنها پرهیز می‏کنیم. این آیات تصدیق کنندهء بشارت ادیان پیشین الهی به مسیحانفس جهانی است. بر این اساس، آیندهء جهان متعلق به اسلام است که در آخر الزمان تمام گیتی را فراخواهد گرفت و در این هیچ تردیدی راه ندارد زیرا: اولاً: باطل نابودشدنی است: بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْبَاطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ (انبیاء: ۲۱) بلکه حق را با شدت بر باطل افکنیم؛ پس حق، باطل را درهم می‏شکند، آنگاه از میان می‏رود. إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقاً (اسراء: ۸۱) به درستی که باطل نابودشدنی است. ثانیاً: خداوند نور خود را بر خلاف خواست کافران به اتمام خواهد رساند: یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ (صف: ۸) می‏خواهند نور خدا را با دهانهایشان خاموش سازند و خدا تمام کنندهء نور خویش است، هرچند کافران را خوش نیاید. ثالثاً: خداوند دین خود، دین حق یعنی اسلام را بر تمام ادیان غلبه خواهد داد. وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ (توبه: ۳۳ و صف: ۹) و دین حق [ اسلام‏ ] تا آن را بر همهء ادیان عالم تسلط دهد. بر اساس روایات متواتر و بشارت‏های پیامبر(ص) و معصومان(ع) این امر عظیم به دست‏ولی الله الاعظم، حجة ابن الحسن العسکری(عج) با یاری مستضعفان، مؤمنان صالح ومتقیان[ . نک: به آیات انبیاء: ۱۰۵؛ قصص: ۵؛ اعراف: ۱۲۸ و نور: ۵۵.] حتی اگر از عمر جهان یک روز نیز باقی نمانده باشد، تحقق خواهد یافت. رسول‏گرامی اسلام در حدیثی که شیعه و سنی بر آن توافق دارند فرمود: لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدَّهْرِ اِلّا یَوْمٌ، لَبَعَثَ اللّهُ رَجُلاً مِنْ اَهْلِ بَیْتی‏ِِ یَمْلَاُها عَدْلاً کَمََا مُلِئَتْ جوراً. صفحۀ ۶۵اگر باقی نماند از روزگار مگر یک روز، خدا حتماً مردی از اهل بیت مرا برمی‏انگیزد تا زمین‏را از عدل پُر کند، همچنان که از ستم پر شده باشد[ . آیة اللََّه لطف اللََّه صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، جلد اول، ص ۳۸۰.]ب: نظر به اجزاء تاریخ اول - سنت‏های مطلق: این سنّت‏ها در همه جوامع و افراد در سه بخش جاری است: ۱- سنت هدایت به دست انبیاء ۲- سنت آزمایش ۳- سنت امداد الهی (اعم از اهل حق یاباطل، دنیاطلبان یا آخرت‏طلبان). آیات ۵۰ از سورهء طه «رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَی‏ََ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَ‏هَدَی‏ََ»، ۱۰ بلد، ۴۷ یونس، ۳۶ نحل و ۲۴ فاطر، بیانگر سنت اول است. آیات ۱۵۵ از سورهء بقره «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ‏وَالْأَنْفُسِ وَالَّثمَرَاتِ»، ۲۱۴ بقره، ۱۸۶ آل عمران، ۲۸ انفال و مانند آن بیانگر سنت دوم‏است. آیات ۲۰ سورهء شوری «مَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَمَن کَانَ یُرِیدُحَرْثَ الدُّنْیَا نُوْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِن نَصِیبٍ‏»، ۱۸ تا ۲۰ بنی‏اسرائیل، ۱۵ و ۱۶ هودسنّت نوع سوم را بیان می‏کند[ . همان، ص ۴۲۷ - ۴۳۷، برای توضیح بیشتر به همین منبع مراجعه شود.]دوم - سنت‏های مقید: این سنن را که مشروط به اختیار مردم برای گزینش راه حق یا باطل است، می‏توان به‏دو دسته تقسیم کرد: نخست سنت‏های مربوط به اهل حق و دوم سنت‏های مربوط به اهل‏باطل. قوانین نخست، دربارهء کسانی است که دعوت انبیاء الهی را می‏پذیرند و در راه حقصفحۀ ۶۷گام برمی‏دارند. سنت‏های «زیادت نعمت‏های معنوی و اُخروی»، «تحبیب و تزیین ایمان»،«افزونی نعمت‏های مادی و دنیوی» و سنت «پیروزی بر دشمنان» در شمار این دسته‏اند.آیات قرآنی فراوانی بر این نوع از سنت دلالت می‏کند[ . همان، ص ۴۳۷ - ۴۴۷.] سنت‏های اهل باطل را می‏توان تحت عنوان «زیادت ضلالت»، «تزیین اعمال»، «املاء واستدراج»، «امهال»، «شکست از دشمنان»، «ابتلاء به مصائب»، «تسلط مجرمان و مُترفان» و«استیصال» ذکر کرد. آیاتی که به صراحت از این نوع سنت‏ها سخن می‏گوید نیز بسیار است[ . همان، ص ۴۴۷ - ۴۵۸.] برای درک بهتر نظر اسلام دربارهء آیندهء جهان، علاوه بر آنچه گذشت، ضروری است‏به دیدگاه آیات الهی دربارهء خلقت انسان و سیر تحول سرنوشت بشر بر روی زمین توجه‏کنیم. بر اساس این نظر برای بشر دو دورهء اساسی وجود دارد: دورهء بهشت و دورهء زمین عصر بهشت[ . برای اطلاع بیشتر در این زمینه مراجعه کنید به کتاب «قصه‏های قرآن برگرفته از تفسر نمونه اثر آیت الله‏مکارم شیرازی، تدوین سید حسین حسینی، ص ۱۷ - ۳۷. ضمناً بهشت مذکور بهشت موعود نیست.]، ابتدای خلقت انسان است که آدم و حوا در آن قرار دارند، این عصر،دورهء رفاه، نعمت، خوشی و عصر حق بوده است. عصر زمین، پس از ترک اولی آدم و حوابر اثر وسوسهء شیطان و هبوط آنها به زمین آغاز می‏شود و خود از سه مرحلهء زیر تشکیل‏شده است: ۱- مرحلهء هبوط و تشکیل امت واحده: پس از گناه آدم و حوا، آنان از بهشت رانده‏شده و به دنبال توبه‏شان در زمین ساکن شدند. این هبوط یا سقوط در حالی بود که: اولاً: برخی از آنان نسبت به برخی دیگر دشمن بودند؛ «بعضکم لبعضٍ عدوّ». (بقره:۳۶) ثانیاً: دسته جمعی بود یعنی آدم و حوا و شیطان همه به زمین هبوط کردند؛ «قُلْنَااهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعاً» (بقره: ۳۸) ثالثاً: مدّت‏دار و موقت بود؛ «وَلَکُم فِی الاَرضِ مُستَقَرٌ وَمَتاعٌ اِلی حِِین»(بقره: ۳۶) صفحۀ ۶۸رابعاً: هدایت الهی بر آنان نازل شد؛ «فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدیً فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلاَ خَوْفٌ‏عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ‏» (بقره: ۳۸) و به کسانی که کفر بورزند هشدار داده شد که در جهنم‏جاودانه خواهند بود (بقره: ۳۹). خامساً: آنان به تشکیل امت واحده[ . برای اطلاع بیشتر به تفاسیر قرآن مراجعه شود.] پرداختند: «کانَ النّاسُ اُمّةً وََاحدةً» (بقره: ۲۱۳) دراین مرحله خداوند انبیاء خود را با کتاب الهی برای هدایت مردم فرستاد (بقره: ۲۱۳). ۲- مرحلهء اختلاف، درگیری حق و باطل و تعاقب صلاح و فساد: این مرحله از زمانی‏آغاز می‏شود که انسان‏ها به سرکشی و طغیان در بین خود پرداختند؛ «بغیاً بینهم» (بقره: ۲۱۳). درچنین شرایطی انبیاء و رسولان الهی به هدایت و داوری در اختلافات اقدام نمودند؛«لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیَما اخْتَلَفُوا فِیهِ‏» (بقره: ۲۱۳) و مؤمنان، هدایت یافته و به راه راست‏رهنمون شدند؛ «فَهَدَی اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ‏» (بقره:۲۱۳). در همین دوره است که از یک سو تضاد و درگیری بین حق و باطل استمرار دارد و ازسوی دیگر چرخهء وحدت یا صلاح ف‏بغی و اختلاف یا فساد ف‏وحدت یا صلاح،استمرار می‏یابد. در این مرحله انسان‏ها و جوامع بشری با توجه به سنت‏های مطلق و مقید - که قبلاًبرشمرده شد - و ارادهء خود، دوره‏های متناوبی از تشکیل جامعهء صالح و یا طاغوتی وفاسد را تجربه می‏کنند و چرخه درگیری حق و باطل یا تعاقب صلاح و فساد «تِلکَ الاَیّامَ‏نُداوِلُها بَینَ النّاسِ‏» - (آل عمران: ۱۴۰ - ۱۴۱) همچنان استمرار می‏یابد. این درگیری‏ها، گاه به پیروزی موقت باطل، ایجاد حکومت‏طاغوتی، تحریف دین، جامعهءدوقطبی مستضعف و مستکبر و ناامن می‏انجام[ . نک: آیات نور: ۵۵؛ قصص: ۵ و انبیاء: ۱۰۵.] و گاه پیروزی موقت حق، حکومت‏صالحان مستضعف، بازگشت به دین ناب، از بین رفتن جامعهء دوقطبی و برقراری امنیت‏اجتماعی را شاهدیم[ . نک: همان آیات، این آیات را صرفاً نمی‏توان به دورهء آخرالزمان اختصاص داد چون اولاً افعال مضارع دال بر تداوم است و ثانیاً با س یا سوف به آینده موکول شده است. البته روشن است که یکی از مصادیق اساسی آن عصر آخرالزمان و دورهء ظهور حضرت مهدی (عج) است.]صفحۀ ۶۹با تشکیل دولت حق در هر مرحله، مردم در معرض انواع سنت‏های الهی نظیر سنت‏هدایت، آزمایش، امداد و ابتلاء قرار داشته‏اند. در صورت سربلندی از امتحان الهی،حکومت مؤمنان صالح تداوم یافته است، امّا با شکست خوردن در آزمایش الهی وسهل‏انگاری در اجرای قوانین، طاغوتیان روی کار آمده‏اند. چون سنت‏های خداوندهرگز تغییر نمی‏یابد. «فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلاً وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلاً» (فاطر: ۴۳). براین اساس جوامع گاه پیشرفت داشته‏اند و گاه زوال و انحطاط. با توجه به اختیار انسان‏هاو سنت‏های الهی این پیشرفت و پسرفت تا پیروزی نهایی حق همچنان تداوم دارد. ۳- مرحلهء آخر الزمان، پایان تاریخ و پیروزی نهایی حق: این مرحله از زمانی آغاز می‏شود که با یک انقلاب انفسی، مردم به طور بنیادین‏خواستار نابودی باطل و تداوم حکومت حق گردند؛ «إِنَّ اللَّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی‏ََ یُغَیِّرُوا مَابِأَنفُسِهِمْ‏» (رعد: ۱۱) و طالب آن شوند که خداوند، از جانب خود ولی و نصیری برای آنان‏بفرستد «... وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا» (نساء: ۷۵). در چنین‏شرایطی خداوند بر اساس سنت هدایت و با توجه به اینکه مردم در آزمایش الهی موفق‏شده‏اند، طبق سنت امداد به یاری آنان برخاسته، چون باطل نابود شدنی است، «إِنَ‏الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقاً» (اسراء: ۸۱) دین حق یعنی اسلام را بر سراسر گیتی حاکم خواهد کرد؛«وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ‏» (توبه: ۳۳ و صف: ۹) در این مرحله با ظهور ولی خدا حضرت حجة ابن الحسن العسکری ارواحنا له‏الفداه،بندگان صالح خدا وارث زمین شده «أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَََّلِحُونَ‏» (انبیاء:۱۰۵)،امامت و وراثت مستضعفان زمین تحقق یافته «وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ‏وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ‏» (قصص: ۵)، عصر قسط و عدالت بر اساس آیهء «لَقَدْ أَرْسَلْنَارُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید: ۲۵)، محقق و پایان‏تاریخ و آیندهء جهان از آن متقین خواهد بود. «إِنَّ الْأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُهَا مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ‏وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ‏» (اعراف: ۱۲۸). صفحۀ ۷۰سیر تحول تاریخ در دید اسلام با توجه به آیات قرآن کریم چنین است: عصر بهشت‏ ابتدای خلقت انسان‏ عصر زمین‏ آغاز تاریخ‏ مرحله وحدت‏ تشکیل امّت واحده‏ مرحله اختلاف‏ درگیری حق و باطل‏و دوره صلاح و فساد پیشرفت یا عقب گرد مرحله‏پیروزی‏ نهایی حق‏ پایان تاریخ خلاصه سخن این است که از نظر اسلام، حرکت جبری و خطی تاریخ مردود است.تضاد حق و باطل و درگیری دائمی آن، گردش صلاح و فساد به میزان متفاوت، تا فرجام‏تاریخ تداوم دارد. مقارن پایان تاریخ حاکمیت ظلم و جور همه جا را فرا می‏گیرد. با ظهورمنجی بشریت، مهدی موعود (عج) که همکاری عیسی مسیح(ع) را در کنار خود دارد،عدالت در سراسر جهان حاکمیت یافته، فردای جهان - بر خلاف دیدگاههایی که آن رامتعلق به لیبرال دموکراسی و یا کمونیزم می‏داند - از آن اسلام خواهد بود. بدین سان پایان‏تاریخ، عصر پیروزی نهایی حق، دولت دینی، عدالت جهانی، حاکمیت وحی و شکوفایی‏تمدن الهی است و نه عصر سکولاریزم، اومانیزم و تمدن مادی. شایان ذکر است که ویژگی‏های این دوره کاملاً روشن و روایات اسلامی آن را به‏ خوبی توضیح داده ‏اند.